پرش به محتوا

مقام باب الله به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '﴿' به ' '
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=100%|' به '{{عربی|')
جز (جایگزینی متن - '﴿' به ' ')
خط ۲۳: خط ۲۳:
::::::'''معنای باب الله بودن و اثبات آن برای [[اهل بیت]]{{عم}}:''' باب در لغت به معنای "راه ورود به چیزی"، "آنچه بواسطه آن به چیزی می‌رسند" و "آنچه بواسطه‌اش راه بسته می‌شود"<ref>حسینی زبیدی، محمد، تاج العروس من جواهر القاموس، ج‏۱، ص۳۱۴</ref> بوده و جمع آن ابواب می‌باشد. باب الله بودن [[انبیا]] و اوصیای الهی بدان معناست که ایشان درگاه و بابی هستند میان خدا و خلق؛ که از یک سو خدا اگر بخواهد فیضی به خلق برساند از طریق آنان اعمال می‌نماید. و اگر بخواهد خیر و رحمت را از کسی قطع کند و در نتیجه نتواند با خدا ارتباط پیدا کرده و تقربی بجوید، او را از ایشان جدا می‌نماید. و از دیگر سو، اگرخلق بخواهند به خداوند تقرب بجویند یا ارتباطی با خدا پیدا کنند باید از طریق آنان وارد شوند. از این رو در اینجا آیات و روایات را به سه دسته تقسیم می‌کنیم:
::::::'''معنای باب الله بودن و اثبات آن برای [[اهل بیت]]{{عم}}:''' باب در لغت به معنای "راه ورود به چیزی"، "آنچه بواسطه آن به چیزی می‌رسند" و "آنچه بواسطه‌اش راه بسته می‌شود"<ref>حسینی زبیدی، محمد، تاج العروس من جواهر القاموس، ج‏۱، ص۳۱۴</ref> بوده و جمع آن ابواب می‌باشد. باب الله بودن [[انبیا]] و اوصیای الهی بدان معناست که ایشان درگاه و بابی هستند میان خدا و خلق؛ که از یک سو خدا اگر بخواهد فیضی به خلق برساند از طریق آنان اعمال می‌نماید. و اگر بخواهد خیر و رحمت را از کسی قطع کند و در نتیجه نتواند با خدا ارتباط پیدا کرده و تقربی بجوید، او را از ایشان جدا می‌نماید. و از دیگر سو، اگرخلق بخواهند به خداوند تقرب بجویند یا ارتباطی با خدا پیدا کنند باید از طریق آنان وارد شوند. از این رو در اینجا آیات و روایات را به سه دسته تقسیم می‌کنیم:


::::::'''۱. باب وصول فیض و رحمت خدا به عباد:''' از [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} معنای "ماء" را در آیه {{عربی|﴿{{متن قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَن يَأْتِيكُم بِمَاء مَّعِينٍ}}﴾}}<ref>سوره ملک آیه ۳۰.</ref> پرسیدند. در پاسخ فرمودند: "آب شما باب‌های شماست که همان [[ائمه‌]]اند. و آنها باب‌های خدا میان او و خلقش هستند."<ref>قمى، على بن ابراهیم‏، تفسیر القمی، ج‏۲، ص ۳۷۹، [سورة الملک (۶۷): الآیات ۱۰ الى ۳۰</ref> در این تفسیر "ماء" در معنای مجازی به کار رفته است؛ یعنی همانطور که خدا آب را نازل می‌کند تا وسیله حیات باشد؛ و بدون آن راه حیات بسته می‌شود. امامان معصوم {{ع}} را نیز می‌فرستد تا حیات مادی و معنوی خلق نابود نگردد. پس [[ائمه]] {{عم}} باب‌هایی هستند که خدا از طریق آنان وجود و حیات و لوازم آنها را به خلق می‌رساند. از این جهت در احادیث، امام را "ماء" یا "ماء معین" نامیده‌اند.<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج ۱، ص ۳۴۰</ref> به همین مناسبت [[اهل بیت]]{{عم}} را باب رحمت پروردگار می‌دانیم. چنانچه پیامبر{{صل}} فرمودند: "ما معدن حکمت و باب رحمت هستیم."<ref>حافظ برسى، رجب‏، مشارق أنوار الیقین فی أسرار أمیر المؤمنین{{ع}}، ص ۶۱</ref> و در زیارت [[امیر المومنین]] می‌خوانیم: "سلام بر باب‏ رحمت".<ref>ابن المشهدی، المزار الکبیر، ص۱۸۵، الباب (۱۲) التوجه الى مشهد أمیر المؤمنین{{ع}}</ref>
::::::'''۱. باب وصول فیض و رحمت خدا به عباد:''' از [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} معنای "ماء" را در آیه {{عربی| {{متن قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَن يَأْتِيكُم بِمَاء مَّعِينٍ}}﴾}}<ref>سوره ملک آیه ۳۰.</ref> پرسیدند. در پاسخ فرمودند: "آب شما باب‌های شماست که همان [[ائمه‌]]اند. و آنها باب‌های خدا میان او و خلقش هستند."<ref>قمى، على بن ابراهیم‏، تفسیر القمی، ج‏۲، ص ۳۷۹، [سورة الملک (۶۷): الآیات ۱۰ الى ۳۰</ref> در این تفسیر "ماء" در معنای مجازی به کار رفته است؛ یعنی همانطور که خدا آب را نازل می‌کند تا وسیله حیات باشد؛ و بدون آن راه حیات بسته می‌شود. امامان معصوم {{ع}} را نیز می‌فرستد تا حیات مادی و معنوی خلق نابود نگردد. پس [[ائمه]] {{عم}} باب‌هایی هستند که خدا از طریق آنان وجود و حیات و لوازم آنها را به خلق می‌رساند. از این جهت در احادیث، امام را "ماء" یا "ماء معین" نامیده‌اند.<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج ۱، ص ۳۴۰</ref> به همین مناسبت [[اهل بیت]]{{عم}} را باب رحمت پروردگار می‌دانیم. چنانچه پیامبر{{صل}} فرمودند: "ما معدن حکمت و باب رحمت هستیم."<ref>حافظ برسى، رجب‏، مشارق أنوار الیقین فی أسرار أمیر المؤمنین{{ع}}، ص ۶۱</ref> و در زیارت [[امیر المومنین]] می‌خوانیم: "سلام بر باب‏ رحمت".<ref>ابن المشهدی، المزار الکبیر، ص۱۸۵، الباب (۱۲) التوجه الى مشهد أمیر المؤمنین{{ع}}</ref>


::::::'''۲.باب منع ورود نا اهل‌ها به بارگاه خدا:''' همان گونه که یکی از کاربردهای درِ خانه یا دروازه شهر بستن راه ورودی بر غریبه‌ها و آنانی است که صاحب خانه نمی‌خواهد وارد شوند، از کاربردهای [[اهل بیت]]{{عم}} به عنوان "باب الله" هم آن است که اگر خدا نخواهد کسی بدلیل عدم صلاحیتش وارد بارگاه و خانه رحمت‌اش گردد، درِ معرفت و محبت و تبعیت [[اهل بیت]] {{عم}} را بر او می‌بندد و آنگاه هر چه خدا را صدا بزند و هر چه تلاش کند راهی به بارگاه خدا نمی‌یابد.(...)
::::::'''۲.باب منع ورود نا اهل‌ها به بارگاه خدا:''' همان گونه که یکی از کاربردهای درِ خانه یا دروازه شهر بستن راه ورودی بر غریبه‌ها و آنانی است که صاحب خانه نمی‌خواهد وارد شوند، از کاربردهای [[اهل بیت]]{{عم}} به عنوان "باب الله" هم آن است که اگر خدا نخواهد کسی بدلیل عدم صلاحیتش وارد بارگاه و خانه رحمت‌اش گردد، درِ معرفت و محبت و تبعیت [[اهل بیت]] {{عم}} را بر او می‌بندد و آنگاه هر چه خدا را صدا بزند و هر چه تلاش کند راهی به بارگاه خدا نمی‌یابد.(...)
خط ۳۷: خط ۳۷:
:::::::'''۴. باب {{عربی|معرفة الله}}:''' همانگونه که تاریخ گواهی می‌دهد، در احادیث نیز وارد شده است که هر کس از اهل بیت{{عم}} دور گردد خداشناسی، پیامبر شناسی و معادشناسی‌اش نیز به انحراف کشیده خواهد شد. از این رو تأکید شده است که هر کس امامان{{عم}} را بشناسد می‌تواند خدا را بشناسد و تنها راه معرفت الله اینان هستند. روزی [[رسول خدا]]{{صل}} خطاب به [[امام علی|مولی علی]]{{ع}} فرمودند:‏ "یا علی تو و جانشینانت همان اعراف مذکور در قرآن هستید که خدا شناخته نمی‌شود مگر با راه معرفت شما...."<ref>صفار، محمد، بصائر الدرجات، ج۱، ص۴۹۶، ۱۶ باب فی الأئمة أنهم الذین ... یعرفون أهل الجنة و النار</ref> از این رو [[امام صادق]]{{ع}} آنگاه که مقام {{عربی|ابواب الله}} بودن اوصیاء نبی را طرح می‌نمایند، می‌فرمایند: "اوصیاء درهای خدایند که از آن به محضر خدا می‌توان وارد شد و اگر آنها نبودند خدا شناخته نمی‌شد..."<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج‏۱، ص ۱۹۳، باب أن الأئمة ع خلفاء الله عز و جل فی أرضه و أبوابه التی منها یؤتى</ref>
:::::::'''۴. باب {{عربی|معرفة الله}}:''' همانگونه که تاریخ گواهی می‌دهد، در احادیث نیز وارد شده است که هر کس از اهل بیت{{عم}} دور گردد خداشناسی، پیامبر شناسی و معادشناسی‌اش نیز به انحراف کشیده خواهد شد. از این رو تأکید شده است که هر کس امامان{{عم}} را بشناسد می‌تواند خدا را بشناسد و تنها راه معرفت الله اینان هستند. روزی [[رسول خدا]]{{صل}} خطاب به [[امام علی|مولی علی]]{{ع}} فرمودند:‏ "یا علی تو و جانشینانت همان اعراف مذکور در قرآن هستید که خدا شناخته نمی‌شود مگر با راه معرفت شما...."<ref>صفار، محمد، بصائر الدرجات، ج۱، ص۴۹۶، ۱۶ باب فی الأئمة أنهم الذین ... یعرفون أهل الجنة و النار</ref> از این رو [[امام صادق]]{{ع}} آنگاه که مقام {{عربی|ابواب الله}} بودن اوصیاء نبی را طرح می‌نمایند، می‌فرمایند: "اوصیاء درهای خدایند که از آن به محضر خدا می‌توان وارد شد و اگر آنها نبودند خدا شناخته نمی‌شد..."<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج‏۱، ص ۱۹۳، باب أن الأئمة ع خلفاء الله عز و جل فی أرضه و أبوابه التی منها یؤتى</ref>


:::::::'''۵. باب {{عربی|محبة الله}}:''' محبت آنگاه واقعی و ارزشمند است که یک رابطه دو سویه باشد. از این رو قرآن کریم می‌فرماید: "ای پیامبر به مسلمانان بگو اگر خدا را دوست دارید از من تبعیت کنید تا خدا نیز شما را دوست بدارد و گناهان‌تان را ببخشاید: {{عربی|﴿{{متن قرآن|قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}}﴾}}<ref>سوره آل عمران آیه ۳۱.</ref> به همین دلیل اعلان می‌دارد که جمعی مانند کافران، ظالمان و مفسدان را خداوند دوست ندارد. چرا که در واقع اینان خود خویش را از محبت الهی محروم ساخته‌اند. اینکه چه کنیم تا محبت ما به خدا واقعی گردد و بتوانیم محبت خدا را به خودمان جلب کنیم راهکارهایی در متون دینی ما ارائه گردیده است که در رأس آنها محبت نمودن به [[اهل بیت]]{{عم}} می‌باشد. از این رو پیامبر{{صل}} فرمودند: "من شهر علمم و علی درِ آن؛ و دروغ می‌گوید کسی که گمان کند وارد در شهر شده است اما از راهی غیر از درِ آن. و دروغ می‌گوید کسی که گمان کند مرا دوست دارد در حالی که بغض تو را در دل دارد."<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج‏۲، ص ۲۳۹، باب المؤمن و علاماته و صفاته، ح ۲۷</ref> و [[امام هادی]]{{ع}} در زیارت جامعه فرمودند: "هر کس شما اهل بیت را دوست بدارد به تحقیق خدا را دوست داشته و هر کس بغض شما را به دل گیرد بغض خدا را به دل گرفته است."
:::::::'''۵. باب {{عربی|محبة الله}}:''' محبت آنگاه واقعی و ارزشمند است که یک رابطه دو سویه باشد. از این رو قرآن کریم می‌فرماید: "ای پیامبر به مسلمانان بگو اگر خدا را دوست دارید از من تبعیت کنید تا خدا نیز شما را دوست بدارد و گناهان‌تان را ببخشاید: {{عربی| {{متن قرآن|قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}}﴾}}<ref>سوره آل عمران آیه ۳۱.</ref> به همین دلیل اعلان می‌دارد که جمعی مانند کافران، ظالمان و مفسدان را خداوند دوست ندارد. چرا که در واقع اینان خود خویش را از محبت الهی محروم ساخته‌اند. اینکه چه کنیم تا محبت ما به خدا واقعی گردد و بتوانیم محبت خدا را به خودمان جلب کنیم راهکارهایی در متون دینی ما ارائه گردیده است که در رأس آنها محبت نمودن به [[اهل بیت]]{{عم}} می‌باشد. از این رو پیامبر{{صل}} فرمودند: "من شهر علمم و علی درِ آن؛ و دروغ می‌گوید کسی که گمان کند وارد در شهر شده است اما از راهی غیر از درِ آن. و دروغ می‌گوید کسی که گمان کند مرا دوست دارد در حالی که بغض تو را در دل دارد."<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج‏۲، ص ۲۳۹، باب المؤمن و علاماته و صفاته، ح ۲۷</ref> و [[امام هادی]]{{ع}} در زیارت جامعه فرمودند: "هر کس شما اهل بیت را دوست بدارد به تحقیق خدا را دوست داشته و هر کس بغض شما را به دل گیرد بغض خدا را به دل گرفته است."


:::::::'''۶. باب {{عربی|الایمان}}:''' [[امام باقر]] و [[امام کاظم]]{{عم}} نیز در یک سخنی نورانی، علی{{ع}} را باب ایمان معرفی نمودند که اگر کسی از آن در وارد شود مؤمن است و اگر از آن خارج گردد کافر می‌باشد.<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج‏۱، ص ۴۳۷، باب فیه نتف و جوامع من الروایة فی الولایة؛ همو، ج‏۲، ص ۳۸۸، باب الکفر</ref>  
:::::::'''۶. باب {{عربی|الایمان}}:''' [[امام باقر]] و [[امام کاظم]]{{عم}} نیز در یک سخنی نورانی، علی{{ع}} را باب ایمان معرفی نمودند که اگر کسی از آن در وارد شود مؤمن است و اگر از آن خارج گردد کافر می‌باشد.<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج‏۱، ص ۴۳۷، باب فیه نتف و جوامع من الروایة فی الولایة؛ همو، ج‏۲، ص ۳۸۸، باب الکفر</ref>  


:::::::'''۷. باب {{عربی|الجنة}}:''' باب الجنه یعنی راه و دری که از آن طریق می‌توان وارد بهشت الهی شد. بر اساس آیات قرآن، راه ورود و باب بهشت ایمان و عمل صالح است؛ که در آیات فراوانی بدان اشاره شده است. از جمله آیه ۲۵ سوره بقره است که می‌فرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَبَشِّرِ الَّذِين آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ}}﴾}}<ref>بشارت بده به کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند که برای آنان بهشتهایی است که نهرها از زیر آن جاری است....</ref> اما متعلق ایمان در این آیات چیست؟ و ایمان به چیز باعث ورود به بهشت می‌گردد؟ از نگاه قرآن ایمان به خدا، [[رسول خدا]] {{صل}}، معاد، کتاب خدا، ملائکه، و نوری که با [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} نازل شده است، واجب می‌باشد. آنچه در اینجا مدّ نظر است این است که مقصود از این نور نازل شده همراه پیامبر{{صل}}، [[ائمه]] اثنا عشر{{عم}} می‌باشند. چنانچه [[امام صادق]]{{ع}} در ذیل آیه {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}} فرمودند: "نور در اینجا [[امام علی|حضرت علی]] و سایر [[أئمه]] {{عم}} هستند."<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج‏۱، ص ۱۹۴، ح ۲</ref> پس ایمان به امامان{{عم}} راه ورود به بهشت است و از این جهت آنها باب بهشت‌اند. در این زمینه [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} به این مطلب در مورد [[امام حسین]]{{ع}} به عنوان یکی از [[ائمه]] {{عم}} تصریح فرمودند: "آگاه باشید که حسین‏ بابی‏ از أبواب بهشت است، هر کس با او دشمنی کند خدا بوی بهشت را بر وی حرام می‌نماید."<ref>ابن شاذان، محمد، مائة منقبة من مناقب أمیر المؤمنین و الأئمة، ۲۲، المنقبة الرابعة</ref> و حضرت موسى بن جعفر{{عم}} درباره علی{{ع}} فرمودند: "بدرستى که على{{ع}} درى از درهاى بهشت است هر کس از این در وارد شود مؤمن است، و هر که از آن بیرون رود کافر است..." و در حدیث دیگری [[رسول خدا]] تمام اوصیای خود را باب ورود به بهشت دانستند با این بیان که: {{عربی|یا عَلِی أَنْتَ وَ الْأَوْصِیاءُ مِنْ بَعْدِی أَوْ قَالَ مِنْ بَعْدِک أَعْرَافٌ لَا یعْرَفُ اللَّهُ إِلَّا بِسَبِیلِ مَعْرِفَتِکمْ وَ أَعْرَافٌ لَا یدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَکمْ وَ عَرَفْتُمُوهُ وَ لَا یدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْکرَکمْ وَ أَنْکرْتُمُوهُ}}.<ref>صفار، محمد، بصائرالدرجات، ۱، ۴۹۷</ref>
:::::::'''۷. باب {{عربی|الجنة}}:''' باب الجنه یعنی راه و دری که از آن طریق می‌توان وارد بهشت الهی شد. بر اساس آیات قرآن، راه ورود و باب بهشت ایمان و عمل صالح است؛ که در آیات فراوانی بدان اشاره شده است. از جمله آیه ۲۵ سوره بقره است که می‌فرماید: {{عربی| {{متن قرآن|وَبَشِّرِ الَّذِين آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ}}﴾}}<ref>بشارت بده به کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند که برای آنان بهشتهایی است که نهرها از زیر آن جاری است....</ref> اما متعلق ایمان در این آیات چیست؟ و ایمان به چیز باعث ورود به بهشت می‌گردد؟ از نگاه قرآن ایمان به خدا، [[رسول خدا]] {{صل}}، معاد، کتاب خدا، ملائکه، و نوری که با [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} نازل شده است، واجب می‌باشد. آنچه در اینجا مدّ نظر است این است که مقصود از این نور نازل شده همراه پیامبر{{صل}}، [[ائمه]] اثنا عشر{{عم}} می‌باشند. چنانچه [[امام صادق]]{{ع}} در ذیل آیه {{عربی| {{متن قرآن|وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}} فرمودند: "نور در اینجا [[امام علی|حضرت علی]] و سایر [[أئمه]] {{عم}} هستند."<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج‏۱، ص ۱۹۴، ح ۲</ref> پس ایمان به امامان{{عم}} راه ورود به بهشت است و از این جهت آنها باب بهشت‌اند. در این زمینه [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} به این مطلب در مورد [[امام حسین]]{{ع}} به عنوان یکی از [[ائمه]] {{عم}} تصریح فرمودند: "آگاه باشید که حسین‏ بابی‏ از أبواب بهشت است، هر کس با او دشمنی کند خدا بوی بهشت را بر وی حرام می‌نماید."<ref>ابن شاذان، محمد، مائة منقبة من مناقب أمیر المؤمنین و الأئمة، ۲۲، المنقبة الرابعة</ref> و حضرت موسى بن جعفر{{عم}} درباره علی{{ع}} فرمودند: "بدرستى که على{{ع}} درى از درهاى بهشت است هر کس از این در وارد شود مؤمن است، و هر که از آن بیرون رود کافر است..." و در حدیث دیگری [[رسول خدا]] تمام اوصیای خود را باب ورود به بهشت دانستند با این بیان که: {{عربی|یا عَلِی أَنْتَ وَ الْأَوْصِیاءُ مِنْ بَعْدِی أَوْ قَالَ مِنْ بَعْدِک أَعْرَافٌ لَا یعْرَفُ اللَّهُ إِلَّا بِسَبِیلِ مَعْرِفَتِکمْ وَ أَعْرَافٌ لَا یدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَکمْ وَ عَرَفْتُمُوهُ وَ لَا یدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْکرَکمْ وَ أَنْکرْتُمُوهُ}}.<ref>صفار، محمد، بصائرالدرجات، ۱، ۴۹۷</ref>


:::::::'''۸. باب دعوت به سوی خدا و راهنمائی به او:''' از نکات قابل دقت آن است که [[ائمه]]{{عم}} که باب الله هستند، همچون یک درِ بیجان نیستند که تنها راهی برای ورود به بارگاهی باشند، بلکه دری هستند که مردم را صدا می‌زند که: بیایید، راه ورود اینجاست. از این رو بجاست که آنان را {{عربی|باب الدعوه الی الله و الدلاله علیه}} بدانیم. چنانچه [[امام صادق]]{{ع}} در حدیثی فرمودند: {{عربی|إن الله ... جعلنا ... بابه الذی یدل علیه}}.<ref>«خدا ما را آفرید .... و ما را درى که او را نشان دهد و به او راهنمایی کند، قرار داد» همو، الکافی، ج‏۱، ص۱۴۴، باب النوادر، ح ۵.</ref> در زیارت جامعه کبیره نیز می‌فرماید: {{عربی|أنتم ... الباب المبتلى به الناس ...إلى الله تدعون و علیه تدلون}}<ref>«شما (اهل بیت) ... ( مردم را ) بسوى خدا می‌خوانید، و بر او دلالت می‌کنید»؛ ابن بابویه، محمد، من لا یحضره الفقیه، ج‏۲، ص ۶۱۳، زیارة جامعة لجمیع الأئمة.</ref>
:::::::'''۸. باب دعوت به سوی خدا و راهنمائی به او:''' از نکات قابل دقت آن است که [[ائمه]]{{عم}} که باب الله هستند، همچون یک درِ بیجان نیستند که تنها راهی برای ورود به بارگاهی باشند، بلکه دری هستند که مردم را صدا می‌زند که: بیایید، راه ورود اینجاست. از این رو بجاست که آنان را {{عربی|باب الدعوه الی الله و الدلاله علیه}} بدانیم. چنانچه [[امام صادق]]{{ع}} در حدیثی فرمودند: {{عربی|إن الله ... جعلنا ... بابه الذی یدل علیه}}.<ref>«خدا ما را آفرید .... و ما را درى که او را نشان دهد و به او راهنمایی کند، قرار داد» همو، الکافی، ج‏۱، ص۱۴۴، باب النوادر، ح ۵.</ref> در زیارت جامعه کبیره نیز می‌فرماید: {{عربی|أنتم ... الباب المبتلى به الناس ...إلى الله تدعون و علیه تدلون}}<ref>«شما (اهل بیت) ... ( مردم را ) بسوى خدا می‌خوانید، و بر او دلالت می‌کنید»؛ ابن بابویه، محمد، من لا یحضره الفقیه، ج‏۲، ص ۶۱۳، زیارة جامعة لجمیع الأئمة.</ref>