پرش به محتوا

آثار امام باقر: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۷۸: خط ۷۸:
[[اطاعت]] و [[پیروی از امام]] یک [[واجب]] [[دینی]] است که [[قرآن کریم]] در [[آیه]]: {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> آن را به صراحت اعلام نموده و [[اخبار]] و [[احادیث]] نیز در این رابطه به حدّ [[تواتر]] رسیده است، [[زراره]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] کرده که آن حضرت فرموده‌اند:
[[اطاعت]] و [[پیروی از امام]] یک [[واجب]] [[دینی]] است که [[قرآن کریم]] در [[آیه]]: {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> آن را به صراحت اعلام نموده و [[اخبار]] و [[احادیث]] نیز در این رابطه به حدّ [[تواتر]] رسیده است، [[زراره]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] کرده که آن حضرت فرموده‌اند:
پس از [[معرفت]] و [[شناخت امام]] هرزمان، اطاعت و [[پیروی]] کامل از او به منزله اوج و قلّه کار یعنی [[ایمان]]، و کلید آن و در هرچیز و موجب [[رضایت خداوند]] [[رحمان]]، تبارک و تعالی می‌باشد... [[خداوند متعال]] می‌فرماید: {{متن قرآن|مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا}}<ref>«هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است و هر که رو گرداند (بگو بگرداند) ما تو را مراقب آنان نفرستاده‌ایم» سوره نساء، آیه ۸۰.</ref><ref>اصول کافى، ج۱، ص۱۸۵.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۷ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۷، ص ۳۳۰.</ref>.
پس از [[معرفت]] و [[شناخت امام]] هرزمان، اطاعت و [[پیروی]] کامل از او به منزله اوج و قلّه کار یعنی [[ایمان]]، و کلید آن و در هرچیز و موجب [[رضایت خداوند]] [[رحمان]]، تبارک و تعالی می‌باشد... [[خداوند متعال]] می‌فرماید: {{متن قرآن|مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا}}<ref>«هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است و هر که رو گرداند (بگو بگرداند) ما تو را مراقب آنان نفرستاده‌ایم» سوره نساء، آیه ۸۰.</ref><ref>اصول کافى، ج۱، ص۱۸۵.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۷ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۷، ص ۳۳۰.</ref>.
==[[میراث]] [[تاریخی]] [[امام باقر]]{{ع}}‌==
امام باقر{{ع}} بسیاری از [[حکمت‌ها]] و سنّت‌های [[انبیا]] به خصوص [[تاریخ]] و [[سیره]] جدّ [[بزرگوار]] خود [[حضرت رسول اکرم]]{{صل}} و مسائل تاریخی [[عصر نبوی]] را در ضمن [[احادیث]] خود آورده است. کسانی که در این سری بحث‌ها دارای [[تخصّص]] هستند، [[روایات]] زیادی در این رابطه از آن حضرت نقل نموده‌اند.
اینک به بعضی از این روایات توجّه کنید:
#'''[[وحی]] [[خداوند]] به [[حضرت آدم]]{{ع}}‌''': امام باقر{{ع}} برای [[اصحاب]] خود آنچه را که [[خداوند متعال]] به [[آدم]] وحی نمود و متضمّن مسائل حکمی و [[اخلاقی]] است، بیان داشته است. آن حضرت فرموده‌اند: «[[خداوند تبارک و تعالی]] به آدم وحی کرد که: من تمام خیر را برای تو در چهارکلمه خلاصه و جمع می‌نمایم: یکی از آنها برای من، یکی از آنها برای تو، یکی از آنها میان من و تو و یکی دیگر از آنها میان تو و [[مردم]]. امّا آن کلمه که مربوط به من است، این است که مرا [[عبادت]] کنی و به من [[شرک]] نورزی، و امّا آن کلمه که مربوط به تو است، آن است که من جزای [[اعمال]] تو را در وقتی که بسیار به آن احتیاج داری به تو خواهم داد، و امّا آنچه بین من و تو می‌باشد، این است که تو [[دعا]] کنی و من را بخوانی و بر من است که تو را [[اجابت]] کنم، و امّا آنچه در میان تو و مردم واقع می‌شود، این است که برای مردم همان‌چیز را بخواهی که برای خود خواسته‌ای»<ref>امالى صدوق، ص۵۴۴.</ref>.
#'''[[حکمت]] سلیمان‌''': امام باقر{{ع}} یکی از حکمت‌های والای [[پیامبر خدا]] [[سلیمان بن داود]]{{ع}} را برای اصحاب خود حکایت نموده است. آن حضرت فرموده است: [[سلیمان بن داوود]] گفت: هرآنچه به مردم داده شده و آنچه به آنها داده نشده به ما داده شده است، و آنچه را مردم می‌دانند و آنچه را آنها نمی‌دانند به ما [[تعلیم]] داده شده است، و ما [با چنین حالتی‌] می‌گوییم: هیچ‌چیز را بافضیلت‌تر از [[خوف]] و [[خشیت از خداوند]] در [[نهان]] و آشکار، همچنین رعایت [[اقتصاد]] و [[میانه‌روی]] چه در حالت‌ [[بی‌نیازی]] و چه در حالت [[فقر]]، همچنین [[پایبندی]] به [[حقّ]] در حالت [[رضایت]] و [[ناراحتی]] و [[تضرّع]] در هرحال به درگاه [[خداوند عزّ و جلّ]] نیافته‌ایم‌<ref>خصال، ص۲۱۹.</ref>.
#'''حکمتی از تورات‌''': [[امام باقر]]{{ع}} یکی از حکمت‌هایی که در [[تورات]] نوشته شده است را برای [[اصحاب]] خود این‌گونه بیان فرموده‌اند که: در تورات نوشته شده است: ای [[موسی]]، من تو را آفریدم و تو را برگزیدم. من نیرؤیت داده تو را دستور دادم تا مرا [[اطاعت]] کنی و تو را از [[نافرمانی]] خود بازداشتم. پس اگر مرا اطاعت کنی تو را بر [[طاعت]] خود [[یاری]] و کمک خواهم کرد، امّا اگر مرا نافرمانی کنی تو را بر نافرمانی یاری نخواهم نمود، ای موسی بدین‌ترتیب در هر [[فرمانبرداری]] و طاعتی که برای من می‌کنی من بر تو [[منّت]] دارم و در هر معصیتی که انجام بدهی، [[حجّت]] من بر تو تمام است‌<ref>امالى صدوق، ص۲۷۴.</ref>.
#'''نامگذاری نوح به عبدشکور''': [[محمد بن مسلم]] از امام باقر{{ع}} [[روایت]] کرده است که فرمود: دلیل اینکه نوح به نام [[بنده]] [[شکرگزار]] یا «عبد [[شکور]]» نامگذاری شده، این است که او در هر صبح و [[شام]] می‌گفت: خداوندا من تو را به [[شهادت]] می‌گیرم که هر نعمتی که در این [[روز]] به من رسیده و یا هر [[سلامتی]] که در امر [[دین]] و یا دنیای من ایجاد شده است از تو است که به [[تنهایی]] خدایی و هیچ شریکی نداری. پس [[حمد]] و [[شکر]] همه این [[نعمت‌ها]] بر من [[واجب]] است تا آنجا که تو [[راضی]] شوی‌<ref>علل الشرایع، ص۲۹.</ref>.
#'''[[نفرین]] کردن نوح به قومش‌''': [[سدیر]] از امام باقر{{ع}} درباره نفرین نوح بر قومش سؤال کرد و بر آن حضرت عرضه داشت: هنگامی که نوح [[قوم]] خود را نفرین کرد و گفت: {{متن قرآن|رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا * إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا}}<ref>«و نوح گفت: پروردگارا! از کافران هیچ کس را روی زمین بر جای مگذار * که اگر آنان را وا نهی بندگانت را گمراه می‌کنند و جز گنهکار بسیار ناسپاس پدید نمی‌آورند» سوره نوح، آیه ۲۶-۲۷.</ref>، آیا به حال [[قوم]] خود عالم بود؟ [[امام باقر]]{{ع}} در پاسخ او فرمودند: [[خداوند متعال]] به او [[وحی]] نمود که جز این کسان از قوم تو که [[ایمان]] آورده‌اند، دیگر کسی به تو ایمان نخواهد آورد. در این [[زمان]] بود که نوح آنان را این‌گونه [[نفرین]] کرد<ref>علل الشرایع، ص۳۱.</ref>.
#'''اسماعیل اوّلین کسی بود که به [[زبان عربی]] سخن گفت‌''': امام باقر{{ع}} به [[اصحاب]] خود این‌گونه فرموده است که: [[پیامبر خدا]] [[حضرت اسماعیل]]{{ع}} اوّلین کسی است که [[خداوند]] زبانش را به لغت [[عربی]] باز نموده است. امام باقر{{ع}} در این رابطه فرموده‌اند: اوّلین کسی که زبانش به زبان عربی آشکار باز شده است، اسماعیل و در سنّ ۱۰ سالگی بوده است‌<ref>البیان و التّبیین، ج۳، ص۲۹۰.</ref>.
#'''[[نفی]] بی‌سواد بودن از [[پیامبر اکرم]]{{صل}}‌''': [[علی بن اسباط]] [[روایت]] می‌کند که: به امام باقر{{ع}} عرض کردم: [[مردم]] [[گمان]] دارند که [[رسول خدا]]{{صل}} [[توانایی]] [[خواندن و نوشتن]] نداشته است! امام باقر{{ع}} گفته او را [[انکار]] کرده و فرمود: {{متن حدیث|أَنَّى يَكُونُ ذَلِكَ؟! وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.</ref> كَيْفَ يُعَلِّمَهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ لَيْسَ يُحْسِنُ أَنْ يَقْرَأَ وَ يَكْتُبَ}}؛ چگونه چنین چیزی ممکن است؟! در حالی که خداوند متعال می‌فرماید: «اوست آن کس که در میان بی‌سوادان فرستاده‌ای از خودشان برانگیخت، تا [[آیات]] او را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و [[حکمت]] به ایشان بیاموزد، و [آنان‌] قطعا پیش از آن در [[گمراهی]] آشکاری بودند». چگونه [[پیامبر]] می‌توانسته است به [[مردم]] کتاب و حکمت را [[آموزش]] بدهد در حالی‌که نتواند بخواند و بنویسد؟!. [[علی بن اسباط]] با [[شگفتی]] به [[امام]]{{ع}} عرض کرد: پس چرا [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} را [[نبی]] [[امّی]] خوانده‌اند؟ [[امام باقر]]{{ع}} در پاسخ او فرمودند: {{متن قرآن|لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا}}<ref>«تا (مردم) «مادر شهر» (مکّه) و مردم پیرامون آن را بیم دهی» سوره انعام، آیه ۹۲.</ref> به‌خاطر اینکه آن حضرت به [[مکه]] منسوب بوده است و چون مکه در قول [[خداوند متعال]]: تا [مردم امّ القری‌] مکه و کسانی را که پیرامون آنند هشدار دهی [[امّ القری]] نامیده شده است، به آن حضرت امّی گفته‌اند<ref>علل الشرایع، ص۱۲۵.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۷ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۷، ص ۳۳۰.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۷۳٬۶۹۳

ویرایش