آمرزش: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
==مفهوم آمرزش== | |||
*"آمرزش" از [[صفات ]][[خداوند]] است که همۀ [[بندگان]] را در برمیگیرد. نسبت این صفت به [[خداوند]] از آنجا ناشی میشود که او بسیار [[بخشاینده]] و [[مهربان]] و پوشانندۀ [[گناهان]] و بدیهای [[بندگان]] است<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۴.</ref> و [[عفو]] ملکهای است که به واسطۀ آن، میتوان از [[انتقام]] و مجازات شخص [[بدکار]] [[گذشت]] و او را در مقابل کار بدش بخشید. واژۀ "صَفح" هم که در بسیاری از [[آیات]] و [[روایات]] آمده تفاوت کوچکی با [[عفو]] دارد؛ زیرا در صفح اصلاً خطای [[گنهکار]] را در نظر نمیآورند گویا اصلاً مرتکب چنین خطایی نشده است اما [[عفو]] ملکهای است که با در نظر گرفتن [[خطا]] از [[خطاکار]] میگذرند<ref>ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۱۳۷.</ref>. در [[ارزشمندی]] این صفت همان بس که [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] خود را به آن متّصف فرموده است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ}}<ref>«بیگمان خداوند درگذرندهای آمرزنده است» سوره حج، آیه ۶۰.</ref>. مادّه "غفران" و الفاظ مانند آن در بیش از سیصد [[آیه]] از [[قرآن کریم]] بر [[خداوند متعال]] اطلاق شده است؛ زیرا [[خداوند]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] [[گناهان]] و [[خطاهای انسان]] را بنابر شرایطی، میآمرزد و کسی را از آنها [[آگاه]] نمیسازد و آبروی [[گناهکار]] را نمیریزد و بنابر [[روایات]] [[آمرزش خداوند]] چنان گسترده است که تنها [[کافران]] و [[مشرکان]] در [[جهنم]] خواهند ماند و [[خداوند]] دیگر کسان را پس از مدتی [[عذاب]] میبخشاید و به [[بهشت]] راه مینماید<ref>ر.ک: التوحید، ص ۲۹۴؛ میزان الحکمه، ج۱، ص ۴۷۵.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۵.</ref> | *"آمرزش" از [[صفات ]][[خداوند]] است که همۀ [[بندگان]] را در برمیگیرد. نسبت این صفت به [[خداوند]] از آنجا ناشی میشود که او بسیار [[بخشاینده]] و [[مهربان]] و پوشانندۀ [[گناهان]] و بدیهای [[بندگان]] است<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۴.</ref> و [[عفو]] ملکهای است که به واسطۀ آن، میتوان از [[انتقام]] و مجازات شخص [[بدکار]] [[گذشت]] و او را در مقابل کار بدش بخشید. واژۀ "صَفح" هم که در بسیاری از [[آیات]] و [[روایات]] آمده تفاوت کوچکی با [[عفو]] دارد؛ زیرا در صفح اصلاً خطای [[گنهکار]] را در نظر نمیآورند گویا اصلاً مرتکب چنین خطایی نشده است اما [[عفو]] ملکهای است که با در نظر گرفتن [[خطا]] از [[خطاکار]] میگذرند<ref>ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۱۳۷.</ref>. در [[ارزشمندی]] این صفت همان بس که [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] خود را به آن متّصف فرموده است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ}}<ref>«بیگمان خداوند درگذرندهای آمرزنده است» سوره حج، آیه ۶۰.</ref>. مادّه "غفران" و الفاظ مانند آن در بیش از سیصد [[آیه]] از [[قرآن کریم]] بر [[خداوند متعال]] اطلاق شده است؛ زیرا [[خداوند]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] [[گناهان]] و [[خطاهای انسان]] را بنابر شرایطی، میآمرزد و کسی را از آنها [[آگاه]] نمیسازد و آبروی [[گناهکار]] را نمیریزد و بنابر [[روایات]] [[آمرزش خداوند]] چنان گسترده است که تنها [[کافران]] و [[مشرکان]] در [[جهنم]] خواهند ماند و [[خداوند]] دیگر کسان را پس از مدتی [[عذاب]] میبخشاید و به [[بهشت]] راه مینماید<ref>ر.ک: التوحید، ص ۲۹۴؛ میزان الحکمه، ج۱، ص ۴۷۵.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۵.</ref> | ||
*البته باید توجه داشت [[گذشت]] و [[بخشش]]، از صفات ارزشمند [[انسانی]] و از ویژگیهای بارز [[اخلاقی]] یک [[انسان]] خودساخته و باایمان شمرده شده است که نتیجه داشتن [[روحی]] بزرگ و صبری [[عظیم]] و درکی عمیق است<ref>ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامۀ سیرۀ پیامبر اعظم، ص ۳۳۲.</ref>. یعنی صفت آمرزش و [[عفو]] هم دربارۀ [[خداوند]] به کار میرود و هم در مورد [[انسان]] ها. | *البته باید توجه داشت [[گذشت]] و [[بخشش]]، از صفات ارزشمند [[انسانی]] و از ویژگیهای بارز [[اخلاقی]] یک [[انسان]] خودساخته و باایمان شمرده شده است که نتیجه داشتن [[روحی]] بزرگ و صبری [[عظیم]] و درکی عمیق است<ref>ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامۀ سیرۀ پیامبر اعظم، ص ۳۳۲.</ref>. یعنی صفت آمرزش و [[عفو]] هم دربارۀ [[خداوند]] به کار میرود و هم در مورد [[انسان]] ها. | ||
==[[علل]] آمرزش== | |||
*در [[نظام هستی]] اصل، [[رستگاری]] و [[سعادت آدمی]] است. از این رو [[مغفرت]] و [[آمرزش خداوند]] همواره بر [[قهر]] و [[غضب]] او پیشی دارد و آمرزش [[انسان]] یکی از شواهد [[تسلط]] [[رأفت]] و [[مهربانی]] [[خداوند]] بر [[عذاب]] اوست<ref>ر.ک: عدل الهی، ص ۲۷۴.</ref>. [[بخشایش خداوند]] مانند هر رحمتی دیگر نظاممند و محتاجِ سبب است و از اسباب [[بخشایش]]، [[توبه]] و [[شفاعت]] است. جای [[توبه]] [[دنیا]] و جای [[شفاعت]] [[آخرت]] است. البته [[شفاعت]] برای [[مشرکان]] و [[کافران]] پذیرفته نمیشود از این رو [[مشرکان]] و [[کافران]] باید در [[دنیا]] [[توبه]] کنند تا مشمول آمرزش و [[بخشایش الهی]] شوند و دیگر [[گناهکاران]] اگر [[توفیق]] نیابند در [[دنیا]] [[توبه]] کنند در [[آخرت]] با [[شفاعت]] آمرزیده شوند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۵.</ref>. | *در [[نظام هستی]] اصل، [[رستگاری]] و [[سعادت آدمی]] است. از این رو [[مغفرت]] و [[آمرزش خداوند]] همواره بر [[قهر]] و [[غضب]] او پیشی دارد و آمرزش [[انسان]] یکی از شواهد [[تسلط]] [[رأفت]] و [[مهربانی]] [[خداوند]] بر [[عذاب]] اوست<ref>ر.ک: عدل الهی، ص ۲۷۴.</ref>. [[بخشایش خداوند]] مانند هر رحمتی دیگر نظاممند و محتاجِ سبب است و از اسباب [[بخشایش]]، [[توبه]] و [[شفاعت]] است. جای [[توبه]] [[دنیا]] و جای [[شفاعت]] [[آخرت]] است. البته [[شفاعت]] برای [[مشرکان]] و [[کافران]] پذیرفته نمیشود از این رو [[مشرکان]] و [[کافران]] باید در [[دنیا]] [[توبه]] کنند تا مشمول آمرزش و [[بخشایش الهی]] شوند و دیگر [[گناهکاران]] اگر [[توفیق]] نیابند در [[دنیا]] [[توبه]] کنند در [[آخرت]] با [[شفاعت]] آمرزیده شوند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۵.</ref>. | ||
==شمول آمرزش== | |||
*[[بخشایش]] و [[آمرزش خداوند]] همهگیر است و حتی اگر [[مشرکان]] [[توبه]] کنند [[خدا]] میپذیرد<ref>{{متن قرآن|قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}«بگو: ای بندگان من که با خویش گزافکاری کردهاید! از بخشایش خداوند ناامید نباشید که خداوند همه گناهان را میآمرزد؛ بیگمان اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره زمر، آیه ۵۳.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۵.</ref> برخی [[آیات قرآن]] رسیدن به [[مقام قرب الهی]] و برخورداری از [[نعمتهای فراوان]] بهشتی را منوط به [[آمرزش خداوند]] میدانند از این رو دایرۀ [[آمرزش خداوند]] حتی بزرگان [[معصوم]]{{ع}} را نیز دربرمیگیرد، هر چند [[آمرزیدن]] آنان به معنای [[تقرب]] بیشتر به [[خداوند متعال]] است و هر [[انسانی]] [[نیازمند]] [[آمرزش الهی]] است؛ زیرا نمیتواند [[شکر]] همۀ [[نعمتهای خدا]] را به جا بیاورد و [[خداوند]] این [[کاستی]] را با [[مغفرت]] خود میپوشاند<ref>ر.ک: آشنایی با علوم اسلامی، ج۸، ص۱۷۸.</ref> و از این جهت [[قرآن]] [[انسان]] را [[تشویق]] میکند برای دریافتن [[آمرزش پروردگار]] بشتابد و اگر کار [[زشتی]] کرد یا به خویشتن ستمی روا داشت به [[یاد خدا]] بیفتد و آمرزش بخواهد؛ زیرا جز [[خداوند]] کسی [[گناهان]] [[آدمی]] را نمیآمرزد<ref>{{متن قرآن|فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ}}«از گناهان خود آمرزش میخواهند- و چه کس جز خداوند گناهان را میآمرزد؟» سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۵.</ref> | *[[بخشایش]] و [[آمرزش خداوند]] همهگیر است و حتی اگر [[مشرکان]] [[توبه]] کنند [[خدا]] میپذیرد<ref>{{متن قرآن|قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}«بگو: ای بندگان من که با خویش گزافکاری کردهاید! از بخشایش خداوند ناامید نباشید که خداوند همه گناهان را میآمرزد؛ بیگمان اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره زمر، آیه ۵۳.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۵.</ref> برخی [[آیات قرآن]] رسیدن به [[مقام قرب الهی]] و برخورداری از [[نعمتهای فراوان]] بهشتی را منوط به [[آمرزش خداوند]] میدانند از این رو دایرۀ [[آمرزش خداوند]] حتی بزرگان [[معصوم]]{{ع}} را نیز دربرمیگیرد، هر چند [[آمرزیدن]] آنان به معنای [[تقرب]] بیشتر به [[خداوند متعال]] است و هر [[انسانی]] [[نیازمند]] [[آمرزش الهی]] است؛ زیرا نمیتواند [[شکر]] همۀ [[نعمتهای خدا]] را به جا بیاورد و [[خداوند]] این [[کاستی]] را با [[مغفرت]] خود میپوشاند<ref>ر.ک: آشنایی با علوم اسلامی، ج۸، ص۱۷۸.</ref> و از این جهت [[قرآن]] [[انسان]] را [[تشویق]] میکند برای دریافتن [[آمرزش پروردگار]] بشتابد و اگر کار [[زشتی]] کرد یا به خویشتن ستمی روا داشت به [[یاد خدا]] بیفتد و آمرزش بخواهد؛ زیرا جز [[خداوند]] کسی [[گناهان]] [[آدمی]] را نمیآمرزد<ref>{{متن قرآن|فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ}}«از گناهان خود آمرزش میخواهند- و چه کس جز خداوند گناهان را میآمرزد؟» سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۵.</ref> | ||
==آمرزش در [[قرآن]]== | |||
*[[قرآن]] [[انسان]] را [[تشویق]] میکند برای دریافتن [[آمرزش پروردگار]] بشتابد و اگر کار [[زشتی]] کرد یا به خویشتن ستمی روا داشت به [[یاد خدا]] بیفتد و آمرزش بخواهد؛ زیرا جز [[خداوند]] کسی [[گناهان]] [[آدمی]] را نمیآمرزد<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}«و کسانی که چون (کار) ناشایستهای میکنند یا به خویش ستم روا میدارند خداوند را به یاد میآورند و از گناهان خود آمرزش میخواهند- و چه کس جز خداوند گناهان را میآمرزد؟- و (آن کسان که) بر آنچه کردهاند دانسته پافشاری نمیکنند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۵.</ref> [[قرآن کریم]] صراحتاً [[بندگان]] را امر میفرماید تا در بوستان [[اخلاق]] خویش، گل شاداب [[عفو]] را بنشانند<ref>ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۱۳۸.</ref>. براساس برخی از [[آیات قرآن]] [[عفو]] [[الهی]] پس از اتّصاف [[بندگان]] به صفت [[بخشش]] ظاهر میشود: {{متن قرآن|وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ}}<ref>«و باید در گذرند و چشم بپوشند، آیا دوست نمیدارید که خداوند شما را بیامرزد؟ و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۲۲.</ref>. بنابراین [[آدمی]] باید به تلاش پرداخته و خود را در مسیر اتّصاف به این حسنۀ [[اخلاقی]] قرار دهد. | *[[قرآن]] [[انسان]] را [[تشویق]] میکند برای دریافتن [[آمرزش پروردگار]] بشتابد و اگر کار [[زشتی]] کرد یا به خویشتن ستمی روا داشت به [[یاد خدا]] بیفتد و آمرزش بخواهد؛ زیرا جز [[خداوند]] کسی [[گناهان]] [[آدمی]] را نمیآمرزد<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}«و کسانی که چون (کار) ناشایستهای میکنند یا به خویش ستم روا میدارند خداوند را به یاد میآورند و از گناهان خود آمرزش میخواهند- و چه کس جز خداوند گناهان را میآمرزد؟- و (آن کسان که) بر آنچه کردهاند دانسته پافشاری نمیکنند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۵.</ref> [[قرآن کریم]] صراحتاً [[بندگان]] را امر میفرماید تا در بوستان [[اخلاق]] خویش، گل شاداب [[عفو]] را بنشانند<ref>ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۱۳۸.</ref>. براساس برخی از [[آیات قرآن]] [[عفو]] [[الهی]] پس از اتّصاف [[بندگان]] به صفت [[بخشش]] ظاهر میشود: {{متن قرآن|وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ}}<ref>«و باید در گذرند و چشم بپوشند، آیا دوست نمیدارید که خداوند شما را بیامرزد؟ و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۲۲.</ref>. بنابراین [[آدمی]] باید به تلاش پرداخته و خود را در مسیر اتّصاف به این حسنۀ [[اخلاقی]] قرار دهد. | ||
*بنابر برخی دیگر از [[آیات]] این صفت در شمار [[صفات ]][[متّقیان]] و مُحسنان یاد شده است: {{متن قرآن|فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«عفوشان كن و از گناهشان درگذر كه خدا نيكوكاران را دوست مى دارد» سوره مائده، آیه ۱۳.</ref>.<ref>ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۱۳۹.</ref> | *بنابر برخی دیگر از [[آیات]] این صفت در شمار [[صفات ]][[متّقیان]] و مُحسنان یاد شده است: {{متن قرآن|فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«عفوشان كن و از گناهشان درگذر كه خدا نيكوكاران را دوست مى دارد» سوره مائده، آیه ۱۳.</ref>.<ref>ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۱۳۹.</ref> | ||
==آمرزش در [[روایات]]== | |||
*در [[احادیث]] و [[روایات]] نیز بر اهمیت آمرزش اشاره شده از جمله: | *در [[احادیث]] و [[روایات]] نیز بر اهمیت آمرزش اشاره شده از جمله: | ||
# [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: «در [[روز قیامت]] فریادی از داخل [[عرش]] [[حضرت حق]] به گوش آید: هرکس ثوابش بر عهده من است برخیزد! در این هنگام تنها کسانی که دیگران را بخشیدهاند، برخواهند خاست»<ref>{{متن حدثیث|عَنِ الصَّادِقِ {{ع}}: أَنَّ النَّبِیَّ{{صل}} قَالَ یُنَادِی مُنَادٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مِنْ بُطْنَانِ الْعَرْشِ أَلَا فَلْیَقُمْ کُلُّ مَنْ أَجْرُهُ عَلَیَّ فَلَا یَقُومُ إِلَّا مَنْ عَفَا عَنْ أَخِیهِ الْحَدِیثَ بِطُولِهِ}}؛ بحارالأنوار، ج۶۸، ص۴۰۳.</ref>. | # [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: «در [[روز قیامت]] فریادی از داخل [[عرش]] [[حضرت حق]] به گوش آید: هرکس ثوابش بر عهده من است برخیزد! در این هنگام تنها کسانی که دیگران را بخشیدهاند، برخواهند خاست»<ref>{{متن حدثیث|عَنِ الصَّادِقِ {{ع}}: أَنَّ النَّبِیَّ{{صل}} قَالَ یُنَادِی مُنَادٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مِنْ بُطْنَانِ الْعَرْشِ أَلَا فَلْیَقُمْ کُلُّ مَنْ أَجْرُهُ عَلَیَّ فَلَا یَقُومُ إِلَّا مَنْ عَفَا عَنْ أَخِیهِ الْحَدِیثَ بِطُولِهِ}}؛ بحارالأنوار، ج۶۸، ص۴۰۳.</ref>. | ||
# [[امام سجاد]]{{ع}} فرمودند: «[[دوست]] ندارم که با [[ذلّت نفس]] خود، شتران سرخ مو را به دست آورم و هیچ جرعهای نیاشامیدم، نزد من گواراتر باشد از جرعه غیظی که فروخوردم و آنکه به خشمم آورده بود را بخشیدم»<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ{{ع}} یَقُولُ مَا أُحِبُّ أَنَّ لِی بِذُلِّ نَفْسِی حُمْرَ النَّعَمِ وَ مَا تَجَرَّعْتُ جُرْعَةً أَحَبَّ إِلَیَّ مِنْ جُرْعَةِ غَیْظٍ لَا أُکَافِی بِهَا صَاحِبَهَا}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۰۹.</ref>. | # [[امام سجاد]]{{ع}} فرمودند: «[[دوست]] ندارم که با [[ذلّت نفس]] خود، شتران سرخ مو را به دست آورم و هیچ جرعهای نیاشامیدم، نزد من گواراتر باشد از جرعه غیظی که فروخوردم و آنکه به خشمم آورده بود را بخشیدم»<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ{{ع}} یَقُولُ مَا أُحِبُّ أَنَّ لِی بِذُلِّ نَفْسِی حُمْرَ النَّعَمِ وَ مَا تَجَرَّعْتُ جُرْعَةً أَحَبَّ إِلَیَّ مِنْ جُرْعَةِ غَیْظٍ لَا أُکَافِی بِهَا صَاحِبَهَا}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۰۹.</ref>. | ||
# [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: «ما خاندانی هستیم که روشمان بخشیدن کسانی است که به ما [[ظلم]] کردهاند»<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ مُرُوَّتُنَا الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَنَا}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۶۸، ص۴۱۴.</ref>. | # [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: «ما خاندانی هستیم که روشمان بخشیدن کسانی است که به ما [[ظلم]] کردهاند»<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ مُرُوَّتُنَا الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَنَا}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۶۸، ص۴۱۴.</ref>. | ||
==آمرزش در سیرۀ [[رسول اکرم]] {{صل}}== | |||
*هرکس به [[عفو]]، صفح و غفران زینت یابد در [[حقیقت]] به [[اخلاق الهی]] متّصف شده و به [[خداوند]] شباهت پیدا کرده است و اوج این صفت [[اخلاقی]] و کمال [[نفسانی]] در وجود نازنین [[رسول خدا]]{{صل}} در نتیجۀ داشتن [[روحی]] بزرگ و صبری [[عظیم]] و درکی عمیق [[ظهور]] یافته بود. [[رسول خدا]]{{صل}} حلیمترین و بخشندهترین [[مردم]] بود و هیچ کس مانند او در [[راه خدا]] [[آزار]] ندید، با این حال کسی صبورتر، حلیمتر و بخشندهتر از او بر اذیتهای [[مردم]] نبود. بخششها و گذشتهای بسیار ایشان بر اساس روشی [[اسلامی]] و بر مبنای [[شناخت]] درست [[انسان]] و [[جامعه]] صورت میگرفت و همین گذشتها، همراه [[نرمخویی]] پیغمبرانۀ ایشان، [[زمینهساز]] تحولی [[عظیم]] در انسانهای عصر ایشان شد. | *هرکس به [[عفو]]، صفح و غفران زینت یابد در [[حقیقت]] به [[اخلاق الهی]] متّصف شده و به [[خداوند]] شباهت پیدا کرده است و اوج این صفت [[اخلاقی]] و کمال [[نفسانی]] در وجود نازنین [[رسول خدا]]{{صل}} در نتیجۀ داشتن [[روحی]] بزرگ و صبری [[عظیم]] و درکی عمیق [[ظهور]] یافته بود. [[رسول خدا]]{{صل}} حلیمترین و بخشندهترین [[مردم]] بود و هیچ کس مانند او در [[راه خدا]] [[آزار]] ندید، با این حال کسی صبورتر، حلیمتر و بخشندهتر از او بر اذیتهای [[مردم]] نبود. بخششها و گذشتهای بسیار ایشان بر اساس روشی [[اسلامی]] و بر مبنای [[شناخت]] درست [[انسان]] و [[جامعه]] صورت میگرفت و همین گذشتها، همراه [[نرمخویی]] پیغمبرانۀ ایشان، [[زمینهساز]] تحولی [[عظیم]] در انسانهای عصر ایشان شد. | ||
*از جمله نمونههای [[بخشش]] و [[گذشت]] بزرگوارانۀ [[رسول خدا]] {{صل}} [[بخشش]] کسانی بود که در [[جنگ احد]] دندان ایشان را شکستند؛ [[بخشش]] قبیلۀ [[قریش]] بعد از [[فتح مکه]] با آن همه [[آزار]] و اذیتهایی که به ایشان کرده بودند؛ [[بخشش]] [[ابوسفیان]] و...<ref>ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامۀ سیرۀ پیامبر اعظم، ص ۳۳۲.</ref>. | *از جمله نمونههای [[بخشش]] و [[گذشت]] بزرگوارانۀ [[رسول خدا]] {{صل}} [[بخشش]] کسانی بود که در [[جنگ احد]] دندان ایشان را شکستند؛ [[بخشش]] قبیلۀ [[قریش]] بعد از [[فتح مکه]] با آن همه [[آزار]] و اذیتهایی که به ایشان کرده بودند؛ [[بخشش]] [[ابوسفیان]] و...<ref>ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامۀ سیرۀ پیامبر اعظم، ص ۳۳۲.</ref>. | ||
==[[گذشت]] نکردن [[رسول اکرم]] {{صل}} در مسائل اصولی== | |||
*باید توجه داشت [[رسول اکرم]]{{صل}} با اینکه در مسائل شخصی فردی بسیار ملایم و [[مهربان]] و با [[گذشت]] بود؛ اما در مسائل اصولی بسیار پرصلابت و انعطاف ناپذیر بود زمانی که حقی یا حدی از [[حدود الهی]] خدشهدار میشد ایشان به پاس حفظ [[حرمت]] [[الهی]] چنان [[خشم]] میگرفت که کسی او را نمیشناخت و تا [[حق]] از [[کف]] رفته را باز نمیگرداند، غضبش فرو نمینشست. از جملۀ این موارد عبارتاند از: [[اجرای حد]] در مورد زنی از اشراف [[قریش]]؛ کشتن [[یهودیان]] [[بنیقریظه]]؛ سختگیری بر سه نفر از [[یاران]] خود پس از واقعۀ [[تبوک]]؛ کشتن تعدادی از [[مشرکان]] [[مکه]] در جریان [[فتح مکه]]<ref>ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامۀ سیرۀ پیامبر اعظم، ص ۳۳۷.</ref>. | *باید توجه داشت [[رسول اکرم]]{{صل}} با اینکه در مسائل شخصی فردی بسیار ملایم و [[مهربان]] و با [[گذشت]] بود؛ اما در مسائل اصولی بسیار پرصلابت و انعطاف ناپذیر بود زمانی که حقی یا حدی از [[حدود الهی]] خدشهدار میشد ایشان به پاس حفظ [[حرمت]] [[الهی]] چنان [[خشم]] میگرفت که کسی او را نمیشناخت و تا [[حق]] از [[کف]] رفته را باز نمیگرداند، غضبش فرو نمینشست. از جملۀ این موارد عبارتاند از: [[اجرای حد]] در مورد زنی از اشراف [[قریش]]؛ کشتن [[یهودیان]] [[بنیقریظه]]؛ سختگیری بر سه نفر از [[یاران]] خود پس از واقعۀ [[تبوک]]؛ کشتن تعدادی از [[مشرکان]] [[مکه]] در جریان [[فتح مکه]]<ref>ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامۀ سیرۀ پیامبر اعظم، ص ۳۳۷.</ref>. | ||
==موارد [[پسندیده]] نبودن آمرزش== | |||
*عمل به [[فضائل اخلاقی]] تنها در صورتی جائز است که به [[ترغیب]] بدکاران به [[بدکاری]] و [[ظالمان]] به [[ظلم]] نینجامیده و به نشر [[رذائل]] منجر نشود و در [[عفو]] و [[بخشش]] نیز همین گونه است هرچند خود [[بخشش]] سراسر [[نور]] بوده هیچگاه به [[ظلمت]] آلوده نمیشود؛ امّا در مواردی ممکن است به نتائجی نامطلوب ختم شود از این رو [[بخشش]] در این موارد نه تنها در شمار محسّنات [[اخلاقی]] نیست بلکه میتواند خود امری [[قبیح]] به حساب آید<ref>ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۱۴۰.</ref>. از جمله مواردی که [[عفو]] و صفح در آنها [[پسندیده]] نیست عبارتاند از: | *عمل به [[فضائل اخلاقی]] تنها در صورتی جائز است که به [[ترغیب]] بدکاران به [[بدکاری]] و [[ظالمان]] به [[ظلم]] نینجامیده و به نشر [[رذائل]] منجر نشود و در [[عفو]] و [[بخشش]] نیز همین گونه است هرچند خود [[بخشش]] سراسر [[نور]] بوده هیچگاه به [[ظلمت]] آلوده نمیشود؛ امّا در مواردی ممکن است به نتائجی نامطلوب ختم شود از این رو [[بخشش]] در این موارد نه تنها در شمار محسّنات [[اخلاقی]] نیست بلکه میتواند خود امری [[قبیح]] به حساب آید<ref>ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۱۴۰.</ref>. از جمله مواردی که [[عفو]] و صفح در آنها [[پسندیده]] نیست عبارتاند از: | ||
#[[بخشش]] در [[حقوق]] عمومیِ [[جامعه]]: [[بخشش]] در حقوقِ عمومی [[جامعه]] تنها در حیطۀ [[حاکم]] بوده و دیگران حقّی در آن ندارند. | #[[بخشش]] در [[حقوق]] عمومیِ [[جامعه]]: [[بخشش]] در حقوقِ عمومی [[جامعه]] تنها در حیطۀ [[حاکم]] بوده و دیگران حقّی در آن ندارند. |