آیات مکی و مدنی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - ' ش، ' به 'ش، '
جز (جایگزینی متن - 'حیات' به 'حیات') |
جز (جایگزینی متن - ' ش، ' به 'ش، ') |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
===معیار زمان=== | ===معیار زمان=== | ||
*بر اساس معیار زمان، هجرت [[پیامبر]]{{صل}} از مکه به مدینه نقطه عطفی در تاریخ اسلام و [[حیات]] پیامبرانه آن حضرت است. اهمیت این هجرت، صفآرایی جدید بین مکه و مدینه و تغییر جغرافیای سیاسی، اجتماعی و مذهبی منطقه عربستان، حضور مهاجران در کنار انصار و... در [[حیات]] پربرکت پیامبر اسلام و زندگی مسلمانان تحولی شگرف پدید آورد و از این رو جهتگیریهای وحی قرآنی نیز با وضعیت جدید و دگرگونیهای حاصلشده هماهنگ شد. | *بر اساس معیار زمان، هجرت [[پیامبر]]{{صل}} از مکه به مدینه نقطه عطفی در تاریخ اسلام و [[حیات]] پیامبرانه آن حضرت است. اهمیت این هجرت، صفآرایی جدید بین مکه و مدینه و تغییر جغرافیای سیاسی، اجتماعی و مذهبی منطقه عربستان، حضور مهاجران در کنار انصار و... در [[حیات]] پربرکت پیامبر اسلام و زندگی مسلمانان تحولی شگرف پدید آورد و از این رو جهتگیریهای وحی قرآنی نیز با وضعیت جدید و دگرگونیهای حاصلشده هماهنگ شد. | ||
*با این تعریف، به آیات و سوری مکّی گفته میشود که قبل از هجرت نازل شدهاند و مدنی عبارت است از آیات و سوری که بعد از هجرت [[رسول اکرم]]{{صل}} به مدینه نازل شده است. بر این اساس آیاتی که قبل از هجرت در مناطق دیگری چون طائف نیز نازل شده است، مکّی به شمار میرود. همچنین آیاتی که بعد از هجرت به هنگام مسافرت [[رسول خدا]] به مکه یا دیگر مناطق نازل شده است، مدنی به شمار میرود. با این معیار، تمام آیات قرآن یا مکّی است یا مدنی؛ چرا که تمام آیات [[قرآن]] یا قبل از هجرت نازل شده یا بعد از هجرت. تنها موردی که در این تعریف محل تردید است، آن بخش از قرآن است که احتمال میرود در هنگام هجرت [[پیامبر]] و قبل از رسیدن او به مدینه نازل شده باشد، که برخی آن را ملحق به مکّی<ref>جلالالدین سیوطی، البرهان فی علوم القرآن،ص ۳۸؛ زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۷۴ (نوع نهم).</ref> و برخی ملحق به مدنی دانستهاند<ref>درآمدی بر تاریخگذاری قرآن، جعفر نکونام، تهران، هستینما، | *با این تعریف، به آیات و سوری مکّی گفته میشود که قبل از هجرت نازل شدهاند و مدنی عبارت است از آیات و سوری که بعد از هجرت [[رسول اکرم]]{{صل}} به مدینه نازل شده است. بر این اساس آیاتی که قبل از هجرت در مناطق دیگری چون طائف نیز نازل شده است، مکّی به شمار میرود. همچنین آیاتی که بعد از هجرت به هنگام مسافرت [[رسول خدا]] به مکه یا دیگر مناطق نازل شده است، مدنی به شمار میرود. با این معیار، تمام آیات قرآن یا مکّی است یا مدنی؛ چرا که تمام آیات [[قرآن]] یا قبل از هجرت نازل شده یا بعد از هجرت. تنها موردی که در این تعریف محل تردید است، آن بخش از قرآن است که احتمال میرود در هنگام هجرت [[پیامبر]] و قبل از رسیدن او به مدینه نازل شده باشد، که برخی آن را ملحق به مکّی<ref>جلالالدین سیوطی، البرهان فی علوم القرآن،ص ۳۸؛ زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۷۴ (نوع نهم).</ref> و برخی ملحق به مدنی دانستهاند<ref>درآمدی بر تاریخگذاری قرآن، جعفر نکونام، تهران، هستینما، ۱۳۸۰ش، ص ۱۸۰.</ref> این امر به ملاک ما در تمایز بین دو دوره زمانی مکّی و مدنی بستگی دارد؛ اگر ما ملاک تمایز بین دو دوره زمانی مکی و مدنی را زمانی بدانیم که پیامبر اکرم مکه را به قصد هجرت به مدینه، ترک گفتند، در این صورت آیات اشاره شده مدنی خواهد بود، اما اگر زمان ورود [[پیامبر اکرم]] به مدینه را ملاک بدانیم، در این صورت آیات اشاره شده مکّی است. از آنجا که در بین راه مکه و مدینه آیات زیادی نازل نشده است لذا در این زمینه، مشکل چندانی وجود ندارد. گفته شده است که فقط آیه{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ قُل رَّبِّي أَعْلَمُ مَن جَاءَ بِالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ }}<ref> بیگمان آن کس که قرآن را بر تو واجب کرده است تو را به بازگشتگاهی باز میگرداند؛ بگو: پروردگار من بهتر میداند چه کسی رهنمود آورده است و چه کسی در گمراهی آشکاری است؛ سوره قصص، آیه:۸۵.</ref> در هنگام هجرت و در محلی به نام جُحفه بر [[پیامبر]]{{صل}} نازل شده است<ref>جلالالدین سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۷۸.</ref>. از میان این دو معیار، معیار زمانی ارجح است، زیرا اولاً آنچه بیشتر باعث تفاوتهای محتوایی در دو دسته از آیات میشود، تمایز زمانی و تاریخی نزول آیات است نه صرف مکانهای جغرافیایی، ثانیاً زمان هجرت [[رسول اکرم]]{{صل}} به عنوان نقطه عطف تاریخی حد فاصل بین دو دوره حضور [[پیامبر]] در مکه و مدینه تلقی شده است و دوره رسالت [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و نزول قرآن را به دو بخش کاملاً مجزا تقسیم میکند و مجموع آیات و سور قرآنی، به حصر عقلی، یا مکّی و یا مدنی است، در صورتی که با معیار مکانی، آیات منحصراً به مکّی و مدنی تقسیم نمیشود. گفته شده است که مراد از مکّی و مدنی در اصطلاح صحابه و تابعین و قدما اصطلاح اول است. اما در عین حال باید توجه داشت که گاهی در برخی متون روایی، تفسیری یا علوم قرآنی اصطلاح مکّی و مدنی در مورد دوم نیز به کار رفته است، به عنوان مثال، ماوردی گفته است که سوره بقره مدنی است جز آیه{{متن قرآن|وَاتَّقُواْ يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ}}<ref> و از روزی پروا کنید که در آن به سوی خداوند بازگردانده میشوید آنگاه به هر کس پاداش آنچه انجام داده است تمام خواهند داد و به آنان ستم نخواهد رفت؛ سوره بقره، آیه:۲۸۱.</ref> که در روز عید قربان در منی نازل شده است<ref>ر. ک: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، قم، منشورات رضی، ج ۱، ص ۳۸ (نوع اول)؛ زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۷۴</ref> بنا بر این منظور او از مکّی در باره این آیه، نزول آن در شهر مکه است. | ||
*ناگفته نماند که گاهی از تعریف سومی نیز یاد میشود که در آن خطاب به اهل مکه یا مدینه به عنوان معیار شناخت آیات مکّی و مدنی یاد شده است<ref>زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۷۴.</ref> بنا بر این تعریف، هر سورهای که در آن عبارت {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاس}} به کار رفته باشد و عبارت {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ }} در آن سوره یافت نشود، مکّی و هر سورهای که در آن عبارت {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ }} به کار رفته باشد، مدنی است. روشن است که این تعریف شامل تمامی آیات و سور [[قرآن کریم]] نمیشود، چرا که اولاً خطابهای قرآنی فراتر از دو خطاب مذکور است، برای مثال در آیات فراوانی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} مورد خطاب قرار گرفته است، ثانیاً در بسیاری از سورهها هیچ یک از این دو خطاب وجود ندارد. | *ناگفته نماند که گاهی از تعریف سومی نیز یاد میشود که در آن خطاب به اهل مکه یا مدینه به عنوان معیار شناخت آیات مکّی و مدنی یاد شده است<ref>زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۷۴.</ref> بنا بر این تعریف، هر سورهای که در آن عبارت {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاس}} به کار رفته باشد و عبارت {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ }} در آن سوره یافت نشود، مکّی و هر سورهای که در آن عبارت {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ }} به کار رفته باشد، مدنی است. روشن است که این تعریف شامل تمامی آیات و سور [[قرآن کریم]] نمیشود، چرا که اولاً خطابهای قرآنی فراتر از دو خطاب مذکور است، برای مثال در آیات فراوانی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} مورد خطاب قرار گرفته است، ثانیاً در بسیاری از سورهها هیچ یک از این دو خطاب وجود ندارد. | ||
*واقعیت آن است که مسئله خطاب به مؤمنان یا مردم را نباید جزء معیارهای تعریف مکّی و مدنی به شمار آورد، بلکه این امر جزء شاخصههای غالب در آیات و سورههای مکّی و مدنی است، بنا بر این مکّی و مدنی دو اصطلاح بیشتر ندارد که طبق اصطلاح مشهور، معیار زمانی و طبق اصطلاح دیگر معیار مکانی در تعریف آن منظور شده است<ref>درآمدی بر تاریخگذاری قرآن، جعفر نکونام، تهران، هستینما، | *واقعیت آن است که مسئله خطاب به مؤمنان یا مردم را نباید جزء معیارهای تعریف مکّی و مدنی به شمار آورد، بلکه این امر جزء شاخصههای غالب در آیات و سورههای مکّی و مدنی است، بنا بر این مکّی و مدنی دو اصطلاح بیشتر ندارد که طبق اصطلاح مشهور، معیار زمانی و طبق اصطلاح دیگر معیار مکانی در تعریف آن منظور شده است<ref>درآمدی بر تاریخگذاری قرآن، جعفر نکونام، تهران، هستینما، ۱۳۸۰ش، ص ۱۸۰.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۰۷ - ۱۰۸.</ref>. | ||
==جایگاه بحث مکّی و مدنی در [[قرآن]]== | ==جایگاه بحث مکّی و مدنی در [[قرآن]]== | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
*برای نمونه آیه {{متن قرآن|لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُم مُّدْبِرِينَ }}<ref> بیگمان خداوند در نبردهایی بسیار و در روز (جنگ) «حنین» شما را یاری کرده است؛ هنگامی که فزونیتان شما را به غرور واداشت اما هیچ سودی برای شما نداشت و زمین با گستردگیش بر شما تنگ شد سپس با پشت کردن (به دشمن) واپس گریختید؛ سوره توبه، آیه:۲۵.</ref> که بعد از غزوه حنین نازل شده است، با آیات مربوط به آن، جزء آیات مدنی و مربوط به بعد از زمان وقوع جنگ حنین است. | *برای نمونه آیه {{متن قرآن|لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُم مُّدْبِرِينَ }}<ref> بیگمان خداوند در نبردهایی بسیار و در روز (جنگ) «حنین» شما را یاری کرده است؛ هنگامی که فزونیتان شما را به غرور واداشت اما هیچ سودی برای شما نداشت و زمین با گستردگیش بر شما تنگ شد سپس با پشت کردن (به دشمن) واپس گریختید؛ سوره توبه، آیه:۲۵.</ref> که بعد از غزوه حنین نازل شده است، با آیات مربوط به آن، جزء آیات مدنی و مربوط به بعد از زمان وقوع جنگ حنین است. | ||
*علاوه بر تصریحات و اشارههای قرآن به حوادث زمانمند، از طریق مضمون و سیاق برخی از آیات قرآن نیز میتوان به مکّی و مدنی بودن برخی از سورهها پی برد. علامه طباطبایی میگوید: | *علاوه بر تصریحات و اشارههای قرآن به حوادث زمانمند، از طریق مضمون و سیاق برخی از آیات قرآن نیز میتوان به مکّی و مدنی بودن برخی از سورهها پی برد. علامه طباطبایی میگوید: | ||
*تنها راه [مطمئن] برای تشخیص مکّی و مدنی بودن سورههای قرآن تدبّر در مضامین آنها و تطبیق آن با اوضاع و احوال پیش و پس از هجرت است<ref>قرآن در اسلام، محمد حسین طباطبایی، تصحیح: محمدباقر بهبودی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، | *تنها راه [مطمئن] برای تشخیص مکّی و مدنی بودن سورههای قرآن تدبّر در مضامین آنها و تطبیق آن با اوضاع و احوال پیش و پس از هجرت است<ref>قرآن در اسلام، محمد حسین طباطبایی، تصحیح: محمدباقر بهبودی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۹ش، چاپ نهم، ص ۱۲۸.</ref>. | ||
*بنا بر این استفاده از خود قرآن در تشخیص مکّی یا مدنی از اتکا به روایات مطمئنتر است، برای نمونه [[علامه طباطبایی]] معتقد است که مضامین سورههای انسان، العادیات و مطففین بر مدنی بودن آنها گواهی میدهد، در حالیکه در برخی از روایات، آنها را جزء سورههای مکّی ذکر کردهاند<ref>قرآن در اسلام، محمد حسین طباطبایی، تصحیح: محمدباقر بهبودی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، | *بنا بر این استفاده از خود قرآن در تشخیص مکّی یا مدنی از اتکا به روایات مطمئنتر است، برای نمونه [[علامه طباطبایی]] معتقد است که مضامین سورههای انسان، العادیات و مطففین بر مدنی بودن آنها گواهی میدهد، در حالیکه در برخی از روایات، آنها را جزء سورههای مکّی ذکر کردهاند<ref>قرآن در اسلام، محمد حسین طباطبایی، تصحیح: محمدباقر بهبودی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۹ش، چاپ نهم، ص ۱۲۸.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۰۸ - ۱۰۹.</ref>. | ||
==جایگاه بحث مکّی و مدنی در روایات== | ==جایگاه بحث مکّی و مدنی در روایات== | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
#گسترش معیارهای قیاسی در ساماندهی به امر مکّی و مدنی<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۱۱ - ۱۱۲.</ref>. | #گسترش معیارهای قیاسی در ساماندهی به امر مکّی و مدنی<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۱۱ - ۱۱۲.</ref>. | ||
==تعارض در روایات مكی و مدنی== | ==تعارض در روایات مكی و مدنی== | ||
*یکی از مشکلات در باب تاریخگذاریهای قرآن چندگونگی و تعارض میان اخبار است. بیشتر پژوهشگران متقدم میکوشیدند تا از میان روایات متعارض در باره مکّی یا مدنی بودن سور، یک روایت را ترجیح دهند و زمانی که معیارهای ترجیح از جهت صحت سند و صداقت راوی مساوی و معادل میشد و امکان ترجیح وجود نداشت، سعی میکردند به یکی از دو طریق زیر مسئله را حل کنند: یا اینکه میگفتند این بخش از قرآن دو بار، یک بار در مکه و بار دیگر در مدینه، نازل شده است، یا اینکه نزول آن آیات را به مکه و تشریع حکم شرعی و فقهی آن را به مدینه نسبت میدادند<ref>نصر حامد ابوزید، معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، ترجمه: مرتضی کریمینیا، تهران، طرح نو، | *یکی از مشکلات در باب تاریخگذاریهای قرآن چندگونگی و تعارض میان اخبار است. بیشتر پژوهشگران متقدم میکوشیدند تا از میان روایات متعارض در باره مکّی یا مدنی بودن سور، یک روایت را ترجیح دهند و زمانی که معیارهای ترجیح از جهت صحت سند و صداقت راوی مساوی و معادل میشد و امکان ترجیح وجود نداشت، سعی میکردند به یکی از دو طریق زیر مسئله را حل کنند: یا اینکه میگفتند این بخش از قرآن دو بار، یک بار در مکه و بار دیگر در مدینه، نازل شده است، یا اینکه نزول آن آیات را به مکه و تشریع حکم شرعی و فقهی آن را به مدینه نسبت میدادند<ref>نصر حامد ابوزید، معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، ترجمه: مرتضی کریمینیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ش، ص ۱۵۴.</ref> به عنوان مثال برخی از محققان در باره سوره حمد به تکرار نزول آن رأی دادهاند، چرا که از یک طرف [[پیامبر]]{{صل}} و مسلمانان در دوره مکّی نماز میخواندند که این مسئله دالّ بر مکی بودن این سوره است، و از طرف دیگر برخی معتقدند که مراد از {{متن قرآن|الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ }} در این سوره یهود و نصاری هستند و این امر بر مدنی بودن سوره دلالت میکند. علاوه بر این در روایات مربوط به ترتیب نزول سورهها نیز سوره حمد گاهی جزء سورههای مکّی و گاهی جزء سورههای مدنی ذکر شده است. در باره آیه مربوط به وضو و تیمّم نیز گفتهاند که اگر چه این آیه در مدینه نازل شده است، اما حکم آن قبلاً در مکه تشریع شده بود<ref>نصر حامد ابوزید، معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، ترجمه: مرتضی کریمینیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ش، ص ۱۶۸.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۱۲.</ref>. | ||
==معیارهای تشخیص مكی و مدنی== | ==معیارهای تشخیص مكی و مدنی== | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
#فی ظلال القرآن از [[سید قطب]]؛ | #فی ظلال القرآن از [[سید قطب]]؛ | ||
#التحریر و التنویر از [[ابن عاشور]]. | #التحریر و التنویر از [[ابن عاشور]]. | ||
*دانشمندان و پژوهشگران معاصر بیش از آنکه به گزارش روایات در باره مکّی و مدنی توجه نشان دهند، به رابطه بین مدلول آیات قرآن با واقعیت تاریخی در دو دوره مکّی و مدنی اندیشیدهاند. آنها پذیرفتهاند که اسلوب و محتوای متن قرآن، همراه با تغییر شرایط فکری ـ فرهنگی تغییر کرده است. متأخران در نقد احادیث متعارض نیز، به معیارهای ترجیح روایتی بر روایت دیگر یا قبول دو بار نزول در صورت عدم ترجیح، چندان توجهی نشان نمیدهند، بلکه بیشتر بر سازگاری متن با واقعیت توجه دارند<ref>نصر حامد ابوزید، معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، ترجمه: مرتضی کریمینیا، تهران، طرح نو، | *دانشمندان و پژوهشگران معاصر بیش از آنکه به گزارش روایات در باره مکّی و مدنی توجه نشان دهند، به رابطه بین مدلول آیات قرآن با واقعیت تاریخی در دو دوره مکّی و مدنی اندیشیدهاند. آنها پذیرفتهاند که اسلوب و محتوای متن قرآن، همراه با تغییر شرایط فکری ـ فرهنگی تغییر کرده است. متأخران در نقد احادیث متعارض نیز، به معیارهای ترجیح روایتی بر روایت دیگر یا قبول دو بار نزول در صورت عدم ترجیح، چندان توجهی نشان نمیدهند، بلکه بیشتر بر سازگاری متن با واقعیت توجه دارند<ref>نصر حامد ابوزید، معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، ترجمه: مرتضی کریمینیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ش، ص ۱۶۸.</ref>. | ||
*یکی دیگر از مواردی که دانشمندان متأخر به نقد آن پرداختهاند، آیات استثنا است؛ برای متقدمان پذیرش یک یا چند آیه مکّی در ضمن سورههای مدنی یا بالعکس امری به نسبت سهل بوده است، اما متأخران بیشتر این موارد را، که در روایات و سخن متقدمان گزارش شده است، با دیده تردید نگریسته و به دفاع از همگونی آیاتِ یک سوره از نظر مکّی یا مدنی بودن پرداختهاند. | *یکی دیگر از مواردی که دانشمندان متأخر به نقد آن پرداختهاند، آیات استثنا است؛ برای متقدمان پذیرش یک یا چند آیه مکّی در ضمن سورههای مدنی یا بالعکس امری به نسبت سهل بوده است، اما متأخران بیشتر این موارد را، که در روایات و سخن متقدمان گزارش شده است، با دیده تردید نگریسته و به دفاع از همگونی آیاتِ یک سوره از نظر مکّی یا مدنی بودن پرداختهاند. | ||
*خاورشناسان به بحثهای مربوط به مکی و مدنی توجهی ویژهای دارند. آنها سورههای قرآن را به چندین طبقه دستهبندی کردهاند. برخی از آنها سورهها را به سه طبقه "دو گروه مکّی و یک گروه مدنی"<ref>گریم (Grimme hubret) (۱۹۴۲ ـ ۱۸۶۴ م)، خاورشناس آلمانی و بل (Richard Bell)، خاورشناس انگلیسی، سورهها را به دو طبقۀ مکی و یک طبقۀ مدنی تقسیم نمودهاند.</ref>. برخی دیگر به چهار طبقه "سه طبقه مکّی و یک طبقه مدنی"<ref>گوستاو ویل (weil gustav) و نولدکه (Noldeke) (۱۹۳۰ـ ۱۸۳۶ م)، خاورشناسان آلمانی، رودول (john medoRodwell)، خاورشناس انگلیسی، درنبورگ (Drenbeureg)، خاورشناس سوئدی و بلاشر (Blachere) خاورشناس فرانسوی، سورهها را به سه طبقۀ مکی و یک طبقۀ مدنی تقسیم کردهاند.</ref> و بعضی به شش طبقه "پنج طبقه مکی و یک طبقه مدنی" تقسیم کردهاند. | *خاورشناسان به بحثهای مربوط به مکی و مدنی توجهی ویژهای دارند. آنها سورههای قرآن را به چندین طبقه دستهبندی کردهاند. برخی از آنها سورهها را به سه طبقه "دو گروه مکّی و یک گروه مدنی"<ref>گریم (Grimme hubret) (۱۹۴۲ ـ ۱۸۶۴ م)، خاورشناس آلمانی و بل (Richard Bell)، خاورشناس انگلیسی، سورهها را به دو طبقۀ مکی و یک طبقۀ مدنی تقسیم نمودهاند.</ref>. برخی دیگر به چهار طبقه "سه طبقه مکّی و یک طبقه مدنی"<ref>گوستاو ویل (weil gustav) و نولدکه (Noldeke) (۱۹۳۰ـ ۱۸۳۶ م)، خاورشناسان آلمانی، رودول (john medoRodwell)، خاورشناس انگلیسی، درنبورگ (Drenbeureg)، خاورشناس سوئدی و بلاشر (Blachere) خاورشناس فرانسوی، سورهها را به سه طبقۀ مکی و یک طبقۀ مدنی تقسیم کردهاند.</ref> و بعضی به شش طبقه "پنج طبقه مکی و یک طبقه مدنی" تقسیم کردهاند. | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
#از هجرت به حبشه تا بازگشت [[پیامبر]]{{صل}} از سفر طائف "سالهای پنجم تا دهم بعثت". | #از هجرت به حبشه تا بازگشت [[پیامبر]]{{صل}} از سفر طائف "سالهای پنجم تا دهم بعثت". | ||
#از بازگشت از سفر طائف تا هجرت [[پیامبر]]{{صل}} سالهای دهم تا سیزدهم بعثت. | #از بازگشت از سفر طائف تا هجرت [[پیامبر]]{{صل}} سالهای دهم تا سیزدهم بعثت. | ||
*او معیارهای طبقهبندی خود را، اشارات قرآن به حوادث تاریخدار، سبکِ سورهها و مضامینِ آنها دانسته است. *ویژگیهایی که این خاورشناس برای هر یک از طبقات چهارگانه بیان کرده است، به قرار زیر است: سورههای گروه نخست، اغلب آیاتی کوتاه، موزون و خیالانگیز دارند و بیشتر با سوگند آغاز میشوند. سورههای گروه دوم، آیاتی بلندتر و به نثر نزدیکتر دارند، اما همچنان خیالانگیزند، همچنین در آنها نشانههای خدا در طبیعت، صفات الهی و اوصاف بهشت و دوزخ ذکر شده است. آیات گروه سوم، از گروه دوم بلندتر و به نثر نزدیکترند، اما دیگر خیالانگیز نیستند، بلکه بیشتر به شکل خطابهاند. همچنین در آنها اخبار مربوط به پیامبران و کیفرهای اخروی با تفصیل بیشتری بازگو شده است. آیات گروه چهارم نیز، قدرت روزافزون سیاسی [[حضرت محمد]]{{صل}} و سیر رویدادهای پس از هجرت را گزارش میکنند<ref>درآمدی بر تاریخگذاری قرآن، جعفر نکونام، تهران، هستینما، | *او معیارهای طبقهبندی خود را، اشارات قرآن به حوادث تاریخدار، سبکِ سورهها و مضامینِ آنها دانسته است. *ویژگیهایی که این خاورشناس برای هر یک از طبقات چهارگانه بیان کرده است، به قرار زیر است: سورههای گروه نخست، اغلب آیاتی کوتاه، موزون و خیالانگیز دارند و بیشتر با سوگند آغاز میشوند. سورههای گروه دوم، آیاتی بلندتر و به نثر نزدیکتر دارند، اما همچنان خیالانگیزند، همچنین در آنها نشانههای خدا در طبیعت، صفات الهی و اوصاف بهشت و دوزخ ذکر شده است. آیات گروه سوم، از گروه دوم بلندتر و به نثر نزدیکترند، اما دیگر خیالانگیز نیستند، بلکه بیشتر به شکل خطابهاند. همچنین در آنها اخبار مربوط به پیامبران و کیفرهای اخروی با تفصیل بیشتری بازگو شده است. آیات گروه چهارم نیز، قدرت روزافزون سیاسی [[حضرت محمد]]{{صل}} و سیر رویدادهای پس از هجرت را گزارش میکنند<ref>درآمدی بر تاریخگذاری قرآن، جعفر نکونام، تهران، هستینما، ۱۳۸۰ش، ص ۱۳ - ۱۵.</ref>. | ||
*نولدکه نیز مشابه همین طبقهبندی را در کتاب تاریخ قرآن عرضه کرده است. او ویژگی هر یک از طبقات را چنین بیان کرده است: | *نولدکه نیز مشابه همین طبقهبندی را در کتاب تاریخ قرآن عرضه کرده است. او ویژگی هر یک از طبقات را چنین بیان کرده است: | ||
*ویژگیهای طبقه اول مکی: کوتاهی سور و زبان شعری و وجود سوگندها | *ویژگیهای طبقه اول مکی: کوتاهی سور و زبان شعری و وجود سوگندها | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
==ویژگیهای [[وحی]] مکی و مدنی== | ==ویژگیهای [[وحی]] مکی و مدنی== | ||
*اگرچه دورههای مکی و مدنی تفاوتهای عمدهای با یکدیگر دارند و ویژگیهای هر دوره در وحی قرآنی نیز منعکس شده است، اما حقیقت آن است که یافتن شاخصهها و معیارهایی که به طور قاطع به تمایز بین مکی و مدنی دلالت داشته باشد، دور از واقعیت است. چرا که تحوّلات و تغییرات، نه در واقعیت خارجی و نه در متن قرآنی، هیچگاه به یکباره و با جهش روی نداده است، بلکه این تحوّل به صورت تدریجی بوده است. از این رو، تفکیک قطعی مکی از مدنی بر اساس ویژگیها و توصیفات کلی امکانپذیر نخواهد بود، چرا که برخی از آیات مدنی، ویژگیهای آیات مکی را دارند و به عکس، پارهای آیات مکی نیز ویژگیهای آیات مدنی را دارند<ref>ر.ک: معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، نصر حامد ابو زید، ترجمۀ مرتضی کریمینیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ﻫ. ش، ص ۱۵۰ و ۱۷۷.</ref>. بر این پایه، در بسیاری از موارد، در کنار ویژگیهای موجود در متن قرآن، نقل معتبر نیز چارهساز است. | *اگرچه دورههای مکی و مدنی تفاوتهای عمدهای با یکدیگر دارند و ویژگیهای هر دوره در وحی قرآنی نیز منعکس شده است، اما حقیقت آن است که یافتن شاخصهها و معیارهایی که به طور قاطع به تمایز بین مکی و مدنی دلالت داشته باشد، دور از واقعیت است. چرا که تحوّلات و تغییرات، نه در واقعیت خارجی و نه در متن قرآنی، هیچگاه به یکباره و با جهش روی نداده است، بلکه این تحوّل به صورت تدریجی بوده است. از این رو، تفکیک قطعی مکی از مدنی بر اساس ویژگیها و توصیفات کلی امکانپذیر نخواهد بود، چرا که برخی از آیات مدنی، ویژگیهای آیات مکی را دارند و به عکس، پارهای آیات مکی نیز ویژگیهای آیات مدنی را دارند<ref>ر.ک: معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، نصر حامد ابو زید، ترجمۀ مرتضی کریمینیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ﻫ.ش، ص ۱۵۰ و ۱۷۷.</ref>. بر این پایه، در بسیاری از موارد، در کنار ویژگیهای موجود در متن قرآن، نقل معتبر نیز چارهساز است. | ||
*به طور کلی، تفاوتهای آیات و سور مکی و مدنی را میتوان در دو بخش ساختار و محتوا خلاصه کرد. تغییر در این دو بخش، هر دو معلول یک علت اساسی است و آن تفاوت بنیادینِ بین این دو مرحله در دعوت و رسالت [[پیامبر اکرم]]{{صل است. یکی از نظریهپردازان معاصر معتقد است که مراحل دعوت [[پیامبر]]{{صل}}، که در مکه به ندرت از حدِّ "انذار" به حدّ "رسالت" میرسید، با هجرت به مدینه به کلّی به "رسالت" تبدیل شد. تفاوت میان انذار و رسالت در این است که انذار مربوط به مقابله با مفاهیم فکری گذشته و دعوت به مفاهیم جدید است. پیامبر و وحی در مرحله انذار، مردم را متوجه فساد موجود در جامعه میکنند و از این راه، جامعه را به تغییر وضع موجود بر میانگیزند. رسالت به معنای ساخت ایدئولوژی جامعه جدید است<ref>ر.ک: معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، نصر حامد ابو زید، ترجمۀ مرتضی کریمینیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ﻫ. ش، ص و ۱۴۸.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۱۸ - ۱۱۹.</ref>. | *به طور کلی، تفاوتهای آیات و سور مکی و مدنی را میتوان در دو بخش ساختار و محتوا خلاصه کرد. تغییر در این دو بخش، هر دو معلول یک علت اساسی است و آن تفاوت بنیادینِ بین این دو مرحله در دعوت و رسالت [[پیامبر اکرم]]{{صل است. یکی از نظریهپردازان معاصر معتقد است که مراحل دعوت [[پیامبر]]{{صل}}، که در مکه به ندرت از حدِّ "انذار" به حدّ "رسالت" میرسید، با هجرت به مدینه به کلّی به "رسالت" تبدیل شد. تفاوت میان انذار و رسالت در این است که انذار مربوط به مقابله با مفاهیم فکری گذشته و دعوت به مفاهیم جدید است. پیامبر و وحی در مرحله انذار، مردم را متوجه فساد موجود در جامعه میکنند و از این راه، جامعه را به تغییر وضع موجود بر میانگیزند. رسالت به معنای ساخت ایدئولوژی جامعه جدید است<ref>ر.ک: معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، نصر حامد ابو زید، ترجمۀ مرتضی کریمینیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ﻫ.ش، ص و ۱۴۸.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۱۸ - ۱۱۹.</ref>. | ||
===معیارهای اسلوبی در تفکیک مکی و مدنی=== | ===معیارهای اسلوبی در تفکیک مکی و مدنی=== | ||
*برای تفکیک مکی از مدنی، دستکم میتوان از دو ویژگی اسلوبی "کوتاهی و بلندی آیات و سور" و "رعایت فاصله" یاد کرد. هر دو ویژگی مورد اشاره را میتوان در پرتو ویژگی اصلی هر یک از دو دوره مکی و مدنی تبیین کرد؛ هدف اصلی وحی، در مرحله إنذار اثرگذاری است که آن نیز به نوبه خود در زبانی کوبنده، موزون و آهنگین نُمود پیدا میکند. بر این پایه، بیشتر آیات و سورههای مکی کوتاه، آهنگین و موزوناند. اما در مرحله رسالت، امری فراتر از اثرگذاریِ صِرف مورد نظر است؛ از این رو، رسالت از نظر ساخت و ترکیب به زبان متفاوتی نیازمند است. در رسالت، جنبه انتقال معلومات بر جنبه اثرگذاری غلبه دارد، در حالی که در انذار، اولویت با اثرگذاری است<ref>ر.ک: معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، نصر حامد ابو زید، ترجمۀ مرتضی کریمینیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ﻫ. ش، ص ۱۵۳.</ref>. | *برای تفکیک مکی از مدنی، دستکم میتوان از دو ویژگی اسلوبی "کوتاهی و بلندی آیات و سور" و "رعایت فاصله" یاد کرد. هر دو ویژگی مورد اشاره را میتوان در پرتو ویژگی اصلی هر یک از دو دوره مکی و مدنی تبیین کرد؛ هدف اصلی وحی، در مرحله إنذار اثرگذاری است که آن نیز به نوبه خود در زبانی کوبنده، موزون و آهنگین نُمود پیدا میکند. بر این پایه، بیشتر آیات و سورههای مکی کوتاه، آهنگین و موزوناند. اما در مرحله رسالت، امری فراتر از اثرگذاریِ صِرف مورد نظر است؛ از این رو، رسالت از نظر ساخت و ترکیب به زبان متفاوتی نیازمند است. در رسالت، جنبه انتقال معلومات بر جنبه اثرگذاری غلبه دارد، در حالی که در انذار، اولویت با اثرگذاری است<ref>ر.ک: معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، نصر حامد ابو زید، ترجمۀ مرتضی کریمینیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ﻫ.ش، ص ۱۵۳.</ref>. | ||
*نکته دیگر که در علت فاصلهدار بودن آیات مکی گفتهاند این است که در دوره جاهلیت مسجع بودن کلام کاهنان نشانهای بر غیبی بودن سخن آنان بود؛ از این رو، سردمداران کفر بسیار میکوشیدند قرآن را در شمار شعر شاعران و سجع کاهنان و اورادِ ساحران درآورند، اما در آن راه درماندند<ref>ر.ک: معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، نصر حامد ابو زید، ترجمۀ مرتضی کریمینیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ﻫ. ش، ص۲۷.</ref>، چرا که قرآن خود به صراحت این اتهامها را رد کرد: {{متن قرآن|فَذَكِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلا مَجْنُونٍ أَمْ يَقُولُونَ شَاعِرٌ نَّتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ }}<ref> بنابراین پند بده که تو، به (برکت) نعمت پروردگارت نه پیشگویی و نه دیوانه. بلکه میگویند شاعری است که چشم به راه رویداد مرگ برای اوییم؛ سوره طور، آیه: ۲۹- ۳۰.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِينٌ}}<ref> و به او شعر نیاموختیم و در خور او (نیز) نیست، این (کتاب) جز پند و قرآنی روشن نیست؛ سوره یس، آیه:۶۹.</ref> خداوند از کافران میخواهد که اگر میتوانند با کمک گرفتن از جن و انس، کلامی شبیه آن بیاورند، اما همگی در این مبارزه طلبی در میمانند. شاید سرّ اینکه قرآن در تحدّی خود، از جن نیز نام برده است، این باشد که باور عمومی در آن دوران بر این بود که کاهنان پیامهای خود را از جنّیان دریافت میکنند. | *نکته دیگر که در علت فاصلهدار بودن آیات مکی گفتهاند این است که در دوره جاهلیت مسجع بودن کلام کاهنان نشانهای بر غیبی بودن سخن آنان بود؛ از این رو، سردمداران کفر بسیار میکوشیدند قرآن را در شمار شعر شاعران و سجع کاهنان و اورادِ ساحران درآورند، اما در آن راه درماندند<ref>ر.ک: معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، نصر حامد ابو زید، ترجمۀ مرتضی کریمینیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ﻫ.ش، ص۲۷.</ref>، چرا که قرآن خود به صراحت این اتهامها را رد کرد: {{متن قرآن|فَذَكِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلا مَجْنُونٍ أَمْ يَقُولُونَ شَاعِرٌ نَّتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ }}<ref> بنابراین پند بده که تو، به (برکت) نعمت پروردگارت نه پیشگویی و نه دیوانه. بلکه میگویند شاعری است که چشم به راه رویداد مرگ برای اوییم؛ سوره طور، آیه: ۲۹- ۳۰.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِينٌ}}<ref> و به او شعر نیاموختیم و در خور او (نیز) نیست، این (کتاب) جز پند و قرآنی روشن نیست؛ سوره یس، آیه:۶۹.</ref> خداوند از کافران میخواهد که اگر میتوانند با کمک گرفتن از جن و انس، کلامی شبیه آن بیاورند، اما همگی در این مبارزه طلبی در میمانند. شاید سرّ اینکه قرآن در تحدّی خود، از جن نیز نام برده است، این باشد که باور عمومی در آن دوران بر این بود که کاهنان پیامهای خود را از جنّیان دریافت میکنند. | ||
*حاصل آنکه، [[وحی قرآنی]] در مکّه برای اثرگذاری و نیز به نشانه غیبی بودن، از درونمایههای بلاغی و جنبههای ادبی بهرهمند بود. داستانِ ایمان آوردن [[عمر بن خطاب]] ـ در اثر شنیدن نخستین آیات سوره طه، به رغم آنکه وی در صددِ تأدیب خواهر و شوهر خواهر خود به دلیل پیروی از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بود ـ گواه آن است که ایمان آوردن او به الهی بودن منشأ قرآن و پذیرفتن دین اسلام، بر پایه همین "جنبه ادبی" قرآن صورت گرفته است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۱۹.</ref>. | *حاصل آنکه، [[وحی قرآنی]] در مکّه برای اثرگذاری و نیز به نشانه غیبی بودن، از درونمایههای بلاغی و جنبههای ادبی بهرهمند بود. داستانِ ایمان آوردن [[عمر بن خطاب]] ـ در اثر شنیدن نخستین آیات سوره طه، به رغم آنکه وی در صددِ تأدیب خواهر و شوهر خواهر خود به دلیل پیروی از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بود ـ گواه آن است که ایمان آوردن او به الهی بودن منشأ قرآن و پذیرفتن دین اسلام، بر پایه همین "جنبه ادبی" قرآن صورت گرفته است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۱۹.</ref>. | ||
*حِکمت دیگری که برای کوتاه و موزون بودن آیات و سور مکی ذکر کردهاند، آن است که حفظ و به خاطرسپاری آن آسانتر است، چرا که مردم مکه کمتر با کتابت آشنایی داشتند و بیشتر بر حافظه خود تکیه میکردند. | *حِکمت دیگری که برای کوتاه و موزون بودن آیات و سور مکی ذکر کردهاند، آن است که حفظ و به خاطرسپاری آن آسانتر است، چرا که مردم مکه کمتر با کتابت آشنایی داشتند و بیشتر بر حافظه خود تکیه میکردند. | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۳۴: | ||
==آیات استثنا== | ==آیات استثنا== | ||
*هشتاد و شش سوره قرآن مکی، و بیست و هشت سوره آن مدنی است، اما گذشته از اختلاف روایات در مورد مکی یا مدنی بودن برخی از سورهها، برخی از آیات نیز به عنوان استثنا مطرح شدهاند؛ به این معنی که برخی آیات مدنی در سورههای مکی و برخی آیات مکی در سورههای مدنی قرار گرفته است. [[بدرالدین زرکشی]] در کتاب البرهان فی علوم القرآن، دو باب را به نامهای "الآیات المدنیات فی السور المکیه" و "الآیات المکیة فی السور المدنیه"، به این موضوع اختصاص داده است<ref>ر.ک: البرهان فی علوم القرآن، بدر الدین زركشی، بیروت، دار المعرفه، ۱۹۹۴ م، ج ۱، ص ۲۶۰ ـ ۲۵۷، نوع نهم.</ref>. | *هشتاد و شش سوره قرآن مکی، و بیست و هشت سوره آن مدنی است، اما گذشته از اختلاف روایات در مورد مکی یا مدنی بودن برخی از سورهها، برخی از آیات نیز به عنوان استثنا مطرح شدهاند؛ به این معنی که برخی آیات مدنی در سورههای مکی و برخی آیات مکی در سورههای مدنی قرار گرفته است. [[بدرالدین زرکشی]] در کتاب البرهان فی علوم القرآن، دو باب را به نامهای "الآیات المدنیات فی السور المکیه" و "الآیات المکیة فی السور المدنیه"، به این موضوع اختصاص داده است<ref>ر.ک: البرهان فی علوم القرآن، بدر الدین زركشی، بیروت، دار المعرفه، ۱۹۹۴ م، ج ۱، ص ۲۶۰ ـ ۲۵۷، نوع نهم.</ref>. | ||
*[[جلال الدین سیوطی]] نیز فصلی را به نام "فی ذکر ما استثنی من المکی و المدنی" به این امر اختصاص داده و آیاتی را به عنوان استثنا برای پنجاه و دو سوره قرآن، شامل مکی و مدنی، نقل کرده است<ref>ر.ک: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، قم، منشورات الرضی، | *[[جلال الدین سیوطی]] نیز فصلی را به نام "فی ذکر ما استثنی من المکی و المدنی" به این امر اختصاص داده و آیاتی را به عنوان استثنا برای پنجاه و دو سوره قرآن، شامل مکی و مدنی، نقل کرده است<ref>ر.ک: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۳ش، ج ۱، ص ۵۲ ـ ۴۳، نوع اول.</ref>. | ||
*تفاوت بحثهای [[بدرالدین زرکشی]] و [[جلال الدین سیوطی]] در این است که [[بدرالدین زرکشی]] تنها به نقل آنچه به عنوان استثنا روایت شده، پرداخته است، در حالیکه [[جلال الدین سیوطی]] در برخی موارد، آنها را نقد هم نموده است. برای نمونه، در مورد استثنای نُه آیه از سوره انعام میگوید: " نقل صحیحی در اینباره وجود ندارد و علاوه بر آن، روایت شده است که این سوره به صورت یکپارچه نازل شده است"<ref>ر.ک: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، قم، منشورات الرضی، | *تفاوت بحثهای [[بدرالدین زرکشی]] و [[جلال الدین سیوطی]] در این است که [[بدرالدین زرکشی]] تنها به نقل آنچه به عنوان استثنا روایت شده، پرداخته است، در حالیکه [[جلال الدین سیوطی]] در برخی موارد، آنها را نقد هم نموده است. برای نمونه، در مورد استثنای نُه آیه از سوره انعام میگوید: " نقل صحیحی در اینباره وجود ندارد و علاوه بر آن، روایت شده است که این سوره به صورت یکپارچه نازل شده است"<ref>ر.ک: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۳ش، ج ۱، ص ۴۳، نوع اول.</ref>. | ||
او همچنین استثنای سه آیه اول سوره یوسف را امری واهی شمرده است<ref>ر.ک: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، قم، منشورات الرضی، | او همچنین استثنای سه آیه اول سوره یوسف را امری واهی شمرده است<ref>ر.ک: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۳ش، ج ۱، ص ۴۵، نوع اول.</ref>. | ||
*[[عبد الرّزاق حسین احمد]]، نویسنده دوره دو جلدی المکی و المدنی فی القرآن الکریم، مفصلترین بحث را در زمینه آیات استثنا انجام داده و اکثریت قریب به اتفاق این ادعاها را متکی بر دلیل صحیح ندانسته است<ref>المکی و المدنی فی القرآن الکریم، عبد الرزاق حسین احمد، قاهره، دار ابنعفان، ۱۹۹۹ م، ج ۲، ص ۸۱۱ ـ ۵۰۷.</ref>. وی تنها دو مورد از این ادعاها را صحیح دانسته است و آن دو آیه مدنی است که در سورههای مکی قرار گرفته است<ref>و این دو مورد، آیات ۱۱۴ سورۀ هود و ۱۱۰ سورۀ نحل است؛ ر.ک: المکی و المدنی فی القرآن الکریم، عبد الرزاق حسین احمد، ص ۸۲۷ ـ ۸۱۲.</ref>. | *[[عبد الرّزاق حسین احمد]]، نویسنده دوره دو جلدی المکی و المدنی فی القرآن الکریم، مفصلترین بحث را در زمینه آیات استثنا انجام داده و اکثریت قریب به اتفاق این ادعاها را متکی بر دلیل صحیح ندانسته است<ref>المکی و المدنی فی القرآن الکریم، عبد الرزاق حسین احمد، قاهره، دار ابنعفان، ۱۹۹۹ م، ج ۲، ص ۸۱۱ ـ ۵۰۷.</ref>. وی تنها دو مورد از این ادعاها را صحیح دانسته است و آن دو آیه مدنی است که در سورههای مکی قرار گرفته است<ref>و این دو مورد، آیات ۱۱۴ سورۀ هود و ۱۱۰ سورۀ نحل است؛ ر.ک: المکی و المدنی فی القرآن الکریم، عبد الرزاق حسین احمد، ص ۸۲۷ ـ ۸۱۲.</ref>. | ||
*آیت الله [[محمد هادی معرفت]] نیز در جلد اول مجموعه التمهید فی علوم القرآن به طور گسترده به این موضوع پرداخته است. او نیز معتقد است که آنچه سیوطی و دیگران به عنوان آیات استثنا گزارش کردهاند، بر نقل صحیحی استوار نیست، بلکه بیشتر آنها بر اجتهادات شخصی متکی است<ref>التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفت، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ ﻫ. چاپ سوم، ج ۱، ص ۱۳۸ ـ ۱۳۷.</ref>. وی تکتک موارد ادعاشده را ذکر و همه موارد را رد کرده است<ref>التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفت، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ ﻫ. چاپ سوم، ج ۱، ص ۲۰۳ ـ ۱۳۹.</ref>. | *آیت الله [[محمد هادی معرفت]] نیز در جلد اول مجموعه التمهید فی علوم القرآن به طور گسترده به این موضوع پرداخته است. او نیز معتقد است که آنچه سیوطی و دیگران به عنوان آیات استثنا گزارش کردهاند، بر نقل صحیحی استوار نیست، بلکه بیشتر آنها بر اجتهادات شخصی متکی است<ref>التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفت، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ ﻫ. چاپ سوم، ج ۱، ص ۱۳۸ ـ ۱۳۷.</ref>. وی تکتک موارد ادعاشده را ذکر و همه موارد را رد کرده است<ref>التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفت، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ ﻫ. چاپ سوم، ج ۱، ص ۲۰۳ ـ ۱۳۹.</ref>. |