آیه صادقین در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←منابع) |
|||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
از آنچه گفته شد میتوان به [[راز]] تعبیرهای متفاوت دیگر نیز پی برد. تعبیر [[محمد]]{{صل}} و [[اهل بیت]] او، به منحصر بودن مصداق صادقین معصوم و [[پیشوایان]] [[امت اسلامی]] در پیامبر{{صل}} و [[خاندان]] او نظر دارد. تعبیر “علی و [[اوصیاء]] دیگر پیامبر{{صل}}”، اختصاص رهبری امت اسلامی پس از پیامبر{{صل}} را به جانشینان معصوم آن [[حضرت]] بیان میکند، چنان که [[آل محمد]]{{صل}} نیز عبارت دیگری از آن است. و ذکر [[یاران علی]]{{ع}} در برخی روایات پس از ذکر نام او، برای نشان دادن [[راه]] برای [[شناخت امامت]] علی{{ع}} است؛ زیرا [[یاران خاص]] آن حضرت از برجستهترین اصحاب پیامبر{{صل}} بودند، و [[همراهی]] آنان با علی{{ع}} میتوانست برای کسانی که احیاناً مسئله امامت پس از پیامبر{{صل}} برایشان مشتبه شده بود، [[هدایتگر]] باشد. پیامبر{{صل}} [[خشم]] [[سلمان]] را [[نشانه]] [[خشم خداوند]] دانسته است<ref>صحیح مسلم، ج۴، ص۱۹۴۷، ح۲۵۰۴، کتاب فضائل الصحابة.</ref>، و علی{{ع}} او را همانند [[لقمان حکیم]] توصیف کرده است<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۳۴۳.</ref>. و [[ابوذر]] را [[راستگوترین]] افراد معرفی کرده است<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۳۸۶: {{ متن حدیث|ما أظلت الخضراء ولا أقلت الغبراء علی ذی لهجة أصدق من أبیذر}}.</ref>، چنان که [[دشمنی]] با [[عمّار]] را [[دشمنی با خدا]] و [[خشم]] او را موجب [[خشم خداوند]] دانسته است<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۲۵۹: {{متن حدیث|مَنْ عَادَى عَمَّاراً عَادَاهُ اللَّهُ وَ مَنْ أَبْغَضَ عَمَّاراً أَبْغَضَهُ اللَّهُ}}.</ref>، او و [[سلمان]] و [[علی]]{{ع}} سه فردیاند که [[بهشت]] [[مشتاق]] آنان است<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۲۵۸.</ref>، هر گاه میان [[مردم]] اختلافی رخ دهد، عمّار با [[حق همراه]] است<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۲۶۰.</ref> و کشندگان او، تجاوزگران و ستمکاراناند<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۲۶۰: {{متن حدیث|تقتل عمارة الفئة الباغیة}}.</ref>. دیگر [[اصحاب خاص امیرالمؤمنین]]{{ع}} نیز از ویژگیهایی اینگونه برخوردار بودند.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۸۱.</ref> | از آنچه گفته شد میتوان به [[راز]] تعبیرهای متفاوت دیگر نیز پی برد. تعبیر [[محمد]]{{صل}} و [[اهل بیت]] او، به منحصر بودن مصداق صادقین معصوم و [[پیشوایان]] [[امت اسلامی]] در پیامبر{{صل}} و [[خاندان]] او نظر دارد. تعبیر “علی و [[اوصیاء]] دیگر پیامبر{{صل}}”، اختصاص رهبری امت اسلامی پس از پیامبر{{صل}} را به جانشینان معصوم آن [[حضرت]] بیان میکند، چنان که [[آل محمد]]{{صل}} نیز عبارت دیگری از آن است. و ذکر [[یاران علی]]{{ع}} در برخی روایات پس از ذکر نام او، برای نشان دادن [[راه]] برای [[شناخت امامت]] علی{{ع}} است؛ زیرا [[یاران خاص]] آن حضرت از برجستهترین اصحاب پیامبر{{صل}} بودند، و [[همراهی]] آنان با علی{{ع}} میتوانست برای کسانی که احیاناً مسئله امامت پس از پیامبر{{صل}} برایشان مشتبه شده بود، [[هدایتگر]] باشد. پیامبر{{صل}} [[خشم]] [[سلمان]] را [[نشانه]] [[خشم خداوند]] دانسته است<ref>صحیح مسلم، ج۴، ص۱۹۴۷، ح۲۵۰۴، کتاب فضائل الصحابة.</ref>، و علی{{ع}} او را همانند [[لقمان حکیم]] توصیف کرده است<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۳۴۳.</ref>. و [[ابوذر]] را [[راستگوترین]] افراد معرفی کرده است<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۳۸۶: {{ متن حدیث|ما أظلت الخضراء ولا أقلت الغبراء علی ذی لهجة أصدق من أبیذر}}.</ref>، چنان که [[دشمنی]] با [[عمّار]] را [[دشمنی با خدا]] و [[خشم]] او را موجب [[خشم خداوند]] دانسته است<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۲۵۹: {{متن حدیث|مَنْ عَادَى عَمَّاراً عَادَاهُ اللَّهُ وَ مَنْ أَبْغَضَ عَمَّاراً أَبْغَضَهُ اللَّهُ}}.</ref>، او و [[سلمان]] و [[علی]]{{ع}} سه فردیاند که [[بهشت]] [[مشتاق]] آنان است<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۲۵۸.</ref>، هر گاه میان [[مردم]] اختلافی رخ دهد، عمّار با [[حق همراه]] است<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۲۶۰.</ref> و کشندگان او، تجاوزگران و ستمکاراناند<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۲۶۰: {{متن حدیث|تقتل عمارة الفئة الباغیة}}.</ref>. دیگر [[اصحاب خاص امیرالمؤمنین]]{{ع}} نیز از ویژگیهایی اینگونه برخوردار بودند.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۸۱.</ref> | ||
===[[صادقین]] و صدّیقین=== | |||
[[خداوند]] در [[آیه]] ۶۹ [[سوره نساء]] فرموده است: {{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ}}<ref>«و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود» سوره نساء، آیه ۶۹.</ref>. | |||
[[صدیق]] کسی است که ملازم با [[صدق]] است<ref>معجم مقاییس اللغة، ص۵۸۸.</ref>، یعنی در همه حالات و امور با صدق همراه است. و کسی است که رفتارش [[تصدیقکننده]] گفتار او است، و همواره [[تصدیق]] کننده [[حق]] است<ref>لسان العرب، ج۸، ص۲۱۴.</ref>. و در تعبیری دیگر، صدیق کسی است که در [[عقیده]] و گفتارش صادق است و [[رفتار]] او [[حقانیت]] صدق او را [[اثبات]] میکند<ref>المفردات فی غریب القرآن، ص۲۷۷.</ref>. | |||
صدیق مراتب و مصادیق سهگانهای دارد: | |||
# [[پیامبر الهی]]؛ | |||
# [[امام]] و [[جانشین پیامبر]] [[الهی]]؛ | |||
# [[عبد صالح خداوند]] غیر از [[پیامبر]] و امام. | |||
درباره مصداق اول فرموده است: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَبِيًّا}}<ref>«و در این کتاب، ادریس را یاد کن که پیامبری بسیار راستگو بود» سوره مریم، آیه ۵۶.</ref>، و نیز فرموده است: {{متن قرآن|يُوسُفُ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ}}<ref>«یوسف، ای (یار) راستگو!» سوره یوسف، آیه ۴۶.</ref>. | |||
[[صدیقین]]، در آیه ۶۹ سوره نساء، مربوط به مصداق دوم آن است؛ زیرا صدیقین پس از [[پیامبران]] ذکر شدهاند و امام نزدیکترین فرد به پیامبر است، چنان که پیامبر{{صل}} فرموده است: “سرآمدان صدیقین سه فرد بودهاند: [[مؤمن]] [[آل یس]]، [[مؤمن آل فرعون]] و [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}، و او [[برترین]] آنان است”<ref>{{متن حدیث|الصِّدِّيقُونَ ثَلَاثَةٌ حَبِيبٌ النَّجَّارُ مُؤْمِنُ آلِ يس وَ خِرْبِيلُ مُؤْمِنُ آلِ فِرْعَوْنَ وَ يُرْوَى خِرْقِيلُ وَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ هُوَ أَفْضَلُهُمْ}} (بحارالانوار، ج۳۵، ص۴۱۳، به نقل از العمدة، علامه ابن بطریق حلی، ص۱۱۳-۱۱۴).</ref>. [[افضل]] بودن [[علی]]{{ع}} بر مؤمن آل یس و [[آل فرعون]] بیانگر این است که [[جایگاه امام]] بر غیر امام [[برتری]] دارد. و نیز علی{{ع}} به صورت مکرر فرموده است: {{متن حدیث|أَنَا الصِّدِّيقُ الْأَكْبَرُ لَا يَقُولُهَا بَعْدِي إِلَّا كَذَّابٌ}}<ref>جهت آگاهی از مصادر این حدیث از منابع اهل سنت، ر.ک: الغدیر: ج۲، ص۴۴۳.</ref>. من [[صدیق]] بزرگترم و پس از من جز فرد [[دروغگو]] آن را ادعا نخواهد کرد. واقعیتهای [[تاریخی]] نیز بیانگر این است که [[علی]]{{ع}} مصداق کامل صدیق پس از [[پیامبر]]{{صل}} است؛ زیرا او از [[کودکی]] تحت [[تربیت پیامبر]]{{صل}} قرار گرفت، لحظهای به [[خدا]] شرکت نورزید، و مرتکب هیچ گناهی نشد، و رفتارش [[مصدق]] گفتارش بود. | |||
در [[روایات]]، شواهد دیگری نیز بر این مطلب وجود دارد: | |||
# [[ابوالفتح کراجکی]] از [[شیخ طوسی]] [[نقل]] کرده که وی در کتاب “مصباح الانوار” به طور [[مسند]] از [[انس]] [[روایت]] کرده که گفته است: روزی پیامبر{{صل}} [[نماز صبح]] را به [[جماعت]] به جای آورد. سپس روی به سوی ما کرد. من از او درخواست کردم که [[آیه]]: {{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا}}<ref>«و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.</ref> را برایمان [[تفسیر]] کند. پیامبر{{صل}} فرمود: من [مصداق] نبیین و برادرم علی [مصداق] [[صدیقین]] است<ref>بحارالأنوار، ج۲، ص۳۱.</ref>. | |||
# [[ابو بصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} روایت کرده که فرمود: “مقصود از صدیقین و [[شهداء]] در این آیه ما هستیم، و مقصود از [[صالحین]] شمایید، پس همان گونه که [[خداوند]] شما را به [[صلاح]] نشانهگذاری کرده است، به صلاح آراسته باشید”<ref>تفسیر فرات کوفی، ج۱، ص۱۱۴؛ بحارالانوار، ج۲، ص۳۲-۳۳.</ref>. | |||
# [[امام رضا]]{{ع}} [[صادقین]] در آیه {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref> را به “صدیقین” تفسیر کرده است: {{متن حدیث|الصَّادِقُونَ الْأَئِمَّةُ الصِّدِّيقُونَ بِطَاعَتِهِمْ}}<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۰۸، ح۲؛ بحارالانوار، ج۲، ص۳۱.</ref>: [[صادقان]] [[ائمه]] [[اهل بیت]]{{عم}} میباشند که به واسطه [[اطاعت]] [کامل خداوند] صدیقیناند. | |||
نتیجه این که کسانی که در [[دنیا]] پیرو [[صادقان]] [[معصوم]] باشند، در [[قیامت]] نیز با آنان برانگیخته خواهند شد.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۸۵.</ref> | |||
==منابع== | ==منابع== |