پرش به محتوا

زندگی در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{ویرایش غیرنهایی}} +))
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[زندگی]]''' است. "'''[[زندگی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[زندگی]]''' است. "'''[[زندگی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[زندگی در قرآن]] | [[زندگی در حدیث]] | [[زندگی در نهج البلاغه]] | [[زندگی در معارف دعا و زیارات]] | [[زندگی در کلام اسلامی]] | [[زندگی در اخلاق اسلامی]]</div>
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[زندگی در قرآن]] | [[زندگی در نهج البلاغه]] | [[زندگی در معارف و سیره حسینی]] | [[زندگی در معارف دعا و زیارات]] | [[زندگی در معارف و سیره سجادی]] </div>
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[زندگی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==حیات طیب==
==حیات طیب==
*مراد حیاتی است که جهت‌گیری در سمت و سوی [[خدا]] دارد و نوعی [[تعلیم]] به [[زندگی]] معنادار است که [[پیامبر]] خواهان آن است و چنین [[دعا]] و درخواستی دارد؛ زیرا در [[قرآن]] سخن از دو نوع حیات است، حیات طبیعی و حیات [[معنوی]] و [[الهی]]. آنچه [[مذمت]] می‌شود، [[وابستگی]] به حیات [[دنیا]] و کنار گذاشتن حیات [[آخرت]] در این عالم و بی‌توجهی به ارزش‌های [[معنوی]] است. لذا آنچه به آن [[تشویق]] و یا [[وعده]] آن داده می‌شود، [[حیات طیبه]] است.
مراد حیاتی است که جهت‌گیری در سمت و سوی [[خدا]] دارد و نوعی [[تعلیم]] به [[زندگی]] معنادار است که [[پیامبر]] خواهان آن است و چنین [[دعا]] و درخواستی دارد؛ زیرا در [[قرآن]] سخن از دو نوع حیات است، حیات طبیعی و حیات [[معنوی]] و [[الهی]]. آنچه [[مذمت]] می‌شود، [[وابستگی]] به حیات [[دنیا]] و کنار گذاشتن حیات [[آخرت]] در این عالم و بی‌توجهی به ارزش‌های [[معنوی]] است. لذا آنچه به آن [[تشویق]] و یا [[وعده]] آن داده می‌شود، [[حیات طیبه]] است.
#{{متن قرآن|قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«بگو: بی‌گمان نمازم و نیایشم و زندگیم و مرگم از آن خداوند پروردگار جهانیان است» سوره انعام، آیه ۱۶۲.</ref>
#{{متن قرآن|قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«بگو: بی‌گمان نمازم و نیایشم و زندگیم و مرگم از آن خداوند پروردگار جهانیان است» سوره انعام، آیه ۱۶۲.</ref>
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی می‌بخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی‌و دل او میانجی  می‌شود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده می‌شوید» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref>
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی می‌بخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی‌و دل او میانجی  می‌شود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده می‌شوید» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref>
خط ۱۸: خط ۱۶:


==[[حیات دنیا]]: [[پیامبر]] و حیات [[دنیا]]==
==[[حیات دنیا]]: [[پیامبر]] و حیات [[دنیا]]==
*در باره [[حیات دنیا]] بیش از ۶۰ [[آیه]] آمده و مسائل مثبت و منفی آن شرح داده شده و قلمرو استفاده از [[دنیا]] [[بیان]] گردیده است، اما در این مدخل به مواردی اشاره می‌شود که ناظر به موضع و [[مسئولیت پیامبر]] است، از [[دلایل]] [[مخالفت]] با آن [[حضرت]] گرفته تا هشدار به [[زنان پیامبر]] که اگر از [[ازدواج با پیامبر]] [[هدف]] [[دنیایی]] دارید، [[تکلیف]] خود را معین کنید و بدانید که از این راه چیزی نصیب شما نمی‌شود و یا هشدارهایی که به [[پیامبر]] داده شده که در جهت مصون‌سازی آن [[حضرت]] است.
در باره [[حیات دنیا]] بیش از ۶۰ [[آیه]] آمده و مسائل مثبت و منفی آن شرح داده شده و قلمرو استفاده از [[دنیا]] [[بیان]] گردیده است، اما در این مدخل به مواردی اشاره می‌شود که ناظر به موضع و [[مسئولیت پیامبر]] است، از [[دلایل]] [[مخالفت]] با آن [[حضرت]] گرفته تا هشدار به [[زنان پیامبر]] که اگر از [[ازدواج با پیامبر]] [[هدف]] [[دنیایی]] دارید، [[تکلیف]] خود را معین کنید و بدانید که از این راه چیزی نصیب شما نمی‌شود و یا هشدارهایی که به [[پیامبر]] داده شده که در جهت مصون‌سازی آن [[حضرت]] است.
#{{متن قرآن|قَالُوا لَنْ نُؤْثِرَكَ عَلَى مَا جَاءَنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالَّذِي فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنْتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِي هَذِهِ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا}}<ref>«گفتند هرگز تو را بر برهان‌هایی که فرا راهمان (پدید) آمده و بر آن کس که ما را آفریده است برنخواهیم گزید؛ هر چه از دستت بر می‌آید بکن! تو تنها در زندگی این جهان کاری می‌توانی کرد» سوره طه، آیه ۷۲.</ref>
#{{متن قرآن|قَالُوا لَنْ نُؤْثِرَكَ عَلَى مَا جَاءَنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالَّذِي فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنْتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِي هَذِهِ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا}}<ref>«گفتند هرگز تو را بر برهان‌هایی که فرا راهمان (پدید) آمده و بر آن کس که ما را آفریده است برنخواهیم گزید؛ هر چه از دستت بر می‌آید بکن! تو تنها در زندگی این جهان کاری می‌توانی کرد» سوره طه، آیه ۷۲.</ref>
#{{متن قرآن|وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا}}<ref>«و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود  که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش ت» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref>
#{{متن قرآن|وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا}}<ref>«و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود  که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش ت» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref>
خط ۲۸: خط ۲۶:
#{{متن قرآن|ذَلِكُمْ بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَغَرَّتْكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ لَا يُخْرَجُونَ مِنْهَا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ}}<ref>«این از آن روست که شما آیات خداوند را به ریشخند گرفتید و زندگانی این جهان، شما را فریفت پس امروز، نه از آن (دوزخ) بیرون آورده می‌شوند و نه آشتی‌جویی  آنان را می‌پذیرند» سوره جاثیه، آیه ۳۵.</ref>
#{{متن قرآن|ذَلِكُمْ بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَغَرَّتْكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ لَا يُخْرَجُونَ مِنْهَا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ}}<ref>«این از آن روست که شما آیات خداوند را به ریشخند گرفتید و زندگانی این جهان، شما را فریفت پس امروز، نه از آن (دوزخ) بیرون آورده می‌شوند و نه آشتی‌جویی  آنان را می‌پذیرند» سوره جاثیه، آیه ۳۵.</ref>
#{{متن قرآن|فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا}}<ref>«پس، از آن کس که از یاد ما دل گردانده و جز زندگی این جهان را نخواسته است روی بگردان» سوره نجم، آیه ۲۹.</ref>
#{{متن قرآن|فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا}}<ref>«پس، از آن کس که از یاد ما دل گردانده و جز زندگی این جهان را نخواسته است روی بگردان» سوره نجم، آیه ۲۹.</ref>
*'''نکات''': از این دسته از [[آیات]] فراوان که موارد دیگر آن ناظر به [[علل]] [[مخالفت با پیامبر]] است، شرح داده شده و در مقابل وضع مردمی‌را حکایت می‌کند که تا یک [[ساعت]] قبل دل‌هایی آکنده از هیبت و [[ابهت]] [[فرعون]] داشتند، و [[نفوس]] خود را از [[زینت]] و زخارف [[دنیوی]] که با او بود - و جز خیال‌های کاذب و موهوماتی [[باطل]] نبود - خیره و [[پست]] نموده و او را [[رب]] اعلی می‌پنداشتند، و به او [[سوگند]] می‌خوردند، هم چنان که هنگام انداختن طناب‌ها و چوبه‌دستی‌ها گفتند: {{متن قرآن|بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«آنگاه آنان رسن‌ها و چوبه‌دست‌های خود را فرو افکندند و گفتند: سوگند به شکوه فرعون بی‌گمان ماییم که پیروزیم» سوره شعراء، آیه ۴۴.</ref>" و بعد از یک [[ساعت]] که [[حق]] برایشان روشن گشت، دیدگانشان باز گردید ناگهان آنچه از [[فرعون]] در [[دل]] داشتند، و آن [[عزت]] و [[سلطنت]] و آن [[زینت]] و زخرفی که برایش قائل بودند یکباره فراموش گشت، [[ایمان به خدا]] در عرض یک [[ساعت]] آن چنان تحولی در دل‌ها به وجود آورد که [[رذیله]] [[ترس]] و [[تملق]] [[پیروی]] هوی و شیفتگی در برابر سراب [[زینت]] [[زندگی]] [[دنیا]] را بکلی نابود کرده، در همین مدت کوتاه [[عشق]] به [[حق]] و قدم نهادن در تحت [[ولایت]] [[خدا]]، و [[اعتزاز]] به [[عزت]] او را جایگزین آن [[رذایل]] نمود، دیگر جز آنچه [[خدا]] [[اراده]] کند اراده‌ای ندارند و دیگر جز از [[خدا]] امیدی نداشته و جز از او نمی‌ترسند، از این موارد می‌توان در سوره‌های مکی الاوائل، مشاهده کرد که [[قرآن]] شرح حال گذشتگان می‌دهد و یا [[علل]] [[مخالفت]] حاضران را [[بیان]] می‌کند، مانند: {{متن قرآن|وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا}}<ref>«و زندگی این جهان را برگزیده باشد،» سوره نازعات، آیه ۳۸.</ref> [[دلیل]] [[مخالفت]] [[برگزیدن]] [[دنیا]] در برابر عقبی است: {{متن قرآن|بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا}}<ref>«بلکه، شما زندگی این جهان را برمی‌گزینید» سوره اعلی، آیه ۱۶.</ref> یا در همین آیاتی که به آنها اشاره شد، و مراتب حیات [[دنیا]] و مراحل سه گانه حیات [[دنیایی]] بازی، [[تفاخر]] و [[تکاثر]] [[اموال]] و دوره [[پیری]] را شرح و هشدار می‌دهد که از کسانی نباشید که این [[دنیا]] را در برابر آن [[دنیا]] و حیات جاویدان برگزینید.
 
'''نکات''': از این دسته از [[آیات]] فراوان که موارد دیگر آن ناظر به [[علل]] [[مخالفت با پیامبر]] است، شرح داده شده و در مقابل وضع مردمی‌را حکایت می‌کند که تا یک [[ساعت]] قبل دل‌هایی آکنده از هیبت و [[ابهت]] [[فرعون]] داشتند، و [[نفوس]] خود را از [[زینت]] و زخارف [[دنیوی]] که با او بود - و جز خیال‌های کاذب و موهوماتی [[باطل]] نبود - خیره و [[پست]] نموده و او را [[رب]] اعلی می‌پنداشتند، و به او [[سوگند]] می‌خوردند، هم چنان که هنگام انداختن طناب‌ها و چوبه‌دستی‌ها گفتند: {{متن قرآن|بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«آنگاه آنان رسن‌ها و چوبه‌دست‌های خود را فرو افکندند و گفتند: سوگند به شکوه فرعون بی‌گمان ماییم که پیروزیم» سوره شعراء، آیه ۴۴.</ref>" و بعد از یک [[ساعت]] که [[حق]] برایشان روشن گشت، دیدگانشان باز گردید ناگهان آنچه از [[فرعون]] در [[دل]] داشتند، و آن [[عزت]] و [[سلطنت]] و آن [[زینت]] و زخرفی که برایش قائل بودند یکباره فراموش گشت، [[ایمان به خدا]] در عرض یک [[ساعت]] آن چنان تحولی در دل‌ها به وجود آورد که [[رذیله]] [[ترس]] و [[تملق]] [[پیروی]] هوی و شیفتگی در برابر سراب [[زینت]] [[زندگی]] [[دنیا]] را بکلی نابود کرده، در همین مدت کوتاه [[عشق]] به [[حق]] و قدم نهادن در تحت [[ولایت]] [[خدا]]، و [[اعتزاز]] به [[عزت]] او را جایگزین آن [[رذایل]] نمود، دیگر جز آنچه [[خدا]] [[اراده]] کند اراده‌ای ندارند و دیگر جز از [[خدا]] امیدی نداشته و جز از او نمی‌ترسند، از این موارد می‌توان در سوره‌های مکی الاوائل، مشاهده کرد که [[قرآن]] شرح حال گذشتگان می‌دهد و یا [[علل]] [[مخالفت]] حاضران را [[بیان]] می‌کند، مانند: {{متن قرآن|وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا}}<ref>«و زندگی این جهان را برگزیده باشد،» سوره نازعات، آیه ۳۸.</ref> [[دلیل]] [[مخالفت]] [[برگزیدن]] [[دنیا]] در برابر عقبی است: {{متن قرآن|بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا}}<ref>«بلکه، شما زندگی این جهان را برمی‌گزینید» سوره اعلی، آیه ۱۶.</ref> یا در همین آیاتی که به آنها اشاره شد، و مراتب حیات [[دنیا]] و مراحل سه گانه حیات [[دنیایی]] بازی، [[تفاخر]] و [[تکاثر]] [[اموال]] و دوره [[پیری]] را شرح و هشدار می‌دهد که از کسانی نباشید که این [[دنیا]] را در برابر آن [[دنیا]] و حیات جاویدان برگزینید.


==اهمیت حیات از نظر [[پیامبر]]==
==اهمیت حیات از نظر [[پیامبر]]==
*منظور اهمیت حیات [[انسان‌ها]] در [[تعالیم]] [[نبوی]] و تأکید بر استمرار آن است. این معنا هرچند از زبان دیگر [[ادیان]] [[بیان]] شده اما به این اصل توجه دارد که [[حق حیات]] امری عقلایی است که باید آن را پاسداشت.
منظور اهمیت حیات [[انسان‌ها]] در [[تعالیم]] [[نبوی]] و تأکید بر استمرار آن است. این معنا هرچند از زبان دیگر [[ادیان]] [[بیان]] شده اما به این اصل توجه دارد که [[حق حیات]] امری عقلایی است که باید آن را پاسداشت.
#{{متن قرآن|وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«و برای آنان داستان دو پسر آدم (هابیل و قابیل) را به درستی بخوان! که قربانی‌یی پیش آوردند اما از یکی از آن دو پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد، (قابیل) گفت:» سوره مائده، آیه ۲۷.</ref>  
#{{متن قرآن|وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«و برای آنان داستان دو پسر آدم (هابیل و قابیل) را به درستی بخوان! که قربانی‌یی پیش آوردند اما از یکی از آن دو پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد، (قابیل) گفت:» سوره مائده، آیه ۲۷.</ref>  
#{{متن قرآن|لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«اگر به سوی من دست دراز کنی تا مرا بکشی، من به سوی تو دست دراز نمی‌کنم تا تو را بکشم؛ که من از خداوند، پروردگار جهانیان می‌هراسم» سوره مائده، آیه ۲۸.</ref>
#{{متن قرآن|لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«اگر به سوی من دست دراز کنی تا مرا بکشی، من به سوی تو دست دراز نمی‌کنم تا تو را بکشم؛ که من از خداوند، پروردگار جهانیان می‌هراسم» سوره مائده، آیه ۲۸.</ref>
#{{متن قرآن|مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ}}<ref>«به همین روی بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که هرکس تنی را- جز به قصاص یا به کیفر تبهکاری در روی زمین- بکشد چنان است که تمام مردم را کشته است و هر که آن را زنده بدارد چنان است که همه مردم را زنده داشته است؛ و بی‌گمان پیامبران ما برای آنان برهان‌ها (ی روشن)» سوره مائده، آیه ۳۲.</ref>
#{{متن قرآن|مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ}}<ref>«به همین روی بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که هرکس تنی را- جز به قصاص یا به کیفر تبهکاری در روی زمین- بکشد چنان است که تمام مردم را کشته است و هر که آن را زنده بدارد چنان است که همه مردم را زنده داشته است؛ و بی‌گمان پیامبران ما برای آنان برهان‌ها (ی روشن)» سوره مائده، آیه ۳۲.</ref>
*'''نکات''': دو نکته مهم این [[پیام]] برای [[پیامبر]] توجه به این تعبیر [[اخلاقی]] همه [[انبیا]] و [[حق]] [[انسانی]] است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ}}<ref>«به همین روی بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که هرکس تنی را- جز به قصاص یا به کیفر تبهکاری در روی زمین- بکشد چنان است که تمام مردم را کشته است و هر که آن را زنده بدارد چنان است که همه مردم را زنده داشته است؛ و بی‌گمان پیامبران ما برای آنان برهان‌ها (ی روشن)» سوره مائده، آیه ۳۲.</ref> و نیز به [[پیامبر]] این [[دستور]] می‌رسد: {{متن قرآن|وَاتْلُ عَلَيْهِمْ}}<ref>«و برای آنان داستان دو پسر آدم (هابیل و قابیل) را به درستی بخوان! که قربانی‌یی پیش آوردند اما از یکی از آن دو پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد، (قابیل) گفت:» سوره مائده، آیه ۲۷.</ref> که بداند حیات [[انسان]] دارای چه ارزشی است که حتی با مبادرت فرد نه [[ظالم]] که خاطی است مجوز او برای [[قتل]] نمی‌شود: {{متن قرآن|لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ}}<ref>«اگر به سوی من دست دراز کنی تا مرا بکشی، من به سوی تو دست دراز نمی‌کنم تا تو را بکشم؛ که من از خداوند، پروردگار جهانیان می‌هراسم» سوره مائده، آیه ۲۸.</ref> «اگر دست خود را به سوی من دراز کنی تا مرا بکشی، من دستم را به سوی تو دراز نمی‌کنم تا تو را بکشم». بدین گونه تصریح می‌کند که در برابر تهدید یک طرف، طرف دیگر وجهی برای مبادرت بر [[جرم]] نکند.<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۴۶۸-۴۷۲.</ref>.
 
'''نکات''': دو نکته مهم این [[پیام]] برای [[پیامبر]] توجه به این تعبیر [[اخلاقی]] همه [[انبیا]] و [[حق]] [[انسانی]] است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ}}<ref>«به همین روی بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که هرکس تنی را- جز به قصاص یا به کیفر تبهکاری در روی زمین- بکشد چنان است که تمام مردم را کشته است و هر که آن را زنده بدارد چنان است که همه مردم را زنده داشته است؛ و بی‌گمان پیامبران ما برای آنان برهان‌ها (ی روشن)» سوره مائده، آیه ۳۲.</ref> و نیز به [[پیامبر]] این [[دستور]] می‌رسد: {{متن قرآن|وَاتْلُ عَلَيْهِمْ}}<ref>«و برای آنان داستان دو پسر آدم (هابیل و قابیل) را به درستی بخوان! که قربانی‌یی پیش آوردند اما از یکی از آن دو پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد، (قابیل) گفت:» سوره مائده، آیه ۲۷.</ref> که بداند حیات [[انسان]] دارای چه ارزشی است که حتی با مبادرت فرد نه [[ظالم]] که خاطی است مجوز او برای [[قتل]] نمی‌شود: {{متن قرآن|لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ}}<ref>«اگر به سوی من دست دراز کنی تا مرا بکشی، من به سوی تو دست دراز نمی‌کنم تا تو را بکشم؛ که من از خداوند، پروردگار جهانیان می‌هراسم» سوره مائده، آیه ۲۸.</ref> «اگر دست خود را به سوی من دراز کنی تا مرا بکشی، من دستم را به سوی تو دراز نمی‌کنم تا تو را بکشم». بدین گونه تصریح می‌کند که در برابر تهدید یک طرف، طرف دیگر وجهی برای مبادرت بر [[جرم]] نکند.<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۴۶۸-۴۷۲.</ref>.


==حیات در دایره المعارف قرآن کریم==
==حیات در دایره المعارف قرآن کریم==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش