انفاق در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←منابع) |
|||
خط ۱۵۵: | خط ۱۵۵: | ||
نیز فی قوله تعالی: {{متن قرآن|لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَمَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ}}، چنین گفته: آیا این [[دستور]]؛ یعنی انفاق به اندازه [[توانایی]]، مربوط به زنانی است که بعد از جدایی، شیر دادن [[کودکان]] را بر عهده میگیرند؟ و یا مربوط به ایام عِدّه است که در [[آیات]] قبل، به طور [[اجمال]] (به آن) اشاره شده بود و یا مربوط به هر دو است؟ معنای اخیر، از همه مناسبتر است؛ هرچند جمعی از [[مفسران]]، آن را تنها مربوط به [[زنان]] شیرده دانستهاند، در حالی که در آیات گذشته، در این باره، تعبیر به «اَجْر» شده، نه [[نفقه]] و انفاق. به هر حال، آنها که توانایی کافی دارند، باید مضایقه و [[سختگیری]] نکنند، و آنها که [[تمکن مالی]] ندارند، بیش از توانایی خود [[مأمور]] نیستند و زنان نمیتوانند ایرادی به آنها داشته باشند؛ به این ترتیب نه آنها که دارند، [[بخل]] کنند، (و) نه آنها که ندارند، مستحق ملامتند<ref>تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۴۹.</ref>.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۲۱۸-۲۲۵.</ref> | نیز فی قوله تعالی: {{متن قرآن|لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَمَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ}}، چنین گفته: آیا این [[دستور]]؛ یعنی انفاق به اندازه [[توانایی]]، مربوط به زنانی است که بعد از جدایی، شیر دادن [[کودکان]] را بر عهده میگیرند؟ و یا مربوط به ایام عِدّه است که در [[آیات]] قبل، به طور [[اجمال]] (به آن) اشاره شده بود و یا مربوط به هر دو است؟ معنای اخیر، از همه مناسبتر است؛ هرچند جمعی از [[مفسران]]، آن را تنها مربوط به [[زنان]] شیرده دانستهاند، در حالی که در آیات گذشته، در این باره، تعبیر به «اَجْر» شده، نه [[نفقه]] و انفاق. به هر حال، آنها که توانایی کافی دارند، باید مضایقه و [[سختگیری]] نکنند، و آنها که [[تمکن مالی]] ندارند، بیش از توانایی خود [[مأمور]] نیستند و زنان نمیتوانند ایرادی به آنها داشته باشند؛ به این ترتیب نه آنها که دارند، [[بخل]] کنند، (و) نه آنها که ندارند، مستحق ملامتند<ref>تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۴۹.</ref>.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۲۱۸-۲۲۵.</ref> | ||
==انفاق در [[تفاسیر]] [[روایی]]== | |||
در [[مجمعالبیان]] فرموده است که: [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى...}}، و آیه قبل از آن، در تحریک و [[برانگیختن]] بر [[صدقه]] و [[انفاق مال]] در [[راه]] خیر، مسیر ورود به [[نیکی]] نمودن به سبب حصول [[رضایت خدای متعال]]، [[نهی]] از منّت و اذیّت و [[ریا]] و خوشنامی و [[نفاق]]، و خبر دادن از [[باطل]] شدن عمل به وسیله آنهاست، و از جمله چیزهایی که در معنای آن آمده، [[حدیثی]] است که [[ابنعباس]] از [[پیامبر]]{{صل}} [[روایت]] کند که آن [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ يَسْمَعُ أَهْلُ الْجَمْعِ أَيْنَ الَّذِينَ كَانُوا يَعْبُدُونَ النَّاسَ قُومُوا خُذُوا أُجُورَكُمْ مِمَّنْ عَمِلْتُمْ لَهُ فَإِنِّي لَا أَقْبَلُ عَمَلًا خَالَطَهُ شَيْءٌ مِنَ الدُّنْيَا وَ أَهْلِهَا}}؛ چون [[روز قیامت]] برپا شود، ندادهندهای که میخواهد ندایش به گوش همه [[اهل]] و جمعیت [[محشر]] برسد، ندا سر میدهد: آنانی که [[مردم]] را میپرستیدند، کجا هستند؟ به پا خیزید، پاداشتان را از کسی که برای او عمل کردید، دریافت کنید که من عملی را که آمیخته با چیزی از [[دنیا]] و اهل دنیا باشد، نمیپذیرم. | |||
از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} مَنْ أَسْدَى إِلَى مُؤْمِنٍ مَعْرُوفاً ثُمَّ آذَاهُ بِالْكَلَامِ- أَوْ مَنَّ عَلَيْهِ فَقَدْ أَبْطَلَ اللَّهُ صَدَقَتَهُ- ثُمَّ ضَرَبَ اللَّهُ فِيهِ مَثَلًا فَقَالَ {{متن قرآن|كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لَا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}. [[پیامبر خدا]]{{صل}} فرمود: هر کس به مؤمنی از روی [[نیکی]] [[احسان]] کند، سپس پس از آن، او را با سخن و [[کلام]] بیازارد، یا بر او [[منت]] نهد، محققاً [[خدای متعال]] [[صدقه]] او را [[باطل]] نماید. پس از آن، مثَلی را در مورد آن زد و فرمود: {{متن قرآن|كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ}}<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۳۷۷.</ref>. | |||
[[سید هاشم بحرانی]] در [[تفسیر برهان]] و [[ابنجمعه عروسی]] در [[نورالثقلین]] فی قوله: {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ...}}، از ابنبابویه با اسنادش تا [[اسحاق بن عمار]]، و او با واسطه از امام صادق{{ع}} روایت میکند که آن بزرگوار فرمود: {{متن حدیث|فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}- {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ}} {{متن حدیث|لَمْ يَعْنُوا أَنَّهُ هَكَذَا وَ لَكِنَّهُمْ قَالُوا قَدْ فَرَغَ مِنَ الْأَمْرِ فَلَا يَزِيدُ وَ لَا يَنْقُصُ فَقَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ تَكْذِيباً لِقَوْلِهِمْ}}- {{متن قرآن|غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ}} {{متن حدیث|أَ لَمْ تَسْمَعِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ}}- {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>«خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک میکند و (یا در آن) مینویسد و لوح محفوظ نزد اوست» سوره رعد، آیه ۳۹.</ref>. درباره فرموده [[خدای عزوجل]]: {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ}}، [[یهود]] چنین معنایی را (به طور مستقیم) قصد نکردند، اما آنان گفته بودند: [[خدا]] از امر (عالم) فارغ شده، پس نه بر آن میافزاید و نه از آن کم میکند. برای همین [[خدای جل جلاله]] در [[تکذیب]] گفته آنان فرمود: {{متن قرآن|غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ}}. آیا نشنیدهای که خدای عزوجل میفرماید: «{{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}: هر چه را [[خدای تعالی]] بخواهد، محو و نابود میکند و [[ثابت]] مینماید و کتاب [[مادر]] نزد اوست<ref>برهان، ص۲۹۷؛ نورالثقلین، ج۱، ص۶۲۹، حدیث ۲۷۸.</ref>. | |||
[[بحرانی]] در [[تفسیر برهان]]، در [[کلامی]] تحت عنوان: باب معنای «ید» در کلمات [[عرب]]، از ابنبابویه، و او با اسنادش تا [[محمد بن مسلم]] [[روایت]] کند که: «درباره قوله عزوجل: {{متن قرآن|قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعَالِينَ}}<ref>«فرمود: ای ابلیس! چه چیز تو را از فروتنی برای چیزی که به دست خویش آفریدم، باز داشت؟» سوره ص، آیه ۷۵.</ref>، از جعفراء سؤال کردم. فرمود: «ید» در [[کلام عرب]] به معنای قوت و [[نعمت]] است. قال: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ}}<ref>«بر آنچه میگویند، شکیبا باش و از بنده ما داود توانمند یاد کن که اهل بازگشت (و توبه) بود» سوره ص، آیه ۱۷.</ref> و {{متن قرآن|السَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ}}<ref>«و آسمان را با دستهایی (توانا) بنا نهادیم و بیگمان ما (آن را) گسترندهایم» سوره ذاریات، آیه ۴۷.</ref>؛ یعنی بقوة، و {{متن قرآن|وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ}}<ref>«و بیگمان ما (آن را) گسترندهایم» سوره ذاریات، آیه ۴۷.</ref>، و قال: {{متن قرآن|وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ}}<ref>«و با روحی از خویش تأییدشان کرده است» سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref>؛ یعنی قوّاهم، و گفته میشود: {{عربی|لفلان عندی ید بیضاء}}؛ یعنی نعمت<ref>برهان، ص۲۹۷.</ref>. | |||
[[ابنجمعه عروسی]] هم فی قوله: {{متن قرآن|وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ يَتَّخِذُ...}}، در معنای «[[اعرابی]]»<ref>اعرابی منسوب به اعراب است، و جوهری میگوید: مفردی برای آن نیست و مراد از آن کسانی هستند که در صحرا و بیابان ساکنند و احکام شرعیه را فرا نمیگیرند (نورالثقلین، ج۲، ص۲۵۴).</ref> به [[نقل]] از [[کتاب]] [[اصول کافی]] با اسنادش تا [[علی]] بن [[حمزه]]، از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کند که فرمود: {{متن حدیث|تَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ؛ فَإِنَّهُ مَنْ لَمْ يَتَفَقَّهْ مِنْكُمْ فِي الدِّينِ، فَهُوَ أَعْرَابِيٌّ؛ إِنَّ اللَّهَ تَعَالى يَقُولُ فِي كِتَابِهِ: {{متن قرآن|لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}}<ref>نورالثقلین، ج۲، ص۲۵۴، حدیث ۲۷۷.</ref>. | |||
و [[حسین بن محمد]] هم با اسنادش از [[مفضل بن عمر]] روایت کند که امام صادق{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|عَلَيْكُمْ بِالتَّفَقُّهِ فِي دِينِ اللَّهِ، وَ لَا تَكُونُوا أَعْرَاباً؛ فَإِنَّهُ مَنْ لَمْ يَتَفَقَّهْ فِي دِينِ اللَّهِ، لَمْ يَنْظُرِ اللَّهُ إِلَيْهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَ لَمْ يُزَكِّ لَهُ عَمَلًا}}: بر شما لازم است که در [[دین]] [[خدای متعال]] [[آگاهی]] از روی [[علم]]، [[فهم]] و [[درک]] پیدا کنید و اعرابی نباشید. البته، کسی که از روی علم، فهم و درک در دین خدای متعال آگاهی پیدا نکند، خدای متعال [[روز قیامت]] به او نظر نخواهد کرد و عملی را برای او [[رشد]] و [[برکت]] نمیدهد<ref>نورالثقلین، ج۲، ص۲۵۴، حدیث ۲۷۸.</ref>. | |||
[[اسحاق بن عمار]] و غیر او از امام صادق{{ع}}، روایت کنند که ایشان فرمود: {{متن حدیث| نَحْنُ بَنُو هَاشِمٍ وَ شِيعَتُنَا الْعَرَبُ وَ سَائِرُ النَّاسِ الْأَعْرَابُ}}<ref>در مجمعالبحرین گوید: در حدیث آمده است آنکه از شما در دین تفقه ننموده باشد، اعرابی است، و آن منسوب به اعراب است، و اعراب کسانی هستند که در بیابان سُکنا دارند، و به آنان که در شهرها ساکن هستند، عرب گفته میشود. گفتهاند: عرب، کسانی هستند که به زبان یعرب بن قحطان تکلم میکنند، و آن، زبان قدیم است و عربی که عرب بودن را طالب بوده، کسی است که به زبان اسماعیل پسر ابراهیم سخن میگوید، و در حدیث است که: آنکه در اسلام متولد شود، عربی است و مردم سه گروهند: عربی، مولی، عِلج؛ ما (ائمه) عرب هستیم، و کسانی که بر ولایت ما باشند، مولی (یعنی دوست ما) هستند، و آنکه علیه ما و دشمن ما باشد، علج نامیده میشود (ص ۱۲۲، ماده عرب). </ref>. | |||
و در [[تفسیر عیاشی]] از [[داوود بن حصین]]، و او از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کند که از آن بزرگوار درباره قوله: {{متن قرآن|وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنْفِقُ قُرُبَاتٍ عِنْدَ اللَّهِ}} سوال نمودم که: {{متن حدیث|أَ يُثِيبُهُمْ عَلَيْهِ}}؛ یعنی آیا بر آن (انفاق) به آنان [[پاداش نیک]] میدهند؟ آن بزرگوار فرمود: آری، و در روایت دیگر از او آمده است: {{متن حدیث|يُثَابُونَ عَلَيْهِ }}: آنان بر آن (انفاق) [[پاداش]] [[نیکو]] دارند. فرمود: آری<ref>نورالثقلین، ج۲، ص۲۵۴، حدیث ۲۷۹.</ref>. | |||
[[بحرانی]] فی قوله: {{متن قرآن|لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ}}، از [[محمد]] بن [[یعقوب]] با اسنادش تا [[ابیصباح کنانی]] و او از امام صادق{{ع}} روایت کرده که ایشان فرمود: {{متن حدیث|إِذَا طَلَّقَ الرَّجُلُ امْرَأَتَهُ وَ هِيَ حُبْلَى أَنْفَقَ عَلَيْهَا حَتَّى تَضَعَ حَمْلَهَا وَ إِذَا وَضَعَتْهُ أَعْطَاهَا أَجْرَهَا وَ لَا يُضَارَّهَا إِلَّا أَنْ يَجِدَ مَنْ هُوَ أَرْخَصُ أَجْراً مِنْهَا فَإِنْ هِيَ رَضِيَتْ بِذَلِكَ الْأَجْرِ فَهِيَ أَحَقُّ بِابْنِهَا حَتَّى تَفْطِمَهُ}}. هنگامی که مرد زنش را [[طلاق]] دهد در حالی که آن [[زن]] باردار است، بر آن زن انفاق نماید ([[نفقه]] او را بدهد)، تا اینکه آن زن وضع حمل کند. پس وقتی او وضع حمل نمود، اجرت او را داده و به او ضرری ترساند، مگر اینکه زنی بیابد که اجرتش کمتر از آن زن است. اگر خود آن زن به این اجرت [[راضی]] شود، پس تا [[زمان]] بازگرفتن از شیر، او به فرزندش سزاوارتر است<ref>برهان، ص۱۱۲۵.</ref>. | |||
[[ابنجمعه عروسی]] به [[نقل]] از کافی، از [[نوح بن شعیب]]، و او از بعض اصحابش، از امام صادق{{ع}} روایت کند که از [[حضرت]] درباره [[مرد]] [[توانگری]] که لباسهای زیبای بسیار، چادرهای مشکی و پیراهنهای قشنگ فراوانی که بعضی از آنها در [[تجمل]] محافظ بعضی دیگر است، خریداری میکند، پرسیده شد که: آیا این [[اسرافکاری]] نیست؟ آن بزرگوار فرمود: نه؛ برای اینکه [[خداوند عزوجل]] میگوید: «{{متن قرآن|لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ}}<ref>در المنثور، ج۱، ص۳۳۹.</ref>. | |||
[[سیوطی]] در [[تفسیر]] در المنثور آورده که: | |||
#ابنمنذر درباره [[آیه]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى...}}، از [[ضحاک]] [[اخراج]] نمود که او گفت: {{عربی|من انفق نفقة، ثم من بها او اذی الذی اعطاه النفقة، حبط اجره، فضرب الله مثله: {{متن قرآن|كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ}}، فلم یدع من التراب شیئا، فکذلک یمحق [[الله]] [[اجر]] الذی یعطی صدقته ثم [[یمن]] بها؛ کما یمحق المطر ذلک التراب}}: هر کس نفقهای را انفاق کند، بعد، بر آن [[منت]] گذارد، یا کسی را که به او این [[نفقه]] را اعطا نموده، بیازارد، [[پاداش]] عمل او از بین میرود. پس خدای مثل آن را چنین [[تمثیل]] نمود: {{متن قرآن|كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ}}: مانند سنگ صافی که [[خاک]] [[نرمی]] بر روی آن باشد و بارانی تند و درشت قطره بر آن ببارد. پس چیزی از آن خاک را بر روی آن سنگ نگذارد. پس این چنین [[خدا]] پاداش کسی را که صدقهای را اعطا کند و سپس بر آن منت گذارد، محو میکند؛ هم چنان که [[باران]] آن خاک را محو نمود<ref>نورالثقلین، ج۵، ص۳۶۲، حدیث ۸۳.</ref>. | |||
# [[احمد]]، [[عبد بن حمید]]، [[بخاری]]، مسلم، [[ترمذی]]، ابنماجه و [[بیهقی]] در «[[اسماء]] و صفات» درباره قوله: {{متن قرآن|بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ}}، از [[ابوهریره]] اخراج نمودند که او گفت: {{متن حدیث|قال رسول الله{{صل}}: ان [[یمین]] الله ملای؛ لا یغیضها نفقة سخاء اللیل و النهار. ارایتم ما انفق منذ [[خلق]] السموات و الارض؟ فانه لم یغض ما فی یمینه؟ قال: و عرشه [[علی]] الماء، و فی یده الاخری، القبض؛ یرفع و یخفص}}: [[پیامبر خدا]]{{صل}} فرمود: البته، [[دست خدا]] پر است؛ با [[سخاوت]] [[شب]] و [[روز]]، بذل و انفاقی را فرو نمیگذارد. آیا نمینگری به آنچه از [[زمان]] [[خلقت]] [[آسمان]] و [[زمین]] انفاق نموده است؟ پس البته، آنچه را در دست اوست، فرو نگرفته است. فرمود: «و [[عرش]] او بر آب بود»، و در دست دیگرش گرفتن است تا بالا ببرد و در [[معیشت]] فراخی ایجاد کند<ref>نورالثقلین، ج۲، ص۲۹۷.</ref>. | |||
# [[ابن ابی حاتم]] درباره قوله: {{متن قرآن|وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ يَتَّخِذُ مَا يُنْفِقُ مَغْرَمًا}}، از ابنزید [[اخراج]] نمود که او گفت: {{عربی|هولاء المنافقون من الاعراب الذین ینفقون ریاء اتقاء علی أن یغزوا و یحاربوا و یقاتلوا و یرون نفقاتهم مغرما}}: اینان [[منافقان]] اعرابند؛ آنان که برای [[ریا]] انفاق میکنند، به لحاظ [[پروا داشتن]] از این که به [[جنگ]] روند و به محاربه پردازند و [[قتال]] کنند، و بذل و انفاق در این [[راه]] را غیر لازم میپندارند<ref>نورالثقلین، ج۳، ص۲۶۹.</ref>.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۲۲۵.</ref> | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{ستون-شروع|2}} | {{ستون-شروع|2}} |