پرش به محتوا

طلوع خورشید از مغرب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{خرد}} {{مهدویت}} طلوع خورشید از مغرب، عنوان دیگری است که برخی آن را نشانۀ ظهور...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{خرد}}
{{مهدویت}}
{{مهدویت}}
طلوع خورشید از مغرب، عنوان دیگری است که برخی آن را نشانۀ ظهور قلمداد می‌کنند؛ امّا به نظر می‌رسد بیش از آن که آن را نشانۀ ظهور بدانیم، نشانۀ قیامت باشد. این مطلب در بحث آمیختگی علائم با اشراط الساعة اشاره شد. روشن است که حرکت خورشید در نظام کهکشانی خود به گونه‌ای دقیق و حساب شده است که تغییر جهت بدین‌گونه را نمی‌پذیرد و از این رو علامت بودن طلوع خورشید از مغرب، نشانۀ پایان دورۀ زمین و نظام کیهانی است و بدین سبب نیز جزو اشراط الساعة معرفی شده است. در بیشتر احادیثی که دربارۀ طلوع خورشید از مغرب آمده است، آن را به عنوان علامت پایان جهان معرّفی کرده است. برخی از متون نیز تنها به حتمی بودن طلوع خورشید از مغرب اشاره کرده و این علامت را در کنار دیگر علائم حتمی، از جمله علائم حتمی ظهور [[امام مهدی]]{{ع}} ذکر کرده است. کنار هم قرار گرفتن این علامت با علائم ظهور، سبب شده است که برخی از افراد گمان کنند این علامت نیز جزو علائم ظهور است. در حالی که در بیشتر متون تصریح شده است که این علامت، آغاز قیامت است. کسانی که این علامت را به عنوان علامت ظهور معرّفی کرده‌اند، برای تبیین آن ناچار شده‌اند که آن را تأویل کنند و بر معنای غیر ظاهری خود حمل نمایند. قاضی نعمان مغربی، مورّخ اسماعیلی مذهب (م ۳۶۳ ق) این حدیث را پیشگویی [[پیامبر خدا|پیامبر خاتم]]{{صل}} دربارۀ مهدی فاطمی دانسته و می‌گوید: "این حدیثِ مشهوری است و تا کنون خورشید از مغرب طلوع نکرده و پس از این هم نخواهد کرد. پس مقصود رسول خدا، قیام مهدی از مغرب است و مهدی همان خورشیدی است که فرموده سیصد سال پس از هجرت من طلوع خواهد کرد و چنین هم شد و مهدی{{ع}} در سال ۲۹۷ ق آشکار گشت" <ref>شرح الأخبار: ج۳ ص۴۱۸ و ۴۱۹.</ref>. منظور قاضی نعمان، عبید الله مهدی اسماعیلی است که به مغرب رفت و پس از جنگ و گریزی، در سال ۲۹۷ ق دولت فاطمیان را بنا نهاد. از این منظر می‌تون گفت که فرقۀ اسماعیلیه با اختلاط میان علائم ظهور و اشتراط الساعة در صدد بهره‌برداری سیاسی از این علامت به نفع گروه خود بوده و این اختلاط را عمداً پدید آورده است<ref>دانش‌نامه امام مهدی ج۷ ص:۴۴۹.</ref>.
طلوع خورشید از مغرب، عنوان دیگری است که برخی آن را نشانۀ ظهور قلمداد می‌کنند؛ امّا به نظر می‌رسد بیش از آن که آن را نشانۀ ظهور بدانیم، نشانۀ قیامت باشد. این مطلب در بحث آمیختگی علائم با اشراط الساعة اشاره شد. روشن است که حرکت خورشید در نظام کهکشانی خود به گونه‌ای دقیق و حساب شده است که تغییر جهت بدین‌گونه را نمی‌پذیرد و از این رو علامت بودن طلوع خورشید از مغرب، نشانۀ پایان دورۀ زمین و نظام کیهانی است و بدین سبب نیز جزو اشراط الساعة معرفی شده است.
 
در بیشتر احادیثی که دربارۀ طلوع خورشید از مغرب آمده است، آن را به عنوان علامت پایان جهان معرّفی کرده است. برخی از متون نیز تنها به حتمی بودن طلوع خورشید از مغرب اشاره کرده و این علامت را در کنار دیگر علائم حتمی، از جمله علائم حتمی ظهور [[امام مهدی]]{{ع}} ذکر کرده است. کنار هم قرار گرفتن این علامت با علائم ظهور، سبب شده است که برخی از افراد گمان کنند این علامت نیز جزو علائم ظهور است. در حالی که در بیشتر متون تصریح شده است که این علامت، آغاز قیامت است.
 
کسانی که این علامت را به عنوان علامت ظهور معرّفی کرده‌اند، برای تبیین آن ناچار شده‌اند که آن را تأویل کنند و بر معنای غیر ظاهری خود حمل نمایند. قاضی نعمان مغربی، مورّخ اسماعیلی مذهب (م ۳۶۳ ق) این حدیث را پیشگویی [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} دربارۀ مهدی فاطمی دانسته و می‌گوید: "این حدیثِ مشهوری است و تا کنون خورشید از مغرب طلوع نکرده و پس از این هم نخواهد کرد. پس مقصود رسول خدا، قیام مهدی از مغرب است و مهدی همان خورشیدی است که فرموده سیصد سال پس از هجرت من طلوع خواهد کرد و چنین هم شد و مهدی{{ع}} در سال ۲۹۷ ق آشکار گشت" <ref>شرح الأخبار: ج۳ ص۴۱۸ و ۴۱۹.</ref>.  
 
منظور قاضی نعمان، عبید الله مهدی اسماعیلی است که به مغرب رفت و پس از جنگ و گریزی، در سال ۲۹۷ ق دولت فاطمیان را بنا نهاد. از این منظر می‌تون گفت که فرقۀ اسماعیلیه با اختلاط میان علائم ظهور و اشتراط الساعة در صدد بهره‌برداری سیاسی از این علامت به نفع گروه خود بوده و این اختلاط را عمداً پدید آورده است<ref>دانش‌نامه امام مهدی ج۷ ص:۴۴۹.</ref>.


==مباحث مرتبط==
==مباحث مرتبط==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش