پرش به محتوا

خمس در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'لعن الهی' به 'لعن الهی'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'لعن الهی' به 'لعن الهی')
خط ۷۹: خط ۷۹:
براساس آیه {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفته‌اید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref> [[مؤمنان]] باید بدانند که یک پنجم [[غنایم]] و سود کسب آنان به خدا و رسول{{صل}} و [[بنی‌هاشم]] اختصاص دارد که باید آن را از اموال خود بیرون کنند و پرداخت این [[اموال]] شرط [[ایمان به خدا]] و آنچه از طرف [[خدا]] نازل شده، شمرده است. نیز [[قرآن]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[مسلمانان]] را به دادن [[حق]] [[ذی القربی]]، [[مساکین]] و [[در راه ماندگان]] [[تکلیف]] کرده: {{متن قرآن|وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا}}<ref>«و حقّ خویشاوند را به او برسان و نیز (حقّ) مستمند و در راه مانده را و هیچ‌گونه فراخ‌رفتاری  مورز» سوره اسراء، آیه ۲۶.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}<ref>«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان می‌دهد و از کارهای زشت و ناپسند و افزونجویی، باز می‌دارد؛ به شما اندرز می‌دهد باشد که شما پند گیرید» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref> و پرداخت آن را مایه خیر و از اسباب [[رستگاری]] شمرده است: {{متن قرآن|فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذَلِكَ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«بنابراین، حقّ خویشاوند و بینوا و در راه مانده را بپرداز که این برای آنان که خواستار خشنودی خداوندند بهتر است و آنانند که رستگارند» سوره روم، آیه ۳۸.</ref> به [[باور]] برخی "حق" در این [[آیات]]، [[خمس]] است که باید به [[بنی‌هاشم]] پرداخت شود،<ref>التبیان، ج ۸، ص ۲۵۳؛ احکام القرآن، شافعی، ج ۱، ص ۷۶. </ref> چنان‌که براساس [[روایات]]، پس از [[نزول آیه]] {{متن قرآن|وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا}}<ref>«و حقّ خویشاوند را به او برسان و نیز (حقّ) مستمند و در راه مانده را و هیچ‌گونه فراخ‌رفتاری  مورز» سوره اسراء، آیه ۲۶.</ref> پیامبر{{صل}} [[فدک]] را به [[حضرت فاطمه]] بخشید. <ref> الکافی، ج ۱، ص ۵۴۳؛ کنز العمال، ج ۳، ص ۷۶۷. </ref>
براساس آیه {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفته‌اید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref> [[مؤمنان]] باید بدانند که یک پنجم [[غنایم]] و سود کسب آنان به خدا و رسول{{صل}} و [[بنی‌هاشم]] اختصاص دارد که باید آن را از اموال خود بیرون کنند و پرداخت این [[اموال]] شرط [[ایمان به خدا]] و آنچه از طرف [[خدا]] نازل شده، شمرده است. نیز [[قرآن]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[مسلمانان]] را به دادن [[حق]] [[ذی القربی]]، [[مساکین]] و [[در راه ماندگان]] [[تکلیف]] کرده: {{متن قرآن|وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا}}<ref>«و حقّ خویشاوند را به او برسان و نیز (حقّ) مستمند و در راه مانده را و هیچ‌گونه فراخ‌رفتاری  مورز» سوره اسراء، آیه ۲۶.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}<ref>«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان می‌دهد و از کارهای زشت و ناپسند و افزونجویی، باز می‌دارد؛ به شما اندرز می‌دهد باشد که شما پند گیرید» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref> و پرداخت آن را مایه خیر و از اسباب [[رستگاری]] شمرده است: {{متن قرآن|فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذَلِكَ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«بنابراین، حقّ خویشاوند و بینوا و در راه مانده را بپرداز که این برای آنان که خواستار خشنودی خداوندند بهتر است و آنانند که رستگارند» سوره روم، آیه ۳۸.</ref> به [[باور]] برخی "حق" در این [[آیات]]، [[خمس]] است که باید به [[بنی‌هاشم]] پرداخت شود،<ref>التبیان، ج ۸، ص ۲۵۳؛ احکام القرآن، شافعی، ج ۱، ص ۷۶. </ref> چنان‌که براساس [[روایات]]، پس از [[نزول آیه]] {{متن قرآن|وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا}}<ref>«و حقّ خویشاوند را به او برسان و نیز (حقّ) مستمند و در راه مانده را و هیچ‌گونه فراخ‌رفتاری  مورز» سوره اسراء، آیه ۲۶.</ref> پیامبر{{صل}} [[فدک]] را به [[حضرت فاطمه]] بخشید. <ref> الکافی، ج ۱، ص ۵۴۳؛ کنز العمال، ج ۳، ص ۷۶۷. </ref>


همچنین [[قرآن‌کریم]] در آیات {{متن قرآن|مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ }}<ref>«چه شما را به دوزخ درآورد؟ گویند: ما از نمازگزاران نبودیم، و به بینوایان خوراک نمی‌دادیم» سوره مدثر، آیه ۴۲-۴۴.</ref> از جمله اسباب ورود به [[جهنم]] را [[امتناع]] از [[اطعام]] مساکین شمرده است. برپایه برخی روایات، یکی از مصادیق [[آیه]] کسانی‌اند که [[خمس]] اموال خود را به مساکین مستحق پرداخت نمی‌کنند؛<ref> بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۱۸۵؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۲۸۰. </ref> نیز از جمله مصادیق امتناع کنندگان ماعون که قرآن آنان را به [[عذاب]] [[تهدید]] کرده است: {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ}}<ref>«پس وای بر (آن) نمازگزاران،» سوره ماعون، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ}}<ref>«و زکات را باز می‌دارند» سوره ماعون، آیه ۷.</ref> خودداری کنندگان از پرداخت خمس دانسته شده‌اند،<ref> تفسیر قمی، ج ۲، ص ۴۴۴؛ الصافی، ج ۵، ص ۳۸۱. </ref> چنان‌که در روایاتی امتناع کنندگان خمس از مصادیق بخل‌ورزان دانسته شده‌اند که در آیات {{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى}}<ref>«و اما آنکه تنگ‌چشمی کند و بی‌نیازی نشان دهد،» سوره لیل، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى}}<ref>«زودا که او را در راه سختی قرار دهیم» سوره لیل، آیه ۱۰.</ref> به [[عاقبت]] [[سختی]] [[وعید]] داده شده‌اند<ref>بحار الانوار، ج ۲۴، ص ۴۶؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۲۸۰. </ref>؛ همچنین برپایه [[حدیثی]] تارکان [[خمس]] از جمله مصادیق کم‌فروشان‌اند که [[قرآن]] آنان را به [[عذاب]] [[تهدید]] کرده است: {{متن قرآن|وَيْلٌ لِّلْمُطَفِّفِينَ الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُواْ عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ وَإِذَا كَالُوهُمْ أَو وَّزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ }}<ref>«وای بر کم‌فروشان! آنان که چون از مردم پیمانه گیرند تمام پیمایند و چون پیمانه دهند یا وزن کنند کم نهند» سوره مطففین، آیه ۱-۳.</ref>.<ref> مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۲۷۸؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص ۵۲۵. </ref> در روایاتی نیز به پرداخت خمس تأکید گردیده است و [[امتناع]] کنندگان آن [[مذمت]] و به عذاب تهدید شده‌اند؛ از جمله در حدیثی پرداخت خمس تکلیفی [[واجب]] <ref>من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۴۱؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۲۷۰. </ref> و [[معامله]] با [[اموال]] [[خمس]] داده نشده، [[ممنوع]] شمرده شده است <ref>الکافی، ج ۱، ص ۵۴۵؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۴۸۴. </ref>. در احادیثی دیگر کسانی که خمس را [[حلال]] یا از دادن آن امتناع می‌ورزند سزاوار [[لعن]] [[الهی]]، [[ملائکه]] و همه [[مردم]] دانسته شده‌اند <ref> کمال‌الدین، ص ۵۲۰ ـ ۵۲۱؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۵۴۱. </ref> که در [[قیامت]] مورد بازخواست الهی <ref>الکافی، ج ۱، ص ۵۴۸؛ تهذیب، ج ۴، ص ۱۴۰. </ref> و [[اهل بیت]] <ref>وسائل‌الشیعه، ج ۹، ص ۵۴۰؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص ۵۲۶. </ref> قرار می‌گیرند و سرانجام، [[خدا]] آنان را به [[آتش جهنم]] وارد خواهد کرد. <ref> من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۴۱؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۴۸۳. </ref>.<ref>[[ سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[خمس (مقاله)|مقاله "خمس"]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲.</ref>
همچنین [[قرآن‌کریم]] در آیات {{متن قرآن|مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ }}<ref>«چه شما را به دوزخ درآورد؟ گویند: ما از نمازگزاران نبودیم، و به بینوایان خوراک نمی‌دادیم» سوره مدثر، آیه ۴۲-۴۴.</ref> از جمله اسباب ورود به [[جهنم]] را [[امتناع]] از [[اطعام]] مساکین شمرده است. برپایه برخی روایات، یکی از مصادیق [[آیه]] کسانی‌اند که [[خمس]] اموال خود را به مساکین مستحق پرداخت نمی‌کنند؛<ref> بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۱۸۵؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۲۸۰. </ref> نیز از جمله مصادیق امتناع کنندگان ماعون که قرآن آنان را به [[عذاب]] [[تهدید]] کرده است: {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ}}<ref>«پس وای بر (آن) نمازگزاران،» سوره ماعون، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ}}<ref>«و زکات را باز می‌دارند» سوره ماعون، آیه ۷.</ref> خودداری کنندگان از پرداخت خمس دانسته شده‌اند،<ref> تفسیر قمی، ج ۲، ص ۴۴۴؛ الصافی، ج ۵، ص ۳۸۱. </ref> چنان‌که در روایاتی امتناع کنندگان خمس از مصادیق بخل‌ورزان دانسته شده‌اند که در آیات {{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى}}<ref>«و اما آنکه تنگ‌چشمی کند و بی‌نیازی نشان دهد،» سوره لیل، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى}}<ref>«زودا که او را در راه سختی قرار دهیم» سوره لیل، آیه ۱۰.</ref> به [[عاقبت]] [[سختی]] [[وعید]] داده شده‌اند<ref>بحار الانوار، ج ۲۴، ص ۴۶؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۲۸۰. </ref>؛ همچنین برپایه [[حدیثی]] تارکان [[خمس]] از جمله مصادیق کم‌فروشان‌اند که [[قرآن]] آنان را به [[عذاب]] [[تهدید]] کرده است: {{متن قرآن|وَيْلٌ لِّلْمُطَفِّفِينَ الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُواْ عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ وَإِذَا كَالُوهُمْ أَو وَّزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ }}<ref>«وای بر کم‌فروشان! آنان که چون از مردم پیمانه گیرند تمام پیمایند و چون پیمانه دهند یا وزن کنند کم نهند» سوره مطففین، آیه ۱-۳.</ref>.<ref> مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۲۷۸؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص ۵۲۵. </ref> در روایاتی نیز به پرداخت خمس تأکید گردیده است و [[امتناع]] کنندگان آن [[مذمت]] و به عذاب تهدید شده‌اند؛ از جمله در حدیثی پرداخت خمس تکلیفی [[واجب]] <ref>من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۴۱؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۲۷۰. </ref> و [[معامله]] با [[اموال]] [[خمس]] داده نشده، [[ممنوع]] شمرده شده است <ref>الکافی، ج ۱، ص ۵۴۵؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۴۸۴. </ref>. در احادیثی دیگر کسانی که خمس را [[حلال]] یا از دادن آن امتناع می‌ورزند سزاوار [[لعن الهی]]، [[ملائکه]] و همه [[مردم]] دانسته شده‌اند <ref> کمال‌الدین، ص ۵۲۰ ـ ۵۲۱؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۵۴۱. </ref> که در [[قیامت]] مورد بازخواست الهی <ref>الکافی، ج ۱، ص ۵۴۸؛ تهذیب، ج ۴، ص ۱۴۰. </ref> و [[اهل بیت]] <ref>وسائل‌الشیعه، ج ۹، ص ۵۴۰؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص ۵۲۶. </ref> قرار می‌گیرند و سرانجام، [[خدا]] آنان را به [[آتش جهنم]] وارد خواهد کرد. <ref> من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۴۱؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۴۸۳. </ref>.<ref>[[ سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[خمس (مقاله)|مقاله "خمس"]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲.</ref>


==تحلیل خمس==
==تحلیل خمس==
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش