پرش به محتوا

تقلید در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۶۲۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ آوریل ۲۰۲۱
خط ۶۲: خط ۶۲:
#آیاتی که در آنها از مشرکان برای صحت عقایدشان مطالبه [[برهان]] شده است؛ مانند آیه {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمی‌آید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست می‌گویید هر برهانی  دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.</ref> یا از آنان [[گواه]] خواسته است؛ مانند آیه {{متن قرآن|قُلْ هَلُمَّ شُهَدَاءَكُمُ الَّذِينَ يَشْهَدُونَ أَنَّ اللَّهَ حَرَّمَ هَذَا فَإِنْ شَهِدُوا فَلَا تَشْهَدْ مَعَهُمْ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَهُمْ بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ}}<ref>«بگو: گواهانتان را که گواهی می‌دهند خداوند این را حرام کرده است بیاورید؛ اگر هم گواهی دادند تو با آنان گواهی مده و از خواست‌های کسانی که به آیات ما دروغ بستند و آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند و برای پروردگارشان همتا می‌تراشند، پیروی مکن» سوره انعام، آیه ۱۵۰.</ref> یا آنان را به سبب نیاوردن دلیل [[نکوهیده]] است: {{متن قرآن|هَؤُلَاءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِمْ بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا}}<ref>«اینان- قوم ما- خدایانی جز او  را (به پرستش) گرفته‌اند؛ چرا برهانی روشن برای آنها نمی‌آورند؟ و ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغی بندد، کیست؟» سوره کهف، آیه ۱۵.</ref>، زیرا اگر [[تقلید]] در [[عقاید]] جایز بود آنان [[مأمور]] به آوردن [[برهان]] و دلیل برای [[اثبات]] عقاید خود نمی‌شدند.<ref>التبیان، ج ۱، ص ۴۱۱؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۵۰؛ المنیر، ج ۱، ص ۲۷۸.</ref>
#آیاتی که در آنها از مشرکان برای صحت عقایدشان مطالبه [[برهان]] شده است؛ مانند آیه {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمی‌آید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست می‌گویید هر برهانی  دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.</ref> یا از آنان [[گواه]] خواسته است؛ مانند آیه {{متن قرآن|قُلْ هَلُمَّ شُهَدَاءَكُمُ الَّذِينَ يَشْهَدُونَ أَنَّ اللَّهَ حَرَّمَ هَذَا فَإِنْ شَهِدُوا فَلَا تَشْهَدْ مَعَهُمْ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَهُمْ بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ}}<ref>«بگو: گواهانتان را که گواهی می‌دهند خداوند این را حرام کرده است بیاورید؛ اگر هم گواهی دادند تو با آنان گواهی مده و از خواست‌های کسانی که به آیات ما دروغ بستند و آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند و برای پروردگارشان همتا می‌تراشند، پیروی مکن» سوره انعام، آیه ۱۵۰.</ref> یا آنان را به سبب نیاوردن دلیل [[نکوهیده]] است: {{متن قرآن|هَؤُلَاءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِمْ بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا}}<ref>«اینان- قوم ما- خدایانی جز او  را (به پرستش) گرفته‌اند؛ چرا برهانی روشن برای آنها نمی‌آورند؟ و ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغی بندد، کیست؟» سوره کهف، آیه ۱۵.</ref>، زیرا اگر [[تقلید]] در [[عقاید]] جایز بود آنان [[مأمور]] به آوردن [[برهان]] و دلیل برای [[اثبات]] عقاید خود نمی‌شدند.<ref>التبیان، ج ۱، ص ۴۱۱؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۵۰؛ المنیر، ج ۱، ص ۲۷۸.</ref>
#آیاتی که [[انسان‌ها]] را به [[تدبر]] فراخوانده‌اند؛<ref>التبیان، ج ۳، ص ۲۷۰؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۱۴۱؛ المنیر، ج ۵، ص ۱۷۳.</ref> مانند [[آیه]] {{متن قرآن|أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا}}<ref>«آیا به قرآن نیک نمی‌اندیشند  که اگر از سوی (کسی) جز خداوند می‌بود در آن اختلاف بسیار می‌یافتند» سوره نساء، آیه ۸۲.</ref> یا [[آیات]] متعددی که آنان را به [[تفکر]] و [[تأمل]] در [[نشانه‌های الهی]] از جمله [[زمین]] و [[آسمان]] برای پی بردن به وجود [[خدا]] و [[یگانگی]] او [[ترغیب]] کرده اند: {{متن قرآن|قُلِ انْظُرُوا مَاذَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا تُغْنِي الْآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«بگو: بنگرید که در آسمان‌ها و زمین چیست؟ و (این) نشانه‌ها و بیم دادن  برای گروهی که ایمان ندارند سودی ندارد» سوره یونس، آیه ۱۰۱.</ref> نیز {{متن قرآن| أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُواْ مَا بِصَاحِبِهِم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِيرٌ مُّبِينٌ أَوَلَمْ يَنظُرُواْ فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِن شَيْءٍ وَأَنْ عَسَى أَن يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ}}<ref>«آیا نیندیشیده‌اند (تا بدانند) که همنشین آنان به هیچ روی دیوانگی ندارد او جز بیم‌دهنده‌ای آشکار نیست آیا در گستره  آسمان‌ها و زمین و هر چیزی که خداوند آفریده است ننگریسته‌اند و در اینکه بسا اجلشان نزدیک شده باشد؛ بنابراین بعد از آن (قرآن) به کدام گفتار ایمان می‌آورند؟» سوره اعراف، آیه ۱۸۴-۱۸۵.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ}}<ref>«بی‌گمان در آفرینش آسمان‌ها و زمین و در پیاپی آمدن شب و روز و در آن کشتی که برای سود رساندن به مردم در دریا روان است و در آبی که خداوند از آسمان فرو می‌بارد و زمین را پس از مردن، بدان زنده می‌دارد و بر آن هرگونه جنبنده‌ای را می‌پراکند و در گرداندن بادها و ابر فرمانبردار میان آسمان و زمین، برای گروهی که خرد می‌ورزند نشانه‌هاست» سوره بقره، آیه ۱۶۴.</ref>،  {{متن قرآن|وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ}}<ref>«و اگر از بیشتر کسان روی زمین پیروی کنی تو را از راه خداوند به گمراهی می‌کشانند؛ جز پندار را پی نمی‌گیرند و آنان جز نادرست برآورد نمی‌کنند» سوره انعام، آیه ۱۱۶.</ref>، {{متن قرآن|وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«و چون کار به پایان آید شیطان می‌گوید: خداوند به شما وعده راستین کرده بود و من به شما وعده کردم و وفا نکردم و مرا بر شما هیچ چیرگی نبود جز اینکه شما را فرا خواندم و شما پذیرفتید پس مرا سرزنش مکنید و خود را سرزنش کنید، نه من فریادرس شمایم و نه شما فریادرس منید، پیش‌تر (هم) که مرا (در کار خداوند) شریک می‌پنداشتید انکار کردم، بی‌گمان برای ستمکاران عذابی دردناک (در پیش) خواهد بود» سوره ابراهیم، آیه ۲۲.</ref>، {{متن قرآن|يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلانًا خَلِيلا لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلإِنسَانِ خَذُولا }}<ref>«ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمی‌گرفتم! به راستی او مرا از قرآن  پس از آنکه به من رسیده بود گمراه کرد و شیطان آدمی را وا می‌نهد» سوره فرقان، آیه ۲۸-۲۹.</ref>،{{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا رَبَّنَا أَرِنَا الَّذَيْنِ أَضَلاَّنَا مِنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ نَجْعَلْهُمَا تَحْتَ أَقْدَامِنَا لِيَكُونَا مِنَ الأَسْفَلِينَ}}<ref>«و کافران می‌گویند: پروردگارا! آن دو تن از پریان و آدمیان که ما را گمراه کردند نشانمان ده که آنان را زیر پا بیفکنیم تا از فرومایه‌ترین‌ها گردند» سوره فصلت، آیه ۲۹.</ref>، {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ}}<ref>«و بدین‌گونه ما پیش از تو در هیچ شهری بیم‌دهنده‌ای نفرستادیم مگر که کامروایان  آن (شهر) گفتند: ما پدران خویش را بر آیینی یافته‌ایم و آثار آنان را پی می‌گیریم» سوره زخرف، آیه ۲۳.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا}}<ref>«و آنان را بدان دانشی نیست؛ جز از گمان پیروی نمی‌کنند و گمان برای (رسیدن به) حق، بسنده نیست» سوره نجم، آیه ۲۸.</ref> برخی گفته‌اند: تأکید بر تدبر و تفکر در این آیات دلیل بر بطلان عقاید تقلیدیای است که بر [[استدلال]] و تفکر مبتنی نیستند.<ref>التبیان، ج ۳، ص ۲۷۰، ج ۵، ص ۴۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۱۹۷؛ الرسالة السعدیه، ص ۱۰ - ۱۲.</ref>
#آیاتی که [[انسان‌ها]] را به [[تدبر]] فراخوانده‌اند؛<ref>التبیان، ج ۳، ص ۲۷۰؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۱۴۱؛ المنیر، ج ۵، ص ۱۷۳.</ref> مانند [[آیه]] {{متن قرآن|أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا}}<ref>«آیا به قرآن نیک نمی‌اندیشند  که اگر از سوی (کسی) جز خداوند می‌بود در آن اختلاف بسیار می‌یافتند» سوره نساء، آیه ۸۲.</ref> یا [[آیات]] متعددی که آنان را به [[تفکر]] و [[تأمل]] در [[نشانه‌های الهی]] از جمله [[زمین]] و [[آسمان]] برای پی بردن به وجود [[خدا]] و [[یگانگی]] او [[ترغیب]] کرده اند: {{متن قرآن|قُلِ انْظُرُوا مَاذَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا تُغْنِي الْآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«بگو: بنگرید که در آسمان‌ها و زمین چیست؟ و (این) نشانه‌ها و بیم دادن  برای گروهی که ایمان ندارند سودی ندارد» سوره یونس، آیه ۱۰۱.</ref> نیز {{متن قرآن| أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُواْ مَا بِصَاحِبِهِم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِيرٌ مُّبِينٌ أَوَلَمْ يَنظُرُواْ فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِن شَيْءٍ وَأَنْ عَسَى أَن يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ}}<ref>«آیا نیندیشیده‌اند (تا بدانند) که همنشین آنان به هیچ روی دیوانگی ندارد او جز بیم‌دهنده‌ای آشکار نیست آیا در گستره  آسمان‌ها و زمین و هر چیزی که خداوند آفریده است ننگریسته‌اند و در اینکه بسا اجلشان نزدیک شده باشد؛ بنابراین بعد از آن (قرآن) به کدام گفتار ایمان می‌آورند؟» سوره اعراف، آیه ۱۸۴-۱۸۵.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ}}<ref>«بی‌گمان در آفرینش آسمان‌ها و زمین و در پیاپی آمدن شب و روز و در آن کشتی که برای سود رساندن به مردم در دریا روان است و در آبی که خداوند از آسمان فرو می‌بارد و زمین را پس از مردن، بدان زنده می‌دارد و بر آن هرگونه جنبنده‌ای را می‌پراکند و در گرداندن بادها و ابر فرمانبردار میان آسمان و زمین، برای گروهی که خرد می‌ورزند نشانه‌هاست» سوره بقره، آیه ۱۶۴.</ref>،  {{متن قرآن|وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ}}<ref>«و اگر از بیشتر کسان روی زمین پیروی کنی تو را از راه خداوند به گمراهی می‌کشانند؛ جز پندار را پی نمی‌گیرند و آنان جز نادرست برآورد نمی‌کنند» سوره انعام، آیه ۱۱۶.</ref>، {{متن قرآن|وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«و چون کار به پایان آید شیطان می‌گوید: خداوند به شما وعده راستین کرده بود و من به شما وعده کردم و وفا نکردم و مرا بر شما هیچ چیرگی نبود جز اینکه شما را فرا خواندم و شما پذیرفتید پس مرا سرزنش مکنید و خود را سرزنش کنید، نه من فریادرس شمایم و نه شما فریادرس منید، پیش‌تر (هم) که مرا (در کار خداوند) شریک می‌پنداشتید انکار کردم، بی‌گمان برای ستمکاران عذابی دردناک (در پیش) خواهد بود» سوره ابراهیم، آیه ۲۲.</ref>، {{متن قرآن|يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلانًا خَلِيلا لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلإِنسَانِ خَذُولا }}<ref>«ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمی‌گرفتم! به راستی او مرا از قرآن  پس از آنکه به من رسیده بود گمراه کرد و شیطان آدمی را وا می‌نهد» سوره فرقان، آیه ۲۸-۲۹.</ref>،{{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا رَبَّنَا أَرِنَا الَّذَيْنِ أَضَلاَّنَا مِنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ نَجْعَلْهُمَا تَحْتَ أَقْدَامِنَا لِيَكُونَا مِنَ الأَسْفَلِينَ}}<ref>«و کافران می‌گویند: پروردگارا! آن دو تن از پریان و آدمیان که ما را گمراه کردند نشانمان ده که آنان را زیر پا بیفکنیم تا از فرومایه‌ترین‌ها گردند» سوره فصلت، آیه ۲۹.</ref>، {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ}}<ref>«و بدین‌گونه ما پیش از تو در هیچ شهری بیم‌دهنده‌ای نفرستادیم مگر که کامروایان  آن (شهر) گفتند: ما پدران خویش را بر آیینی یافته‌ایم و آثار آنان را پی می‌گیریم» سوره زخرف، آیه ۲۳.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا}}<ref>«و آنان را بدان دانشی نیست؛ جز از گمان پیروی نمی‌کنند و گمان برای (رسیدن به) حق، بسنده نیست» سوره نجم، آیه ۲۸.</ref> برخی گفته‌اند: تأکید بر تدبر و تفکر در این آیات دلیل بر بطلان عقاید تقلیدیای است که بر [[استدلال]] و تفکر مبتنی نیستند.<ref>التبیان، ج ۳، ص ۲۷۰، ج ۵، ص ۴۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۱۹۷؛ الرسالة السعدیه، ص ۱۰ - ۱۲.</ref>
