|
|
خط ۳۳: |
خط ۳۳: |
| *این نکته مهم، در [[آیات]] مختلف [[قرآن]]، با تعابیر گوناگون مطرح شده است. مثلاً [[جبرائیل]]، از [[عالم ملکوت]] [[فرامین الهی]] را به [[عالم مُلک]] نازل کرد؛ ولی این [[فرامین]] از طریق [[پیامبر]]{{صل}}، به عنوان یک [[انسان]]، به گوش [[مردم]] رسید؛ چنانکه [[خداوند]] درباره [[رسول اکرم]]{{صل}} میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى}}<ref>«بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم» سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref>. | | *این نکته مهم، در [[آیات]] مختلف [[قرآن]]، با تعابیر گوناگون مطرح شده است. مثلاً [[جبرائیل]]، از [[عالم ملکوت]] [[فرامین الهی]] را به [[عالم مُلک]] نازل کرد؛ ولی این [[فرامین]] از طریق [[پیامبر]]{{صل}}، به عنوان یک [[انسان]]، به گوش [[مردم]] رسید؛ چنانکه [[خداوند]] درباره [[رسول اکرم]]{{صل}} میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى}}<ref>«بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم» سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref>. |
| *همچنین [[خداوند]] درباره سایر [[انبیاء الهی]]{{عم}} نیز بر این نکته تأکید مینماید که آنان انسانهایی مثل [[مردم]] عادّی بودند که در کوچه و بازار رفت و آمد داشتند و کار میکردند و [[زندگی]] خود را به طور متعارف اداره مینمودند: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ}}<ref>«و پیش از تو پیامبران را نفرستادیم مگر آنکه بیگمان آنان خوراک میخورند و در بازارها راه میرفتند» سوره فرقان، آیه ۲۰.</ref><ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۳۸۱-۳۸۲.</ref>. | | *همچنین [[خداوند]] درباره سایر [[انبیاء الهی]]{{عم}} نیز بر این نکته تأکید مینماید که آنان انسانهایی مثل [[مردم]] عادّی بودند که در کوچه و بازار رفت و آمد داشتند و کار میکردند و [[زندگی]] خود را به طور متعارف اداره مینمودند: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ}}<ref>«و پیش از تو پیامبران را نفرستادیم مگر آنکه بیگمان آنان خوراک میخورند و در بازارها راه میرفتند» سوره فرقان، آیه ۲۰.</ref><ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۳۸۱-۳۸۲.</ref>. |
|
| |
| ==[[ضرورت]] [[تعیین]] [[اسوه]] در بین [[مردم]] و آثار آن==
| |
| *[[خداوند]] [[رسولان]] خود را در [[ابلاغ]] [[شریعت]]، در مراحل مختلف تضمین نموده است؛ مرحله اوّل، [[مقام]] تلقّی [[وحی]]{{متن قرآن|إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا}}<ref> «جز فرستادهای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی میگمارد تا معلوم دارد که رسالتهای پروردگارشان را رساندهاند؛ و (خداوند) آنچه را نزد آنهاست، از همه سو فرا میگیرد و شمار هر چیز را دارد» سوره جن، آیه ۲۷-۲۸.</ref>، دوم [[حفظ]] آن{{متن قرآن|سَنُقْرِئُكَ فَلَا تَنْسَى}}<ref> «زودا که تو را خواندن (قرآن) آموزیم و دیگر از یاد نمیبری» سوره اعلی، آیه ۶.</ref> و سوم مرحله [[تبیین]] نظری{{متن قرآن|لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ}}<ref> «زبانت را به (خواندن) آن مگردان تا در (کار) آن شتاب کنی گردآوری و خواندن آن با ماست پس چون بخوانیمش، از خواندن آن پیروی کن سپس شرح آن (نیز) با ماست» سوره قیامه، آیه ۱۶-۱۹.</ref> [[وحی]] است.
| |
| *مرحله مهمّ دیگر، مرحله [[تبیین]] عملی [[دین]] است که آن نیز مورد ضمانت [[الهی]] است؛ زیرا اگر قول [[پیامبران]]{{عم}} برای [[مردم]] [[حجّت]] است و مبیّن [[دین]] میباشد، [[منش]] [[زندگی]] ایشان نیز بر همین منوال بوده است؛ [[سیره انبیاء]]{{عم}} در امور [[خانوادگی]] و [[اجتماعی]]، در قالبهای داخلی و خارجی و رابطه با [[همسر]] و [[فرزندان]] و یا گروههای مختلف [[مردم]]، اعمّ از عامی و عالم و [[فقیر]] و متموّل، همگی [[سیره عملی]] [[اولیاء الهی]]{{عم}} محسوب میگردد و پرده از [[احکام دین]] برمیدارد. در این بخش، [[ضرورت]] [[تعیین]] [[اسوه]] برای [[مردم]] و ضمانت [[الهی]] او برای [[تبیین]] عملی [[دین]] بررسی میشود<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۳۸۲-۳۸۳.</ref>.
| |
| ===گفتار اوّل: [[ضرورت]] وجود [[اسوه]] [[معصوم]] در میان [[مردم]]===
| |
| *بنا بر نتایجی که از [[برهان لطف]] به دست آمد، [[انبیاء الهی]] و اوصیای آنها{{عم}} باید در همه جهاتی که به [[هدایت عمومی]] [[مردم]] باز میگردد، [[معصوم]] باشند. چنانکه اشاره شد، چون قول آنها در [[تعلیم]] و یا [[تبیین]] برای دیگران [[حجّت]] است، پس در تلقّی و [[حفظ]] و بازگو کردن [[کلام]] [[وحی]] نیز باید [[معصوم]] باشند. از سوی دیگر، چون [[خداوند]] [[امر]] به [[اقتدا]] به آنها نموده، بنابراین ایشان در [[مقام عمل]] نیز [[معصوم]] بوده و فعل آنها مبیّن [[دستورات]] [[دینی]] است.
| |
| *[[حکمت]] دقیقی که در این قاعده وجود دارد، برخواسته از [[فلسفه]] [[نبوّت]] است؛ که باید [[احکام الهی]] را بشری مثل سایر [[انسانها]] [[ابلاغ]] نماید و او خود پیش از دیگران عامل به آنها باشد؛ تا از یک سو [[اسوه]] دیگران در عمل به [[شریعت الهی]] باشد و از سوی دیگر، سؤالات و موانعی را که [[امّت]] در هنگام عمل به [[احکام]] [[مبتلا]] میشوند، به صورت عملی و نظری پاسخ دهد. مثلاً [[پیامبر اکرم]]{{صل}} میتوانست در هنگام سفر، به [[اذن الهی]] به شکلی [[خارقالعاده]] طیّ طریق کند و راه طولانی را در چشم به هم زدنی [[طی]] نماید، ولی ایشان مثل [[مردم]] عادّی حرکت مینمود تا [[احکام]] [[سفر]]، از [[نماز]] قصر گرفته تا محدوده [[افطار]] [[روزه]] و سایر امور را بیان نماید<ref>رسول خدا{{صل}} بعد از انجام نماز با جزئیّات آن، فرمود: {{متن حدیث|صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي}} (متشابه القرآن و مختلفه (ط. بیدار، ۱۳۶۹ ه.ق.)، ج۲، ص۱۷۰).</ref>.
| |
| *همچنین ایشان میتوانست در هنگام [[جنگ]]، با [[ولایتی]] که بر [[ملک]] و [[ملکوت]] دارد، از [[نیروهای غیبی]] [[استمداد]] جوید و [[دشمنان خدا]] را بدون کمترین زحمتی نابود سازد؛ ولی در این صورت هرگز [[احکام]] [[نماز]] [[خوف]] و یا [[احکام]] [[جهاد]] و [[شهادت]] و چگونگی [[دفن]] و [[تجهیز]] [[شهدا]] و مسائل فراوان دیگر، در عمل برای [[مردم]] تبین نمیشد. بنابراین، [[سنّت الهی]] بر آن است که همیشه حجّتی [[الهی]] در میان [[مردم]] باشد و مانند [[مردم]] [[زندگی]] کند و به صورت عملی و نظری، [[احکام دین]] را به [[امّت]] [[آموزش]] دهد<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۳۸۳-۳۸۴.</ref>.
| |
| ===گفتار دوم: تطابق [[رسول]] با [[قوم]] خود در [[سلوک]] [[زندگی]]===
| |
| *[[رسولان الهی]]{{عم}}، علاوه بر آنکه [[زندگی]] عادّی با [[مردم]] داشتند، در شیوه [[زندگی]] نیز از روشهای غیرمتعارف و بهرهگیری از [[ولایت]] خود اجتناب میورزیدند. [[خداوند]] درباره [[رسول]] خود{{صل}} میفرماید: {{متن قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بیگمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.</ref>.
| |
| *این در حالی است که از جمله اعتراضاتی که امّتهای قبل نسبت به [[انبیاء]] خود مطرح مینمودند، آن بود که اگر شما با [[عوالم غیب]] [[ارتباط]] دارید، پس چرا از جنس [[بشر]] هستید و یا چرا ما ملاکی را که بر شما فرود میآیند نمیبینیم: {{متن قرآن|وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيرًا}}<ref>«و گفتند: چگونه پیغمبری است این، که خوراک میخورد و در بازارها راه میرود؟! چرا به سوی او فرشتهای فرو نفرستادهاند تا بیمدهندهای همراه او باشد؟» سوره فرقان، آیه ۷.</ref>
| |
| *ایشان با [[انکار]] و تعجّب میگفتند که ما هرگز بشری مثل خود را که تفاوتی در [[زندگی]] با ما ندارد [[اطاعت]] نمیکنیم: {{متن قرآن|فَقَالُوا أَبَشَرٌ يَهْدُونَنَا فَكَفَرُوا وَتَوَلَّوْا}}<ref>«ولی آنان گفتند: آیا بشری ما را راهنمایی کند؟ پس کفر ورزیدند و پشت کردند» سوره تغابن، آیه ۶.</ref>.
| |
| *[[خداوند]] چنین پاسخ میدهد که:
| |
| #اگر بنا بود که ملکی بر شما فرود آید و [[دعوت]] ما را [[ابلاغ]] نماید، او برای شما قابل [[رؤیت]] نبود و لازم میآمد که به صورت بشری و جسمانی در میان شما ظاهر شود: {{متن قرآن|وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِمْ مَا يَلْبِسُونَ}}<ref>«و اگر او را فرشتهای میگرداندیم، او را (به گونه) مردی در میآوردیم و باز هم بر آنان همان اشتباهی را که میکردند پیش میآوردیم» سوره انعام، آیه ۹.</ref>.
| |
| #[[هدف]] از [[بعثت]] [[انبیاء]]{{عم}}، ارائه عملی و نظری [[هدایت]] به شما است و گرچه مَلَک ممکن است بتواند [[آموزشی]] نظری به شما ارائه کند، ولی هرگز [[قادر]] نیست [[آداب]] [[بندگی]] را در عمل به شما ارائه دهد؛ زیرا ذاتاً همجنس شما نیست؛ لذا این نعمتی است که معلّم و مبیّن [[شریعت]] و [[قرآن]]، از جنس شما است؛ تا وضعیّت شما را به خوبی [[درک]] کند و [[مشکلات]] و موانع سیر معنویتان را عملاً در کنار شما لمس نماید و آنگاه در عمل و نظر، [[هادی]] شما به سوی [[توحید]] باشد: {{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«بیگمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستادهای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنها کتاب و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.</ref>.
| |
| *نتیجه آنکه، [[سنّت الهی]] هنگام ارائه [[شریعت]] در هر عصری آن است که [[پیامبری]] از جنس [[مردم]]، [[ابلاغ]] [[پیام الهی]] را بر عهده گیرد و خود نیز اوّلین [[الگو]] و [[اسوه]] در اجرای عملی [[شریعت]] در میان [[مردم]] باشد؛ تا بهانه آنان مبنی بر غیر عملی بودن و یا غیر قابل [[اجرا]] بودن [[آیین الهی]] مسدود و مرتفع گردد. [[پیامبران]] و [[اولیاء]] بودن [[الهی]]{{عم}}، تجسّم اجراء [[آیین]] فردی و جمعی [[خداوند]] بودهاند<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۳۸۴-۳۸۵.</ref>.
| |
| ===گفتار سوم: [[اجرای شریعت]] توسط [[رسول خدا]]{{صل}}===
| |
| *اگر [[احکام]] [[نماز]]، [[روزه]]، [[جهاد]] و... برای [[انسان]] مقرّر گردیده، فرستاده [[پاک]] [[خداوند]] نیز در میان [[مردم]]، همان [[اعمال]] را به طور کامل [[اجرا]] و عمل نموده است؛ به همین [[دلیل]] است که [[سنّت پیامبر]]{{صل}} مشتمل بر [[قول و فعل]] و تقریر است و اینها همگی دارای [[حجیّت]] برای [[امّت]] میباشد و [[خداوند]]، همان طور که [[اطاعت]] از [[کلام الهی]] را [[واجب]] نموده، [[اطاعت]] از رسولش{{صل}} را نیز در همه این جهات سهگانه [[واجب]] ساخته است: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref>«بیگمان فرستاده خداوند برای شما نمونهای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد میکند» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>.
| |
| *هر آنچه [[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید یا عمل میکند، و حتّی [[سکوت]] رضایتمندانه حضرتش نسبت به یک امر، به طور مطلق [[حجّت]] برای [[امّت]] محسوب میشود: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا... فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ... وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}}<ref>«بگو: ای مردم! به راستی من فرستاده خداوند به سوی همه شمایم... پس به خداوند و فرستاده او پیامبر درس ناخواندهای که به خداوند و قرآن او ایمان دارد ایمان بیاورید و از او پیروی کنید باشد که راهیاب گردید» سوره اعراف، آیه ۱۵۸.</ref><ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۳۸۵-۳۸۶.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==منابع== | | ==منابع== |