اسباط در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'تعیین' به 'تعیین'
جز (جایگزینی متن - '(مقاله)|مقاله "' به '(مقاله)|مقاله «') |
جز (جایگزینی متن - 'تعیین' به 'تعیین') |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
دیدگاه مشهور <ref> تفسیر المنار، ج ۶، ص ۶۹.</ref> [[مفسّران]] [[اهل]] [[سنّت]] ـ که به [[پیروی]] از مفسّران نخستینی چون قُتاده، سدّی و محمد ابن اسحاق، آنان را همان پسران [[دوازدهگانه]] [[یعقوب]]{{ع}} دانستهاند <ref> جامعالبیان، مج۱، ج۱، ص ۴۳۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۲، ص ۹۶؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص ۱۹۳.</ref> ـ به سبب تصویر ارائه شده از [[برادران یوسف]]{{ع}} در قرآن، از سوی مفسّران [[شیعه]] <ref>التبیان، ج۱، ص ۴۸۲؛ مجمعالبیان، ج ۱، ص ۴۰۵؛ المیزان، ج ۱۱، ص ۹۳ ـ ۹۴.</ref> و برخی دیگر از [[اهل سنّت]]<ref>روح المعانی، مج ۱، ج ۱، ص ۶۲۱.</ref> ـ که بر اساس دلایلی از کتاب، [[سنّت]] و [[عقل]] [[معتقد]] به [[عصمت انبیا]]{{ع}} حتّی پیش از [[بلوغ]] و [[نبوّت]] نیز هستند ـ دچار چالش شده است. | دیدگاه مشهور <ref> تفسیر المنار، ج ۶، ص ۶۹.</ref> [[مفسّران]] [[اهل]] [[سنّت]] ـ که به [[پیروی]] از مفسّران نخستینی چون قُتاده، سدّی و محمد ابن اسحاق، آنان را همان پسران [[دوازدهگانه]] [[یعقوب]]{{ع}} دانستهاند <ref> جامعالبیان، مج۱، ج۱، ص ۴۳۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۲، ص ۹۶؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص ۱۹۳.</ref> ـ به سبب تصویر ارائه شده از [[برادران یوسف]]{{ع}} در قرآن، از سوی مفسّران [[شیعه]] <ref>التبیان، ج۱، ص ۴۸۲؛ مجمعالبیان، ج ۱، ص ۴۰۵؛ المیزان، ج ۱۱، ص ۹۳ ـ ۹۴.</ref> و برخی دیگر از [[اهل سنّت]]<ref>روح المعانی، مج ۱، ج ۱، ص ۶۲۱.</ref> ـ که بر اساس دلایلی از کتاب، [[سنّت]] و [[عقل]] [[معتقد]] به [[عصمت انبیا]]{{ع}} حتّی پیش از [[بلوغ]] و [[نبوّت]] نیز هستند ـ دچار چالش شده است. | ||
[[قرآن]] اموری چون [[حسادت]]، [[توطئه]] [[قتل]] [[یوسف]]{{ع}}، اتّفاق نظر برای به [[چاه]] افکندن وی، [[دروغگویی]] و صحنهسازی برای [[فریب]] [[پدر]] و [[گمراه]] خواندن وی، فروختن یوسف{{ع}} و اتّهام دزدی به وی، [[اعتراف به گناه]] و [[طلب]] [[مغفرت الهی]] {{متن قرآن|قَالَ يَا بُنَيَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ لَّقَدْ كَانَ فِي يُوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آيَاتٌ لِّلسَّائِلِينَ إِذْ قَالُواْ لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَى أَبِينَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ اقْتُلُواْ يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَتَكُونُواْ مِن بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِينَ }}<ref>«گفت: پسرکم! خوابت را برای برادرانت باز مگو که برای تو نیرنگی سخت اندیشند؛ بیگمان شیطان، برای آدمی دشمنی آشکار است. و بدین گونه پروردگارت تو را برمیگزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری میآموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام میگرداند چنانکه پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است.به راستی در (داستان) یوسف و برادران وی برای پرسشگران نشانههاست. (یاد کن) آنگاه را که گفتند: یوسف و برادر (تنی) اش (بنیامین) برای پدرمان از ما دوستداشتنیترند با آنکه ما گروهی توانمندیم؛ بیگمان پدر ما، در گمراهی آشکاری است. یوسف را بکشید یا به سرزمینی (دور) بیفکنید تا پدرتان تنها به شما روی آورد و پس از آن (خطا) گروهی شایسته باشید» سوره یوسف، آیه ۵-۹.</ref>، {{متن قرآن| فَلَمَّا ذَهَبُواْ بِهِ وَأَجْمَعُواْ أَن يَجْعَلُوهُ فِي غَيَابَةِ الْجُبِّ وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ وَجَاؤُواْ أَبَاهُمْ عِشَاء يَبْكُونَ قَالُواْ يَا أَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَتَرَكْنَا يُوسُفَ عِندَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ وَمَا أَنتَ بِمُؤْمِنٍ لَّنَا وَلَوْ كُنَّا صَادِقِينَ وَجَاؤُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ}}<ref>« پس چون او را بردند و همدل شدند که وی را در نهانگاه چاه نهند (چنین کردند) و ما به او وحی کردیم که (روزی) آنان را از این کارشان آگاه میکنی، در حالی که آنان درنیابند. و شبانگاه گریان نزد پدرشان آمدند. گفتند: ای پدر! ما رفته بودیم مسابقه بدهیم و یوسف را کنار بار خود وانهاده بودیم که گرگ او را خورد و (میدانیم) اگر (هم) راستگو میبودیم (سخن) ما را باور نمیکردی. و خونی دروغین را بر پیراهن او آوردند؛ (یعقوب) گفت: (نه چنین است که میگویید) بلکه (هوای) نفستان کاری را در چشمتان آراست، اکنون (کار من) شکیبی نیکوست و بر آنچه وصف میکنید از خداوند باید یاری جست» سوره یوسف، آیه ۱۵-۱۸.</ref>، {{متن قرآن|وَشَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَرَاهِمَ مَعْدُودَةٍ وَكَانُوا فِيهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ}}<ref>«و او را به بهایی ناچیز- درهمی چند- فروختند و به او رغبتی نداشتند» سوره یوسف، آیه ۲۰.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا إِنْ يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ فَأَسَرَّهَا يُوسُفُ فِي نَفْسِهِ وَلَمْ يُبْدِهَا لَهُمْ قَالَ أَنْتُمْ شَرٌّ مَكَانًا وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَصِفُونَ}}<ref>«گفتند: اگر (بنیامین) دزدی میکند (شگفت نیست) برادری دارد که (او نیز) پیش از این دزدی کرده است؛ یوسف آن (سرزنش) را در درون خود پنهان داشت و برای آنان آشکار نکرد (و در دل) گفت: جایگاه شما از او بدتر است و خداوند به آنچه وصف میکنید آگاهتر است» سوره یوسف، آیه ۷۷.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنَا وَإِنْ كُنَّا لَخَاطِئِينَ}}<ref>«گفتند: سوگند به خداوند که خداوند تو را بر ما برتری داده است و بیگمان ما گنهکار بودیم» سوره یوسف، آیه ۹۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا تَاللَّهِ إِنَّكَ لَفِي ضَلَالِكَ الْقَدِيمِ}}<ref>«گفتند: سوگند به خداوند که تو همچنان در گمراهی دیرینه خویشی» سوره یوسف، آیه ۹۵.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ}}<ref>«گفتند: ای پدر! برای ما از گناهانمان آمرزش بخواه که ما بیگمان گنهکار بودهایم» سوره یوسف، آیه ۹۷.</ref>. را به آنها نسبت میدهد که از [[ساحت]] [[انبیا]] به دور است. برخی با [[اعتقاد]] به [[پیامبری]] و [[اسباط]] بودن پسران [[یعقوب]] و برای [[تنزیه]] آنان، امور یاد شده را [[گناه صغیره]] یا مربوط به پیش از بلوغ و نبوّت دانستهاند<ref> تنزیه الانبیاء، ص ۶۸؛ الانتصار، ج ۴، ص ۶۵.</ref> که ازسوی شماری از [[مفسّران]] گروه دوم و با استناد به [[آیات]] {{متن قرآن|اقْتُلُوا يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَتَكُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِينَ}}<ref>«یوسف را بکشید یا به سرزمینی (دور) بیفکنید تا پدرتان تنها به شما روی آورد و پس از آن (خطا) گروهی شایسته باشید» سوره یوسف، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ}}<ref>«گفتند: ای پدر! برای ما از گناهانمان آمرزش بخواه که ما بیگمان گنهکار بودهایم» سوره یوسف، آیه ۹۷.</ref> رد شده است.<ref> التبیان، ج ۶، ص ۱۰۱؛ مجمعالبیان، ج ۵، ص ۳۲۴؛ روحالمعانی، مج ۱، ج ۱، ص ۶۲۱.</ref> عالمانی چون [[شریف مرتضی]]، [[طوسی]] و [[طبرسی]] در عین پذیرش اسباط بودن پسران یعقوب{{ع}}، با این توجیه که [[وحی]] فقط بر برخی از آنان ـ که در امور یاد شده دخیل نبودند ـ نازل شده بود، سبب نسبت [[نزول وحی]] بر همه اسباط را موظّف بودن همه آنها به [[پیروی]] از وحی دانستهاند؛<ref>تنزیه الانبیاء، ص ۶۸؛ التبیان، ج ۱، ص ۴۸۲؛ مجمعالبیان، ج ۱، ص ۴۰۵.</ref> اما این دیدگاه همانند دیدگاه گروه نخست از مفسّران [[اهل]] سنّت با امور زیر سازگار نیست: ظاهر آیات یاد شده، [[لزوم]] [[ایمان]] به همه اسباط، صریح نبودن آن در [[برادران یوسف]] <ref>تفسیر المنار، ج ۶، ص ۶۹؛ المیزان، ج ۱۱، ص ۹۳.</ref>{{ع}}، عدم یاد کرد قرآن از آنها به عنوان [[پیامبر]] در آیات دیگر <ref>التبیان، ج ۱، ص ۴۸۲؛ مجمعالبیان، ج۱، ص ۴۰۵؛ روحالمعانی، مج ۱، ج ۱، ص ۶۲۱.</ref> و انتساب امور یاد شده به همه آنان، به جز [[بنیامین]]. مهمتر از همه اگر آنان مراد بودند تعبیر "[[یعقوب]] و بنیه" {{متن قرآن|وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}}<ref>«و ابراهیم آن را به پسران خود سفارش کرد و یعقوب نیز: که ای فرزندان من! خداوند برای شما این دین را برگزیده است پس، جز در فرمانبرداری (از او) از این جهان نروید» سوره بقره، آیه ۱۳۲.</ref>، {{متن قرآن|أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَكَ وَإِلَهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«مگر هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید گواه بودید، آنگاه که از پسران خود پرسید: پس از من چه میپرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را میپرستیم که خدایی یگانه است و ما فرمانبردار اوییم» سوره بقره، آیه ۱۳۳.</ref> رساتر و روشنتر بود.<ref>روحالمعانی، مج ۷، ج ۱۲، ص ۲۷۷.</ref> [[پندار]] [[پیامبری]] [[برادران یوسف]]{{ع}} ـ که متأثّر از اطلاق [[اسباط]] بر آنان در [[تورات]] و [[تطبیق]] آنها بر اسباط دریافت کننده [[وحی]]، پدید آمده، ـ در [[احادیث اسلامی]] نیز رد شده است.<ref> الکافی، ج ۸، ص ۲۴۶؛ علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۴۴؛ کمال الدین، ص ۱۴۴.</ref> مفسّرانی که برادران یوسف{{ع}} را اسباط دریافت کننده وحی نمیدانند در | [[قرآن]] اموری چون [[حسادت]]، [[توطئه]] [[قتل]] [[یوسف]]{{ع}}، اتّفاق نظر برای به [[چاه]] افکندن وی، [[دروغگویی]] و صحنهسازی برای [[فریب]] [[پدر]] و [[گمراه]] خواندن وی، فروختن یوسف{{ع}} و اتّهام دزدی به وی، [[اعتراف به گناه]] و [[طلب]] [[مغفرت الهی]] {{متن قرآن|قَالَ يَا بُنَيَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ لَّقَدْ كَانَ فِي يُوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آيَاتٌ لِّلسَّائِلِينَ إِذْ قَالُواْ لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَى أَبِينَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ اقْتُلُواْ يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَتَكُونُواْ مِن بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِينَ }}<ref>«گفت: پسرکم! خوابت را برای برادرانت باز مگو که برای تو نیرنگی سخت اندیشند؛ بیگمان شیطان، برای آدمی دشمنی آشکار است. و بدین گونه پروردگارت تو را برمیگزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری میآموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام میگرداند چنانکه پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است.به راستی در (داستان) یوسف و برادران وی برای پرسشگران نشانههاست. (یاد کن) آنگاه را که گفتند: یوسف و برادر (تنی) اش (بنیامین) برای پدرمان از ما دوستداشتنیترند با آنکه ما گروهی توانمندیم؛ بیگمان پدر ما، در گمراهی آشکاری است. یوسف را بکشید یا به سرزمینی (دور) بیفکنید تا پدرتان تنها به شما روی آورد و پس از آن (خطا) گروهی شایسته باشید» سوره یوسف، آیه ۵-۹.</ref>، {{متن قرآن| فَلَمَّا ذَهَبُواْ بِهِ وَأَجْمَعُواْ أَن يَجْعَلُوهُ فِي غَيَابَةِ الْجُبِّ وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ وَجَاؤُواْ أَبَاهُمْ عِشَاء يَبْكُونَ قَالُواْ يَا أَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَتَرَكْنَا يُوسُفَ عِندَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ وَمَا أَنتَ بِمُؤْمِنٍ لَّنَا وَلَوْ كُنَّا صَادِقِينَ وَجَاؤُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ}}<ref>« پس چون او را بردند و همدل شدند که وی را در نهانگاه چاه نهند (چنین کردند) و ما به او وحی کردیم که (روزی) آنان را از این کارشان آگاه میکنی، در حالی که آنان درنیابند. و شبانگاه گریان نزد پدرشان آمدند. گفتند: ای پدر! ما رفته بودیم مسابقه بدهیم و یوسف را کنار بار خود وانهاده بودیم که گرگ او را خورد و (میدانیم) اگر (هم) راستگو میبودیم (سخن) ما را باور نمیکردی. و خونی دروغین را بر پیراهن او آوردند؛ (یعقوب) گفت: (نه چنین است که میگویید) بلکه (هوای) نفستان کاری را در چشمتان آراست، اکنون (کار من) شکیبی نیکوست و بر آنچه وصف میکنید از خداوند باید یاری جست» سوره یوسف، آیه ۱۵-۱۸.</ref>، {{متن قرآن|وَشَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَرَاهِمَ مَعْدُودَةٍ وَكَانُوا فِيهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ}}<ref>«و او را به بهایی ناچیز- درهمی چند- فروختند و به او رغبتی نداشتند» سوره یوسف، آیه ۲۰.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا إِنْ يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ فَأَسَرَّهَا يُوسُفُ فِي نَفْسِهِ وَلَمْ يُبْدِهَا لَهُمْ قَالَ أَنْتُمْ شَرٌّ مَكَانًا وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَصِفُونَ}}<ref>«گفتند: اگر (بنیامین) دزدی میکند (شگفت نیست) برادری دارد که (او نیز) پیش از این دزدی کرده است؛ یوسف آن (سرزنش) را در درون خود پنهان داشت و برای آنان آشکار نکرد (و در دل) گفت: جایگاه شما از او بدتر است و خداوند به آنچه وصف میکنید آگاهتر است» سوره یوسف، آیه ۷۷.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنَا وَإِنْ كُنَّا لَخَاطِئِينَ}}<ref>«گفتند: سوگند به خداوند که خداوند تو را بر ما برتری داده است و بیگمان ما گنهکار بودیم» سوره یوسف، آیه ۹۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا تَاللَّهِ إِنَّكَ لَفِي ضَلَالِكَ الْقَدِيمِ}}<ref>«گفتند: سوگند به خداوند که تو همچنان در گمراهی دیرینه خویشی» سوره یوسف، آیه ۹۵.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ}}<ref>«گفتند: ای پدر! برای ما از گناهانمان آمرزش بخواه که ما بیگمان گنهکار بودهایم» سوره یوسف، آیه ۹۷.</ref>. را به آنها نسبت میدهد که از [[ساحت]] [[انبیا]] به دور است. برخی با [[اعتقاد]] به [[پیامبری]] و [[اسباط]] بودن پسران [[یعقوب]] و برای [[تنزیه]] آنان، امور یاد شده را [[گناه صغیره]] یا مربوط به پیش از بلوغ و نبوّت دانستهاند<ref> تنزیه الانبیاء، ص ۶۸؛ الانتصار، ج ۴، ص ۶۵.</ref> که ازسوی شماری از [[مفسّران]] گروه دوم و با استناد به [[آیات]] {{متن قرآن|اقْتُلُوا يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَتَكُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِينَ}}<ref>«یوسف را بکشید یا به سرزمینی (دور) بیفکنید تا پدرتان تنها به شما روی آورد و پس از آن (خطا) گروهی شایسته باشید» سوره یوسف، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ}}<ref>«گفتند: ای پدر! برای ما از گناهانمان آمرزش بخواه که ما بیگمان گنهکار بودهایم» سوره یوسف، آیه ۹۷.</ref> رد شده است.<ref> التبیان، ج ۶، ص ۱۰۱؛ مجمعالبیان، ج ۵، ص ۳۲۴؛ روحالمعانی، مج ۱، ج ۱، ص ۶۲۱.</ref> عالمانی چون [[شریف مرتضی]]، [[طوسی]] و [[طبرسی]] در عین پذیرش اسباط بودن پسران یعقوب{{ع}}، با این توجیه که [[وحی]] فقط بر برخی از آنان ـ که در امور یاد شده دخیل نبودند ـ نازل شده بود، سبب نسبت [[نزول وحی]] بر همه اسباط را موظّف بودن همه آنها به [[پیروی]] از وحی دانستهاند؛<ref>تنزیه الانبیاء، ص ۶۸؛ التبیان، ج ۱، ص ۴۸۲؛ مجمعالبیان، ج ۱، ص ۴۰۵.</ref> اما این دیدگاه همانند دیدگاه گروه نخست از مفسّران [[اهل]] سنّت با امور زیر سازگار نیست: ظاهر آیات یاد شده، [[لزوم]] [[ایمان]] به همه اسباط، صریح نبودن آن در [[برادران یوسف]] <ref>تفسیر المنار، ج ۶، ص ۶۹؛ المیزان، ج ۱۱، ص ۹۳.</ref>{{ع}}، عدم یاد کرد قرآن از آنها به عنوان [[پیامبر]] در آیات دیگر <ref>التبیان، ج ۱، ص ۴۸۲؛ مجمعالبیان، ج۱، ص ۴۰۵؛ روحالمعانی، مج ۱، ج ۱، ص ۶۲۱.</ref> و انتساب امور یاد شده به همه آنان، به جز [[بنیامین]]. مهمتر از همه اگر آنان مراد بودند تعبیر "[[یعقوب]] و بنیه" {{متن قرآن|وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}}<ref>«و ابراهیم آن را به پسران خود سفارش کرد و یعقوب نیز: که ای فرزندان من! خداوند برای شما این دین را برگزیده است پس، جز در فرمانبرداری (از او) از این جهان نروید» سوره بقره، آیه ۱۳۲.</ref>، {{متن قرآن|أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَكَ وَإِلَهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«مگر هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید گواه بودید، آنگاه که از پسران خود پرسید: پس از من چه میپرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را میپرستیم که خدایی یگانه است و ما فرمانبردار اوییم» سوره بقره، آیه ۱۳۳.</ref> رساتر و روشنتر بود.<ref>روحالمعانی، مج ۷، ج ۱۲، ص ۲۷۷.</ref> [[پندار]] [[پیامبری]] [[برادران یوسف]]{{ع}} ـ که متأثّر از اطلاق [[اسباط]] بر آنان در [[تورات]] و [[تطبیق]] آنها بر اسباط دریافت کننده [[وحی]]، پدید آمده، ـ در [[احادیث اسلامی]] نیز رد شده است.<ref> الکافی، ج ۸، ص ۲۴۶؛ علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۴۴؛ کمال الدین، ص ۱۴۴.</ref> مفسّرانی که برادران یوسف{{ع}} را اسباط دریافت کننده وحی نمیدانند در تعیین مصداق آن، دیدگاه یکسانی ندارند. در این میان دیدگاهی که با تطبیق آن بر گروههای [[دوازدهگانه]] [[قوم]] [[موسی]]{{ع}} {{متن قرآن|وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}<ref>«و آنان را به دوازده سبط که هر یک امتی بود بخش کردیم و چون قوم موسی از وی آب خواستند به موسی وحی کردیم که با چوبدست خود به (آن) سنگ بزن! و دوازده چشمه از آن فرا جوشید هر گروهی آبشخور خویش بازشناخت، و ابر را بر آنان سایهبان کردیم و بر آنها ترانگبین و بلدرچین فرو فرستادیم (و گفتیم:) از چیزهای پاکیزهای که روزیتان کردهایم بخورید و آنان به ما ستم نورزیدند که بر خویشتن ستم میکردند» سوره اعراف، آیه ۱۶۰.</ref> نسبت [[نزول وحی]] به آنان را [[برانگیخته شدن]] پیامبرانی از میان آنها دانسته <ref> فتح الباری، ج ۶، ص ۲۹۸؛ تفسیر المنار، ج ۶، ص ۶۹؛ المیزان، ج ۱، ص ۳۱۲.</ref> یا بدون هرگونه توضیح و تعیینی آن را [[نوادگان]] یعقوب و [[نسل]] پسران وی [[تفسیر]] میکند،<ref> الکشاف، ج ۱، ص ۱۹۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۴، ص ۹۲؛ کنز الدقایق، ج ۲، ص ۱۶۷.</ref> با این امور سازگار نیست: ظاهر [[آیات]] مورد بحث، وجود "ال" تعریف، برداشت عموم [[مفسّران]] و نیز نسبت "[[ظلم]]" و "[[فسق]]" ی که [[قرآن]] به اسباط قوم موسی{{ع}} میدهد. {{متن قرآن|وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}<ref>«و آنان را به دوازده سبط که هر یک امتی بود بخش کردیم و چون قوم موسی از وی آب خواستند به موسی وحی کردیم که با چوبدست خود به (آن) سنگ بزن! و دوازده چشمه از آن فرا جوشید هر گروهی آبشخور خویش بازشناخت، و ابر را بر آنان سایهبان کردیم و بر آنها ترانگبین و بلدرچین فرو فرستادیم (و گفتیم:) از چیزهای پاکیزهای که روزیتان کردهایم بخورید و آنان به ما ستم نورزیدند که بر خویشتن ستم میکردند» سوره اعراف، آیه ۱۶۰.</ref>، {{متن قرآن|فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ قَوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَظْلِمُونَ}}<ref>«اما ستمگران از ایشان گفتاری را به جای آنچه به آنان گفته شده بود جایگزین کردند آنگاه ما بر آنان برای ستمی که میکردند عذابی از آسمان فرستادیم» سوره اعراف، آیه ۱۶۲.</ref>، {{متن قرآن|وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا وَيَوْمَ لَا يَسْبِتُونَ لَا تَأْتِيهِمْ كَذَلِكَ نَبْلُوهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ}}<ref>«و از ایشان درباره شهری که در کرانه دریا بود بپرس، آنگاه که (از حکم حرام بودن ماهیگیری) در روز شنبه تجاوز میکردند زیرا روز شنبه آنان ماهیهاشان نزد ایشان روی آب میآمدند و روزی که شنبهشان نبود نزد آنان نمیآمدند، بدینگونه آنها را برای آنکه نافرمانی میکردند، میآزمودیم» سوره اعراف، آیه ۱۶۳.</ref> تطبیق اسباط بر همه [[پیامبران]] از نسل انبیای یاد شده در آیات، به ویژه از نسل یعقوب{{ع}}<ref> التحقیق، ج ۵، ص ۳۳.</ref> یا پیامبرانی چون [[داود]]، [[سلیمان]]، [[یونس]]، [[ایّوب]] و... که پس از موسی{{ع}} از میان [[بنیاسرائیل]] برانگیخته شدند<ref> المیزان، ج ۳، ص ۳۳۶.</ref> نیز مطرح شده است، چنانکهبرخی با افزودن [[یوسف]]، موسی و عیسی{{عم}} آنها را پیامبرانی از [[نسل]] [[اسحاق]] و [[یعقوب]]{{ع}}، نیز دانستهاند.<ref>التبیان، ج ۱، ص ۴۸۲؛ مجمعالبیان، ج۳، ص ۲۱۶.</ref> این دیدگاههای نزدیک به هم با [[آیات]] مربوط سازگار نیست، زیرا در آیات {{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«ما به تو همانگونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>، {{متن قرآن|وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَرُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا}}<ref>«و پیامبرانی را (فرستادیم) که (داستان) آنها را برای تو پیشتر گفتهایم و پیامبرانی که (داستان) آنان را برای تو نگفتهایم؛ و موسی با خداوند بیمیانجی سخن گفت» سوره نساء، آیه ۱۶۴.</ref> پس از ذکر [[اسباط]]، از [[عیسی]]، ایوب، [[یونس]]، [[هارون]]، [[سلیمان]]، [[داوود]] و [[موسی]]{{عم}} نیز یاد میشود، چنانکه ذکر اسباط پس از یعقوب{{ع}} در آیات {{متن قرآن|قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگویید: ما به خداوند و به آنچه به سوی ما و به سوی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و آنچه به (دیگر) پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان آوردهایم؛ میان هیچیک از آنان فرق نمینهیم و ما فرما» سوره بقره، آیه ۱۳۶.</ref>، {{متن قرآن|أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«یا میگویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهییی را که از خداوند نزد اوست پنهان میدارد؟ و خداوند از آنچه انجام میدهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَالنَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگو به خداوند و به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان داریم، میان هیچیک از ایشان فرق نمیگذاریم و ما فرمانبردار اوییم» سوره آل عمران، آیه ۸۴.</ref>، {{متن قرآن|وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَرُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا}}<ref>«و پیامبرانی را (فرستادیم) که (داستان) آنها را برای تو پیشتر گفتهایم و پیامبرانی که (داستان) آنان را برای تو نگفتهایم؛ و موسی با خداوند بیمیانجی سخن گفت» سوره نساء، آیه ۱۶۴.</ref> نشان میدهد که اسباط به احتمال زیاد در دوره [[تاریخی]] پس از یعقوب{{ع}} و پیش از موسی{{ع}} میزیستهاند. گزارشهای [[عهدین]]،<ref>کتاب مقدس؛ تکوین ۱۶: ۱۵؛ ۲۱: ۲ ـ ۳؛ ۲۵: ۲۵ ـ ۲۶؛ ۴۹: ۲۸؛ خروج ۲: ۱۰.</ref> همچنین آیاتی چون {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۳۳.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْرَاهِيمَ وَمَا أُنْزِلَتِ التَّوْرَاةُ وَالْإِنْجِيلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«ای اهل کتاب! چرا درباره ابراهیم چون و چرا میکنید؟ با آنکه تورات و انجیل جز پس از وی فرو فرستاده نشده است؛ آیا خرد نمیورزید؟» سوره آل عمران، آیه ۶۵.</ref> نشان میدهد که ترتیب تاریخی در ذکر نام [[پیامبران]] یاد شده در آیات {{متن قرآن|قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگویید: ما به خداوند و به آنچه به سوی ما و به سوی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و آنچه به (دیگر) پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان آوردهایم؛ میان هیچیک از آنان فرق نمینهیم و ما فرما» سوره بقره، آیه ۱۳۶.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَالنَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگو به خداوند و به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان داریم، میان هیچیک از ایشان فرق نمیگذاریم و ما فرمانبردار اوییم» سوره آل عمران، آیه ۸۴.</ref> رعایت شده است؛ همچنین نام بردن از اسباط در قالب لفظِ جمعی که مفرد آن یک [[وصف]] عام است و [[پرهیز]] از ذکر نام یکایک آنها، میتواند از پایین بودن [[مقام]] و [[منزلت]] اسباط نسبت به پیامبران یاد شده حکایت کند، چنانکه پارهای خاورشناسان آن را "انبیای صغارِ" موردِ [[اعتقاد]] [[یهود]] میدانند که ۱۲ تن بودهاند.<ref>واژههای دخیل، ص ۱۱۵، "اسباط".</ref>نام آنها که بعضا معاصر یکدیگر و همگی از مصنّفان [[عهد عتیق]] بوده و در دوره تاریخی میان موسی و عیسی{{ع}} میزیستهاند از این قرار است: هُوْشِیَعِ، یهوْئِیْلْ، عامُوْسْ، عُوْبَدْیاهِ، یُوْناهِ، مِیْکاهِ، ناحُوْمِ، حَبَقُّوْقِ، صِفَیْناهِ، حگیَّ، زِکرْیاهِ بن بِرِکْیاهِ و مَلاکِیء.<ref>قاموس الکتاب المقدس، ص ۵۸۷، ۹۲۵.</ref> این دیدگاه با دوره تاریخی یاد شده و نیز گزارشهای ارائه شده از عهد عتیق [[سازگاری]] ندارد. | ||
اسباط و مصادیق و جنبههای گوناگون آن و اغلب بهصورت جزئیتر و روشنتر در برخی [[احادیث]] منسوب به [[پیامبر]]{{صل}} و [[پیشوایان معصوم]] [[شیعه]]{{عم}} نیز مورد توجّه قرار گرفته است. در پارهای [[احادیث]]، وجود دو [[سبط]] برای هر [[پیامبری]] پس از [[وصیّ]] وی،<ref>کفایة الاثر، ص ۸۰؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۱۲.</ref> [[برتری]] اسباطِ [[پیامبران]] نسبت به [[مردمان]] دیگر در نزد [[خدا]] پس از [[انبیا]] و [[اوصیا]]،<ref> دلائلالامامه، ص ۷۸؛ شرحالاخبار، ج ۱، ص ۱۲۴.</ref> همچنین [[شهادت]] شمار فراوانی از [[اسباط]] به همراه دهها [[پیامبر]] و وصیّ در طول [[تاریخ]] و در [[سرزمین]] [[کربلا]] <ref>کاملالزیارات، ص ۴۵۳؛ تهذیب، ج ۶، ص ۸۳؛ وسائلالشیعه، ج ۱۴، ص ۵۱۷.</ref> گزارش شده است، چنانکه در کاربردی نسبتا گسترده درباره [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} و درپی مقایسه پیامبر{{صل}} و [[علی]]{{ع}} با دیگر انبیا و اوصیا، آن دو، [[سرور]]،<ref> الکافی، ج ۸، ص۵۰؛ الامالی، ص ۶۹۱؛ بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳.</ref>[[برترین]]،<ref>شرح الاخبار، ج ۱، ص ۱۲۴؛ ج ۳، ص ۱۰۱.</ref> [[بهترین]]<ref>کفایة الاثر، ص ۸۰؛ دلائل الامامه، ص ۴۷۹؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۱۱.</ref> و خاتمِ اسباط <ref>بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۱۱۱.</ref> و نیز دو [[سبط پیامبر]]{{صل}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۵۱۶؛ کامل الزیارات، ص ۵۱۵؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۸۴.</ref> خوانده شدهاند؛<ref>مسند احمد، ج ۴، ص ۱۷۲؛ سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۵۱؛ سنن ترمذی، ج ۵، ص ۳۲۴.</ref> همچنین اسباط دریافت کننده [[وحی]]، ۱۲ تن <ref>کفایة الاثر، ص ۱۴، ۸۰؛ مناقب آل ابیطالب، ج ۱، ص ۲۵۹؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۸۴.</ref> و از میان [[نوادگان]] [[یعقوب]]{{ع}}<ref>کفایة الاثر، ص ۸۰؛ الاحتجاج، ج ۱، ص ۳۱۹؛ بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۲۷۹.</ref> معرفی شدهاند. | اسباط و مصادیق و جنبههای گوناگون آن و اغلب بهصورت جزئیتر و روشنتر در برخی [[احادیث]] منسوب به [[پیامبر]]{{صل}} و [[پیشوایان معصوم]] [[شیعه]]{{عم}} نیز مورد توجّه قرار گرفته است. در پارهای [[احادیث]]، وجود دو [[سبط]] برای هر [[پیامبری]] پس از [[وصیّ]] وی،<ref>کفایة الاثر، ص ۸۰؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۱۲.</ref> [[برتری]] اسباطِ [[پیامبران]] نسبت به [[مردمان]] دیگر در نزد [[خدا]] پس از [[انبیا]] و [[اوصیا]]،<ref> دلائلالامامه، ص ۷۸؛ شرحالاخبار، ج ۱، ص ۱۲۴.</ref> همچنین [[شهادت]] شمار فراوانی از [[اسباط]] به همراه دهها [[پیامبر]] و وصیّ در طول [[تاریخ]] و در [[سرزمین]] [[کربلا]] <ref>کاملالزیارات، ص ۴۵۳؛ تهذیب، ج ۶، ص ۸۳؛ وسائلالشیعه، ج ۱۴، ص ۵۱۷.</ref> گزارش شده است، چنانکه در کاربردی نسبتا گسترده درباره [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} و درپی مقایسه پیامبر{{صل}} و [[علی]]{{ع}} با دیگر انبیا و اوصیا، آن دو، [[سرور]]،<ref> الکافی، ج ۸، ص۵۰؛ الامالی، ص ۶۹۱؛ بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳.</ref>[[برترین]]،<ref>شرح الاخبار، ج ۱، ص ۱۲۴؛ ج ۳، ص ۱۰۱.</ref> [[بهترین]]<ref>کفایة الاثر، ص ۸۰؛ دلائل الامامه، ص ۴۷۹؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۱۱.</ref> و خاتمِ اسباط <ref>بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۱۱۱.</ref> و نیز دو [[سبط پیامبر]]{{صل}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۵۱۶؛ کامل الزیارات، ص ۵۱۵؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۸۴.</ref> خوانده شدهاند؛<ref>مسند احمد، ج ۴، ص ۱۷۲؛ سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۵۱؛ سنن ترمذی، ج ۵، ص ۳۲۴.</ref> همچنین اسباط دریافت کننده [[وحی]]، ۱۲ تن <ref>کفایة الاثر، ص ۱۴، ۸۰؛ مناقب آل ابیطالب، ج ۱، ص ۲۵۹؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۸۴.</ref> و از میان [[نوادگان]] [[یعقوب]]{{ع}}<ref>کفایة الاثر، ص ۸۰؛ الاحتجاج، ج ۱، ص ۳۱۹؛ بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۲۷۹.</ref> معرفی شدهاند. |