|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| ((((((ویرایش متن زیر در صورت تایید نهایی انجام میگیرد:)))))
| |
|
| |
|
| محـدبنفضلهاشـمیگویـد: بعـداز وفات موسـیبنجعفر علیه السـلام به مدینه آمدم ،خدمت حضـرت رضا علیه السـلام
| |
| رسـیدم ، به عنوانامـام برحضـرت سـلامکردم . آنچه نزد منبود (از امانات مردم ) به ایشاندادم وگفتم: منمیخواهمبه
| |
| بصـره بروم و میدانیکهخبر رحلت موسـیبنجعفر به آنها رسـیده است و آنها بهشدت اختلاف دارند، مطمئنهسـتمکه از
| |
| مندر مورد ادله امامت سؤالمیکنند، ايکاشچیزياز آن(معجزات ) را به مننشاندهی؟
| |
| حضـرت رضا علیه السـلام فرمود : اینمساءله بر منپوشـیده نیست ، به دوسـتانما در بصره و غیر بصره برسانکه مننزد آنها
| |
| خواهمآمـد. ولاـ قوه الاـ باالله، آنگاه تمامیآنچه از پیامبرصـلیااللهعلیه وآله نزد امامانمیباشـدکه عبارت است از لباسو
| |
| چوبدستیو اسلحه و دیگر اشیاء ، به مننشانداد .
| |
| عرضکردم :شماکیمیآیید؟
| |
| حضرت فرمود : وقتیبه بصره رسیدي،سه روز بعدمنبه بصرهخواهمآمدانشاء االلهتعالی. محمدبنفضلبه بصره آمدوخبر آمدن
| |
| حضـرت رضـا علیه السـلام را به مردم داد و اینکهحضـرت سه روز دیگر وارد میشود . در اینمیـانمرد نـاصبیبنـام عمربن
| |
| هـذاب کهخود را زاهدمعرفیمیکرد ،حضـرت را تحقیر نموده وگفت : اوجوانیاست که اگر مسائلمشـکلاز اوسؤ ال
| |
| شودشایددرمانده و متحیرشود .
| |
| حضرت رضا علیه السلام برسر موعد،سه روز بعداز آمدنمن، به بصره آمدو دستور داد تا رئیس نصاريو راءس الجالوت
| |
| عالمیهود را همراه با همینعمربنهذاب برايمناظره بیاورند.
| |
| مجلسـیآراستندکه ازشیعه و زیدیه و یهود و نصاريپر بود ، وقتیمجلسآمادهشدحضرت رضا علیه السلام واردشده پس
| |
| ازسلام فرمود :
| |
| منمعلیبنموسـیبنجعفر بنمحمدبنعلیبنالحسـینبنعلیبنابیطالب و پسـر پیامبرصـلیااللهعلیه و آله . منامروز
| |
| صبـحنماز را در مـدینه با والیخوانـدم و او پساز نماز ، نامه ايازخلیفه به منداد و قرارشدبیایدبه منزلمنوجواب نامه
| |
| را درحضور منبنویسدو انشاءااللهامروز عصر میروم و به قرارخود عملمیکنم.
| |
| سپسفرمود :شما راجمعکردم تا اشکالها وسؤالهايخود را از منبپرسیدو منپاسخدهم،از علاـئمنبوت و امامت که آنها راجز نزد ما اهلالبیت علیهما السـلام نخواهیـدیافت . هرکه میخواهـدسؤ الکنـدکه من
| |
| آمـادهشــنیدنو دادنجـواب هسـتم.حاضـرینگفتنـد: ايپسـر پیـامبر بـا ایـندلیـلدیگر دلیلینمیخـواهیموشـما نزد ما
| |
| راسـتگوییوخواسـتندبلندشوند.حضـرت فرمود : متفرقنشوید. منشـما راجمعکردم تا هرچه از آثار نبوت و نشانه هاي
| |
| امامت کهجز نزد ماخانواده نخواهیدیافت بپرسید.
| |
| زودتر از همه آنمرد ناصبیعمر بنهذاب سخنرا آغازکرده وگفت : محمدبنفضلهاشمیازشماسخنانینقلمیکند
| |
| که عقلما آنرا نمیپـذیرد و قبولنمیکنیم.حضـرت فرمود :چهسـخنانی؟گفت :شـما میگوئیـد: منهرچهخداوندبر
| |
| پیامبر اکرم (ص) فرستاده میدانمو بهجمیعزبانها و لغتها آگاهم.
| |
| حضرت فرمود : آريچنیناست ، هرچه میخواهیدبپرسید.
| |
| عمر بنهـذاب گفت : اولاـ همینآگاهیو علمخود را به لغات (زبانهايگوناگون) ثابت کنیـد، در مجلسما افراد رومیو
| |
| هنديو فارسیهستند، با آنها به زبانخودشانصحبت کنید.حضرت فرمود : بسماالله، هرکدام به زبانخودصحبت کندتا
| |
| جوابشرا به زبانخودش بشـنود ، آنگاهحضـرت با زبانهرکدام با آنهاصحبت کرد بهگونه ايکه اهلمجلسحیرانشده
| |
| و همگیاقرارکردندکهحضرت بهتر از آنها به زبانآنهاصحبت میکند.
| |
| آنگاه به آنمرد ناصبیفرمود : اکنونبه توخبر میدهمکه در اینروزها بهخونیکیاز بستگانمبتلاشده و مرتکب قتلمی
| |
| شوي.
| |
| مرد نـاصبیگفت : اینخبر را ازشـما بـاور نمیکنمچونعلمغیب مخصوصخداونـداست .حضـرت فرمود : آیـاخـداوند
| |
| نفرموده : است : ((عالمالغیب فلایظهر علیغیبه احدا الامنارتضـیمنرسول؛خداوندآگاه به غیب است و او هیچکسرا
| |
| بر غیب آگاه نمیکندمگرکسیکه بپسنددچونپیامبر . ))
| |
| بـدانکه پیامبر اکرم (ص) مورد رضايخداست و ما هموارثهاياو میباشـیم،که نسـبت به وقایعگذشـته و آینده تا قیامت
| |
| آگاه هستیم.
| |
| منآنچه به توخـبر دادم تـا پنـجروز دیگر واقعخواهـدشـد. اگرچنیننشـدمندروغگوو افـترا زننـده هسـتمو اگر واقعیت
| |
| داشت بـدانکه تو برخدا و رسولاو انکارکرده اي. و علامت دیگر آنکه به زوديمبتلابهکوريمیشويو هیچچیز نمی
| |
| بینی، نهکـوهی، نه دشـتی، و اینخـبر تـاچنـدروز انجـام میشود ، و همچنینقسمدروغیخواهیخورد و به مرضبرص
| |
| مبتلامیگردي.
| |
| محمدبنفضلو عده ايدیگرگفتند: بهخدا قسمهرچهحضـرت رضا علیه السـلام فرموده بود در آنماه به او رسیدو مبتلا
| |
| به قتلوکوريو برصشد. به اوگفتند:حضرت رضا راست گفت یا دروغ؟ پاسخداد : بهخداسوگندهمانوقت کهحضـرت خبر داد میدانسـتمکه واقعیت خواهدداشـت
| |
| ولیمنمقاومت و لجبازيمیکردم . (39(
| |
|
| |
| محمد نجفی یزدی
| |
|
| |
| http://download.ghbook.ir/downloads/pdf/3000/166-fa-pishguihaye-amir-al-momenin.pdf
| |