آیه تبلیغ: تفاوت میان نسخهها
←شأن نزول آیه تبلیغ
(←منابع) |
|||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
==[[شأن نزول]] آیه تبلیغ== | ==[[شأن نزول]] آیه تبلیغ== | ||
[[عالمان شیعه]] بر این باورند که آیه تبلیغ، در [[آخرین سال عمر پیامبر]] و در [[روز]] [[هیجدهم ذیحجّه]] یعنی در [[حجة الوداع]] نازل شده است<ref>ر.ک: علی خراسانی|خراسانی، | [[عالمان شیعه]] بر این باورند که آیه تبلیغ، در [[آخرین سال عمر پیامبر]] و در [[روز]] [[هیجدهم ذیحجّه]] یعنی در [[حجة الوداع]] نازل شده است<ref>ر.ک: علی [[خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۴۲۱. </ref> و [[سیاق]] آن بیانگر این است که پیامبر{{صل}} از جانب خداوند [[مأموریت]] یافته بود که مطلب بسیار مهمی را به [[مردم]] [[ابلاغ]] کند. اهمیت آن تا حدی است که بدون آن، [[رسالت]] او ناقص و نامقبول خواهد بود. [[بدیهی]] است [[پیامبر]]{{صل}} تا آن [[زمان]] همۀ اصول و [[فروع اسلام]] را به [[مسلمانان]] [[ابلاغ]] کرده بود و مسلمانان به آنها عمل میکردند. تنها مطلبی که به صورت رسمی و عمومی ابلاغ نشده بود مسئله [[رهبری امت اسلامی]] پس از پیامبر{{صل}} بود. [[نگرانی]] پیامبر{{صل}} این بود که با ابلاغ این [[دستور الهی]]، [[منافقان]] که از هر فرصتی برای ضربه زدن به [[اسلام]] استفاده میکردند، چنین وانمود کنند که پیامبر{{صل}} در [[حقیقت]] به همان [[سنتهای قومی]] و قبیلگی عمل میکند و مسئله [[رهبری]] او نیز که به عنوان امری [[الهی]] [[تبلیغ]] میشد، ریشه در سنتهای مزبور دارد. اگر این [[تفکر]] در میان مسلمانان [[نفوذ]] میکرد، همه تلاشهای [[طاقت]] فرسای پیامبر{{صل}} در طول دوران [[نبوت]]، مخدوش میگردید. [[خداوند]] به او [[اطمینان]] داد که [[کافران]] و منافقان از نقشههای خود طرفی نخواهند بست و بر او لازم است که بدون نگرانی از این جهت [[مأموریت الهی]] خویش را ابلاغ کند. بر این اساس، پیامبر{{صل}} در [[هیجدهم ذی الحجه]] و در [[غدیر خم]] به [[مأموریت]] ویژه خود [[جامه]] عمل پوشانید و [[علی]]{{ع}} را به عنوان [[رهبر]] [[امت اسلامی]] پس از خود معرفی کرد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت امام علی (مقاله)|امامت امام علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۴۵۰. </ref>. | ||
در این هنگام پیامبر، مسلمانان را در محلی به نام غدیر خم جمع کرده و [[خطبه]] خواندند. سپس شروع به [[معرفی حضرت علی]]{{ع}} به عنوان [[وصی]] و [[جانشینی]] خود کردند. پیامبر ابتدا از [[مردم]] بر [[وحدانیّت]] [[خدا]] و رسالت خود و [[معاد]]، [[تصدیق]] گرفت آنگاه فرمود: «من در راه [[سفر]] آخرتم و برای [[گمراه]] نشدن شما [[کتاب خدا]] و عترتم را به یادگار گذاشتم. پروردگارم مرا باخبر کرده که این دو یادگار تا [[روز قیامت]] از هم جدا نخواهند شد. ای مردم! این دو [[امانت]] [[ارزشمند]] را [[حفظ]] کنید چراکه مادامی که به آن [[متوسل]] میشوید هرگز [[گمراه]] نخواهید شد». در این هنگام [[پیامبر]] [[دست]] [[علی]]{{ع}} را بالا برد و فرمود: «ای [[مردم]]! چه کسی بر [[مؤمنان]] از خود آنها سزاوارتر است؟ مردم جواب دادند: [[خدا]] و رسولش داناترند. سپس پیامبر فرمود هر کس که من تاکنون مولای او بودم این علی مولای او است. خداوندا! آنکس که علی را [[دوست]] دارد، دوست بدار و آنکه علی را [[دشمن]] میدارد، دشمن بدار! پروردگارا! هر کس را که یاریاش میکند یاریش کن و [[دشمنان]] او را [[خوار]] کن، خدواندا! او را محور [[حقّ]] قرار بده». | در این هنگام پیامبر، مسلمانان را در محلی به نام غدیر خم جمع کرده و [[خطبه]] خواندند. سپس شروع به [[معرفی حضرت علی]]{{ع}} به عنوان [[وصی]] و [[جانشینی]] خود کردند. پیامبر ابتدا از [[مردم]] بر [[وحدانیّت]] [[خدا]] و رسالت خود و [[معاد]]، [[تصدیق]] گرفت آنگاه فرمود: «من در راه [[سفر]] آخرتم و برای [[گمراه]] نشدن شما [[کتاب خدا]] و عترتم را به یادگار گذاشتم. پروردگارم مرا باخبر کرده که این دو یادگار تا [[روز قیامت]] از هم جدا نخواهند شد. ای مردم! این دو [[امانت]] [[ارزشمند]] را [[حفظ]] کنید چراکه مادامی که به آن [[متوسل]] میشوید هرگز [[گمراه]] نخواهید شد». در این هنگام [[پیامبر]] [[دست]] [[علی]]{{ع}} را بالا برد و فرمود: «ای [[مردم]]! چه کسی بر [[مؤمنان]] از خود آنها سزاوارتر است؟ مردم جواب دادند: [[خدا]] و رسولش داناترند. سپس پیامبر فرمود هر کس که من تاکنون مولای او بودم این علی مولای او است. خداوندا! آنکس که علی را [[دوست]] دارد، دوست بدار و آنکه علی را [[دشمن]] میدارد، دشمن بدار! پروردگارا! هر کس را که یاریاش میکند یاریش کن و [[دشمنان]] او را [[خوار]] کن، خدواندا! او را محور [[حقّ]] قرار بده». |