امام علی در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'کف' به 'کف') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
*[[امام علی]] {{ع}} در همه غزوات<ref>عزوه به جنگهایی میگویند که پیامبر در آنها حضور داشت.</ref> (جز [[غزوه تبوک]]) و سرایا<ref>سریه به جنگهایی گفته میشود که پیامبر در آن حضور نداشت و فرماندهی سپاه را به دیگری میسپرد.</ref> شرکت داشت و در [[جنگ]] نقش مهمی ایفا میکرد. بسیاری از سران [[مشرکان]] به دست او کشته شدند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در اکثر پیکارها [[پرچم]] [[سپاه اسلام]] را به دست [[علی]] {{ع}} میسپرد. نخستین جنگی که بین مسلمانن و [[مشرکان]] درگرفت، [[غزوه بدر]] (هفدهم [[رمضان]] سال دوم [[هجرت]]) بود. [[هدف]] از این [[جنگ]] حمله به کاروان تجاری [[قریش]] به [[فرماندهی]] [[ابوسفیان]] و مصادره [[اموال]] آنان در پاسخ به مصادره [[اموال]] [[مهاجران]] در [[مکه]] بود. قریشیان که احتمال این حمله را میدادند به درخواست [[ابوسفیان]] لشکری حدود ده هزار نفر را با امکانات برای [[حمایت]] از کاروان و سرکوبی [[مسلمانان]] تدارک دیده بودند. در پایان، [[جنگ]] با [[پیروزی]] [[مسلمانان]] خاتمه یافت و هفتاد تن از [[مشرکان]] به [[هلاکت]] رسیدند. بیشتر سیرهنویسان [[سهم امام]] [[علی]] {{ع}} را در به [[هلاکت]] اندختن [[مشرکان]] بیشترین سهم میدانند. | *[[امام علی]] {{ع}} در همه غزوات<ref>عزوه به جنگهایی میگویند که پیامبر در آنها حضور داشت.</ref> (جز [[غزوه تبوک]]) و سرایا<ref>سریه به جنگهایی گفته میشود که پیامبر در آن حضور نداشت و فرماندهی سپاه را به دیگری میسپرد.</ref> شرکت داشت و در [[جنگ]] نقش مهمی ایفا میکرد. بسیاری از سران [[مشرکان]] به دست او کشته شدند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در اکثر پیکارها [[پرچم]] [[سپاه اسلام]] را به دست [[علی]] {{ع}} میسپرد. نخستین جنگی که بین مسلمانن و [[مشرکان]] درگرفت، [[غزوه بدر]] (هفدهم [[رمضان]] سال دوم [[هجرت]]) بود. [[هدف]] از این [[جنگ]] حمله به کاروان تجاری [[قریش]] به [[فرماندهی]] [[ابوسفیان]] و مصادره [[اموال]] آنان در پاسخ به مصادره [[اموال]] [[مهاجران]] در [[مکه]] بود. قریشیان که احتمال این حمله را میدادند به درخواست [[ابوسفیان]] لشکری حدود ده هزار نفر را با امکانات برای [[حمایت]] از کاروان و سرکوبی [[مسلمانان]] تدارک دیده بودند. در پایان، [[جنگ]] با [[پیروزی]] [[مسلمانان]] خاتمه یافت و هفتاد تن از [[مشرکان]] به [[هلاکت]] رسیدند. بیشتر سیرهنویسان [[سهم امام]] [[علی]] {{ع}} را در به [[هلاکت]] اندختن [[مشرکان]] بیشترین سهم میدانند. | ||
*یکسال بعد (۹ [[شوال]] سال سوم [[هجرت]]) [[مشرکان]] به تلافی [[جنگ بدر]]، [[جنگ احد]] را برپا کردند. دلاوریهای [[امام علی]] {{ع}} که در این [[جنگ]] نیز [[پرچمدار]] [[سپاه اسلام]] بود، آنچنان تأثیری داشت که [[ندای آسمانی]] "شمشیری جز [[ذوالفقار]] و [[جوانمردی]] چون [[علی]] نیست" به گوش رسید. هنگامیکه برخی [[مسلمانان]] به [[طمع]] [[غنیمت]] از [[فرمان پیامبر]] [[سرپیچی]] کردند و تنگه "عینین" را رها کردند، همین امر باعث شد [[جنگ]] مغلوبه شود و [[کفار]] از پشت به [[مسلمانان]] حمله کنند. در چنین شرایطی، [[امام]] پروانهوار از [[پیامبر]] محافظت کرد، بهگونهای که نود زخم بر سر و صورت و [[بدن]] او نشست و مچدست ایشان نیز [[شکست]]. | *یکسال بعد (۹ [[شوال]] سال سوم [[هجرت]]) [[مشرکان]] به تلافی [[جنگ بدر]]، [[جنگ احد]] را برپا کردند. دلاوریهای [[امام علی]] {{ع}} که در این [[جنگ]] نیز [[پرچمدار]] [[سپاه اسلام]] بود، آنچنان تأثیری داشت که [[ندای آسمانی]] "شمشیری جز [[ذوالفقار]] و [[جوانمردی]] چون [[علی]] نیست" به گوش رسید. هنگامیکه برخی [[مسلمانان]] به [[طمع]] [[غنیمت]] از [[فرمان پیامبر]] [[سرپیچی]] کردند و تنگه "عینین" را رها کردند، همین امر باعث شد [[جنگ]] مغلوبه شود و [[کفار]] از پشت به [[مسلمانان]] حمله کنند. در چنین شرایطی، [[امام]] پروانهوار از [[پیامبر]] محافظت کرد، بهگونهای که نود زخم بر سر و صورت و [[بدن]] او نشست و مچدست ایشان نیز [[شکست]]. | ||
*هفدهم شول سال پنجم [[هجرت]]، [[غزوه]] [[خندق]] اتفاق افتاد. این [[جنگ]] به تحریک [[یهودیان]] فراری بنینضیر و با [[همکاری]] [[یهودیان]]، [[مشرکان]] [[قریش]] و بادیهنشینان روی داد. از اینرو به [[جنگ]] احزاب نیز مشهور است. آنها لشکری با ده هزار نیرو برای نابودی [[اسلام]] و [[پیامبر]] تدارک دیده بودند. [[مسلمانان]] به پیشنهاد [[سلمان فارسی]] برای جلوگیری از حمله آنها دور شهر [[خندق]] کندند. با این حال پهلوان نامی [[قریش]] به همراه چند تن دیگر از [[خندق]] عبور کردند و [[مبارز]] میطلبیدند. [[پیامبر]] سه بار به [[مسلمانان]] [[وعده]] داد که هر که به [[جنگ]] با عمرو بن عبدود برود، [[جانشین]] من خواهد بود و هر سه بار [[علی]] {{ع}} برخاست و اعلام [[آمادگی]] کرد. [[امام]] در رویارویی با عمرو او را به [[اسلام]] [[دعوت]] کرد و به او گفت اگر قصد [[مبارزه]] داری از اسب فرو شو. او از اسب پیاده شد و به [[امام]] حمله کرد و ضربتی بر سر [[امام]] زد. سر [[امام]] مجروح شد. آنگاه [[امام]] ضربتی بر او وارد ساخت که دیگر بلند نشد. [[پیامبر]] درباره ضربه [[امام]] در آن روز فرمود: "ضربت [[علی]] در روز [[خندق]] از [[عبادت]] [[ثقلین]] ([[جن]] و انس) [[برتر]] است." با کشته شدن عمرو [[سپاه]] [[دشمن]] عقبنشینی کرد. | *هفدهم شول سال پنجم [[هجرت]]، [[غزوه]] [[خندق]] اتفاق افتاد. این [[جنگ]] به تحریک [[یهودیان]] فراری [[بنینضیر]] و با [[همکاری]] [[یهودیان]]، [[مشرکان]] [[قریش]] و بادیهنشینان روی داد. از اینرو به [[جنگ]] احزاب نیز مشهور است. آنها لشکری با ده هزار نیرو برای نابودی [[اسلام]] و [[پیامبر]] تدارک دیده بودند. [[مسلمانان]] به پیشنهاد [[سلمان فارسی]] برای جلوگیری از حمله آنها دور شهر [[خندق]] کندند. با این حال پهلوان نامی [[قریش]] به همراه چند تن دیگر از [[خندق]] عبور کردند و [[مبارز]] میطلبیدند. [[پیامبر]] سه بار به [[مسلمانان]] [[وعده]] داد که هر که به [[جنگ]] با عمرو بن عبدود برود، [[جانشین]] من خواهد بود و هر سه بار [[علی]] {{ع}} برخاست و اعلام [[آمادگی]] کرد. [[امام]] در رویارویی با عمرو او را به [[اسلام]] [[دعوت]] کرد و به او گفت اگر قصد [[مبارزه]] داری از اسب فرو شو. او از اسب پیاده شد و به [[امام]] حمله کرد و ضربتی بر سر [[امام]] زد. سر [[امام]] مجروح شد. آنگاه [[امام]] ضربتی بر او وارد ساخت که دیگر بلند نشد. [[پیامبر]] درباره ضربه [[امام]] در آن روز فرمود: "ضربت [[علی]] در روز [[خندق]] از [[عبادت]] [[ثقلین]] ([[جن]] و انس) [[برتر]] است." با کشته شدن عمرو [[سپاه]] [[دشمن]] عقبنشینی کرد. | ||
*پانزدهم [[محرم]] سال هفتم [[هجرت]]، [[غزوه]] [[خیبر]] میان [[مسلمانان]] و [[یهودیان]] قلعه [[خیبر]] (که در امور [[مسلمانان]] کارشکنی میکردند) درگرفت. آنها هنگام [[جنگ]] با بردن آذوقه و امکانات در قلعههای مستحکم خود آماده [[جنگ]] شدند. [[مسلمانان]] توانستند همه قلعهها را [[فتح]] کنند، اما فراریان دیگر قلعهها به قلعه اصلی که تسخیرناپذیر مینمود، [[پناه]] آوردند. بنابر [[روایات معتبر]] [[اهل سنت]] و [[شیعه]]، [[مسلمانان]] دو بار (یک بار به [[فرماندهی]] [[ابوبکر]] و بار دیگر به [[فرماندهی]] [[عمر]]) یورش بردند، ولی ناکام ماندند. [[پیامبر]] فرمود: "فردا [[پرچم]] را به دست کسی خواهم سپرد که [[خدا]] و رسولش او را [[دوست]] دارند و [[خداوند]] به دست او [[پیروزی]] را نصیب ما خواهد فرمود. او اهل گریختن نیست." فردای آن روز [[پرچم]] [[نبرد]] در دستان [[علی]] {{ع}} بود. او به تنهایی از [[خندق]] گذشت و [[مبارزه]] طلبید. مرحب، پهلوان [[یهود]] را با ضربتی بر فرق از پای درآورد. پس از او برادرانش را از پای درآورد. سپس درحالیکه هزار و چهارصد تن از [[سپاه اسلام]] نظارهگر بودند، در آهنین قلعه را از جا کند و چون پلی روی [[خندق]] نهاد. [[مسلمانان]] از آن گذشتند و قلعه را [[فتح]] کردند. | *پانزدهم [[محرم]] سال هفتم [[هجرت]]، [[غزوه]] [[خیبر]] میان [[مسلمانان]] و [[یهودیان]] قلعه [[خیبر]] (که در امور [[مسلمانان]] کارشکنی میکردند) درگرفت. آنها هنگام [[جنگ]] با بردن آذوقه و امکانات در قلعههای مستحکم خود آماده [[جنگ]] شدند. [[مسلمانان]] توانستند همه قلعهها را [[فتح]] کنند، اما فراریان دیگر قلعهها به قلعه اصلی که تسخیرناپذیر مینمود، [[پناه]] آوردند. بنابر [[روایات معتبر]] [[اهل سنت]] و [[شیعه]]، [[مسلمانان]] دو بار (یک بار به [[فرماندهی]] [[ابوبکر]] و بار دیگر به [[فرماندهی]] [[عمر]]) یورش بردند، ولی ناکام ماندند. [[پیامبر]] فرمود: "فردا [[پرچم]] را به دست کسی خواهم سپرد که [[خدا]] و رسولش او را [[دوست]] دارند و [[خداوند]] به دست او [[پیروزی]] را نصیب ما خواهد فرمود. او اهل گریختن نیست." فردای آن روز [[پرچم]] [[نبرد]] در دستان [[علی]] {{ع}} بود. او به تنهایی از [[خندق]] گذشت و [[مبارزه]] طلبید. مرحب، پهلوان [[یهود]] را با ضربتی بر فرق از پای درآورد. پس از او برادرانش را از پای درآورد. سپس درحالیکه هزار و چهارصد تن از [[سپاه اسلام]] نظارهگر بودند، در آهنین قلعه را از جا کند و چون پلی روی [[خندق]] نهاد. [[مسلمانان]] از آن گذشتند و قلعه را [[فتح]] کردند. | ||
*سرانجام [[رمضان]] [[سال هشتم هجری]]، به [[دلیل]] [[پیمانشکنی]] [[مشرکان]] از [[پیمان]] [[صلح حدیبیه]]، [[پیامبر]] با سپاهی که تعداد آن را تا ده هزار نفر نوشتهاند، به سمت [[مکه]] حرکت کرد. [[پیامبر]] هنگام ورود به [[مکه]]، خانه [[ابوسفیان]] و مکیان و [[مسجدالحرام]] را امن اعلام کرد. از اینرو بیشتر مکیان دست از [[مقاومت]] برداشتند و [[تسلیم]] شدند. [[پیامبر]] بانگ برمیآورد که امروز روز [[رحمت]] است. بدین سان مکیان از بلندی [[روح]] مردی، که روزی او را مورد [[آزار]] و اذیت قرار داده و از خانهاش رانده بودند، به شگفت آمدند. [[پیامبر]] [[پرچم]] [[اسلام]] را به دست [[علی]] {{ع}} سپرد و او پیشاپیش [[سپاه اسلام]] وارد [[مکه]] شد و [[پرچم]] را کنار [[حجر الاسود]] [[نصب]] کرد. [[امام علی]] {{ع}} در کنار [[پیامبر]]، [[خانه خدا]] را از وجود بتهای [[جاهلیت]] برای همیشه [[پاک]] ساختند. این [[پیروزی]] گرچه بزرگ بود، اما به معنای پایان بتپرستی نبود. در این شرایط، کفه [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] به نفع [[مسلمانان]] سنگین میشد. با [[نزول]] [[آیات]] اول و دوم سوره [[توبه]] که وجود [[شرک]] را امری تحملناپذیر میخواند، پیمانهای بین [[مسلمانان]] و [[قبایل]] و اشخاص [[مشرک]] یکطرفه لغو شد و چهار ماه به [[مشرکان]] فرصت داده شد که [[اسلام]] آورند. [[پیامبر]] [[ابوبکر]] را [[مأمور]] [[ابلاغ آیات برائت]] کرد. پس از [[خروج]] [[ابوبکر]] از [[مدینه]]، [[جبرئیل]] نازل شد و [[فرمان]] [[الهی]] را به او رساند. [[خداوند]] میفرماید [[آیات برائت]] را کسی [[ابلاغ]] نکند مگر شخص تو یا کسی که از تو باشد. در پی این [[فرمان]]، [[پیامبر]]، [[امام علی]] {{ع}} را فراخواند و او را در پی [[ابوبکر]] روانه کرد تا [[آیات الهی]] را از او بگیرد و خود [[ابلاغ]] کند. | *سرانجام [[رمضان]] [[سال هشتم هجری]]، به [[دلیل]] [[پیمانشکنی]] [[مشرکان]] از [[پیمان]] [[صلح حدیبیه]]، [[پیامبر]] با سپاهی که تعداد آن را تا ده هزار نفر نوشتهاند، به سمت [[مکه]] حرکت کرد. [[پیامبر]] هنگام ورود به [[مکه]]، خانه [[ابوسفیان]] و مکیان و [[مسجدالحرام]] را امن اعلام کرد. از اینرو بیشتر مکیان دست از [[مقاومت]] برداشتند و [[تسلیم]] شدند. [[پیامبر]] بانگ برمیآورد که امروز روز [[رحمت]] است. بدین سان مکیان از بلندی [[روح]] مردی، که روزی او را مورد [[آزار]] و اذیت قرار داده و از خانهاش رانده بودند، به شگفت آمدند. [[پیامبر]] [[پرچم]] [[اسلام]] را به دست [[علی]] {{ع}} سپرد و او پیشاپیش [[سپاه اسلام]] وارد [[مکه]] شد و [[پرچم]] را کنار [[حجر الاسود]] [[نصب]] کرد. [[امام علی]] {{ع}} در کنار [[پیامبر]]، [[خانه خدا]] را از وجود بتهای [[جاهلیت]] برای همیشه [[پاک]] ساختند. این [[پیروزی]] گرچه بزرگ بود، اما به معنای پایان بتپرستی نبود. در این شرایط، کفه [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] به نفع [[مسلمانان]] سنگین میشد. با [[نزول]] [[آیات]] اول و دوم سوره [[توبه]] که وجود [[شرک]] را امری تحملناپذیر میخواند، پیمانهای بین [[مسلمانان]] و [[قبایل]] و اشخاص [[مشرک]] یکطرفه لغو شد و چهار ماه به [[مشرکان]] فرصت داده شد که [[اسلام]] آورند. [[پیامبر]] [[ابوبکر]] را [[مأمور]] [[ابلاغ آیات برائت]] کرد. پس از [[خروج]] [[ابوبکر]] از [[مدینه]]، [[جبرئیل]] نازل شد و [[فرمان]] [[الهی]] را به او رساند. [[خداوند]] میفرماید [[آیات برائت]] را کسی [[ابلاغ]] نکند مگر شخص تو یا کسی که از تو باشد. در پی این [[فرمان]]، [[پیامبر]]، [[امام علی]] {{ع}} را فراخواند و او را در پی [[ابوبکر]] روانه کرد تا [[آیات الهی]] را از او بگیرد و خود [[ابلاغ]] کند. |