خشونت در قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}})) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{امامت}} | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[خشونت]]''' است. "'''[[خشونت]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[خشونت]]''' است. "'''[[خشونت]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | ||
خط ۶: | خط ۶: | ||
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[خشونت در قرآن]] - [[خشونت در حدیث]] - [[خشونت در کلام اسلامی]]</div> | : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[خشونت در قرآن]] - [[خشونت در حدیث]] - [[خشونت در کلام اسلامی]]</div> | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
[[خشونت]]، واژهای [[عربی]] از ریشه "خ ـ ش ـ ن" و به معنای [[درشتی]]، زبری و [[سختی]] و [[ضد]] [[نرمی]] و [[انعطافپذیری]] است <ref>لسان العرب، ج ۱۳، ص ۱۴۰؛ مجمعالبحرین، ج ۱، ص ۶۵۱، "خشن".</ref> و در [[فارسی]] نیز در همان معنای عربی آن به کار میرود.<ref>لغت نامه، ج ۷، ص ۹۸۳۲، "خشونت".</ref> این واژه در [[وصف]] پدیدههای طبیعی مانند خشکی و ناهمواری [[زمین]] یا کوههای دشوار، همچنین رفتارهای [[انسانی]] به کار میرود؛ چه کارهایی که مانند چگونگی [[پوشش]]، نوع [[خوراک]] و [[سبک زندگی]] در [[زندگی شخصی]] قرار میگیرد؛ یا اعمالی که در حیطه [[اجتماعی]] و چگونگی [[رفتار]] با دیگران.<ref>لسان العرب، ج ۱۳، ص ۱۴۰.</ref> تعریف همهپذیر از خشونت در حیطه رفتارهای اجتماعی در دست نیست. این مفهوم، هرچند از گذشته، کم یا بیش، نگاههای [[فلسفی]] را به خود جلب کرده بود، تنها در قرن ۲۰ موضوع فلسفی مستقلی شد و در پی [[ظهور]] جنبشهای اجتماعی خشونتزدای اخیر، توجه به بهرهگیری کارامد از خشونت دوخته شد. [[خشونت]] در کاربرد سادهاش بهرهوری قهرآمیز از [[زور]] است که به شکلی معمول به دیگران یا [[اموال]] آنها آسیب میرساند و میتواند مانند ضرب و شتم فرد یا نظیر [[جنگ]] میان [[ملتها]] انجام گیرد. | |||
در سالهای اخیر، توجه فلسفی ویژهای به گسترش معنایی خشونت، از گونه آشکار به خشونت [[سازمان]] یافته و پنهان، مانند [[تبعیض نژادی]] و جنسیتی و آسیبهای [[روانی]] شده است.<ref>۲۸. Macmillan Encyclopedia of philosophy, p.۶۷۷.</ref> جواز دستیازی به خشونت همواره در میان [[فیلسوفان]] بحث برانگیز بوده است؛ اما در نظامهای [[حقوقی]]، خشونت را دو گونه [[ناپسند]] یا [[نامشروع]] و [[پسندیده]] یا [[مشروع]] دانستهاند که نشانگر دو سویه بودن آن از نظر آنهاست.<ref>نک: نظام بین المللی حقوق بشر، ص ۱۰۰.</ref>.<ref>[[سید حسین محدث|محدث]] و [[زهرا محمودی|محمودی]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲.</ref> | |||
==خشونت در قرآن== | |||
واژه خشونت در [[قرآن]] نیست؛ ولی واژههای دیگری با معانی نزدیک به آن به کار رفته است؛ مانند همخانوادههای "غلظ"،<ref> مفردات، ص ۶۱۲، "غلظ".</ref> "شدد"<ref>لسان العرب، ج ۳، ص ۲۳۲؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص ۴۹۰، "شدد".</ref> و "[[قهر]]"؛<ref>مفردات، ج ۱، ص ۶۸۷، "قهر".</ref> همچنین واژگان بسیاری بر [[اعمال]] خشونتآمیزی مانند [[قتل]]، بهرهکشی، [[تهدید]] و [[ترور]] دلالت دارند که در داستانها یا گزارشهای [[قرآنی]] فراوان دیده میشوند. (برای نمونه نک: {{متن قرآن|وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِنْ قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ}}<ref>«و هر جا بر آنان دست یافتید، بکشیدشان و از همانجا که بیرونتان راندند بیرونشان برانید و (بدانید که) آشوب (شرک) از کشتار بدتر است و نزد مسجد الحرام با آنان به کارزار نیاغازید مگر در آنجا با شما به جنگ برخیزند در آن صورت اگر به کارزار با شما دست یازیدند شما هم آنان را بکشید که سزای کافران همین است» سوره بقره، آیه ۱۹۱.</ref>، {{متن قرآن|أُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا}}<ref>«آنان به راستی کافرند و ما برای کافران عذابی خوارساز آماده کردهایم» سوره نساء، آیه ۱۵۱.</ref>، {{متن قرآن|وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ}}<ref>«و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا مینهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بیگمان ما بر آنان چیرهایم» سوره اعراف، آیه ۱۲۷.</ref>، {{متن قرآن|فَأْتِيَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاكَ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى}}<ref>«بنابراین نزد او بروید و بگویید که ما فرستادگان پروردگار توایم پس، بنی اسرائیل را با ما گسیل دار و عذابشان مکن، ما برای تو نشانهای از سوی پروردگارت آوردهایم و درود بر کسی که از رهنمود (خداوند) پیروی کند» سوره طه، آیه ۴۷.</ref>) | |||
در | |||
مشتقات ریشه "غ ـ ل ـ ظ" ۱۳ بار در [[قرآن]] به کار رفته که تنها ۴ تای آن به معنای مورد نظر نزدیکاند و بقیه یا در [[وصف]] [[عذاب]] [[آخرتی]] یا وصف [[میثاق]] خدایند و از این ۴ کار بست نیز یک بار برای سلب صفت [[خشونت]] از [[پیامبر]]{{صل}}: {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref> و سه بار برای [[رویارویی]] و [[جنگ]] با [[کافران]] و [[منافقان]] استفاده شده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}}<ref>«ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر و جایگاهشان دوزخ است و (این) پایانه، بد است» سوره توبه، آیه ۷۳.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! با کافرانی که نزدیک شمایند جنگ کنید و باید در شما صلابت بیابند و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره توبه، آیه ۱۲۳.</ref>. | |||
واژه "شدید" نیز بسیار به کار رفته است که در همه موارد، جز [[آیه]] {{متن قرآن|مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با ویاند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود میبینی که بخشش و خشنودییی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهرههایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و داستان آنان در انجیل مانند کشتهای است که جوانهاش را برآورد و آن را نیرومند گرداند و ستبر شود و بر ساقههایش راست ایستد، به گونهای که دهقانان را به شگفتی آورد تا کافران را با آنها به خشم انگیزد، خداوند به کسانی از آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند نوید آمرزش و پاداشی سترگ داده است» سوره فتح، آیه ۲۹.</ref> بر اعمال خشونت [[خدا]] و عذاب [[ستمکاران]] و گردنکشان دلالت دارد و در این آیه نیز به صورت جمع <ref>الکشاف، ج ۴، ص ۳۴۶؛ کشف الاسرار، ج ۹، ص ۲۳۱.</ref> و در وصف همراهان پیامبر{{صل}} در رویارویی با کافران استفاده شده است. | |||
مشتقات ریشه "قهر" ۱۰ بار در قرآن به کار رفته که تنها دو مورد آن به معنای مورد نظر نزدیک است: یکی درباره عدم [[رفتار]] قهرآمیز با [[یتیم]]: {{متن قرآن|فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ}}<ref>«پس با یتیم تندی مکن!» سوره ضحی، آیه ۹.</ref> و دیگری درباره خشونت [[فرعون]] با [[بنیاسرائیل]] {{متن قرآن|وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ}}<ref>«و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا مینهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بیگمان ما بر آنان چیرهایم» سوره اعراف، آیه ۱۲۷.</ref> و بقیه درباره قهاریت خدای متعالی است که خود مدخلی جدا دارد.<ref>[[سید حسین محدث|محدث]] و [[زهرا محمودی|محمودی]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲.</ref> | |||
==ارزشگذاری خشونت== | |||
قرآن، نگرش مطلقی بر پدیده [[خشونت]] ندارد و کنار [[نکوهش]] برخی مظاهر خشونت، مانند [[تندی]] بر [[ناتوانان]] ([[ضحی]] / ۹۳، ۱۰؛ شعراء / ۲۶، ۴۹)، کشتن بیگناهان ([[آل عمران]] / ۳، ۲۱) به ترک [[رحمت]] و [[رأفت]] در [[رفتار]] با گروهایی خاص تأکید میکند ([[نور]] / ۲۴، ۲)؛ حتی [[خدا]] خود را مجری [[مجازات]] [[خشن]] بر [[ستمکاران]] میخواند ([[فرقان]]/ ۲۵، ۳۷)، بنابراین ارزشگذاری خشونت در [[فرهنگ قرآنی]] را باید از دیدگان عنوان [[ظلم]] و [[عدل]] کاوید. | |||
خشونت به معنای رفتارهای قهرآمیز و ناعادلانه در [[جهان بینی اسلامی]] [[ممنوع]] و [[ناپسند]] است؛ ولی خشونت قانونی به معنای [[قاطعیت]] و [[سختگیری]] در [[اجرای قانون]] و [[عدالت]]، نه تنها [[مذموم]] نیست، بایسته و ضروری است و مصداقی از [[اجرای عدالت]] و [[مطابق با حق]] از نگاه [[قرآن]] است. در این موارد، مقابل خشونت، یعنی [[مدارا]] مصداق [[ستم]] است، از این رو امری ناپسند و [[باطل]] شمرده شده است: "... ولاَتَأخُذکُم بِهِما رَأفَةٌ فی دینِ اللّهِ اِن کُنتُم تُؤمِنونَ بِاللّهِ والیَومِ الأخِرِ."... (نور / ۲۴، ۲) در [[وصف]] موارد ظالمانه خشونت، بر صفت "غیر [[حق]]" بودن آنها نیز تأکید شده است: "ویَقتُلونَ النَّبِیّینَ بِغَیرِ حَقٍّ ویَقتُلونَ الَّذینَ یَأمُرونَ بِالقِسطِ مِنَ النّاسِ فَبَشِّرهُم بِعَذابٍ اَلیم" ([[آلعمران]] / ۳، ۲۱؛ همچنین نک: آل عمران / ۳، ۱۱۲؛ [[نساء]] / ۴، ۱۵۵)<ref>تفسیر سورآبادی، ج ۱، ص ۲۶۸؛ روحالبیان، ج ۲، ص ۱۴.</ref>؛ حتی اعمالی به ظاهر خشونتزا مانند [[قصاص]] را ضامن خشونتزدایی از [[جامعه]] میشناساند.((بقره / ۲، ۱۷۹)<ref>المیزان، ج ۱، ص ۴۳۳ ـ ۴۳۴.</ref>.<ref>[[سید حسین محدث|محدث]] و [[زهرا محمودی|محمودی]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲.</ref> | |||
==خشونتزدایی و [[همزیستی]]== | |||
بر پایه قرآن، خدا رحمت را بر خویش [[واجب]] میداند: "... کَتَبَ عَلی نَفسِهِ الرَّحمَةَ.".. (انعام / ۶، ۱۲)<ref>البحر المحیط، ج ۴، ص ۴۴۶ ـ ۴۴۷.</ref> و [[مردم]] را در [[حقوق]] شخصی به چشمپوشی از خطای دیگران سفارش میکند: "واِن تَعفوا وتَصفَحوا وتَغفِروا فَاِنَّ اللّهَ غَفورٌ رَحیم". (تغابن / ۶۴، ۱۴) از دیدگاه قرآن، [[خشونت]] و تندمزاجی در اوضاع عادی و در مراوده با [[مردم]] ناپذیرفته است و بیشک، [[دعوت به دین]] با گفتار یا [[رفتار]] [[خشن]]، [[نادرست]]، چنانکه خدای متعالی به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} میفرماید که اگر خشن و سنگدل بودی، از گرد تو پراکنده میشدند: "... ولَو کُنتَ فَظـًّا غَلیظَ القَلبِ لاَنفَضّوا مِن حَولِکَ."... ([[آلعمران]] / ۳، ۱۵۹) [[قرآن]]، کشتن بیدلیل [[انسانها]] را [[نکوهیده]] و آن را سبب [[غضب الهی]] و [[جاودانگی]] در [[عذاب]] [[جهنم]] میشمرد: "ومَن یَقتُل مُؤمِنـًا مُتَعَمِّدًا فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خــلِدًا فیها وغَضِبَ اللّهُ عَلَیهِ ولَعَنَهُ واَعَدَّ لَهُ عَذابـًا عَظیمـا"([[نساء]] / ۴، ۹۳)<ref>التبیان، ج ۳، ص ۲۹۴ ـ ۲۹۵.</ref> و کشتن یک [[انسان]] را برابر با کشتن همه انسانها میداند: "مِن اَجلِ ذلِکَ کَتَبنا عَلی بَنی اِسرءیلَ اَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفسـًا بِغَیرِ نَفسٍ اَو فَسادٍ فِی الاَرضِ فَکَاَنَّما قَتَلَ النّاسَ جَمیعـًا."...([[مائده]] / ۵، ۳۲)<ref>تفسیر سمرقندی، ج ۱، ص ۳۸۵.</ref> افزون بر آن، حتی از [[خشونت]] در گفتار نیز [[نهی]] میکند، زیرا دیگران را از شنیدن سخنان [[حق]] میپراکند و [[نرمی]] در [[سخن گفتن]] بیشتر بر مخاطب اثر میگذارد: "اُدعُ اِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَةِ والمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ وجـدِلهُم بِالَّتی هِیَ اَحسَنُ.".. (نحل / ۱۶، ۱۲۵)<ref>نک: جامع البیان، ج ۱۴، ص ۱۳۱.</ref>؛ "وقُل لِعِبادی یَقولُوا الَّتی هِیَ اَحسَنُ اِنَّ الشَّیطـنَ یَنزَغُ بَینَهُم اِنَّ الشَّیطـنَ کانَ لِلاِنسـنِ عَدُوًّا مُبینـا" ([[اسراء]] / ۱۷، ۵۳)<ref>جوامعالجامع، ج ۲، ص ۳۳۲.</ref>؛ "اِدفَع بِالَّتی هِیَ اَحسَنُ السَّیِّئَةَ نَحنُ اَعلَمُ بِما یَصِفون" (مؤمنون / ۲۳، ۹۶)<ref>الدرالمنثور، ج ۵، ص ۱۴.</ref>؛ "فَقولا لَهُ قَولاً لَیِّنـًا لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ اَو یَخشی". (طه / ۲۰، ۴۴)<ref> تفسیر سورآبادی، ج ۳، ص ۱۵۲۰.</ref> دستورهای [[اخلاقی]] قرآن در [[پرهیز]] از خشونت و رعایت [[عدالت]] در رفتار با فرودستان [[جامعه]] در [[آیات]] فراوانی بروز یافته است. [[آیات قرآنی]] از [[تندخویی]] با [[یتیمان]] ([[ضحی]] / ۹۳، ۹)، [[تکبر]] و [[درشتی]] با مردم ([[لقمان]] / ۳۱، ۱۸)، ترشرویی با [[فقیران]] ([[عبس]] / ۸۰، ۱)، خشونتهای خانگی (نساء / ۴، ۳۴ و ۱۲۸) و رفتارهای خشن در [[طلاق]] ([[احزاب]] / ۳۳، ۴۹) [[نهی]] میکنند؛ همچنین داستانهایی از خشونتزدایی در [[قرآن]] دیده میشوند؛ مانند پاسخ و واکنش [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} به [[تهدید]] کنندهاش که اگر [[حضرت]] از [[دعوت]] خویش دست برندارد، او را سنگسار خواهد کرد: "قالَ اَراغِبٌ اَنتَ عَن ءالِهَتی یـاِبرهیمُ لـَن لَم تَنتَهِ لاََرجُمَنَّکَ...* قالَ سَلـمٌ عَلَیکَ سَاَستَغفِرُ لَکَ رَبّی اِنَّهُ کانَ بی حَفیـّا". ([[مریم]] / ۱۹، ۴۶ـ۴۷) [[هابیل]] نیز در برابر احتمال [[تعدی]] برادرش، به [[اقدام]] پیشگیرانه دست نمییازد: "لـَن بَسَطتَ اِلَیَّ یَدَکَ لِتَقتُلَنی ما اَنَا بِباسِطٍ یَدِیَ اِلَیکَ لاَِقتُلَکَ."... ([[مائده]] / ۵، ۲۸).<ref>[[سید حسین محدث|محدث]] و [[زهرا محمودی|محمودی]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲.</ref> | |||
==خشونتهای مجاز== | |||
در [[منطق]] [[قرآنی]]، [[تمسک]] به [[خشونت]] برای تضمین جامعهای سالم و به دور از [[تجاوز]] و تعدی مجاز است. از بررسی [[آیات]] و [[روایات]]، مجازاتهای [[شرعی]] به دست میآید که پذیرش آنها از روی [[ضرورت اجتماعی]]، [[تأمین امنیت]] جانی و به [[هدف]] [[اصلاح]] و احیای [[جامعه]] نه [[انتقام]]، انجام میپذیرد،<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۵۲.</ref> از این رو از [[قصاص]] به عامل احیای [[انسانها]] و پشتوانهای در جلوگیری از [[خونریزی]] یاد شده است: "ولَکُم فِی القِصاصِ حَیوةٌ یـاُولِی الاَلبـبِ لَعَلَّکُم تَتَّقون". (بقره / ۲، ۱۷۹) قصاص * در این [[آیه]] معرفه است و [[حیات]]، نکره تا دلالت کند که نتیجه قصاص و [[برکات]] آن دامنهدارتر و عظیمتر از آن است که با زبان یاد شود.<ref>المیزان، ج ۱، ص ۴۳۳.</ref> افزون بر این، نقش دادن [[عاطفه]] و [[ملاطفت]] در اجرای [[حقوق اجتماعی]] جایز نیست: "... ولاَتَأخُذکُم بِهِما رَأفَةٌ فی دینِ اللّهِ اِن کُنتُم تُؤمِنونَ بِاللّهِ والیَومِ الأخِرِ."... ([[نور]] / ۲۴، ۲) قرآن در [[رویارویی]] با [[دشمنان اسلام]] و [[عدالت]]، به [[سختگیری]] بر آنها و [[اعمال]] خشونتهای قانونی تأکید میکند: "یـاَیُّهَا النَّبِیُّ جـهِدِ الکُفّارَ والمُنـفِقینَ واغلُظ عَلَیهِم.".. ([[توبه]] / ۹، ۷۳) و [[مؤمنان]] و [[صالحان]] را در برابر [[کافران]]، سرسخت و شدید و در میان خود [[مهربان]] میخواند: "... اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم."... ([[فتح]] / ۴۸، ۲۹) در آیات دیگری به [[قتال]] [[دستور]] میدهد و خشونت را راهبردی [[دفاعی]] در برابر تعرض [[دشمنان]] به [[ساحت]] [[عقیدتی]] [[مسلمانان]] قلمداد میکند؛ برای نمونه، پس از [[نقض پیمان]] مسلمانان از سوی [[مشرکان]]، [[خدا]] با فرو فرستادن [[سوره توبه]]، [[مؤمنان]] را به دوری جستن از مشرکان فرا میخواند و به ایشان مهلت میدهد پس از اتمام [[ماههای حرام]]، یا [[ایمان]] آوردند؛ یا آماده [[جنگ]] * با [[پیامبر]]{{صل}} گردند. این [[سوره]]، [[قتل]] سران [[کفر]] را نتیجه پیمانشکنی و [[طعنه]] ایشان به [[اسلام]] شمرده؛<ref>تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص ۳۷ ـ ۳۸.</ref> همچنین به مسلمانان[[امر]] میکند با [[مخالفان]] مهاجم نظامی بجنگند: "وقـتِلوا فی سَبیلِ اللّهِ الَّذینَ یُقـتِلونَکُم ولا تَعتَدُوا.".. (بقره / ۲، ۱۹۰)<ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص ۳۸۷.</ref> و در [[پیکار]] و [[قتال]] [[زیادهروی]] نکرده و از حد نگذرند، بلکه همانگونه که دشمنان با آنها [[رفتار]] کردهاند، واکنش نشان دهند: "... فَمَنِ اعتَدی عَلَیکُم فاعتَدوا عَلَیهِ بِمِثلِ مَا اعتَدی عَلَیکُم."... (بقره / ۲، ۱۹۴) مقابله با [[فتنه]]، مورد دیگری است که [[قرآن]] به بهرهگیری از [[خشونت]] قانونی و در [[جهت]] [[عدالت]] به آن [[فرمان]] میدهد: "واقتُلوهُم حَیثُ ثَقِفتُموهُم واَخرِجوهُم مِن حَیثُ اَخرَجوکُم والفِتنَةُ اَشَدُّ مِنَ القَتلِ". (بقره / ۲، ۱۹۱؛ نیز نک: بقره / ۲، ۱۹۳؛ [[نساء]] / ۴، ۹۱؛ [[انبیاء]] / ۲۱، ۳۵) فتنه در این [[آیات]] به معنای [[شرک]] و [[پرستش]] [[بتها]] و جلوگیری از [[هدایت]] دیگران است؛<ref>احکامالقرآن، ج ۱، ص ۱۰۹؛ الامثل، ج ۲، ص ۲۲ ـ ۲۳.</ref> حتی برخی [[تبعید]] مسلمانان از [[مکه]] را از مصادیق فتنه دانستهاند که آثار آن میتواند بدتر از قتل باشد.<ref>الامثل، ج ۲، ص ۲۳.</ref> این [[آیه]] میپذیرد که قتل و [[اعمال]] خشونت بد است؛ اما کاربست راهبردی از آن را برای رسیدن به هدفی بالاتر بایسته میداند. اعمال خشونت در برابر پیکارجویان با خدا و [[رسول]] او و [[فساد]] کنندگان روی [[زمین]]، در دسته دیگری از آیات نیز لازم و [[مشروع]] شمرده شده است: "اِنَّما جَزؤُا الَّذینَ یُحارِبونَ اللّهَ ورَسولَهُ ویَسعَونَ فِی الاَرضِ فَسادًا اَن یُقَتَّلوا اَو یُصَلَّبوا اَو تُقَطَّعَ اَیدیهِم واَرجُلُهُم مِن خِلـفٍ اَو یُنفَوا مِنَ الاَرضِ."... ([[مائده]] / ۵، ۳۳)<ref>الامثل، ج ۲، ص ۲۳.</ref>.<ref>[[سید حسین محدث|محدث]] و [[زهرا محمودی|محمودی]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲.</ref> | |||
==ریشه یابی و درمان [[خشونتطلبی]]== | |||
در ریشهیابی [[علل]] دست یازی به [[خشونت]]، سه عامل درونزاد، [[فرهنگ]] جمعی و اوضاع لحظهای پیش آمده یاد میشوند.<ref>۲۹. Encyclopedia of Crime and justice, Vol ۴, P. ۱۶۴۹-۱۶۵۴.</ref> در بررسی [[آیات قرآنی]]، چشمپوشی از خشونتهای مجاز که عامل [[شرعی]] وحقوقی دارند، نگاه به دوعامل نخست دیده میشود. [[قرآن]] دستیازی به خشونت را برخاسته از [[هوای نفس]] میداند که در ذات هر کسی هست. در داستان [[هابیل و قابیل]]، هرچند طبق [[آیات قرآن]]، [[هابیل]] از [[توطئه]] برادرش خبر داشت، [[ترس از خدا]] مانع میشود که درباره برادرش [[رفتار]] [[خشن]] برگزیند؛ ولی برادرش با [[پیروی از هوای نفس]]، به [[قتل]] او دست مییازد: "فَطَوَّعَت لَهُ نَفسُهُ قَتلَ اَخیهِ فَقَتَلَهُ فَاَصبَحَ مِنَ الخـسِرین". (مائده / ۵، ۳۰) براساس آیات قرآن، پیروی از هوای نفس، در نتیجه گردنکشی و [[استکبار]] و عدم [[تحمل]] [[حق]]، به [[تکذیب]] و رفتارهای [[خشونتآمیز]] میانجامد: "... اَفَکُلَّما جاءَکُم رَسولٌ بِما لاتَهوی اَنفُسُکُمُ استَکبَرتُم فَفَریقـًا کَذَّبتُم وفَریقـًا تَقتُلون". (بقره / ۲، ۸۷) دستورهای قرآن، به اهمیت ریشه [[اجتماعی]] [[خشونت]] و اثر فرهنگ جمعی بر رفتارهای فردی توجه دارد و این مهم را با بهرهگیری از خشونت قانونی پیگیری میکند. (بقره / ۲، ۱۷۹)<ref>المیزان، ج ۱، ص ۴۳۳.</ref> در این میان، کنار ابزارهای بازدارنده و تنبیهی، به گسترش [[روحیه]] [[دوستی]] و پاسخ [[نیک]] اهتمام میورزد. از این [[جهت]] به [[مؤمنان]] سفارش میکند که رفتار خشونتآمیز را نیز به [[نیکی]] پاسخ دهند و دشمنیهای دیرین را بزدایند: "ولا تَستَوِی الحَسَنَةُ ولاَ السَّیِّئَةُ اِدفَع بِالَّتی هِیَ اَحسَنُ فَاِذا الَّذی بَینَکَ وبَینَهُ عَدوَةٌ کَاَنَّهُ ولِیٌّ حَمیم". (فصّلت / ۴۱، ۳۴)<ref>جوامعالجامع، ج ۴، ص ۳۳ ـ ۳۴.</ref> [[خدا]] [[بندگان]] را به [[نیکو]] [[سخن گفتن]] با یکدیگر فرا میخواند تا [[شیطان]] که در میان آنها به فتنهگری سرگرم است، مجالی برای گسترش فعالیتهایش به معنای باز شدن [[راه]] [[معاصی]] نو نیابد.([[اسراء]] / ۱۷، ۵۳)<ref>جامع البیان، ج ۱۵، ص ۷۱؛ کنزالدقائق، ج ۷، ص ۴۲۷.</ref>.<ref>[[سید حسین محدث|محدث]] و [[زهرا محمودی|محمودی]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲.</ref> | |||
==خشونت در فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم== | |||
منظور آن دسته از برخوردهای تند و تیز و برخلاف [[کرامت]] است که [[خداوند]] [[پیامبر]] را از آن [[نهی]] میکند و یا صفاتی را یاد آور میشود که بر مبنای [[مدارا]] و [[تحمل]] [[مخالفان]] است. | |||
#{{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ}}<ref>"پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دو" سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref> | |||
#{{متن قرآن|فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ}}<ref>"پس با یتیم تندی مکن!" سوره ضحی، آیه ۹.</ref> * {{متن قرآن|وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ}}<ref>"و (مستمند) خواهنده را از خود مران!" سوره ضحی، آیه ۱۰.</ref> | |||
#{{متن قرآن|نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخَافُ وَعِيدِ}}<ref>"ما به آنچه میگویند داناتریم و تو بر آنان چیره نیستی از این روی هر کس را که از وعده عذاب من میهراسد با قرآن پند بده!" سوره ق، آیه ۴۵.</ref> | |||
#{{متن قرآن|فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ}}<ref>"پس پند بده که تنها تو پند دهندهای" سوره غاشیه، آیه ۲۱.</ref> * {{متن قرآن|لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ}}<ref>"تو بر آنان چیره نیستی،" سوره غاشیه، آیه ۲۲.</ref> | |||
'''نکات:''' در این [[آیات]] این مسائل و نکات [[دینی]] و [[تربیتی]] مطرح شده است: | |||
# [[پیامبر]] دارای [[اخلاقی]] خوش و به دور از خشونت: {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ}}<ref>"پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دو" سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref> | |||
# [[پیامبر]] [[مأمور]] اجتناب از [[رفتار]] خشونت آمیز با [[یتیمان]]: {{متن قرآن|فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ}}<ref>"پس با یتیم تندی مکن!" سوره ضحی، آیه ۹.</ref> | |||
# [[پیامبر]] [[مأمور]] برحذر بودن از رد درخواست گدایان و راندن خشونت آمیز آنان از خود: {{متن قرآن|وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ}}<ref>"و (مستمند) خواهنده را از خود مران!" سوره ضحی، آیه ۱۰.</ref> | |||
# [[پیامبر]] در [[دعوت]] خود از روش [[زور]] و [[اجبار]] استفاده نمیکند و کسی را با تهدید و [[ارعاب]] به [[دین]] [[دعوت]] نمیکند. {{متن قرآن|وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخَافُ وَعِيدِ}}<ref>"ما به آنچه میگویند داناتریم و تو بر آنان چیره نیستی از این روی هر کس را که از وعده عذاب من میهراسد با قرآن پند بده!" سوره ق، آیه ۴۵.</ref> | |||
# [[پیامبر]] چیره گر نیست، تا در [[دعوت]] خود همانند زورگویانِ عالم از روشهای غیر [[انسانی]] و خشونت آمیز استفاده ببرد. و اگر در جایی چنین برداشت و تلقی شده، یا در [[قرآن]] نیامده و یا روش معمول [[مردم]] آن زمان بوده و نه [[تشریع]] [[خدا]] و [[بیان]] [[پیامبر]]. {{متن قرآن|لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ}}<ref>"تو بر آنان چیره نیستی،" سوره غاشیه، آیه ۲۲.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۴۸۴.</ref>.<ref>[[سید حسین محدث|محدث]] و [[زهرا محمودی|محمودی]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲.</ref> | |||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
خط ۲۸: | خط ۵۴: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم''']] | # [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم''']] | ||
# [[پرونده:000063.jpg|22px]] [[سید حسین محدث|محدث]] و [[زهرا محمودی|محمودی]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲''']] | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{یادآوری پانویس}} | {{یادآوری پانویس}} | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:خشونت]] | |||
[[رده:خشونت | |||