پرش به محتوا

غیب: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲٬۸۸۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ ژوئن ۲۰۲۰
جز (جایگزینی متن - ')| ' به ')|')
خط ۱۳: خط ۱۳:
*[[امور غیبی]] را از زبان [[پیامبران]] و در [[کتب آسمانی]] می‌‌یابیم. غیر از این [[جهان مادی]] و محسوس، عالم نامحسوسی هم هست که [[غیب]] این [[جهان]] شمرده می‌‌شود و به صرف آنکه از حواس ما مخفی است، نمی‌توان آن را نفی کرد، مثل [[روح]] که هرگز قابل [[شناخت]] نیست. در مقابل [[عالم غیب]]، [[عالم شهود]] است، یعنی آنچه دیدنی و محسوس است. در [[جهان‌بینی]] [[قرآنی]]، [[جهان هستی]] منحصر به محسوسات نیست و در ورای این ظاهر، حقایق دیگری هم هست که غیبی و نامحسوس است.
*[[امور غیبی]] را از زبان [[پیامبران]] و در [[کتب آسمانی]] می‌‌یابیم. غیر از این [[جهان مادی]] و محسوس، عالم نامحسوسی هم هست که [[غیب]] این [[جهان]] شمرده می‌‌شود و به صرف آنکه از حواس ما مخفی است، نمی‌توان آن را نفی کرد، مثل [[روح]] که هرگز قابل [[شناخت]] نیست. در مقابل [[عالم غیب]]، [[عالم شهود]] است، یعنی آنچه دیدنی و محسوس است. در [[جهان‌بینی]] [[قرآنی]]، [[جهان هستی]] منحصر به محسوسات نیست و در ورای این ظاهر، حقایق دیگری هم هست که غیبی و نامحسوس است.
*[[علم به غیب]]، از مختصات [[خداوند]] است: {{متن قرآن|وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ...}}<ref> «و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمی‌داند...» سوره انعام، آیه ۵۹</ref>؛ {{متن قرآن|تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا...}}<ref>این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره هود، آیه ۴۹.</ref> و اگر بخواهد، بخشی از [[علم غیب]] را در [[اختیار]] [[پیامبران]] و [[امامان]] و اولیای خود قرار می‌دهد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۶۶.</ref>.
*[[علم به غیب]]، از مختصات [[خداوند]] است: {{متن قرآن|وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ...}}<ref> «و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمی‌داند...» سوره انعام، آیه ۵۹</ref>؛ {{متن قرآن|تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا...}}<ref>این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره هود، آیه ۴۹.</ref> و اگر بخواهد، بخشی از [[علم غیب]] را در [[اختیار]] [[پیامبران]] و [[امامان]] و اولیای خود قرار می‌دهد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۶۶.</ref>.
==[[غیب]] چیست؟==
*[[جهان غیب]] در برابر [[عالم شهادت]] قرار دارد. آنچه از قلمرو [[حواس]] [[انسان]] بیرون است، از [[عالم غیب]] محسوب می‌گردد؛ مثلاً ما از اوضاع و احوال [[رستاخیز]] و کیفیّت [[ثواب]] و [[عقاب]] و چگونگی [[فرشتگان]] و ذات و صفات [[حضرت]] [[حقّ]] بی‌خبریم؛ نه به آن سبب که از اجسام لطیف و کوچک محسوب می‌شوند، بلکه به آن جهت که بر‌تر از افق [[ادراک]] محدود اندیش ما بوده و از دایره زمان و مکان بیرون‌اند؛ امّا آن‌چه از طریق یکی از [[حواس]]- هر چند با واسطه- قابل [[درک]] باشد از [[عالم شهود]] است؛ بنابراین ما در آثار آن جزء عالم شهودند، حتّی اگر به علّت ریزی قابل دیدن هم نباشند، همچون میکروب‌ها، ویروس‌ها، اتم‌ها و...، همچنین اکتشافات محقّقان که از یک رشته حقایق و [[اسرار]] موجود در [[جهان]] پرده بر می‌دارند همانند نیروی [[جاذبه]]، اشعه ایکس از [[علوم غیبی]] محسوب نمی‌شوند؛ چون توسّط اسباب و وسایل طبیعی حاصل می‌شوند<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۶۷-۶۸.</ref>.
==[[غیب]] نسبی است==
*[[غیب]] را می‌توان به دو قسم تقسیم کرد: [[غیب مطلق]] و [[غیب نسبی]]. بعضی امور [[غیب]] مطلق‌اند؛ یعنی برای هر کس و در هر زمان غایب‌اند و هیچ‌گاه در قلمرو حواسّ قرار نمی‌گیرند؛ همچون ذات [[مقدّس]] [[حق تعالی]]؛ ولی عمده [[امور غیبی]] نسبی هستند؛ یعنی نسبت به بعضی افراد [[غیب]] و نسبت به بعضی دیگر آشکارند؛ مثلاً وجود [[فرشتگان]] و [[بهشت و دوزخ]] و حوادثی که در [[آینده]] رخ خواهد داد و افرادی که بعداً به [[دنیا]] خواهند آمد، برای بعضی همچون [[پیامبران]] [[آشکار]] و برای دیگران نهان‌اند چنان‌که وجود [[فرشتگان]] قبل از [[مرگ]] برای ما از [[امور غیبی]] محسوب می‌شوند؛ ولی بعد از [[مرگ]] از [[علم]] مشهود خواهند شد<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۶۸.</ref>.
==هیچ چیز برای [[خدا]] [[غیب]] محسوب نمی‌شود==
*تمام موجودات (بزرگ و کوچک، [[مادّی]] و غیرمادّی) و تمام حوادث، گذشته و حال و [[آینده]] در محضر [[حقّ]] تعالی حاضرند و هیچ چیز از [[علم]] او [[پنهان]] نیست و همه امور برای او [[آشکار]] است؛ به قول [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}: "هر [[رازی]] پیش تو [[آشکار]] و هر [[پنهانی]] نزد تو حاضر است"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۵.</ref>.
*چون همه مخلوق و معلول [[حقّ]] تعالی است، پس وابسته به او است و نزدش حاضر، پس همه موجودات در محضر او حاضرند و معنی [[علم]] نیز همین است و این [[علم حضوری]] است و همانند [[علم]] ما به نفس خود؛ بنابراین [[خدای تعالی]] به همه حقایق [[علم حضوری]] داد و [[غیب]] در اینجا مفهومی ندارد. [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ}}<ref>«اوست خداوندی که خدایی جز او نیست، داننده پنهان و آشکار است، او بخشنده بخشاینده است» سوره حشر، آیه ۲۲.</ref> و {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعَالِ}}<ref>«(خداوند) دانای نهان و آشکار، بزرگ والاست» سوره رعد، آیه ۹.</ref> یا {{متن قرآن|إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ}}<ref>«من نهان آسمان‌ها و زمین را می‌دانم و از آنچه آشکار می‌کنید و پوشیده می‌داشتید آگاهم» سوره بقره، آیه ۳۳.</ref>.
*[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرماید: "او به همه چیز [[دانا]] است؛ امّا نه به [[وسیله]] ابزار که با نبودن آنها [[علم]] نیز منتفی شود، بین او و معلوماتش امر زایدی به نام [[علم]] وجود ندارد، تنها ذات [[اقدس]] او است و بس"<ref>توحید صدوق، ص۷۳.</ref>. [[آیات]] و [[روایات]] در این مورد فراوان است<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۶۸-۶۹.</ref>.
==آیا [[آگاهی بر غیب]] برای غیر [[خدا]] ممکن است؟==
*گروهی بر این باورند که [[علم به غیب]] منحصر به ذات [[ربوبیت]] است و غیر او هیچ کس، حتّی [[انبیا]] و [[پیشوایان دین]] نیز به چنین علومی دسترسی ندارند. اینان برای [[اثبات]] دیدگاه خود به برخی از [[آیات قرآن]] تمسّک جسته‌اند که بر این معنی دلالت دارند؛ از قبیل: {{متن قرآن|وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ}}<ref>«و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمی‌داند» سوره انعام، آیه ۵۹.</ref>. {{متن قرآن|قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ وَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ}}<ref>«بگو من برای خود سود و زیانی در دست ندارم جز آنچه خداوند بخواهد و اگر غیب می‌دانستم خیر بسیار می‌یافتم و (هیچ) بلا به من نمی‌رسید؛ من جز بیم‌دهنده و مژده‌آور برای گروهی که ایمان می‌آورند نیستم» سوره اعراف، آیه ۱۸۸.</ref>. همچنین {{متن قرآن|قُلْ لَا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ}}<ref>«بگو: جز خداوند کسی در آسمان‌ها و زمین غیب را نمی‌داند و درنمی‌یابند که چه هنگام برانگیخته خواهند شد» سوره نمل، آیه ۶۵.</ref>.
*'''پاسخ:''' درست است که جز [[خدا]] هیچ‌کس از [[غیب مطلق]] [[آگاه]] نیست؛ هر چند [[برتری]] [[انبیا]] بر سایران از جهات دیگر محرز است، امّا به لحاظ [[محدودیت]] وجودی، ذاتاً [[توانایی]] احاطه بر [[جهان غیب]] را به طور مطلق ندارند. در عین حال چنین نیست که در‌های [[غیب]] برای همیشه و به طور مطلق به رویشان بسته باشد؛ طوری که حتّی با [[اراده خداوند]] - که مالک [[غیب و شهود]] است- نتوانند به آن دسترسی پیدا کنند، بلکه دست‌یابی بر [[غیب]] موهبتی است که هرگاه [[خداوند]] بخواهد قسمتی از آن را به برخی انسان‌های لایق و [[رسولان]] پاک‌باز خود [[عنایت]] میفرماید. بلی! این نوع [[دانش‌ها]] به طور استقلالی تنها مربوط به ذات [[حق]] است که پرتوی از آن را به دیگران [[مرحمت]] فرموده است. [[آیات]] یاد شده بیان‌گر این است که [[مردم]] [[عصر جاهلی]] [[تصور]] میکردند، [[پیامبر]] به همه [[جهان]] و آنچه در آن است احاطه دارد و [[قادر]] است هر چه خیر است به خود جذب و هر چه [[شر]] است از خود دفع کند. [[خداوند]] به [[پیامبر]]{{صل}} [[دستور]] می‌دهد که با صراحت اعلام کند که چنین نیست بلکه هر چه دارم از خداست و بهره‌ام از [[علم]] همان است که توسّط [[وحی]] و [[تعلیم الهی]] به من آموخته می‌شود. بنابراین [[آگاهی از غیب]] را به طور مطلق و استقلالی از غیر [[خدا]] [[نفی]] می‌کند<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۶۹-۷۰.</ref>.
==[[خداوند]] بعضی بندگانش را از [[غیب]] [[آگاه]] می‌فرماید==
*[[آیات]] و [[روایات]] فراوانی حکایت از [[آگاهی]] بعضی از [[بندگان]] [[پسندیده]] [[خداوند]] نسبت به [[علوم غیبی]] دارد؛ از جمله، [[قرآن کریم]] [[علم غیب]] را به امر [[پروردگار]] برای انبیای بزرگوار این چنین [[اثبات]] می‌نماید، {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشَاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ}}<ref>«و (نیز) خداوند بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمی‌گزیند؛ پس به خداوند و فرستادگانش ایمان آورید» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.</ref>.
*در [[آیات]] متعدّدی که [[اخبار]] [[پیامبران]] و امم گذشته را به اطلاع پیامبرش می‌رساند م‌یفرماید: {{متن قرآن|ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ}}<ref>«این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم» سوره آل عمران، آیه ۴۴.</ref>. در [[آیه]] دیگری می‌فرماید: {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد» سوره جن، آیه ۲۶-۲۷.</ref>.
*راه جمع آیاتی که [[علم غیب]] را از همه [[نفی]] و آیاتی که برای بعضی [[اثبات]] می‌کند به این است که گفته شود، [[علم]] [[غیب مطلق]] و استقلالی راکسی جز [[خدا]] ندارد؛ امّا به [[اذن]] او بعضی [[علوم غیبی]] در [[اختیار]] برخی [[بندگان]] برگزیده‌اش قرار می‌گیرد. اصولاً [[وحی]] نوعی [[ارتباط]] [[پیامبران]] با [[جهان غیب]] است؛ البته باید توجّه کرد که [[آگاهی بر غیب]] برای [[انبیا]] متناسب با ظرفیت [[روحی]] و [[معنوی]] آنان است؛ زیرا [[انبیا]] نیز از لحاظ رتبه و [[مقام]] دارای مراتبی هستند<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۷۱.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش