جنگ احد در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'خروج' به 'خروج'
جز (جایگزینی متن - 'خواندن' به 'خواندن') |
جز (جایگزینی متن - 'خروج' به 'خروج') |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
[[مسلمانان]] هنگامی از [[تصمیم]] [[مشرکان]] [[آگاه]] شدند که آنان آماده حرکت از [[مکّه]] بودند یا خارج شده بودند. عبّاس بن عبدالمطّلب [[عموی پیامبر]]{{صل}} طیّ نامهای محرمانه بهوسیله مردی از بنیغفّار [[رسول خدا]] را از [[زمان]] حرکت و توان نظامی [[قریش]] آگاه کرد. چون [[ابیّ بن کعب]] [[نامه]] را بر [[حضرت]] خواند، [[پیامبر]]{{صل}} از او خواست که مضمون نامه را فاش نکند. با این حال، چیزی نگذشت که خبر حرکت قریش در [[مدینه]] شایع شد. افزون بر پیک عبّاس، [[عمرو بن سالم خزاعی]] یا عدّهای از [[بنیخزاعه]] که هم [[پیمان]] [[رسول خدا]] بودند، [[حضرت]] را از حرکت و توان نظامی[[قریش]] [[آگاه]] ساختند.<ref> انساب الاشراف، ج۱، ص۳۸۳؛ المغازی، ج۱، ص۲۰۴ـ۲۰۵.</ref> [[سپاه قریش]]، پنجم <ref> الطبقات، ج۲، ص۲۸؛ المغازی، ج۱، ص۲۰۸.</ref> یا دوازدهم <ref> الکامل، ج۲، ص۱۵۰؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۹.</ref> شوّال در دامنه [[کوه]] [[اُحُد]] نزدیک کوه عینین فرود آمد.<ref> السیرة النبویه، ابنهشام، ج۳، ص۶۲؛ الروض الانف، ج۵، ص۴۲۲.</ref> درباره اینکه چرا [[مشرکان]] در جنوب [[مدینه]] که بر سر راهشان بود، فرود نیآمدند و [[شهر]] را دور زده، در شمال آن فرود آمدند، علّت خاصّی در [[تاریخ]] ذکر نشده است؛ امّا برخی، مدخل [[شهر مدینه]] را در آن [[زمان]] فقط از طریق شمال و از کنار کوه اُحُد دانستهاند <ref> سیره رسول خدا، ص۴۵۸.</ref> و به نظر برخی دیگر، قریش برای چراندن مرکبهای خود در کشتزارهایی معروف به عِرْض که در شمال مدینه قرار دارد و صدمه زدن به [[مسلمانان]]، در شمال فرود آمدند.<ref> المغازی، ج۱، ص۲۰۷؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۸۳.</ref> | [[مسلمانان]] هنگامی از [[تصمیم]] [[مشرکان]] [[آگاه]] شدند که آنان آماده حرکت از [[مکّه]] بودند یا خارج شده بودند. عبّاس بن عبدالمطّلب [[عموی پیامبر]]{{صل}} طیّ نامهای محرمانه بهوسیله مردی از بنیغفّار [[رسول خدا]] را از [[زمان]] حرکت و توان نظامی [[قریش]] آگاه کرد. چون [[ابیّ بن کعب]] [[نامه]] را بر [[حضرت]] خواند، [[پیامبر]]{{صل}} از او خواست که مضمون نامه را فاش نکند. با این حال، چیزی نگذشت که خبر حرکت قریش در [[مدینه]] شایع شد. افزون بر پیک عبّاس، [[عمرو بن سالم خزاعی]] یا عدّهای از [[بنیخزاعه]] که هم [[پیمان]] [[رسول خدا]] بودند، [[حضرت]] را از حرکت و توان نظامی[[قریش]] [[آگاه]] ساختند.<ref> انساب الاشراف، ج۱، ص۳۸۳؛ المغازی، ج۱، ص۲۰۴ـ۲۰۵.</ref> [[سپاه قریش]]، پنجم <ref> الطبقات، ج۲، ص۲۸؛ المغازی، ج۱، ص۲۰۸.</ref> یا دوازدهم <ref> الکامل، ج۲، ص۱۵۰؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۹.</ref> شوّال در دامنه [[کوه]] [[اُحُد]] نزدیک کوه عینین فرود آمد.<ref> السیرة النبویه، ابنهشام، ج۳، ص۶۲؛ الروض الانف، ج۵، ص۴۲۲.</ref> درباره اینکه چرا [[مشرکان]] در جنوب [[مدینه]] که بر سر راهشان بود، فرود نیآمدند و [[شهر]] را دور زده، در شمال آن فرود آمدند، علّت خاصّی در [[تاریخ]] ذکر نشده است؛ امّا برخی، مدخل [[شهر مدینه]] را در آن [[زمان]] فقط از طریق شمال و از کنار کوه اُحُد دانستهاند <ref> سیره رسول خدا، ص۴۵۸.</ref> و به نظر برخی دیگر، قریش برای چراندن مرکبهای خود در کشتزارهایی معروف به عِرْض که در شمال مدینه قرار دارد و صدمه زدن به [[مسلمانان]]، در شمال فرود آمدند.<ref> المغازی، ج۱، ص۲۰۷؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۸۳.</ref> | ||
[[پیامبر]]{{صل}} [[حباب بن منذر]] را محرمانه برای ارزیابی از وضعیت [[دشمن]] به [[ناحیه]] اُحُد اعزام کرد. گروهی از [[اصحاب]] برای جلوگیری از [[شبیخون]] دشمن، [[شب جمعه]] را به [[پاسداری]] از مدینه بهویژه [[مسجد]] و [[خانه پیامبر]]{{صل}} پرداختند.<ref> الطبقات، ج۲، ص۲۸ـ۲۹؛ المنتظم، ج۲، ص۲۶۳.</ref> [[روز جمعه]]، رسول خدا با مسلمانان درباره شیوه [[مقابله با دشمن]] [[مشورت]] کرد. بزرگان [[مهاجر]] و [[انصار]] موافق ماندن در مدینه بودند. عبداللّه بن اُبی با این [[استدلال]] که در کوچههای کم عرض مدینه بهتر میتوان با دشمن مقابله کرد، [[زنان]] و افراد [[ناتوان]] هم از بالای بامها و برجها به ما کمک میکنند، بر این نظر [[اصرار]] داشت و تجربه جنگهای [[جاهلی]] را [[مؤیّد]] نظر خویش میدانست که هرگاه از شهر بیرون رفتهایم، [[شکست]] خوردهایم؛<ref> المغازی، ج۱، ص۲۰۸ـ۲۱۰؛ الروض الانف، ج۵، ص۴۲۳.</ref> امّا گروهی دیگر، [[رویارویی]] با [[دشمن]] در بیرون [[مدینه]] را پیشنهاد میکردند. طرفداران این نظریّه، گروهی از [[جوانان]] و کسانیکه [[توفیق]] شرکت در [[غزوه بدر]] را نداشتند و گروهی از بزرگسالان چون [[حمزه]] ([[عموی پیامبر]]{{صل}}) و [[سعد بن عباده]] و [[نعمان بن مالک]] بودند؛ با این [[استدلال]] که باقی ماندن در [[شهر]]، بر [[ضعف]] و [[ترس]] [[مسلمانان]] حمل و سبب گستاخی [[مشرکان]] میشود و در [[جاهلیّت]] هرگاه به ما [[حمله]] میکردند و ما در شهر میماندیم تا زمانی که بیرون از شهر با آنها نمیجنگیدیم، طمعشان از ما [[قطع]] نمیشد <ref> السیرة النبویه، ابنهشام، ج۳، ص۶۳؛ الطبقات، ج۲، ص۲۹؛ المغازی، ج۱، ص۲۱۰.</ref>. [[سیرهنویسان]] اتّفاق نظر دارند که نظر [[پیامبر]]{{صل}} در ابتدا، ماندن در شهر بود<ref> الصحیح من سیره، ج۶، ص۱۰۶.</ref> و بر اساس خوابی که دیده بود، | [[پیامبر]]{{صل}} [[حباب بن منذر]] را محرمانه برای ارزیابی از وضعیت [[دشمن]] به [[ناحیه]] اُحُد اعزام کرد. گروهی از [[اصحاب]] برای جلوگیری از [[شبیخون]] دشمن، [[شب جمعه]] را به [[پاسداری]] از مدینه بهویژه [[مسجد]] و [[خانه پیامبر]]{{صل}} پرداختند.<ref> الطبقات، ج۲، ص۲۸ـ۲۹؛ المنتظم، ج۲، ص۲۶۳.</ref> [[روز جمعه]]، رسول خدا با مسلمانان درباره شیوه [[مقابله با دشمن]] [[مشورت]] کرد. بزرگان [[مهاجر]] و [[انصار]] موافق ماندن در مدینه بودند. عبداللّه بن اُبی با این [[استدلال]] که در کوچههای کم عرض مدینه بهتر میتوان با دشمن مقابله کرد، [[زنان]] و افراد [[ناتوان]] هم از بالای بامها و برجها به ما کمک میکنند، بر این نظر [[اصرار]] داشت و تجربه جنگهای [[جاهلی]] را [[مؤیّد]] نظر خویش میدانست که هرگاه از شهر بیرون رفتهایم، [[شکست]] خوردهایم؛<ref> المغازی، ج۱، ص۲۰۸ـ۲۱۰؛ الروض الانف، ج۵، ص۴۲۳.</ref> امّا گروهی دیگر، [[رویارویی]] با [[دشمن]] در بیرون [[مدینه]] را پیشنهاد میکردند. طرفداران این نظریّه، گروهی از [[جوانان]] و کسانیکه [[توفیق]] شرکت در [[غزوه بدر]] را نداشتند و گروهی از بزرگسالان چون [[حمزه]] ([[عموی پیامبر]]{{صل}}) و [[سعد بن عباده]] و [[نعمان بن مالک]] بودند؛ با این [[استدلال]] که باقی ماندن در [[شهر]]، بر [[ضعف]] و [[ترس]] [[مسلمانان]] حمل و سبب گستاخی [[مشرکان]] میشود و در [[جاهلیّت]] هرگاه به ما [[حمله]] میکردند و ما در شهر میماندیم تا زمانی که بیرون از شهر با آنها نمیجنگیدیم، طمعشان از ما [[قطع]] نمیشد <ref> السیرة النبویه، ابنهشام، ج۳، ص۶۳؛ الطبقات، ج۲، ص۲۹؛ المغازی، ج۱، ص۲۱۰.</ref>. [[سیرهنویسان]] اتّفاق نظر دارند که نظر [[پیامبر]]{{صل}} در ابتدا، ماندن در شهر بود<ref> الصحیح من سیره، ج۶، ص۱۰۶.</ref> و بر اساس خوابی که دیده بود، خروج از مدینه را نمیپسندید.<ref> السیر و المغازی، ص۳۲۴؛ الطبقات، ج۲، ص۲۹.</ref> در نقلهای [[تاریخی]]، در اینکه آیا ماندن در شهر، [[وحی الهی]] یا نظر شخصی [[رسول خدا]] بوده، اشارهای نشده است و خود [[حضرت]] هم بر [[عقیده]] خویش به صورت [[دستور الهی]] و [[وحیانی]] بودن آن [[اصرار]] نکرده است و بعید مینماید که اگر چنین بود، آن را ابراز نمیکرد.<ref> سیره رسول خدا، ص۴۵۹ـ۴۶۰.</ref> سرانجام پیامبر{{صل}} به جهت اصرار مسلمانان<ref> السیرةالنبویه، ابنکثیر، ج۲، ص۳۲۹؛ الصحیح من سیره، ج۶، ص۱۰۶.</ref> و [[احترام]] به نظر اکثریّت،<ref> نمونه، ج۳، ص۷۲.</ref> نظریّه خروج از مدینه را پذیرفت و پس از [[اقامه نماز]] [[جمعه]]، مسلمانان را [[موعظه]] و به [[جهاد]] امر کرد و [[پیروزی]] آنان را در گرو [[صبر]] دانست؛<ref> المغازی، ج۱، ص۲۱۳؛ المنتظم، ج۲، ص۲۶۳.</ref> آنگاه [[لباس]] رزم پوشیده، آماده حرکت بهسوی [[اُحُد]] شد. آنان که بر خروج از مدینه اصرار داشتند؛ گفتند [[شایسته]] نیست خلاف [[رأی]] پیامبر{{صل}} عمل کنیم. حضرت فرمود: هنگامی که [[پیامبری]] لباس رزم بپوشد شایسته نیست آن را بیرون آورد، مگر آنکه با [[دشمنی]] بجنگد.<ref> السیرةالنبویه، ابنهشام، ج۳، ص۶۳؛ دلائلالنبوه، ج۳، ص۲۰۷ـ۲۰۸.</ref> [[رسول خدا]]{{صل}} [[عبدالله بن مکتوم]] را [[جانشین]] خود در [[مدینه]] قرار داد <ref> الطبقات، ج۲، ص۲۹؛ الکامل، ج۲، ص۱۵۰.</ref> و با ۱۰۰۰ نفر از [[مهاجر]] و [[انصار]] که ۱۰۰ تن از آنان [[زره]] پوشیده بودند،<ref> السیرةالنبویه، ابنهشام، ج۳، ص۶۳؛ الطبقات، ج۲، ص۲۹.</ref> رهسپار اردوگاه [[اُحُد]] شد. | ||
مورّخان، [[زمان]] حرکت [[سپاه اسلام]] را پس از [[اقامه نماز]] [[جمعه]] و عصر دانستهاند؛<ref> السیرةالنبویه، ابنهشام، ج۳، ص۶۳؛ المغازی، ج۱، ص۲۱۳ـ۲۱۴.</ref> درحالی که [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِينَ مَقَاعِدَ لِلْقِتَالِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و به یادآور که پگاهان از خانوادهات جدا شدی در حالی که مؤمنان را در سنگرها برای پیکار (احد) جای میدادی و خداوند شنوای داناست» سوره آل عمران، آیه ۱۲۱.</ref>، با توجّه به کلمه {{متن قرآن|غَدَوْتَ}} دلالت دارد که حرکت [[پیامبر]]{{صل}} صبحگاهان بوده است. وجه جمع آیه با نظر مورّخان به این است که گفته شود: پیامبر{{صل}} جهت [[مشورت]] با [[اصحاب]] و مشخّص کردن محلّ [[جنگ]]<ref> جامعالبیان، مج۳، ج۴، ص۹۴ـ۹۵.</ref> یا [[انتخاب]] اردوگاه [[جنگی]] در دامنه [[کوه]] اُحُد، صبحگاهان از [[خانه]] بیرون رفت و | مورّخان، [[زمان]] حرکت [[سپاه اسلام]] را پس از [[اقامه نماز]] [[جمعه]] و عصر دانستهاند؛<ref> السیرةالنبویه، ابنهشام، ج۳، ص۶۳؛ المغازی، ج۱، ص۲۱۳ـ۲۱۴.</ref> درحالی که [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِينَ مَقَاعِدَ لِلْقِتَالِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و به یادآور که پگاهان از خانوادهات جدا شدی در حالی که مؤمنان را در سنگرها برای پیکار (احد) جای میدادی و خداوند شنوای داناست» سوره آل عمران، آیه ۱۲۱.</ref>، با توجّه به کلمه {{متن قرآن|غَدَوْتَ}} دلالت دارد که حرکت [[پیامبر]]{{صل}} صبحگاهان بوده است. وجه جمع آیه با نظر مورّخان به این است که گفته شود: پیامبر{{صل}} جهت [[مشورت]] با [[اصحاب]] و مشخّص کردن محلّ [[جنگ]]<ref> جامعالبیان، مج۳، ج۴، ص۹۴ـ۹۵.</ref> یا [[انتخاب]] اردوگاه [[جنگی]] در دامنه [[کوه]] اُحُد، صبحگاهان از [[خانه]] بیرون رفت و خروج [[حضرت]] با سپاهیانش بهسوی اُحُد، پس از [[نماز جمعه]] بود یا اینکه گفته شود: کلمه "غداة" در اینجا بهمعنای مطلق خروج (در هر ساعتی از [[روز]]) است؛ چنانکه (رواح) مطلق بازگشت بهشمار میرود.<ref> المصباح، ص۲۴۳ «راح» و ص۴۴۳ «غدا»؛ سیره رسول خدا، ص۴۷۷.</ref> سپاه اسلام در مسیر اُحُد به منطقه شیخان فرود آمد. رسول خدا از سپاهیانش بازدید کرد. و نوجوانانی را که در [[سپاه]] بودند، به جز رافعبن [[خدیج]] که [[تیراندازی]] ماهر و سمرةبن [[جندب]] که [[نوجوانی]] چابک بودند، به مدینه بازگرداند <ref> تاریخ طبری، ج۲، ص۶۱؛ الروض الانف، ج۵، ص۴۲۶.</ref> و هنگامی که متوجّه حضور هم پیمانان [[یهودی]] عبدالله بن اُبی شد، فرمود: برای جنگ با [[مشرکان]] نباید از مشرکان کمک گرفت.<ref> المغازی، ج۱، ص۲۱۵؛ الطبقات، ج۲، ص۳۰.</ref> عبداللّه ابن اُبی با گروهی از پیروانش در گوشهای جدا از [[مسلمانان]] [[منزل]] گزیدند.<ref> انساب الاشراف، ج۱، ص۳۸۵؛ المغازی، ج۱، ص۲۱۶.</ref> [[سپاه اسلام]]، نیمههای شب <ref> الطبقات، ج۲، ص۳۰؛ المنتظم، ج۲، ص۲۶۴.</ref> از مسیری بهسوی [[اُحد]] حرکت کرد که به [[مشرکان]] برنخورد.<ref> تاریخ طبری، ج۲، ص۶۱؛ معجم مَااستعجم، ج۱، ص۱۰۹.</ref> درحالیکه مشرکان در دامنه [[کوه]] اُحد مستقر بودند، مسلمانان از نزدیک آنان (سمت چپ) عبور کردند و بهسوی کوه [[اُحُد]] بالا رفتند و در [[شعبی]] از آن در لبه وادی فرود آمدند.<ref> السیرة النبویه، ابناسحاق، ص۳۲۵؛ البدایة والنهایه، ج۴، ص۱۲.</ref> | ||
[[رسول خدا]] در حالی که مشرکان را [[مشاهده]] میکرد، [[دستور]] داد [[بلال]] [[اذان]] بگوید تا مسلمانان [[نماز صبح]] را اقامه کنند. عبدالله بن اُبی به این بهانه که [[پیامبر]]{{صل}} با پیشنهاد او [[مخالفت]] و از [[رأی]] [[جوانان]] [[پیروی]] کرده <ref> المغازی، ج۱، ص۲۱۹؛ المنتظم، ج۲، ص۲۶۴.</ref> یا به جهت پذیرفته نشدن [[همپیمانان]] [[یهودی]] او در [[جنگ]]،<ref> السیرة الحلبیه، ج۲، ص۴۲؛ المغازی، ج۱، ص۲۱۶.</ref> به همراه طرفدارانش (حدود ۳۰۰ نفر) از بین [[راه]] <ref> السیرة النبویه، ابنهشام، ج۳، ص۶۴؛ الکامل، ج۲، ص۱۵۰.</ref> یا از اُحد<ref> المغازی، ج۱، ص۲۱۹؛ الطبقات، ج۲، ص۳۰.</ref> به [[مدینه]] بازگشت و بدین ترتیب، سپاه اسلام به ۷۰۰ نفر کاهش یافت.<ref> السیرة النبویه، ابنهشام، ج۳، ص۶۵؛ الروضالانف، ج۵، ص۴۲۶.</ref> عبداللّه بن اُبی در توجیه بازگشت خود چنین میگوید: [[جنگی]] در کار نیست. اگر جنگی بود، ما همراه شما میماندیم<ref> جامعالبیان، مج۳، ج۴، ص۲۲۳؛ السیرةالنبویه، ابنکثیر، ج۲، ص۳۳۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ نَافَقُوا وَقِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا قَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا قَالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتَالًا لَاتَّبَعْنَاكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِيمَانِ يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يَكْتُمُونَ}}<ref>«و تا آنان را (نیز) که دورویی کردند معلوم بدارد و (چون) به آنان گفته شد که بیایید در راه خداوند پیکار یا دفاع کنید گفتند: اگر میدانستیم پیکاری در کار است از شما پیروی میکردیم! اینان (در) همین روز به کفر نزدیکتر بودند تا به ایمان؛ چیزی به زبان میآورند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۷.</ref> پیامبر{{صل}} [[سپاه]] خود را بهگونهای استقرار داد که کوه اُحد پشت سر و مدینه در مقابل و کوه عینین (جبلالرماة) در سمت چپ مسلمانان قرار داشت. این درحالی بود که مشرکان در برابر مسلمانان و مدینه پشت سر آنها قرار گرفته بود.<ref> المغازی، ج۱، ص۲۲۰؛ المنتظم، ج۲، ص۲۶۴.</ref> [[حضرت]]، سربازانش را به [[تقوا]] سفارش کرد و از [[اختلاف]] با یکدیگر برحذر داشت و آن [[روز]] را برای کسانیکه [[یقین]] و [[صبر]] را پیشه سازند، روز [[پاداش]] دانست،<ref> انساب الاشراف، ج۱، ص۳۸۷؛ المغازی، ج۱، ص۲۲۱ـ۲۲۲.</ref> آنگاه [[پرچم]] [[سپاه اسلام]] را به [[مصعب بن عمیر]] <ref> السیرة النبویه، ابناسحاق، ص۳۲۹؛ الروض الانف، ج۵، ص۴۲۶.</ref> و بر حسب بعضی نقلها به [[علی بن ابیطالب]] سپرد.<ref> مجمعالبیان، ج ۲، ص۸۲۵؛ البدایة والنهایه، ج ۴، ص۱۷؛ الصحیح من سیره، ج ۶، ص۱۱۵.</ref> [[رسول خدا]] از آن [[بیم]] داشت که سواره [[نظام]] [[دشمن]] سپاه اسلام را (از حد فاصل [[کوه]] عینین و [[اُحد]]) دور بزند و از پشت سر هجومآورد؛<ref> المغازی، ج۱، ص۲۲۴؛ سیره رسولخدا، ص۴۶۳.</ref> از اینرو، [[عبداللّه بن جبیر]] را به همراه ۵۰ نفر بر کوه عینین گماشت <ref> الطبقات، ج۲، ص۳۰؛ الکامل، ج۲، ص۱۵۲.</ref> و به آنها فرمود: اگر ما دشمن را [[شکست]] دادیم و به لشکرگاهش وارد شدیم یا دیدید، کشته شدیم، شما این مکان را رها نکنید.<ref> المغازی، ج۱، ص۲۲۴؛ دلائل النبوه، ج۳، ص۲۰۹.</ref> فرمانده [[قریش]] هم به اهمّیّت این [[محل]] [[آگاهی]] داشت؛ بدین جهت به [[فرمانده]] جناح راست [[مشرکان]] و [[خالد بن ولید]] به همراه ۲۰۰ نفر سواره نظام مأموریّت داد تا با آغاز [[جنگ]] و در [[زمان]] مناسب از پشت سر به [[مسلمانان]] [[حمله]] کند.<ref> مجمعالبیان، ج۲، ص۸۲۵.</ref> | [[رسول خدا]] در حالی که مشرکان را [[مشاهده]] میکرد، [[دستور]] داد [[بلال]] [[اذان]] بگوید تا مسلمانان [[نماز صبح]] را اقامه کنند. عبدالله بن اُبی به این بهانه که [[پیامبر]]{{صل}} با پیشنهاد او [[مخالفت]] و از [[رأی]] [[جوانان]] [[پیروی]] کرده <ref> المغازی، ج۱، ص۲۱۹؛ المنتظم، ج۲، ص۲۶۴.</ref> یا به جهت پذیرفته نشدن [[همپیمانان]] [[یهودی]] او در [[جنگ]]،<ref> السیرة الحلبیه، ج۲، ص۴۲؛ المغازی، ج۱، ص۲۱۶.</ref> به همراه طرفدارانش (حدود ۳۰۰ نفر) از بین [[راه]] <ref> السیرة النبویه، ابنهشام، ج۳، ص۶۴؛ الکامل، ج۲، ص۱۵۰.</ref> یا از اُحد<ref> المغازی، ج۱، ص۲۱۹؛ الطبقات، ج۲، ص۳۰.</ref> به [[مدینه]] بازگشت و بدین ترتیب، سپاه اسلام به ۷۰۰ نفر کاهش یافت.<ref> السیرة النبویه، ابنهشام، ج۳، ص۶۵؛ الروضالانف، ج۵، ص۴۲۶.</ref> عبداللّه بن اُبی در توجیه بازگشت خود چنین میگوید: [[جنگی]] در کار نیست. اگر جنگی بود، ما همراه شما میماندیم<ref> جامعالبیان، مج۳، ج۴، ص۲۲۳؛ السیرةالنبویه، ابنکثیر، ج۲، ص۳۳۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ نَافَقُوا وَقِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا قَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا قَالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتَالًا لَاتَّبَعْنَاكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِيمَانِ يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يَكْتُمُونَ}}<ref>«و تا آنان را (نیز) که دورویی کردند معلوم بدارد و (چون) به آنان گفته شد که بیایید در راه خداوند پیکار یا دفاع کنید گفتند: اگر میدانستیم پیکاری در کار است از شما پیروی میکردیم! اینان (در) همین روز به کفر نزدیکتر بودند تا به ایمان؛ چیزی به زبان میآورند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۷.</ref> پیامبر{{صل}} [[سپاه]] خود را بهگونهای استقرار داد که کوه اُحد پشت سر و مدینه در مقابل و کوه عینین (جبلالرماة) در سمت چپ مسلمانان قرار داشت. این درحالی بود که مشرکان در برابر مسلمانان و مدینه پشت سر آنها قرار گرفته بود.<ref> المغازی، ج۱، ص۲۲۰؛ المنتظم، ج۲، ص۲۶۴.</ref> [[حضرت]]، سربازانش را به [[تقوا]] سفارش کرد و از [[اختلاف]] با یکدیگر برحذر داشت و آن [[روز]] را برای کسانیکه [[یقین]] و [[صبر]] را پیشه سازند، روز [[پاداش]] دانست،<ref> انساب الاشراف، ج۱، ص۳۸۷؛ المغازی، ج۱، ص۲۲۱ـ۲۲۲.</ref> آنگاه [[پرچم]] [[سپاه اسلام]] را به [[مصعب بن عمیر]] <ref> السیرة النبویه، ابناسحاق، ص۳۲۹؛ الروض الانف، ج۵، ص۴۲۶.</ref> و بر حسب بعضی نقلها به [[علی بن ابیطالب]] سپرد.<ref> مجمعالبیان، ج ۲، ص۸۲۵؛ البدایة والنهایه، ج ۴، ص۱۷؛ الصحیح من سیره، ج ۶، ص۱۱۵.</ref> [[رسول خدا]] از آن [[بیم]] داشت که سواره [[نظام]] [[دشمن]] سپاه اسلام را (از حد فاصل [[کوه]] عینین و [[اُحد]]) دور بزند و از پشت سر هجومآورد؛<ref> المغازی، ج۱، ص۲۲۴؛ سیره رسولخدا، ص۴۶۳.</ref> از اینرو، [[عبداللّه بن جبیر]] را به همراه ۵۰ نفر بر کوه عینین گماشت <ref> الطبقات، ج۲، ص۳۰؛ الکامل، ج۲، ص۱۵۲.</ref> و به آنها فرمود: اگر ما دشمن را [[شکست]] دادیم و به لشکرگاهش وارد شدیم یا دیدید، کشته شدیم، شما این مکان را رها نکنید.<ref> المغازی، ج۱، ص۲۲۴؛ دلائل النبوه، ج۳، ص۲۰۹.</ref> فرمانده [[قریش]] هم به اهمّیّت این [[محل]] [[آگاهی]] داشت؛ بدین جهت به [[فرمانده]] جناح راست [[مشرکان]] و [[خالد بن ولید]] به همراه ۲۰۰ نفر سواره نظام مأموریّت داد تا با آغاز [[جنگ]] و در [[زمان]] مناسب از پشت سر به [[مسلمانان]] [[حمله]] کند.<ref> مجمعالبیان، ج۲، ص۸۲۵.</ref> |