حدیث منزلت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ثابت' به 'ثابت'
(←منابع) |
جز (جایگزینی متن - 'ثابت' به 'ثابت') |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
==[[حدیث منزلت]] و [[اثبات]] [[شؤون]] [[پیامبر]] برای [[علی]]{{ع}}== | ==[[حدیث منزلت]] و [[اثبات]] [[شؤون]] [[پیامبر]] برای [[علی]]{{ع}}== | ||
*در [[احادیث]] [[پیامبر]]{{صل}} مقامهای [[هارون]] برای [[علی]]{{ع}} به صراحت، [[تعیین]] شده است. در [[حدیثی]] حتی بیش از نسبت [[موسی]] و [[هارون]] مطرح شده است. [[رسول]]{{صل}} به [[علی]]{{ع}} فرمودند: «ای [[علی]]! تو نسبت به من همانند [[هبة الله]] نسبت به [[آدم]] و همانند سام نسبت به [[نوح]] و همانند [[اسحاق]] نسبت به [[ابراهیم]] و همانند [[هارون]] نسبت به [[موسی]] و همانند [[شمعون]] نسبت به [[عیسی]] هستی، جز اینکه پس از من [[پیامبری]] نیست، ای [[علی]]! تو [[وصی]] و [[جانشین]] من هستی، پس هر کس با [[وصی]] بودن و [[جانشینی]] تو بجنگد از من نیست و من از او نیستم و من [[دشمن]] او در [[روز قیامت]] هستم، ای [[علی]]! تو [[برترین]] افراد [[امت]] من و قدیمیترین ایشان در [[اسلام]] هستی و عالمترین ایشان و [[بردبارترین]] آنها و [[شجاعترین]] ایشان و [[بخشندهترین]] ایشان هستی، ای [[علی]]! تو [[امام]] و [[امیر]] پس از من و [[وزیر]] و [[رئیس]] بعد از من هستی و همانند تو در [[امت]] من نیست»<ref>{{متن حدیث|یَا عَلِیُّ أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هِبَةِ اللَّهِ مِنْ آدَمَ وَ بِمَنْزِلَةِ سَامٍ مِنْ نُوحٍ وَ بِمَنْزِلَةِ إِسْحَاقَ مِنْ إِبْرَاهِیمَ وَ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی وَ بِمَنْزِلَةِ شَمْعُونَ مِنْ عِیسَی إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعْدِی یَا عَلِیُّ أَنْتَ وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی فَمَنْ جَحَدَ وَصِیَّتَکَ وَ خِلَافَتَکَ فَلَیْسَ مِنِّی وَ لَسْتُ مِنْهُ وَ أَنَا خَصْمُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یَا عَلِیُّ أَنْتَ أَفْضَلُ أُمَّتِی فَضْلًا وَ أَقْدَمُهُمْ سِلْماً وَ أَکْثَرُهُمْ عِلْماً وَ أَوْفَرُهُمْ حِلْماً وَ أَشْجَعُهُمْ قَلْباً وَ أَسْخَاهُمْ کَفّاً یَا عَلِیُّ أَنْتَ الْإِمَامُ بَعْدِی وَ الْأَمِیرُ وَ أَنْتَ الصَّاحِبُ بَعْدِی وَ الْوَزِیرُ وَ مَا لَکَ فِی أُمَّتِی مِنْ نَظِیرٍ..}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۳۷، ص ۲۵۴.</ref>. | *در [[احادیث]] [[پیامبر]]{{صل}} مقامهای [[هارون]] برای [[علی]]{{ع}} به صراحت، [[تعیین]] شده است. در [[حدیثی]] حتی بیش از نسبت [[موسی]] و [[هارون]] مطرح شده است. [[رسول]]{{صل}} به [[علی]]{{ع}} فرمودند: «ای [[علی]]! تو نسبت به من همانند [[هبة الله]] نسبت به [[آدم]] و همانند سام نسبت به [[نوح]] و همانند [[اسحاق]] نسبت به [[ابراهیم]] و همانند [[هارون]] نسبت به [[موسی]] و همانند [[شمعون]] نسبت به [[عیسی]] هستی، جز اینکه پس از من [[پیامبری]] نیست، ای [[علی]]! تو [[وصی]] و [[جانشین]] من هستی، پس هر کس با [[وصی]] بودن و [[جانشینی]] تو بجنگد از من نیست و من از او نیستم و من [[دشمن]] او در [[روز قیامت]] هستم، ای [[علی]]! تو [[برترین]] افراد [[امت]] من و قدیمیترین ایشان در [[اسلام]] هستی و عالمترین ایشان و [[بردبارترین]] آنها و [[شجاعترین]] ایشان و [[بخشندهترین]] ایشان هستی، ای [[علی]]! تو [[امام]] و [[امیر]] پس از من و [[وزیر]] و [[رئیس]] بعد از من هستی و همانند تو در [[امت]] من نیست»<ref>{{متن حدیث|یَا عَلِیُّ أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هِبَةِ اللَّهِ مِنْ آدَمَ وَ بِمَنْزِلَةِ سَامٍ مِنْ نُوحٍ وَ بِمَنْزِلَةِ إِسْحَاقَ مِنْ إِبْرَاهِیمَ وَ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی وَ بِمَنْزِلَةِ شَمْعُونَ مِنْ عِیسَی إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعْدِی یَا عَلِیُّ أَنْتَ وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی فَمَنْ جَحَدَ وَصِیَّتَکَ وَ خِلَافَتَکَ فَلَیْسَ مِنِّی وَ لَسْتُ مِنْهُ وَ أَنَا خَصْمُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یَا عَلِیُّ أَنْتَ أَفْضَلُ أُمَّتِی فَضْلًا وَ أَقْدَمُهُمْ سِلْماً وَ أَکْثَرُهُمْ عِلْماً وَ أَوْفَرُهُمْ حِلْماً وَ أَشْجَعُهُمْ قَلْباً وَ أَسْخَاهُمْ کَفّاً یَا عَلِیُّ أَنْتَ الْإِمَامُ بَعْدِی وَ الْأَمِیرُ وَ أَنْتَ الصَّاحِبُ بَعْدِی وَ الْوَزِیرُ وَ مَا لَکَ فِی أُمَّتِی مِنْ نَظِیرٍ..}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۳۷، ص ۲۵۴.</ref>. | ||
*باید توجه داشت [[حدیث منزلت]] عام است و همۀ [[شؤون]] [[پیامبر]] غیر از [[نبوت]] را در بر میگیرد و در کنار طرح [[منزلت]]، [[خلیفه]] بودن نیز مطرح شده است<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۱۹.</ref>؛ بنابراین هم بر [[منزلت امام]] [[علی]]{{ع}} [[گواهی]] میدهد که [[برترین]] و استوارترین [[یاور]] [[پیامبر]]{{صل}} در امر [[تبلیغ]] بوده و نزد [[پیامبر]]{{صل}} جایگاهی داشته است که هیچ یک از [[صحابه]] یارای رسیدن به آن را نداشتهاند از جمله: خوابیدن در بستر [[پیامبر]]{{صل}} در [[لیلة المبیت]]؛ جانبازی و [[فداکاری]] شگفتش در [[نبرد]] [[بدر]]؛ [[حمایت]] سترگش از [[پیامبر]]{{صل}} در [[جنگ احد]]، آن هنگام که بسیاری از مدعیان گریختند؛ مبارزهاش با عمرو بن عبدِود در [[پیکار]] [[خندق]] پس از محاصره ترسناک [[مشرکان]] و جلوۀ قدرتش در [[خیبر]] در حالی که [[پیامبر خدا]] و اصحابش پشت دیوارها و دژهای آن متوقف شده بودند و اینها همه نشانۀ آن است کمک او به [[پیامبر]]{{صل}} سرنوشتساز بوده است<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۱۲۳ـ۱۳۰.</ref> و هم به [[عصمت]]، [[خلافت]] و [[امامت علی]]{{ع}} اشاره دارد؛ زیرا [[پیامبر]]{{صل}} همۀ [[فضایل]] و خصایص و [[مناصب]] [[هارون]]{{ع}} را برای [[امام]]{{ع}} | *باید توجه داشت [[حدیث منزلت]] عام است و همۀ [[شؤون]] [[پیامبر]] غیر از [[نبوت]] را در بر میگیرد و در کنار طرح [[منزلت]]، [[خلیفه]] بودن نیز مطرح شده است<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۱۹.</ref>؛ بنابراین هم بر [[منزلت امام]] [[علی]]{{ع}} [[گواهی]] میدهد که [[برترین]] و استوارترین [[یاور]] [[پیامبر]]{{صل}} در امر [[تبلیغ]] بوده و نزد [[پیامبر]]{{صل}} جایگاهی داشته است که هیچ یک از [[صحابه]] یارای رسیدن به آن را نداشتهاند از جمله: خوابیدن در بستر [[پیامبر]]{{صل}} در [[لیلة المبیت]]؛ جانبازی و [[فداکاری]] شگفتش در [[نبرد]] [[بدر]]؛ [[حمایت]] سترگش از [[پیامبر]]{{صل}} در [[جنگ احد]]، آن هنگام که بسیاری از مدعیان گریختند؛ مبارزهاش با عمرو بن عبدِود در [[پیکار]] [[خندق]] پس از محاصره ترسناک [[مشرکان]] و جلوۀ قدرتش در [[خیبر]] در حالی که [[پیامبر خدا]] و اصحابش پشت دیوارها و دژهای آن متوقف شده بودند و اینها همه نشانۀ آن است کمک او به [[پیامبر]]{{صل}} سرنوشتساز بوده است<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۱۲۳ـ۱۳۰.</ref> و هم به [[عصمت]]، [[خلافت]] و [[امامت علی]]{{ع}} اشاره دارد؛ زیرا [[پیامبر]]{{صل}} همۀ [[فضایل]] و خصایص و [[مناصب]] [[هارون]]{{ع}} را برای [[امام]]{{ع}} ثابت کرده است مگر [[نبوت]]. استثنای [[مقام نبوت]] در پایان [[حدیث]] بر این [[تأیید]] میکند [[امام علی]]{{ع}} از همۀ [[مناصب]] دیگر{{ع}} برخوردار بوده است و به همین جهت [[خدای متعال]]، [[علی]]{{ع}} را برای [[پیامبر]]{{صل}} همچون [[هارون]] برای [[موسی]]{{ع}} قرار داد. [[استدلال]] به این [[حدیث]] برای [[اثبات]] [[خلافت امام علی]]{{ع}} بدان اندازه روشن است که [[مأمون]] خلیفۀ [[عباسی]] در [[مناظره]] با علمای عصرش با استفاده از همین [[حدیث]] [[خلافت امام علی]]{{ع}} را ثابت میکند<ref>العقد الفرید، ج۵، ص ۳۵۸.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۲۸.</ref> | ||
==[[احادیث]] متمایز بودن [[علی]]{{ع}} از دیگر [[اصحاب]]== | ==[[احادیث]] متمایز بودن [[علی]]{{ع}} از دیگر [[اصحاب]]== | ||
*احادیثی که دلالت میکند، [[علی]]{{ع}} از دیگر [[اصحاب]]، متمایز بوده و هیچ یک از آنان قابل مقایسه با او نبودند، عبارتاند از: | *احادیثی که دلالت میکند، [[علی]]{{ع}} از دیگر [[اصحاب]]، متمایز بوده و هیچ یک از آنان قابل مقایسه با او نبودند، عبارتاند از: | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
*[[ابن قبه رازی]] برای توضیح و [[تبیین]] بیشتر بحث مثالی میآورد: وقتی حاکمی به [[وزیر]] خود بگوید "هر روزی که [[زید]] نزد تو آمد، یک [[دینار]] به او بپرداز و با عمرو نیز بدین صورت [[رفتار]] کن"، حقی برای عمرو ثابت میشود. حال ممکن است [[زید]] تا سه روز نزد [[وزیر]] بیاید و هر بار یک [[دینار]] بگیرد و عمرو نیز در طول این سه روز مقرری خود را دریافت کند و بعد از این سه روز نیاید. حال نمیتوان گفت چون [[زید]] دیگر نمیآید، روز چهارم حقی به عمرو تعلق نمیگیرد، بلکه تا زمانی که زنده است حقش ثابت است. بنابر [[حدیث منزلت]]، همان [[حق]] خلافتی که [[هارون]] در غیاب [[موسی]] داشت، همان [[حق]] را [[علی]]{{ع}} بعد از [[وفات پیامبر]]{{صل}} دارد. روشن است اگر معترض نظری واقعبینانه به مثال داشته باشد، ناگزیر از [[پذیرفتن]] این مطلب میشود<ref>ابن قبه رازی رازی، الانصاف، ص۷۶.</ref>. | *[[ابن قبه رازی]] برای توضیح و [[تبیین]] بیشتر بحث مثالی میآورد: وقتی حاکمی به [[وزیر]] خود بگوید "هر روزی که [[زید]] نزد تو آمد، یک [[دینار]] به او بپرداز و با عمرو نیز بدین صورت [[رفتار]] کن"، حقی برای عمرو ثابت میشود. حال ممکن است [[زید]] تا سه روز نزد [[وزیر]] بیاید و هر بار یک [[دینار]] بگیرد و عمرو نیز در طول این سه روز مقرری خود را دریافت کند و بعد از این سه روز نیاید. حال نمیتوان گفت چون [[زید]] دیگر نمیآید، روز چهارم حقی به عمرو تعلق نمیگیرد، بلکه تا زمانی که زنده است حقش ثابت است. بنابر [[حدیث منزلت]]، همان [[حق]] خلافتی که [[هارون]] در غیاب [[موسی]] داشت، همان [[حق]] را [[علی]]{{ع}} بعد از [[وفات پیامبر]]{{صل}} دارد. روشن است اگر معترض نظری واقعبینانه به مثال داشته باشد، ناگزیر از [[پذیرفتن]] این مطلب میشود<ref>ابن قبه رازی رازی، الانصاف، ص۷۶.</ref>. | ||
===اشکال دوم=== | ===اشکال دوم=== | ||
*بر فرض اگر [[هارون]] پس از [[موسی]] زنده میماند، معلوم نبود [[جانشین]] [[موسی]] باشد، تا این [[مقام]] برای [[علی]] نسبت به [[رسول خدا]] | *بر فرض اگر [[هارون]] پس از [[موسی]] زنده میماند، معلوم نبود [[جانشین]] [[موسی]] باشد، تا این [[مقام]] برای [[علی]] نسبت به [[رسول خدا]] ثابت شود. [[ابن قبه رازی]] نخست از معترض سؤال میکند به چه [[دلیل]] [[خلافت]] [[هارون]] را از منزلتهای دیگرش جدا میکند؟ اگر کسی به او بگوید که [[هارون]] هیچ امتیازی نداشت، بعد از [[موسی]] نه [[برترین]] [[مردم]] زمان خود بود و نه بیش از دیگران طرف [[اعتماد]] [[موسی]] بود و نه جایگزین او در [[دانش]] خواهد بود، چگونه پاسخ وی را خواهد داد؟ آیا به او نمیگوید که این مقامها برای [[هارون]] مشهور است؟ ما نیز به معترض خواهیم گفت [[مقام خلافت]] همانند مقامها و منزلتهای دیگر مشهور است و اگر شخصی یکی از آنها را از سر [[کینه]] منکر شود، باید همه آنها را [[انکار]] نماید<ref>ابن قبه رازی رازی، الانصاف، ص۷۶.</ref>. | ||
===اشکال سوم=== | ===اشکال سوم=== | ||
*مقامی را که [[رسول خدا]] برای [[امام علی]]{{ع}} بر اساس [[حدیث منزلت]] [[تبیین]] فرموده، مختص به دوران [[حیات پیامبر]] است و هیچ تعمیمی نسبت به بعد از [[حیات پیامبر]]{{صل}} از آن نمیتوان فهمید. [[ابن قبه رازی]] میگوید [[حدیث]] ناظر به بعد از [[حیات رسول خدا]] میباشد و چند [[دلیل]] بیان میکند. اولین [[دلیل]] [[ابن قبه رازی]] این است که در قول [[رسولالله]] که فرمود {{متن حدیث|أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي}}. دو مضمون وجود دارد: یکی [[اثبات]] [[فضیلت]] و [[برتری]] و [[مقام خلافت]] و دیگری [[نفی]] [[مقام نبوت]] [[امام]]، بعد از [[پیامبر]]. اگر [[رسول خدا]] [[نبوت]] را [[نفی]] نمیکرد و فقط میفرمود {{متن حدیث|أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى}} این توهم پیش میآمد که [[علی]] بعد از وی [[مقام نبوت]] را داراست؛ زیرا [[هارون]] [[پیامبر خدا]] بوده است. | *مقامی را که [[رسول خدا]] برای [[امام علی]]{{ع}} بر اساس [[حدیث منزلت]] [[تبیین]] فرموده، مختص به دوران [[حیات پیامبر]] است و هیچ تعمیمی نسبت به بعد از [[حیات پیامبر]]{{صل}} از آن نمیتوان فهمید. [[ابن قبه رازی]] میگوید [[حدیث]] ناظر به بعد از [[حیات رسول خدا]] میباشد و چند [[دلیل]] بیان میکند. اولین [[دلیل]] [[ابن قبه رازی]] این است که در قول [[رسولالله]] که فرمود {{متن حدیث|أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي}}. دو مضمون وجود دارد: یکی [[اثبات]] [[فضیلت]] و [[برتری]] و [[مقام خلافت]] و دیگری [[نفی]] [[مقام نبوت]] [[امام]]، بعد از [[پیامبر]]. اگر [[رسول خدا]] [[نبوت]] را [[نفی]] نمیکرد و فقط میفرمود {{متن حدیث|أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى}} این توهم پیش میآمد که [[علی]] بعد از وی [[مقام نبوت]] را داراست؛ زیرا [[هارون]] [[پیامبر خدا]] بوده است. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
*[[شایسته]] توجه است که اگر [[پیامبر]] [[نبوت]] بعد از [[وفات]] خود را در یک زمان معین [[نفی]] کرده باشد و آن زمان پس از [[رحلت]] ایشان باشد، بنا بر گفته [[مخالفان]] [[امامیه]] در این خبر برای [[علی]] مقامی قرار نداده که موجب [[نبوت]] او گردد تا نیازی به استثنای آن باشد. پس چنین استثنایی لغو، [[بیهوده]] و بیمعناست و [[فرستاده خدا]] هرگز سخن لغو و [[بیهوده]] نمیگوید. مخالفین [[امامیه]] باید توجه داشته باشند که اگر [[نفی]] [[نبوت]] مربوط به بعد از [[وفات رسول خدا]] بوده، لازمهاش آن است که [[علی]] در زمان [[حیات پیامبر]] [[نبی]] باشد، لازمهای که [[باطل]] و [[فاسد]] است؛ زیرا به اتفاق همه [[مسلمانها]] [[علی]] در زمان [[حیات]] آن [[حضرت]] [[مقام نبوت]] نداشته است. پس لازم است استثنا و [[نفی]] [[نبوت]] در زمانی باشد که [[پیامبر]] همان [[منزلت]] و [[مقام]] را برای [[علی]] قائل است که برای [[هارون]] تا هرگز [[مقام نبوت]] برای او [[اثبات]] نشود. | *[[شایسته]] توجه است که اگر [[پیامبر]] [[نبوت]] بعد از [[وفات]] خود را در یک زمان معین [[نفی]] کرده باشد و آن زمان پس از [[رحلت]] ایشان باشد، بنا بر گفته [[مخالفان]] [[امامیه]] در این خبر برای [[علی]] مقامی قرار نداده که موجب [[نبوت]] او گردد تا نیازی به استثنای آن باشد. پس چنین استثنایی لغو، [[بیهوده]] و بیمعناست و [[فرستاده خدا]] هرگز سخن لغو و [[بیهوده]] نمیگوید. مخالفین [[امامیه]] باید توجه داشته باشند که اگر [[نفی]] [[نبوت]] مربوط به بعد از [[وفات رسول خدا]] بوده، لازمهاش آن است که [[علی]] در زمان [[حیات پیامبر]] [[نبی]] باشد، لازمهای که [[باطل]] و [[فاسد]] است؛ زیرا به اتفاق همه [[مسلمانها]] [[علی]] در زمان [[حیات]] آن [[حضرت]] [[مقام نبوت]] نداشته است. پس لازم است استثنا و [[نفی]] [[نبوت]] در زمانی باشد که [[پیامبر]] همان [[منزلت]] و [[مقام]] را برای [[علی]] قائل است که برای [[هارون]] تا هرگز [[مقام نبوت]] برای او [[اثبات]] نشود. | ||
*[[ابن قبه رازی]] [[دلیل]] دوم را مانند [[دلیل]] اول واضح و روشن میداند که میتواند در [[تبیین]] اشکال مؤثر باشد. او بر این نظر است که اگر [[رسول خدا]] فرموده بود "[[علی]] نسبت به من، پس از وفاتم، به منزله [[هارون]] است نسبت به [[موسی]]" ممتنع نبود که [[علی]] بعد از [[وفات رسول خدا]] [[پیامبر]] باشد؛ زیرا بنا بر جمله پیشگفته، [[نبوت]] [[علی]] در زمان [[حیات رسول خدا]] [[نفی]] شده و سخنی از بعد [[حیات]] نیست و این سبب میشود که پس از [[رحلت رسول خدا]] [[علی]] [[پیامبر]] باشد؛ چون از طرفی [[نفی]] [[نبوت]] [[مقید]] به زمان [[حیات پیامبر]] شده و از سوی دیگر یکی از مراتب [[هارون]] [[پیامبری]] او بوده است. | *[[ابن قبه رازی]] [[دلیل]] دوم را مانند [[دلیل]] اول واضح و روشن میداند که میتواند در [[تبیین]] اشکال مؤثر باشد. او بر این نظر است که اگر [[رسول خدا]] فرموده بود "[[علی]] نسبت به من، پس از وفاتم، به منزله [[هارون]] است نسبت به [[موسی]]" ممتنع نبود که [[علی]] بعد از [[وفات رسول خدا]] [[پیامبر]] باشد؛ زیرا بنا بر جمله پیشگفته، [[نبوت]] [[علی]] در زمان [[حیات رسول خدا]] [[نفی]] شده و سخنی از بعد [[حیات]] نیست و این سبب میشود که پس از [[رحلت رسول خدا]] [[علی]] [[پیامبر]] باشد؛ چون از طرفی [[نفی]] [[نبوت]] [[مقید]] به زمان [[حیات پیامبر]] شده و از سوی دیگر یکی از مراتب [[هارون]] [[پیامبری]] او بوده است. | ||
*پس مفهوم [[حدیث منزلت]] این است که نسبت [[علی]] بعد از [[وفات پیامبر]] به ایشان همچون نسبت [[هارون]] به [[موسی]] در حال [[حیات]] [[موسی]] میباشد؛ از اینرو ثابت میگردد که [[علی]] پس از [[رسول خدا]] باید [[جانشین]] او در میان [[مسلمانان]] باشد و [[اطاعت]] از او بر [[مسلمانان]] [[واجب]] و لازم است. همچنین به [[اثبات]] میرسد که [[علی]] [[داناترین]] و بافضیلتترین [[امت]] است؛ زیرا همه این [[مقامات]] در دوران [[زندگی]] [[موسی]] برای [[هارون]] | *پس مفهوم [[حدیث منزلت]] این است که نسبت [[علی]] بعد از [[وفات پیامبر]] به ایشان همچون نسبت [[هارون]] به [[موسی]] در حال [[حیات]] [[موسی]] میباشد؛ از اینرو ثابت میگردد که [[علی]] پس از [[رسول خدا]] باید [[جانشین]] او در میان [[مسلمانان]] باشد و [[اطاعت]] از او بر [[مسلمانان]] [[واجب]] و لازم است. همچنین به [[اثبات]] میرسد که [[علی]] [[داناترین]] و بافضیلتترین [[امت]] است؛ زیرا همه این [[مقامات]] در دوران [[زندگی]] [[موسی]] برای [[هارون]] ثابت بوده است<ref>ابن قبه رازی رازی، الانصاف، ص۷۵.</ref>. | ||
===اشکال چهارم=== | ===اشکال چهارم=== | ||
*شاید مقصود [[پیامبر]] از کلمه "من بعدی" این باشد که بعد از [[نبوت]] من [[پیامبری]] نیست، نه پس از [[رحلت]] من، در این صورت [[حدیث]] متعرض دوران پس از درگذشت [[رسول خدا]] نمیباشد تا [[استدلال]] [[امامیه]] مبنی بر [[جانشینی علی]] بعد از [[پیامبر]] صحیح باشد. | *شاید مقصود [[پیامبر]] از کلمه "من بعدی" این باشد که بعد از [[نبوت]] من [[پیامبری]] نیست، نه پس از [[رحلت]] من، در این صورت [[حدیث]] متعرض دوران پس از درگذشت [[رسول خدا]] نمیباشد تا [[استدلال]] [[امامیه]] مبنی بر [[جانشینی علی]] بعد از [[پیامبر]] صحیح باشد. |