قیس بن سعد بن عباده در رجال و تراجم: تفاوت میان نسخهها
قیس بن سعد بن عباده در رجال و تراجم (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۰ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۳۲
، ۲۰ دسامبر ۲۰۲۰جایگزینی متن - 'بزرگی' به 'بزرگی'
جز (جایگزینی متن - 'شرکت' به 'شرکت') |
جز (جایگزینی متن - 'بزرگی' به 'بزرگی') |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
[[قیس]] این [[صحابی]] با وفای [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[شیعه]] [[راستین]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} همواره چه در [[دوران جاهلیت]] و چه در [[اسلام]] [[ریاست]] و [[سروری]] داشت و [[بزرگواری]] و [[شرافت]] در [[خاندان]] آنان، یک [[خصلت]] موروثی و دایمی بود، [[پدر]] و اجداد او همه [[پیشوا]] و [[رییس]] [[قبیله]] بودند و پدرش سعد اگر کسی را در [[پناه]] خود جای میداد، همه [[قبایل]] همجوار، [[پناه دادن]] او را محترم میشمردند و به [[پناهنده]] او متعرض نمیشدند و این به خاطر آقایی و [[سیادت]] فوقالعاده و [[بزرگمنشی]] او بود. [[قیس]] و پدرش در [[دوران جاهلیت]] و هم در [[اسلام]] سفرهای گسترده و عمومی داشتند و همگان از خوان [[نعمت]] و [[بخشندگی]] آنان [[بهره]] میبردند و [[اطعام]] میشدند<ref>رجال کشی، ص۱۱۰، ح۱۷۷.</ref>. | [[قیس]] این [[صحابی]] با وفای [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[شیعه]] [[راستین]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} همواره چه در [[دوران جاهلیت]] و چه در [[اسلام]] [[ریاست]] و [[سروری]] داشت و [[بزرگواری]] و [[شرافت]] در [[خاندان]] آنان، یک [[خصلت]] موروثی و دایمی بود، [[پدر]] و اجداد او همه [[پیشوا]] و [[رییس]] [[قبیله]] بودند و پدرش سعد اگر کسی را در [[پناه]] خود جای میداد، همه [[قبایل]] همجوار، [[پناه دادن]] او را محترم میشمردند و به [[پناهنده]] او متعرض نمیشدند و این به خاطر آقایی و [[سیادت]] فوقالعاده و [[بزرگمنشی]] او بود. [[قیس]] و پدرش در [[دوران جاهلیت]] و هم در [[اسلام]] سفرهای گسترده و عمومی داشتند و همگان از خوان [[نعمت]] و [[بخشندگی]] آنان [[بهره]] میبردند و [[اطعام]] میشدند<ref>رجال کشی، ص۱۱۰، ح۱۷۷.</ref>. | ||
او این [[شرافت]] و | او این [[شرافت]] و بزرگی را در [[عصر]] درخشان [[اسلام]] [[حفظ]] کرد و در زمان [[پیامبر خدا]]{{صل}} به منزله [[رئیس]] پلیس آن [[حضرت]] بود که [[وظایف]] و مأموریتهای شهری را انجام میداد و عهدهدار اجرای دستورهای داخلی و تأمین [[نظم]] و [[امنیت]] در [[شهر مدینه]] بود. و در برخی [[جنگها]] [[پرچم]] [[انصار]] را به دوش میکشید و در رکاب [[پیامبر]]{{صل}} حرکت میکرد و گاهی [[رسول خدا]]{{صل}} او را برای جمعآوری [[زکات]] و [[مالیات]] به اطراف میفرستاد، و او از کسانی بود که همگان به [[اندیشه]] و [[رأی]] و نظریههای صایبش [[احترام]] میگذاشتند<ref>ر.ک: اسدالغابه، ج۴، ص۲۱۵.</ref>. | ||
[[قیس]] این [[حدیث]] معروف را [[نقل]] کرده که: "اگر [[علم]] و [[دانش]] در [[ستاره]] ثریا باشد جمعی از [[مردم]] [[فارس]] به آن میرسند"<ref>{{متن حدیث|لَوْ كَانَ الْعِلْمُ مُتَعَلِّقًا بِالثُّرَيَّا لَنَالَهُ نَاسٌ مِنْ فَارِسَ}}؛ اسدالغابه، ج۴، ص۲۱۶.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۱۲۹-۱۱۳۰.</ref> | [[قیس]] این [[حدیث]] معروف را [[نقل]] کرده که: "اگر [[علم]] و [[دانش]] در [[ستاره]] ثریا باشد جمعی از [[مردم]] [[فارس]] به آن میرسند"<ref>{{متن حدیث|لَوْ كَانَ الْعِلْمُ مُتَعَلِّقًا بِالثُّرَيَّا لَنَالَهُ نَاسٌ مِنْ فَارِسَ}}؛ اسدالغابه، ج۴، ص۲۱۶.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۱۲۹-۱۱۳۰.</ref> | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
[[حضور]] [[قیس بن سعد]] و دیگر [[اصحاب]] بزرگ [[رسول خدا]]{{صل}} در جمع [[یاران امیرالمؤمنین]]{{ع}} و برای [[جنگ]] با نهروانیان حجتی [[قاطع]] و دلیلی واضح بر [[حقانیت]] [[حضرت علی]]{{ع}} و بطلان [[راه]] نهروانیان و دیگر معارضان [[حضرت]] بود. لذا [[امیرمؤمنان]]{{ع}} برای آنکه [[حجت]] را بر [[خوارج نهروان]] [[تمام]] کند، افرادی مثل [[ابن عباس]]، [[قیس بن سعد]] و [[سعد بن مسعود انصاری]] را به نزد آن [[مردمان]] [[ظاهر]] الصلاح و [[نادان]] فرستاد تا شاید سخنان [[ایشان]] در [[دل]] تاریک و [[افکار]] باطلشان اثر بگذارد و دست از [[خونریزی]] و آدمکشی بردارند. | [[حضور]] [[قیس بن سعد]] و دیگر [[اصحاب]] بزرگ [[رسول خدا]]{{صل}} در جمع [[یاران امیرالمؤمنین]]{{ع}} و برای [[جنگ]] با نهروانیان حجتی [[قاطع]] و دلیلی واضح بر [[حقانیت]] [[حضرت علی]]{{ع}} و بطلان [[راه]] نهروانیان و دیگر معارضان [[حضرت]] بود. لذا [[امیرمؤمنان]]{{ع}} برای آنکه [[حجت]] را بر [[خوارج نهروان]] [[تمام]] کند، افرادی مثل [[ابن عباس]]، [[قیس بن سعد]] و [[سعد بن مسعود انصاری]] را به نزد آن [[مردمان]] [[ظاهر]] الصلاح و [[نادان]] فرستاد تا شاید سخنان [[ایشان]] در [[دل]] تاریک و [[افکار]] باطلشان اثر بگذارد و دست از [[خونریزی]] و آدمکشی بردارند. | ||
به [[فرمان امام]]{{ع}}، [[قیس]] نزد [[خوارج]] رفت و به آنان گفت: ای [[بندگان خدا]]، خواستۀ ما از شما این است که به جانب ما بیایید، و در داخل همان چیزی شوید که از آن بیرون رفتهاید و برگردید به طرف ما تا با [[دشمن]] خود و شما بجنگیم، شما کاری بس بزرگ و خطرناک [[انتخاب]] کردهاید، زیرا شما ما را [[مشرک]] دانستهاید و علیه ما [[گواهی]] به [[شرک]] میدهید، در حالی که [[شرک]] [[ظلم]] | به [[فرمان امام]]{{ع}}، [[قیس]] نزد [[خوارج]] رفت و به آنان گفت: ای [[بندگان خدا]]، خواستۀ ما از شما این است که به جانب ما بیایید، و در داخل همان چیزی شوید که از آن بیرون رفتهاید و برگردید به طرف ما تا با [[دشمن]] خود و شما بجنگیم، شما کاری بس بزرگ و خطرناک [[انتخاب]] کردهاید، زیرا شما ما را [[مشرک]] دانستهاید و علیه ما [[گواهی]] به [[شرک]] میدهید، در حالی که [[شرک]] [[ظلم]] بزرگی است و [[خون]] [[مسلمانان]] را میریزید و آنان را [[مشرک]] به شمار میآورید! | ||
یکی از آنها گفت: [[حق]] برای ما روشن شده و از شما [[پیروی]] نخواهیم کرد، مگر این که شخصیتی هم چون [[عمر بن خطاب]] را برای ما بیاورید. | یکی از آنها گفت: [[حق]] برای ما روشن شده و از شما [[پیروی]] نخواهیم کرد، مگر این که شخصیتی هم چون [[عمر بن خطاب]] را برای ما بیاورید. |