آیه صادقین در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←منابع) |
|||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
به عبارت دیگر، [[صادق بودن]] [[انسان]] در سه حوزه عقیده، قول و [[عمل]] [[تجلی]] مییابد. هر گاه عقیده، قول و عمل انسان با معیارهای حق هم آهنگ باشد، او صادق است. [[زمخشری]] در [[تبیین]] [[صادقین]] در آیه مورد بحث گفته است: | به عبارت دیگر، [[صادق بودن]] [[انسان]] در سه حوزه عقیده، قول و [[عمل]] [[تجلی]] مییابد. هر گاه عقیده، قول و عمل انسان با معیارهای حق هم آهنگ باشد، او صادق است. [[زمخشری]] در [[تبیین]] [[صادقین]] در آیه مورد بحث گفته است: | ||
{{عربی|هم الذین صدقوا فی دین الله نیة و قولا و عملا}}<ref>الکشاف، ج۲، ص۳۲۰.</ref>؛ صادقین کسانیاند که در [[دین خدا]] از نظر عقیده، گفتار و [[رفتار]] صادق بودهاند<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۷۱.</ref> | {{عربی|هم الذین صدقوا فی دین الله نیة و قولا و عملا}}<ref>الکشاف، ج۲، ص۳۲۰.</ref>؛ صادقین کسانیاند که در [[دین خدا]] از نظر عقیده، گفتار و [[رفتار]] صادق بودهاند<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۷۱.</ref> | ||
===مصداقشناسی [[صادقین]]=== | |||
درباره این که مقصود از صادقین در [[آیه]] مورد بحث چه کسانیاند، از سوی [[مفسران]] [[اسلامی]] اقوال گوناگونی [[نقل]] شده است: | |||
*مقصود، کسانیاند که در [[آیات]] دیگر [[قرآن]] از آنان به عنوان صادقین یاد شده است و در این آیه از [[مؤمنان]] خواسته شده است که از روش آنان [[پیروی]] کنند. روشنترین نمونه آن آیه ۱۷۷ [[سوره بقره]] است. در این آیه برای صادقین صفات ذیل بیان شده است: | |||
# [[ایمان به خدا]]، [[روز قیامت]]، [[فرشتگان]]، [[کتابهای آسمانی]] و [[پیامبران]]: {{متن قرآن|مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ}}<ref>«بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>. | |||
# [[انفاق مال]] در [[راه خدا]] به [[خویشاوندان]]، [[یتیمان]]، بینوایان، [[در راه ماندگان]]، گدایان، و برای [[آزاد]] کردن بردگان: {{متن قرآن|وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ}}<ref>«و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>. | |||
# [[اقامه نماز]]: {{متن قرآن|وَأَقَامَ الصَّلَاةَ}}<ref>«و نماز برپا دارد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>. | |||
#پرداختن زکوت: {{متن قرآن|وَآتَى الزَّكَاةَ}}<ref>«و زکات پردازد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>. | |||
# [[وفای به عهد]] و [[پیمان]]: {{متن قرآن|وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا}}<ref>«و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> | |||
# [[صبر]] و [[شکیبایی]] در [[ناملایمات]] [[زندگی]] و در [[مبارزه]] با [[دشمن]]: {{متن قرآن|وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ}}<ref>«و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> | |||
[[خداوند سبحان]] پس از بیان اوصاف یاد شده فرموده است: کسانی که دارای اوصاف یاد شده باشند صادق و [[پرهیز]] کارند: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref>«آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> | |||
در آیه ۲۳ [[سوره احزاب]] نیز آمده است: {{متن قرآن|مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا}}<ref>«از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند؛ برخی از آنان پیمان خویش را به جای آوردند و برخی چشم به راه دارند و به هیچ روی (پیمان خود را) دگرگون نکردند» سوره احزاب، آیه ۲۳.</ref>. برخی از [[مؤمنان]] مردانیاند که به [[عهد]] خود با [[خداوند]] صادقانه عمل کردند، عدهای از آنها به [[شهادت]] رسیدند و عدهای دیگر [[منتظر]] شهادتاند. آنان هرگز عهد و [[پیمان]] خود با خداوند را مبدل نساختند. مطابق [[روایات]]، جمله: {{متن قرآن|فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى}} به [[حمزه]] و [[جعفر بن ابی طالب]] اشاره دارد، و جمله: {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ}} ناظر به [[علی ابن ابی طالب]]{{ع}} است<ref>البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۰۱.</ref>. | |||
در [[آیه]] ۸ [[سوره حشر]] نیز از [[مهاجران]] [[صدر اسلام]] به عنوان [[صادقین]] یاد شده است: {{متن قرآن|لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَيَنْصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ}}<ref>«(بخشی از این غنیمتها) برای مستمندان مهاجری است که از خانهها و داراییهای خود، رانده شدهاند در حالی که بخشش و خشنودییی از خداوند را میجویند و خداوند و پیامبرش را یاری میکنند؛ آنانند که راستگویند» سوره حشر، آیه ۸.</ref>. از جمله [[موارد مصرف]] فیئ ([[اموال]] و سرزمینهای [[مشرکان]] که بدون [[جنگ]] در [[تصرف]] [[مسلمانان]] قرار میگرفت) تهی دستان مهاجری هستند که از [[سرزمین]] و اموال خود بیرون رانده شدند و طالب [[فضل]] و [[رضوان]] خداوند میباشند و [[خدا]] و [[رسول]] او را [[یاری]] میدهند، آنان همانا راستگویانند. | |||
*مقصود، سه فردی<ref>آنان عبارت بودند از: ۱- کعب بن مالک از بنی سلمه؛ ۲- مرارة بن ربیعه از بنی عمرو بن عوف؛ ۳- هلال بن امیه از بنی واقف.</ref> هستند که از رفتن به [[غزوه تبوک]] [[تخلف]] کردند، ولی بعداً به [[گناه]] خود اعتراف نمودند و منافقانه به توجیه [[عمل]] [[نادرست]] خود نپرداختند. در آیه قبل از [[آیه]] مورد بحث به آنان اشاره شده است: {{متن قرآن|وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و نیز بر آن سه تن که (از رفتن به جنگ تبوک) واپس نهاده شدند تا آنگاه که زمین با همه فراخنایش بر آنان تنگ آمد و جانشان به لب رسید و دریافتند که پناهگاهی از خداوند جز به سوی خود او نیست؛ آنگاه (خداوند) بر ایشان بخشایش آورد تا توبه کنند که خداوند بسیار توب» سوره توبه، آیه ۱۱۸.</ref> | |||
*مقصود، [[پیامبران]]{{صل}} و [[اصحاب]] اویند. قائلان این نظریه، عبارت {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} در آغاز آیه را بر سه فرد متخلف ازغزوه [[تبوک]] [[تطبیق]] کرده و آنان را مخاطب آیه دانستهاند. | |||
*از [[ابن عباس]] [[نقل]] شده که گفته است مقصود از [[صادقین]]، [[علی]]{{ع}} و اصحاب او است. در [[روایات اهل بیت]]{{عم}} نیز صادقین بر [[آل محمد]]{{صل}} تطبیق شده است<ref>اقوالی که در [[تفسیر]] و تطبیق صادقین گفته شد از [[تفاسیر]] زیر نقل شده است: | |||
[[تفسیر طبری]]، ج۱۱، ص۷۴-۷۶؛ تفسیر [[قرطبی]]، ج۸، ص۲۶۲؛ [[تفسیر کشاف]]، ج۲، ص۳۲۰؛ [[تفسیر بیضاوی]]، ج۲، ص۲۱۳؛ [[تفسیر تبیان]]، ج۵، ص۳۱۸؛ [[تفسیر مجمع البیان]]، ج۳، ص۸۱؛ [[تفسیر المنار]]، ج۱۱، ص۷۲-۷۳؛ تفسیر روض الجنان، ج۱۰، ص۷۵-۷۶.</ref>. [[روایات]] را پس از این نقل خواهیم کرد.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۷۳.</ref> | |||
===ارزیابی اقوال=== | |||
از میان اقوال یاد شده، تنها قول چهارم درست است، یعنی مقصود از صادقین در این آیه - علاوه بر پیامبران{{عم}}- [[امیرالمؤمنین]] و [[امامان معصوم]] از [[خاندان پیامبر]]{{صل}} میباشند. [[دلیل]] بر [[درستی]] این دیدگاه دو چیز است: یکی این که - چنان که پس از این بیان خواهد شد- صادقین در این آیه کسانیاند که از عالیترین مرتبه [[صدق]] در [[عقیده]]، گفتار و [[رفتار]] برخوردارند، و جز [[معصومان]] کسی دارای چنین ویژگی نیست. و دیگر روایاتی است که از طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت]] درباره [[شأن نزول]] این آیه نقل شده است. در این [[روایات]]، [[صادقین]] بر [[پیامبر]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}} و دیگر [[امامان]] [[اهلبیت]]{{عم}} [[تطبیق]] شده است. اما کسانی که در [[آیات]] یاد شده به عنوان صادق توصیف شدهاند، اگر چه از فضیلتهای برجستهای برخوردارند، ولی واجد [[فضیلت]] [[عصمت]] نیستند، البته، میتوان گفت آیات یاد شده به ملاک عموم و شمولی که دارند، پیامبر{{صل}} و اهلبیت [[معصوم]] آن [[حضرت]] را نیز شامل میشوند، ولی سخن در دیگر مصادیق آنهاست؛ یعنی نمیتوان همه مصادیق آن آیات را، مصادیق صادقین در [[آیه]] مورد بحث دانست. | |||
از [[تأمل]] در آیات یاد شده به دست میآید که آنها در صدد توصیف پرهیزگاراناند، یعنی کسانی که به [[راستی]] به [[خدا]]، [[روز]] [[جزا]]، [[نبوت]] و [[شریعت الهی]] [[ایمان]] آورده و در [[انجام تکالیف دینی]] ثابتقدم و استوارند. هم [[نماز]] برپا میدارند، هم [[انفاق]] میکنند و هم در [[راه خدا]] [[جهاد]] مینمایند. آنان با این ویژگیها از [[منافقان]] و [[مسلمانان]] [[سست]] عقیدهای که در میدان [[اطاعت]] و [[عبادت]] [[خداوند]] [[ثابت قدم]] و [[استوار]] نیستند، باز شناخته میشوند، چنان که در پایان آیه ۱۷۷ [[سوره بقره]] فرموده است: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref>«آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> یعنی افراد یاد شده به [[دلیل]] [[صداقت]] در ایمان و [[اطاعت خداوند]]، مدال [[افتخار]] آمیز [[تقوا]] را دریافت کردهاند. بنابراین، آنان مصداق بخش نخست [[آیه صادقین]] ([[توبه]] / ۱۱۹) میباشند که از [[مؤمنان]] خواسته است [[پرهیزگار]] باشند. بدون [[شک]] رسیدن به [[مقام]] شامخ تقوا از رهگذر [[پیروی از پیامبر]]{{صل}} به دست میآید، چنان که در آیه ۷ [[سوره حشر]] خداوند به مؤمنان [[دستور]] داده است تا به [[دستورات]] پیامبر{{صل}} عمل کنند، و از آن چه [[نهی]] میکند [[پرهیز]] نمایند: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}<ref>«و آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید و از خداوند پروا کنید» سوره حشر، آیه ۷.</ref>. | |||
[[گواه]] بر این که مقصود از [[صادق بودن]] در [[آیات]] یاد شده، داشتن [[ایمان راستین]] است؛ [[ایمانی]] که جلوههای آن در عمل به [[فرامین الهی]] و [[دوری از گناهان]] نمایان میشود، هرچند به مرز [[عصمت]] نمیرسد، این است که در [[سوره حجرات]] پس از این که ادعای [[اعراب]] را در داشتن [[ایمان]] رد میکند و یادآور میشود که ایمان در [[قلوب]] آنان وارد نشده و تنها [[اقرار زبانی]] و ظاهری به [[اسلام]] کردهاند: {{متن قرآن|قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ}}<ref>«تازیهای بیاباننشین گفتند: ایمان آوردهایم بگو: ایمان نیاوردهاید بلکه بگویید: اسلام آوردهایم و هنوز ایمان در دلهایتان راه نیافته است و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمیکند که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۴.</ref> [[مؤمنان راستین]] را [[وصف]] کرده و در پایان، آنان را به عنوان “صادقین” معرفی کرده است: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ}}<ref>«تنها مؤمنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان آوردهاند سپس تردید نورزیدهاند و با داراییها و جانهایشان در راه خداوند جهاد کردهاند، آنانند که راستگویند» سوره حجرات، آیه ۱۵.</ref>. همچنین در [[آیه]] ۱۵ [[آل عمران]] از [[پرهیزگاران]] و پاداشهای [[اخروی]] آنان سخن به میان آمده و در وصف آنان آمده است: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ}}<ref>«آنان که میگویند: پروردگارا! به راستی ما ایمان آوردهایم پس، از گناهان ما درگذر و ما را از عذاب دوزخ نگاه دار!» سوره آل عمران، آیه ۱۶.</ref>، آن گاه ویژگیهای آنان بیان شده است که از آن جمله صادق بودن آنان است<ref>{{متن قرآن|الصَّابِرِينَ وَالصَّادِقِينَ وَالْقَانِتِينَ وَالْمُنْفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ}} «(همان) شکیبایان و راستگویان و فرمانپذیران و بخشندگان و آمرزشخواهان در سحرگاهان» سوره آل عمران، آیه ۱۷.</ref>. | |||
پس از آیه ۲۳ [[سوره احزاب]]، که برخی از [[مؤمنان]] به عنوان کسانی که صادقانه به [[عهد الهی]] خود عمل کردند معرفی شدهاند، این مطلب بیان شده است که [[خداوند]] [[صادقین]] را [[پاداش]] داده و [[منافقین]] را [[کیفر]] داده یا از آنان در خواهد گذشت<ref>{{متن قرآن|لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقِينَ بِصِدْقِهِمْ وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ إِنْ شَاءَ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ}} «تا خداوند راستگویان را برای راستیشان پاداش دهد و دورویان را اگر خواهد عذاب کند یا از آنان بگذرد؛ بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۲۴.</ref>. از [[تقابل]] میان صادقین و منافقین به دست میآید که، مقصود عالیترین مرتبه [[صدق]] نیست، بلکه مرتبهای از صدق است که [[مؤمن]] [[راستین]] را از [[منافق]] جدا میسازد. این مطلب با روایاتی که امیرالمؤمین{{ع}} را مصداق [[آیه]] ۲۳ [[احزاب]] دانسته منافات ندارد؛ زیرا صادق در این آیه به صورت مطلق به کار رفته است، که عالیترین مرتبه را نیز میتواند شامل شود، اگرچه به آن اختصاص ندارد. | |||
بنابراین، مقصود از کسانی که در [[آیات]] دیگر [[قرآن]] به [[صادق بودن]] توصیف شدهاند فقط کسانی که از عالیترین مرتبه صدق برخوردارند، نمیباشد، بلکه مقصود کسانیاند که از [[نفاق]] و [[تزلزل]] [[ایمانی]] پیراستهاند و [[تکلیف الهی]] را با [[نشاط]] و [[استواری]] انجام میدهند. عنوان جامع آنان [[پرهیزگاری]] است: {{متن قرآن|أُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}؛ یعنی به نخستین [[دستور خداوند]] در آیه ۱۱۹ [[توبه]]، عمل کردهاند. [[راه]] رسیدن به این [[افتخار]]، [[پیروی از پیشوایان معصوم]] است: {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}، که [[پیامبر]]{{صل}} سرآغاز و سرآمد آنان است. | |||
علاوه بر نقد اساسی یاد شده که بر همه دیدگاههای [[تفسیری]] پیش گفته - غیر از دیدگاه چهارم- وارد است، بر دیدگاه دوم این نقد ویژه نیز وارد است که مفاد {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} [[پیروی]] از آنان در همه امور است، ولی آنچه مربوط به سه فرد متخلف از [[غزوه تبوک]] است، صادق بودن آنان در [[ندامت]] و توبه است، اگر مقصود از صادقین آنان بودند، مناسبتر این بود که گفته شود: {{عربی|کونوا مع التائبین}}. | |||
بر دیدگاه سوم نیز این اشکال ویژه وارد است که {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} عام است، و هیچ [[دلیل]] و توجیهی برای اختصاص آن به سه فرد متخلف از [[غزوه تبوک]] وجود ندارد، و اگر مقصود آنها بودند مناسبتر این بود که گفته شود: {{عربی|کونوا مع المجاهدین}}. با [[چشمپوشی]] از این اشکال، دیدگاه مزبور با نظریه چهارم منافات ندارد؛ زیرا در [[حقیقت]] از سه فرد متخلف خواسته شده است که با [[پیامبر]]{{صل}} و مسلمانانی که او را در غزوه تبوک [[همراهی]] کردند، باشند. [[شخصیت]] محور در آن [[غزوه]] پیامبر{{صل}} بود و [[اقتدا]] به [[مسلمانان]] به صورت مستقل از [[رسول اکرم]]{{صل}} مطرح نبود.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۷۵.</ref> | |||
==منابع== | ==منابع== |