تلاشهای پیامبر برای تعیین جانشین: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'لشکر اسامه' به 'لشکر اسامه'
جز (جایگزینی متن - 'ثنای الهی' به 'ثنای الهی') |
جز (جایگزینی متن - 'لشکر اسامه' به 'لشکر اسامه') |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
تأمل در چگونگی [[جامعه اسلامی]] آن روز و ترکیب [[جامعه]] [[مدینه]] و درنگریستن به [[جایگاه]] مولا{{ع}} میتواند در پاسخیابی برای این سؤال، کارآمد باشد. | تأمل در چگونگی [[جامعه اسلامی]] آن روز و ترکیب [[جامعه]] [[مدینه]] و درنگریستن به [[جایگاه]] مولا{{ع}} میتواند در پاسخیابی برای این سؤال، کارآمد باشد. | ||
در سالهای پایانی [[عمر]] [[پیامبر]]{{صل}} وابستگان بسیاری از سران [[شرک]] به اردوگاه [[مسلمانان]] وارد شدند. اینان "تازهمسلمان" هایی هستند کهایمان، در اعماق جانشان نفوذ نکرده است و به هیچ روی، حاضر نیستند [[رهبری]] مولا{{ع}} را بپذیرند. از سوی دیگر، کسانی از چهرههای موجه [[صحابیان]]، به هر انگیزهای، [[رهبری]] [[امام]]{{ع}} را به [[مصلحت]] نمیدانند و نگاشتن [[وصیت]] را خوش ندارند. کتابت [[وصیت]]، گو این که راه را بر توجیهها و بهانهها میبندد، اما در شرایط عادی، زمینه را برای تفرقههای داخلی و بگومگوها در درون اردوگاه [[اسلام]]، فراهم میسازد. | در سالهای پایانی [[عمر]] [[پیامبر]]{{صل}} وابستگان بسیاری از سران [[شرک]] به اردوگاه [[مسلمانان]] وارد شدند. اینان "تازهمسلمان" هایی هستند کهایمان، در اعماق جانشان نفوذ نکرده است و به هیچ روی، حاضر نیستند [[رهبری]] مولا{{ع}} را بپذیرند. از سوی دیگر، کسانی از چهرههای موجه [[صحابیان]]، به هر انگیزهای، [[رهبری]] [[امام]]{{ع}} را به [[مصلحت]] نمیدانند و نگاشتن [[وصیت]] را خوش ندارند. کتابت [[وصیت]]، گو این که راه را بر توجیهها و بهانهها میبندد، اما در شرایط عادی، زمینه را برای تفرقههای داخلی و بگومگوها در درون اردوگاه [[اسلام]]، فراهم میسازد. | ||
در آخرین لحظات [[عمر]] [[پیامبر]]{{صل}}، [[وصیت]]، زمینه پذیرش دارد. او [[پیشوایی]] است که پس از سالها [[تلاش]] در جهت استوارسازی پایههای [[آیین الهی]] خود، در آستانه [[رحلت]] قرار دارد. طبیعی است که برای [[آینده]] و [[آیین]] و [[امت]] خود، طرحی درافکنَد. اگر چهرههای به ظاهر موجه، جوسازی نکنند و [[آب]] را گلآلود نسازند، احتمال این که تازه به دوران رسیدهها چندان زمینه جولان نداشته باشند، بسیار است. بدینسان، [[پیامبر]]{{صل}} بر اصل [[وصیت]] و طرح کتابت آن، [[همت]] میگمارد و از سوی دیگر با [[فرمان]] سازماندهی [[لشکر | در آخرین لحظات [[عمر]] [[پیامبر]]{{صل}}، [[وصیت]]، زمینه پذیرش دارد. او [[پیشوایی]] است که پس از سالها [[تلاش]] در جهت استوارسازی پایههای [[آیین الهی]] خود، در آستانه [[رحلت]] قرار دارد. طبیعی است که برای [[آینده]] و [[آیین]] و [[امت]] خود، طرحی درافکنَد. اگر چهرههای به ظاهر موجه، جوسازی نکنند و [[آب]] را گلآلود نسازند، احتمال این که تازه به دوران رسیدهها چندان زمینه جولان نداشته باشند، بسیار است. بدینسان، [[پیامبر]]{{صل}} بر اصل [[وصیت]] و طرح کتابت آن، [[همت]] میگمارد و از سوی دیگر با [[فرمان]] سازماندهی [[لشکر اسامه]] میکوشد تا مدعیان و غوغاسالاران را از صحنه به دور سازد و بدینسان، زمینه را برای طرح نهایی مسئله فراهم آوَرَد. | ||
اما چرا [[پیامبر]]{{صل}} بدان پای نمیفشرَد و از فرصت باقیمانده، برای [[نوشتن]]، بهره نمیگیرد؟ درنگریستن به آنچه در آن جریان گفته شد، برای دستیابی به پاسخ، بسنده است؛ چرا که به گفته اندیشمندی استواراندیش: آنان با کلمه "هَجْر ([[هذیان]])" "استوارگویی" و "[[عصمت]]" را از [[پیامبر خدا]] زدودند<ref>معالم الفتن، ج ۱، ص ۲۶۳.</ref>. چنین است که به گفته [[ابن عباس]]: چون غوغا خوابید و آن سخن یاوه فرو نشست، گفتند: ای [[پیامبر خدا]]! آنچه را خواستی، بیاوریم؟ فرمود: "پس از آنچه گفتید؟!". یعنی: پس از متهم ساختن من به "هذیانگویی"، چه جای [[نوشتن]] و گفتن است؟! | اما چرا [[پیامبر]]{{صل}} بدان پای نمیفشرَد و از فرصت باقیمانده، برای [[نوشتن]]، بهره نمیگیرد؟ درنگریستن به آنچه در آن جریان گفته شد، برای دستیابی به پاسخ، بسنده است؛ چرا که به گفته اندیشمندی استواراندیش: آنان با کلمه "هَجْر ([[هذیان]])" "استوارگویی" و "[[عصمت]]" را از [[پیامبر خدا]] زدودند<ref>معالم الفتن، ج ۱، ص ۲۶۳.</ref>. چنین است که به گفته [[ابن عباس]]: چون غوغا خوابید و آن سخن یاوه فرو نشست، گفتند: ای [[پیامبر خدا]]! آنچه را خواستی، بیاوریم؟ فرمود: "پس از آنچه گفتید؟!". یعنی: پس از متهم ساختن من به "هذیانگویی"، چه جای [[نوشتن]] و گفتن است؟! | ||
این سخن و فضای به وجود آمده نشان میدهد که: | این سخن و فضای به وجود آمده نشان میدهد که: |