ابوهریره دوسی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۷: خط ۴۷:


==[[روایات]] [[ابوهریره]]==
==[[روایات]] [[ابوهریره]]==
روایات بی‌شماری از وی نقل یا به او منسوب شده است؛ از جمله آنها اینکه ابوهریره [[رسول خدا]]{{صل}} را چنین توصیف می‌کرد: هیچ کس را زیباتر از آن [[حضرت]] ندیدم. گویی پیشانی او مانند [[خورشید]] بود. [[نیکو]] چهره، دارای مژگان برجسته و برگشته، چهارشانه و با سینهای فراخ، موهای نسبتا صاف، [[دهان]] و ریش بسیار [[زیبا]]، گوش و قدی متوسط، پهلوهای سپید و پاهای درشت بود که با تمام [[بدن]] روی میکرد یا پشت میفرمود. سپس ابوهریره می‌گوید: [[پدر]] و مادرم فدای او باد! نه [[دشنام]] دهنده، نه پاوه گو، و نه [[اهل]] هیاهو در کوچه و بازار بود<ref>ابن سعد، ج۱، ص۳۱۸-۳۱۹؛ ابن کثیر، ج۶، ص۲۶، ۴۱.</ref>، کثرت روایات او، با وجود مدت اندکی که در کنار رسول خدا{{صل}} بود سبب شد مورد [[اعتراض]] و [[نقادی]] [[صحابه]] قرار گیرد<ref>ابن قتیبه، تأویل، ص۲۸؛ ابن سعد، ج۴، ص۳۳۳.</ref>. [[خلیفه دوم]] به سبب کثرت روایات ابوهریره در [[جعل]] و وضع [[حدیث]]، او را تازیانه زد و گفت: روایات را زیاد کردی و نسبت دادن روایات جعلی به رسول خدا{{صل}} [[شایسته]] توست<ref>ابن ابی الحدید، ج۴، ص۶۸.</ref>.
روایات بی‌شماری از وی نقل یا به او منسوب شده است؛ از جمله آنها اینکه ابوهریره [[رسول خدا]]{{صل}} را چنین توصیف می‌کرد: هیچ کس را زیباتر از آن [[حضرت]] ندیدم. گویی پیشانی او مانند [[خورشید]] بود. [[نیکو]] چهره، دارای مژگان برجسته و برگشته، چهارشانه و با سینه‌ای فراخ، موهای نسبتاً صاف، [[دهان]] و ریش بسیار [[زیبا]]، گوش و قدی متوسط، پهلوهای سپید و پاهای درشت بود که با تمام [[بدن]] روی می‌کرد یا پشت می‌فرمود. سپس ابوهریره می‌گوید: [[پدر]] و مادرم فدای او باد! نه [[دشنام]] دهنده، نه پاوه گو، و نه [[اهل]] هیاهو در کوچه و بازار بود<ref>ابن سعد، ج۱، ص۳۱۸-۳۱۹؛ ابن کثیر، ج۶، ص۲۶، ۴۱.</ref>، کثرت روایات او، با وجود مدت اندکی که در کنار رسول خدا{{صل}} بود سبب شد مورد [[اعتراض]] و [[نقادی]] [[صحابه]] قرار گیرد<ref>ابن قتیبه، تأویل، ص۲۸؛ ابن سعد، ج۴، ص۳۳۳.</ref>. [[خلیفه دوم]] به سبب کثرت روایات ابوهریره در [[جعل]] و وضع [[حدیث]]، او را تازیانه زد و گفت: روایات را زیاد کردی و نسبت دادن روایات جعلی به رسول خدا{{صل}} [[شایسته]] توست<ref>ابن ابی الحدید، ج۴، ص۶۸.</ref>.
وی تحت تأثیر [[کعب الاحبار]] [[یهودی]] بود. به همین دلیل برخی از [[صحابه رسول خدا]]{{صل}}، بعضی از [[احادیث]] او را [[انکار]] میکردند؛ زیرا میگفتند: بسیاری از این احادیث را از کعب الاحبار گرفته است<ref>ابوریه، ص۱۳ و ۸۹.</ref>. [[حضرت علی]]{{ع}} او را دروغگوترین [[مردم]] معرفی کرده است<ref>ابن ابی الحدید، ج۴، ص۶۸.</ref>.
 
وی تحت تأثیر [[کعب الاحبار]] [[یهودی]] بود. به همین دلیل برخی از [[صحابه رسول خدا]]{{صل}}، بعضی از [[احادیث]] او را [[انکار]] می‌کردند؛ زیرا می‌گفتند: بسیاری از این احادیث را از کعب الاحبار گرفته است<ref>ابوریه، ص۱۳ و ۸۹.</ref>. [[حضرت علی]]{{ع}} او را دروغگوترین [[مردم]] معرفی کرده است<ref>ابن ابی الحدید، ج۴، ص۶۸.</ref>.
 
[[علمای رجال]] و حدیث گفته‌اند در حالی که او بیش از یک یا دو سال [[اسلام]] را [[درک]] نکرده، چگونه این همه روایات از او نقل شده است؟! بیشتر صحابه، حتی روایاتی شبیه آنچه او نقل کرده را [[روایت]] نکرده‌اند. از این رو، او را به [[دروغگویی]] و وضع حدیث متهم کرده و گفته‌اند چگونه تو به [[تنهایی]] این همه روایات را از رسول خدا{{صل}} شنیدی! چه کسی را داری که [[شاهد]] شنیدن این روایات از سوی تو از [[رسول خدا]]{{صل}} است. حتی [[عایشه]] هم او را در این باره [[انکار]] کرده است<ref>ابن قتیبه، تأویل، ص۴۱.</ref>.
[[علمای رجال]] و حدیث گفته‌اند در حالی که او بیش از یک یا دو سال [[اسلام]] را [[درک]] نکرده، چگونه این همه روایات از او نقل شده است؟! بیشتر صحابه، حتی روایاتی شبیه آنچه او نقل کرده را [[روایت]] نکرده‌اند. از این رو، او را به [[دروغگویی]] و وضع حدیث متهم کرده و گفته‌اند چگونه تو به [[تنهایی]] این همه روایات را از رسول خدا{{صل}} شنیدی! چه کسی را داری که [[شاهد]] شنیدن این روایات از سوی تو از [[رسول خدا]]{{صل}} است. حتی [[عایشه]] هم او را در این باره [[انکار]] کرده است<ref>ابن قتیبه، تأویل، ص۴۱.</ref>.
[[ابوهریره]] برای پاسخ به [[اعتراض]] [[صحابه]] و [[تابعین]] در کثرت روایاتش، با ذکر کرامت‌هایی از خود در [[حفظ]] [[احادیث]] [[توسل]] جست و گفت: روزی به [[پیامبر]] گفتم: سخنان زیادی از شما می‌شنوم، ولی نمی‌توانم همه آنها را حفظ کنم. رسول خدا{{صل}} فرمود: ردایت را بگشای. من آن را گشودم و آنگاه [[روایات]] بسیاری برایم خواند. از آن پس هرچه از [[حضرت]] شنیدم، فراموش نکردم<ref>ابن سعد، ج۴، ص۲۴۶.</ref>.
[[ابوهریره]] برای پاسخ به [[اعتراض]] [[صحابه]] و [[تابعین]] در کثرت روایاتش، با ذکر کرامت‌هایی از خود در [[حفظ]] [[احادیث]] [[توسل]] جست و گفت: روزی به [[پیامبر]] گفتم: سخنان زیادی از شما می‌شنوم، ولی نمی‌توانم همه آنها را حفظ کنم. رسول خدا{{صل}} فرمود: ردایت را بگشای. من آن را گشودم و آنگاه [[روایات]] بسیاری برایم خواند. از آن پس هرچه از [[حضرت]] شنیدم، فراموش نکردم<ref>ابن سعد، ج۴، ص۲۴۶.</ref>.
باید توجه داشت [[اصحاب]] [[حدیث]] و به طور کلی [[اهل سنت]]، اصل [[عدالت]] روایات صحابه را پذیرفته‌اند<ref>صحیفة همام بن منبه، ص۵؛ ذهبی، ج۲، ص۶۰۸؛ سیوطی، ج۲، ص۲۱۴.</ref> و بنابراین، اگر [[سند]] [[واقعی]] به ابوهریره برسد، در [[درستی]] آن تردید نمی‌کنند.
باید توجه داشت [[اصحاب]] [[حدیث]] و به طور کلی [[اهل سنت]]، اصل [[عدالت]] روایات صحابه را پذیرفته‌اند<ref>صحیفة همام بن منبه، ص۵؛ ذهبی، ج۲، ص۶۰۸؛ سیوطی، ج۲، ص۲۱۴.</ref> و بنابراین، اگر [[سند]] [[واقعی]] به ابوهریره برسد، در [[درستی]] آن تردید نمی‌کنند.
در چند دهه گذشته، تردیدهایی در مورد مرویات ابوهریره مطرح شده است که میتوان از میان اهل سنت به «ابوریه»، و از میان [[شیعه]] به «[[شرف]] الدین» اشاره کرد.
در چند دهه گذشته، تردیدهایی در مورد مرویات ابوهریره مطرح شده است که می‌توان از میان اهل سنت به "ابوریه"، و از میان [[شیعه]] به "شرف الدین" اشاره کرد.
شرف الدین در مقدمه کتاب ابوهریره مینویسد: روایات ابوهریره با ذوق فنی و مقیاس [[علمی]] سازگار نیست و باید کتاب‌های [[صحاح]] و مسانید [[جمهور]] از احادیث ابوهریره پاکسازی شود. گرچه [[صحابی]] بودن او یک [[فضیلت]] است، ولی به معنای [[دوری از گناه]] و [[لغزش]] نیست؛ زیرا [[قواعد]] علمی و [[عقلی]] که قول صحابی [[حجت]] و [[احترام]] دارد، با کسی که به رسول خدا{{صل}} [[دروغ]] میبندد منافات دارد و روایات چنین فردی که به رسول خدا{{صل}} [[اهانت]] می‌کند، با [[قاطعیت]] مورد قبول نیست. سپس روایات او را به چند بخش تقسیم و بررسی کرده است؛ از جمله آنکه دسته‌ای از آن روایات برای [[تقرب]] به [[بنی امیه]] با [[مردم]] [[عامه]] وضع شده است.
 
در سال‌های اخیر، علمای [[اهل حدیث]] به [[دفاع]] و [[حمایت]] از ابوهریره پرداخته‌اند. نمونه آن، [[محمد]] [[حبیب]] [[الرحمان]] [[اعظمی]] است که در کتاب ابوهریره فی ضوء مرویاته به نقش مهم [[أبوهریره]] در کتاب‌های [[روایی]] اشاره کرده است.
شرف الدین در مقدمه کتاب ابوهریره می‌نویسد: روایات ابوهریره با ذوق فنی و مقیاس [[علمی]] سازگار نیست و باید کتاب‌های [[صحاح]] و مسانید [[جمهور]] از احادیث ابوهریره پاکسازی شود. گرچه [[صحابی]] بودن او یک [[فضیلت]] است، ولی به معنای [[دوری از گناه]] و [[لغزش]] نیست؛ زیرا [[قواعد]] علمی و [[عقلی]] که قول صحابی [[حجت]] و [[احترام]] دارد، با کسی که به رسول خدا{{صل}} [[دروغ]] می‌بندد منافات دارد و روایات چنین فردی که به رسول خدا{{صل}} [[اهانت]] می‌کند، با [[قاطعیت]] مورد قبول نیست. سپس روایات او را به چند بخش تقسیم و بررسی کرده است؛ از جمله آنکه دسته‌ای از آن روایات برای [[تقرب]] به [[بنی امیه]] با [[مردم]] [[عامه]] وضع شده است.
ابوهریره از [[رسول خدا]]{{صل}} و نیز از [[صحابه]] دیگر مانند [[ابوبکر]]، [[عمر]]، [[عایشه]]، آبی بن [[کعب]] و دیگران [[روایت]] نقل کرده است<ref>رمزی، ج۲۲، ص۹۱؛ ابن سعده، ج۴، ص۳۴۰؛ أحمد بن حنبل، ج۵، ص۱۱۴-۱۱۵.</ref>.
 
در کتاب [[مسند]] [[احمد بن حنبل]]<ref>احمد بن حنبل، ج۲، ص۲۲۸ به بعد.</ref>، مسند [[ابویعلی]] موصلی<ref>ابویعلی، ج۵، ص۲۰۰ تا ۵۱۷.</ref> و در [[صحیفة]] [[همام بن منبه]]، میتوان [[روایات]] او را [[مشاهده]] کرد که در بخش «مسند [[ابوهریره]]» گرد آمده است، کثرت [[احادیث]] او، مثلا در [[مسند احمد]] چنان است که در حدود ده درصد از کل مسند را در بر دارد. مجموع احادیث ابوهریره ۵۳۷۴ روایت<ref>ذهبی، ج۲، ص۶۳۲.</ref>، احادیث مشترک در [[صحیح بخاری]] و مسلم ۳۲۶ روایت<ref>ذهبی، ج۲، ص۶۳۲.</ref>، و روایات منفرد [[بخاری]] ۹۳ [[حدیث]]، و مسلم ۹۸ حدیث است<ref>ذهبی، ج۲، ص۶۳۲.</ref>. ولی [[سیوطی]] احادیث مشترک را ۳۲۵ حدیث و روایات منفرد را در بخاری ۹۳ و در مسلم ۱۸۹ روایت آورده است<ref>سیوطی، ج۲، ص۲۱۶-۲۱۷.</ref>. بیش از هشتصد نفر از ابوهریره روایت نقل کرده‌اند<ref>سیوطی، ج۲، ص۲۱۷.</ref> که مزی نام بیشتر آنها را آورده است<ref>مزی، ج۲۲، ص۹۱-۹۷.</ref>. بنا به نقل [[تاریخ]] نگاران، [[أبوهریره]] بر عایشه<ref>ابن عساکر، ج۳، ص۲۰۲.</ref> و [[ام سلمه]]<ref>ابن حبیب، ص۸۵؛ ابن سعد، ج۸، ص۷۶.</ref> [[نماز]] خوانده است، ولی برخی درگذشت ام سلمه را بعد از [[مرگ]] ابوهریره دانسته‌اند<ref>ابن کثیر، ج۸، ص۱۲۲.</ref>.<ref>[[حسین مرادی‌نسب|مرادی‌نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوهریره»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۵۸-۵۶۱.</ref>
در سال‌های اخیر، علمای [[اهل حدیث]] به [[دفاع]] و [[حمایت]] از ابوهریره پرداخته‌اند. نمونه آن، [[محمد حبیب الرحمان اعظمی]] است که در کتاب ابوهریره فی ضوء مرویاته به نقش مهم [[أبوهریره]] در کتاب‌های [[روایی]] اشاره کرده است.
 
ابوهریره از [[رسول خدا]]{{صل}} و نیز از [[صحابه]] دیگر مانند [[ابوبکر]]، [[عمر]]، [[عایشه]]، [[آبی بن کعب]] و دیگران [[روایت]] نقل کرده است<ref>رمزی، ج۲۲، ص۹۱؛ ابن سعده، ج۴، ص۳۴۰؛ أحمد بن حنبل، ج۵، ص۱۱۴-۱۱۵.</ref>.
 
در کتاب [[مسند]] [[احمد بن حنبل]]<ref>احمد بن حنبل، ج۲، ص۲۲۸ به بعد.</ref>، مسند [[ابویعلی موصلی]]<ref>ابویعلی، ج۵، ص۲۰۰ تا ۵۱۷.</ref> و در [[صحیفة]] [[همام بن منبه]]، می‌توان [[روایات]] او را [[مشاهده]] کرد که در بخش "مسند [[ابوهریره]]" گرد آمده است، کثرت [[احادیث]] او، مثلا در [[مسند احمد]] چنان است که در حدود ده درصد از کل مسند را در بر دارد. مجموع احادیث ابوهریره ۵۳۷۴ روایت<ref>ذهبی، ج۲، ص۶۳۲.</ref>، احادیث مشترک در [[صحیح بخاری]] و مسلم ۳۲۶ روایت<ref>ذهبی، ج۲، ص۶۳۲.</ref>، و روایات منفرد [[بخاری]] ۹۳ [[حدیث]]، و مسلم ۹۸ حدیث است<ref>ذهبی، ج۲، ص۶۳۲.</ref>. ولی [[سیوطی]] احادیث مشترک را ۳۲۵ حدیث و روایات منفرد را در بخاری ۹۳ و در مسلم ۱۸۹ روایت آورده است<ref>سیوطی، ج۲، ص۲۱۶-۲۱۷.</ref>. بیش از هشتصد نفر از ابوهریره روایت نقل کرده‌اند<ref>سیوطی، ج۲، ص۲۱۷.</ref> که مزی نام بیشتر آنها را آورده است<ref>مزی، ج۲۲، ص۹۱-۹۷.</ref>. بنا به نقل [[تاریخ]] نگاران، [[أبوهریره]] بر عایشه<ref>ابن عساکر، ج۳، ص۲۰۲.</ref> و [[ام سلمه]]<ref>ابن حبیب، ص۸۵؛ ابن سعد، ج۸، ص۷۶.</ref> [[نماز]] خوانده است، ولی برخی درگذشت ام سلمه را بعد از [[مرگ]] ابوهریره دانسته‌اند<ref>ابن کثیر، ج۸، ص۱۲۲.</ref>.<ref>[[حسین مرادی‌نسب|مرادی‌نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوهریره»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۵۸-۵۶۰.</ref>


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش