ذکر در قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
*برخی در [[بیان]] معانی و مصادیق [[ذکر]] در [[قرآن کریم]] تا ۱۰ وجه و بعضی بیشتر برشمردهاند<ref>الوجوه والنظائر، ج۱، ص۳۴۲-۳۴۷؛ نضرة النعیم، ج۵، ص۱۹۶۱-۲۰۱۳.</ref>. | *برخی در [[بیان]] معانی و مصادیق [[ذکر]] در [[قرآن کریم]] تا ۱۰ وجه و بعضی بیشتر برشمردهاند<ref>الوجوه والنظائر، ج۱، ص۳۴۲-۳۴۷؛ نضرة النعیم، ج۵، ص۱۹۶۱-۲۰۱۳.</ref>. | ||
*در [[آیات]] فراوان دیگری نیز برخی از مصادیق [[ذکر]] مانند [[تسبیح]]، [[تهلیل]] و [[تحمید]] یاد شدهاند که بحث از آنها به مداخل مناسب واگذار میشود. | *در [[آیات]] فراوان دیگری نیز برخی از مصادیق [[ذکر]] مانند [[تسبیح]]، [[تهلیل]] و [[تحمید]] یاد شدهاند که بحث از آنها به مداخل مناسب واگذار میشود. | ||
*در [[منابع روایی شیعه]] و [[سنی]]، [[روایات]] بسیاری در اهمیت [[یاد خدا]] و [[تشویق]] به آن و [[بیان]] ابعاد گوناگونش مانند مصادیق، آثار و اوقات ویژه آن [[ذکر]] شدهاند<ref>الکافی، ج۲، ص۴۹۶-۵۰۶؛ مجمع الزوائد، ج۱۰، ص۷۳-۱۰۴؛ بحارالانوار، ج۹۰، ص۱۴۸-۱۶۵.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[[[ذکر]] (مقاله)|[[ذکر]] | *در [[منابع روایی شیعه]] و [[سنی]]، [[روایات]] بسیاری در اهمیت [[یاد خدا]] و [[تشویق]] به آن و [[بیان]] ابعاد گوناگونش مانند مصادیق، آثار و اوقات ویژه آن [[ذکر]] شدهاند<ref>الکافی، ج۲، ص۴۹۶-۵۰۶؛ مجمع الزوائد، ج۱۰، ص۷۳-۱۰۴؛ بحارالانوار، ج۹۰، ص۱۴۸-۱۶۵.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[[[ذکر]] (مقاله)|[[ذکر]]]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref>. | ||
==[[حقیقت]] و اقسام [[ذکر]]== | ==[[حقیقت]] و اقسام [[ذکر]]== | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
*برخی [[حقیقت]] [[ذکر]] را [[ذکر قلبی]] و نامیده شدن [[ذکر زبانی]] به [[ذکر]] را بر پایه نامگذاری دال به اسم مدلول<ref>تفسیر قرطبی، ج۲، ص۱۷۱؛ تفسیر اثناعشری، ج۱، ص۲۸۹.</ref> و بعضی بر اساس کار بست آن در "اثر" دانستهاند، چون [[ذکر زبانی]] هر چیز از آثار [[ذکر قلبی]] آن است<ref>المیزان، ج۱، ص۳۳۹.</ref> و [[گناهکار]] گرچه با زبان [[ذکر خدا]] بگوید، در [[حقیقت]] [[غافل]] است<ref>کشف الاسرار، ج۱، ص۴۱۵؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۱۷۱.</ref> و بیتوجه [[معنوی]]، [[ذکر زبانی]] بیفایده است<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۴۴۲.</ref>؛ یا چندان سودی ندارد، هرچند [[ذکر زبانی]] نیز کنار توجه [[قلبی]] اهمیت و [[جایگاه]] خاصی دارد<ref>مخزن العرفان، ج۲، ص۱۲۴؛ من وحی القرآن، ج۳، ص۹۸.</ref>. | *برخی [[حقیقت]] [[ذکر]] را [[ذکر قلبی]] و نامیده شدن [[ذکر زبانی]] به [[ذکر]] را بر پایه نامگذاری دال به اسم مدلول<ref>تفسیر قرطبی، ج۲، ص۱۷۱؛ تفسیر اثناعشری، ج۱، ص۲۸۹.</ref> و بعضی بر اساس کار بست آن در "اثر" دانستهاند، چون [[ذکر زبانی]] هر چیز از آثار [[ذکر قلبی]] آن است<ref>المیزان، ج۱، ص۳۳۹.</ref> و [[گناهکار]] گرچه با زبان [[ذکر خدا]] بگوید، در [[حقیقت]] [[غافل]] است<ref>کشف الاسرار، ج۱، ص۴۱۵؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۱۷۱.</ref> و بیتوجه [[معنوی]]، [[ذکر زبانی]] بیفایده است<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۴۴۲.</ref>؛ یا چندان سودی ندارد، هرچند [[ذکر زبانی]] نیز کنار توجه [[قلبی]] اهمیت و [[جایگاه]] خاصی دارد<ref>مخزن العرفان، ج۲، ص۱۲۴؛ من وحی القرآن، ج۳، ص۹۸.</ref>. | ||
*برخی کاربرد [[ذکر]] را در یاد کرد زبانی، [[حقیقی]] و در یادکرد [[قلبی]]، مجازی دانسته<ref>اعراب القرآن، ج۱، ص۲۵۸؛ التحریر والتنویر، ج۸، ص۴۱۲.</ref> و بعضی نیز افزون بر [[ذکر قلبی]] و زبانی، [[ذکر]] شهودی را هم از اقسام [[ذکر]] برشمردهاند که از مراتب عالی [[ذکر قلبی]] به شمار میآید<ref>تفسیر روشن، ج۲، ص۲۶۱؛ ج۳، ص۶۱.</ref>. | *برخی کاربرد [[ذکر]] را در یاد کرد زبانی، [[حقیقی]] و در یادکرد [[قلبی]]، مجازی دانسته<ref>اعراب القرآن، ج۱، ص۲۵۸؛ التحریر والتنویر، ج۸، ص۴۱۲.</ref> و بعضی نیز افزون بر [[ذکر قلبی]] و زبانی، [[ذکر]] شهودی را هم از اقسام [[ذکر]] برشمردهاند که از مراتب عالی [[ذکر قلبی]] به شمار میآید<ref>تفسیر روشن، ج۲، ص۲۶۱؛ ج۳، ص۶۱.</ref>. | ||
*برخی هم یکی از گونههای [[ذکر]] را [[ذکر]] عملی دانسته و آن را به [[عبادت]]، [[اطاعت]] و [[افعال]] [[پسندیده]] [[تفسیر]] کردهاند<ref>مواهب الرحمان، ج۲، ص۱۴۹.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *برخی هم یکی از گونههای [[ذکر]] را [[ذکر]] عملی دانسته و آن را به [[عبادت]]، [[اطاعت]] و [[افعال]] [[پسندیده]] [[تفسیر]] کردهاند<ref>مواهب الرحمان، ج۲، ص۱۴۹.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
==اهمیت و [[ضرورت]] [[ذکر]]== | ==اهمیت و [[ضرورت]] [[ذکر]]== | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
*[[خردمندان]] به [[ذکر خدا]] اهتمام دارند و در حال [[ایستاده]]، نشسته و به پهلو آرمیده، به [[یاد خدا]] هستند: {{متن قرآن|لِأُولِي الْأَلْبَابِ الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ}}<ref>«نشانههایی برای خردمندان است (همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد میکنند.»؛ سوره آل عمران، آیه ۱۹۰-۱۹۱.</ref>. به دیده [[مفسران]]، [[ذکر خدا]] در حالات سهگانه یاد شده، به معنای تداوم و بسیاریِ [[یاد خدا]] در همه حالات؛ یا دست کم در بیشتر حالات [[خردمندان]] است<ref>روض الجنان، ج۵، ص۲۰۷-۲۰۸؛ روح المعانی، ج۲، ص۳۶۸.</ref>. بر پایه روایتی، [[یاد خدا]] در هر حالی [[پسندیده]] است<ref>الکافی، ج۲، ص۴۹۷.</ref>. | *[[خردمندان]] به [[ذکر خدا]] اهتمام دارند و در حال [[ایستاده]]، نشسته و به پهلو آرمیده، به [[یاد خدا]] هستند: {{متن قرآن|لِأُولِي الْأَلْبَابِ الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ}}<ref>«نشانههایی برای خردمندان است (همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد میکنند.»؛ سوره آل عمران، آیه ۱۹۰-۱۹۱.</ref>. به دیده [[مفسران]]، [[ذکر خدا]] در حالات سهگانه یاد شده، به معنای تداوم و بسیاریِ [[یاد خدا]] در همه حالات؛ یا دست کم در بیشتر حالات [[خردمندان]] است<ref>روض الجنان، ج۵، ص۲۰۷-۲۰۸؛ روح المعانی، ج۲، ص۳۶۸.</ref>. بر پایه روایتی، [[یاد خدا]] در هر حالی [[پسندیده]] است<ref>الکافی، ج۲، ص۴۹۷.</ref>. | ||
*برخی نیز [[ذکر خدا]] در حال نشسته و خوابیده را اشاره به ذاکر بودن [[خردمندان]] هنگام [[بیماری]] و کیفیت [[نماز]] آنان در این حالات دانستهاند<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۹۱۰؛ تفسیر قرطبی، ج۴، ص۳۱۱.</ref>. در برابر، [[منافقان]] که [[خدا]] را جز اندکی یاد نمیکنند، در [[قرآن]] [[نکوهش]] شدهاند: {{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«بیگمان منافقان، با خداوند نیرنگ میبازند و خداوند را جز اندکی یاد نمیکنند» سوره نساء، آیه ۱۴۲.</ref>. | *برخی نیز [[ذکر خدا]] در حال نشسته و خوابیده را اشاره به ذاکر بودن [[خردمندان]] هنگام [[بیماری]] و کیفیت [[نماز]] آنان در این حالات دانستهاند<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۹۱۰؛ تفسیر قرطبی، ج۴، ص۳۱۱.</ref>. در برابر، [[منافقان]] که [[خدا]] را جز اندکی یاد نمیکنند، در [[قرآن]] [[نکوهش]] شدهاند: {{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«بیگمان منافقان، با خداوند نیرنگ میبازند و خداوند را جز اندکی یاد نمیکنند» سوره نساء، آیه ۱۴۲.</ref>. | ||
*از موارد [[ضرورت]] [[ذکر]]، [[وجوب]] یاد کرد [[نام خدا]] برای صید و [[ذبح]] حیوانات از دیدگاه [[شیعه]]<ref>التبیان، ج۳، ص۴۴۲؛ ج۴، ص۲۵۶.</ref> و بسیاری از [[اهل سنت]]<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۲۹۳؛ ج۱۳، ص۱۳۰-۱۳۱.</ref> است: {{متن قرآن|فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ بِآيَاتِهِ مُؤْمِنِينَ وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ}}<ref>«پس، از آنچه (به هنگام ذبح) نام خداوند بر آن برده شده است بخورید، اگر به آیات وی ایمان دارید و از چیزی که (در ذبح) نام خداوند بر آن برده نشده است نخورید؛ و آن به راستی نافرمانی (از خداوند) است» سوره انعام، آیه ۱۱۸، ۱۲۱.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَأَنْعَامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا وَأَنْعَامٌ لَا يَذْكُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا}}<ref>«و چارپایانی است که نام خداوند را (در ذبح) بر آنها نمیبرند» سوره انعام، آیه ۱۳۸.</ref>؛ {{متن قرآن|حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ}}<ref>«مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد بر شما حرام است» سوره مائده، آیه ۳.</ref>؛ {{متن قرآن|فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ}}<ref>«پس، از آنچه (این جانوران شکاری) برای شما (گرفته و) نگه داشتهاند بخورید و (هنگام فرستادن حیوان شکاری یا هنگام ذبح) نام خداوند را بر آنها یاد کنید» سوره مائده، آیه ۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا}}<ref>«و (قربانی) شتران تنومند را برای شما از نشانههای (بندگی) خداوند قرار دادهایم، شما را در آنها خیری است پس نام خداوند را بر آنها در حالی که بر پا ایستادهاند ببرید» سوره حج، آیه ۳۶.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *از موارد [[ضرورت]] [[ذکر]]، [[وجوب]] یاد کرد [[نام خدا]] برای صید و [[ذبح]] حیوانات از دیدگاه [[شیعه]]<ref>التبیان، ج۳، ص۴۴۲؛ ج۴، ص۲۵۶.</ref> و بسیاری از [[اهل سنت]]<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۲۹۳؛ ج۱۳، ص۱۳۰-۱۳۱.</ref> است: {{متن قرآن|فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ بِآيَاتِهِ مُؤْمِنِينَ وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ}}<ref>«پس، از آنچه (به هنگام ذبح) نام خداوند بر آن برده شده است بخورید، اگر به آیات وی ایمان دارید و از چیزی که (در ذبح) نام خداوند بر آن برده نشده است نخورید؛ و آن به راستی نافرمانی (از خداوند) است» سوره انعام، آیه ۱۱۸، ۱۲۱.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَأَنْعَامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا وَأَنْعَامٌ لَا يَذْكُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا}}<ref>«و چارپایانی است که نام خداوند را (در ذبح) بر آنها نمیبرند» سوره انعام، آیه ۱۳۸.</ref>؛ {{متن قرآن|حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ}}<ref>«مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد بر شما حرام است» سوره مائده، آیه ۳.</ref>؛ {{متن قرآن|فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ}}<ref>«پس، از آنچه (این جانوران شکاری) برای شما (گرفته و) نگه داشتهاند بخورید و (هنگام فرستادن حیوان شکاری یا هنگام ذبح) نام خداوند را بر آنها یاد کنید» سوره مائده، آیه ۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا}}<ref>«و (قربانی) شتران تنومند را برای شما از نشانههای (بندگی) خداوند قرار دادهایم، شما را در آنها خیری است پس نام خداوند را بر آنها در حالی که بر پا ایستادهاند ببرید» سوره حج، آیه ۳۶.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref>. | ||
==زمینهها و اسباب [[ذکر]]== | ==زمینهها و اسباب [[ذکر]]== | ||
*[[قرآن کریم]] زمینهها و اسباب گوناگونی برای تحقق [[یاد خدا]] بر میشمرد که برخی اوصاف و حالات درونی یا [[اعمال عبادی]] شخصاند و بعضی از امور بیرونی. | *[[قرآن کریم]] زمینهها و اسباب گوناگونی برای تحقق [[یاد خدا]] بر میشمرد که برخی اوصاف و حالات درونی یا [[اعمال عبادی]] شخصاند و بعضی از امور بیرونی. | ||
===[[ایمان]]=== | ===[[ایمان]]=== | ||
*[[قرآن]] با خطاب به [[مؤمنان]]، آنان را به [[ذکر کثیر]] [[خدا]] [[فرمان]] میدهد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید» سوره احزاب، آیه ۴۱.</ref>، پس [[ایمان]] از زمینهها و سبب یاد خداست<ref>الفرقان، ج۲۴، ص۱۶۱-۱۶۲؛ راهنما، ج۱۴، ص۵۱۶؛ تفسیر نور، ج۹، ص۳۷۸.</ref>، چنان که [[قرآن]] به برخی از اهل [[ایمان]] که [[غفلت]] و [[سختی]] قلبشان [[مانع]] [[خشوع]] دلهایشان برای [[یاد خدا]] شده است، [[عتاب]] میکند: {{متن قرآن|أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«آیا هنگام آن نرسیده است که دلهای مؤمنان از یاد خداوند فروتنی یابد؟» سوره حدید، آیه ۱۶.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۴۶۰؛ المیزان، ج۱۹، ص۱۶۰.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *[[قرآن]] با خطاب به [[مؤمنان]]، آنان را به [[ذکر کثیر]] [[خدا]] [[فرمان]] میدهد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید» سوره احزاب، آیه ۴۱.</ref>، پس [[ایمان]] از زمینهها و سبب یاد خداست<ref>الفرقان، ج۲۴، ص۱۶۱-۱۶۲؛ راهنما، ج۱۴، ص۵۱۶؛ تفسیر نور، ج۹، ص۳۷۸.</ref>، چنان که [[قرآن]] به برخی از اهل [[ایمان]] که [[غفلت]] و [[سختی]] قلبشان [[مانع]] [[خشوع]] دلهایشان برای [[یاد خدا]] شده است، [[عتاب]] میکند: {{متن قرآن|أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«آیا هنگام آن نرسیده است که دلهای مؤمنان از یاد خداوند فروتنی یابد؟» سوره حدید، آیه ۱۶.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۴۶۰؛ المیزان، ج۱۹، ص۱۶۰.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref>. | ||
===[[ تقوا]]=== | ===[[ تقوا]]=== | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
===[[باور]] [[قیامت]] و انجام دادن [[عبادات]]=== | ===[[باور]] [[قیامت]] و انجام دادن [[عبادات]]=== | ||
*[[اعتقاد]] به [[قیامت]] از اسباب [[عبادت]] و از جمله [[برپایی نماز]] و [[اقامه نماز]] سبب یاد خداست: {{متن قرآن|إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ}}<ref>«بیگمان این منم خداوند که هیچ خدایی جز من نیست، مرا بپرست و نماز را برای یادکرد من بپا دار که رستخیز آمدنی است..»؛ سوره طه، آیه ۱۴-۱۵.</ref><ref>فتح القدیر، ج۳، ص۴۲۴؛ المیزان، ج۱۴، ص۱۴۰-۱۴۲.</ref>. | *[[اعتقاد]] به [[قیامت]] از اسباب [[عبادت]] و از جمله [[برپایی نماز]] و [[اقامه نماز]] سبب یاد خداست: {{متن قرآن|إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ}}<ref>«بیگمان این منم خداوند که هیچ خدایی جز من نیست، مرا بپرست و نماز را برای یادکرد من بپا دار که رستخیز آمدنی است..»؛ سوره طه، آیه ۱۴-۱۵.</ref><ref>فتح القدیر، ج۳، ص۴۲۴؛ المیزان، ج۱۴، ص۱۴۰-۱۴۲.</ref>. | ||
*[[قرآن]] از [[نماز]] به [[ذکر خدا]] تعبیر میکند؛ مانند {{متن قرآن|فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ}}<ref>«و چون ایمنی یافتید خداوند را یاد کنید» سوره بقره، آیه ۲۳۹.</ref><ref>التبیان، ج۲، ص۲۷۸؛ الصافی، ج۱، ص۲۷۰.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ}}<ref>«(همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد میکنند» سوره آل عمران، آیه ۱۹۱.</ref><ref>التبیان، ج۳، ص۸۱؛ کنزالدقائق، ج۳، ص۲۹۱.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ}}<ref>«و نماز را بپا دار که نماز از کار زشت و کار ناپسند باز میدارد و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگتر است» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.</ref><ref>من هدی القرآن، ج۹، ص۴۶۸؛ المیزان، ج۱۶، ص۱۳۷.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِيلًا}}<ref>«و نام پروردگارت را پگاه و دیرگاه عصر یاد کن!» سوره انسان، آیه ۲۵.</ref><ref>تفسیر قرطبی، ج۲۰، ص۱۵۰؛ فتح القدیر، ج۵، ص۴۲۶.</ref>؛ نیز از [[نماز جمعه]] یا [[خطبه]] آن: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«ای مؤمنان! چون روز آدینه گلبانگ نماز در دهند به یادکرد خدا بشتابید و خرید و فروش را وانهید! این برای شما اگر بدانید، بهتر است» سوره جمعه، آیه ۹.</ref><ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۳۴؛ احکام القرآن، ابن عربی، ج۴، ص۱۸۰۵؛ زبدة البیان، ص۱۱۵.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *[[قرآن]] از [[نماز]] به [[ذکر خدا]] تعبیر میکند؛ مانند {{متن قرآن|فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ}}<ref>«و چون ایمنی یافتید خداوند را یاد کنید» سوره بقره، آیه ۲۳۹.</ref><ref>التبیان، ج۲، ص۲۷۸؛ الصافی، ج۱، ص۲۷۰.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ}}<ref>«(همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد میکنند» سوره آل عمران، آیه ۱۹۱.</ref><ref>التبیان، ج۳، ص۸۱؛ کنزالدقائق، ج۳، ص۲۹۱.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ}}<ref>«و نماز را بپا دار که نماز از کار زشت و کار ناپسند باز میدارد و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگتر است» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.</ref><ref>من هدی القرآن، ج۹، ص۴۶۸؛ المیزان، ج۱۶، ص۱۳۷.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِيلًا}}<ref>«و نام پروردگارت را پگاه و دیرگاه عصر یاد کن!» سوره انسان، آیه ۲۵.</ref><ref>تفسیر قرطبی، ج۲۰، ص۱۵۰؛ فتح القدیر، ج۵، ص۴۲۶.</ref>؛ نیز از [[نماز جمعه]] یا [[خطبه]] آن: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«ای مؤمنان! چون روز آدینه گلبانگ نماز در دهند به یادکرد خدا بشتابید و خرید و فروش را وانهید! این برای شما اگر بدانید، بهتر است» سوره جمعه، آیه ۹.</ref><ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۳۴؛ احکام القرآن، ابن عربی، ج۴، ص۱۸۰۵؛ زبدة البیان، ص۱۱۵.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
===[[کتابهای آسمانی]]=== | ===[[کتابهای آسمانی]]=== | ||
*آیاتی، [[قرآن کریم]] را [[ذکر]] یاد میکنند که نشان میدهد [[آیات قرآن]] مایه یاد خدایند<ref>البحر المحیط، ج۶، ص۵۳۴؛ روح البیان، ج۵، ص۳۷؛ روح المعانی، ج۷، ص۳۸۹.</ref>؛ مانند {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref>«بیگمان ما خود قرآن را فرو فرستادهایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه ۹.</ref><ref>التبیان، ج۶، ص۳۲۰؛ تفسیر قرطبی، ج۱۰، ص۵.</ref>، {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref><ref>التفسیر الکاشف، ج۴، ص۵۱۷؛ کنزالدقائق، ج۷، ص۲۱۷.</ref>، {{متن قرآن|وَهَذَا ذِكْرٌ مُبَارَكٌ أَنْزَلْنَاهُ أَفَأَنْتُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ}}<ref>«و این (قرآن) یادکردی خجسته است که آن را فرو فرستادهایم پس آیا شما آن را انکار میکنید؟» سوره انبیاء، آیه ۵۰.</ref><ref>منهج الصادقین، ج۶، ص۶۹؛ من وحی القرآن، ج۱۵، ص۲۳۲.</ref>، {{متن قرآن|لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا}}<ref>«به راستی او مرا از قرآن پس از آنکه به من رسیده بود گمراه کرد و شیطان آدمی را وا مینهد» سوره فرقان، آیه ۲۹.</ref><ref>روض الجنان، ج۱۴، ص۲۱۶؛ المیزان، ج۱۵، ص۲۰۴.</ref>، {{متن قرآن|أَأُنْزِلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ مِنْ بَيْنِنَا بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْ ذِكْرِي بَلْ لَمَّا يَذُوقُوا عَذَابِ}}<ref>«آیا از میان ما قرآن (تنها) بر او نازل شده است؟ باری آنان از یادکرد من در تردیدند یا هنوز عذاب مرا نچشیدهاند» سوره ص، آیه ۸.</ref><ref>تفسیر جلالین، ج۱، ص۴۵۶؛ فتح القدیر، ج۴، ص۴۸۳.</ref>، {{متن قرآن|فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا}}<ref>«پس، از آن کس که از یاد ما دل گردانده و جز زندگی این جهان را نخواسته است روی بگردان» سوره نجم، آیه ۲۹.</ref><ref>تفسیر قرطبی، ج۱۸، ص۱۰۵؛ زادالمسیر، ج۴، ص۱۸۹.</ref> و {{متن قرآن|وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ}}<ref>«و هیچ یادکرد تازهای از سوی (خداوند) بخشنده برای آنان نیامد مگر آنکه از آن رویگردان بودند» سوره شعراء، آیه ۵.</ref><ref>مجمع البیان، ج۷، ص۲۸۹؛ التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۴۹۱؛ التحریر و التنویر، ج۱۹، ص۱۱۴.</ref>. | *آیاتی، [[قرآن کریم]] را [[ذکر]] یاد میکنند که نشان میدهد [[آیات قرآن]] مایه یاد خدایند<ref>البحر المحیط، ج۶، ص۵۳۴؛ روح البیان، ج۵، ص۳۷؛ روح المعانی، ج۷، ص۳۸۹.</ref>؛ مانند {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref>«بیگمان ما خود قرآن را فرو فرستادهایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه ۹.</ref><ref>التبیان، ج۶، ص۳۲۰؛ تفسیر قرطبی، ج۱۰، ص۵.</ref>، {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref><ref>التفسیر الکاشف، ج۴، ص۵۱۷؛ کنزالدقائق، ج۷، ص۲۱۷.</ref>، {{متن قرآن|وَهَذَا ذِكْرٌ مُبَارَكٌ أَنْزَلْنَاهُ أَفَأَنْتُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ}}<ref>«و این (قرآن) یادکردی خجسته است که آن را فرو فرستادهایم پس آیا شما آن را انکار میکنید؟» سوره انبیاء، آیه ۵۰.</ref><ref>منهج الصادقین، ج۶، ص۶۹؛ من وحی القرآن، ج۱۵، ص۲۳۲.</ref>، {{متن قرآن|لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا}}<ref>«به راستی او مرا از قرآن پس از آنکه به من رسیده بود گمراه کرد و شیطان آدمی را وا مینهد» سوره فرقان، آیه ۲۹.</ref><ref>روض الجنان، ج۱۴، ص۲۱۶؛ المیزان، ج۱۵، ص۲۰۴.</ref>، {{متن قرآن|أَأُنْزِلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ مِنْ بَيْنِنَا بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْ ذِكْرِي بَلْ لَمَّا يَذُوقُوا عَذَابِ}}<ref>«آیا از میان ما قرآن (تنها) بر او نازل شده است؟ باری آنان از یادکرد من در تردیدند یا هنوز عذاب مرا نچشیدهاند» سوره ص، آیه ۸.</ref><ref>تفسیر جلالین، ج۱، ص۴۵۶؛ فتح القدیر، ج۴، ص۴۸۳.</ref>، {{متن قرآن|فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا}}<ref>«پس، از آن کس که از یاد ما دل گردانده و جز زندگی این جهان را نخواسته است روی بگردان» سوره نجم، آیه ۲۹.</ref><ref>تفسیر قرطبی، ج۱۸، ص۱۰۵؛ زادالمسیر، ج۴، ص۱۸۹.</ref> و {{متن قرآن|وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ}}<ref>«و هیچ یادکرد تازهای از سوی (خداوند) بخشنده برای آنان نیامد مگر آنکه از آن رویگردان بودند» سوره شعراء، آیه ۵.</ref><ref>مجمع البیان، ج۷، ص۲۸۹؛ التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۴۹۱؛ التحریر و التنویر، ج۱۹، ص۱۱۴.</ref>. | ||
*دیگر [[کتابهای آسمانی]] مانند [[تورات]] و [[انجیل]] هم [[ذکر]] نامیده شدهاند: {{متن قرآن|أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَذِكْرُ مَنْ قَبْلِي}}<ref>«یا به جای او خدایانی برگزیدند؟ بگو دلیلتان را بیاورید، این یادکرد همراهان من و یادکرد کسان پیش از من است» سوره انبیاء، آیه ۲۴.</ref><ref>تفسیر ابن کثیر، ج۵، ص۲۹۶؛ المیزان، ج۱۴، ص۲۷۳.</ref>؛ همچنین برخی از [[مفسران]]، [[ذکر]] را در [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>[[تورات]] دانستهاند<ref>التبیان، ج۷، ص۲۸۳؛ الکشاف، ج۳، ص۱۳۸.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *دیگر [[کتابهای آسمانی]] مانند [[تورات]] و [[انجیل]] هم [[ذکر]] نامیده شدهاند: {{متن قرآن|أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَذِكْرُ مَنْ قَبْلِي}}<ref>«یا به جای او خدایانی برگزیدند؟ بگو دلیلتان را بیاورید، این یادکرد همراهان من و یادکرد کسان پیش از من است» سوره انبیاء، آیه ۲۴.</ref><ref>تفسیر ابن کثیر، ج۵، ص۲۹۶؛ المیزان، ج۱۴، ص۲۷۳.</ref>؛ همچنین برخی از [[مفسران]]، [[ذکر]] را در [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>[[تورات]] دانستهاند<ref>التبیان، ج۷، ص۲۸۳؛ الکشاف، ج۳، ص۱۳۸.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
===[[پیامبر خاتم]]{{صل}} و [[نعمت]] [[رسالت]]=== | ===[[پیامبر خاتم]]{{صل}} و [[نعمت]] [[رسالت]]=== | ||
*[[رسالت پیامبر]] اکرم{{صل}} از زمینههای [[ذکر]] خداست که در [[قرآن]] به [[انسانها]] [[فرمان]] داده شده تا برای پاسداشت این [[نعمت]]، [[خدا]] را یاد کنند: {{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ فَاذْكُرُونِي}}<ref>«چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم پس مرا یاد کنید» سوره بقره، آیه ۱۵۱-۱۵۲.</ref><ref>تفسیر ابن عربی، ج۱، ص۶۰؛ المیزان، ج۱، ص۳۳۹.</ref>. برخی [[یاد خدا]] را در اینجا بر پایه [[وجوب عقلی]] [[شکر منعم]]، [[واجب]] دانستهاند<ref>مواهب الرحمان، ج۲، ص۱۴۹.</ref>. [[قرآن]]، خود [[حضرت]] را نیز [[ذکر]] نامیده است: {{متن قرآن|قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْكُمْ}}<ref>«خداوند برای شما یادکردی فرستاده است پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را میخواند.»؛ سوره طلاق، آیه ۱۰-۱۱.</ref><ref>التبیان، ج۱۰، ص۳۹؛ روض الجنان، ج۱۹، ص۲۸۰.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *[[رسالت پیامبر]] اکرم{{صل}} از زمینههای [[ذکر]] خداست که در [[قرآن]] به [[انسانها]] [[فرمان]] داده شده تا برای پاسداشت این [[نعمت]]، [[خدا]] را یاد کنند: {{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ فَاذْكُرُونِي}}<ref>«چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم پس مرا یاد کنید» سوره بقره، آیه ۱۵۱-۱۵۲.</ref><ref>تفسیر ابن عربی، ج۱، ص۶۰؛ المیزان، ج۱، ص۳۳۹.</ref>. برخی [[یاد خدا]] را در اینجا بر پایه [[وجوب عقلی]] [[شکر منعم]]، [[واجب]] دانستهاند<ref>مواهب الرحمان، ج۲، ص۱۴۹.</ref>. [[قرآن]]، خود [[حضرت]] را نیز [[ذکر]] نامیده است: {{متن قرآن|قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْكُمْ}}<ref>«خداوند برای شما یادکردی فرستاده است پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را میخواند.»؛ سوره طلاق، آیه ۱۰-۱۱.</ref><ref>التبیان، ج۱۰، ص۳۹؛ روض الجنان، ج۱۹، ص۲۸۰.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
===[[نعمت]] [[هدایت]]=== | ===[[نعمت]] [[هدایت]]=== | ||
*[[قرآن کریم]] از [[مؤمنان]] میخواهد در برابر نعمتِ [[هدایت]]، [[خدا]] را یاد کنند: {{متن قرآن|وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ}}<ref>«و او را همانگونه که رهنمودتان داده است فرا یاد آورید و بیگمان پیش از آن از گمراهان بودید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.</ref>. برخی در معنای [[آیه]] گفتهاند: [[خدا]] را یاد کنید، به پاس آنکه شما را که پیشتر از [[گمراهان]] بودید، راه نمود<ref>البحر المحیط، ج۲، ص۲۹۸؛ مواهب الرحمان، ج۳، ص۱۷۳.</ref> و بعضی گفتهاند: [[خدا]] را یاد کنید، به اندازه و متناسب با هدایتی که شما را از آن بهرهمند کرده است<ref>المیزان، ج۲، ص۷۹.</ref>. به هر دو روی، نعمتِ [[هدایت]]، زمینهای برای یاد خداست<ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *[[قرآن کریم]] از [[مؤمنان]] میخواهد در برابر نعمتِ [[هدایت]]، [[خدا]] را یاد کنند: {{متن قرآن|وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ}}<ref>«و او را همانگونه که رهنمودتان داده است فرا یاد آورید و بیگمان پیش از آن از گمراهان بودید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.</ref>. برخی در معنای [[آیه]] گفتهاند: [[خدا]] را یاد کنید، به پاس آنکه شما را که پیشتر از [[گمراهان]] بودید، راه نمود<ref>البحر المحیط، ج۲، ص۲۹۸؛ مواهب الرحمان، ج۳، ص۱۷۳.</ref> و بعضی گفتهاند: [[خدا]] را یاد کنید، به اندازه و متناسب با هدایتی که شما را از آن بهرهمند کرده است<ref>المیزان، ج۲، ص۷۹.</ref>. به هر دو روی، نعمتِ [[هدایت]]، زمینهای برای یاد خداست<ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
===توجه به سودمندی [[ذکر]]=== | ===توجه به سودمندی [[ذکر]]=== | ||
*[[قرآن]] پس از [[نهی]] از [[تجارت]] به هنگام [[برپایی نماز]] [[جمعه]] که در [[حقیقت]] [[نهی]] از هر عملی است که [[انسان]] را از [[نماز]] بازدارد، با برشمردن [[برتری]] [[ذکر خدا]] بر [[داد و ستد]]، [[مؤمنان]] را به [[اقامه نماز]] [[جمعه]] که از مصادیق بارز [[ذکر]] خداست، [[تشویق]] میکند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون روز آدینه گلبانگ نماز در دهند به یادکرد خدا بشتابید و خرید و فروش را وانهید! این برای شما اگر بدانید، بهتر است» سوره جمعه، آیه ۹.</ref><ref>احکام القرآن، ابن عربی، ج۴، ص۱۸۰۵؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۷۴.</ref>. | *[[قرآن]] پس از [[نهی]] از [[تجارت]] به هنگام [[برپایی نماز]] [[جمعه]] که در [[حقیقت]] [[نهی]] از هر عملی است که [[انسان]] را از [[نماز]] بازدارد، با برشمردن [[برتری]] [[ذکر خدا]] بر [[داد و ستد]]، [[مؤمنان]] را به [[اقامه نماز]] [[جمعه]] که از مصادیق بارز [[ذکر]] خداست، [[تشویق]] میکند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون روز آدینه گلبانگ نماز در دهند به یادکرد خدا بشتابید و خرید و فروش را وانهید! این برای شما اگر بدانید، بهتر است» سوره جمعه، آیه ۹.</ref><ref>احکام القرآن، ابن عربی، ج۴، ص۱۸۰۵؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۷۴.</ref>. | ||
*[[برتری]] [[ذکر]] بر [[تجارت]]، در ادامه [[سوره]] با بیانی دیگر تکرار میشود: {{متن قرآن|قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ}}<ref>«بگو: آنچه نزد خداوند است از سرگرمی و داد و ستد، نکوتر است» سوره جمعه، آیه ۱۱.</ref>. برخی وجه این [[برتری]] را همیشگی و [[حقیقی]] بودن [[پاداش الهی]] برای [[ذکر]]، و وهمی و موقّتی بودن سود [[تجارت]]<ref>تفسیر ابن عربی، ج۲، ص۳۴۱؛ الصافی، ج۵، ص۱۷۶؛ المیزان، ج۱، ص۲۷۵.</ref> و بعضی آن را [[برتری]] آثار [[معنوی]]، [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[نماز جمعه]] بر فوائد کارهای دیگری دانستهاند که [[انسان]] را از [[نماز جمعه]] باز میدارند<ref>من وحی القرآن، ج۲۲، ص۲۱۷.</ref>؛ همچنین [[آیه]] {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره انفال، آیه ۴۵.</ref> با تکیه بر سودمندی تداوم [[ذکر]]، یعنی [[رستگاری]]، مخاطبان را به [[مداومت]] [[یاد خدا]] [[تشویق]] میکند<ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *[[برتری]] [[ذکر]] بر [[تجارت]]، در ادامه [[سوره]] با بیانی دیگر تکرار میشود: {{متن قرآن|قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ}}<ref>«بگو: آنچه نزد خداوند است از سرگرمی و داد و ستد، نکوتر است» سوره جمعه، آیه ۱۱.</ref>. برخی وجه این [[برتری]] را همیشگی و [[حقیقی]] بودن [[پاداش الهی]] برای [[ذکر]]، و وهمی و موقّتی بودن سود [[تجارت]]<ref>تفسیر ابن عربی، ج۲، ص۳۴۱؛ الصافی، ج۵، ص۱۷۶؛ المیزان، ج۱، ص۲۷۵.</ref> و بعضی آن را [[برتری]] آثار [[معنوی]]، [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[نماز جمعه]] بر فوائد کارهای دیگری دانستهاند که [[انسان]] را از [[نماز جمعه]] باز میدارند<ref>من وحی القرآن، ج۲۲، ص۲۱۷.</ref>؛ همچنین [[آیه]] {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره انفال، آیه ۴۵.</ref> با تکیه بر سودمندی تداوم [[ذکر]]، یعنی [[رستگاری]]، مخاطبان را به [[مداومت]] [[یاد خدا]] [[تشویق]] میکند<ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
==[[آداب ذکر]]== | ==[[آداب ذکر]]== | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
*برخی معتقدند این [[آیه]] درباره حالت [[مأموم]] در [[نماز جماعت]] است که در نمازهای اخفاتی که صدای قرائت [[امام]] را نمیشنود، [[حمد]] و [[سوره]] را [[حدیث]] نفس کند یا آهسته بخواند<ref>روض الجنان، ج۹، ص۵۲.</ref>. بعضی نیز یکی از وجوه [[آیه]] را [[بیان]] [[وظیفه امام]] [[جماعت]] هنگام قرائت [[نماز]] دانستهاند که باید آهنگ خود را هنگام قرائت بسیار بلند نکند<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۷۹۲.</ref>. | *برخی معتقدند این [[آیه]] درباره حالت [[مأموم]] در [[نماز جماعت]] است که در نمازهای اخفاتی که صدای قرائت [[امام]] را نمیشنود، [[حمد]] و [[سوره]] را [[حدیث]] نفس کند یا آهسته بخواند<ref>روض الجنان، ج۹، ص۵۲.</ref>. بعضی نیز یکی از وجوه [[آیه]] را [[بیان]] [[وظیفه امام]] [[جماعت]] هنگام قرائت [[نماز]] دانستهاند که باید آهنگ خود را هنگام قرائت بسیار بلند نکند<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۷۹۲.</ref>. | ||
*از دیگر [[آداب]] [[قرآنی]] [[ذکر]]، [[انقطاع]] از غیر [[خدا]] و رویکرد کامل به [[پروردگار]] است: {{متن قرآن|وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا}}<ref>«و نام پروردگارت را یاد کن و از همه بگسل و بدو بپیوند» سوره مزمل، آیه ۸.</ref>. "تبتّل" از ماده "بَتْل" به معنای "[[انقطاع]]" و جدایی است<ref>العین، ج۸، ص۱۲۴، «بتل».</ref> و در این [[آیه]] یعنی شخص از هر چه جز [[خدا]] بریده و به [[خدا]] روی آورد<ref>التفسیر الکبیر، ج۳۰، ص۶۸۷؛ روح البیان، ج۱۰، ص۲۱۱؛ الصافی، ج۵، ص۲۴۱.</ref>. بسیاری از [[مفسران]] "تبتل" را به [[اخلاص]]<ref>جامع البیان، ج۲۹، ص۸۳؛ تفسیر ثعلبی، ج۱۰، ص۶۲؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۷۱.</ref> و برخی نیز بر پایه [[روایات]] [[اهلبیت]]{{عم}} به بلند کردن دست به التماس و [[تضرّع]] و [[زاری]] به درگاه [[خدا]] [[تفسیر]] کرده و بر این اساس، [[ذکر]] را در این [[آیه]] ذکر لفظی دانستهاند<ref>المیزان، ج۲۰، ص۶۵.</ref>. | *از دیگر [[آداب]] [[قرآنی]] [[ذکر]]، [[انقطاع]] از غیر [[خدا]] و رویکرد کامل به [[پروردگار]] است: {{متن قرآن|وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا}}<ref>«و نام پروردگارت را یاد کن و از همه بگسل و بدو بپیوند» سوره مزمل، آیه ۸.</ref>. "تبتّل" از ماده "بَتْل" به معنای "[[انقطاع]]" و جدایی است<ref>العین، ج۸، ص۱۲۴، «بتل».</ref> و در این [[آیه]] یعنی شخص از هر چه جز [[خدا]] بریده و به [[خدا]] روی آورد<ref>التفسیر الکبیر، ج۳۰، ص۶۸۷؛ روح البیان، ج۱۰، ص۲۱۱؛ الصافی، ج۵، ص۲۴۱.</ref>. بسیاری از [[مفسران]] "تبتل" را به [[اخلاص]]<ref>جامع البیان، ج۲۹، ص۸۳؛ تفسیر ثعلبی، ج۱۰، ص۶۲؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۷۱.</ref> و برخی نیز بر پایه [[روایات]] [[اهلبیت]]{{عم}} به بلند کردن دست به التماس و [[تضرّع]] و [[زاری]] به درگاه [[خدا]] [[تفسیر]] کرده و بر این اساس، [[ذکر]] را در این [[آیه]] ذکر لفظی دانستهاند<ref>المیزان، ج۲۰، ص۶۵.</ref>. | ||
*از [[آداب ذکر]]، مطابقت آن با [[تعالیم]] خدای متعالی است: {{متن قرآن|فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُمْ}}<ref>«خداوند را یاد کنید همانگونه که آنچه را نمیدانستید به شما آموخت» سوره بقره، آیه ۲۳۹.</ref>. به [[عقیده]] بیشتر [[مفسران]]، [[ذکر]] در این [[آیه]]، [[نماز]] است و مفاد [[آیه]] [[فرمان]] به [[برپایی نماز]] مطابق [[آموزش]] [[شریعت]]<ref>التبیان، ج۲، ص۲۷۷؛ فقه القرآن، ج۱، ص۱۵۴.</ref>؛ ولی برخی [[ذکر]] را مطلق [[ذکر]] دانسته و گفتهاند: باید آن گونه به [[یاد خدا]] بود که او به [[انسان]] آموخته است<ref>راهنما، ج۲، ص۱۵۸.</ref>. بر همین اساس، برخی از این [[آیه]]، افزون بر توقیفی بودن [[عبادات]]، توقیفی بودن اسماء و [[صفات خدا]] را نیز برداشت کردهاند، زیرا [[ذکر خدا]] تنها با اسماء و [[صفات الهی]] به دست میآید<ref>مواهب الرحمان، ج۴، ص۱۰۲.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *از [[آداب ذکر]]، مطابقت آن با [[تعالیم]] خدای متعالی است: {{متن قرآن|فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُمْ}}<ref>«خداوند را یاد کنید همانگونه که آنچه را نمیدانستید به شما آموخت» سوره بقره، آیه ۲۳۹.</ref>. به [[عقیده]] بیشتر [[مفسران]]، [[ذکر]] در این [[آیه]]، [[نماز]] است و مفاد [[آیه]] [[فرمان]] به [[برپایی نماز]] مطابق [[آموزش]] [[شریعت]]<ref>التبیان، ج۲، ص۲۷۷؛ فقه القرآن، ج۱، ص۱۵۴.</ref>؛ ولی برخی [[ذکر]] را مطلق [[ذکر]] دانسته و گفتهاند: باید آن گونه به [[یاد خدا]] بود که او به [[انسان]] آموخته است<ref>راهنما، ج۲، ص۱۵۸.</ref>. بر همین اساس، برخی از این [[آیه]]، افزون بر توقیفی بودن [[عبادات]]، توقیفی بودن اسماء و [[صفات خدا]] را نیز برداشت کردهاند، زیرا [[ذکر خدا]] تنها با اسماء و [[صفات الهی]] به دست میآید<ref>مواهب الرحمان، ج۴، ص۱۰۲.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
==[[موانع ذکر]]== | ==[[موانع ذکر]]== | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
===خدای متعالی=== | ===خدای متعالی=== | ||
*[[خدا]] [[قلب]] برخی را از [[ذکر]] خود [[غافل]] میکند: {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا}}<ref>«و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref>؛ بدین معنا که [[غفلت]] را بر دلهایشان مسلط میکند، در نتیجه [[یاد خدا]] را فراموش میکنند<ref>المیزان، ج۱۳، ص۳۰۳.</ref>. | *[[خدا]] [[قلب]] برخی را از [[ذکر]] خود [[غافل]] میکند: {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا}}<ref>«و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref>؛ بدین معنا که [[غفلت]] را بر دلهایشان مسلط میکند، در نتیجه [[یاد خدا]] را فراموش میکنند<ref>المیزان، ج۱۳، ص۳۰۳.</ref>. | ||
*برخی، ایجاد [[غفلت]] را [[دلیل]] [[درستی]] [[مکتب]] [[جبر]] دانستهاند<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۱، ص۴۵۷.</ref>. در برابر، بعضی برای فرار از [[جبر]]، [[آیه]] را به معانی دیگری [[تأویل]] کردهاند؛ مانند "قلبش را در معرض [[غفلت]] قرار دادیم؛ [[قلب]] او را [[غافل]] یافتیم؛ [[قلب]] او را به [[غفلت]] نسبت دادیم و او را غَفْل (بیعلامت) کردیم؛ یعنی علامت [[مؤمنان]] را از [[قلب]] او برداشتیم، تا [[فرشتگان]] او را به نشانه [[ایمان]] نشناسند"<ref>الکشاف، ج۲، ص۷۱۸؛ مجمع البیان، ج۶، ص۷۱۸.</ref>. مراد [[اغفال]] ابتدایی [[قلب]] نیست، بلکه مجازاتی از سوی خداست برای کسانی که با [[حق]] درافتادند و در [[پذیرش]] [[حق]] عناد ورزیدند، پس [[آیه]] مستلزم [[جبر]] نبوده و با [[اختیار]] منافاتی ندارد و نیازی به تأویلات یاد شده نیست<ref>المیزان، ج۱۳، ص۳۰۳.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *برخی، ایجاد [[غفلت]] را [[دلیل]] [[درستی]] [[مکتب]] [[جبر]] دانستهاند<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۱، ص۴۵۷.</ref>. در برابر، بعضی برای فرار از [[جبر]]، [[آیه]] را به معانی دیگری [[تأویل]] کردهاند؛ مانند "قلبش را در معرض [[غفلت]] قرار دادیم؛ [[قلب]] او را [[غافل]] یافتیم؛ [[قلب]] او را به [[غفلت]] نسبت دادیم و او را غَفْل (بیعلامت) کردیم؛ یعنی علامت [[مؤمنان]] را از [[قلب]] او برداشتیم، تا [[فرشتگان]] او را به نشانه [[ایمان]] نشناسند"<ref>الکشاف، ج۲، ص۷۱۸؛ مجمع البیان، ج۶، ص۷۱۸.</ref>. مراد [[اغفال]] ابتدایی [[قلب]] نیست، بلکه مجازاتی از سوی خداست برای کسانی که با [[حق]] درافتادند و در [[پذیرش]] [[حق]] عناد ورزیدند، پس [[آیه]] مستلزم [[جبر]] نبوده و با [[اختیار]] منافاتی ندارد و نیازی به تأویلات یاد شده نیست<ref>المیزان، ج۱۳، ص۳۰۳.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
===[[شیطان]]=== | ===[[شیطان]]=== | ||
*گاهی [[انسان]] با [[اراده]] خود از [[شیطان]] [[پیروی]] کرده و سبب [[تسلط]] او بر خویش میشود{{متن قرآن|إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ}}<ref> «بیگمان تو بر بندگان من چیرگی نداری مگر آن گمراهان که از تو پیروی کنند» سوره حجر، آیه ۴۲.</ref><ref>المیزان، ج۱۲، ص۱۶۶.</ref> که نتیجه آن [[فراموشی]] خداست، چنانکه بر اثر [[تسلط]] [[شیطان]] بر [[منافقان]]، آنان [[یاد خدا]] را فراموش میکنند: {{متن قرآن|اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ}}<ref>«شیطان بر آنان چیرگی یافت و یادکرد خداوند را از یاد آنان برد» سوره مجادله، آیه ۱۹.</ref>. | *گاهی [[انسان]] با [[اراده]] خود از [[شیطان]] [[پیروی]] کرده و سبب [[تسلط]] او بر خویش میشود{{متن قرآن|إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ}}<ref> «بیگمان تو بر بندگان من چیرگی نداری مگر آن گمراهان که از تو پیروی کنند» سوره حجر، آیه ۴۲.</ref><ref>المیزان، ج۱۲، ص۱۶۶.</ref> که نتیجه آن [[فراموشی]] خداست، چنانکه بر اثر [[تسلط]] [[شیطان]] بر [[منافقان]]، آنان [[یاد خدا]] را فراموش میکنند: {{متن قرآن|اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ}}<ref>«شیطان بر آنان چیرگی یافت و یادکرد خداوند را از یاد آنان برد» سوره مجادله، آیه ۱۹.</ref>. | ||
*به دیده برخی، نشانه [[تسلط]] [[شیطان]]، سرگرم شدن [[انسان]] به مظاهر [[دنیا]] و [[غفلت]] از [[تفکر]] در [[نعمتهای الهی]] و عدم [[شکرگزاری]] برای آن و پرداختن زبان به [[دروغ]]، [[غیبت]] و [[تهمت]] به جای [[ذکر]] خداست<ref>روح البیان، ج۹، ص۴۱۰-۴۱۱.</ref>. | *به دیده برخی، نشانه [[تسلط]] [[شیطان]]، سرگرم شدن [[انسان]] به مظاهر [[دنیا]] و [[غفلت]] از [[تفکر]] در [[نعمتهای الهی]] و عدم [[شکرگزاری]] برای آن و پرداختن زبان به [[دروغ]]، [[غیبت]] و [[تهمت]] به جای [[ذکر]] خداست<ref>روح البیان، ج۹، ص۴۱۰-۴۱۱.</ref>. | ||
*[[شیطان]] با ابزار شراب و قمار به ایجاد [[دشمنی]] و [[کینه]] در [[دل]] [[انسانها]] پرداخته و آنان را از [[یاد خدا]] باز میدارد: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ}}<ref>«شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد» سوره مائده، آیه ۹۱.</ref><ref>البحر المحیط، ج۴، ص۳۵۸؛ روح البیان، ج۲، ص۴۳۶.</ref>. برخی واژه {{متن قرآن|الصَّلَاةِ}} را اشاره به [[ذکر زبانی]] و {{متن قرآن|ذِكْرِ اللَّهِ}} را بیانگر [[ذکر قلبی]] دانستهاند<ref>التحریر و التنویر، ج۵، ص۲۰۰.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *[[شیطان]] با ابزار شراب و قمار به ایجاد [[دشمنی]] و [[کینه]] در [[دل]] [[انسانها]] پرداخته و آنان را از [[یاد خدا]] باز میدارد: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ}}<ref>«شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد» سوره مائده، آیه ۹۱.</ref><ref>البحر المحیط، ج۴، ص۳۵۸؛ روح البیان، ج۲، ص۴۳۶.</ref>. برخی واژه {{متن قرآن|الصَّلَاةِ}} را اشاره به [[ذکر زبانی]] و {{متن قرآن|ذِكْرِ اللَّهِ}} را بیانگر [[ذکر قلبی]] دانستهاند<ref>التحریر و التنویر، ج۵، ص۲۰۰.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
===[[دوست]] [[گمراهکننده]]=== | ===[[دوست]] [[گمراهکننده]]=== | ||
*[[قرآن کریم]] با [[یادآوری]] [[حسرت]] شدید برخی از [[ستمگران]] در [[روز قیامت]]، به [[پشیمانی]] آنان از [[دوستی]] با کسانی اشاره میکند که ایشان را از [[یاد خدا]] باز داشته و [[گمراه]] کردند: {{متن قرآن|يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي...}}<ref>«ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمیگرفتم! به راستی او مرا از قرآن پس از آنکه به من رسیده بود گمراه کرد.».. سوره فرقان، آیه ۲۸-۲۹.</ref>. [[مفسران]] [[ذکر]] را در این [[آیه]] [[یاد خدا]]<ref>الکشاف، ج۳، ص۲۷۷؛ التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۴۵۵؛ البحر المحیط، ج۸، ص۱۰۲.</ref>، [[حق]]<ref>التحریر و التنویر، ج۱۹، ص۴۱.</ref>، [[قرآن]]<ref>جامع البیان، ج۱۹، ص۷؛ مجمع البیان، ج۷، ص۳۶۳؛ تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۹۸.</ref> و [[پیامبر]]{{صل}}<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۶.</ref> دانستهاند. | *[[قرآن کریم]] با [[یادآوری]] [[حسرت]] شدید برخی از [[ستمگران]] در [[روز قیامت]]، به [[پشیمانی]] آنان از [[دوستی]] با کسانی اشاره میکند که ایشان را از [[یاد خدا]] باز داشته و [[گمراه]] کردند: {{متن قرآن|يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي...}}<ref>«ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمیگرفتم! به راستی او مرا از قرآن پس از آنکه به من رسیده بود گمراه کرد.».. سوره فرقان، آیه ۲۸-۲۹.</ref>. [[مفسران]] [[ذکر]] را در این [[آیه]] [[یاد خدا]]<ref>الکشاف، ج۳، ص۲۷۷؛ التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۴۵۵؛ البحر المحیط، ج۸، ص۱۰۲.</ref>، [[حق]]<ref>التحریر و التنویر، ج۱۹، ص۴۱.</ref>، [[قرآن]]<ref>جامع البیان، ج۱۹، ص۷؛ مجمع البیان، ج۷، ص۳۶۳؛ تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۹۸.</ref> و [[پیامبر]]{{صل}}<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۶.</ref> دانستهاند. | ||
*به نظر برخی، مایه [[تأسف]] اینان در [[قیامت]] آن است که تا چند قدمی [[سعادت]] پیش رفته بودند و تا [[خوشبختی]] جاویدان فاصلهای نداشتند؛ اما دوری از [[پیامبر]]{{صل}} و [[دوستی]] با [[گمراهان]] آنان را از [[آیات]] [[خدا]] و اسباب [[بیداری]] دور و به [[گمراهی]] و [[بدبختی]] گرفتار کرد<ref>نمونه، ج۱۵، ص۷۱-۷۲.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *به نظر برخی، مایه [[تأسف]] اینان در [[قیامت]] آن است که تا چند قدمی [[سعادت]] پیش رفته بودند و تا [[خوشبختی]] جاویدان فاصلهای نداشتند؛ اما دوری از [[پیامبر]]{{صل}} و [[دوستی]] با [[گمراهان]] آنان را از [[آیات]] [[خدا]] و اسباب [[بیداری]] دور و به [[گمراهی]] و [[بدبختی]] گرفتار کرد<ref>نمونه، ج۱۵، ص۷۱-۷۲.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
===بهرههای مادی=== | ===بهرههای مادی=== | ||
*[[خدا]] [[مؤمنان]] را [[نهی]] میکند که [[اموال]] و فرزندانشان آنان را از [[یاد خدا]] [[غافل]] کنند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«ای مؤمنان! مبادا داراییها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند» سوره منافقون، آیه ۹.</ref>. [[ذکر خدا]] در این [[آیه]] [[تسبیح]]، [[تحمید]]، [[قرآن]] و واجباتی مانند [[نماز]]، [[حج]]، [[جهاد]]، [[زکات]] یا همه فرائض دانسته شده است<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۹، ص۱۲۹؛ البحر المحیط، ج۱۰، ص۱۸۴.</ref> که همگی از مصادیق ذکرند. | *[[خدا]] [[مؤمنان]] را [[نهی]] میکند که [[اموال]] و فرزندانشان آنان را از [[یاد خدا]] [[غافل]] کنند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«ای مؤمنان! مبادا داراییها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند» سوره منافقون، آیه ۹.</ref>. [[ذکر خدا]] در این [[آیه]] [[تسبیح]]، [[تحمید]]، [[قرآن]] و واجباتی مانند [[نماز]]، [[حج]]، [[جهاد]]، [[زکات]] یا همه فرائض دانسته شده است<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۹، ص۱۲۹؛ البحر المحیط، ج۱۰، ص۱۸۴.</ref> که همگی از مصادیق ذکرند. | ||
*"الهاء" به معنای سرگرم کردن [[انسان]] به امری و [[غافل]] کردن وی از امری مهمتر است<ref>مفردات، ج۱، ص۷۴۸، «لهو».</ref>، بنابراین الهاء [[اموال]] و [[فرزندان]] از [[یاد خدا]]، یعنی توجه و [[وابستگی]] [[دل]] به آنها به گونهای باشد که [[دل]] را از [[یاد خدا]] خالی، در نتیجه از آن اعراض کند<ref>روح المعانی، ج۱۴، ص۳۱۱-۳۱۲؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۹۱.</ref>. آری، [[اموال]] و [[فرزندان]] از مواهب خدایند و رویکرد افراطی به آنها مذموم است، وگرنه توجه به آنها در جهت فرمانهای [[خدا]]، عاملی برای سعادتمندی [[انسان]] است<ref>نمونه، ج۲۴، ص۱۷۲؛ التحریر و التنویر، ج۲۸، ص۲۲۵.</ref>، چنان که کسب و [[تجارت]]، مردان [[الهی]] را از [[یاد خدا]] باز نمیدارد{{متن قرآن|رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ}}<ref> «مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمیدارد؛ از روزی میهراسند که دلها و دیدهها در آن زیرورو میشوند» سوره نور، آیه ۳۷.</ref>. | *"الهاء" به معنای سرگرم کردن [[انسان]] به امری و [[غافل]] کردن وی از امری مهمتر است<ref>مفردات، ج۱، ص۷۴۸، «لهو».</ref>، بنابراین الهاء [[اموال]] و [[فرزندان]] از [[یاد خدا]]، یعنی توجه و [[وابستگی]] [[دل]] به آنها به گونهای باشد که [[دل]] را از [[یاد خدا]] خالی، در نتیجه از آن اعراض کند<ref>روح المعانی، ج۱۴، ص۳۱۱-۳۱۲؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۹۱.</ref>. آری، [[اموال]] و [[فرزندان]] از مواهب خدایند و رویکرد افراطی به آنها مذموم است، وگرنه توجه به آنها در جهت فرمانهای [[خدا]]، عاملی برای سعادتمندی [[انسان]] است<ref>نمونه، ج۲۴، ص۱۷۲؛ التحریر و التنویر، ج۲۸، ص۲۲۵.</ref>، چنان که کسب و [[تجارت]]، مردان [[الهی]] را از [[یاد خدا]] باز نمیدارد{{متن قرآن|رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ}}<ref> «مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمیدارد؛ از روزی میهراسند که دلها و دیدهها در آن زیرورو میشوند» سوره نور، آیه ۳۷.</ref>. | ||
*بهرهمندی [[مشرکان]] از تمتّعات مادّی - مانند [[طول عمر]] و داشتن [[اموال]] و [[فرزندان]]- به [[فراموشی]] [[ذکر]]، در نتیجه هلاک آنان میانجامد: {{متن قرآن|وَلَكِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا}}<ref>«امّا تو چندان آنان و پدرانشان را بهرهمند کردی که یاد (تو) را فراموش کردند و گروهی شدند به نابودی افتاده» سوره فرقان، آیه ۱۸.</ref><ref>مجمع البیان، ج۷، ص۲۵۸؛ تفسیر واحدی، ص۴۷۷.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *بهرهمندی [[مشرکان]] از تمتّعات مادّی - مانند [[طول عمر]] و داشتن [[اموال]] و [[فرزندان]]- به [[فراموشی]] [[ذکر]]، در نتیجه هلاک آنان میانجامد: {{متن قرآن|وَلَكِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا}}<ref>«امّا تو چندان آنان و پدرانشان را بهرهمند کردی که یاد (تو) را فراموش کردند و گروهی شدند به نابودی افتاده» سوره فرقان، آیه ۱۸.</ref><ref>مجمع البیان، ج۷، ص۲۵۸؛ تفسیر واحدی، ص۴۷۷.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
===[[تکاثر]]=== | ===[[تکاثر]]=== | ||
*[[قرآن کریم]] کسانی را [[توبیخ]] میکند، زیرا [[تکاثر]] یعنی [[تفاخر]] به فراوانیِ امور [[پست]] و بیارزش [[دنیایی]] آنان را از [[یاد خدا]] [[غافل]] کرده است: {{متن قرآن|أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ}}<ref>«زیادهخواهی شما را سرگرم داشت تا با گورها دیدار کردید» سوره تکاثر، آیه ۱-۲.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج۳۲، ص۲۷۲؛ روح البیان، ج۱۰، ص۵۰۲؛ المیزان، ج۲۰، ص۳۵۱.</ref>. | *[[قرآن کریم]] کسانی را [[توبیخ]] میکند، زیرا [[تکاثر]] یعنی [[تفاخر]] به فراوانیِ امور [[پست]] و بیارزش [[دنیایی]] آنان را از [[یاد خدا]] [[غافل]] کرده است: {{متن قرآن|أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ}}<ref>«زیادهخواهی شما را سرگرم داشت تا با گورها دیدار کردید» سوره تکاثر، آیه ۱-۲.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج۳۲، ص۲۷۲؛ روح البیان، ج۱۰، ص۵۰۲؛ المیزان، ج۲۰، ص۳۵۱.</ref>. | ||
*براساس [[روایات]] [[شأن نزول]]، این [[آیه]] درباره [[یهود]] یا برخی از [[قریش]] نازل شده که به بسیاریِ مردان و اَشراف خود بر دیگران [[تفاخر]] میکردند؛ حتی برای [[اثبات]] این [[برتری]]، به [[قبرستان]] میرفتند و [[قبور]] مردهها را میشمردند<ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۸۱۲.</ref>. برخی {{متن قرآن|حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ}} را کنایه از [[مرگ]] دانسته و گفتهاند مراد استمرار [[غفلت]] از [[یاد خدا]] تا زمان [[مرگ]] است<ref>المیزان، ج۲۰، ص۳۵۱.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *براساس [[روایات]] [[شأن نزول]]، این [[آیه]] درباره [[یهود]] یا برخی از [[قریش]] نازل شده که به بسیاریِ مردان و اَشراف خود بر دیگران [[تفاخر]] میکردند؛ حتی برای [[اثبات]] این [[برتری]]، به [[قبرستان]] میرفتند و [[قبور]] مردهها را میشمردند<ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۸۱۲.</ref>. برخی {{متن قرآن|حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ}} را کنایه از [[مرگ]] دانسته و گفتهاند مراد استمرار [[غفلت]] از [[یاد خدا]] تا زمان [[مرگ]] است<ref>المیزان، ج۲۰، ص۳۵۱.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
==[[آثار ذکر]]== | ==[[آثار ذکر]]== | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
*از بزرگترین [[مشکلات]] [[بشر]]، [[پریشانی]] و [[نگرانی]] و از گمشدههای او [[آرامش]] است. [[قرآن کریم]] [[یاد خدا]] را تنها آرامبخش دلهای [[مؤمنان]] میداند: {{متن قرآن|أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}<ref>«آگاه باشید! با یاد خداوند دلها آرام مییابد» سوره رعد، آیه ۲۸.</ref>. به دیده برخی، [[انسان]] در [[زندگی]] هدفی جز رسیدن به [[سعادت]] و برخورداری از [[نعمت]] و ترسی جز رسیدن به [[شقاوت]] و نابودی [[نعمت]] ندارد و خدای متعالی تنها خاستگاه تمام [[خیرات]] و [[زمامدار]] همه امور [[حاکم]] بر [[جهان]] است، بنابراین یاد او تنها آرامشبخش برای [[قلب]] هر [[انسانی]] است<ref>المیزان، ج۱۱، ص۳۵۵.</ref>. | *از بزرگترین [[مشکلات]] [[بشر]]، [[پریشانی]] و [[نگرانی]] و از گمشدههای او [[آرامش]] است. [[قرآن کریم]] [[یاد خدا]] را تنها آرامبخش دلهای [[مؤمنان]] میداند: {{متن قرآن|أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}<ref>«آگاه باشید! با یاد خداوند دلها آرام مییابد» سوره رعد، آیه ۲۸.</ref>. به دیده برخی، [[انسان]] در [[زندگی]] هدفی جز رسیدن به [[سعادت]] و برخورداری از [[نعمت]] و ترسی جز رسیدن به [[شقاوت]] و نابودی [[نعمت]] ندارد و خدای متعالی تنها خاستگاه تمام [[خیرات]] و [[زمامدار]] همه امور [[حاکم]] بر [[جهان]] است، بنابراین یاد او تنها آرامشبخش برای [[قلب]] هر [[انسانی]] است<ref>المیزان، ج۱۱، ص۳۵۵.</ref>. | ||
*برخی دیگر در [[تبیین]] این [[حقیقت]]، عوامل [[نگرانی]] و [[پریشانی]] [[بشر]] را ابهام نسبت به [[آینده]] و [[سرنوشت]]، احتمال از دست رفتن [[نعمتها]]، گرفتاری در چنگال [[دشمن]]، [[بیماری]] و [[ناتوانی]]، [[درماندگی]] و احتیاج، [[مرگ]] و اموری مانند اینها دانستهاند که [[ایمان به خدا]] و [[یادآوری]] [[توانایی]]، [[مهربانی]] و [[بخشندگی]] او زداینده همه این نگرانیهاست و تنها در پرتو [[یاد خدا]] [[دلها]] [[آرامش]] مییابند<ref>نمونه، ج۱۰، ص۲۱۰-۲۱۴.</ref>. | *برخی دیگر در [[تبیین]] این [[حقیقت]]، عوامل [[نگرانی]] و [[پریشانی]] [[بشر]] را ابهام نسبت به [[آینده]] و [[سرنوشت]]، احتمال از دست رفتن [[نعمتها]]، گرفتاری در چنگال [[دشمن]]، [[بیماری]] و [[ناتوانی]]، [[درماندگی]] و احتیاج، [[مرگ]] و اموری مانند اینها دانستهاند که [[ایمان به خدا]] و [[یادآوری]] [[توانایی]]، [[مهربانی]] و [[بخشندگی]] او زداینده همه این نگرانیهاست و تنها در پرتو [[یاد خدا]] [[دلها]] [[آرامش]] مییابند<ref>نمونه، ج۱۰، ص۲۱۰-۲۱۴.</ref>. | ||
*با اینکه [[یاد خدا]] آرامبخش دلهاست، مشرکانی که به [[آخرت]] [[ایمان]] ندارند، بر اثر عناد شدیدشان هرگاه [[خدا]] به [[تنهایی]] یاد شود، جانهایشان از [[توحید]] متنفّر و منزجر میشوند و هرگاه بتهایشان یاد شوند، بسیار شاد میگردند: {{متن قرآن|وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ}}<ref>«و چون خداوند را به یکتایی یاد کنند دلهای آنان که به رستخیز ایمان ندارند میرمد و چون جز او را (که به پرستش گرفتهاند) نام برند ناگهان شاد میشوند» سوره زمر، آیه ۴۵.</ref><ref>التبیان، ج۹، ص۳۳.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *با اینکه [[یاد خدا]] آرامبخش دلهاست، مشرکانی که به [[آخرت]] [[ایمان]] ندارند، بر اثر عناد شدیدشان هرگاه [[خدا]] به [[تنهایی]] یاد شود، جانهایشان از [[توحید]] متنفّر و منزجر میشوند و هرگاه بتهایشان یاد شوند، بسیار شاد میگردند: {{متن قرآن|وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ}}<ref>«و چون خداوند را به یکتایی یاد کنند دلهای آنان که به رستخیز ایمان ندارند میرمد و چون جز او را (که به پرستش گرفتهاند) نام برند ناگهان شاد میشوند» سوره زمر، آیه ۴۵.</ref><ref>التبیان، ج۹، ص۳۳.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
===[[ترس از خدا]]=== | ===[[ترس از خدا]]=== | ||
*دلهای [[مؤمنان]] و متواضعان، هنگام [[یاد خدا]] ترسان میشوند: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ}}<ref>«مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دلهاشان بیمناک میشود» سوره انفال، آیه ۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ }}<ref>« و فروتنان را نوید ده همان کسان که چون از خداوند یاد شود دلهاشان بیمناک میشود»؛ سوره حج، آیه ۳۴-۳۵.</ref>. | *دلهای [[مؤمنان]] و متواضعان، هنگام [[یاد خدا]] ترسان میشوند: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ}}<ref>«مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دلهاشان بیمناک میشود» سوره انفال، آیه ۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ }}<ref>« و فروتنان را نوید ده همان کسان که چون از خداوند یاد شود دلهاشان بیمناک میشود»؛ سوره حج، آیه ۳۴-۳۵.</ref>. | ||
*"وَجَل" و "[[خوف]]" هر دو به معنای ترساند؛ با این تفاوت که وجل در مقابل [[آرامش]] به کار میرود، بنابراین حالتی است مایه [[اضطراب]] و سلب [[آرامش]] [[قلب]]<ref>معجم الفروق اللغویه، ص۲۲۷؛ التحقیق، ج۱۳، ص۴۲.</ref>. برخی واژهپژوهان، آن را [[احساس]] [[خوف]] دانستهاند<ref>مفردات، ص۸۵۵، «وجل».</ref>. میان "ایجاد [[خوف]] در [[دل]] [[مؤمنان]]"{{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ}}<ref> «مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دلهاشان بیمناک میشود» سوره انفال، آیه ۲.</ref> و "[[آرامش]] [[قلبی]] اهل [[ایمان]]"{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}<ref> «همان کسانی که ایمان آوردهاند و دلهای ایشان با یاد خداوند آرام میگیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دلها آرام مییابد» سوره رعد، آیه ۲۸.</ref> که هر دو از [[آثار ذکر]] خدایند، منافاتی نیست، زیرا هرگاه [[دل]] به [[یاد خدا]] میافتد، نخست کوتاهیها و [[گناهان]] خود را در مییابد و میترسد و در ادامه، توجه به [[رحمت الهی]] دلش را آرام میسازد<ref>المیزان، ج۱۱، ص۳۵۵.</ref>. به نظر برخی به یاد آوردن [[عقاب]] و [[انتقام]] [[خدا]] [[ترس]] میآورد و به یاد آوردن ثوابها و نعمتهای بیشمار او [[آرامش]]<ref>التبیان، ج۶، ص۲۵۰؛ مجمع البیان، ج۶، ص۴۴۷.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *"وَجَل" و "[[خوف]]" هر دو به معنای ترساند؛ با این تفاوت که وجل در مقابل [[آرامش]] به کار میرود، بنابراین حالتی است مایه [[اضطراب]] و سلب [[آرامش]] [[قلب]]<ref>معجم الفروق اللغویه، ص۲۲۷؛ التحقیق، ج۱۳، ص۴۲.</ref>. برخی واژهپژوهان، آن را [[احساس]] [[خوف]] دانستهاند<ref>مفردات، ص۸۵۵، «وجل».</ref>. میان "ایجاد [[خوف]] در [[دل]] [[مؤمنان]]"{{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ}}<ref> «مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دلهاشان بیمناک میشود» سوره انفال، آیه ۲.</ref> و "[[آرامش]] [[قلبی]] اهل [[ایمان]]"{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}<ref> «همان کسانی که ایمان آوردهاند و دلهای ایشان با یاد خداوند آرام میگیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دلها آرام مییابد» سوره رعد، آیه ۲۸.</ref> که هر دو از [[آثار ذکر]] خدایند، منافاتی نیست، زیرا هرگاه [[دل]] به [[یاد خدا]] میافتد، نخست کوتاهیها و [[گناهان]] خود را در مییابد و میترسد و در ادامه، توجه به [[رحمت الهی]] دلش را آرام میسازد<ref>المیزان، ج۱۱، ص۳۵۵.</ref>. به نظر برخی به یاد آوردن [[عقاب]] و [[انتقام]] [[خدا]] [[ترس]] میآورد و به یاد آوردن ثوابها و نعمتهای بیشمار او [[آرامش]]<ref>التبیان، ج۶، ص۲۵۰؛ مجمع البیان، ج۶، ص۴۴۷.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
===[[بصیرت]]=== | ===[[بصیرت]]=== | ||
*[[یاد خدا]] مایه [[بصیرت]] [[تقوا]] پیشگان است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ}}<ref>«بیگمان پرهیزگاران چون دمدمهای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد میکنند و ناگاه دیدهور میشوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.</ref>. [[تذکر]] در این [[آیه]] به [[یادآوری]] [[مالکیت]]، [[ربوبیت]] و [[قدرت]] مطلق [[خدا]]<ref>المیزان، ج۸، ص۳۸۱.</ref>، یاد کرد [[اوامر و نواهی]] [[الهی]]<ref>الکشاف، ج۲، ص۱۹۱؛ الصافی، ج۲، ص۲۶۲.</ref>، [[یادآوری]] [[ثواب]] و [[عقاب]] [[خدا]]<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۷۹۰؛ تفسیر جلالین، ج۱، ص۱۷۹.</ref>، نام بردن از [[خدا]]<ref>روض الجنان، ج۹، ص۴۸.</ref> و یاد کرد امر [[خدا]] به استعاذه<ref>کشف الاسرار، ج۳، ص۸۲۵؛ فتح القدیر، ج۲، ص۳۱۸.</ref> [[تفسیر]] شده است. | *[[یاد خدا]] مایه [[بصیرت]] [[تقوا]] پیشگان است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ}}<ref>«بیگمان پرهیزگاران چون دمدمهای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد میکنند و ناگاه دیدهور میشوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.</ref>. [[تذکر]] در این [[آیه]] به [[یادآوری]] [[مالکیت]]، [[ربوبیت]] و [[قدرت]] مطلق [[خدا]]<ref>المیزان، ج۸، ص۳۸۱.</ref>، یاد کرد [[اوامر و نواهی]] [[الهی]]<ref>الکشاف، ج۲، ص۱۹۱؛ الصافی، ج۲، ص۲۶۲.</ref>، [[یادآوری]] [[ثواب]] و [[عقاب]] [[خدا]]<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۷۹۰؛ تفسیر جلالین، ج۱، ص۱۷۹.</ref>، نام بردن از [[خدا]]<ref>روض الجنان، ج۹، ص۴۸.</ref> و یاد کرد امر [[خدا]] به استعاذه<ref>کشف الاسرار، ج۳، ص۸۲۵؛ فتح القدیر، ج۲، ص۳۱۸.</ref> [[تفسیر]] شده است. | ||
*برای [[بصیرت]] نیز [[تفاسیر]] گوناگونی گفته شده است؛ مانند [[نجات]] از [[گمراهی]] [[شیطان]]<ref>التحریر و التنویر، ج۸، ص۴۰۵.</ref>، زدوده شدن [[حجاب]] [[غفلت]]<ref>المیزان، ج۸، ص۳۸۱.</ref>، تمیز [[حق]] از [[باطل]]<ref>تفسیر جلالین، ج۱، ص۱۷۹.</ref> که همگی گویای این حقیقتاند که [[یاد خدا]] به [[انسان]] [[بینایی]]، [[روشنایی]] و [[قدرت]] [[شناخت]] واقعیتها را عطا میکند؛ شناختی که نتیجهاش [[نجات]] او از چنگال وسوسههای [[شیطان]] است<ref>جامع البیان، ج۹، ص۱۰۶؛ نمونه، ج۷، ص۶۷.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *برای [[بصیرت]] نیز [[تفاسیر]] گوناگونی گفته شده است؛ مانند [[نجات]] از [[گمراهی]] [[شیطان]]<ref>التحریر و التنویر، ج۸، ص۴۰۵.</ref>، زدوده شدن [[حجاب]] [[غفلت]]<ref>المیزان، ج۸، ص۳۸۱.</ref>، تمیز [[حق]] از [[باطل]]<ref>تفسیر جلالین، ج۱، ص۱۷۹.</ref> که همگی گویای این حقیقتاند که [[یاد خدا]] به [[انسان]] [[بینایی]]، [[روشنایی]] و [[قدرت]] [[شناخت]] واقعیتها را عطا میکند؛ شناختی که نتیجهاش [[نجات]] او از چنگال وسوسههای [[شیطان]] است<ref>جامع البیان، ج۹، ص۱۰۶؛ نمونه، ج۷، ص۶۷.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
===[[رستگاری]]=== | ===[[رستگاری]]=== | ||
*[[ذکر]] [[نام خدا]] کنار [[تزکیه نفس]] و به جای آوردن [[نماز]]، عامل [[رستگاری]] [[انسان]] است: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى}}<ref>«بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد و نام پروردگار خویش برد، آنگاه نماز گزارد» سوره اعلی، آیه ۱۴-۱۵.</ref><ref>نمونه، ج۲۶، ص۴۰۲؛ اطیب البیان، ج۱۴، ص۸۹.</ref>. برخی [[ذکر]] را در این [[آیه]] اعم از [[ذکر قلبی]] و زبانی [[پروردگار]]<ref>الصافی، ج۵، ص۳۱۷؛ التحریر و التنویر، ج۳۰، ص۲۵۵.</ref> و بعضی تنها [[ذکر زبانی]]<ref>روض الجنان، ج۲۰، ص۲۳۸.</ref> و برخی فقط [[ذکر قلبی]] و ایجاد [[خشوع]] در [[دل]]<ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۲۲.</ref> و بعضی "اللّه اکبر" در آغاز [[نماز]]<ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۲۲.</ref> دانستهاند. | *[[ذکر]] [[نام خدا]] کنار [[تزکیه نفس]] و به جای آوردن [[نماز]]، عامل [[رستگاری]] [[انسان]] است: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى}}<ref>«بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد و نام پروردگار خویش برد، آنگاه نماز گزارد» سوره اعلی، آیه ۱۴-۱۵.</ref><ref>نمونه، ج۲۶، ص۴۰۲؛ اطیب البیان، ج۱۴، ص۸۹.</ref>. برخی [[ذکر]] را در این [[آیه]] اعم از [[ذکر قلبی]] و زبانی [[پروردگار]]<ref>الصافی، ج۵، ص۳۱۷؛ التحریر و التنویر، ج۳۰، ص۲۵۵.</ref> و بعضی تنها [[ذکر زبانی]]<ref>روض الجنان، ج۲۰، ص۲۳۸.</ref> و برخی فقط [[ذکر قلبی]] و ایجاد [[خشوع]] در [[دل]]<ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۲۲.</ref> و بعضی "اللّه اکبر" در آغاز [[نماز]]<ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۲۲.</ref> دانستهاند. | ||
*فراوانی [[ذکر خدا]] مایه [[رستگاری]] [[مؤمنان]] است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون با دستهای (از دشمن) رویاروی شدید استوار باشید و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره انفال، آیه ۴۵.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون روز آدینه گلبانگ نماز در دهند به یادکرد خدا بشتابید و خرید و فروش را وانهید! این برای شما اگر بدانید، بهتر است و چون نماز گزارده شد در زمین پراکنده شوید و (روزی خود را) از بخشش خداوند فرا جویید و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره جمعه، آیه ۹-۱۰.</ref>. به نظر [[مفسران]]، [[ذکر]] در این [[آیه]] که به یاد کردن فراوان [[خدا]] در [[جنگ]] و هنگام روبهرو شدن با [[دشمن]] [[فرمان]] میدهد، هر دو گونه [[ذکر زبانی]] و [[قلبی]] است<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۱۱؛ کشف الاسرار، ج۴، ص۵۷؛ التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۴۸۹.</ref>. | *فراوانی [[ذکر خدا]] مایه [[رستگاری]] [[مؤمنان]] است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون با دستهای (از دشمن) رویاروی شدید استوار باشید و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره انفال، آیه ۴۵.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون روز آدینه گلبانگ نماز در دهند به یادکرد خدا بشتابید و خرید و فروش را وانهید! این برای شما اگر بدانید، بهتر است و چون نماز گزارده شد در زمین پراکنده شوید و (روزی خود را) از بخشش خداوند فرا جویید و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره جمعه، آیه ۹-۱۰.</ref>. به نظر [[مفسران]]، [[ذکر]] در این [[آیه]] که به یاد کردن فراوان [[خدا]] در [[جنگ]] و هنگام روبهرو شدن با [[دشمن]] [[فرمان]] میدهد، هر دو گونه [[ذکر زبانی]] و [[قلبی]] است<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۱۱؛ کشف الاسرار، ج۴، ص۵۷؛ التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۴۸۹.</ref>. | ||
*از آنجا که [[ذکر خدا]] در هر حال متناسب با همان وضعیت است، [[یاد خدا]] در [[پیکار]] به معنای توجه به این گونه [[معارف]] است که [[مرگ]] و [[زندگی]] به دست [[پروردگار]] است و تنها او میتواند [[انسان]] را در [[جهاد]] [[یاری]] کند و وی [[بهترین]] [[سرپرست]] است که به [[مؤمنان]] [[پیروزی]] را [[وعده]] داده و سرانجامِ [[مؤمنان]] رزمجو [[پیروزی بر دشمن]] یا رسیدن به فوز [[شهادت]] و [[همنشینی]] با اولیای [[مقرّب]] [[الهی]] است. [[لزوم]] فراوان بودن [[یاد خدا]] نیز از آن روست که هرگاه وسوسههای [[شیطانی]]، [[مجاهد]] را به [[دوستی دنیا]] فراخواند، [[روح]] [[تقوا]] با [[یاد خدا]] در وی تازه شود<ref>المیزان، ج۹، ص۹۴-۹۵.</ref>. برخی [[فلاح]] را در این [[آیه]] [[پیروزی بر دشمن]] دانستهاند<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۱۱؛ تفسیر ثعلبی، ج۴، ص۳۶۳؛ روض الجنان، ج۹، ص۱۲۵.</ref>. | *از آنجا که [[ذکر خدا]] در هر حال متناسب با همان وضعیت است، [[یاد خدا]] در [[پیکار]] به معنای توجه به این گونه [[معارف]] است که [[مرگ]] و [[زندگی]] به دست [[پروردگار]] است و تنها او میتواند [[انسان]] را در [[جهاد]] [[یاری]] کند و وی [[بهترین]] [[سرپرست]] است که به [[مؤمنان]] [[پیروزی]] را [[وعده]] داده و سرانجامِ [[مؤمنان]] رزمجو [[پیروزی بر دشمن]] یا رسیدن به فوز [[شهادت]] و [[همنشینی]] با اولیای [[مقرّب]] [[الهی]] است. [[لزوم]] فراوان بودن [[یاد خدا]] نیز از آن روست که هرگاه وسوسههای [[شیطانی]]، [[مجاهد]] را به [[دوستی دنیا]] فراخواند، [[روح]] [[تقوا]] با [[یاد خدا]] در وی تازه شود<ref>المیزان، ج۹، ص۹۴-۹۵.</ref>. برخی [[فلاح]] را در این [[آیه]] [[پیروزی بر دشمن]] دانستهاند<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۱۱؛ تفسیر ثعلبی، ج۴، ص۳۶۳؛ روض الجنان، ج۹، ص۱۲۵.</ref>. | ||
*در باره چگونگی [[رستگاری]] [[انسان]] بر اثر تداوم [[ذکر]] گفته شده: ادامه دادن [[ذکر]] سبب میشود که [[یاد خدا]] در اعماق [[جان انسان]] [[رسوخ]] کند و ریشههای [[غفلت]] را که عامل اصلی هرگونه [[گناه]] است، بسوزاند و [[انسان]] را در مسیر [[رستگاری]] نهد<ref>المیزان، ج۱، ص۳۴۰؛ نمونه، ج۲۴، ص۱۲۸.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *در باره چگونگی [[رستگاری]] [[انسان]] بر اثر تداوم [[ذکر]] گفته شده: ادامه دادن [[ذکر]] سبب میشود که [[یاد خدا]] در اعماق [[جان انسان]] [[رسوخ]] کند و ریشههای [[غفلت]] را که عامل اصلی هرگونه [[گناه]] است، بسوزاند و [[انسان]] را در مسیر [[رستگاری]] نهد<ref>المیزان، ج۱، ص۳۴۰؛ نمونه، ج۲۴، ص۱۲۸.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
===یاد کردن [[خدا]] از [[بنده]]=== | ===یاد کردن [[خدا]] از [[بنده]]=== | ||
*[[ذکر خدا]] [[انسان]] را مورد توجه و [[عنایت الهی]] قرار میدهد و موجب میشود تا [[خدا]] نیز از او یاد کند: {{متن قرآن|فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ...}}<ref>«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref>.[[مفسران]] در [[تفسیر]] این [[آیه]] وجوه گوناگونی [[بیان]] کردهاند: مرا به [[اطاعت]] یاد کنید، تا شما را به [[رحمت]] یاد کنم{{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}}<ref> «و از خداوند و فرستاده (او) پیروی کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۲.</ref>؛ مرا به [[دعا]] یاد کنید، تا شما را به [[اجابت]] یاد کنم{{متن قرآن|وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ}}<ref> «و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم» سوره غافر، آیه ۶۰.</ref>؛ مرا به ثنا و [[طاعت]] یاد کنید، تا شما را به ثنا و [[نعمت]] یاد کنم؛ مرا در [[دنیا]] یاد کنید، تا شما را در [[آخرت]] یاد کنم؛ مرا در خلوتگاهها یاد کنید، تا شما را در جمع یاد کنم؛ مرا هنگام [[وفور نعمت]] یاد کنید، تا شما را در [[سختیها]] یاد کنم؛ مرا به [[عبادت]] یاد کنید، تا شما را به کمک یاد کنم؛ مرا به [[مجاهدت]] یاد کنید، تا شما را به [[هدایت]] یاد کنم{{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا}}<ref> «و راههای خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند مینماییم» سوره عنکبوت، آیه ۶۹.</ref><ref>روض الجنان، ج۲، ص۲۳۰؛ مجمع البیان، ج۱، ص۴۳۱؛ التفسیر الکبیر، ج۴، ص۱۲۴.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *[[ذکر خدا]] [[انسان]] را مورد توجه و [[عنایت الهی]] قرار میدهد و موجب میشود تا [[خدا]] نیز از او یاد کند: {{متن قرآن|فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ...}}<ref>«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref>.[[مفسران]] در [[تفسیر]] این [[آیه]] وجوه گوناگونی [[بیان]] کردهاند: مرا به [[اطاعت]] یاد کنید، تا شما را به [[رحمت]] یاد کنم{{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}}<ref> «و از خداوند و فرستاده (او) پیروی کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۲.</ref>؛ مرا به [[دعا]] یاد کنید، تا شما را به [[اجابت]] یاد کنم{{متن قرآن|وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ}}<ref> «و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم» سوره غافر، آیه ۶۰.</ref>؛ مرا به ثنا و [[طاعت]] یاد کنید، تا شما را به ثنا و [[نعمت]] یاد کنم؛ مرا در [[دنیا]] یاد کنید، تا شما را در [[آخرت]] یاد کنم؛ مرا در خلوتگاهها یاد کنید، تا شما را در جمع یاد کنم؛ مرا هنگام [[وفور نعمت]] یاد کنید، تا شما را در [[سختیها]] یاد کنم؛ مرا به [[عبادت]] یاد کنید، تا شما را به کمک یاد کنم؛ مرا به [[مجاهدت]] یاد کنید، تا شما را به [[هدایت]] یاد کنم{{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا}}<ref> «و راههای خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند مینماییم» سوره عنکبوت، آیه ۶۹.</ref><ref>روض الجنان، ج۲، ص۲۳۰؛ مجمع البیان، ج۱، ص۴۳۱؛ التفسیر الکبیر، ج۴، ص۱۲۴.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
===[[اسوه]] قرار دادن [[پیامبر اکرم]]{{صل}}=== | ===[[اسوه]] قرار دادن [[پیامبر اکرم]]{{صل}}=== | ||
*گرچه [[اسوه]] بودن [[رسول خدا]]{{صل}} با توجه به [[جهانی بودن]] [[رسالت]] ایشان، برای گروهی خاص نیست، تنها کسانی از این [[الگو]] بهره میبرند که به [[خدا]] و روز واپسین [[امیدوار]] و فراوان به [[یاد خدا]] باشند: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref>«بیگمان فرستاده خداوند برای شما نمونهای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد میکند» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref><ref>الکشاف، ج۳، ص۵۳۱؛ مجمع البیان، ج۸، ص۵۴۸؛ زاد المسیر، ج۳، ص۴۵۵.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *گرچه [[اسوه]] بودن [[رسول خدا]]{{صل}} با توجه به [[جهانی بودن]] [[رسالت]] ایشان، برای گروهی خاص نیست، تنها کسانی از این [[الگو]] بهره میبرند که به [[خدا]] و روز واپسین [[امیدوار]] و فراوان به [[یاد خدا]] باشند: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref>«بیگمان فرستاده خداوند برای شما نمونهای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد میکند» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref><ref>الکشاف، ج۳، ص۵۳۱؛ مجمع البیان، ج۸، ص۵۴۸؛ زاد المسیر، ج۳، ص۴۵۵.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
===اجتناب از گزافهگویی و گفتار بیعمل=== | ===اجتناب از گزافهگویی و گفتار بیعمل=== | ||
*[[قرآن کریم]]، پس از [[سرزنش]] برخی از [[شاعران]] که در هر وادی سرگرداناند و سخنی میگویند که انجام نمیدهند، [[شاعران]] باایمان و اهل [[عمل صالح]] را که بسیار [[خدا]] را یاد میکنند، استثناء میکند: {{متن قرآن|وَالشُّعَرَاءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ وَأَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا }}<ref>«و از شاعران، گمراهان پیروی میکنند آیا نمیبینی که آنان در هر درّهای سرگردانند؟ و چیزهایی میگویند که خود نمیکنند؟ جز آنان که ایمان دارند و کارهای شایسته انجام میدهند و خداوند را بسیار یاد میکنند»؛ سوره شعراء، آیه ۲۲۴-۲۲۷.</ref>. [[سرگردانی]] آنان در هر وادی، کنایه از اشعار جاهلانه ایشان است که چیزی جز لغو، [[باطل]] و [[زیادهروی]] در [[ستایش]] و [[نکوهش]] دیگران نیست<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۳۲۵-۳۲۶؛ زبدة التفاسیر، ج۵، ص۶۶؛ الجوهر الثمین، ج۴، ص۴۱۰.</ref>. برخی در [[تفسیر]] "یاد کردن فراوان [[خدا]]" گفتهاند: بیشتر اشعار آنان درباره [[توحید]] و [[ثنای الهی]]، [[تشویق]] به [[اطاعت خدا]]، [[حکمت]]، [[موعظه]]، [[زهد]] و [[ترغیب]] به [[آخرت]] است<ref>تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۱۵۲؛ الصافی، ج۴، ص۵۶؛ روح البیان، ج، ص۳۱۶.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *[[قرآن کریم]]، پس از [[سرزنش]] برخی از [[شاعران]] که در هر وادی سرگرداناند و سخنی میگویند که انجام نمیدهند، [[شاعران]] باایمان و اهل [[عمل صالح]] را که بسیار [[خدا]] را یاد میکنند، استثناء میکند: {{متن قرآن|وَالشُّعَرَاءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ وَأَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا }}<ref>«و از شاعران، گمراهان پیروی میکنند آیا نمیبینی که آنان در هر درّهای سرگردانند؟ و چیزهایی میگویند که خود نمیکنند؟ جز آنان که ایمان دارند و کارهای شایسته انجام میدهند و خداوند را بسیار یاد میکنند»؛ سوره شعراء، آیه ۲۲۴-۲۲۷.</ref>. [[سرگردانی]] آنان در هر وادی، کنایه از اشعار جاهلانه ایشان است که چیزی جز لغو، [[باطل]] و [[زیادهروی]] در [[ستایش]] و [[نکوهش]] دیگران نیست<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۳۲۵-۳۲۶؛ زبدة التفاسیر، ج۵، ص۶۶؛ الجوهر الثمین، ج۴، ص۴۱۰.</ref>. برخی در [[تفسیر]] "یاد کردن فراوان [[خدا]]" گفتهاند: بیشتر اشعار آنان درباره [[توحید]] و [[ثنای الهی]]، [[تشویق]] به [[اطاعت خدا]]، [[حکمت]]، [[موعظه]]، [[زهد]] و [[ترغیب]] به [[آخرت]] است<ref>تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۱۵۲؛ الصافی، ج۴، ص۵۶؛ روح البیان، ج، ص۳۱۶.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
===[[خشوع]] و زنده شدن [[دل]]=== | ===[[خشوع]] و زنده شدن [[دل]]=== | ||
*[[یاد خدا]] [[دل]] [[مؤمنان]] را [[خاشع]] میسازد و [[قرآن]] برخی از [[مؤمنان]] را که بر اثر [[غفلت]] و سنگدلیشان، در مقابل [[ذکر خدا]] [[خاشع]] نمیشوند، [[سرزنش]] میکند: {{متن قرآن|أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ}}<ref>«آیا هنگام آن نرسیده است که دلهای مؤمنان از یاد خداوند و از آنچه از سوی حق فرو فرستاده شده است فروتنی یابد و مانند کسانی نباشند که پیش از این به آنان کتاب (آسمانی) دادند اما روزگار بر آنان به درازا کشید و دلهاشان سخت شد و بسیاری از آنان بزهکار بودند؟» سوره حدید، آیه ۱۶.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۴۶۰؛ المیزان، ج۱۹، ص۱۶۰.</ref>. در [[آیه]] پیشین، به زنده شدن [[زمین]] پس از [[مرگ]] اشاره میشود: {{متن قرآن|اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا}}<ref>«بدانید که خداوند زمین را پس از سترون شدن آن بارور میکند» سوره حدید، آیه ۱۷.</ref> که تعلیلی برای [[آیه]] پیشین و تمثیلی است برای زنده شدن [[دل]] و [[خشوع]] آن بر اثر [[مداومت]] بر [[ذکر خدا]]؛ یعنی همانگونه که [[باران]] [[زمین مرده]] را زنده و با طراوت میکند، [[ذکر خدا]] نیز به [[دلها]] طراوت و [[حیات]] میبخشد و آنها را [[خاشع]] میکند<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۴۶۱.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *[[یاد خدا]] [[دل]] [[مؤمنان]] را [[خاشع]] میسازد و [[قرآن]] برخی از [[مؤمنان]] را که بر اثر [[غفلت]] و سنگدلیشان، در مقابل [[ذکر خدا]] [[خاشع]] نمیشوند، [[سرزنش]] میکند: {{متن قرآن|أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ}}<ref>«آیا هنگام آن نرسیده است که دلهای مؤمنان از یاد خداوند و از آنچه از سوی حق فرو فرستاده شده است فروتنی یابد و مانند کسانی نباشند که پیش از این به آنان کتاب (آسمانی) دادند اما روزگار بر آنان به درازا کشید و دلهاشان سخت شد و بسیاری از آنان بزهکار بودند؟» سوره حدید، آیه ۱۶.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۴۶۰؛ المیزان، ج۱۹، ص۱۶۰.</ref>. در [[آیه]] پیشین، به زنده شدن [[زمین]] پس از [[مرگ]] اشاره میشود: {{متن قرآن|اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا}}<ref>«بدانید که خداوند زمین را پس از سترون شدن آن بارور میکند» سوره حدید، آیه ۱۷.</ref> که تعلیلی برای [[آیه]] پیشین و تمثیلی است برای زنده شدن [[دل]] و [[خشوع]] آن بر اثر [[مداومت]] بر [[ذکر خدا]]؛ یعنی همانگونه که [[باران]] [[زمین مرده]] را زنده و با طراوت میکند، [[ذکر خدا]] نیز به [[دلها]] طراوت و [[حیات]] میبخشد و آنها را [[خاشع]] میکند<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۴۶۱.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
===[[آمرزش الهی]] و [[بهشت]] جاودان=== | ===[[آمرزش الهی]] و [[بهشت]] جاودان=== | ||
*[[یاد خدا]] سبب میشود [[متقیان]] درباره گناهانشان [[آمرزش]] بخواهند، در نتیجه از غفران پروردگارشان و نعمتهای بیپایان بهشتی بهرهمند شوند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ أُولَئِكَ جَزَاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ}}<ref>«و کسانی که چون (کار) ناشایستهای میکنند یا به خویش ستم روا میدارند خداوند را به یاد میآورند و از گناهان خود آمرزش میخواهند... * پاداش اینان آمرزش پروردگارشان و بوستانهایی است که از بن آن جویباران روان است؛ در آنها جاودانند.».. سوره آل عمران، آیه ۱۳۵-۱۳۶.</ref>. مراد از [[استغفار]] [[پشیمانی]] [[حقیقی]] از [[گناه]] و [[عزم]] بر ترک آن در [[آینده]] است؛ نه صرف [[استغفار]] زبانی<ref>التفسیر الکبیر، ج۹، ص۳۶۹.</ref>. [[خدا]] [[اهل ذکر]] را پاداشی چند برابر عمل<ref>نمونه، ج۱۴، ص۴۸۴.</ref> یا چند برابر [[استحقاق]]<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۲۲۸.</ref> و روزیِ بیحساب میبخشد: {{متن قرآن|رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَيَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ}}<ref>«مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند (به خود) سرگرم نمیدارد تا خداوند آنان را بهتر از آنچه انجام دادهاند پاداش دهد و با بخشش خویش به آنان پاداشی افزون بخشد؛ و خداوند به هر که بخواهد بیشمار روزی میرساند» سوره نور، آیه ۳۷-۳۸.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *[[یاد خدا]] سبب میشود [[متقیان]] درباره گناهانشان [[آمرزش]] بخواهند، در نتیجه از غفران پروردگارشان و نعمتهای بیپایان بهشتی بهرهمند شوند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ أُولَئِكَ جَزَاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ}}<ref>«و کسانی که چون (کار) ناشایستهای میکنند یا به خویش ستم روا میدارند خداوند را به یاد میآورند و از گناهان خود آمرزش میخواهند... * پاداش اینان آمرزش پروردگارشان و بوستانهایی است که از بن آن جویباران روان است؛ در آنها جاودانند.».. سوره آل عمران، آیه ۱۳۵-۱۳۶.</ref>. مراد از [[استغفار]] [[پشیمانی]] [[حقیقی]] از [[گناه]] و [[عزم]] بر ترک آن در [[آینده]] است؛ نه صرف [[استغفار]] زبانی<ref>التفسیر الکبیر، ج۹، ص۳۶۹.</ref>. [[خدا]] [[اهل ذکر]] را پاداشی چند برابر عمل<ref>نمونه، ج۱۴، ص۴۸۴.</ref> یا چند برابر [[استحقاق]]<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۲۲۸.</ref> و روزیِ بیحساب میبخشد: {{متن قرآن|رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَيَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ}}<ref>«مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند (به خود) سرگرم نمیدارد تا خداوند آنان را بهتر از آنچه انجام دادهاند پاداش دهد و با بخشش خویش به آنان پاداشی افزون بخشد؛ و خداوند به هر که بخواهد بیشمار روزی میرساند» سوره نور، آیه ۳۷-۳۸.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
==پیامدهای رویگردانی از [[ذکر]]== | ==پیامدهای رویگردانی از [[ذکر]]== | ||
*در [[قرآن کریم]]، برای اعراض از [[یاد خدا]] پیامدهای ناگواری یاد شده است. | *در [[قرآن کریم]]، برای اعراض از [[یاد خدا]] پیامدهای ناگواری یاد شده است. | ||
===تنگی و [[سختی]] [[زندگی]]=== | ===تنگی و [[سختی]] [[زندگی]]=== | ||
*هرکس از [[یاد خدا]] روی گرداند، [[زندگی]] [[سختی]] خواهد داشت: {{متن قرآن|وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا}}<ref>«و هر که از یادکرد من روی برتابد بیگمان او را زیستنی تنگ خواهد بود» سوره طه، آیه ۱۲۴.</ref>، زیرا فراموشکار [[خدا]] به ناچار به [[دنیا]] [[دل]] بسته و آن را مطلوب یگانه خود قرار میدهد؛ ولی این [[زندگی]] او را آرام نمیکند، چون از سویی به دستاوردهایش قانع نیست و پیوسته در پی افزودن بر آنهاست، بیآنکه این [[حرص]] پایانی داشته باشد و از سوی دیگر، نگران [[حسادت]] [[حسودان]]، [[کید]] [[دشمنان]]، آفات و [[ناملایمات]] و فرا رسیدن [[مرگ]] است؛ یعنی پیوسته در میان آرزوهای برآورده نشده و [[ترس]] از [[فراق]] آنچه برآورده شده، به سر میبرد<ref>المیزان، ج۱۴، ص۲۲۴-۲۲۵.</ref>. برخی اعراض از [[ذکر]] را در این [[آیه]] عدم [[تمکین]] در برابر [[احکام خدا]] و فرمانهای [[قرآن کریم]] دانستهاند<ref>التبیان، ج۷، ص۲۱۹؛ تفسیر ابن کثیر، ج۵، ص۲۸۳.</ref>. در روایاتی، بر رویگردانی از [[ولایت]] [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} [[تطبیق]] شده است<ref>البرهان، ج۳، ص۷۸۴.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *هرکس از [[یاد خدا]] روی گرداند، [[زندگی]] [[سختی]] خواهد داشت: {{متن قرآن|وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا}}<ref>«و هر که از یادکرد من روی برتابد بیگمان او را زیستنی تنگ خواهد بود» سوره طه، آیه ۱۲۴.</ref>، زیرا فراموشکار [[خدا]] به ناچار به [[دنیا]] [[دل]] بسته و آن را مطلوب یگانه خود قرار میدهد؛ ولی این [[زندگی]] او را آرام نمیکند، چون از سویی به دستاوردهایش قانع نیست و پیوسته در پی افزودن بر آنهاست، بیآنکه این [[حرص]] پایانی داشته باشد و از سوی دیگر، نگران [[حسادت]] [[حسودان]]، [[کید]] [[دشمنان]]، آفات و [[ناملایمات]] و فرا رسیدن [[مرگ]] است؛ یعنی پیوسته در میان آرزوهای برآورده نشده و [[ترس]] از [[فراق]] آنچه برآورده شده، به سر میبرد<ref>المیزان، ج۱۴، ص۲۲۴-۲۲۵.</ref>. برخی اعراض از [[ذکر]] را در این [[آیه]] عدم [[تمکین]] در برابر [[احکام خدا]] و فرمانهای [[قرآن کریم]] دانستهاند<ref>التبیان، ج۷، ص۲۱۹؛ تفسیر ابن کثیر، ج۵، ص۲۸۳.</ref>. در روایاتی، بر رویگردانی از [[ولایت]] [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} [[تطبیق]] شده است<ref>البرهان، ج۳، ص۷۸۴.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
===کوری در [[قیامت]]=== | ===کوری در [[قیامت]]=== | ||
*کسی که از [[یاد خدا]] اعراض کند، خدای متعالی او را در [[قیامت]] کور محشور میکند: {{متن قرآن|وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى}}<ref>«و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت» سوره طه، آیه ۱۲۴.</ref>. [[مفسران]] درباره چنین کوری در [[آخرت]] [[اختلاف]] دارند: برخی آن را به کوری [[قلب]]<ref>البحر المحیط، ج۷، ص۳۹۵؛ الجوهر الثمین، ج۴، ص۱۷۷.</ref> یا کوری از [[حجت]]<ref>جامع البیان، ج۱۶، ص۱۶۶؛ کشف الاسرار، ج۶، ص۱۹۵.</ref> و [[ناتوانی]] از آوردن [[دلیل]] در [[روز قیامت]]<ref>من وحی القرآن، ج۱۵، ص۱۷۰.</ref> و بعضی با [[تمسک]] به ظاهر [[آیه]] و به قرینه [[آیه]] پسین، آن را به [[نابینایی]] [[چشم]]<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۵۶؛ روض الجنان، ج۱۳، ص۱۹۶؛ المیزان، ج۱۴، ص۲۲۶.</ref> معنا کردهاند. با [[پذیرش]] قول اخیر، برای رفع [[تعارض]] ظاهری این [[آیه]] با [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَوْ تَرَى إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاكِسُو رُءُوسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا...}}<ref>«و کاش گناهکاران را آنگاه که نزد پروردگارشان سرافکندهاند میدیدی (که میگویند:) پروردگارا! دیدیم و شنیدیم اکنون بازمان گردان تا کاری شایسته کنیم که ما (اکنون) یقین داریم» سوره سجده، آیه ۱۲.</ref>، که بر [[بینایی]] [[مجرمان]] در [[روز قیامت]] دلالت دارد، دو راه حل به دست دادهاند: | *کسی که از [[یاد خدا]] اعراض کند، خدای متعالی او را در [[قیامت]] کور محشور میکند: {{متن قرآن|وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى}}<ref>«و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت» سوره طه، آیه ۱۲۴.</ref>. [[مفسران]] درباره چنین کوری در [[آخرت]] [[اختلاف]] دارند: برخی آن را به کوری [[قلب]]<ref>البحر المحیط، ج۷، ص۳۹۵؛ الجوهر الثمین، ج۴، ص۱۷۷.</ref> یا کوری از [[حجت]]<ref>جامع البیان، ج۱۶، ص۱۶۶؛ کشف الاسرار، ج۶، ص۱۹۵.</ref> و [[ناتوانی]] از آوردن [[دلیل]] در [[روز قیامت]]<ref>من وحی القرآن، ج۱۵، ص۱۷۰.</ref> و بعضی با [[تمسک]] به ظاهر [[آیه]] و به قرینه [[آیه]] پسین، آن را به [[نابینایی]] [[چشم]]<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۵۶؛ روض الجنان، ج۱۳، ص۱۹۶؛ المیزان، ج۱۴، ص۲۲۶.</ref> معنا کردهاند. با [[پذیرش]] قول اخیر، برای رفع [[تعارض]] ظاهری این [[آیه]] با [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَوْ تَرَى إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاكِسُو رُءُوسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا...}}<ref>«و کاش گناهکاران را آنگاه که نزد پروردگارشان سرافکندهاند میدیدی (که میگویند:) پروردگارا! دیدیم و شنیدیم اکنون بازمان گردان تا کاری شایسته کنیم که ما (اکنون) یقین داریم» سوره سجده، آیه ۱۲.</ref>، که بر [[بینایی]] [[مجرمان]] در [[روز قیامت]] دلالت دارد، دو راه حل به دست دادهاند: | ||
#[[مجرمان]] در ایستگاهی از [[قیامت]] کور و در موقفی [[بینا]] هستند<ref>التبیان، ج۷، ص۲۲۰؛ نمونه، ج۱۳، ص۳۳۱.</ref>. | #[[مجرمان]] در ایستگاهی از [[قیامت]] کور و در موقفی [[بینا]] هستند<ref>التبیان، ج۷، ص۲۲۰؛ نمونه، ج۱۳، ص۳۳۱.</ref>. | ||
#با توجه به تفاوت [[نظام]] [[دنیا]] با [[نظام]] [[آخرت]]، کوری و [[بینایی]] [[قیامت]] مانند کوری و [[بینایی]] [[دنیا]] نیست و [[مجرمان]] و اعراضکنندگان از [[یاد خدا]]، عذابها و سختیهای [[آخرت]] را میبینند؛ ولی برای دیدن [[بهشت]] و یافتن راه آن کورند<ref>المیزان، ج۱۴، ص۲۲۶.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | #با توجه به تفاوت [[نظام]] [[دنیا]] با [[نظام]] [[آخرت]]، کوری و [[بینایی]] [[قیامت]] مانند کوری و [[بینایی]] [[دنیا]] نیست و [[مجرمان]] و اعراضکنندگان از [[یاد خدا]]، عذابها و سختیهای [[آخرت]] را میبینند؛ ولی برای دیدن [[بهشت]] و یافتن راه آن کورند<ref>المیزان، ج۱۴، ص۲۲۶.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
===[[همنشینی]] با [[شیطان]] و هدایتناپذیری=== | ===[[همنشینی]] با [[شیطان]] و هدایتناپذیری=== | ||
*کسانی که از یاد [[خدای رحمان]] روی برتابند، [[شیطانی]] بر آنان گمارده میشود که همواره دمساز و همنشین آنان است: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ}}<ref>«و برای آنان که از یاد (خداوند) بخشنده دل بگردانند شیطانی میگماریم که همنشین آنها خواهد بود» سوره زخرف، آیه ۳۶.</ref>؛ یعنی [[انسان]] هیچگاه بیقرین نیست و این همنشین یا رحمان است یا [[شیطان]]؛ اگر از [[یاد خدا]] اعراض کند، ناگزیر [[شیطانی]] با او قرین خواهد شد<ref>احسن الحدیث، ج۱۰، ص۳۱.</ref>. این [[شیطان]]، پیوسته او را از [[راه خدا]] باز میگرداند و در همان حال، آن شخص میپندارد که به سوی [[حق]] راه یافته است: {{متن قرآن|وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«و آن (شیطان)ها آنها را از راه (راست) باز میدارند و آنها خواهند پنداشت که رهیاب شدهاند» سوره زخرف، آیه ۳۷.</ref>. | *کسانی که از یاد [[خدای رحمان]] روی برتابند، [[شیطانی]] بر آنان گمارده میشود که همواره دمساز و همنشین آنان است: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ}}<ref>«و برای آنان که از یاد (خداوند) بخشنده دل بگردانند شیطانی میگماریم که همنشین آنها خواهد بود» سوره زخرف، آیه ۳۶.</ref>؛ یعنی [[انسان]] هیچگاه بیقرین نیست و این همنشین یا رحمان است یا [[شیطان]]؛ اگر از [[یاد خدا]] اعراض کند، ناگزیر [[شیطانی]] با او قرین خواهد شد<ref>احسن الحدیث، ج۱۰، ص۳۱.</ref>. این [[شیطان]]، پیوسته او را از [[راه خدا]] باز میگرداند و در همان حال، آن شخص میپندارد که به سوی [[حق]] راه یافته است: {{متن قرآن|وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«و آن (شیطان)ها آنها را از راه (راست) باز میدارند و آنها خواهند پنداشت که رهیاب شدهاند» سوره زخرف، آیه ۳۷.</ref>. | ||
*[[فطرت انسان]] به [[حق]] میگراید؛ ولی [[همنشینی]] با [[شیطان]] سبب میشود که به [[دعوت]] وی، [[حق]] را بر [[باطل]] [[تطبیق]] کند و در حالی که [[گمراه]] است، میپندارد که در راه صحیح گام برمیدارد و احتمال هم نمیدهد که به [[بیراهه]] میرود<ref>روض الجنان، ج۱۷، ص۱۷۲؛ المیزان، ج۱۸، ص۱۰۲.</ref>. [[قرآن]]، اینان را که هیچگونه هدایتپذیری ندارند، به کران و کورانی مانند کرده که هرگز نمیتوان صدایی را به آنان شنواند و راهی را به آنها نمایاند: {{متن قرآن|أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَمَنْ كَانَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«آیا تو ناشنوایان را میشنوانی یا نابینایان را و آن را که در گمراهی آشکاری است راهنمایی میکنی؟» سوره زخرف، آیه ۴۰.</ref><ref>التبیان، ج۹، ص۱۹۹-۲۰۰؛ المیزان، ج۱۸، ص۱۵۴.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *[[فطرت انسان]] به [[حق]] میگراید؛ ولی [[همنشینی]] با [[شیطان]] سبب میشود که به [[دعوت]] وی، [[حق]] را بر [[باطل]] [[تطبیق]] کند و در حالی که [[گمراه]] است، میپندارد که در راه صحیح گام برمیدارد و احتمال هم نمیدهد که به [[بیراهه]] میرود<ref>روض الجنان، ج۱۷، ص۱۷۲؛ المیزان، ج۱۸، ص۱۰۲.</ref>. [[قرآن]]، اینان را که هیچگونه هدایتپذیری ندارند، به کران و کورانی مانند کرده که هرگز نمیتوان صدایی را به آنان شنواند و راهی را به آنها نمایاند: {{متن قرآن|أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَمَنْ كَانَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«آیا تو ناشنوایان را میشنوانی یا نابینایان را و آن را که در گمراهی آشکاری است راهنمایی میکنی؟» سوره زخرف، آیه ۴۰.</ref><ref>التبیان، ج۹، ص۱۹۹-۲۰۰؛ المیزان، ج۱۸، ص۱۵۴.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
===[[تکذیب]]=== | ===[[تکذیب]]=== | ||
*اعراضکنندگان از [[ذکر]] به رویگردانی از آن بسنده نکرده و با صراحت آن را [[تکذیب]] میکنند: {{متن قرآن|وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ فَقَدْ كَذَّبُوا}}<ref>«و هیچ یادکرد تازهای از سوی (خداوند) بخشنده برای آنان نیامد مگر آنکه از آن رویگردان بودند به یقین (آن را) دروغ شمردند»؛ سوره شعراء، آیه ۵-۶.</ref><ref>فتح القدیر، ج۴، ص۱۱۰؛ کنزالدقائق، ج۹، ص۴۵۸.</ref>. برخی گفتهاند: این [[تکذیب]] نتیجه استمرار اعراض از یاد خداست<ref>المیزان، ج۱۵، ص۲۵۱؛ احسن الحدیث، ج۷، ص۳۳۰-۳۳۱.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *اعراضکنندگان از [[ذکر]] به رویگردانی از آن بسنده نکرده و با صراحت آن را [[تکذیب]] میکنند: {{متن قرآن|وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ فَقَدْ كَذَّبُوا}}<ref>«و هیچ یادکرد تازهای از سوی (خداوند) بخشنده برای آنان نیامد مگر آنکه از آن رویگردان بودند به یقین (آن را) دروغ شمردند»؛ سوره شعراء، آیه ۵-۶.</ref><ref>فتح القدیر، ج۴، ص۱۱۰؛ کنزالدقائق، ج۹، ص۴۵۸.</ref>. برخی گفتهاند: این [[تکذیب]] نتیجه استمرار اعراض از یاد خداست<ref>المیزان، ج۱۵، ص۲۵۱؛ احسن الحدیث، ج۷، ص۳۳۰-۳۳۱.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
===[[خسران]] و [[عذاب]] [[دوزخ]]=== | ===[[خسران]] و [[عذاب]] [[دوزخ]]=== | ||
*کسی که [[اموال]] و فرزندانش او را از [[یاد خدا]] مشغول کنند، از زیانکاران است: {{متن قرآن| وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! مبادا داراییها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند» سوره منافقون، آیه ۹.</ref> و کسانی که [[شیطان]] سبب میشود [[یاد خدا]] را فراموش کنند، [[حزب]] [[شیطان]] و همان زیانکاراناند: {{متن قرآن| أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«شیطان بر آنان چیرگی یافت و یادکرد خداوند را از یاد آنان برد، آنان حزب شیطانند، آگاه باشید که بیگمان حزب شیطان است که (گرویدگان به آن) زیانکارند» سوره مجادله، آیه ۱۹.</ref>، چون چنین کسانی [[ثواب]] بزرگ و [[ابدی]] [[آخرت]] را با [[خوشی]] زودگذر و ناپایدار [[دنیا]]، [[بهشت]] را با [[جهنم]] و [[هدایت]] را با هلاک مبادله کردهاند و این، خسارتی بس بزرگ است<ref>الکشاف، ج۴، ص۵۴۴؛ تفسیر بیضاوی، ج۵، ص۲۱۶؛ تفسیر قرطبی، ج۱۸، ص۳۰۶.</ref>. | *کسی که [[اموال]] و فرزندانش او را از [[یاد خدا]] مشغول کنند، از زیانکاران است: {{متن قرآن| وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! مبادا داراییها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند» سوره منافقون، آیه ۹.</ref> و کسانی که [[شیطان]] سبب میشود [[یاد خدا]] را فراموش کنند، [[حزب]] [[شیطان]] و همان زیانکاراناند: {{متن قرآن| أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«شیطان بر آنان چیرگی یافت و یادکرد خداوند را از یاد آنان برد، آنان حزب شیطانند، آگاه باشید که بیگمان حزب شیطان است که (گرویدگان به آن) زیانکارند» سوره مجادله، آیه ۱۹.</ref>، چون چنین کسانی [[ثواب]] بزرگ و [[ابدی]] [[آخرت]] را با [[خوشی]] زودگذر و ناپایدار [[دنیا]]، [[بهشت]] را با [[جهنم]] و [[هدایت]] را با هلاک مبادله کردهاند و این، خسارتی بس بزرگ است<ref>الکشاف، ج۴، ص۵۴۴؛ تفسیر بیضاوی، ج۵، ص۲۱۶؛ تفسیر قرطبی، ج۱۸، ص۳۰۶.</ref>. | ||
*در [[آخرت]] [[دوزخ]] به [[کافران]] عرضه میشود. سبب این [[عذاب]]، عدم [[تفکر]] و [[بینش]] صحیح [[کافران]] در [[دنیا]]، در نتیجه [[غافل]] شدن از [[ذکر خدا]] نیز نشنیدن [[حق]] است: {{متن قرآن|وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِلْكَافِرِينَ عَرْضًا الَّذِينَ كَانَتْ أَعْيُنُهُمْ فِي غِطَاءٍ عَنْ ذِكْرِي وَكَانُوا لَا يَسْتَطِيعُونَ سَمْعًا}}<ref>«و دوزخ را در آن روز به کافران چنان که باید مینمایانیم همان کسان که چشمهاشان از یاد من در پردهای بود و نمیتوانستند شنید» سوره کهف، آیه ۱۰۰-۱۰۱.</ref><ref>مجمع البیان، ج۶، ص۷۶۶؛ روح المعانی، ج۸، ص۳۶۵.</ref>، چنانکه پیامد رویگردانی از [[یاد خدا]] عذابی سخت و فزاینده است: {{متن قرآن|وَمَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذَابًا صَعَدًا}}<ref>«و هر کس از یاد پروردگارش روی گرداند او را به عذابی بسیار دشوار گمارد» سوره جن، آیه ۱۷.</ref><ref>نمونه، ج۲۵، ص۱۲۳.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر | *در [[آخرت]] [[دوزخ]] به [[کافران]] عرضه میشود. سبب این [[عذاب]]، عدم [[تفکر]] و [[بینش]] صحیح [[کافران]] در [[دنیا]]، در نتیجه [[غافل]] شدن از [[ذکر خدا]] نیز نشنیدن [[حق]] است: {{متن قرآن|وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِلْكَافِرِينَ عَرْضًا الَّذِينَ كَانَتْ أَعْيُنُهُمْ فِي غِطَاءٍ عَنْ ذِكْرِي وَكَانُوا لَا يَسْتَطِيعُونَ سَمْعًا}}<ref>«و دوزخ را در آن روز به کافران چنان که باید مینمایانیم همان کسان که چشمهاشان از یاد من در پردهای بود و نمیتوانستند شنید» سوره کهف، آیه ۱۰۰-۱۰۱.</ref><ref>مجمع البیان، ج۶، ص۷۶۶؛ روح المعانی، ج۸، ص۳۶۵.</ref>، چنانکه پیامد رویگردانی از [[یاد خدا]] عذابی سخت و فزاینده است: {{متن قرآن|وَمَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذَابًا صَعَدًا}}<ref>«و هر کس از یاد پروردگارش روی گرداند او را به عذابی بسیار دشوار گمارد» سوره جن، آیه ۱۷.</ref><ref>نمونه، ج۲۵، ص۱۲۳.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] ، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
==منابع== | ==منابع== |