آیات مکی و مدنی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - ' آنکه ' به ' آنکه '
جز (جایگزینی متن - ' ش، ' به 'ش، ') |
جز (جایگزینی متن - ' آنکه ' به ' آنکه ') |
||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
#فی ظلال القرآن از [[سید قطب]]؛ | #فی ظلال القرآن از [[سید قطب]]؛ | ||
#التحریر و التنویر از [[ابن عاشور]]. | #التحریر و التنویر از [[ابن عاشور]]. | ||
*دانشمندان و پژوهشگران معاصر بیش از | *دانشمندان و پژوهشگران معاصر بیش از آنکه به گزارش روایات در باره مکّی و مدنی توجه نشان دهند، به رابطه بین مدلول آیات قرآن با واقعیت تاریخی در دو دوره مکّی و مدنی اندیشیدهاند. آنها پذیرفتهاند که اسلوب و محتوای متن قرآن، همراه با تغییر شرایط فکری ـ فرهنگی تغییر کرده است. متأخران در نقد احادیث متعارض نیز، به معیارهای ترجیح روایتی بر روایت دیگر یا قبول دو بار نزول در صورت عدم ترجیح، چندان توجهی نشان نمیدهند، بلکه بیشتر بر سازگاری متن با واقعیت توجه دارند<ref>نصر حامد ابوزید، معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، ترجمه: مرتضی کریمینیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ش، ص ۱۶۸.</ref>. | ||
*یکی دیگر از مواردی که دانشمندان متأخر به نقد آن پرداختهاند، آیات استثنا است؛ برای متقدمان پذیرش یک یا چند آیه مکّی در ضمن سورههای مدنی یا بالعکس امری به نسبت سهل بوده است، اما متأخران بیشتر این موارد را، که در روایات و سخن متقدمان گزارش شده است، با دیده تردید نگریسته و به دفاع از همگونی آیاتِ یک سوره از نظر مکّی یا مدنی بودن پرداختهاند. | *یکی دیگر از مواردی که دانشمندان متأخر به نقد آن پرداختهاند، آیات استثنا است؛ برای متقدمان پذیرش یک یا چند آیه مکّی در ضمن سورههای مدنی یا بالعکس امری به نسبت سهل بوده است، اما متأخران بیشتر این موارد را، که در روایات و سخن متقدمان گزارش شده است، با دیده تردید نگریسته و به دفاع از همگونی آیاتِ یک سوره از نظر مکّی یا مدنی بودن پرداختهاند. | ||
*خاورشناسان به بحثهای مربوط به مکی و مدنی توجهی ویژهای دارند. آنها سورههای قرآن را به چندین طبقه دستهبندی کردهاند. برخی از آنها سورهها را به سه طبقه "دو گروه مکّی و یک گروه مدنی"<ref>گریم (Grimme hubret) (۱۹۴۲ ـ ۱۸۶۴ م)، خاورشناس آلمانی و بل (Richard Bell)، خاورشناس انگلیسی، سورهها را به دو طبقۀ مکی و یک طبقۀ مدنی تقسیم نمودهاند.</ref>. برخی دیگر به چهار طبقه "سه طبقه مکّی و یک طبقه مدنی"<ref>گوستاو ویل (weil gustav) و نولدکه (Noldeke) (۱۹۳۰ـ ۱۸۳۶ م)، خاورشناسان آلمانی، رودول (john medoRodwell)، خاورشناس انگلیسی، درنبورگ (Drenbeureg)، خاورشناس سوئدی و بلاشر (Blachere) خاورشناس فرانسوی، سورهها را به سه طبقۀ مکی و یک طبقۀ مدنی تقسیم کردهاند.</ref> و بعضی به شش طبقه "پنج طبقه مکی و یک طبقه مدنی" تقسیم کردهاند. | *خاورشناسان به بحثهای مربوط به مکی و مدنی توجهی ویژهای دارند. آنها سورههای قرآن را به چندین طبقه دستهبندی کردهاند. برخی از آنها سورهها را به سه طبقه "دو گروه مکّی و یک گروه مدنی"<ref>گریم (Grimme hubret) (۱۹۴۲ ـ ۱۸۶۴ م)، خاورشناس آلمانی و بل (Richard Bell)، خاورشناس انگلیسی، سورهها را به دو طبقۀ مکی و یک طبقۀ مدنی تقسیم نمودهاند.</ref>. برخی دیگر به چهار طبقه "سه طبقه مکّی و یک طبقه مدنی"<ref>گوستاو ویل (weil gustav) و نولدکه (Noldeke) (۱۹۳۰ـ ۱۸۳۶ م)، خاورشناسان آلمانی، رودول (john medoRodwell)، خاورشناس انگلیسی، درنبورگ (Drenbeureg)، خاورشناس سوئدی و بلاشر (Blachere) خاورشناس فرانسوی، سورهها را به سه طبقۀ مکی و یک طبقۀ مدنی تقسیم کردهاند.</ref> و بعضی به شش طبقه "پنج طبقه مکی و یک طبقه مدنی" تقسیم کردهاند. | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
*برای تفکیک مکی از مدنی، دستکم میتوان از دو ویژگی اسلوبی "کوتاهی و بلندی آیات و سور" و "رعایت فاصله" یاد کرد. هر دو ویژگی مورد اشاره را میتوان در پرتو ویژگی اصلی هر یک از دو دوره مکی و مدنی تبیین کرد؛ هدف اصلی وحی، در مرحله إنذار اثرگذاری است که آن نیز به نوبه خود در زبانی کوبنده، موزون و آهنگین نُمود پیدا میکند. بر این پایه، بیشتر آیات و سورههای مکی کوتاه، آهنگین و موزوناند. اما در مرحله رسالت، امری فراتر از اثرگذاریِ صِرف مورد نظر است؛ از این رو، رسالت از نظر ساخت و ترکیب به زبان متفاوتی نیازمند است. در رسالت، جنبه انتقال معلومات بر جنبه اثرگذاری غلبه دارد، در حالی که در انذار، اولویت با اثرگذاری است<ref>ر.ک: معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، نصر حامد ابو زید، ترجمۀ مرتضی کریمینیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ﻫ.ش، ص ۱۵۳.</ref>. | *برای تفکیک مکی از مدنی، دستکم میتوان از دو ویژگی اسلوبی "کوتاهی و بلندی آیات و سور" و "رعایت فاصله" یاد کرد. هر دو ویژگی مورد اشاره را میتوان در پرتو ویژگی اصلی هر یک از دو دوره مکی و مدنی تبیین کرد؛ هدف اصلی وحی، در مرحله إنذار اثرگذاری است که آن نیز به نوبه خود در زبانی کوبنده، موزون و آهنگین نُمود پیدا میکند. بر این پایه، بیشتر آیات و سورههای مکی کوتاه، آهنگین و موزوناند. اما در مرحله رسالت، امری فراتر از اثرگذاریِ صِرف مورد نظر است؛ از این رو، رسالت از نظر ساخت و ترکیب به زبان متفاوتی نیازمند است. در رسالت، جنبه انتقال معلومات بر جنبه اثرگذاری غلبه دارد، در حالی که در انذار، اولویت با اثرگذاری است<ref>ر.ک: معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، نصر حامد ابو زید، ترجمۀ مرتضی کریمینیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ﻫ.ش، ص ۱۵۳.</ref>. | ||
*نکته دیگر که در علت فاصلهدار بودن آیات مکی گفتهاند این است که در دوره جاهلیت مسجع بودن کلام کاهنان نشانهای بر غیبی بودن سخن آنان بود؛ از این رو، سردمداران کفر بسیار میکوشیدند قرآن را در شمار شعر شاعران و سجع کاهنان و اورادِ ساحران درآورند، اما در آن راه درماندند<ref>ر.ک: معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، نصر حامد ابو زید، ترجمۀ مرتضی کریمینیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ﻫ.ش، ص۲۷.</ref>، چرا که قرآن خود به صراحت این اتهامها را رد کرد: {{متن قرآن|فَذَكِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلا مَجْنُونٍ أَمْ يَقُولُونَ شَاعِرٌ نَّتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ }}<ref> بنابراین پند بده که تو، به (برکت) نعمت پروردگارت نه پیشگویی و نه دیوانه. بلکه میگویند شاعری است که چشم به راه رویداد مرگ برای اوییم؛ سوره طور، آیه: ۲۹- ۳۰.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِينٌ}}<ref> و به او شعر نیاموختیم و در خور او (نیز) نیست، این (کتاب) جز پند و قرآنی روشن نیست؛ سوره یس، آیه:۶۹.</ref> خداوند از کافران میخواهد که اگر میتوانند با کمک گرفتن از جن و انس، کلامی شبیه آن بیاورند، اما همگی در این مبارزه طلبی در میمانند. شاید سرّ اینکه قرآن در تحدّی خود، از جن نیز نام برده است، این باشد که باور عمومی در آن دوران بر این بود که کاهنان پیامهای خود را از جنّیان دریافت میکنند. | *نکته دیگر که در علت فاصلهدار بودن آیات مکی گفتهاند این است که در دوره جاهلیت مسجع بودن کلام کاهنان نشانهای بر غیبی بودن سخن آنان بود؛ از این رو، سردمداران کفر بسیار میکوشیدند قرآن را در شمار شعر شاعران و سجع کاهنان و اورادِ ساحران درآورند، اما در آن راه درماندند<ref>ر.ک: معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، نصر حامد ابو زید، ترجمۀ مرتضی کریمینیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ﻫ.ش، ص۲۷.</ref>، چرا که قرآن خود به صراحت این اتهامها را رد کرد: {{متن قرآن|فَذَكِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلا مَجْنُونٍ أَمْ يَقُولُونَ شَاعِرٌ نَّتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ }}<ref> بنابراین پند بده که تو، به (برکت) نعمت پروردگارت نه پیشگویی و نه دیوانه. بلکه میگویند شاعری است که چشم به راه رویداد مرگ برای اوییم؛ سوره طور، آیه: ۲۹- ۳۰.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِينٌ}}<ref> و به او شعر نیاموختیم و در خور او (نیز) نیست، این (کتاب) جز پند و قرآنی روشن نیست؛ سوره یس، آیه:۶۹.</ref> خداوند از کافران میخواهد که اگر میتوانند با کمک گرفتن از جن و انس، کلامی شبیه آن بیاورند، اما همگی در این مبارزه طلبی در میمانند. شاید سرّ اینکه قرآن در تحدّی خود، از جن نیز نام برده است، این باشد که باور عمومی در آن دوران بر این بود که کاهنان پیامهای خود را از جنّیان دریافت میکنند. | ||
*حاصل آنکه، [[وحی قرآنی]] در مکّه برای اثرگذاری و نیز به نشانه غیبی بودن، از درونمایههای بلاغی و جنبههای ادبی بهرهمند بود. داستانِ ایمان آوردن [[عمر بن خطاب]] ـ در اثر شنیدن نخستین آیات سوره طه، به رغم | *حاصل آنکه، [[وحی قرآنی]] در مکّه برای اثرگذاری و نیز به نشانه غیبی بودن، از درونمایههای بلاغی و جنبههای ادبی بهرهمند بود. داستانِ ایمان آوردن [[عمر بن خطاب]] ـ در اثر شنیدن نخستین آیات سوره طه، به رغم آنکه وی در صددِ تأدیب خواهر و شوهر خواهر خود به دلیل پیروی از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بود ـ گواه آن است که ایمان آوردن او به الهی بودن منشأ قرآن و پذیرفتن دین اسلام، بر پایه همین "جنبه ادبی" قرآن صورت گرفته است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۱۹.</ref>. | ||
*حِکمت دیگری که برای کوتاه و موزون بودن آیات و سور مکی ذکر کردهاند، آن است که حفظ و به خاطرسپاری آن آسانتر است، چرا که مردم مکه کمتر با کتابت آشنایی داشتند و بیشتر بر حافظه خود تکیه میکردند. | *حِکمت دیگری که برای کوتاه و موزون بودن آیات و سور مکی ذکر کردهاند، آن است که حفظ و به خاطرسپاری آن آسانتر است، چرا که مردم مکه کمتر با کتابت آشنایی داشتند و بیشتر بر حافظه خود تکیه میکردند. | ||
از دیگر ویژگیهای اسلوبی قرآنِ مکی، وجود سوگندها، تکرار واژه "کلّا" و نیز "حروف مقطعه" ابتدای سورهها به جز سورههای بقره و آلعمران و شاید رعد است. همچنین عبارت {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاس}} بیشتر در [[وحی]] مکی آمده است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۱۹.</ref>. | از دیگر ویژگیهای اسلوبی قرآنِ مکی، وجود سوگندها، تکرار واژه "کلّا" و نیز "حروف مقطعه" ابتدای سورهها به جز سورههای بقره و آلعمران و شاید رعد است. همچنین عبارت {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاس}} بیشتر در [[وحی]] مکی آمده است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۱۹.</ref>. | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
#اگر منظور از وجود عنصر خشونت و تهدید، آیاتی است که قرآن، کافران و مجرمان را به آتش دوزخ و عذابهای اخروی تهدید میکند، این امر از شیوههای مهم تربیتی است که در همه نظامهای تربیتی، متناسب با اهداف و اهمیت موضوع، به کار گرفته میشود. این همان چیزی است که در نظامهای تربیتی نوین به نام تشویق و تنبیه، اعمال میشود. از نظر همه ادیان ابراهیمی، سعادت و شقاوت ابدیِ انسان در گرو ایمان و عملِ او است؛ از این رو، این امر اختصاص به آیات مکی ندارد، بلکه انذار و تبشیر، هم در آیات مکی و هم در آیات مدنی وجود دارد، اما به دلیل تفاوتهای موجود در جامعه مکه و مدینه، انذار و تبشیر شدت و ضعف پیدا کرده است. برای نمونه، آیات زیر از جمله آیات مکی است که در آنها به عفو و گذشت در مقابل رفتار بد و ناشایست کافران توصیه شده است: {{متن قرآن|وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَلا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلاَّ ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ }}<ref> و نکوگفتارتر از کسی که به سوی خداوند فرا خواند و کاری شایسته کند و گوید: من از مسلمانانم کیست؟نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان میگردد.و این را جز به آنان که میشکیبند، و جز به آنان که بهرهای سترگ دارند فرانیاموزند؛ سوره فصلت، آیه: ۳۳- ۳۵.</ref>. همچنین آیات زیر از جمله آیات مدنی است که در آن مجرمان در مقابل کارهای ناشایستشان به عذاب الهی تهدید شدهاند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَن تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلاَ أَوْلادُهُم مِّنَ اللَّهِ شَيْئًا وَأُولَئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَاللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَى جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمِهَادُ}}<ref> بیگمان داراییها و فرزندان کافران هرگز برای آنان در برابر (عذاب) خداوند هیچ سودی نخواهد داشت و آنانند که هیزم دوزخاند.همچون شیوه فرعونیان و پیشینیان آنان که آیات ما را دروغ شمردند و خداوند آنها را برای گناهانشان فرو گرفت و خداوند، سخت کیفر است.به کافران بگو: از پا در خواهید آمد و در دوزخ گردتان میآورند و این بستر، بد است؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۰- ۱۲.</ref>. | #اگر منظور از وجود عنصر خشونت و تهدید، آیاتی است که قرآن، کافران و مجرمان را به آتش دوزخ و عذابهای اخروی تهدید میکند، این امر از شیوههای مهم تربیتی است که در همه نظامهای تربیتی، متناسب با اهداف و اهمیت موضوع، به کار گرفته میشود. این همان چیزی است که در نظامهای تربیتی نوین به نام تشویق و تنبیه، اعمال میشود. از نظر همه ادیان ابراهیمی، سعادت و شقاوت ابدیِ انسان در گرو ایمان و عملِ او است؛ از این رو، این امر اختصاص به آیات مکی ندارد، بلکه انذار و تبشیر، هم در آیات مکی و هم در آیات مدنی وجود دارد، اما به دلیل تفاوتهای موجود در جامعه مکه و مدینه، انذار و تبشیر شدت و ضعف پیدا کرده است. برای نمونه، آیات زیر از جمله آیات مکی است که در آنها به عفو و گذشت در مقابل رفتار بد و ناشایست کافران توصیه شده است: {{متن قرآن|وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَلا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلاَّ ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ }}<ref> و نکوگفتارتر از کسی که به سوی خداوند فرا خواند و کاری شایسته کند و گوید: من از مسلمانانم کیست؟نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان میگردد.و این را جز به آنان که میشکیبند، و جز به آنان که بهرهای سترگ دارند فرانیاموزند؛ سوره فصلت، آیه: ۳۳- ۳۵.</ref>. همچنین آیات زیر از جمله آیات مدنی است که در آن مجرمان در مقابل کارهای ناشایستشان به عذاب الهی تهدید شدهاند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَن تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلاَ أَوْلادُهُم مِّنَ اللَّهِ شَيْئًا وَأُولَئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَاللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَى جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمِهَادُ}}<ref> بیگمان داراییها و فرزندان کافران هرگز برای آنان در برابر (عذاب) خداوند هیچ سودی نخواهد داشت و آنانند که هیزم دوزخاند.همچون شیوه فرعونیان و پیشینیان آنان که آیات ما را دروغ شمردند و خداوند آنها را برای گناهانشان فرو گرفت و خداوند، سخت کیفر است.به کافران بگو: از پا در خواهید آمد و در دوزخ گردتان میآورند و این بستر، بد است؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۰- ۱۲.</ref>. | ||
#تدریجی بودن نزول قرآن از ویژگیهای این کتاب آسمانی است که در خود قرآن نیز به این نوع نزول و برخی حکمتهای آن اشاره کرده است {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلا وَلا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلاَّ جِئْنَاكَ بِالْحَقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيرًا }}<ref> و کافران گفتند: چرا قرآن بر او یکجا فرو فرستاده نشده است؟ این چنین (فرو فرستادهایم) تا دلت را بدان استوار داریم و آن را (بر تو) بسیار آرام خواندیم؛ سوره فرقان، آیه: ۳۲ - ۳۳.</ref>. [[وحی]] قرآنی همچون یک مربی، جامعه نوپای دینی را به رشد و کمال میرساند و طبیعی است که در سیر تربیتِ این جامعه، شیوههای گوناگون و دستور العملهای مختلف، متناسب با وضعیتهای گوناگون زمانی، مکانی و اجتماعی، به کار گرفته شود. از این رو، در آغاز دعوت، در برخورد با شرک و جرمهای بسیار بزرگ، ضمن تأکید بر توحید و نفی شرک، مشرکان و مجرمان به عذابهای دردناک تهدید میشوند، اما پس از شکلگیری جامعه توحیدی، ضرورت شکلگیری نظامی قانونمند، که در آن ارتباط فرد، خانواده و جامعه با خدا و طبیعت در آن روشن باشد، آشکار میشود. همچنین اختصاص دادن قانونگذاری به مدینه، امری خلاف واقع است، چرا که در آیات مکی نیز به قوانین و احکام شریعت اشاره شده است، به عنوان مثال آیات زیر ضمن آیات مکی نازل شده است: {{متن قرآن|قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}<ref> بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی میرسانیم؛ و زشتکاریهای آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونهای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمیکنیم؛ و چون سخن میگویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید؛ سوره انعام، آیه: ۱۵۱- ۱۵۲.</ref>. | #تدریجی بودن نزول قرآن از ویژگیهای این کتاب آسمانی است که در خود قرآن نیز به این نوع نزول و برخی حکمتهای آن اشاره کرده است {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلا وَلا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلاَّ جِئْنَاكَ بِالْحَقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيرًا }}<ref> و کافران گفتند: چرا قرآن بر او یکجا فرو فرستاده نشده است؟ این چنین (فرو فرستادهایم) تا دلت را بدان استوار داریم و آن را (بر تو) بسیار آرام خواندیم؛ سوره فرقان، آیه: ۳۲ - ۳۳.</ref>. [[وحی]] قرآنی همچون یک مربی، جامعه نوپای دینی را به رشد و کمال میرساند و طبیعی است که در سیر تربیتِ این جامعه، شیوههای گوناگون و دستور العملهای مختلف، متناسب با وضعیتهای گوناگون زمانی، مکانی و اجتماعی، به کار گرفته شود. از این رو، در آغاز دعوت، در برخورد با شرک و جرمهای بسیار بزرگ، ضمن تأکید بر توحید و نفی شرک، مشرکان و مجرمان به عذابهای دردناک تهدید میشوند، اما پس از شکلگیری جامعه توحیدی، ضرورت شکلگیری نظامی قانونمند، که در آن ارتباط فرد، خانواده و جامعه با خدا و طبیعت در آن روشن باشد، آشکار میشود. همچنین اختصاص دادن قانونگذاری به مدینه، امری خلاف واقع است، چرا که در آیات مکی نیز به قوانین و احکام شریعت اشاره شده است، به عنوان مثال آیات زیر ضمن آیات مکی نازل شده است: {{متن قرآن|قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}<ref> بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی میرسانیم؛ و زشتکاریهای آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونهای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمیکنیم؛ و چون سخن میگویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید؛ سوره انعام، آیه: ۱۵۱- ۱۵۲.</ref>. | ||
#این ادعا که بین وحی مکی و وحی مدنی هیچ ارتباطی وجود ندارد، بیشتر به گزافهگویی شبیه است نه یک ادعای قابل طرح در یک بحث علمی؛ قرآن مجموعهای است که هر کس در آن با دیده انصاف نظر کند، بیش از | #این ادعا که بین وحی مکی و وحی مدنی هیچ ارتباطی وجود ندارد، بیشتر به گزافهگویی شبیه است نه یک ادعای قابل طرح در یک بحث علمی؛ قرآن مجموعهای است که هر کس در آن با دیده انصاف نظر کند، بیش از آنکه بین اجزایش از نظر اسلوب و محتوا، اختلاف مشاهده کند، وحدت و انسجام را بر آن حاکم میبیند. قرآن اگرچه از نظر اسلوب و سبک بیان، از شیوههای مختلف بهره گرفته است، به گونهای که آیات آنگاه کوتاه و موزون و برای انذار و تبشیر و گاه بلند و بدون فاصله و برای بیان احکام شریعت است، اما اشتراک آن در اسلوب نیز به گونهای است که در مجموع، این کتاب را از هر کتاب دیگر و حتی احادیث پیامبر و معصومان، متمایز میسازد. از نظر محتوایی نیز به رغم آنکه قرآن به موضوعات بسیار متنوع پرداخته است، اما همه آنها همچون دانههای تسبیح حول یک محور، که همان محور توحید است، گرد آمدهاند و از همین رو، در وصف آن آمده است: {{متن قرآن|كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ}}<ref> این کتابی است که آیاتش استواری یافته سپس از سوی فرزانهای آگاه آشکار شده است؛ سوره هود، آیه:۱.</ref> و بر همین پایه است که کتابی سراسر متشابه است: {{متن قرآن|اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاء وَمَن يُضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ }}<ref> خداوند است که بهترین گفتار را (به گونه) کتابی (با آیاتی) همانند دوگانه (یعنی مکرّر) فرو فرستاده است؛ پوستهای آنان که از پروردگار خویش میهراسند از آن به لرزه میافتد سپس با یاد خداوند پوستها و دلهاشان نرم میشود؛ این رهنمود خداوند است که با آن هر که را بخواهد راهنمایی میکند و هر که را گمراه گذارد رهنمونی نخواهد داشت؛ سوره زمر، آیه:۲۳.</ref>. | ||
*تأکید بر الوهیت و ربوبیت خداوند و صفات جلال و جمال پروردگار و دعوت انسان به عبودیت حق، در سراسر قرآن به چشم میخورد. آنچه از اختلاف در سبک و محتوا بین آیات و سور مکی و مدنی به چشم میخورد، از امتیازات قرآن و بیشتر نشانه وحیانی بودن آن است، چرا که در همه احوال، به مقتضای حال و فضای موجود در جامعه سخن گفته و در عین حال از نظر فصاحت و بلاغت، در اوج باقی مانده و از نظر محتوا، طرح منسجمی را از یک دین جامع و برتر فراهم آورده است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۲۱ - ۱۲۴.</ref>. | *تأکید بر الوهیت و ربوبیت خداوند و صفات جلال و جمال پروردگار و دعوت انسان به عبودیت حق، در سراسر قرآن به چشم میخورد. آنچه از اختلاف در سبک و محتوا بین آیات و سور مکی و مدنی به چشم میخورد، از امتیازات قرآن و بیشتر نشانه وحیانی بودن آن است، چرا که در همه احوال، به مقتضای حال و فضای موجود در جامعه سخن گفته و در عین حال از نظر فصاحت و بلاغت، در اوج باقی مانده و از نظر محتوا، طرح منسجمی را از یک دین جامع و برتر فراهم آورده است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۲۱ - ۱۲۴.</ref>. | ||
==آیات استثنا== | ==آیات استثنا== |