پرش به محتوا

منظور از عمومیت انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'عمومیت' به 'عمومیت'
جز (جایگزینی متن - 'عمومیت' به 'عمومیت')
خط ۱۹: خط ۱۹:
::::::آقای دکتر '''[[علی قائمی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای دکتر '''[[علی قائمی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«مسأله [[انتظار]] همانند [[اعتقاد]] به [[آفریدگار]] است که در [[دل‌ها]] ریشه دارد. [[دل]] [[خدا]] را می‌خواند و چشم در [[انتظار مهدی]] است. آن را امری فطری دانستیم از آن بابت که مسأله مشترک بین همه [[انسان‌ها]]، [[مذاهب]] و اندیشه‌های مختلف است.
::::::«مسأله [[انتظار]] همانند [[اعتقاد]] به [[آفریدگار]] است که در [[دل‌ها]] ریشه دارد. [[دل]] [[خدا]] را می‌خواند و چشم در [[انتظار مهدی]] است. آن را امری فطری دانستیم از آن بابت که مسأله مشترک بین همه [[انسان‌ها]]، [[مذاهب]] و اندیشه‌های مختلف است.
::::::[[آدمی]] در سایه آن [[آرزو]] دارد به [[منافع]] حال و آینده‌اش دست یابد. وجودش نشانگر بروز تمایلی انسانی و به [[حقیقت]] [[تجلی]] زمینه‌های فطری انسان‌هاست. اصولاً مسأله [[انتظار]] را در [[آدمی]] از آن بابت فطری و درونی می‌دانند که در بین همه [[انسان‌ها]] [[عمومیت]] دارد.
::::::[[آدمی]] در سایه آن [[آرزو]] دارد به [[منافع]] حال و آینده‌اش دست یابد. وجودش نشانگر بروز تمایلی انسانی و به [[حقیقت]] [[تجلی]] زمینه‌های فطری انسان‌هاست. اصولاً مسأله [[انتظار]] را در [[آدمی]] از آن بابت فطری و درونی می‌دانند که در بین همه [[انسان‌ها]] عمومیت دارد.
::::::در آنگاه که انسانی در میان امواج دریا [[مضطر]] گردد و راهی برای [[نجات]] و چاره‌ای جز دست و پا زدن برای خود نبیند و [[منتظر]] و آرزومند [[نجات]] است. [[منتظر]] است کسی به کمکش بشتابد و زیر بازوی او را بگیرد.
::::::در آنگاه که انسانی در میان امواج دریا [[مضطر]] گردد و راهی برای [[نجات]] و چاره‌ای جز دست و پا زدن برای خود نبیند و [[منتظر]] و آرزومند [[نجات]] است. [[منتظر]] است کسی به کمکش بشتابد و زیر بازوی او را بگیرد.
::::::در آن گاه که فردی [[ناتوان]] با مردی [[قوی]] پنجه در افتد، هم [[حق]] خود را بربادرفته بیند و هم جانش را در خطر [[منتظر]] است. [[انتظار]] دارد کسی [[یار]] و مددکار او شود و از این مخمصه و گرفتاری نجاتش بخشد. و بالاخره در آن زمان که [[بشر]] از [[قوانین]] خودساخته خسته شده و دریابد که حاصل آن جزو زر و وبال نیافریده و [[عقول]]، مکاتب، فلسفه‌ها نتوانسته‌اند کاری برایش انجام دهند باز هم [[منتظر]] است. [[انتظار]] آن را دارند که قانونی ارزنده و اندیشیده فوق [[قوانین]] موجود با جنبه اجرائی [[قوی]] برایش پدید آید و افراد را تحت سیطره و تسلط خود قرار دهد.
::::::در آن گاه که فردی [[ناتوان]] با مردی [[قوی]] پنجه در افتد، هم [[حق]] خود را بربادرفته بیند و هم جانش را در خطر [[منتظر]] است. [[انتظار]] دارد کسی [[یار]] و مددکار او شود و از این مخمصه و گرفتاری نجاتش بخشد. و بالاخره در آن زمان که [[بشر]] از [[قوانین]] خودساخته خسته شده و دریابد که حاصل آن جزو زر و وبال نیافریده و [[عقول]]، مکاتب، فلسفه‌ها نتوانسته‌اند کاری برایش انجام دهند باز هم [[منتظر]] است. [[انتظار]] آن را دارند که قانونی ارزنده و اندیشیده فوق [[قوانین]] موجود با جنبه اجرائی [[قوی]] برایش پدید آید و افراد را تحت سیطره و تسلط خود قرار دهد.
::::::بدین‌گونه که تصویر شد [[انتظار]] در همه [[انسان‌ها]] وجود دارد و امری عمومی و همگانی است و همه [[مردم]] از شرقی و غربی، از سفید و سیاه بدان وابسته‌اند و زمینه آن در همه [[جوامع]] از متمدن و غیر متمدن و در همه [[مذاهب]] از اولیه و پیشرفته به چشم می‌خورد.
::::::بدین‌گونه که تصویر شد [[انتظار]] در همه [[انسان‌ها]] وجود دارد و امری عمومی و همگانی است و همه [[مردم]] از شرقی و غربی، از سفید و سیاه بدان وابسته‌اند و زمینه آن در همه [[جوامع]] از متمدن و غیر متمدن و در همه [[مذاهب]] از اولیه و پیشرفته به چشم می‌خورد.
::::::دامنه این امر بحدی است که در بین [[مردم]] غیر مذهبی و در [[جوامع]] ماتریالیستی با اینکه تنها تکیه‌گاه‌شان واقعیت است و به غیر آنچه که در [[جهان]] خارج وجود داشته و قابل لمس [[علمی]] باشد نمی‌اندیشند همین امر را ملاحظه می‌کنیم. و بدین نظر است که آنان در عین متهم دانستن مذهبیون به داشتن اندیشه‌های رویایی و ایدآلیستی خود به دام آن افتاده و درگیرند.
::::::دامنه این امر بحدی است که در بین [[مردم]] غیر مذهبی و در [[جوامع]] ماتریالیستی با اینکه تنها تکیه‌گاه‌شان واقعیت است و به غیر آنچه که در [[جهان]] خارج وجود داشته و قابل لمس [[علمی]] باشد نمی‌اندیشند همین امر را ملاحظه می‌کنیم. و بدین نظر است که آنان در عین متهم دانستن مذهبیون به داشتن اندیشه‌های رویایی و ایدآلیستی خود به دام آن افتاده و درگیرند.
::::::[[انتظار]] در [[جهان]] [[عمومیت]] دارد اگرچه نام آن را بر زبان نیاورند، آن عامی و آن دانشمند، مذهبی و لامذهب، آن [[اداری]]، آن مارکسیست، آن انقلابی، آن فرد باری بهرجهت همه و همه در [[دل]] خود انتظاری را احساس می‌کنند [[انتظار]] که از وضع موجود به در آیند و به وضعی ایدآل و مورد نظر دست یابند»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص14-15.</ref>.
::::::[[انتظار]] در [[جهان]] عمومیت دارد اگرچه نام آن را بر زبان نیاورند، آن عامی و آن دانشمند، مذهبی و لامذهب، آن [[اداری]]، آن مارکسیست، آن انقلابی، آن فرد باری بهرجهت همه و همه در [[دل]] خود انتظاری را احساس می‌کنند [[انتظار]] که از وضع موجود به در آیند و به وضعی ایدآل و مورد نظر دست یابند»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص14-15.</ref>.


{{پرسمان انتظار فرج}}
{{پرسمان انتظار فرج}}
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش