چرا حضرت مسیح تاکنون زنده مانده است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'امامی' به 'امامی'
جز (جایگزینی متن - 'متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''مهدویت''' مراجعه شود' به 'متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسش‌های وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.')
جز (جایگزینی متن - 'امامی' به 'امامی')
خط ۲۸: خط ۲۸:
[[پرونده:151931.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حیدر کامل]]]]
[[پرونده:151931.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حیدر کامل]]]]
::::::آقای '''[[حیدر کامل ]]'''، در کتاب ''«[[دجال آخرالزمان (کتاب)|دجال آخرالزمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[حیدر کامل ]]'''، در کتاب ''«[[دجال آخرالزمان (کتاب)|دجال آخرالزمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«سبب این امر، [[تصدیق]] [[نبوت]] [[سید]] اُمیین، [[حضرت محمد]]{{صل}}، خاتم [[پیامبران]] و [[رسول]] [[پروردگار]] عالمیان و نیز [[آشکار]] ساختن [[دعوت]] [[باطنی]] که به [[عیسی بن مریم]]{{ع}} منتسب می‌نمایند، است. همچنین با نمازی که پشت سر [[امام مهدی]]{{ع}} می‌خوانند، ایشان را [[تأیید]] و [[مردم]] را [[دعوت]] به [[دین]] محمدی که او [[امام]] آن است، می‌نماید. پس بقای [[حضرت مهدی]]{{ع}} اصل بوده و بقای آن دو، فرع بر بقای ایشان است. بقای دو فرع، بدون بقای اصل آنها درست نیست و اگر این گونه بود، وجود مسبب نیز بدون سبب جایز بود و این عقلاً محال است. اینکه ما گفتیم بقای [[حضرت مهدی]]{{ع}} برای بقای آن دو اصل است، به این سبب است که وجود [[حضرت عیسی]]{{ع}} به صورت انفرادی و بدون جهت [[یاری]] کردن [[شریعت]] [[اسلام]] و بدون [[تأیید]] نمودن [[امام]]{{ع}}، درست نیست؛ زیرا اگر چنین چیزی صحیح بود، به لحاظ [[دولت]] و [[دعوت]] مستقل می‌بود و این موجب ابطال [[دعوت]] او می‌شد؛ زیرا در حالی که باید تابع باشد، مورد [[تبعیت]] قرار می‌گرفت و در حالی که بنا بود فرع باشد، اصل قرار می‌گرفت؛ در حالی که [[پیامبر]]{{صل}} فرمودند: ‌{{عربی|"لَا نَبِيَّ بَعْدِي"}}<ref>پیامبری بعد از من نیست.</ref>. و فرمودند: "آنچه [[خدا]] به وسیله من [[حلال]] کرده تا [[روز قیامت]] [[حلال]] و آنچه به وسیله من [[حرام]] گرانیده تا [[روز قیامت]] [[حرام]] است. پس به ناچار [[پیامبر]]{{صل}} باید [[یار]]، مددکار و [[تصدیق]] کننده‌ای داشته باشد و اگر [[یار]]، مددکار و [[تصدیق]] کننده‌ای نیابد وجود او تأثیری نخواهد گذاشت. از این رو ثابت می‌شود که [[حضرت مهدی]]{{ع}} اصل برای وجود [[حضرت عیسی]]{{ع}} و [[دعوت]] محمدی است و نیز ثابت می‌گردد که وجود [[دجال]] [[ملعون]] در [[آخرالزمان]] درست نبوده و برای [[امت اسلامی]]، [[امامی]] (جز [[حضرت مهدی]]{{ع}}) که [[مرجع]] [[مردم]] باشد و وزیری که به آن نیازمند باشند، وجود ندارد"<ref>‌{{عربی|" الْحَلَالُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ عَلَى لِسَانِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ الْحَرَامُ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَى لِسَانِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا بُدَّ مِنْ أَنْ يَكُونَ لَهُ عَوْناً وَ نَاصِراً وَ مُصَدِّقاً وَ إِذَا لَمْ يَجِدْ مَنْ يَكُونُ لَهُ عَوْناً وَ مُصَدِّقاً لَمْ يَكُنْ لِوُجُودِهِ تَأْثِيرٌ فَثَبَتَ أَنَّ وُجُودَ الْمَهْدِيِّ{{ع}} أَصْلٌ لِوُجُودِهِ وَ كَذَلِكَ الدَّجَّالُ اللَّعِينُ لَا يَصِحُّ وُجُودُهُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ وَ لَا يَكُونُ لِلْأُمَّةِ إِمَامٌ يَرْجِعُونَ إِلَيْهِ وَ وَزِيرٌ يُعَوِّلُونَ عَلَيْهِ "}}؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۰۱.</ref>»<ref>[[حیدر کامل]]، [[دجال آخرالزمان (کتاب)|دجال آخرالزمان]]، ص 210 -211.</ref>.
::::::«سبب این امر، [[تصدیق]] [[نبوت]] [[سید]] اُمیین، [[حضرت محمد]]{{صل}}، خاتم [[پیامبران]] و [[رسول]] [[پروردگار]] عالمیان و نیز [[آشکار]] ساختن [[دعوت]] [[باطنی]] که به [[عیسی بن مریم]]{{ع}} منتسب می‌نمایند، است. همچنین با نمازی که پشت سر [[امام مهدی]]{{ع}} می‌خوانند، ایشان را [[تأیید]] و [[مردم]] را [[دعوت]] به [[دین]] محمدی که او [[امام]] آن است، می‌نماید. پس بقای [[حضرت مهدی]]{{ع}} اصل بوده و بقای آن دو، فرع بر بقای ایشان است. بقای دو فرع، بدون بقای اصل آنها درست نیست و اگر این گونه بود، وجود مسبب نیز بدون سبب جایز بود و این عقلاً محال است. اینکه ما گفتیم بقای [[حضرت مهدی]]{{ع}} برای بقای آن دو اصل است، به این سبب است که وجود [[حضرت عیسی]]{{ع}} به صورت انفرادی و بدون جهت [[یاری]] کردن [[شریعت]] [[اسلام]] و بدون [[تأیید]] نمودن [[امام]]{{ع}}، درست نیست؛ زیرا اگر چنین چیزی صحیح بود، به لحاظ [[دولت]] و [[دعوت]] مستقل می‌بود و این موجب ابطال [[دعوت]] او می‌شد؛ زیرا در حالی که باید تابع باشد، مورد [[تبعیت]] قرار می‌گرفت و در حالی که بنا بود فرع باشد، اصل قرار می‌گرفت؛ در حالی که [[پیامبر]]{{صل}} فرمودند: ‌{{عربی|"لَا نَبِيَّ بَعْدِي"}}<ref>پیامبری بعد از من نیست.</ref>. و فرمودند: "آنچه [[خدا]] به وسیله من [[حلال]] کرده تا [[روز قیامت]] [[حلال]] و آنچه به وسیله من [[حرام]] گرانیده تا [[روز قیامت]] [[حرام]] است. پس به ناچار [[پیامبر]]{{صل}} باید [[یار]]، مددکار و [[تصدیق]] کننده‌ای داشته باشد و اگر [[یار]]، مددکار و [[تصدیق]] کننده‌ای نیابد وجود او تأثیری نخواهد گذاشت. از این رو ثابت می‌شود که [[حضرت مهدی]]{{ع}} اصل برای وجود [[حضرت عیسی]]{{ع}} و [[دعوت]] محمدی است و نیز ثابت می‌گردد که وجود [[دجال]] [[ملعون]] در [[آخرالزمان]] درست نبوده و برای [[امت اسلامی]]، امامی (جز [[حضرت مهدی]]{{ع}}) که [[مرجع]] [[مردم]] باشد و وزیری که به آن نیازمند باشند، وجود ندارد"<ref>‌{{عربی|" الْحَلَالُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ عَلَى لِسَانِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ الْحَرَامُ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَى لِسَانِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا بُدَّ مِنْ أَنْ يَكُونَ لَهُ عَوْناً وَ نَاصِراً وَ مُصَدِّقاً وَ إِذَا لَمْ يَجِدْ مَنْ يَكُونُ لَهُ عَوْناً وَ مُصَدِّقاً لَمْ يَكُنْ لِوُجُودِهِ تَأْثِيرٌ فَثَبَتَ أَنَّ وُجُودَ الْمَهْدِيِّ{{ع}} أَصْلٌ لِوُجُودِهِ وَ كَذَلِكَ الدَّجَّالُ اللَّعِينُ لَا يَصِحُّ وُجُودُهُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ وَ لَا يَكُونُ لِلْأُمَّةِ إِمَامٌ يَرْجِعُونَ إِلَيْهِ وَ وَزِيرٌ يُعَوِّلُونَ عَلَيْهِ "}}؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۰۱.</ref>»<ref>[[حیدر کامل]]، [[دجال آخرالزمان (کتاب)|دجال آخرالزمان]]، ص 210 -211.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش