پرش به محتوا

خمس در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۵٬۸۸۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ مهٔ ۲۰۲۱
خط ۲۱: خط ۲۱:


==حکمت و اهداف تشریع خمس==
==حکمت و اهداف تشریع خمس==
از حکمت‌های تشریع خمس، تأمین نیازهای حکومت اسلامی است که از آیه ۴۱ انفال / ۸ برداشت می‌شود، چون خمس را [[ملک]] اصلی خدا، [[رسول]] و [[امام]] شمرده و سه سهم آن را متعلق به آنان می‌داند: "واعلَموا اَنَّما غَنِمتُم مِن شَی‌ءٍ فَاَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ و لِلرَّسولِ و لِذِی القُربی". در [[تفسیر]] این آیه [[اهل‌بیت]]{{عم}} فرموده‌اند که سهم خدا به رسول و سهم رسول به [[جانشین]] آن [[حضرت]] یعنی [[امام]] [[معصوم]] می‌رسد. <ref> تهذیب، ج ۴، ص ۱۲۵؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۵۰۹ ـ ۵۱۰. </ref> براساس [[آیه]]، [[روایت]] یادشده و دیگر [[روایات]]، بسیاری از [[فقهای امامیه]] <ref>الخلاف، ج ۴، ص ۲۰۹ ـ ۲۱۰؛ ذخیرة المعاد، ج ۳، ص ۴۹۱؛ الحدائق، ج ۱۲، ص ۳۷۰. </ref> و [[اهل تسنن]] <ref>بدائع الصنائع، ج ۷، ص ۱۲۵؛ المجموع، ج ۱۹، ص ۳۷۱ ـ ۳۷۳. </ref> معتقدند سه سهم مذکور در آیه به [[رسول اکرم]]{{صل}} و سپس به امام{{ع}} و [[حاکم اسلامی]] تعلق دارد که می‌توانند آن را در کارهای شخصی و [[مصالح مسلمانان]] هزینه کنند.
از حکمت‌های تشریع خمس، تأمین نیازهای حکومت اسلامی است که از آیه {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفته‌اید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref> برداشت می‌شود، چون خمس را [[ملک]] اصلی خدا، [[رسول]] و [[امام]] شمرده و سه سهم آن را متعلق به آنان می‌داند. در [[تفسیر]] این آیه [[اهل‌بیت]]{{عم}} فرموده‌اند که سهم خدا به رسول و سهم رسول به [[جانشین]] آن [[حضرت]] یعنی [[امام]] [[معصوم]] می‌رسد. <ref> تهذیب، ج ۴، ص ۱۲۵؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۵۰۹ ـ ۵۱۰. </ref> براساس [[آیه]]، [[روایت]] یاد شده و دیگر [[روایات]]، بسیاری از [[فقهای امامیه]] <ref>الخلاف، ج ۴، ص ۲۰۹ ـ ۲۱۰؛ ذخیرة المعاد، ج ۳، ص ۴۹۱؛ الحدائق، ج ۱۲، ص ۳۷۰. </ref> و [[اهل تسنن]] <ref>بدائع الصنائع، ج ۷، ص ۱۲۵؛ المجموع، ج ۱۹، ص ۳۷۱ ـ ۳۷۳. </ref> معتقدند سه سهم مذکور در آیه به [[رسول اکرم]]{{صل}} و سپس به امام{{ع}} و [[حاکم اسلامی]] تعلق دارد که می‌توانند آن را در کارهای شخصی و [[مصالح مسلمانان]] هزینه کنند.


برخی در تبیین این امر گفته‌اند [[اسلام]] نیز مانند هر [[حکومت]] و دولتی نیازهایی چند دارد که بخشی به [[اداره حکومت]] و [[دفاع]] از [[کشور]] و دیگر [[مصالح عمومی]] مربوط است و قسمتی به پیشوای حکومت و پاره‌ای دیگر به تأمین کسانی که همه [[سرمایه]] و وقت خود را در [[راه]] [[اقامه حکومت]] و [[تحکیم]] پایه‌های آن هزینه می‌کنند. <ref> المنار، ج ۱۰، ص ۸. </ref> افزون بر اینها، [[یتیمان]]، [[مساکین]] و [[در راه ماندگان]] [[بنی‌هاشم]] نیز که در آیه ۴۱ [[انفال]] / ۸ آمده از [[موارد مصرف]] خمس‌اند <ref>کتاب‌البیع، ج ۲، ص ۶۵۶؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۳، ص ۱۱۰. </ref> که به اندازه نیاز به آنان داده می‌شود و حاکم اسلامی، افزون بر آن را در هر راهی که [[مصلحت]] بداند هزینه می‌کند. <ref>مختلف الشیعه، ج ۳، ص ۳۳۴؛ المعتبر، ج ۲، ص ۶۳۸. </ref> این مطلب در [[روایات اهل بیت]]{{عم}} نیز آمده است،<ref>تهذیب، ج ۴، ص ۱۲۷؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۵۲۱. </ref> زیرا دادن همه یا نصف اموالی با این حجم بسیار به [[سادات]]، بر خلاف [[عقل]] <ref>بحوث فی الفقه، ج ۲، ص ۳۹۵، "کتاب الخمس".</ref> و [[ظلم]] به فقرای غیر بنی‌هاشم است که تنها از [[زکات]] برخوردارند،<ref>کتاب الخمس، منتظری، ص ۲۷۱؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۳، ص ۱۱۸. </ref> از این رو برخی [[حکمت]] اصلی [[تشریع]] [[خمس]] را [[تشکیل حکومت اسلامی]] برشمرده‌اند. <ref>کتاب‌البیع، ج ۲، ص ۶۵۶. </ref>[[حکمت]] یا [[هدف]] دیگر تشریع این [[حکم]]، رفع نیاز مطلق [[یتیمان]]، [[مساکین]] و [[در راه ماندگان]] [[نیازمند]] یا سه گروه یادشده از [[بنی‌هاشم]] است: "فَاَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ... والیَتـمی والمَسـکینِ وابنِ السَّبیلِ". ([[انفال]] / ۸، ۴۱) این مطلب در [[آیات]] دیگری از [[قرآن]] نیز آمده است: "وءاتِ ذَا القُربی حَقَّهُ والمِسکینَ وابنَ السَّبیلِ". ([[اسراء]] / ۱۷، ۲۶؛ نیز [[روم]] / ۳۰، ۳۸) در [[روایات اهل بیت]]{{عم}} مراد از این سه گروه، تنها [[نیازمندان]] بنی‌هاشم و [[سادات]] دانسته شده‌اند <ref> تهذیب، ج ۴، ص ۱۲۵؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۵۱۰. </ref> که [[خدا]] آنان را [[تکریم]] و به جای [[زکات]]، نیاز آنان را از این [[اموال]] تأمین کرده است. <ref> الکافی، ج ۱، ص ۵۴۰؛ تهذیب، ج ۴، ص ۱۲۹. </ref> به دیده برخی، سبب تکریم بنی‌هاشم و اختصاص این اموال به آنان، نقش بنی‌هاشم در [[یاری رساندن]] به [[پیامبر]]{{صل}} و [[اسلام]] در [[آغاز بعثت]] آن [[حضرت]] بوده است؛<ref> المبسوط، سرخسی، ج ۱۰، ص ۱۲؛ المغنی، ج ۲، ص ۵۲۰. </ref> اما بعضی این امر را براثر [[اشرف]] بودن بنی‌هاشم به سبب [[خویشاوندی]] آنان با پیامبر{{صل}} و تکریم آن حضرت از این [[راه]] شمرده‌اند. <ref>بدائع الصنائع، ج ۲، ص ۴۹؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص ۳۳۱؛ منتهی المطلب، ج ۱، ص ۵۵۱. </ref> حکمت دیگر تشریع خمس، انباشت نشدن [[ثروت]] در دست عده‌ای خاص و توزیع آن در میان نیازمندان و [[اجرای عدالت]] در [[جامعه اسلامی]] است، چنان که در [[آیه]] ۷ [[حشر]] / ۵۹ پس از ذکر مصارف بخشی از [[غنائم جنگی]] این حکمت آمده است: "ما اَفاءَ اللّهُ عَلی رَسولِهِ مِن اَهلِ القُری فَلِلّهِ ولِلرَّسولِ ولِذِی القُربی والیَتـمی والمَسـکینِ وابنِ السَّبیلِ کَی لا یَکونَ دولَةً بَینَ الاَغنِیاءِ مِنکُم"، زیرا در جنگ‌های پیش از [[اسلام]] یک چهارم [[غنایم]] به [[فرمانده]] و [[حاکم]] اختصاص داشت؛<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۴۳۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۱۳؛ موسوعة التاریخ الاسلامی، ج ۲، ص ۱۸۳. </ref> ولی اسلام هم این سهم را به یک پنجم کاهش داد و هم با [[تعیین]] مصارفی چند، آن را از [[ملک]] و [[حق]] شخصی حاکم خارج ساخت و بدین‌سان زمینه [[اجرای عدالت]] را درباره این [[اموال]] فراهم ساخت.
برخی در تبیین این امر گفته‌اند [[اسلام]] نیز مانند هر [[حکومت]] و دولتی نیازهایی چند دارد که بخشی به [[اداره حکومت]] و [[دفاع]] از [[کشور]] و دیگر [[مصالح عمومی]] مربوط است و قسمتی به پیشوای حکومت و پاره‌ای دیگر به تأمین کسانی که همه [[سرمایه]] و وقت خود را در [[راه]] [[اقامه حکومت]] و [[تحکیم]] پایه‌های آن هزینه می‌کنند. <ref> المنار، ج ۱۰، ص ۸. </ref> افزون بر اینها، [[یتیمان]]، [[مساکین]] و [[در راه ماندگان]] [[بنی‌هاشم]] نیز که در آیه {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفته‌اید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref> آمده از [[موارد مصرف]] خمس‌اند <ref>کتاب‌البیع، ج ۲، ص ۶۵۶؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۳، ص ۱۱۰. </ref> که به اندازه نیاز به آنان داده می‌شود و حاکم اسلامی، افزون بر آن را در هر راهی که [[مصلحت]] بداند هزینه می‌کند. <ref>مختلف الشیعه، ج ۳، ص ۳۳۴؛ المعتبر، ج ۲، ص ۶۳۸. </ref> این مطلب در [[روایات اهل بیت]]{{عم}} نیز آمده است،<ref>تهذیب، ج ۴، ص ۱۲۷؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۵۲۱. </ref> زیرا دادن همه یا نصف اموالی با این حجم بسیار به [[سادات]]، بر خلاف [[عقل]] <ref>بحوث فی الفقه، ج ۲، ص ۳۹۵، "کتاب الخمس".</ref> و [[ظلم]] به فقرای غیر بنی‌هاشم است که تنها از [[زکات]] برخوردارند،<ref>کتاب الخمس، منتظری، ص ۲۷۱؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۳، ص ۱۱۸. </ref> از این رو برخی [[حکمت]] اصلی [[تشریع]] [[خمس]] را [[تشکیل حکومت اسلامی]] برشمرده‌اند. <ref>کتاب‌البیع، ج ۲، ص ۶۵۶. </ref>
 
[[حکمت]] یا [[هدف]] دیگر تشریع این [[حکم]]، رفع نیاز مطلق [[یتیمان]]، [[مساکین]] و [[در راه ماندگان]] [[نیازمند]] یا سه گروه یادشده از [[بنی‌هاشم]] است: {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ }}<ref>«و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفته‌اید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref> این مطلب در [[آیات]] دیگری از [[قرآن]] نیز آمده است:{{متن قرآن|وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا}}<ref>«و حقّ خویشاوند را به او برسان و نیز (حقّ) مستمند و در راه مانده را و هیچ‌گونه فراخ‌رفتاری  مورز» سوره اسراء، آیه ۲۶.</ref>، {{متن قرآن|فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذَلِكَ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«بنابراین، حقّ خویشاوند و بینوا و در راه مانده را بپرداز که این برای آنان که خواستار خشنودی خداوندند بهتر است و آنانند که رستگارند» سوره روم، آیه ۳۸.</ref> در [[روایات اهل بیت]]{{عم}} مراد از این سه گروه، تنها [[نیازمندان]] بنی‌هاشم و [[سادات]] دانسته شده‌اند <ref> تهذیب، ج ۴، ص ۱۲۵؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۵۱۰. </ref> که [[خدا]] آنان را [[تکریم]] و به جای [[زکات]]، نیاز آنان را از این [[اموال]] تأمین کرده است. <ref> الکافی، ج ۱، ص ۵۴۰؛ تهذیب، ج ۴، ص ۱۲۹. </ref> به دیده برخی، سبب تکریم بنی‌هاشم و اختصاص این اموال به آنان، نقش بنی‌هاشم در [[یاری رساندن]] به [[پیامبر]]{{صل}} و [[اسلام]] در [[آغاز بعثت]] آن [[حضرت]] بوده است؛<ref> المبسوط، سرخسی، ج ۱۰، ص ۱۲؛ المغنی، ج ۲، ص ۵۲۰. </ref> اما بعضی این امر را براثر [[اشرف]] بودن بنی‌هاشم به سبب [[خویشاوندی]] آنان با پیامبر{{صل}} و تکریم آن حضرت از این [[راه]] شمرده‌اند. <ref>بدائع الصنائع، ج ۲، ص ۴۹؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص ۳۳۱؛ منتهی المطلب، ج ۱، ص ۵۵۱. </ref>
 
حکمت دیگر تشریع خمس، انباشت نشدن [[ثروت]] در دست عده‌ای خاص و توزیع آن در میان نیازمندان و [[اجرای عدالت]] در [[جامعه اسلامی]] است، چنان که در [[آیه]] {{متن قرآن|مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«آنچه خداوند از (دارایی‌های) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید و از خداوند پروا کنید که خداوند، سخت کیفر است» سوره حشر، آیه ۷.</ref> پس از ذکر مصارف بخشی از [[غنائم جنگی]] این حکمت آمده است. زیرا در جنگ‌های پیش از [[اسلام]] یک چهارم [[غنایم]] به [[فرمانده]] و [[حاکم]] اختصاص داشت؛<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۴۳۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۱۳؛ موسوعة التاریخ الاسلامی، ج ۲، ص ۱۸۳. </ref> ولی اسلام هم این سهم را به یک پنجم کاهش داد و هم با [[تعیین]] مصارفی چند، آن را از [[ملک]] و [[حق]] شخصی حاکم خارج ساخت و بدین‌سان زمینه [[اجرای عدالت]] را درباره این [[اموال]] فراهم ساخت.
 
[[حکمت]] دیگر [[خمس]]، [[تطهیر]] [[نفوس]] [[انسان‌ها]] با زدایش [[رذایل نفسانی]] همچون [[بخل]] و تحصیل [[ملکه]] تقواست، چنان که [[امام هادی]]{{ع}} پرداخت خمس را سبب [[تزکیه]] و [[تطهیر نفس]] شمرد و به [[آیه]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> [[استشهاد]] فرمود که [[قرآن]] در آن [[انفاق]] [[[واجب]]] در [[راه خدا]] را سبب تطهیر و [[تزکیه نفس]] بر شمرده<ref> تهذیب، ج ۴، ص ۱۴۱؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۵۰۱. </ref>؛ همچنین در روایتی پرداخت خمس سبب تطهیر نفس از بخل، [[پاک]] شدن و [[برکت]] یافتن اموال و [[تحصیل تقوا]] دانسته شده و سپس به آیه {{متن قرآن|لَنْ يَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَكِنْ يَنَالُهُ التَّقْوَى مِنْكُمْ كَذَلِكَ سَخَّرَهَا لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«هرگز گوشت و خون آنها به خداوند نمی‌رسد اما پرهیزگاری شما (در قربانی کردن آنها) به او می‌رسد؛ بدین‌گونه آنها را برای شما رام گردانید تا خداوند را برای آنکه راهنمایی‌تان کرد بزرگ دارید  و نیکوکاران را نوید ده» سوره حج، آیه ۳۷.</ref> استشهاد شده که از رسیدن تقوای انسان‌ها به [[خدا]] نه گوشت و [[خون]] [[قربانی]] یاد کرده است<ref> بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۱۹۲؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۲۷۹. </ref>؛ نیز در [[حدیثی]] پرداخت خمس کلید روزی، سبب پاک شدن [[گناهان]]، [[ذخیره]] [[آخرت]] و مایه در آمدن فرد در زمره کسانی شمرده شده است که از دعای [[اهل بیت]]{{عم}} بهره‌مند می‌شوند <ref> الکافی، ج ۱، ص ۵۴۸؛ تهذیب، ج ۴، ص ۱۴۰. </ref>.<ref>[[ سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[خمس (مقاله)|مقاله "خمس"]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲.</ref>


[[حکمت]] دیگر [[خمس]]، [[تطهیر]] [[نفوس]] [[انسان‌ها]] با زدایش [[رذایل نفسانی]] همچون [[بخل]] و تحصیل [[ملکه]] تقواست، چنان که [[امام هادی]]{{ع}} پرداخت خمس را سبب [[تزکیه]] و [[تطهیر نفس]] شمرد و به [[آیه]] ۱۰۳ [[توبه]] / ۹ [[استشهاد]] فرمود که [[قرآن]] در آن [[انفاق]] [[[واجب]]] در [[راه خدا]] را سبب تطهیر و [[تزکیه نفس]] بر شمرده: "خُذ مِن اَمولِهِم صَدَقَةً تُطَهِّرُهُم وتُزَکّیهِم بِها"<ref> تهذیب، ج ۴، ص ۱۴۱؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۵۰۱. </ref>؛ همچنین در روایتی پرداخت خمس سبب تطهیر نفس از بخل، [[پاک]] شدن و [[برکت]] یافتن اموال و [[تحصیل تقوا]] دانسته شده و سپس به آیه ۳۷ [[حجّ]] / ۲۲ استشهاد شده که از رسیدن تقوای انسان‌ها به [[خدا]] نه گوشت و [[خون]] [[قربانی]] یاد کرده است: "لَن یَنالَ اللّهَ لُحومُها ولا دِماؤُها ولـکِن یَنالُهُ التَّقوی مِنکُم"<ref> بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۱۹۲؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۲۷۹. </ref>؛ نیز در [[حدیثی]] پرداخت خمس کلید روزی، سبب پاک شدن [[گناهان]]، [[ذخیره]] [[آخرت]] و مایه در آمدن فرد در زمره کسانی شمرده شده است که از دعای [[اهل بیت]]{{عم}} بهره‌مند می‌شوند <ref> الکافی، ج ۱، ص ۵۴۸؛ تهذیب، ج ۴، ص ۱۴۰. </ref>.<ref>[[ سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[خمس (مقاله)|مقاله "خمس"]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲.</ref>
==پیشینه خمس==
==پیشینه خمس==
برپایه روایتی، [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} نخستین کسی است که خمس پرداخته <ref>مجمع‌البیان، ج ۱، ص ۳۷۵؛ بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۵۷. </ref> و براساس برخی گزارش‌ها، [[عبدالمطلب]] نیز خمس می‌داده است. <ref>من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۶۵؛ الخصال، ص ۵۷؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۴۹۶. </ref> نخستین آیه‌ای که به [[صراحت]] از [[تشریع]] [[خمس]] در [[اسلام]] یاد کرده است، [[آیه]] ۴۱ [[انفال]] / ۸ است که [[خمس]] [[غنایم]] را از آنِ [[خدا]]، [[رسول]] و ذی‌القربی و سه گروه دیگر می‌داند: "واعلَموا اَنَّما غَنِمتُم مِن شَی‌ءٍ فَاَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ ولِلرَّسولِ ولِذِی القُربی والیَتـمی والمَسـکینِ وابنِ السَّبیلِ"؛ اما درباره [[زمان]] تشریع این [[حکم]] در میان [[مفسران]] و [[تاریخ]] نگاران [[اختلاف]] است: بسیاری از [[مفسران شیعه]] و [[سنّی]] [[نزول]] آن را در [[جنگ بدر]] دانسته‌اند؛<ref>التبیان، ج ۵، ص ۱۶۷؛ فتح‌الباری، ج ۶، ص ۱۳۵ ـ ۱۳۶. </ref> اما برخی به استناد [[آیه انفال]]: "یَسـ ٔ لونَکَ عَنِ الاَنفالِ قُلِ الاَنفالُ لِلّهِ والرَّسولِ" (انفال / ۸، ۱) که در [[پیکار]] [[بدر]] نازل شد و همه [[غنائم]] را از آنِ خدا و رسول دانست، معتقدند که [[آیه خمس]] پس از جنگ بدر نازل شد، زیرا همه غنائم در [[صدر اسلام]] و [[نبرد بدر]] به خدا و رسول تعلق داشت؛ ولی با [[نزول آیه]] خمس، این حکم [[نسخ]] گردید <ref>جامع البیان، ج ۹، ص ۲۳۴؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۲۹۶. </ref> و چهار پنجم آن به جنگجویان اختصاص یافت؛ ولی این [[رأی]] پذیرفته نیست، زیرا تنافی میان دو آیه وجود ندارد تا احتیاج به نسخ باشد. <ref>مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۴۲۴؛ المیزان، ج ۹، ص ۱۰. </ref> گروهی، تشریع خمس را در پی سریه عبداللّه بن [[جحش]] پیش از جنگ بدر دانسته‌اند که در پی دستیابی وی به غنائم، چهار پنجم آن را میان جنگجویان بخش کرد و یک پنجم را برای [[رسول خدا]]{{صل}} گذارد و در پی آن آیه خمس نازل شد و عمل وی را [[تأیید]] کرد. <ref>جامع‌البیان، ج ۲، ص ۴۷۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۳، ص ۴۲. </ref> برخی نیز تشریع خمس را در [[غزوه بنی‌قینقاع]]<ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۷۳ ـ ۱۷۴؛ الطبقات، ج ۲، ص ۳۰. </ref> یا [[جنگ حنین]] <ref> فتح الباری، ج ۴، ص ۲۳۷. </ref> دانسته‌اند؛ لیکن بعضی معتقدند <ref>الصحیح من سیرة النبی، ج ۵، ص ۹۱. </ref> که [[خمس]] پیش از [[هجرت پیامبر]]{{صل}} و در [[مکه]] [[تشریع]] شد؛ مؤیدش روایتی از [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} است که در آن از گرفتن خمس همراه [[پیامبر]]{{صل}} پیش از آنکه دیگران [[ایمان]] آورند یاد شده است. <ref> نهج السعاده، ج ۱، ص ۱۳۱؛ الصحیح من سیرة النبی، ج ۵، ص ۹۰ ـ ۹۱. </ref> پس از تشریع این [[حکم الهی]]، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در مواردی آن را [[اجرا]] و به دریافت خمس [[اقدام]] کرد؛ از جمله گزارش شده است که از خمس [[غنایم]] [[جنگ بدر]] شتری به [[حضرت علی]]{{ع}} داد<ref>صحیح البخاری، ج ۴، ص ۴۱؛ صحیح مسلم، ج ۶، ص ۸۶. </ref> و از طریق [[شیعه]] <ref>مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۲۴۳؛ بحارالانوار، ج ۲۹، ص ۱۲۱. </ref> و [[اهل تسنن]] <ref>الکامل، ج ۵، ص ۱۹۰؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص ۱۷۷؛ فتح‌القدیر، ج ۳، ص ۲۲۴. </ref> نیز نقل شده است که وقتی [[خیبر]] به دست [[مسلمانان]] [[فتح]] شد، [[آیه]] ۲۶ [[اسراء]] / ۱۷ نازل شد و به پیامبر{{صل}} [[فرمان]] داد که سهم ذی‌القربی را به آنان [[عطا]] کند: "وءاتِ ذَا القُربی حَقَّهُ" و در پی آن، آن [[حضرت]] [[فدک]] را به حضرت [[فاطمه]] علیهاالسلام بخشید. [[اموال]] خیبر و فدک، هر چند به دیده بسیاری فی‌ء و همه آنها [[ملک]] [[رسول خدا]] بودند،<ref> السیرة النبویه، ج ۳، ص ۸۰۰؛ مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۲۰۳. </ref> برخی آنها را مصداق غنایم [[جنگی]] دانسته‌اند که از مصادیق تعلق خمس است. <ref>سنن ابی داود، ج ۲، ص ۳۵ ـ ۳۶؛ صحیح مسلم، نووی، ج ۱۰، ص ۲۱۲. </ref> برخی نیز گفته‌اند: بخشی از خیبر با [[جنگ]] و بخشی از آن با [[صلح]] فتح شد<ref> سنن ابی داود، ج ۲، ص ۳۷؛ البدایة والنهایه، ج ۴، ص ۲۲۹. </ref> و [[پیامبر]]{{صل}} [[خمس]] آن بخش را که با [[نبرد]] [[فتح]] شد گرفت. <ref>معالم المدرستین، ج ۲، ص ۱۳۴. </ref> افزون بر این، برپایه برخی [[روایات]]، آن [[حضرت]] [[خمس]] را در [[گنج]]<ref> صحیح البخاری، ج ۲، ص ۱۳۶؛ وسائل الشیعه، ج ۲۹، ص ۲۷۲. </ref> و [[معادن]] <ref>المعجم الکبیر، ج ۲۰، ص ۳۳۶؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۱۱۷ ـ ۱۱۸. </ref> نیز [[واجب]] شمرد (همین مقاله، گستره و متعلق خمس) و در برخی موارد از این امور خمس را دریافت کرد. <ref>مسند احمد، ج۳، ص۱۲۸؛ مجمع الزوائد، ج۳، ص۷۷. </ref> همچنین با [[نوشتن]] نامه‌هایی به [[قبایل]] مختلف، آنان را به پرداخت خمس [[ترغیب]] کرد؛ از جمله در نامه‌ای به [[قبیله]] [[جهینه]] بهره برداری از زمین‌های خود و آب و علف آن را مشروط به دادن خمس <ref> البدایة والنهایه، ج ۲، ص ۳۹۱؛ کنز العمال، ج ۱۳، ص ۵۰۱؛ مکاتیب الرسول، ج ۳، ص ۲۲۶. </ref> و در نامه‌ای دیگر به قبایل [[قضاعه]] و [[جذام]] ایشان را به پرداخت خمس خود سفارش کرد <ref>الطبقات، ج ۱، ص ۲۷۰؛ معالم المدرستین، ج ۲، ص ۱۱۲ ـ ۱۱۳. </ref> و در نامه‌هایی دیگر به قبایل [[عبدالقیس]]،<ref>صحیح البخاری، ج ۱، ص ۳۰؛ سنن ابی داود، ج ۲، ص ۴۰۸. </ref> [[اهل]] [[یمن]] <ref>مجمع‌الزوائد، ج ۳، ص ۷۱؛ المستدرک، ج ۱، ص ۳۹۵. </ref> و قبایلی دیگر <ref> ر.ک: مکاتیب الرسول، ج ۱ و ۲ و ۳؛ الصحیح من سیرة النبی، ج ۵، ص ۲۰۴. </ref> با تبیین این [[حکم الهی]]، آنان را به عملی کردن این حکم الهی فرا خواند. افزون بر این، افراد و گروه‌هایی را نیز برای گردآوری خمس برگزید؛ از جمله [[حضرت علی]]{{ع}} را برای گردآوردن خمس [[مسلمانان]] به یمن <ref>سبل الهدی، ج ۱۱، ص ۳۳۸؛ معالم المدرستین، ج ۲، ص ۱۲۸؛ الصحیح من سیرة النبی، ج ۵، ص ۲۱۱. </ref> نزد خالدبن [[ولید]] <ref>صحیح البخاری، ج ۵، ص ۱۱۰؛ مسند احمد، ج ۵، ص ۳۵۹. </ref> فرستاد؛ همچنین [[عمرو بن حزم]]،<ref>سنن النسائی، ج ۸، ص ۵۹؛ المستدرک، ج ۱، ص ۳۹۵. </ref> محمیة بن جزء <ref>التاریخ الکبیر، ج ۵، ص ۲۴؛ الطبقات، ج ۴، ص ۱۹۸. </ref> و اُبی و [[عنبسه]] <ref>الطبقات، ج ۱، ص ۲۷۰؛ مکاتیب الرسول، ج ۱، ص ۲۹۳. </ref> از دیگر مأموران آن [[حضرت]] برای گردآوری [[خمس]] بودند که به سوی برخی [[قبایل]] فرستاده شدند.
برپایه روایتی، [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} نخستین کسی است که خمس پرداخته <ref>مجمع‌البیان، ج ۱، ص ۳۷۵؛ بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۵۷. </ref> و براساس برخی گزارش‌ها، [[عبدالمطلب]] نیز خمس می‌داده است. <ref>من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۶۵؛ الخصال، ص ۵۷؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۴۹۶. </ref> نخستین آیه‌ای که به [[صراحت]] از [[تشریع]] [[خمس]] در [[اسلام]] یاد کرده است، [[آیه]] ۴۱ [[انفال]] / ۸ است که [[خمس]] [[غنایم]] را از آنِ [[خدا]]، [[رسول]] و ذی‌القربی و سه گروه دیگر می‌داند: "واعلَموا اَنَّما غَنِمتُم مِن شَی‌ءٍ فَاَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ ولِلرَّسولِ ولِذِی القُربی والیَتـمی والمَسـکینِ وابنِ السَّبیلِ"؛ اما درباره [[زمان]] تشریع این [[حکم]] در میان [[مفسران]] و [[تاریخ]] نگاران [[اختلاف]] است: بسیاری از [[مفسران شیعه]] و [[سنّی]] [[نزول]] آن را در [[جنگ بدر]] دانسته‌اند؛<ref>التبیان، ج ۵، ص ۱۶۷؛ فتح‌الباری، ج ۶، ص ۱۳۵ ـ ۱۳۶. </ref> اما برخی به استناد [[آیه انفال]]: "یَسـ ٔ لونَکَ عَنِ الاَنفالِ قُلِ الاَنفالُ لِلّهِ والرَّسولِ" (انفال / ۸، ۱) که در [[پیکار]] [[بدر]] نازل شد و همه [[غنائم]] را از آنِ خدا و رسول دانست، معتقدند که [[آیه خمس]] پس از جنگ بدر نازل شد، زیرا همه غنائم در [[صدر اسلام]] و [[نبرد بدر]] به خدا و رسول تعلق داشت؛ ولی با [[نزول آیه]] خمس، این حکم [[نسخ]] گردید <ref>جامع البیان، ج ۹، ص ۲۳۴؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۲۹۶. </ref> و چهار پنجم آن به جنگجویان اختصاص یافت؛ ولی این [[رأی]] پذیرفته نیست، زیرا تنافی میان دو آیه وجود ندارد تا احتیاج به نسخ باشد. <ref>مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۴۲۴؛ المیزان، ج ۹، ص ۱۰. </ref> گروهی، تشریع خمس را در پی سریه عبداللّه بن [[جحش]] پیش از جنگ بدر دانسته‌اند که در پی دستیابی وی به غنائم، چهار پنجم آن را میان جنگجویان بخش کرد و یک پنجم را برای [[رسول خدا]]{{صل}} گذارد و در پی آن آیه خمس نازل شد و عمل وی را [[تأیید]] کرد. <ref>جامع‌البیان، ج ۲، ص ۴۷۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۳، ص ۴۲. </ref> برخی نیز تشریع خمس را در [[غزوه بنی‌قینقاع]]<ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۷۳ ـ ۱۷۴؛ الطبقات، ج ۲، ص ۳۰. </ref> یا [[جنگ حنین]] <ref> فتح الباری، ج ۴، ص ۲۳۷. </ref> دانسته‌اند؛ لیکن بعضی معتقدند <ref>الصحیح من سیرة النبی، ج ۵، ص ۹۱. </ref> که [[خمس]] پیش از [[هجرت پیامبر]]{{صل}} و در [[مکه]] [[تشریع]] شد؛ مؤیدش روایتی از [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} است که در آن از گرفتن خمس همراه [[پیامبر]]{{صل}} پیش از آنکه دیگران [[ایمان]] آورند یاد شده است. <ref> نهج السعاده، ج ۱، ص ۱۳۱؛ الصحیح من سیرة النبی، ج ۵، ص ۹۰ ـ ۹۱. </ref> پس از تشریع این [[حکم الهی]]، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در مواردی آن را [[اجرا]] و به دریافت خمس [[اقدام]] کرد؛ از جمله گزارش شده است که از خمس [[غنایم]] [[جنگ بدر]] شتری به [[حضرت علی]]{{ع}} داد<ref>صحیح البخاری، ج ۴، ص ۴۱؛ صحیح مسلم، ج ۶، ص ۸۶. </ref> و از طریق [[شیعه]] <ref>مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۲۴۳؛ بحارالانوار، ج ۲۹، ص ۱۲۱. </ref> و [[اهل تسنن]] <ref>الکامل، ج ۵، ص ۱۹۰؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص ۱۷۷؛ فتح‌القدیر، ج ۳، ص ۲۲۴. </ref> نیز نقل شده است که وقتی [[خیبر]] به دست [[مسلمانان]] [[فتح]] شد، [[آیه]] ۲۶ [[اسراء]] / ۱۷ نازل شد و به پیامبر{{صل}} [[فرمان]] داد که سهم ذی‌القربی را به آنان [[عطا]] کند: "وءاتِ ذَا القُربی حَقَّهُ" و در پی آن، آن [[حضرت]] [[فدک]] را به حضرت [[فاطمه]] علیهاالسلام بخشید. [[اموال]] خیبر و فدک، هر چند به دیده بسیاری فی‌ء و همه آنها [[ملک]] [[رسول خدا]] بودند،<ref> السیرة النبویه، ج ۳، ص ۸۰۰؛ مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۲۰۳. </ref> برخی آنها را مصداق غنایم [[جنگی]] دانسته‌اند که از مصادیق تعلق خمس است. <ref>سنن ابی داود، ج ۲، ص ۳۵ ـ ۳۶؛ صحیح مسلم، نووی، ج ۱۰، ص ۲۱۲. </ref> برخی نیز گفته‌اند: بخشی از خیبر با [[جنگ]] و بخشی از آن با [[صلح]] فتح شد<ref> سنن ابی داود، ج ۲، ص ۳۷؛ البدایة والنهایه، ج ۴، ص ۲۲۹. </ref> و [[پیامبر]]{{صل}} [[خمس]] آن بخش را که با [[نبرد]] [[فتح]] شد گرفت. <ref>معالم المدرستین، ج ۲، ص ۱۳۴. </ref> افزون بر این، برپایه برخی [[روایات]]، آن [[حضرت]] [[خمس]] را در [[گنج]]<ref> صحیح البخاری، ج ۲، ص ۱۳۶؛ وسائل الشیعه، ج ۲۹، ص ۲۷۲. </ref> و [[معادن]] <ref>المعجم الکبیر، ج ۲۰، ص ۳۳۶؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۱۱۷ ـ ۱۱۸. </ref> نیز [[واجب]] شمرد (همین مقاله، گستره و متعلق خمس) و در برخی موارد از این امور خمس را دریافت کرد. <ref>مسند احمد، ج۳، ص۱۲۸؛ مجمع الزوائد، ج۳، ص۷۷. </ref> همچنین با [[نوشتن]] نامه‌هایی به [[قبایل]] مختلف، آنان را به پرداخت خمس [[ترغیب]] کرد؛ از جمله در نامه‌ای به [[قبیله]] [[جهینه]] بهره برداری از زمین‌های خود و آب و علف آن را مشروط به دادن خمس <ref> البدایة والنهایه، ج ۲، ص ۳۹۱؛ کنز العمال، ج ۱۳، ص ۵۰۱؛ مکاتیب الرسول، ج ۳، ص ۲۲۶. </ref> و در نامه‌ای دیگر به قبایل [[قضاعه]] و [[جذام]] ایشان را به پرداخت خمس خود سفارش کرد <ref>الطبقات، ج ۱، ص ۲۷۰؛ معالم المدرستین، ج ۲، ص ۱۱۲ ـ ۱۱۳. </ref> و در نامه‌هایی دیگر به قبایل [[عبدالقیس]]،<ref>صحیح البخاری، ج ۱، ص ۳۰؛ سنن ابی داود، ج ۲، ص ۴۰۸. </ref> [[اهل]] [[یمن]] <ref>مجمع‌الزوائد، ج ۳، ص ۷۱؛ المستدرک، ج ۱، ص ۳۹۵. </ref> و قبایلی دیگر <ref> ر.ک: مکاتیب الرسول، ج ۱ و ۲ و ۳؛ الصحیح من سیرة النبی، ج ۵، ص ۲۰۴. </ref> با تبیین این [[حکم الهی]]، آنان را به عملی کردن این حکم الهی فرا خواند. افزون بر این، افراد و گروه‌هایی را نیز برای گردآوری خمس برگزید؛ از جمله [[حضرت علی]]{{ع}} را برای گردآوردن خمس [[مسلمانان]] به یمن <ref>سبل الهدی، ج ۱۱، ص ۳۳۸؛ معالم المدرستین، ج ۲، ص ۱۲۸؛ الصحیح من سیرة النبی، ج ۵، ص ۲۱۱. </ref> نزد خالدبن [[ولید]] <ref>صحیح البخاری، ج ۵، ص ۱۱۰؛ مسند احمد، ج ۵، ص ۳۵۹. </ref> فرستاد؛ همچنین [[عمرو بن حزم]]،<ref>سنن النسائی، ج ۸، ص ۵۹؛ المستدرک، ج ۱، ص ۳۹۵. </ref> محمیة بن جزء <ref>التاریخ الکبیر، ج ۵، ص ۲۴؛ الطبقات، ج ۴، ص ۱۹۸. </ref> و اُبی و [[عنبسه]] <ref>الطبقات، ج ۱، ص ۲۷۰؛ مکاتیب الرسول، ج ۱، ص ۲۹۳. </ref> از دیگر مأموران آن [[حضرت]] برای گردآوری [[خمس]] بودند که به سوی برخی [[قبایل]] فرستاده شدند.
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش