پرش به محتوا

امامت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'علیه ' به 'علیه ')
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
*از [[اصول دین]] و [[مذهب]] است به معنای [[ریاست]] [[عامه]] در [[امور دنیوی]] و [[اخروی]]<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 92.</ref>.
*از [[اصول دین]] و [[مذهب]] است به معنای [[ریاست]] [[عامه]] در [[امور دنیوی]] و [[اخروی]]<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۲.</ref>.
*بنابر معتقدات [[شیعه]]، [[امامت]]، [[استمرار نبوت]] است در همه جزئیات و کلیات و تنها تفاوت آن با [[نبوت]] این است که بر شخص [[امام]] [[وحی]] فرود نمی‌آید و [[نزول وحی]] پس از [[پیامبر]]{{صل}} پایان یافته است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 93.</ref>.
*بنابر معتقدات [[شیعه]]، [[امامت]]، [[استمرار نبوت]] است در همه جزئیات و کلیات و تنها تفاوت آن با [[نبوت]] این است که بر شخص [[امام]] [[وحی]] فرود نمی‌آید و [[نزول وحی]] پس از [[پیامبر]]{{صل}} پایان یافته است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۳.</ref>.
*[[امامت]] از گذر [[علم لدنی]] و [[الهام الهی]] و [[مصونیت]] از [[خطا]] و اشتباه و [[گناه]]، از [[آیین]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} پاسداری می‌کند و [[مصالح دینی]] و [[دنیوی]] [[مردم]] را محفوظ می‌دارد. [[تعالیم]] [[راستین]] آسمانی در روزگار پس از [[پیامبر]]{{صل}} تنها از این گذر به دست [[انسان]] می‌رسد و [[قرآن کریم]] و [[سنت پیامبر]] از این طریق [[تفسیر]] و [[تبیین]] می‌شود. [[شیعیان]] معتقدند که [[مقام امامت]] تنها به [[معصومین]] می‌رسد. [[متکلمان امامیه]] بر این [[اعتقاد]] دلایلی آورده‌اند؛ از جمله اینکه [[مردم]] از آن رو به [[امام]] محتاج‌اند، که [[معصوم]] نیستند و بدون او به [[خطا]] و اشتباه و [[گناه]] می‌لغزند. حال، اگر [[امام]]، [[معصوم]] نباشد، خود به [[امامی]] دیگر [[نیازمند]] است و این [[باطل]] است؛ زیرا مستلزم دور است. چون [[متکلمان امامیه]] این مدعا را ثابت می‌کنند، از آن نتیجه می‌گیرند که [[مردم]] را در [[انتخاب]] شخص [[امام]]، [[حق]] و سهمی نیست؛ زیرا او باید [[معصوم]] باشد و [[عصمت]] حالتی است [[باطنی]] و جز [[خداوند]] کسی از [[باطن]] [[انسان]] خبر ندارد و [[مردم]] توانِ آن ندارند که [[معصوم]] را از غیر [[معصوم]] بازشناسند<ref>بدایة المعارف الالهیة فی شرح عقائد الامامیه‌، ۱۰۰؛ فرهنگ معارف اسلامی‌، ۱/ ۲۸۵ و ۲۸۶.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 92-93.</ref>.
*[[امامت]] از گذر [[علم لدنی]] و [[الهام الهی]] و [[مصونیت]] از [[خطا]] و اشتباه و [[گناه]]، از [[آیین]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} پاسداری می‌کند و [[مصالح دینی]] و [[دنیوی]] [[مردم]] را محفوظ می‌دارد. [[تعالیم]] [[راستین]] آسمانی در روزگار پس از [[پیامبر]]{{صل}} تنها از این گذر به دست [[انسان]] می‌رسد و [[قرآن کریم]] و [[سنت پیامبر]] از این طریق [[تفسیر]] و [[تبیین]] می‌شود. [[شیعیان]] معتقدند که [[مقام امامت]] تنها به [[معصومین]] می‌رسد. [[متکلمان امامیه]] بر این [[اعتقاد]] دلایلی آورده‌اند؛ از جمله اینکه [[مردم]] از آن رو به [[امام]] محتاج‌اند، که [[معصوم]] نیستند و بدون او به [[خطا]] و اشتباه و [[گناه]] می‌لغزند. حال، اگر [[امام]]، [[معصوم]] نباشد، خود به [[امامی]] دیگر [[نیازمند]] است و این [[باطل]] است؛ زیرا مستلزم دور است. چون [[متکلمان امامیه]] این مدعا را ثابت می‌کنند، از آن نتیجه می‌گیرند که [[مردم]] را در [[انتخاب]] شخص [[امام]]، [[حق]] و سهمی نیست؛ زیرا او باید [[معصوم]] باشد و [[عصمت]] حالتی است [[باطنی]] و جز [[خداوند]] کسی از [[باطن]] [[انسان]] خبر ندارد و [[مردم]] توانِ آن ندارند که [[معصوم]] را از غیر [[معصوم]] بازشناسند<ref>بدایة المعارف الالهیة فی شرح عقائد الامامیه‌، ۱۰۰؛ فرهنگ معارف اسلامی‌، ۱/ ۲۸۵ و ۲۸۶.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۲-۹۳.</ref>.
*بدین‌سان، [[امامت]] همانند [[نبوت]] محتاج [[نص]] [[خداوند]] است و این [[نص]] یا به واسطه [[پیامبر]] تحقق می‌یابد و او به صراحت [[امام]] را معرفی می‌کند و یا به واسطه [[امامی]] که خود [[منصوب]] به [[نص]] است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 93.</ref>.
*بدین‌سان، [[امامت]] همانند [[نبوت]] محتاج [[نص]] [[خداوند]] است و این [[نص]] یا به واسطه [[پیامبر]] تحقق می‌یابد و او به صراحت [[امام]] را معرفی می‌کند و یا به واسطه [[امامی]] که خود [[منصوب]] به [[نص]] است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۳.</ref>.
*[[متکلمان امامیه]] از راه‌های متعدد، [[لزوم]] [[امامت]] را اثبات می‌کنند. مهم‌ترین راه همان است که از گذر آن [[لزوم]] [[نبوت]] را اثبات می‌کنند بدین گونه که: [[امامت]]، [[لطف]] است و ترک [[لطف]]، نقض غرض است و نقض غرض از [[خدای حکیم]] سر نمی‌زند. غرض [[حکیم]] جز به آنچه راجح است، تعلق نمی‌یابد و راجح این است که [[انسان]] کاملی- با ویژگی‌هایی همانند [[عصمت]]، [[عدالت]]، [[دانایی]] و [[آگاهی]]- میان [[آدمیان]] باشد و آنان را به سوی کمال راه نماید. افزون بر [[دلایل]] [[کلامی]]، [[دلایل]] [[فلسفی]] و [[نقلی]] نیز بر [[ضرورت امامت]] [[گواهی]] می‌دهند؛ چنان که ابن سینا در شفا از راه [[فلسفی]] برای اثبات این مدعا بهره جسته است. در [[قرآن کریم]] نیز آیاتی‌ روشن به چشم می‌آیند که بنابر آنها هر [[قوم]] و امتی را [[راهنما]] و [[امامی]] بایسته است<ref>{{متن قرآن|اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ كُلُّ أُنثَى وَمَا تَغِيضُ الأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ وَكُلُّ شَيْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ}}؛ سوره رعد، آیه ۸؛ {{متن قرآن|وَمَا يَسْتَوِي الأَحْيَاء وَلا الأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَن يَشَاء وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ}}؛ سوره فاطر، آیه ۲۲.</ref>. نیز آیاتی از [[قرآن]] درباره ماجرای [[نصب امام علی]]{{ع}} به [[امامت]] نازل شده‌اند<ref>{{متن قرآن|حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالأَزْلامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ }}؛ سوره مائده، آیه ۳ و {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}؛ آیه ۶۷.</ref> [[احادیث]] نیز در این باره فراوان‌اند. از آن جمله است روایتی که [[شیعه]] و [[سنی]] [[نقل]] کرده‌اند: "هر کس بمیرد و [[امام زمان]] خویش را نشناسد، به حال [[جاهلیت]] مرده است"<ref>موسوعة الامام المهدی‌، ۹؛ دلائل الصدق‌، ۲/ ۶؛ الغدیر، ۱۰/ ۳۵۹ و ۳۶۰ به نقل از بدایة المعارف الالهیه‌، ۲/ ۱۷.</ref> همچنین است [[حدیث]] مشهور [[ثقلین]] و نظائر آن<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 93-94.</ref>.
*[[متکلمان امامیه]] از راه‌های متعدد، [[لزوم]] [[امامت]] را اثبات می‌کنند. مهم‌ترین راه همان است که از گذر آن [[لزوم]] [[نبوت]] را اثبات می‌کنند بدین گونه که: [[امامت]]، [[لطف]] است و ترک [[لطف]]، نقض غرض است و نقض غرض از [[خدای حکیم]] سر نمی‌زند. غرض [[حکیم]] جز به آنچه راجح است، تعلق نمی‌یابد و راجح این است که [[انسان]] کاملی- با ویژگی‌هایی همانند [[عصمت]]، [[عدالت]]، [[دانایی]] و [[آگاهی]]- میان [[آدمیان]] باشد و آنان را به سوی کمال راه نماید. افزون بر [[دلایل]] [[کلامی]]، [[دلایل]] [[فلسفی]] و [[نقلی]] نیز بر [[ضرورت امامت]] [[گواهی]] می‌دهند؛ چنان که ابن سینا در شفا از راه [[فلسفی]] برای اثبات این مدعا بهره جسته است. در [[قرآن کریم]] نیز آیاتی‌ روشن به چشم می‌آیند که بنابر آنها هر [[قوم]] و امتی را [[راهنما]] و [[امامی]] بایسته است{{متن قرآن|اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثَى وَمَا تَغِيضُ الْأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ وَكُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدَارٍ}}<ref>«و خداوند می‌داند که هر مادینه چه در شکم دارد و بچّه‌دان‌ها چه می‌کاهند و چه می‌افزایند و هر چیز نزد او اندازه‌ای دارد» سوره رعد، آیه۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشَاءُ وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ}}<ref>«و زندگان و مردگان برابر نیستند؛ بی‌گمان خداوند به هر که خواهد، می‌شنواند و تو، به آن کسان که در گورهایند نمی‌توانی شنواند» سوره فاطر، آیه ۲۲.</ref>.
*نیز آیاتی از [[قرآن]] درباره ماجرای [[نصب امام علی]]{{ع}} به [[امامت]] نازل شده‌اند{{متن قرآن|حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد و مرده با خفگی و مرده با ضربه و مرده با افتادن از بلندی و مرده از شاخ زدن حیوان دیگر و آنچه درندگان نیم‌خور کرده باشند- جز آن را که (تا زنده است) ذبح کرده‌اید- و آنچه بر روی سنگ‌های مقدّس (برای بت‌ها) قربانی شود و آنچه با تیرهای بخت‌آزمایی قسمت کنید (خوردن گوشت همه اینها) بر شما حرام و آنها (همه) گناه است؛ امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم پس، هر که در قحطی و گرسنگی ناگزیر (از خوردن گوشت حرام) شود بی‌آنکه گراینده به گناه باشد بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مائده، آیه۳.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر!  آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه۶۷.</ref>.
*[[احادیث]] نیز در این باره فراوان‌اند. از آن جمله است روایتی که [[شیعه]] و [[سنی]] [[نقل]] کرده‌اند: "هر کس بمیرد و [[امام زمان]] خویش را نشناسد، به حال [[جاهلیت]] مرده است"<ref>موسوعة الامام المهدی‌، ۹؛ دلائل الصدق‌، ۲/ ۶؛ الغدیر، ۱۰/ ۳۵۹ و ۳۶۰ به نقل از بدایة المعارف الالهیه‌، ۲/ ۱۷.</ref> همچنین است [[حدیث]] مشهور [[ثقلین]] و نظائر آن<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۳-۹۴.</ref>.
 
==[[تبیین]] [[دلیل]] [[اثبات امامت]] بر مبنای [[حکمت الهی]]==
*بر مبنای اقتضاء [[حکمت الهی]]، مفهوم [[قاعده لطف]] به طور کلی این است که [[خداوند حکیم]] که [[بندگان]] را برای [[رسیدن به کمال]] [[دینی]] و [[مقام]] برجسته [[انسانی]] [[خلق]] کرده، بنا بر [[حکمت]] بالغه‌اش، عقلاً می‌باید ابزارکمال را در [[اختیار]] آنان قرار دهد؛ چنان‌که اگر بزرگی، عدّه‌ای را به منزل خود [[دعوت]] کند و بداند تا زمانی که شرایط خاصّی برای آنها مهیّا نشود نمی‌توانند به میهمانی بیایند، پس لازم است ابزار و شرایط آمدن آنان را نیز فراهم کند تا با [[اختیار]] خود به میهمانی بیایند. به این ترتیب، [[نامه]] [[دعوت]] و تعریف و [[تمجید]] آن بزرگ از محبّت‌هایی که راجع به میهمانی به مدعوان [[وعده]] می‌دهد، مصداق [[لطف]] مقرِّب است و [[نوشتن]] آدرس و فرستادن [[غلام]] خود برای آوردن ایشان، مصداق [[لطف]] محصِّل است<ref>عبارت مرحوم سید مرتضی در تبیین برهان لطف چنین است {{عربی|الذی یدل علی ذلک: أن أحدنا لو دعا غیره الی طعامه و تأهب لحضوره ذلک الطعام و غرضه المقصود نفع المدعو- و ان کانت للداعی فی ذلک مسره فعلی سبیل التبع للغرض الأول- و فرضنا أنه یعلم أو یغلب فی ظنه أنه متی تبسم فی وجهه أو کلمه باللطیف من الکلام أو أنفد إلیه ابنه و ما أشبه ذلک - مما لا مشقه علیه فیه و لاشیء من الکلفه - حضر و لم یتأخر، و أنه متی لم یفعل معه ذلک لم یحضر علی وجه من الوجوه، وجبت علیه متی استمر علی ارادته منه الحضور و لم یرجع عنها أن یفعل ذلک الذی علم أن الحضور لایقع الامعه، و متی لم یفعله استحق الذم، کما یستحق الذم لو أغلق الباب دونه (و لهذا قالوا: إن منع اللطف کمنع التمکین فی القبح و استحقاق الذم. و هذه الجمله تقتضی وجوب اللطف] علیه تعالی، لأن العله واحده}}. (الذخیره فی علم الکلام (ط. مؤسسه النشر الإسلامی، ۱۴۱۱ ه.ق.)، ص۱۹۱).</ref>.
*نتیجه آنکه: [[لطف]]، از جمله نمودهای [[رحمت]] و از [[صفات فعل]] [[الهی]] است که [[خداوند]] بر خود [[واجب]] نموده است آن را بر [[بندگان]] مبذول دارد. جریان [[لطف الهی]] به صورت‌های مختلف محقّق می‌گردد. مسئله [[بعثت]] [[انبیاء]]{{عم}} [[ارسال رسل]] و انزال [[کتب آسمانی]] و [[ارائه معجزات]] و [[تشریع]] [[ادیان]] و مقرر داشتن [[تکالیف]] بر مبنای [[مصالح]] [[بندگان]]، از جمله مظاهر [[لطف الهی]] است. بر همین اساس [[نصب]] [[وصیّ]] و [[امام]] بعد از [[پیامبران]]{{عم}}، و همچنین [[ضرورت تشکیل حکومت]] [[دینی]] به [[رهبری امام]] [[معصوم]]، و نیز فراهم کردن [[اسباب هدایت]] عام برای [[امت]] نیز از دیگر جلوه‌های [[لطف خداوند]] است.
*[[برهان]] در مورد [[قاعده لطف]] به اقتضاء [[حکمت الهی]]، با بیان‌های گوناگونی مطرح شده است. حدّ وسط در همه این [[براهین]]، [[حکمت]] باری [[متعال]] است.
*شکل منطقی [[برهان]] به این صورت است که:
#[[هدف]] از [[خلقت انسان]]، [[عبادت]] [[خداوند]] و [[معرفت]] [[پروردگار]] و رسیدن به مرتبه [[یقین]] در [[ایمان]] است (صغری)؛
#برای تحصیل [[عبادت]] [[پروردگار]] (و آثار آن)، [[نصب]] [[حجج الهی]] (اعم از [[رسولان الهی]] و [[ائمه هدی]]{{عم}}) ضروری است (کبری)؛
*نتیجه حاصله از این [[قیاس]] آنکه: برای رسیدن [[انسان]] به [[هدف]] از خلقتش (که [[ضرورت]] [[حکمت الهی]] است)، [[نصب]] [[حجج الهی]]{{عم}} از سوی [[خداوند]] ضروری است.
*برای تحقّق چنین هدفی که لازمه [[حکمت الهی]] است، وجود دائمی [[حجج الهی]]{{عم}} در همه زمان‌ها و مکان‌ها ضروری است<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۱۶۱-۱۶۲.</ref>.
 
==[[امامت]] در [[فرهنگ]] اصطلاحات [[علم کلام]]==
==[[امامت]] در [[فرهنگ]] اصطلاحات [[علم کلام]]==
*کلمه "[[پیشوا]]" در [[زبان فارسی]]، ترجمه تحت‌اللفظی کلمه "[[امام]]" است. در [[عربی]] کلمه "[[امام]]" یا "[[پیشوا]]" مفهوم مقدسی ندارد. [[پیشوا]]، یعنی کسی که پیشرو است و عده‌ای تابع و پیرو او هستند؛ اعم از آنکه آن [[پیشوا]] [[عادل]] باشد یا [[باطل]] و [[گمراه]]. [[قرآن کریم]] کلمه [[امام]] را در هر دو مورد به کار برده است. در یک‌جا می‌فرماید: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref>؛ و در جای دیگر می‌‌فرماید: {{متن قرآن|أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ}}<ref>«و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم  که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا می‌خوانند» سوره قصص، آیه ۴۱.</ref>. مورد اول در مورد [[پیشوایان]] به [[حق]] است و مورد دوم در مورد [[رهبران]] [[کافر]] و [[گمراه]]<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۵.</ref>.
*کلمه "[[پیشوا]]" در [[زبان فارسی]]، ترجمه تحت‌اللفظی کلمه "[[امام]]" است. در [[عربی]] کلمه "[[امام]]" یا "[[پیشوا]]" مفهوم مقدسی ندارد. [[پیشوا]]، یعنی کسی که پیشرو است و عده‌ای تابع و پیرو او هستند؛ اعم از آنکه آن [[پیشوا]] [[عادل]] باشد یا [[باطل]] و [[گمراه]]. [[قرآن کریم]] کلمه [[امام]] را در هر دو مورد به کار برده است. در یک‌جا می‌فرماید: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref>؛ و در جای دیگر می‌‌فرماید: {{متن قرآن|أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ}}<ref>«و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم  که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا می‌خوانند» سوره قصص، آیه ۴۱.</ref>. مورد اول در مورد [[پیشوایان]] به [[حق]] است و مورد دوم در مورد [[رهبران]] [[کافر]] و [[گمراه]]<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۵.</ref>.
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش