شجاعت در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - ' بدست ' به ' بهدست '
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' بدست ' به ' بهدست ') |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
*از اینرو، هرکس [[قوّت]] قلبش را در محلّی ناشایست- که عاقلان روزگار آن را تأیید نمیکنند- به کار برد، او را متهوَّر وکارش را متهوِّرانه میخوانند؛ چونان کسی که بدون [[سلاح]] به شیری خشمگین نزدیک شود، و یا بدون آنکه علتّی شرعی و یا [[عقلانی]] در میان باشد، با دست خالی به میدان [[دشمن]] بشتابد؛ پرواضح است که این گونه عمل را، نه [[شرع]] تأیید مینماید و نه [[عقل]] صحیح میشمارد: {{متن قرآن|وَأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و در راه خداوند هزینه کنید و با دست خویش خود را به نابودی نیفکنید و نیکوکار باشید که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره بقره، آیه ۱۹۵.</ref>. از اینرو، تهوّر فعلی [[ناپسند]] بوده در شمار صفات حسنه قرار نمیگیرد تا مرتبهای از مراتب [[شجاعت]] برشمرده شود. آری! آنکس که از [[شجاعت]] بیبهره است، از بسیاری از نعمتهای دیگر - همچون امکان [[امر به معروف و نهی از منکر]]، و [[جهاد]] در [[راه خدا]] - باز میماند؛ و بسیاری از ننگها و آنچه در نتیجه بی شخصیّتی و [[سست]] شخصیّتی حاصل میشود را میپذیرد؛ از اینرو میتوان این صفت را در شمار [[برترین]] [[فضائل]] قرار داد؛ و محرومیّت از آن را در شمار بدترین رذائل دانست<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۰۳.</ref>. | *از اینرو، هرکس [[قوّت]] قلبش را در محلّی ناشایست- که عاقلان روزگار آن را تأیید نمیکنند- به کار برد، او را متهوَّر وکارش را متهوِّرانه میخوانند؛ چونان کسی که بدون [[سلاح]] به شیری خشمگین نزدیک شود، و یا بدون آنکه علتّی شرعی و یا [[عقلانی]] در میان باشد، با دست خالی به میدان [[دشمن]] بشتابد؛ پرواضح است که این گونه عمل را، نه [[شرع]] تأیید مینماید و نه [[عقل]] صحیح میشمارد: {{متن قرآن|وَأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و در راه خداوند هزینه کنید و با دست خویش خود را به نابودی نیفکنید و نیکوکار باشید که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره بقره، آیه ۱۹۵.</ref>. از اینرو، تهوّر فعلی [[ناپسند]] بوده در شمار صفات حسنه قرار نمیگیرد تا مرتبهای از مراتب [[شجاعت]] برشمرده شود. آری! آنکس که از [[شجاعت]] بیبهره است، از بسیاری از نعمتهای دیگر - همچون امکان [[امر به معروف و نهی از منکر]]، و [[جهاد]] در [[راه خدا]] - باز میماند؛ و بسیاری از ننگها و آنچه در نتیجه بی شخصیّتی و [[سست]] شخصیّتی حاصل میشود را میپذیرد؛ از اینرو میتوان این صفت را در شمار [[برترین]] [[فضائل]] قرار داد؛ و محرومیّت از آن را در شمار بدترین رذائل دانست<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۰۳.</ref>. | ||
*متهوّر امّا، نه تنها [[نعمت]] [[ثبات]] را در غیر محلّ آن به کار برده است- و از اینرو به [[کفران نعمت]] پرداخته -، که خود و دیگران را در مهلکه نهاده [[مفاسد]] بسیاری پدید میآورد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۰۳.</ref>. | *متهوّر امّا، نه تنها [[نعمت]] [[ثبات]] را در غیر محلّ آن به کار برده است- و از اینرو به [[کفران نعمت]] پرداخته -، که خود و دیگران را در مهلکه نهاده [[مفاسد]] بسیاری پدید میآورد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۰۳.</ref>. | ||
*امروزه [[اخبار]] بسیاری درباره برخی از [[یاران]] [[اهل بیت]]{{عم}} | *امروزه [[اخبار]] بسیاری درباره برخی از [[یاران]] [[اهل بیت]]{{عم}} بهدست داریم، که تهوّر ورزیده [[اسرار]] آنان را افشا مینمودهاند؛ و میدانیم که اینان بسختی در [[روایات]] مذمّت شده حتّی به [[لعن]] [[ائمه هدی]]{{عم}} نیز دچار شدهاند. آنچه آنان انجام میدادند، در شمار نمونههای روشن تهوّر - ونه [[شجاعت]] - بوده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۰۳.</ref>. | ||
==مراتب [[شجاعت]]== | ==مراتب [[شجاعت]]== |