خلافت الهی در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←۱۳. اصلاح خویش
خط ۳۷۴: | خط ۳۷۴: | ||
*پس کسی که [[تزکیه]] و [[اصلاح]] نفس کند، در واقع دانه میوه جانش را به ثمر رسانده و [[رستگار]] شده است و کسی که به سوی [[فجور]]، [[بدیها]] و هواهای نفس [[نامشروع]] برود، در واقع میوه جانش را در میان منجلاب [[زشتیها]] و [[گناهان]] [[دفن]] کرده و سبب [[فساد]]، شکوفا نشدن و ثمر ندادن آن شده است. | *پس کسی که [[تزکیه]] و [[اصلاح]] نفس کند، در واقع دانه میوه جانش را به ثمر رسانده و [[رستگار]] شده است و کسی که به سوی [[فجور]]، [[بدیها]] و هواهای نفس [[نامشروع]] برود، در واقع میوه جانش را در میان منجلاب [[زشتیها]] و [[گناهان]] [[دفن]] کرده و سبب [[فساد]]، شکوفا نشدن و ثمر ندادن آن شده است. | ||
*[[قرآن مجید]] مسأله متخلق به [[اخلاق الهی]] شدن را جزو اهداف اصیل [[خلافت]] [[خلفای الهی]] میشمارد و [[زندگی]] [[انسانها]] را در سایه [[اخلاق]] [[انسانی]]، [[زندگی]] [[سعادتمند]] میشمرد و [[انسانی]] را که متخلق به [[اخلاق الهی]] نیست، [[خسران]] دیده و [[سرمایه]] باخته میداند. | *[[قرآن مجید]] مسأله متخلق به [[اخلاق الهی]] شدن را جزو اهداف اصیل [[خلافت]] [[خلفای الهی]] میشمارد و [[زندگی]] [[انسانها]] را در سایه [[اخلاق]] [[انسانی]]، [[زندگی]] [[سعادتمند]] میشمرد و [[انسانی]] را که متخلق به [[اخلاق الهی]] نیست، [[خسران]] دیده و [[سرمایه]] باخته میداند. | ||
*[[اصلاح]] خویش دارای آثار مهمّی است از جمله این که اگر [[مرگ]] کسی در حال [[اصلاح]] خویش، فرا رسد و نتواند آن را به کمال برساند، دارای [[اجر]] [[شهید]] خواهد بود: | *[[اصلاح]] خویش دارای آثار مهمّی است از جمله این که اگر [[مرگ]] کسی در حال [[اصلاح]] خویش، فرا رسد و نتواند آن را به کمال برساند، دارای [[اجر]] [[شهید]] خواهد بود: {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ الله{{صل}}: مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ شَهِيداً}}<ref>ادامه روایت چنین است: {{متن حدیث|أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مَغْفُوراً أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ تَائِباً أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مُؤْمِناً مُسْتَكْمِلَ الْإِيمَانِ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ بَشَّرَهُ مَلَكُ الْمَوْتِ بِالْجَنَّةِ ثُمَّ مُنْكَرٌ وَ نَكِيرٌ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ فُتِحَ لَهُ فِي قَبْرِهِ بَابَانِ إِلَی الْجَنَّةِ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ جَعَلَ الله قَبْرَهُ مَزَارَ مَلَائِكَةِ الرَّحْمَةِ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ عَلَی السُّنَّةِ وَ الْجَمَاعَةِ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ جَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَكْتُوبٌ بَيْنَ عَيْنَيْهِ آيِسٌ مِنْ رَحْمَةِ الله أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ كَافِراً}}؛ الکشاف، ج۴، ص۲۲۰ و ۲۲۱؛ تفسیر الفخر الرازی، ج۲۷، ص۱۶۵ و ۱۶۶؛ تفسیر القرطبی، ج۸، ص۵۴۳ و الامثل، ج۱۵، ص۵۱۵.</ref> و مراد از [[حب]] و [[دوست داشتن]]، همان [[تبعیت]] از [[دستورهای الهی]] آنان است و یکی از آنها، [[اصلاح]] خویشتن است<ref>اما اکثر افراد در این برهه، فقط در فکر ترقی در امور مادی خود هستند و در پی جمعآوری اموال و کسب مقام و شهرت بوده و کمتر در فکر تهذیب نَفْس و اصلاح آن هستند که هنگام مرگ، با حسرت جانکاهی وارد عالم آخرت میشوند، چرا نفس گوهربار و ملکوتی خود را برای امور ناچیز و فناپذیر ماّدی، فدا کردهاند و با نفس مادی، وارد عالم ملکوتی آخرت شدهاند که هیچگونه سنخیت و تناسبی با هم ندارند.</ref>.<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۲۰۵-۲۰۸.</ref> | ||
{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ الله{{صل}}: مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ شَهِيداً}}<ref>ادامه روایت چنین است: {{متن حدیث|أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مَغْفُوراً أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ تَائِباً أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مُؤْمِناً مُسْتَكْمِلَ الْإِيمَانِ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ بَشَّرَهُ مَلَكُ الْمَوْتِ بِالْجَنَّةِ ثُمَّ مُنْكَرٌ وَ نَكِيرٌ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ فُتِحَ لَهُ فِي قَبْرِهِ بَابَانِ إِلَی الْجَنَّةِ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ جَعَلَ الله قَبْرَهُ مَزَارَ مَلَائِكَةِ الرَّحْمَةِ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ عَلَی السُّنَّةِ وَ الْجَمَاعَةِ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ جَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَكْتُوبٌ بَيْنَ عَيْنَيْهِ آيِسٌ مِنْ رَحْمَةِ الله أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ كَافِراً}}؛ الکشاف، ج۴، ص۲۲۰ و ۲۲۱؛ تفسیر الفخر الرازی، ج۲۷، ص۱۶۵ و ۱۶۶؛ تفسیر القرطبی، ج۸، ص۵۴۳ و الامثل، ج۱۵، ص۵۱۵.</ref> و مراد از [[حب]] و [[دوست داشتن]]، همان [[تبعیت]] از [[دستورهای الهی]] آنان است و یکی از آنها، [[اصلاح]] خویشتن است<ref>اما اکثر افراد در این برهه، فقط در فکر ترقی در امور مادی خود هستند و در پی جمعآوری اموال و کسب مقام و شهرت بوده و کمتر در فکر تهذیب نَفْس و اصلاح آن هستند که هنگام مرگ، با حسرت جانکاهی وارد عالم آخرت میشوند، چرا نفس گوهربار و ملکوتی خود را برای امور ناچیز و فناپذیر ماّدی، فدا کردهاند و با نفس مادی، وارد عالم ملکوتی آخرت شدهاند که هیچگونه سنخیت و تناسبی با هم ندارند.</ref>.<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۲۰۵-۲۰۸.</ref> | |||
====۱۴. [[توکّل]]==== | ====۱۴. [[توکّل]]==== |