پرش به محتوا

عطش: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۱ آوریل ۲۰۲۱
خط ۱۰: خط ۱۰:


[[روز عاشورا]]، [[عباس]] کنار خیمه‌ها آمد، صدای "العطش، العطش" [[کودکان]] را شنید. سوار بر اسب شد و مشک را برداشت و به طرف [[فرات]] رفت. چهار هزار نفر تیراندازان موکّل بر [[فرات]]، او را محاصره کردند و [[اباالفضل]]{{ع}} در این درگیری بود که دست‌ها را داد و [[شهید]] شد.
[[روز عاشورا]]، [[عباس]] کنار خیمه‌ها آمد، صدای "العطش، العطش" [[کودکان]] را شنید. سوار بر اسب شد و مشک را برداشت و به طرف [[فرات]] رفت. چهار هزار نفر تیراندازان موکّل بر [[فرات]]، او را محاصره کردند و [[اباالفضل]]{{ع}} در این درگیری بود که دست‌ها را داد و [[شهید]] شد.
قبل از بیرون آمدن از [[فرات]]، خواست آب بنوشد ولی {{عربی|"فَذَكَرَ عَطَشَ الْحُسَيْنِ"}}} به یاد [[تشنگی]] [[امام]] افتاد و آب ننوشید و عطشان از [[شریعه]] بیرون آمد<ref>بحارالأنوار، ج۴۵، ص۴۱؛ عوالم (امام حسین)، ص۲۸۴.</ref>. [[علی اکبر]]{{ع}} نیز [[روز عاشورا]] پس از چندین نوبت [[جنگیدن]]، مجروح و [[تشنه]] برای [[آخرین وداع]] به [[خیمه]] گاه آمد، در حالی که به [[سیدالشهدا]] می‌گفت: {{متن حدیث| يَا أَبَتِ اَلْعَطَشُ قَتَلَنِي وَ ثِقْلُ اَلْحَدِيدِ قَدْ أَجْهَدَنِي}}<ref>مقتل الحسین، مقرم، ص۲۴۶.</ref>. [[امام]]{{ع}}، برای [[کودک]] تشنه‌کام و شیرخوار خود نیز بنا به [[نقلی]] از [[سپاه]] [[دشمن]] آب‌ طلبید، که بیایید سیرابش کنید.
 
قبل از بیرون آمدن از [[فرات]]، خواست آب بنوشد ولی به یاد [[تشنگی]] [[امام]] افتاد و آب ننوشید و عطشان از [[شریعه]] بیرون آمد<ref>بحارالأنوار، ج۴۵، ص۴۱؛ عوالم (امام حسین)، ص۲۸۴.</ref>. [[علی اکبر]]{{ع}} نیز [[روز عاشورا]] پس از چندین نوبت [[جنگیدن]]، مجروح و [[تشنه]] برای [[آخرین وداع]] به [[خیمه]] گاه آمد، در حالی که به [[سیدالشهدا]] می‌گفت: {{متن حدیث| يَا أَبَتِ اَلْعَطَشُ قَتَلَنِي وَ ثِقْلُ اَلْحَدِيدِ قَدْ أَجْهَدَنِي}}<ref>مقتل الحسین، مقرم، ص۲۴۶.</ref>. [[امام]]{{ع}}، برای [[کودک]] تشنه‌کام و شیرخوار خود نیز بنا به [[نقلی]] از [[سپاه]] [[دشمن]] آب‌ طلبید، که بیایید سیرابش کنید.


خود [[سیدالشهدا]] نیز [[روز عاشورا]]، برای رفع [[تشنگی]] پس از [[نبرد]]، خواست به [[فرات]] برود و آب بنوشد که [[شمر]] [[مانع]] شد و گفت: ای [[حسین]]، از این آب نخواهی نوشید تا از [[تشنگی]] بمیری <ref>{{عربی|و الله لا تذوقه أو تموت عطشا}}؛ بحارالأنوار، ج۴۵، ص۵۱.</ref>. [[تشنگی امام حسین]]{{ع}} و [[شهدای کربلا]]، چنان داغی بر [[دل]] عاشقانش نهاده که با هر [[نوشیدن آب]] گوارا، او را یاد می‌کنند، در [[راه]] [[امام حسین]]، به آبرسانی و سقّایی و [[نذر]] شربت و ساختن آب [[انبار]] می‌پردازند و با هر عطشی [[کربلا]] و [[عاشورا]] در ذهنشان تداعی می‌کند، گویا بین آب و عطش و [[کربلا]] پیوند خورده است. بر لب دریا، لب دریا دلان خشکیده است از عطش [[دل‌ها]] کباب است و زبان خشکیده است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۴۲.</ref>.
خود [[سیدالشهدا]] نیز [[روز عاشورا]]، برای رفع [[تشنگی]] پس از [[نبرد]]، خواست به [[فرات]] برود و آب بنوشد که [[شمر]] [[مانع]] شد و گفت: ای [[حسین]]، از این آب نخواهی نوشید تا از [[تشنگی]] بمیری <ref>{{عربی|و الله لا تذوقه أو تموت عطشا}}؛ بحارالأنوار، ج۴۵، ص۵۱.</ref>. [[تشنگی امام حسین]]{{ع}} و [[شهدای کربلا]]، چنان داغی بر [[دل]] عاشقانش نهاده که با هر [[نوشیدن آب]] گوارا، او را یاد می‌کنند، در [[راه]] [[امام حسین]]، به آبرسانی و سقّایی و [[نذر]] شربت و ساختن آب [[انبار]] می‌پردازند و با هر عطشی [[کربلا]] و [[عاشورا]] در ذهنشان تداعی می‌کند، گویا بین آب و عطش و [[کربلا]] پیوند خورده است. بر لب دریا، لب دریا دلان خشکیده است از عطش [[دل‌ها]] کباب است و زبان خشکیده است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۴۲.</ref>.
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش