عیبجویی در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'رقیب' به 'رقیب'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}})) |
جز (جایگزینی متن - 'رقیب' به 'رقیب') |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*یکی از رفتارهای مذموم [[عیبجویی]] کردن است که در این کتاب [[مذمت]] شده و این غیر از نصحیت و [[انتقاد]] برای [[رشد فکری]] و عملی و با قصد مشفقانه است. بدین جهت [[عیبجویی]] [[مذمت]] شده و [[نصیحت]] [[مدح]] شده است و درباره شخص [[پیامبر]] با کلمات متفاوتی در باره [[عیبجویی]] مانند همزه، مسخره و لمزه، یا معانی که به صورت مستقیم در این جهت آمده گزارش شده است. شاخص این معانی همان کلمه هُمزه است. در [[مجمع البیان]] گفته: کلمه “هُمزه” به معنای کسی است که بدون جهت بسیار به دیگران طعنه میزند و [[عیبجویی]] و خردهگیریهایی میکند که در واقع [[عیب]] نیست. و اصل ماده “هُمَز” به معنای شکستن است، و کلمه: لمز، یلمز، به معنای [[عیب]] است پس “هُمزه” و “لمزه” هر دو به یک معنا است. ولی بعضی گفتهاند: بین آن دو فرق است: هُمزه، به آن کسی گویند که دنبال سر [[مردم]] [[عیب]] میگوید و خرده میگیرد، و اما “لمزه” کسی را گویند که پیش روی طرف خرده میگیرد. و بعضی گفتهاند: همزه کسی را گویند که همنشین خود را با سخنان [[زشت]] [[آزار]] دهد، و لمزه آن کسی است که با چشم و سر علیه همنشین خود اشاره کند، و به اصطلاح [[فارسی]] [[تقلید]] او را در آورد. آنگاه میگوید صیغه “فُعلة” برای [[مبالغه]] در صفتی بنا شده که باعث میشود تا فعل مناسب با آن صفت از صاحب آن صفت زیاد سر بزند<ref>المیزان، ج۲۰، ص۶۱۵.</ref>. از مجموع این [[آیات]] استفاده میشود که [[پیامبر]] چگونه به تتمیم مکارم [[اخلاقی]] گام برداشته و به چه نکات و جزئیات [[آداب]] و [[اخلاق]] اشاره کرده است. بنابراین، مرز میان [[انتقاد]] با [[عیبجویی]] چیست، یکی [[تمجید]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] به عنوان یکی از فرائض بزرگ است. و دیگری در [[عرف]] [[اخلاقی]] [[مذمت]] و [[توبیخ]] و [[رفتار]] غیر [[اخلاقی]] و [[تحقیر]] شخص مقابل و برخلاف [[کرامت]] میشود؛ زیرا نقد برای [[اصلاح]] است، اما [[عیبجویی]] برای [[تحقیر]] و بیرون بردن | *یکی از رفتارهای مذموم [[عیبجویی]] کردن است که در این کتاب [[مذمت]] شده و این غیر از نصحیت و [[انتقاد]] برای [[رشد فکری]] و عملی و با قصد مشفقانه است. بدین جهت [[عیبجویی]] [[مذمت]] شده و [[نصیحت]] [[مدح]] شده است و درباره شخص [[پیامبر]] با کلمات متفاوتی در باره [[عیبجویی]] مانند همزه، مسخره و لمزه، یا معانی که به صورت مستقیم در این جهت آمده گزارش شده است. شاخص این معانی همان کلمه هُمزه است. در [[مجمع البیان]] گفته: کلمه “هُمزه” به معنای کسی است که بدون جهت بسیار به دیگران طعنه میزند و [[عیبجویی]] و خردهگیریهایی میکند که در واقع [[عیب]] نیست. و اصل ماده “هُمَز” به معنای شکستن است، و کلمه: لمز، یلمز، به معنای [[عیب]] است پس “هُمزه” و “لمزه” هر دو به یک معنا است. ولی بعضی گفتهاند: بین آن دو فرق است: هُمزه، به آن کسی گویند که دنبال سر [[مردم]] [[عیب]] میگوید و خرده میگیرد، و اما “لمزه” کسی را گویند که پیش روی طرف خرده میگیرد. و بعضی گفتهاند: همزه کسی را گویند که همنشین خود را با سخنان [[زشت]] [[آزار]] دهد، و لمزه آن کسی است که با چشم و سر علیه همنشین خود اشاره کند، و به اصطلاح [[فارسی]] [[تقلید]] او را در آورد. آنگاه میگوید صیغه “فُعلة” برای [[مبالغه]] در صفتی بنا شده که باعث میشود تا فعل مناسب با آن صفت از صاحب آن صفت زیاد سر بزند<ref>المیزان، ج۲۰، ص۶۱۵.</ref>. از مجموع این [[آیات]] استفاده میشود که [[پیامبر]] چگونه به تتمیم مکارم [[اخلاقی]] گام برداشته و به چه نکات و جزئیات [[آداب]] و [[اخلاق]] اشاره کرده است. بنابراین، مرز میان [[انتقاد]] با [[عیبجویی]] چیست، یکی [[تمجید]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] به عنوان یکی از فرائض بزرگ است. و دیگری در [[عرف]] [[اخلاقی]] [[مذمت]] و [[توبیخ]] و [[رفتار]] غیر [[اخلاقی]] و [[تحقیر]] شخص مقابل و برخلاف [[کرامت]] میشود؛ زیرا نقد برای [[اصلاح]] است، اما [[عیبجویی]] برای [[تحقیر]] و بیرون بردن رقیب از صحنه و نوعی [[بهانهجویی]] و به رخ کشیدن [[لغزشها]] است. بدین جهت اولاً، [[هدفمندی]] و [[غایت]] [[اخلاقی]] برای [[سخن گفتن]] و چگونه [[سخن گفتن]] مهم است. جدا از بحث [[حقوقی]] که [[انسانها]] [[آزادی]] بیان دارند، اما به لحاظ [[اخلاقی]] و صفت شخصی، باید خود ملتزم به [[نیت]] درست در بیان [[رفتار]] دیگران باشند. ثانیاً، اگر کسی کار خوبی انجام میدهد، و اتفاقاً خراب میشود، نباید ملامت شود. قاعده [[احسان]] در [[قرآن]] میگوید، حتی آنان در اثر [[خطا]] [[مسئول]] خسارات نیستند: {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلَا عَلَى الْمَرْضَى وَلَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بر ناتوانان و بیماران و آنان که چیزی برای بخشیدن (به راه و راهیان جهاد) نمییابند چون خیرخواه خداوند و پیامبرش باشند گناهی نیست؛ (آری) بر نیکوکاران ایرادی نیست و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۹۱.</ref>. بر این اساس [[عیبجویی]] یکی از مباحث مطرح در [[ارتباط]] با [[پیامبر]] در دوره [[رسالت]] در حوزههای مختلف، به ویژه در پرداخت [[صدقات]] و همان تتمیم مکارم [[نبی]] است. | ||
#{{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ}}<ref>«و برخی از ایشان درباره زکاتها بر تو خرده میگیرند؛ اگر از آن به آنان داده شود خرسند میشوند و اگر داده نشود ناگهان به خشم میآیند» سوره توبه، آیه ۵۸.</ref>. | #{{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ}}<ref>«و برخی از ایشان درباره زکاتها بر تو خرده میگیرند؛ اگر از آن به آنان داده شود خرسند میشوند و اگر داده نشود ناگهان به خشم میآیند» سوره توبه، آیه ۵۸.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ * أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ وَأَنَّ اللَّهَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ * الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقَاتِ وَالَّذِينَ لَا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ *اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ}}<ref>«آنگاه به کیفر شکستن پیمانی که با خداوند بسته بودند و دروغی که میگفتند (خداوند) تا روزی که به لقای او برسند دورویی را در دلهایشان بر جای نهاد * آیا نمیدانند که خداوند راز آنها و سخنان زیرگوشی آنان را میداند و اینکه خداوند بسیار داننده نهانهاست؟! * آنان که به مؤمنان داوطلب دادن صدقهها و به کسانی که جز توان (اندک) خود چیزی (برای دادن صدقه) نمییابند طعنه میزنند و آنان را به ریشخند میگیرند، خداوند به ریشخندشان میگیرد و عذابی دردناک خواهند داشت * چه برای آنان آمرزش بخواهی چه نخواهی (سودی ندارد زیرا) اگر هفتاد بار برای آنها آمرزش بخواهی هیچگاه خداوند آنان را نخواهد آمرزید؛ این از آن روست که آنان به خداوند و پیامبرش کافر شدهاند و خداوند این گروه نافرمان را راهنمایی نمیکند» سوره توبه، آیه ۷۷-۸۰.</ref>. | #{{متن قرآن|فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ * أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ وَأَنَّ اللَّهَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ * الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقَاتِ وَالَّذِينَ لَا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ *اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ}}<ref>«آنگاه به کیفر شکستن پیمانی که با خداوند بسته بودند و دروغی که میگفتند (خداوند) تا روزی که به لقای او برسند دورویی را در دلهایشان بر جای نهاد * آیا نمیدانند که خداوند راز آنها و سخنان زیرگوشی آنان را میداند و اینکه خداوند بسیار داننده نهانهاست؟! * آنان که به مؤمنان داوطلب دادن صدقهها و به کسانی که جز توان (اندک) خود چیزی (برای دادن صدقه) نمییابند طعنه میزنند و آنان را به ریشخند میگیرند، خداوند به ریشخندشان میگیرد و عذابی دردناک خواهند داشت * چه برای آنان آمرزش بخواهی چه نخواهی (سودی ندارد زیرا) اگر هفتاد بار برای آنها آمرزش بخواهی هیچگاه خداوند آنان را نخواهد آمرزید؛ این از آن روست که آنان به خداوند و پیامبرش کافر شدهاند و خداوند این گروه نافرمان را راهنمایی نمیکند» سوره توبه، آیه ۷۷-۸۰.</ref>. |