پرش به محتوا

آفرینش انسان در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۳: خط ۱۳:


===[[آفرینش]] [[انسان در قرآن]]===
===[[آفرینش]] [[انسان در قرآن]]===
*[[قرآن]] دربارۀ گونۀ نخست [[آفرینش]] به صراحت می‌فرماید: [[آفرینش انسان]] از [[گِل]] آغاز شده است<ref>{{متن قرآن|الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ}}«اوست که هر چه آفرید نیکو آفرید و آفرینش آدمی را از گلی آغازید» سوره سجده، آیه ۷.</ref> و دربارۀ گونۀ دوم می‌فرماید: [[خداوند]] نژاد [[انسان]] را از ماء مهین یعنی قطرۀ ناچیز [[آب]] آفریده است<ref>{{متن قرآن|ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ}}«سپس نسل او را از چکیده آبی خوارمایه پدید آورد» سوره سجده، آیه ۸.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۱ـ۴۲.</ref>  [[قرآن کریم]] [[آفرینش انسان]] به گونۀ دوم را دارای چند مرحله می‌داند: نطفه، عَلَقه، مُضْغه، استخوان و دمیده شدن [[روح]]<ref>ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَّکِینٍ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ»؛ سورۀ مؤمنون، آیات ۱۳ ـ ۱۴.</ref>.  
*[[قرآن]] دربارۀ گونۀ نخست [[آفرینش]] به صراحت می‌فرماید: [[آفرینش انسان]] از [[گِل]] آغاز شده است<ref>{{متن قرآن|الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ}}«اوست که هر چه آفرید نیکو آفرید و آفرینش آدمی را از گلی آغازید» سوره سجده، آیه ۷.</ref> و دربارۀ گونۀ دوم می‌فرماید: [[خداوند]] نژاد [[انسان]] را از ماء مهین یعنی قطرۀ ناچیز [[آب]] آفریده است<ref>{{متن قرآن|ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ}}«سپس نسل او را از چکیده آبی خوارمایه پدید آورد» سوره سجده، آیه ۸.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۱ـ۴۲.</ref>  [[قرآن کریم]] [[آفرینش انسان]] به گونۀ دوم را دارای چند مرحله می‌داند: نطفه، عَلَقه، مُضْغه، استخوان و دمیده شدن [[روح]]<ref> {{متن قرآن|ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَكِينٍ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ}}«سپس او را نطفه‌ای در جایگاهی استوار  نهادیم، سپس نطفه را خونی بسته و آنگاه خون بسته را گوشتپاره‌ای و گوشتپاره را استخوان‌هایی آفریدیم پس از آن بر استخوان‌ها گوشت پوشاندیم سپس آن را آفرینشی دیگر دادیم؛ پس بزرگوار است  خداوند که نیکوترین آفریدگاران است» سوره مؤمنون، آیه ۱۳ و ۱۴.</ref>.  
*یکی از تعبیرات [[قرآن]] دربارۀ [[آفرینش انسان]] "[[آفرینش]] نو" است که مراد از آن دمیده شدن [[روح]] در کالبد جنین انسانی است که چهار [[ماه]] پس از انعقاد نطفه انجام می‌پذیرد<ref>ر.ک: الدر المنثور، ج۵، ص۷.</ref>. در [[روایات]] آمده است، نطفه [[چهل]] روز در رحم می‌ماند و آنگاه به صورت عَلَقه در می‌آید و [[چهل]] روز بعد به صورت مُضغه، پس از چهار [[ماه]]، [[خداوند]] دو [[فرشته]] را به خلق [[کودک]] [[مأمور]] می‌سازد<ref>ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الفروع من الکافی‌، ج۶، صفحات ۱۲ـ ۱۶. </ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۲.</ref>
*یکی از تعبیرات [[قرآن]] دربارۀ [[آفرینش انسان]] "[[آفرینش]] نو" است که مراد از آن دمیده شدن [[روح]] در کالبد جنین انسانی است که چهار [[ماه]] پس از انعقاد نطفه انجام می‌پذیرد<ref>ر.ک: الدر المنثور، ج۵، ص۷.</ref>. در [[روایات]] آمده است، نطفه [[چهل]] روز در رحم می‌ماند و آنگاه به صورت عَلَقه در می‌آید و [[چهل]] روز بعد به صورت مُضغه، پس از چهار [[ماه]]، [[خداوند]] دو [[فرشته]] را به خلق [[کودک]] [[مأمور]] می‌سازد<ref>ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الفروع من الکافی‌، ج۶، صفحات ۱۲ـ ۱۶. </ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۲.</ref>
===[[آفرینش انسان]] در [[نهج البلاغه]]===
===[[آفرینش انسان]] در [[نهج البلاغه]]===
*در فرمایشان [[امام علی]]{{ع}} [[خلقت انسان]] افزون بر [[بیان]] [[عظمت]] آفریننده، نقش تنبه و [[بیداری]] در وجود انسانی دارد که دارای قوۀ [[تعقل]] و [[تفکر]] است: «ای آفریدۀ موزون و پدیدآمده در تاریکیِ زهدان و پرده ‌های سنگین و تودرتو، تو همانی که از گِلِ فشرده پدید [[آمدی]] و در جایگاهی مطمئن تا روز معلوم و [[عمر]] معیّن نشسته‌ای تو به صورت "جنین" در شکم مادرت موج می‌زدی و شنا می‌کردی نه آوازی می‌شنیدی و نه [[توان]] پاسخ گفتن به دعوتگری داشتی آنگاه از جایگاهت به خانه‌ای که ندیده بودی و راه‌های [[منافع]] آن را نمی‌شناختی، بیرون رانده شدی. [[راستی]] چه کسی به تو آموخت که شیر از پستان [[مادر]] بنوشی و هنگام [[نیاز]]، بدانجا که باید، روی آوری»<ref>{{متن حدیث|أَیُّهَا الْمَخْلُوقُ السَّوِیُّ وَ الْمَنْشَأُ الْمَرْعِیُّ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْحَامِ وَ مُضَاعَفَاتِ الْأَسْتَارِ. بُدِئْتَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِینٍ وَ وُضِعْتَ فِی قَرارٍ مَکِینٍ إِلی‏ قَدَرٍ مَعْلُومٍ وَ أَجَلٍ مَقْسُومٍ تَمُورُ فِی بَطْنِ أُمِّکَ جَنِیناً لَا تُحِیرُ دُعَاءً وَ لَا تَسْمَعُ نِدَاءً ثُمَّ أُخْرِجْتَ مِنْ مَقَرِّکَ إِلَی دَارٍ لَمْ تَشْهَدْهَا وَ لَمْ تَعْرِفْ سُبُلَ مَنَافِعِهَا فَمَنْ هَدَاکَ لِاجْتِرَارِ الْغِذَاءِ مِنْ ثَدْیِ أُمِّکَ وَ عَرَّفَکَ عِنْدَ الْحَاجَةِ مَوَاضِعَ طَلَبِکَ وَ إِرَادَتِک}}؛ نهج البلاغه، خطبۀ۸۲.</ref>.  اشارۀ [[امام]] به [[آفرینش انسان]] از آبی بی‌ارزش، نکته‌ای است افزون بر [[بیان]] [[قدرت پروردگار]] در [[آفرینش انسان]]، به نقطۀ آغازین حضور [[انسان]] در پهنۀ هستی دارد که او را متوجه آغاز خود می‌کند و از [[غرور]] پرهیز می‌دهد؛ چنانکه فرمودند: «[[پسر آدم]] را با ناز چه کار، آغازش نطفه بوده است و پایانش مردار. آیا شما را از [[آفرینش]] [[آدمی]] [[آگاه]] سازم، آنکه خداوندش در [[ظلمت]] زهدان‌ها و درون غلاف‌ها و پرده‌ها پدید آورد، نطفه‌ای بود جهنده و خونی لخته‌شده، بی‌هیچ صورتی و جنینی و شیرخواره‌ای و از شیر بازگرفته‌ای، سپس [[جوانی]] شد بالیده و رسیده، [[خداوند]] او را دلی داده فراگیرنده و زبانی سخن‌گوی و دیده‌ای [[بینا]]»<ref>{{متن حدیث|أَمْ هَذَا الَّذِی أَنْشَأَهُ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْحَامِ وَ شُغُفِ الْأَسْتَارِ نُطْفَةً دِهَاقاً وَ عَلَقَةً مِحَاقاً وَ جَنِیناً وَ رَاضِعاً وَ وَلِیداً وَ یَافِعاً ثُمَّ مَنَحَهُ قَلْباً حَافِظاً وَ لِسَاناً لَافِظاً وَ بَصَراً لَاحِظاً}}؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۸۲.</ref>. در فرازی دیگر در [[بیان]] شگفتی‌های [[آفرینش]] [[آدمی]] فرمودند: «شگفتا از این [[انسان]] که با اندکی پیه بیند و با تکّه گوشتی گوید و با قطعه استخوانی شنود و از دریچه‌ای تنفّس کند»<ref>{{متن حدیث|اعْجَبُوا لِهَذَا الْإِنْسَانِ یَنْظُرُ بِشَحْمٍ وَ یَتَکَلَّمُ بِلَحْمٍ وَ یَسْمَعُ بِعَظْمٍ وَ یَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۷.</ref>.<ref>ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص ۵۴.</ref>
*در فرمایشان [[امام علی]]{{ع}} [[خلقت انسان]] افزون بر [[بیان]] [[عظمت]] آفریننده، نقش تنبه و [[بیداری]] در وجود انسانی دارد که دارای قوۀ [[تعقل]] و [[تفکر]] است: «ای آفریدۀ موزون و پدیدآمده در تاریکیِ زهدان و پرده ‌های سنگین و تودرتو، تو همانی که از گِلِ فشرده پدید [[آمدی]] و در جایگاهی مطمئن تا روز معلوم و [[عمر]] معیّن نشسته‌ای تو به صورت "جنین" در شکم مادرت موج می‌زدی و شنا می‌کردی نه آوازی می‌شنیدی و نه [[توان]] پاسخ گفتن به دعوتگری داشتی آنگاه از جایگاهت به خانه‌ای که ندیده بودی و راه‌های [[منافع]] آن را نمی‌شناختی، بیرون رانده شدی. [[راستی]] چه کسی به تو آموخت که شیر از پستان [[مادر]] بنوشی و هنگام [[نیاز]]، بدانجا که باید، روی آوری»<ref>{{متن حدیث|أَیُّهَا الْمَخْلُوقُ السَّوِیُّ وَ الْمَنْشَأُ الْمَرْعِیُّ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْحَامِ وَ مُضَاعَفَاتِ الْأَسْتَارِ. بُدِئْتَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِینٍ وَ وُضِعْتَ فِی قَرارٍ مَکِینٍ إِلی‏ قَدَرٍ مَعْلُومٍ وَ أَجَلٍ مَقْسُومٍ تَمُورُ فِی بَطْنِ أُمِّکَ جَنِیناً لَا تُحِیرُ دُعَاءً وَ لَا تَسْمَعُ نِدَاءً ثُمَّ أُخْرِجْتَ مِنْ مَقَرِّکَ إِلَی دَارٍ لَمْ تَشْهَدْهَا وَ لَمْ تَعْرِفْ سُبُلَ مَنَافِعِهَا فَمَنْ هَدَاکَ لِاجْتِرَارِ الْغِذَاءِ مِنْ ثَدْیِ أُمِّکَ وَ عَرَّفَکَ عِنْدَ الْحَاجَةِ مَوَاضِعَ طَلَبِکَ وَ إِرَادَتِک}}؛ نهج البلاغه، خطبۀ۸۲.</ref>.  اشارۀ [[امام]] به [[آفرینش انسان]] از آبی بی‌ارزش، نکته‌ای است افزون بر [[بیان]] [[قدرت پروردگار]] در [[آفرینش انسان]]، به نقطۀ آغازین حضور [[انسان]] در پهنۀ هستی دارد که او را متوجه آغاز خود می‌کند و از [[غرور]] پرهیز می‌دهد؛ چنانکه فرمودند: «[[پسر آدم]] را با ناز چه کار، آغازش نطفه بوده است و پایانش مردار. آیا شما را از [[آفرینش]] [[آدمی]] [[آگاه]] سازم، آنکه خداوندش در [[ظلمت]] زهدان‌ها و درون غلاف‌ها و پرده‌ها پدید آورد، نطفه‌ای بود جهنده و خونی لخته‌شده، بی‌هیچ صورتی و جنینی و شیرخواره‌ای و از شیر بازگرفته‌ای، سپس [[جوانی]] شد بالیده و رسیده، [[خداوند]] او را دلی داده فراگیرنده و زبانی سخن‌گوی و دیده‌ای [[بینا]]»<ref>{{متن حدیث|أَمْ هَذَا الَّذِی أَنْشَأَهُ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْحَامِ وَ شُغُفِ الْأَسْتَارِ نُطْفَةً دِهَاقاً وَ عَلَقَةً مِحَاقاً وَ جَنِیناً وَ رَاضِعاً وَ وَلِیداً وَ یَافِعاً ثُمَّ مَنَحَهُ قَلْباً حَافِظاً وَ لِسَاناً لَافِظاً وَ بَصَراً لَاحِظاً}}؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۸۲.</ref>. در فرازی دیگر در [[بیان]] شگفتی‌های [[آفرینش]] [[آدمی]] فرمودند: «شگفتا از این [[انسان]] که با اندکی پیه بیند و با تکّه گوشتی گوید و با قطعه استخوانی شنود و از دریچه‌ای تنفّس کند»<ref>{{متن حدیث|اعْجَبُوا لِهَذَا الْإِنْسَانِ یَنْظُرُ بِشَحْمٍ وَ یَتَکَلَّمُ بِلَحْمٍ وَ یَسْمَعُ بِعَظْمٍ وَ یَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۷.</ref>.<ref>ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص ۵۴.</ref>
۱۱۴٬۱۱۴

ویرایش