آیه صادقین در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'راه' به 'راه'
جز (جایگزینی متن - 'تجلی' به 'تجلی') |
جز (جایگزینی متن - 'راه' به 'راه') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
صدق و کذب، وصف اعتقاد نیز واقع میشوند و گفته میشود فلان فرد در اعتقاداتش صادق یا کاذب است. | صدق و کذب، وصف اعتقاد نیز واقع میشوند و گفته میشود فلان فرد در اعتقاداتش صادق یا کاذب است. | ||
[[افعال]] نیز به صدق و کذب توصیف میشوند، چنان که فرموده است: {{متن قرآن|رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ}}<ref>«از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند» سوره احزاب، آیه ۲۳.</ref>: یعنی افعال آنان [[گواه]] بر صدق [[عهد]] و [[پیمان]] آنان است، و نیز فرموده است: {{متن قرآن|لِيَسْأَلَ الصَّادِقِينَ عَنْ صِدْقِهِمْ}}<ref>«تا (به فرجام، خداوند) از راستی راستگویان بپرسد و برای کافران عذابی دردناک آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۸.</ref> یعنی کسانی که در [[زبان]] راست گفتند، از [[راستی]] فعل آنان سؤال خواهد شد. به عبارت دیگر، گفتار منهای [[کردار]] ارزشی ندارد، و نیز در [[آیه]]: {{متن قرآن|لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ}}<ref>«خداوند، به حق رؤیای پیامبرش را راست گردانیده است» سوره فتح، آیه ۲۷.</ref> مقصود این است که [[درستی]] رؤیای [[پیامبر]]{{صل}} در عمل تحقق یافت<ref>المفردات فی غریب القرآن، ص۲۷۷، کلمه صدق.</ref>. | [[افعال]] نیز به صدق و کذب توصیف میشوند، چنان که فرموده است: {{متن قرآن|رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ}}<ref>«از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند» سوره احزاب، آیه ۲۳.</ref>: یعنی افعال آنان [[گواه]] بر صدق [[عهد]] و [[پیمان]] آنان است، و نیز فرموده است: {{متن قرآن|لِيَسْأَلَ الصَّادِقِينَ عَنْ صِدْقِهِمْ}}<ref>«تا (به فرجام، خداوند) از راستی راستگویان بپرسد و برای کافران عذابی دردناک آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۸.</ref> یعنی کسانی که در [[زبان]] راست گفتند، از [[راستی]] فعل آنان سؤال خواهد شد. به عبارت دیگر، گفتار منهای [[کردار]] ارزشی ندارد، و نیز در [[آیه]]: {{متن قرآن|لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ}}<ref>«خداوند، به حق رؤیای پیامبرش را راست گردانیده است» سوره فتح، آیه ۲۷.</ref> مقصود این است که [[درستی]] رؤیای [[پیامبر]]{{صل}} در عمل تحقق یافت<ref>المفردات فی غریب القرآن، ص۲۷۷، کلمه صدق.</ref>. | ||
[[جرجانی]] گفته است: “صدق در لغت عبارت است از مطابقت [[حکم]] با واقع، و در اصطلاح [[اهل]] [[حقیقت]]، گفتار[[حق]] است در [[جایگاه]] خطر. قشیری گفته است: [[صدق]] آن است که در احوال تو ناخالصی و در [[اعتقاد]] تو تردید و در [[اعمال]] تو عیبی | [[جرجانی]] گفته است: “صدق در لغت عبارت است از مطابقت [[حکم]] با واقع، و در اصطلاح [[اهل]] [[حقیقت]]، گفتار[[حق]] است در [[جایگاه]] خطر. قشیری گفته است: [[صدق]] آن است که در احوال تو ناخالصی و در [[اعتقاد]] تو تردید و در [[اعمال]] تو عیبی راه نیابد”<ref>التعریفات، ص۹۵.</ref>. | ||
حاصل آنکه “صدق” در اصل، [[وصف]] گفتاری است که با [[واقعیت]] خارجی مطابقت دارد، ولی از آنجا که بر [[عقیده]]، [[نیت]] و [[عزم]] و [[اراده]] نیز قول اطلاق میگردد، آنها نیز به صفت صدق و [[راستی]] توصیف میشوند و گفته میشود عقیده یا نیت یا اراده راست. بر این اساس، کسی که عقیدهاش با نفسالامر مطابقت داشته باشد یا ظاهر و باطنش هماهنگ باشد یا به اراده خویش [[جامه]] عمل بپوشاند، صادق در عقیده و نیت و اراده نامیده میشود<ref>{{عربی|الصدق بحسب الأصل مطابقة القول و الخبر الخارج، و یوصف به الإنسان إذا طابق خبره الخارج، ثم لما عد کل من الاعتقاد و العزم- الإرادة - قولا، توسع فی معنی الصدق فعد الإنسان صادقا إذا طابق خبره الخارج و صادقا إذا عمل بما اعتقده، و صادقا إذا أتی بما یریده و یعزم علیه علی الجدّ}} (المیزان، ج۹، ص۴۰۲).</ref>. | حاصل آنکه “صدق” در اصل، [[وصف]] گفتاری است که با [[واقعیت]] خارجی مطابقت دارد، ولی از آنجا که بر [[عقیده]]، [[نیت]] و [[عزم]] و [[اراده]] نیز قول اطلاق میگردد، آنها نیز به صفت صدق و [[راستی]] توصیف میشوند و گفته میشود عقیده یا نیت یا اراده راست. بر این اساس، کسی که عقیدهاش با نفسالامر مطابقت داشته باشد یا ظاهر و باطنش هماهنگ باشد یا به اراده خویش [[جامه]] عمل بپوشاند، صادق در عقیده و نیت و اراده نامیده میشود<ref>{{عربی|الصدق بحسب الأصل مطابقة القول و الخبر الخارج، و یوصف به الإنسان إذا طابق خبره الخارج، ثم لما عد کل من الاعتقاد و العزم- الإرادة - قولا، توسع فی معنی الصدق فعد الإنسان صادقا إذا طابق خبره الخارج و صادقا إذا عمل بما اعتقده، و صادقا إذا أتی بما یریده و یعزم علیه علی الجدّ}} (المیزان، ج۹، ص۴۰۲).</ref>. | ||
به عبارت دیگر، [[صادق بودن]] [[انسان]] در سه حوزه عقیده، قول و [[عمل]] تجلی مییابد. هر گاه عقیده، قول و عمل انسان با معیارهای حق هم آهنگ باشد، او صادق است. [[زمخشری]] در تبیین [[صادقین]] در آیه مورد بحث گفته است: | به عبارت دیگر، [[صادق بودن]] [[انسان]] در سه حوزه عقیده، قول و [[عمل]] تجلی مییابد. هر گاه عقیده، قول و عمل انسان با معیارهای حق هم آهنگ باشد، او صادق است. [[زمخشری]] در تبیین [[صادقین]] در آیه مورد بحث گفته است: | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
پس از آیه ۲۳ [[سوره احزاب]]، که برخی از [[مؤمنان]] به عنوان کسانی که صادقانه به [[عهد الهی]] خود عمل کردند معرفی شدهاند، این مطلب بیان شده است که [[خداوند]] [[صادقین]] را [[پاداش]] داده و [[منافقین]] را [[کیفر]] داده یا از آنان در خواهد گذشت<ref>{{متن قرآن|لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقِينَ بِصِدْقِهِمْ وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ إِنْ شَاءَ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ}} «تا خداوند راستگویان را برای راستیشان پاداش دهد و دورویان را اگر خواهد عذاب کند یا از آنان بگذرد؛ بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۲۴.</ref>. از [[تقابل]] میان صادقین و منافقین به دست میآید که، مقصود عالیترین مرتبه [[صدق]] نیست، بلکه مرتبهای از صدق است که [[مؤمن]] [[راستین]] را از [[منافق]] جدا میسازد. این مطلب با روایاتی که امیرالمؤمین{{ع}} را مصداق [[آیه]] ۲۳ [[احزاب]] دانسته منافات ندارد؛ زیرا صادق در این آیه به صورت مطلق به کار رفته است، که عالیترین مرتبه را نیز میتواند شامل شود، اگرچه به آن اختصاص ندارد. | پس از آیه ۲۳ [[سوره احزاب]]، که برخی از [[مؤمنان]] به عنوان کسانی که صادقانه به [[عهد الهی]] خود عمل کردند معرفی شدهاند، این مطلب بیان شده است که [[خداوند]] [[صادقین]] را [[پاداش]] داده و [[منافقین]] را [[کیفر]] داده یا از آنان در خواهد گذشت<ref>{{متن قرآن|لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقِينَ بِصِدْقِهِمْ وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ إِنْ شَاءَ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ}} «تا خداوند راستگویان را برای راستیشان پاداش دهد و دورویان را اگر خواهد عذاب کند یا از آنان بگذرد؛ بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۲۴.</ref>. از [[تقابل]] میان صادقین و منافقین به دست میآید که، مقصود عالیترین مرتبه [[صدق]] نیست، بلکه مرتبهای از صدق است که [[مؤمن]] [[راستین]] را از [[منافق]] جدا میسازد. این مطلب با روایاتی که امیرالمؤمین{{ع}} را مصداق [[آیه]] ۲۳ [[احزاب]] دانسته منافات ندارد؛ زیرا صادق در این آیه به صورت مطلق به کار رفته است، که عالیترین مرتبه را نیز میتواند شامل شود، اگرچه به آن اختصاص ندارد. | ||
بنابراین، مقصود از کسانی که در [[آیات]] دیگر [[قرآن]] به [[صادق بودن]] توصیف شدهاند فقط کسانی که از عالیترین مرتبه صدق برخوردارند، نمیباشد، بلکه مقصود کسانیاند که از [[نفاق]] و [[تزلزل]] [[ایمانی]] پیراستهاند و [[تکلیف الهی]] را با [[نشاط]] و [[استواری]] انجام میدهند. عنوان جامع آنان [[پرهیزگاری]] است: {{متن قرآن|أُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}؛ یعنی به نخستین [[دستور خداوند]] در آیه ۱۱۹ [[توبه]]، عمل کردهاند. | بنابراین، مقصود از کسانی که در [[آیات]] دیگر [[قرآن]] به [[صادق بودن]] توصیف شدهاند فقط کسانی که از عالیترین مرتبه صدق برخوردارند، نمیباشد، بلکه مقصود کسانیاند که از [[نفاق]] و [[تزلزل]] [[ایمانی]] پیراستهاند و [[تکلیف الهی]] را با [[نشاط]] و [[استواری]] انجام میدهند. عنوان جامع آنان [[پرهیزگاری]] است: {{متن قرآن|أُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}؛ یعنی به نخستین [[دستور خداوند]] در آیه ۱۱۹ [[توبه]]، عمل کردهاند. راه رسیدن به این [[افتخار]]، [[پیروی از پیشوایان معصوم]] است: {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}، که [[پیامبر]]{{صل}} سرآغاز و سرآمد آنان است. | ||
علاوه بر نقد اساسی یاد شده که بر همه دیدگاههای [[تفسیری]] پیش گفته - غیر از دیدگاه چهارم- وارد است، بر دیدگاه دوم این نقد ویژه نیز وارد است که مفاد {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} [[پیروی]] از آنان در همه امور است، ولی آنچه مربوط به سه فرد متخلف از [[غزوه تبوک]] است، صادق بودن آنان در [[ندامت]] و توبه است، اگر مقصود از صادقین آنان بودند، مناسبتر این بود که گفته شود: {{عربی|کونوا مع التائبین}}. | علاوه بر نقد اساسی یاد شده که بر همه دیدگاههای [[تفسیری]] پیش گفته - غیر از دیدگاه چهارم- وارد است، بر دیدگاه دوم این نقد ویژه نیز وارد است که مفاد {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} [[پیروی]] از آنان در همه امور است، ولی آنچه مربوط به سه فرد متخلف از [[غزوه تبوک]] است، صادق بودن آنان در [[ندامت]] و توبه است، اگر مقصود از صادقین آنان بودند، مناسبتر این بود که گفته شود: {{عربی|کونوا مع التائبین}}. | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
پاسخ: تفاوت یاد شده از گونه تفاوت ناسازگار نیست، بلکه همگی بیانگر یک مطلب میباشد و آن این که [[صادقین]] در [[آیه]] {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} عمومیت ندارد و به [[پیامبر]]{{صل}} و [[جانشینان]] [[معصوم]] او اختصاص دارد. وجه این که در برخی [[روایات]]، صادقین به [[علی]]{{ع}} اختصاص داده شده این است که اولین و مهمترین بحث در باب [[امامت]]، [[تعیین]] [[جانشین بلافصل]] پیامبر{{صل}} است، و این دسته از روایات بیانگر این است که در میان [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} مصداق صادقین معصوم که همه [[شرایط امامت]] را دارد، کسی جز علی{{ع}} نیست. و روایاتی که پیامبر{{صل}} و علی{{ع}} را به عنوان مصداق صادقین در آیه معرفی کرده، بیانگر این است که در [[صدر اسلام]] پیامبر{{صل}} و علی{{ع}} هر دو مصداق صادقین معصوم بودند، ولی در [[زمان]] پیامبر{{صل}} او [[رهبری امت اسلامی]] را بر عهده داشت، و علی{{ع}} مصداق دوم صادقین و [[رهبر]] [[امت]] پس از پیامبر{{صل}} بود. | پاسخ: تفاوت یاد شده از گونه تفاوت ناسازگار نیست، بلکه همگی بیانگر یک مطلب میباشد و آن این که [[صادقین]] در [[آیه]] {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} عمومیت ندارد و به [[پیامبر]]{{صل}} و [[جانشینان]] [[معصوم]] او اختصاص دارد. وجه این که در برخی [[روایات]]، صادقین به [[علی]]{{ع}} اختصاص داده شده این است که اولین و مهمترین بحث در باب [[امامت]]، [[تعیین]] [[جانشین بلافصل]] پیامبر{{صل}} است، و این دسته از روایات بیانگر این است که در میان [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} مصداق صادقین معصوم که همه [[شرایط امامت]] را دارد، کسی جز علی{{ع}} نیست. و روایاتی که پیامبر{{صل}} و علی{{ع}} را به عنوان مصداق صادقین در آیه معرفی کرده، بیانگر این است که در [[صدر اسلام]] پیامبر{{صل}} و علی{{ع}} هر دو مصداق صادقین معصوم بودند، ولی در [[زمان]] پیامبر{{صل}} او [[رهبری امت اسلامی]] را بر عهده داشت، و علی{{ع}} مصداق دوم صادقین و [[رهبر]] [[امت]] پس از پیامبر{{صل}} بود. | ||
از آنچه گفته شد میتوان به [[راز]] تعبیرهای متفاوت دیگر نیز پی برد. تعبیر [[محمد]]{{صل}} و [[اهل بیت]] او، به منحصر بودن مصداق صادقین معصوم و [[پیشوایان]] [[امت اسلامی]] در پیامبر{{صل}} و [[خاندان]] او نظر دارد. تعبیر “علی و [[اوصیاء]] دیگر پیامبر{{صل}}”، اختصاص رهبری امت اسلامی پس از پیامبر{{صل}} را به جانشینان معصوم آن [[حضرت]] بیان میکند، چنان که [[آل محمد]]{{صل}} نیز عبارت دیگری از آن است. و ذکر [[یاران علی]]{{ع}} در برخی روایات پس از ذکر نام او، برای نشان دادن | از آنچه گفته شد میتوان به [[راز]] تعبیرهای متفاوت دیگر نیز پی برد. تعبیر [[محمد]]{{صل}} و [[اهل بیت]] او، به منحصر بودن مصداق صادقین معصوم و [[پیشوایان]] [[امت اسلامی]] در پیامبر{{صل}} و [[خاندان]] او نظر دارد. تعبیر “علی و [[اوصیاء]] دیگر پیامبر{{صل}}”، اختصاص رهبری امت اسلامی پس از پیامبر{{صل}} را به جانشینان معصوم آن [[حضرت]] بیان میکند، چنان که [[آل محمد]]{{صل}} نیز عبارت دیگری از آن است. و ذکر [[یاران علی]]{{ع}} در برخی روایات پس از ذکر نام او، برای نشان دادن راه برای [[شناخت امامت]] علی{{ع}} است؛ زیرا [[یاران خاص]] آن حضرت از برجستهترین اصحاب پیامبر{{صل}} بودند، و [[همراهی]] آنان با علی{{ع}} میتوانست برای کسانی که احیاناً مسئله امامت پس از پیامبر{{صل}} برایشان مشتبه شده بود، [[هدایتگر]] باشد. پیامبر{{صل}} [[خشم]] [[سلمان]] را [[نشانه]] [[خشم خداوند]] دانسته است<ref>صحیح مسلم، ج۴، ص۱۹۴۷، ح۲۵۰۴، کتاب فضائل الصحابة.</ref>، و علی{{ع}} او را همانند [[لقمان حکیم]] توصیف کرده است<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۳۴۳.</ref>. و [[ابوذر]] را [[راستگوترین]] افراد معرفی کرده است<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۳۸۶: {{ متن حدیث|ما أظلت الخضراء ولا أقلت الغبراء علی ذی لهجة أصدق من أبیذر}}.</ref>، چنان که [[دشمنی]] با [[عمّار]] را [[دشمنی با خدا]] و [[خشم]] او را موجب [[خشم خداوند]] دانسته است<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۲۵۹: {{متن حدیث|مَنْ عَادَى عَمَّاراً عَادَاهُ اللَّهُ وَ مَنْ أَبْغَضَ عَمَّاراً أَبْغَضَهُ اللَّهُ}}.</ref>، او و [[سلمان]] و [[علی]]{{ع}} سه فردیاند که [[بهشت]] [[مشتاق]] آنان است<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۲۵۸.</ref>، هر گاه میان [[مردم]] اختلافی رخ دهد، عمّار با [[حق همراه]] است<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۲۶۰.</ref> و کشندگان او، تجاوزگران و ستمکاراناند<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۲۶۰: {{متن حدیث|تقتل عمارة الفئة الباغیة}}.</ref>. دیگر [[اصحاب خاص امیرالمؤمنین]]{{ع}} نیز از ویژگیهایی اینگونه برخوردار بودند.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۸۱.</ref> | ||
===[[صادقین]] و صدّیقین=== | ===[[صادقین]] و صدّیقین=== |