پرش به محتوا

ابی بن کعب در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'صدر' به 'صدر'
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - 'صدر' به 'صدر')
خط ۱۰: خط ۱۰:
ابیّ ‌بن‌ کعب، از [[قبیله خزرج]]، تیره [[بنی‌نجّار]] و کنیه‌اش ابومنذر <ref>الطبقات، ج۳، ص‌۳۷۸؛ رجال الطوسی، ص‌۲۲.</ref> یا [[ابوالطفیل]] <ref>اسدالغابه، ج‌۱، ص‌۱۶۹.</ref> بود و در [[جاهلیّت]] از معدود کسانی بود که [[نوشتن]] می‌دانست.<ref> الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۷۸.</ref> در [[بیعت]] [[عقبه]] حضور داشت <ref>جال‌الطوسی، ص۲۲.</ref> و پس از [[هجرت پیامبر]]{{صل}}، او در شمار [[کاتبان وحی]]، نویسندگان [[نامه‌ها]] و [[معاهدات]] [[پیامبر]] قرار گرفت <ref>یعقوبی، ج‌۲، ص‌۸۰؛ الاستیعاب، ج‌۱، ص‌۱۶۴.</ref> و برخی از نامه‌های رسیده به [[رسول خدا]] را برای [[حضرت]] می‌خواند.<ref>المغازی، ج۱، ص‌۲۰۴ و ج۲، ص‌۴۹۲.</ref> او، در نخستین [[سریّه]] پس از [[هجرت]]، به فرمان‌دهی [[حمزه]] شرکت داشت <ref>المغازی، ج‌۱، ص‌۹.</ref> و در دیگر [[غزوات]] نیز با پیامبر همراه بود. [[رسول اکرم]]، در [[عقد اخوت]] میان [[مهاجر]] و [[انصار]]، بین او و [[سعید بن زید]] یا [[طلحة بن ‌عبیدالله]]، [[برادری]] بر قرار کرد.<ref>الطبقات، ج۳، ص‌۳۷۸.</ref> پس از [[رحلت]] [[رسول‌خدا]]{{صل}} در شمار [[صحابیان]] بزرگی قرار داشت که از [[بیعت با ابوبکر]] سرباز زده به [[خلافت]] [[علی بن ابی‌طالب]] متمایل بودند.<ref>یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۲۴.</ref> او در [[مقام]] [[احتجاج]] بر [[ابوبکر]] گفت: ای ابوبکر! حقی را که [[خداوند]] برای غیر تو قرار داده، [[انکار]] مکن و نخستین کسی نباش که رسول خدا را در امر [[وصیّ]] و برگزیده‌اش [[نافرمانی]] کرده، از امر او سرمی‌پیچد.<ref>الاحتجاج، ج‌۱، ص‌۱۹۷.</ref> برابر برخی [[روایات]] [[شیعی]]، اُبیّ در ضمن خطبه‌ای می‌گوید: روزی پیامبر{{صل}} درباره وصیّ و [[جانشین]] بعد از خود برایم سخن گفت و [[علی]]{{ع}} را [[هدایتگر]] [[هدایت]] شده [[خیرخواه]] [[امت]]، احیا‌ کننده [[سنت پیامبر]]{{صل}}، [[امام]] و [[پیشوای مسلمانان]] پس از خود معرفی فرمود: {{متن حدیث|يَا أُبَيُّ عَلَيْكَ بِعَلِيٍّ ، فَإِنَّهُ اَلْهَادِي اَلْمَهْدِيُّ، اَلنَّاصِحُ لِأُمَّتِي، اَلْمُحْيِي لِسُنَّتِي، وَ هُوَ إِمَامُكُمْ بَعْدِي، فَمَنْ رَضِيَ بِذَلِكَ لَقِيَنِي عَلَى مَا فَارَقْتُهُ عَلَيْهِ}}<ref>الاحتجاج، ج‌۱، ص‌۱۹۷ و ۳۰۳.</ref> از روایتی استفاده می‌شود که پیامبر، [[آینده]] [[امر]] خلافت پس از خود را و اینکه چه کسانی آن را قبضه خواهند کرد، به او خبر داده است.<ref> العقد الفرید، ج‌۴، ص‌۲۴۱.</ref>
ابیّ ‌بن‌ کعب، از [[قبیله خزرج]]، تیره [[بنی‌نجّار]] و کنیه‌اش ابومنذر <ref>الطبقات، ج۳، ص‌۳۷۸؛ رجال الطوسی، ص‌۲۲.</ref> یا [[ابوالطفیل]] <ref>اسدالغابه، ج‌۱، ص‌۱۶۹.</ref> بود و در [[جاهلیّت]] از معدود کسانی بود که [[نوشتن]] می‌دانست.<ref> الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۷۸.</ref> در [[بیعت]] [[عقبه]] حضور داشت <ref>جال‌الطوسی، ص۲۲.</ref> و پس از [[هجرت پیامبر]]{{صل}}، او در شمار [[کاتبان وحی]]، نویسندگان [[نامه‌ها]] و [[معاهدات]] [[پیامبر]] قرار گرفت <ref>یعقوبی، ج‌۲، ص‌۸۰؛ الاستیعاب، ج‌۱، ص‌۱۶۴.</ref> و برخی از نامه‌های رسیده به [[رسول خدا]] را برای [[حضرت]] می‌خواند.<ref>المغازی، ج۱، ص‌۲۰۴ و ج۲، ص‌۴۹۲.</ref> او، در نخستین [[سریّه]] پس از [[هجرت]]، به فرمان‌دهی [[حمزه]] شرکت داشت <ref>المغازی، ج‌۱، ص‌۹.</ref> و در دیگر [[غزوات]] نیز با پیامبر همراه بود. [[رسول اکرم]]، در [[عقد اخوت]] میان [[مهاجر]] و [[انصار]]، بین او و [[سعید بن زید]] یا [[طلحة بن ‌عبیدالله]]، [[برادری]] بر قرار کرد.<ref>الطبقات، ج۳، ص‌۳۷۸.</ref> پس از [[رحلت]] [[رسول‌خدا]]{{صل}} در شمار [[صحابیان]] بزرگی قرار داشت که از [[بیعت با ابوبکر]] سرباز زده به [[خلافت]] [[علی بن ابی‌طالب]] متمایل بودند.<ref>یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۲۴.</ref> او در [[مقام]] [[احتجاج]] بر [[ابوبکر]] گفت: ای ابوبکر! حقی را که [[خداوند]] برای غیر تو قرار داده، [[انکار]] مکن و نخستین کسی نباش که رسول خدا را در امر [[وصیّ]] و برگزیده‌اش [[نافرمانی]] کرده، از امر او سرمی‌پیچد.<ref>الاحتجاج، ج‌۱، ص‌۱۹۷.</ref> برابر برخی [[روایات]] [[شیعی]]، اُبیّ در ضمن خطبه‌ای می‌گوید: روزی پیامبر{{صل}} درباره وصیّ و [[جانشین]] بعد از خود برایم سخن گفت و [[علی]]{{ع}} را [[هدایتگر]] [[هدایت]] شده [[خیرخواه]] [[امت]]، احیا‌ کننده [[سنت پیامبر]]{{صل}}، [[امام]] و [[پیشوای مسلمانان]] پس از خود معرفی فرمود: {{متن حدیث|يَا أُبَيُّ عَلَيْكَ بِعَلِيٍّ ، فَإِنَّهُ اَلْهَادِي اَلْمَهْدِيُّ، اَلنَّاصِحُ لِأُمَّتِي، اَلْمُحْيِي لِسُنَّتِي، وَ هُوَ إِمَامُكُمْ بَعْدِي، فَمَنْ رَضِيَ بِذَلِكَ لَقِيَنِي عَلَى مَا فَارَقْتُهُ عَلَيْهِ}}<ref>الاحتجاج، ج‌۱، ص‌۱۹۷ و ۳۰۳.</ref> از روایتی استفاده می‌شود که پیامبر، [[آینده]] [[امر]] خلافت پس از خود را و اینکه چه کسانی آن را قبضه خواهند کرد، به او خبر داده است.<ref> العقد الفرید، ج‌۴، ص‌۲۴۱.</ref>


اُبیّ در نوشتن و جمع‌آوری، قرائت، [[تعلیم]]، [[تفسیر]]، و [[فقه]] [[قرآن]]، دارای [[مقام]] والایی بوده است. [[انس‌ بن ‌مالک]] و قرظی، او را از ۴ یا ۵ نفری دانسته‌اند که قرآن را در [[زمان]] [[رسول‌خدا]]{{صل}} گردآوردند.<ref>الطبقات، ج۲، ص‌۲۷۲؛ الفهرست، ص‌۳۰.</ref> بنا به [[نقلی]]، او یکی از ۱۲ نفری است که [[عثمان]] آنان را برای [[جمع‌آوری قرآن]] [[تعیین]] کرد.<ref>الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۸۱.</ref> برپایه روایتی، گروهی که [[مأمور]] جمع قرآن بودند، از روی [[مصحف]] اُبیّ و با املای خود او نوشته‌اند <ref>المصاحف، ص‌۳۸.</ref> که به [[روایت]] [[ابن ‌ندیم]]، مصحف وی با دیگر مصاحف، اندکی [[اختلاف]] داشته است.<ref> الفهرست، ص‌۳۰.</ref> وی، از قرّاء مشهور زمان [[رسول خدا]] بوده <ref>الاتقان، ج‌۱، ص‌۱۵۸.</ref> و براساس روایتی، [[حضرت]] او را آگاه‌ترین فرد [[امت]] به قرائت دانسته <ref>الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۷۹؛ صحیح مسلم، ج‌۸، ص‌۳۴۸.</ref> و به او فرموده است: [[خداوند]] [[امر]] کرده که بر تو قرآن بخوانم. اُبیّ از این سخن که خود را مورد [[عنایت]] خاصّ [[پروردگار]] دید، متأثر و [[اشک شوق]] از دیدگانش جاری شد و [[پیامبر]] این [[آیه]] را [[تلاوت]] فرمود: {{متن قرآن|قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ}}<ref>«بگو: به بخشش خداوند و به بخشایش وی- آری، به آن- باید شاد گردند، این از آنچه فراهم می‌آورند بهتر است» سوره یونس، آیه ۵۸.</ref>.<ref>اسدالغابه، ج۱، ص۱۶۹؛ الاستیعاب، ج۱، ص‌۱۶۲.</ref> [[ذهبی]]، عدّه‌ای از [[قاریان]] [[صدر]] اوّل، از‌جمله [[ابوهریره]]، [[ابن‌عباس]] و [[عبدالله بن سائب]] را در قرائت، [[شاگردان]] اُبیّ می‌داند.<ref> الاتقان، ج‌۱، ص‌۱۵۸.</ref> شاید بدین جهت، برخی او را "سیّدالقرّاء" خوانده‌اند.<ref>تاریخ دمشق، ج‌۷، ص‌۳۰۸؛ البدایة والنهایه، ج‌۷، ص‌۷۸؛ تهذیب‌الکمال، ج۲، ص‌۲۶۲.</ref> از روایتی از [[امام صادق]] نیز استفاده می‌شود که قرائت او مورد [[تأیید]] آن حضرت بوده است.<ref>الکافی، ج‌۲، ص‌۵۹۷.</ref> قرائت اُبیّ گاهی [[خشم]] [[عمر]] را برانگیخته،<ref>المصاحف، ص‌۱۷۴.</ref> اظهار می‌داشت که اُبیّ، [[داناترین]] [[امّت]] به [[قرائت]] است؛ ولی ما بعضی از [[قرائات]] او را ترک می‌کنیم.<ref> الاستیعاب، ج‌۱، ص‌۱۶۴.</ref> [[سجستانی]]، مواردی از اختلاف قرائات اُبیّ را ذکر کرده، می‌گوید: اُبیّ، جمله {{متن قرآن|إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى}} را در پی {{متن قرآن|فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ}} در [[سوره نساء]] می‌آورده <ref> المصاحف، ص‌۶۳.</ref> و همین قرائت، صراحت [[آیه]] را در [[ازدواج]] موقت بیش‌تر می‌کند.<ref>التبیان، ج‌۳، ص‌۱۶۶.</ref> او به امر [[پیامبر]]، به افرادی [[قرآن]] آموخته <ref> الطبقات، ج‌۱، ص‌۲۴۰.</ref> و یکی از ده [[صحابی]] نام‌دار در [[تفسیر قرآن]] است.<ref>الاتقان، ج‌۲، ص‌۴۱۲و۴۱۷.</ref> برخی، او را از [[فقیهان]] دوران [[خلافت ابوبکر]] و [[عمر]] شمرده<ref> تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۳۸ و ۱۶۱.</ref> و گفته‌اند: وقتی به عمر گفت: چرا مرا به‌کاری نمی‌گماری؟ گفت: خوش ندارم [[حکومت]]، دینِ تو را [[آلوده]] سازد.<ref> الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۷۹.</ref> با این حال، در سال چهاردهم [[هجرت]] که عمر، [[نماز تراویح]] را بنا نهاد و (چون در [[زمان]] [[رسول خدا]] و [[ابوبکر]] انجام نمی‌شد) [[مردم]]، آن را [[بدعت]] شمردند، از اُبیّ خواست که [[امامت]] مردم را در [[نماز]] بر عهده گیرد.<ref> تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۴۰.</ref> او ۲۰ [[شب]] برای مردم امامت کرد و ۱۰ شب آخر در [[جماعت]] حاضر نشد و در [[خانه]] نماز خواند، مردم گفتند: {{عربی|"اَبَقَ اُبَیّ "}}= اُبیَّ از این کار فرار‌ کرد،<ref>سنن ابی‌داود، ج‌۱، ص‌۴۲۵.</ref> برخی عبارت {{عربی|"اَبَقَ اُبَیّ "}} را [[دلیل]] بر آن می‌دانند که عمر او را به [[خواندن نماز]] تراویح وادار کرده بود.<ref>قاموس الرجال، ج‌۱، ص‌۳۵۶.</ref> وی، در میان [[صحابه]] از شهرتی خاص برخوردار بود.<ref>الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۷۹‌ـ‌۳۸۰.</ref>[[تاریخ]] وفاتش سال ۲۲‌ یا‌ ۳۰ [[هجری]] دانسته شده؛ گرچه اقوال دیگری نیز وجود دارد<ref>الاستیعاب، ج‌۱، ص‌۱۶۴؛ اُسدالغابه، ج‌۱، ص‌۱۷۱.</ref>.<ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[ابی بن کعب - خراسانی (مقاله)|مقاله «ابی بن خلف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
اُبیّ در نوشتن و جمع‌آوری، قرائت، [[تعلیم]]، [[تفسیر]]، و [[فقه]] [[قرآن]]، دارای [[مقام]] والایی بوده است. [[انس‌ بن ‌مالک]] و قرظی، او را از ۴ یا ۵ نفری دانسته‌اند که قرآن را در [[زمان]] [[رسول‌خدا]]{{صل}} گردآوردند.<ref>الطبقات، ج۲، ص‌۲۷۲؛ الفهرست، ص‌۳۰.</ref> بنا به [[نقلی]]، او یکی از ۱۲ نفری است که [[عثمان]] آنان را برای [[جمع‌آوری قرآن]] [[تعیین]] کرد.<ref>الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۸۱.</ref> برپایه روایتی، گروهی که [[مأمور]] جمع قرآن بودند، از روی [[مصحف]] اُبیّ و با املای خود او نوشته‌اند <ref>المصاحف، ص‌۳۸.</ref> که به [[روایت]] [[ابن ‌ندیم]]، مصحف وی با دیگر مصاحف، اندکی [[اختلاف]] داشته است.<ref> الفهرست، ص‌۳۰.</ref> وی، از قرّاء مشهور زمان [[رسول خدا]] بوده <ref>الاتقان، ج‌۱، ص‌۱۵۸.</ref> و براساس روایتی، [[حضرت]] او را آگاه‌ترین فرد [[امت]] به قرائت دانسته <ref>الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۷۹؛ صحیح مسلم، ج‌۸، ص‌۳۴۸.</ref> و به او فرموده است: [[خداوند]] [[امر]] کرده که بر تو قرآن بخوانم. اُبیّ از این سخن که خود را مورد [[عنایت]] خاصّ [[پروردگار]] دید، متأثر و [[اشک شوق]] از دیدگانش جاری شد و [[پیامبر]] این [[آیه]] را [[تلاوت]] فرمود: {{متن قرآن|قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ}}<ref>«بگو: به بخشش خداوند و به بخشایش وی- آری، به آن- باید شاد گردند، این از آنچه فراهم می‌آورند بهتر است» سوره یونس، آیه ۵۸.</ref>.<ref>اسدالغابه، ج۱، ص۱۶۹؛ الاستیعاب، ج۱، ص‌۱۶۲.</ref> [[ذهبی]]، عدّه‌ای از [[قاریان]] صدر اوّل، از‌جمله [[ابوهریره]]، [[ابن‌عباس]] و [[عبدالله بن سائب]] را در قرائت، [[شاگردان]] اُبیّ می‌داند.<ref> الاتقان، ج‌۱، ص‌۱۵۸.</ref> شاید بدین جهت، برخی او را "سیّدالقرّاء" خوانده‌اند.<ref>تاریخ دمشق، ج‌۷، ص‌۳۰۸؛ البدایة والنهایه، ج‌۷، ص‌۷۸؛ تهذیب‌الکمال، ج۲، ص‌۲۶۲.</ref> از روایتی از [[امام صادق]] نیز استفاده می‌شود که قرائت او مورد [[تأیید]] آن حضرت بوده است.<ref>الکافی، ج‌۲، ص‌۵۹۷.</ref> قرائت اُبیّ گاهی [[خشم]] [[عمر]] را برانگیخته،<ref>المصاحف، ص‌۱۷۴.</ref> اظهار می‌داشت که اُبیّ، [[داناترین]] [[امّت]] به [[قرائت]] است؛ ولی ما بعضی از [[قرائات]] او را ترک می‌کنیم.<ref> الاستیعاب، ج‌۱، ص‌۱۶۴.</ref> [[سجستانی]]، مواردی از اختلاف قرائات اُبیّ را ذکر کرده، می‌گوید: اُبیّ، جمله {{متن قرآن|إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى}} را در پی {{متن قرآن|فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ}} در [[سوره نساء]] می‌آورده <ref> المصاحف، ص‌۶۳.</ref> و همین قرائت، صراحت [[آیه]] را در [[ازدواج]] موقت بیش‌تر می‌کند.<ref>التبیان، ج‌۳، ص‌۱۶۶.</ref> او به امر [[پیامبر]]، به افرادی [[قرآن]] آموخته <ref> الطبقات، ج‌۱، ص‌۲۴۰.</ref> و یکی از ده [[صحابی]] نام‌دار در [[تفسیر قرآن]] است.<ref>الاتقان، ج‌۲، ص‌۴۱۲و۴۱۷.</ref> برخی، او را از [[فقیهان]] دوران [[خلافت ابوبکر]] و [[عمر]] شمرده<ref> تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۳۸ و ۱۶۱.</ref> و گفته‌اند: وقتی به عمر گفت: چرا مرا به‌کاری نمی‌گماری؟ گفت: خوش ندارم [[حکومت]]، دینِ تو را [[آلوده]] سازد.<ref> الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۷۹.</ref> با این حال، در سال چهاردهم [[هجرت]] که عمر، [[نماز تراویح]] را بنا نهاد و (چون در [[زمان]] [[رسول خدا]] و [[ابوبکر]] انجام نمی‌شد) [[مردم]]، آن را [[بدعت]] شمردند، از اُبیّ خواست که [[امامت]] مردم را در [[نماز]] بر عهده گیرد.<ref> تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۴۰.</ref> او ۲۰ [[شب]] برای مردم امامت کرد و ۱۰ شب آخر در [[جماعت]] حاضر نشد و در [[خانه]] نماز خواند، مردم گفتند: {{عربی|"اَبَقَ اُبَیّ "}}= اُبیَّ از این کار فرار‌ کرد،<ref>سنن ابی‌داود، ج‌۱، ص‌۴۲۵.</ref> برخی عبارت {{عربی|"اَبَقَ اُبَیّ "}} را [[دلیل]] بر آن می‌دانند که عمر او را به [[خواندن نماز]] تراویح وادار کرده بود.<ref>قاموس الرجال، ج‌۱، ص‌۳۵۶.</ref> وی، در میان [[صحابه]] از شهرتی خاص برخوردار بود.<ref>الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۷۹‌ـ‌۳۸۰.</ref>[[تاریخ]] وفاتش سال ۲۲‌ یا‌ ۳۰ [[هجری]] دانسته شده؛ گرچه اقوال دیگری نیز وجود دارد<ref>الاستیعاب، ج‌۱، ص‌۱۶۴؛ اُسدالغابه، ج‌۱، ص‌۱۷۱.</ref>.<ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[ابی بن کعب - خراسانی (مقاله)|مقاله «ابی بن خلف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


==ابی در [[شان نزول]]==
==ابی در [[شان نزول]]==
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش