پرش به محتوا

شاهد تاریخی بر علم غیب امامان وجود دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{خرد}} {{علم معصوم}} '''شاهد تاریخی بر علم غیب امامان وجود دارد؟''' یکی از پرسش‌ه...» ایجاد کرد)
 
خط ۱۸: خط ۱۸:
'''١. شهر بصره غرق می شود'''
'''١. شهر بصره غرق می شود'''


پس از این که جنگ جمل به پایان رسید و بصره فتح شد؛ علی {{ع}} خطبه ای ایراد کرد که بخشی از آن، از خبرهای غیبی آن حضرت به شمار می آید.فرمود: «وایم اللّه لتغرقن بلدتکم کانّی بمسجدکم کجؤجؤ سفینة...». «به خدا سوگند شهر شما غرق می شود و مسجد شما بسان سینه کشتی(که بدنه آن در آب فرو می رود و تنها سینه اش روی آب ظاهر است) دیده می شود. خداوند از بالا و پایین به این شهر عذاب خواهد فرستاد»<ref>نهج البلاغه، خطبه ١٣.</ref>.  
پس از این که جنگ جمل به پایان رسید و بصره فتح شد؛ علی {{ع}} (...) فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«وایم اللّه لتغرقن بلدتکم کانّی بمسجدکم کجؤجؤ سفینة...»}}. «به خدا سوگند شهر شما غرق می شود و مسجد شما بسان سینه کشتی(که بدنه آن در آب فرو می رود و تنها سینه اش روی آب ظاهر است) دیده می شود. خداوند از بالا و پایین به این شهر عذاب خواهد فرستاد»<ref>نهج البلاغه، خطبه ١٣.</ref>.  
   
   
ابی ابی الحدید در شرح این کلام می نویسد: بصره تاکنون دوبار در آب غرق شده است یک بار در زمان ""القادر باللّه"" و بار دیگر در زمان "القائم بامر اللّه" طغیان آب های خلیج فارس این شهر را در آب فرو برد و از آن همه ساختمان تنها قسمتی از مسجد جامع همان طور که علی {{ع}} خبر داده بود در میان آب دیده می شد و در این دو حادثه تمام خانه ها ویران گشت و جمعیت زیادی غرق شدند<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج١، ص ٢٥٣، چاپ بیست جلدی.</ref>.
ابی ابی الحدید در شرح این کلام می نویسد: بصره تاکنون دوبار در آب غرق شده است (...) طغیان آب‌های خلیج فارس این شهر را در آب فرو برد و از آن همه ساختمان تنها قسمتی از مسجد جامع (...) در میان آب دیده می‌شد<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج١، ص ٢٥٣، چاپ بیست جلدی.</ref>.


'''٢. معاویه بر سرزمین عراق مسلط می گردد'''
'''٢. معاویه بر سرزمین عراق مسلط می گردد'''
امیرمؤمنان {{ع}} خبر می دهد که او پیش از معاویه از دنیا می رود و معاویه پس از او بر عراق مسلط می گردد و سپس می افزاید: «انّه سیأمرکم بسبی والبراءة منّی...». «از شما می خواهد که به من ناسزا گویید و از من بیزاری جویید...»<ref>نهج البلاغه، خطبه ٥٧.</ref>. همان طور که علی {{ع}} خبر داده بود،معاویه پس از آن حضرت بر عراق مسلط شد و از مردم خواست که به آن حضرت ناسزا بگویند و از او بیزاری جویند و داستان اسف انگیز ناسزاگویی به علی {{ع}} حتی در خطبه های نماز جمعه که از زمان معاویه به دستور او مرسوم شده بود؛ در تواریخ ثبت و ضبط است<ref> به شرح نهج البلاغه، ج٤، ص ٥٥ـ ١٢٨مراجعه شود.</ref>.
امیرمؤمنان {{ع}} خبر می دهد که او پیش از معاویه از دنیا می رود و معاویه پس از او بر عراق مسلط می گردد و سپس می افزاید: «انّه سیأمرکم بسبی والبراءة منّی...». «از شما می خواهد که به من ناسزا گویید و از من بیزاری جویید...»<ref>نهج البلاغه، خطبه ٥٧.</ref>.


'''3. از آنها ده نفر جان به سلامت نمی برند و از شما هم ده نفر کشته نمی شوند'''
'''3. از آنها ده نفر جان به سلامت نمی برند و از شما هم ده نفر کشته نمی شوند'''


در نبردی که میان امام {{ع}} و خوارج در کنار نهروان رخ داد؛ پس از اتمام حجت، و بازگشت گروهی از آنان به صفوف امام، آن حضرت رو به یاران خود کرد و فرمود: مصارعهم دون النطفة واللّه لا یفلت منهم عشرة ولا یهلک منکم عشرة<ref> نهج البلاغه، خطبه 58.</ref>. «قتلگاه آنان کنار آب نهروان است به خدا سوگند، از گروه آنان ده نفر جان به سلامت نمی برند و از شما هم ده تن کشته نمی شود».  
در نبردی که میان امام {{ع}} و خوارج در کنار نهروان رخ داد؛ (...) آن حضرت رو به یاران خود کرد و فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«مصارعهم دون النطفة واللّه لا یفلت منهم عشرة ولا یهلک منکم عشرة»}}<ref> نهج البلاغه، خطبه 58.</ref>. «قتلگاه آنان کنار آب نهروان است به خدا سوگند، از گروه آنان ده نفر جان به سلامت نمی برند و از شما هم ده تن کشته نمی شود».  


ابن ابی الحدید می گوید: این خبر غیبی یکی از معجزات علی {{ع}} است که نقل آن نزدیک به تواتر رسیده است و در نبردی که میان امام و خوارج نهروان رخ داد همه شاهد بودند که نه نفر از خوارج جان به سلامت بردند و از میان یاران علی {{ع}} فقط هشت تن به شهادت رسیدند<ref>به شرح نهج البلاغه، ج٥، ص ٣ـ١٣ مراجعه شود.</ref>.
(...) در نبردی که میان امام و خوارج نهروان رخ داد همه شاهد بودند که نه نفر از خوارج جان به سلامت بردند و از میان یاران علی {{ع}} فقط هشت تن به شهادت رسیدند<ref>به شرح نهج البلاغه، ج٥، ص ٣ـ١٣ مراجعه شود.</ref>.


'''٤. مروان بن حکم حکومت بسیار کوتاهی خواهد داشت'''
'''٤. مروان بن حکم حکومت بسیار کوتاهی خواهد داشت'''
   
   
مروان بن حکم در جنگ جمل اسیر شد و امام حسن {{ع}} وامام حسین {{ع}} از پدر عفو او را خواستند. حضرت او را آزاد کرد، و سپس فرمود: «أَما إِنَّ لَهُ اِمْرَةً کلعقة الکلبِ أنَفَه وهو أبو الاکبُشِ الأربعةِ وستَلقی الأُمة منه ومن وُلدِهِ یوماً أحمرَ»<ref>نهج البلاغه، خطبه٧٢.</ref>. «آگاه باشید برای این مروان فرمانروایی کوتاهی است بسان لیسیدن سگ بینی خود را(این تعبیر کنایه از کوتاهی مدت فرمانروایی است). او پدر چهار رئیس است و امت اسلامی از فرمانروایی او و فرزندانش روزگار خونینی به خود خواهند دید».  
مروان بن حکم در جنگ جمل اسیر شد. (...) حضرت او را آزاد کرد، و سپس فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«أَما إِنَّ لَهُ اِمْرَةً کلعقة الکلبِ أنَفَه وهو أبو الاکبُشِ الأربعةِ وستَلقی الأُمة منه ومن وُلدِهِ یوماً أحمرَ»}}<ref>نهج البلاغه، خطبه٧٢.</ref>. «آگاه باشید برای این مروان فرمانروایی کوتاهی است بسان لیسیدن سگ بینی خود را(این تعبیر کنایه از کوتاهی مدت فرمانروایی است). او پدر چهار رئیس است و امت اسلامی از فرمانروایی او و فرزندانش روزگار خونینی به خود خواهند دید».  


همانطور که آن حضرت خبر داده بود؛ مروان به حکومت رسید امّا حکومت او بیش از نه ماه طول نکشید و چهار فرزندش عبدالملک و عبدالعزیز، بشر و محمد به ترتیب به ریاست رسیدند عبدالملک، خلیفه شد و آن سه والی مصر وعراق و جزیره شدند. و امت اسلامی از مروان و فرزندانش روزهای خونینی دیدند که روشن ترین گواه آن، ظلم و ستم و خونریزی هایی است که به دست حجاج بن یوسف خونخوار که از طرف عبدالملک مروان، والی و استاندار عراق بود؛ انجام شد<ref>به شرح نهج البلاغه، ج٦، ص ١٤٦ـ ١٤٨ مراجعه شود.</ref>.
همانطور که آن حضرت خبر داده بود؛ مروان به حکومت رسید امّا حکومت او بیش از نه ماه طول نکشید و چهار فرزندش عبدالملک و عبدالعزیز، بشر و محمد به ترتیب به ریاست رسیدند عبدالملک، خلیفه شد و آن سه والی مصر وعراق و جزیره شدند. و امت اسلامی از مروان و فرزندانش روزهای خونینی دیدند<ref>به شرح نهج البلاغه، ج٦، ص ١٤٦ـ ١٤٨ مراجعه شود.</ref>.


'''٥. جوان ثقفی بر شما مسلط می شود و هستی شما را غارت می کند'''
'''٥. جوان ثقفی بر شما مسلط می شود و هستی شما را غارت می کند'''


«أما واللّه لیسلطنّ علیکم غلام ثقیف الذیال المیال یأکل خضرتکم ویذیب شحمتکم...»<ref>نهج البلاغه، خطبه١٥.</ref>. «آگاه باشید به خدا سوگند جوانی متکبر و ستمگر از طایفه ثقیف بر شما مسلط می شود که سبزه شما را می خورد و پیه شما را آب می کند کنایه از این که به جان و مال شما رحم نمی کند و همه را از آن خود می داند». این جوان ثقیفی همان حجاج بن یوسف ثقفی خونخوار و ستمگر معروف بود که در ایام حکومت خود به جان و مال مردم افتاد و هزاران نفر را به قتل رسانید<ref>شرح نهج البلاغه، ج٧، ص ٢٧٦ـ ٢٨١.</ref>.
{{عربی|اندازه=155%|«أما واللّه لیسلطنّ علیکم غلام ثقیف الذیال المیال یأکل خضرتکم ویذیب شحمتکم...»}}<ref>نهج البلاغه، خطبه١٥.</ref>. «آگاه باشید به خدا سوگند جوانی متکبر و ستمگر از طایفه ثقیف بر شما مسلط می شود که سبزه شما را می خورد و پیه شما را آب می کند کنایه از این که به جان و مال شما رحم نمی کند و همه را از آن خود می داند». این جوان ثقیفی همان حجاج بن یوسف ثقفی خونخوار و ستمگر معروف بود که در ایام حکومت خود به جان و مال مردم افتاد و هزاران نفر را به قتل رسانید<ref>شرح نهج البلاغه، ج٧، ص ٢٧٦ـ ٢٨١.</ref>.


'''٦. برنامه مهدی موعود پیروی از قرآن و هدایت است'''
'''٦. برنامه مهدی موعود پیروی از قرآن و هدایت است'''


«یعطف الهوی علی الهدی إذا عطفوا الهدی علی الهوی ویعطف الرأی علی القرآن إذا عطفوا القرآن علی الرأی»<ref>نهج البلاغه، خطبه ١٣٨.</ref>. «هنگامی که مردم هدایت را پیرو هواهای نفسانی خود قرار دهند مهدی موعود(علیه السلام) می آید و هواهای نفسانی را مغلوب هدایت می نماید و نیز هنگامی که مردم قرآن را بر آراء و نظریات و تمایلات شخصی خود تطبیق نمودند آن حضرت آراء و نظریات را تابع قرآن قرار می دهد. برنامه آن حضرت حکومت قرآن وهدایت است»<ref>به شرح نهج البلاغه، ج٩، ص ١٣٨مراجعه شود.</ref>.  
{{عربی|اندازه=155%|«یعطف الهوی علی الهدی إذا عطفوا الهدی علی الهوی ویعطف الرأی علی القرآن إذا عطفوا القرآن علی الرأی»}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ١٣٨.</ref>. «هنگامی که مردم هدایت را پیرو هواهای نفسانی خود قرار دهند مهدی موعود می‌آید و هواهای نفسانی را مغلوب هدایت می‌نماید و نیز هنگامی که مردم قرآن را بر آراء و نظریات و تمایلات شخصی خود تطبیق نمودند آن حضرت آراء و نظریات را تابع قرآن قرار می‌دهد. برنامه آن حضرت حکومت قرآن وهدایت است»<ref>به شرح نهج البلاغه، ج٩، ص ١٣٨مراجعه شود.</ref>.  


'''٧. اگر بخواهم از همه خصوصیات شما خبر دهم می توانم'''
'''٧. اگر بخواهم از همه خصوصیات شما خبر دهم می توانم'''


«واللّه لو شئت ان أخبر کلّ رجل منکم بمخرجه ومولجه وجمیع شأنه لفعلت ولکن أخاف أن تکفروا فی برسول اللّه (صلی الله علیه وآله وسلم).... <ref>نهج البلاغه، خطبه176.</ref> «به خدا سوگند اگر بخواهم می توانم از همه خصوصیات هرکدام از شما که از کجا و چگونه و به چه هدف آمده اید و چه تصمیم دارید و خصوصیات دیگر خبر دهم. امّا می ترسم درباره من غلو کنید و مرا از رسول خدا {{صل}} بالاتر بدانید ویا به خدایی من معتقد شوید و این عقیده موجب کفر شما شود». ابن ابی الحدید در ذیل این کلام، می نویسد: این گفتار علی {{ع}} مانند گفتار حضرت مسیح است که می گفت: از معجزه های من این است که : «وَ أُنَبِئُّکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَما تَدَّخِرُونَ فی بُیُوتِکُمْ» <ref>سوره آل عمران، آیه ٤٩.</ref> شما را از غذایی که می خورید و آنچه در خانه ذخیره می کنید؛ خبر می دهم<ref>شرح نهج البلاغه، ج١٠، ص ١٠ـ ١٥.</ref>.
{{عربی|اندازه=155%|«واللّه لو شئت ان أخبر کلّ رجل منکم بمخرجه ومولجه وجمیع شأنه لفعلت ولکن أخاف أن تکفروا فی برسول اللّه {{ص}}...»}}<ref>نهج البلاغه، خطبه176.</ref>. «به خدا سوگند اگر بخواهم می‌توانم از همه خصوصیات هر کدام از شما که از کجا و چگونه و به چه هدف آمده‌اید و چه تصمیم دارید و خصوصیات دیگر خبر دهم. امّا می‌ترسم درباره من غلو کنید و مرا از رسول خدا {{صل}} بالاتر بدانید ویا به خدایی من معتقد شوید و این عقیده موجب کفر شما شود».


'''٨. زمانی بیاید که از اسلام فقط نام آن باقی ماند'''
'''٨. زمانی بیاید که از اسلام فقط نام آن باقی ماند'''


«یأتی علی الناس زمان لا یبقی فیهم من القرآن إلاّ رسمه ومن الإسلام إلاّ اسمه مساجدهم یومئذ عامرة من البناء خراب من الهدی...»<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ٣٦٩.</ref>. «روزگاری بیاید که در میان مردم از قرآن جز خواندن و قرائت؛ و از اسلام جز نام باقی نماند، در آن زمان مساجد از حیث بنا و ساختمان معمور و آباد است امّا از جهت هدایت ومعنویت خراب است (مسلمانان به اسم اسلام و قرآن اکتفا می کنند و رفتن به مساجد هم جنبه تشریفات به خود می گیرد در صورتی که اسلام و قرآن باید در متن زندگی آنان حاکم باشد)»<ref>نهج البلاغه، خطبه ٥٧.</ref>.  
{{عربی|اندازه=155%|«یأتی علی الناس زمان لا یبقی فیهم من القرآن إلاّ رسمه ومن الإسلام إلاّ اسمه مساجدهم یومئذ عامرة من البناء خراب من الهدی...»}}<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ٣٦٩.</ref>. «روزگاری بیاید که در میان مردم از قرآن جز خواندن و قرائت؛ و از اسلام جز نام باقی نماند، در آن زمان مساجد از حیث بنا و ساختمان معمور و آباد است امّا از جهت هدایت و معنویت خراب است»<ref>نهج البلاغه، خطبه ٥٧.</ref>.  


'''٩. خوارج پس از من با خواری و ذلت زندگی خواهند کرد'''
'''٩. خوارج پس از من با خواری و ذلت زندگی خواهند کرد'''


«أما إِنَّکُمْ سَتَلْقَون بَعْدِی ذُلاً شامِلاً وَسَیْفاً قاطِعاً وَأَثْرَةً یَتَّخِذُها الظّالِمُونَ فِیکُمْ سُنَّةً».(2) «آگاه باشید پس از من با ذلت همه جانبه و شمشیر برنده و  
{{عربی|اندازه=155%|«أما إِنَّکُمْ سَتَلْقَون بَعْدِی ذُلاً شامِلاً وَسَیْفاً قاطِعاً وَأَثْرَةً یَتَّخِذُها الظّالِمُونَ فِیکُمْ سُنَّةً»}}. «آگاه باشید پس از من با ذلت همه جانبه و شمشیر برنده و  
استبداد روبرو می گردید اموال و حقوق شما را ستمگران می گیرند و این کار درباره شما برای همیشه معمول و مرسوم می گردد». همان طور که امیرمؤمنان(علیه السلام) خبر داد خوارج پیوسته از طرف حکومت ها مورد تعقیب قرار گرفته و اموال آنان پیوسته از طرف ستمگران تصاحب می شد    <ref>شرح نهج البلاغه ذل همان خطبه.</ref>.
استبداد روبرو می گردید اموال و حقوق شما را ستمگران می گیرند و این کار درباره شما برای همیشه معمول و مرسوم می گردد». همان طور که امیرمؤمنان(علیه السلام) خبر داد خوارج پیوسته از طرف حکومت ها مورد تعقیب قرار گرفته و اموال آنان پیوسته از طرف ستمگران تصاحب می شد    <ref>شرح نهج البلاغه ذیل همان خطبه.</ref>.


'''١٠. از هر چه سؤال کنید خبر می دهم'''
'''١٠. از هر چه سؤال کنید خبر می دهم'''


«فاسألونی قبل أن تفقدونی، فوالذی نفسی بیده لا تسألونی عن شیء فما بینکم وبین الساعة... ألا أنبأتکم...»<ref>نهج البلاغه، خطبه ٨٩.</ref>. در این خطبه امیرمؤمنان حدود آگاهی خویش از غیب را بیان می کند و می فرماید: «از هر چه که تا قیامت پیش می آید سؤال کنید جواب خواهم داد و از هر نبرد و جنگی که پیش می آید و خصوصیات آن، تعداد افرادی که کشته می شوند یا می میرند و این که در کجا کشته می شوند و کجا به خاک سپرده می شوند از همه این ها آگاهی دارم»<ref>به شرح نهج البلاغه، ج٧، ص ٥٧ مراجعه شود.</ref>. این بود ده مورد از خبرهای غیبی امیرمؤمنان(علیه السلام) که در نهج البلاغه آمده است.   
{{عربی|اندازه=155%|«فاسألونی قبل أن تفقدونی، فوالذی نفسی بیده لا تسألونی عن شیء فما بینکم وبین الساعة... ألا أنبأتکم...»}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ٨٩.</ref>. در این خطبه امیرمؤمنان حدود آگاهی خویش از غیب را بیان می کند و می‌فرماید: «از هر چه که تا قیامت پیش می آید سؤال کنید جواب خواهم داد»<ref>به شرح نهج البلاغه، ج٧، ص ٥٧ مراجعه شود.</ref>. این بود ده مورد از خبرهای غیبی امیرمؤمنان {{ع}} که در نهج البلاغه آمده است.   


===خبرهای غیبی سایر امامان{{عم}}===
===خبرهای غیبی سایر امامان{{عم}}===
۴٬۴۹۳

ویرایش