#آیاتی که از [[مشرکان]] [[ادله]] [[علم]] آور بر مدعای خود [[طلب]] کرده و آنان را از [[سخن گفتن]] بدون علم درباره عقاید برحذر داشته است؛ مانند آیه ۱۴۸ انعام / ۶: "هَل عِندَکُم مِن عِلم فَتُخرِجوهُ لَنا" و نیز آیه ۳۳ اعراف / ۷: "قُل اِنَّما حَرَّمَ رَبِّیَ الفَوحِشَ... و اَن تُشرِکوا بِاللّهِ ما لَم یُنَزِّل بِهِ سُلطـنـًا واَن تَقولوا عَلَی اللّهِ ما لا تَعلَمون". بر اساس این [[آیات]]، [[تقلید]] از دیگران چون [[علم]] آور نیست [[باطل]] است.<ref>التبیان، ج ۴، ص ۳۹۱؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۲۴۸؛ معارج الاصول، ص ۱۹۹.</ref> برخی با همین [[استدلال]] به [[آیه]] ۲۲ بقره / ۲ و شماری دیگر با استدلالی مشابه به آیه ۱۹ [[محمّد]] / ۴۷ استناد کرده‌اند.<ref>مبادی الوصول، ص ۲۴۷؛ المحصول، ج ۶، ص ۹۱؛ عمدة القاری، ج ۲، ص ۳۹.</ref> افزون بر اینها، برای [[حرمت]] [[تقلید]] در [[عقاید]] به آیات دیگری نیز استناد شده است؛ از جمله آیاتی که در آنها [[خداوند]] با [[ستودن]] [[صاحبان بصیرت]] به جهت [[عبرت]] گرفتن، دیگران را به آن [[تشویق]] کرده است: "اِنَّ فی ذلِکَ لَعِبرَةً لاُِولِی الاَبصـر" ([[نور]] / ۲۴، ۴۴)، زیرا آنان در [[اثبات]] عقایدی مانند [[توحید]] [[عقل]] خود را به کار می‌‌گیرند و از پذیرش [[تقلیدی]] آنها می‌‌پرهیزند؛<ref>التبیان، ج ۷، ص ۴۴۷؛ کشاف القناع، ج ۶، ص ۳۸۹.</ref> همچنین برخی به آیه ۶ [[توبه]] / ۹ استناد کرده‌اند که در آن خداوند [[پیامبر]] را به [[پناه]] دادنِ مشرکانی [[مکلف]] کرده که می‌‌خواهند از [[دعوت]] وی [[آگاه]] شوند تا در نتیجه، [[کلام الهی]] به گوش آنان برسد: "و اِن اَحَدٌ مِنَ المُشرِکینَ استَجارَکَ فَاَجِرهُ حَتّی یَسمَعَ کَلـمَ اللّهِ ثُمَّ اَبلِغهُ مَأمَنَهُ ذلِکَ بِاَنَّهُم قَومٌ لا یَعلَمون"، زیرا از آیه برمی آید که [[فهم]] [[معارف دین]] نیاز به استدلال و [[تفکر]] دارد و با تقلید و [[پیروی]] محض به دست نمی‌آید.<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۱۶؛ المیزان، ج ۹، ص ۱۵۶؛ البحرالمحیط، ج ۵، ص ۳۷۵.</ref> برای جایز نبودن تقلید در عقاید، افزون بر آیات به [[احادیث]]،<ref>مختلف الشیعه، ج ۳، ص ۳۰۹؛ الاقطاب الفقهیه، ص ۱۶۲؛ الاجتهاد و التقلید، صدر، ص ۲۱۰ - ۲۱۱.</ref> [[اجماع]] <ref>معالم الدین، ص ۲۴۳؛ فرائد الاصول، ج ۱، ص ۵۷۲ - ۵۷۳؛ المنیر، ج ۱، ص ۲۰۰ - ۲۰۱.</ref> و عقل <ref> قواعدالمرام، ص ۲۸، ۳۰؛ نهج الحق، ص ۵۱؛ النافع یوم الحشر، ص ۱۸ - ۲۰.</ref> نیز [[استدلال]] شده است. براساس این دیدگاه همه باید [[عقاید]] و [[اصول دین]] خود را با [[برهان]] به دست آورند؛ ولی برهان هرکس متناسب با توان [[فهم]] و [[ادراک]] خود اوست، از این رو افراد عامی یا کم سواد لازم نیست [[اصول عقاید]] خود را با استدلال‌های رایج و فنی [[متکلمان]] و [[فیلسوفان]] بیاموزند، بلکه برای آنان تحصیل دلیل به گونه ای که از [[تقلید]] و [[جهل]] مطلق خارج شوند کافی است.<ref>معالم الدین، ص ۲۴۳؛ فتح الباری، ج ۱۳، ص ۲۹۵؛ رسائل کرکی، ج ۳، ص ۱۷۴ - ۱۷۶.</ref> درباره اینکه [[معرفت]] به عقاید [[واجب عقلی]] است یا [[شرعی]] نیز، در میان مکاتب [[کلامی]] دو دیدگاه مطرح است: امامیان و معتزلیان آن را واجب عقلی<ref>بحارالانوار، ج ۶۶، ص ۱۳۳؛ المعالم الجدیدة للاصول، ص ۴۱؛ منیة المرید، ص ۳۷۷.</ref> و [[اشاعره]] آن را [[واجب شرعی]] دانسته‌اند.<ref>بحارالانوار، ج ۶۶، ص ۱۳۳.</ref>.<ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]؛ [[تقلید (مقاله)|مقاله "تقلید"]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۸.</ref>
#آیاتی که از [[مشرکان]] [[ادله]] [[علم]] آور بر مدعای خود [[طلب]] کرده و آنان را از [[سخن گفتن]] بدون علم درباره عقاید برحذر داشته است؛ مانند آیه {{متن قرآن|سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكْنَا وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِنْ شَيْءٍ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتَّى ذَاقُوا بَأْسَنَا قُلْ هَلْ عِنْدَكُمْ مِنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ}}<ref>«به زودی مشرکان خواهند گفت: اگر خداوند می‌خواست ما و پدرانمان شرک نمی‌ورزیدیم و چیزی را حرام نمی‌دانستیم؛ همین‌گونه پیشینیان آنها (پیامبران را) دروغگو شمردند تا آنکه عذاب ما را چشیدند؛ بگو: آیا نزدتان دانشی است تا آن را برای ما آشکار سازید؟ شما جز از گمان پیروی ندارید و جز نادرست برآورد نمی‌کنید» سوره انعام، آیه ۱۴۸.</ref> و نیز آیه {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَنْ تُشْرِكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«بگو جز این نیست که پروردگارم زشتکاری‌های آشکار و پنهان و گناه و افزونجویی  ناروا را حرام کرده است و (نیز) اینکه برای خداوند چیزی را که برهانی بر آن فرو نفرستاده است شریک آورید و اینکه درباره خداوند چیزی بگویید که نمی‌دانید» سوره اعراف، آیه ۳۳.</ref>.
 
بر اساس این [[آیات]]، [[تقلید]] از دیگران چون علم‌آور نیست [[باطل]] است.<ref>التبیان، ج ۴، ص ۳۹۱؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۲۴۸؛ معارج الاصول، ص ۱۹۹.</ref> برخی با همین [[استدلال]] به [[آیه]] {{متن قرآن|الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«آنکه زمین را برای شما بستر و آسمان را سرپناهی  ساخت و از آسمان، آبی فرو فرستاد که با آن از میوه‌ها برای شما روزی‌یی برآورد، پس برای خداوند، دانسته همتایانی نیاورید» سوره بقره، آیه ۲۲.</ref> و شماری دیگر با استدلالی مشابه به آیه {{متن قرآن|فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ}}<ref>«پس بدان که هیچ خدایی جز خداوند نیست و از گناه خویش و برای مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه و خداوند از گردشتان (در روز)  و آرامیدنتان (در شب) آگاه است» سوره محمد، آیه ۱۹.</ref> استناد کرده‌اند.<ref>مبادی الوصول، ص ۲۴۷؛ المحصول، ج ۶، ص ۹۱؛ عمدة القاری، ج ۲، ص ۳۹.</ref> افزون بر اینها، برای [[حرمت]] [[تقلید]] در [[عقاید]] به آیات دیگری نیز استناد شده است؛ از جمله آیاتی که در آنها [[خداوند]] با [[ستودن]] [[صاحبان بصیرت]] به جهت [[عبرت]] گرفتن، دیگران را به آن [[تشویق]] کرده است: {{متن قرآن|يُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«خداوند شب و روز را برمی‌گرداند،  بی‌گمان در این پندی برای دیده‌وران است» سوره نور، آیه ۴۴.</ref>، زیرا آنان در [[اثبات]] عقایدی مانند [[توحید]] [[عقل]] خود را به کار می‌‌گیرند و از پذیرش [[تقلیدی]] آنها می‌‌پرهیزند؛<ref>التبیان، ج ۷، ص ۴۴۷؛ کشاف القناع، ج ۶، ص ۳۸۹.</ref> همچنین برخی به آیه {{متن قرآن|وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست به او پناه ده تا کلام خداوند را بشنود سپس او را به پناهگاه وی برسان؛ این بدان روست که اینان گروهی نادانند» سوره توبه، آیه ۶.</ref> استناد کرده‌اند که در آن خداوند [[پیامبر]] را به [[پناه]] دادنِ مشرکانی [[مکلف]] کرده که می‌‌خواهند از [[دعوت]] وی [[آگاه]] شوند تا در نتیجه، [[کلام الهی]] به گوش آنان برسد، زیرا از آیه برمی‌آید که [[فهم]] [[معارف دین]] نیاز به استدلال و [[تفکر]] دارد و با تقلید و [[پیروی]] محض به دست نمی‌آید.<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۱۶؛ المیزان، ج ۹، ص ۱۵۶؛ البحرالمحیط، ج ۵، ص ۳۷۵.</ref> برای جایز نبودن تقلید در عقاید، افزون بر آیات به [[احادیث]]،<ref>مختلف الشیعه، ج ۳، ص ۳۰۹؛ الاقطاب الفقهیه، ص ۱۶۲؛ الاجتهاد و التقلید، صدر، ص ۲۱۰ - ۲۱۱.</ref> [[اجماع]] <ref>معالم الدین، ص ۲۴۳؛ فرائد الاصول، ج ۱، ص ۵۷۲ - ۵۷۳؛ المنیر، ج ۱، ص ۲۰۰ - ۲۰۱.</ref> و عقل <ref> قواعدالمرام، ص ۲۸، ۳۰؛ نهج الحق، ص ۵۱؛ النافع یوم الحشر، ص ۱۸ - ۲۰.</ref> نیز [[استدلال]] شده است. براساس این دیدگاه همه باید [[عقاید]] و [[اصول دین]] خود را با [[برهان]] به دست آورند؛ ولی برهان هرکس متناسب با توان [[فهم]] و [[ادراک]] خود اوست، از این رو افراد عامی یا کم سواد لازم نیست [[اصول عقاید]] خود را با استدلال‌های رایج و فنی [[متکلمان]] و [[فیلسوفان]] بیاموزند، بلکه برای آنان تحصیل دلیل به گونه ای که از [[تقلید]] و [[جهل]] مطلق خارج شوند کافی است.<ref>معالم الدین، ص ۲۴۳؛ فتح الباری، ج ۱۳، ص ۲۹۵؛ رسائل کرکی، ج ۳، ص ۱۷۴ - ۱۷۶.</ref> درباره اینکه [[معرفت]] به عقاید [[واجب عقلی]] است یا [[شرعی]] نیز، در میان مکاتب [[کلامی]] دو دیدگاه مطرح است: امامیان و معتزلیان آن را واجب عقلی<ref>بحارالانوار، ج ۶۶، ص ۱۳۳؛ المعالم الجدیدة للاصول، ص ۴۱؛ منیة المرید، ص ۳۷۷.</ref> و [[اشاعره]] آن را [[واجب شرعی]] دانسته‌اند.<ref>بحارالانوار، ج ۶۶، ص ۱۳۳.</ref>.<ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]؛ [[تقلید (مقاله)|مقاله "تقلید"]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۸.</ref>


====[[وجوب]] تقلید در عقاید====
====[[وجوب]] تقلید در عقاید====
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش