سلیم بن قیس هلالی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ثابت' به 'ثابت'
جز (جایگزینی متن - 'شرکت' به 'شرکت') |
جز (جایگزینی متن - 'ثابت' به 'ثابت') |
||
خط ۱۶۴: | خط ۱۶۴: | ||
*این خبر، [[کذب]] است: | *این خبر، [[کذب]] است: | ||
#مرحوم [[شوشتری]] مینویسد: [[سخن]] [[حق]] درباره [[کتاب سلیم]] این است که اصل کتاب، صحیح است و بزرگان [[مشایخ]] سه گانه، [[نعمانی]]، [[صفار]] و... از آن [[روایت]] [[نقل]] کردهاند، مگر اینکه [[معاندان]] به تدلیس و تخلیط مطالب آن پرداخته باشند و [[دشمن]] انگیزهای جز [[فساد]] و [[تباهی]] ندارد؛ و سخن [[ابن غضائری]] که گفته کتاب، به [[دلیل نقل]] خبر [[موعظه]] کردن [[محمد بن ابی بکر]] پدرش را در هنگام [[مرگ]] در آن، ساختگی است، درست نیست؛ کتابی ساختگی است که موارد صحیح کمی را در برداشته باشد، مثل [[تفسیری]] که به [[امام عسکری]]{{ع}} منسوب است و این [[کتاب سلیم]]، بر عکس است و ما در آن کذبی به غیر از خبر [[وعظ]] کردن [[محمد بن ابی بکر]] پدرش را نیافتیم. | #مرحوم [[شوشتری]] مینویسد: [[سخن]] [[حق]] درباره [[کتاب سلیم]] این است که اصل کتاب، صحیح است و بزرگان [[مشایخ]] سه گانه، [[نعمانی]]، [[صفار]] و... از آن [[روایت]] [[نقل]] کردهاند، مگر اینکه [[معاندان]] به تدلیس و تخلیط مطالب آن پرداخته باشند و [[دشمن]] انگیزهای جز [[فساد]] و [[تباهی]] ندارد؛ و سخن [[ابن غضائری]] که گفته کتاب، به [[دلیل نقل]] خبر [[موعظه]] کردن [[محمد بن ابی بکر]] پدرش را در هنگام [[مرگ]] در آن، ساختگی است، درست نیست؛ کتابی ساختگی است که موارد صحیح کمی را در برداشته باشد، مثل [[تفسیری]] که به [[امام عسکری]]{{ع}} منسوب است و این [[کتاب سلیم]]، بر عکس است و ما در آن کذبی به غیر از خبر [[وعظ]] کردن [[محمد بن ابی بکر]] پدرش را نیافتیم. | ||
##[[آیت الله خویی]] مینویسد: این وجه، رد میشود؛ زیرا | ##[[آیت الله خویی]] مینویسد: این وجه، رد میشود؛ زیرا ثابت نشده و [[سند]] درباره آن چیزی است که [[ابن غضائری]] [[نقل]] کرده است و گفته شده است، طریقی برای [[اثبات]] صحت نسبت این کتاب به [[ابن غضائری]] نیست. صاحب وسائل نیز در ذیل ترجمه [[سلیم بن قیس]] مینویسد: در آن نسخه از کتاب که به دست ما رسیده است، مطلب فاسدی نیست و چیزی در آن نیست که بر جعلی بودن [[کتاب]]دلالت کند و چه بسا مطلب جعلی [[فاسد]] چیز دیگری بوده است<ref>معجم رجال الحدیث، ج۸، ص۲۲۰ -۲۲۷.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[سلیم بن قیس هلالی (مقاله)|مقاله «سلیم بن قیس هلالی»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۳۹۴-۳۹۸.</ref> | ||
===[[شبهه]] دوم=== | ===[[شبهه]] دوم=== | ||
*'''[[ائمه]] در این کتاب سیزده نفر شمرده شدهاند'''<ref>أبان از سلیم و او از سلمان نقل میکند که گفت:پیامبر{{صل}} فرمود:"بدانید که ما فرزندان عبدالمطلب سادات اهل بهشت هستیم: من و علی و جعفر و حمزه و حسن و حسین و فاطمه و مهدی؛ بدانید که خداوند نظری به أهل زمین نمود و از بین آنان دو نفر را انتخاب کرد: یکی من که مرا فرستاده و پیامبر قرار داد و دیگری، علی بن ابی طالب و به من وحی کرد که او را برادر و دوست و وزیر و وصیّم و خلیفهام قرار دهم: بدانید که او صاحب اختیار هر مؤمنی بعد از من است، هر کس او را دوست بدارد، خدا او را دوست دارد، و هر کس با او دشمنی کند، خدا با او دشمنی میکند. او را جز مؤمن دوست نمیدارد و جز کافر دشمن نمیدارد. او قوام زمین بعد از من و باعث آرامش آن و کلمه تقوای خداوند و ریسمان محکم اوست. میخواهند نور خدا را با دهانشان خاموش کنند ولی خداوند نور خود را به کمال میرساند، اگرچه کافران دوست داشته باشند. بدانید که خداوند نظر دومی کرد و بعد از ما، دوازده وصی از اهل بیتم را انتخاب کرد آنان را انتخاب شدگان امتم قرار داد. آنان یکی پس از دیگری مثل ستارگان در آسمان هستند که هر ستارهای غایب شود، ستاره دیگری طلوع میکند. آنان امامان، هدایت کننده هدایت شدهاند که حیله کسانی که بر آنان حیله کنند، و خواری کسانی که ایشان را خوار کنند، به آنان ضرر نمیزند. آنان حجتهای خداوند در زمین و شاهدان او بر خلقش و خزانه داران علمش و بیان کنندگان وحیاش و معدنهای حکمتش هستند. هر کس از آنان اطاعت کند، از خدا اطاعت کرده و هر کس از آنان سرپیچی کند، خدا را معصیت کرده است. آنان با قرآن، و قرآن با آنان است. از قرآن جدا نمیشوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند. پس شاهدان به غائبان برسانند. "پروردگارا! شاهد باش! پروردگارا! شاهد باش!" و این را سه مرتبه فرمودند (کتاب سلیم بن قیس هلالی، ص۸۵۶- ۸۵۷، ح۴۵).</ref>! | *'''[[ائمه]] در این کتاب سیزده نفر شمرده شدهاند'''<ref>أبان از سلیم و او از سلمان نقل میکند که گفت:پیامبر{{صل}} فرمود:"بدانید که ما فرزندان عبدالمطلب سادات اهل بهشت هستیم: من و علی و جعفر و حمزه و حسن و حسین و فاطمه و مهدی؛ بدانید که خداوند نظری به أهل زمین نمود و از بین آنان دو نفر را انتخاب کرد: یکی من که مرا فرستاده و پیامبر قرار داد و دیگری، علی بن ابی طالب و به من وحی کرد که او را برادر و دوست و وزیر و وصیّم و خلیفهام قرار دهم: بدانید که او صاحب اختیار هر مؤمنی بعد از من است، هر کس او را دوست بدارد، خدا او را دوست دارد، و هر کس با او دشمنی کند، خدا با او دشمنی میکند. او را جز مؤمن دوست نمیدارد و جز کافر دشمن نمیدارد. او قوام زمین بعد از من و باعث آرامش آن و کلمه تقوای خداوند و ریسمان محکم اوست. میخواهند نور خدا را با دهانشان خاموش کنند ولی خداوند نور خود را به کمال میرساند، اگرچه کافران دوست داشته باشند. بدانید که خداوند نظر دومی کرد و بعد از ما، دوازده وصی از اهل بیتم را انتخاب کرد آنان را انتخاب شدگان امتم قرار داد. آنان یکی پس از دیگری مثل ستارگان در آسمان هستند که هر ستارهای غایب شود، ستاره دیگری طلوع میکند. آنان امامان، هدایت کننده هدایت شدهاند که حیله کسانی که بر آنان حیله کنند، و خواری کسانی که ایشان را خوار کنند، به آنان ضرر نمیزند. آنان حجتهای خداوند در زمین و شاهدان او بر خلقش و خزانه داران علمش و بیان کنندگان وحیاش و معدنهای حکمتش هستند. هر کس از آنان اطاعت کند، از خدا اطاعت کرده و هر کس از آنان سرپیچی کند، خدا را معصیت کرده است. آنان با قرآن، و قرآن با آنان است. از قرآن جدا نمیشوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند. پس شاهدان به غائبان برسانند. "پروردگارا! شاهد باش! پروردگارا! شاهد باش!" و این را سه مرتبه فرمودند (کتاب سلیم بن قیس هلالی، ص۸۵۶- ۸۵۷، ح۴۵).</ref>! |