پرش به محتوا

مذحج در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۲: خط ۵۲:
==[[مهاجرت]] قبایل [[مذحج]] به [[عراق]]==
==[[مهاجرت]] قبایل [[مذحج]] به [[عراق]]==
با آغاز [[فتوحات اسلامی]]، [[حیره]] و شهرهای اسلامی تازه تأسیس آن -[[کوفه]] و [[بصره]]-، [[شاهد]] مهاجرت تعداد زیادی از [[قبایل عرب]] بودند. <ref>عمر کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۰۶۲</ref> به طوری که به گفته [[بلاذری]]، حضور [[دوازده]] هزار [[یمنی]] در کوفه، تنها بخشی از نخستین [[مهاجران]] به حیره (کوفه) بوده است. <ref>البلاذری، فتوح البلدان، ص۲۷۲.</ref> پس از مهاجرت قبایل عرب به کوفه، این [[شهر]] تخطیط شد و هر قبیله، محله‌ای را به خود اختصاص داد. کوفه و بصره بعد از تخطیط به لحاظ موقعیت جغرافیایی، نیازمند میزبانی [[قبایل]] بیشتری بودند تا به [[تجهیز]] [[لشکر اسلام]] کمک کنند. بنابراین کمتر [[قبیله]] [[عربی]] را می‌توان نام برد که تعدادی از افراد آن به این دو [[شهر]]، [[مهاجرت]] نکرده باشند. شمار زیاد مذحجیان ساکن در [[کوفه]] - و به تبع نقش آنان در وقایع و حوادث این شهر - را زمانی می‌توان بهتر دریافت که بنابر نقل برخی گزارشات [[تاریخی]]، با ایجاد [[نظام]] ارباع<ref>در نظام ارباع، کل قبایل کوفه به چهار قسمت اهل مدینه، تمیم و همدان، ربیعة و کنده و مذحج و اسد تقسیم می‌‌شدند. فرماندهانی که زیاد برای ارباع انتخاب کرده بود به ترتیب عبارت بودند از: عمروبن حریث، خالد بن عرفطه، قیس بن ولید و ابوبردة بن ابوموسی اشعری</ref> توسط [[زیاد بن ابیه]] -[[فرماندار کوفه]]-، در [[سال ۵۰ هجری]]، قبایل [[مذحج]] و [[اسد]] به [[تنهایی]] یک چهارم [[جمعیت]] کوفه را به خود اختصاص داده بودند.<ref>نعمت الله صفری فروشانی، مردم‌شناسی کوفه، مشکوة، شماره ۵۳، زمستان ۵۷، ص۲۹-۳۰</ref> برخی از مذحجیان نیز به [[خوزستان]] [[ایران]] مهاجرت کردند. چندان که [[اعراب]] خوزستان را از [[نسل]] «[[نیس بن ابراهیم بن مالک اشتر]]» گفته‌اند.<ref>الموسوعة العربیه، مقاله مذحج.</ref>
با آغاز [[فتوحات اسلامی]]، [[حیره]] و شهرهای اسلامی تازه تأسیس آن -[[کوفه]] و [[بصره]]-، [[شاهد]] مهاجرت تعداد زیادی از [[قبایل عرب]] بودند. <ref>عمر کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۰۶۲</ref> به طوری که به گفته [[بلاذری]]، حضور [[دوازده]] هزار [[یمنی]] در کوفه، تنها بخشی از نخستین [[مهاجران]] به حیره (کوفه) بوده است. <ref>البلاذری، فتوح البلدان، ص۲۷۲.</ref> پس از مهاجرت قبایل عرب به کوفه، این [[شهر]] تخطیط شد و هر قبیله، محله‌ای را به خود اختصاص داد. کوفه و بصره بعد از تخطیط به لحاظ موقعیت جغرافیایی، نیازمند میزبانی [[قبایل]] بیشتری بودند تا به [[تجهیز]] [[لشکر اسلام]] کمک کنند. بنابراین کمتر [[قبیله]] [[عربی]] را می‌توان نام برد که تعدادی از افراد آن به این دو [[شهر]]، [[مهاجرت]] نکرده باشند. شمار زیاد مذحجیان ساکن در [[کوفه]] - و به تبع نقش آنان در وقایع و حوادث این شهر - را زمانی می‌توان بهتر دریافت که بنابر نقل برخی گزارشات [[تاریخی]]، با ایجاد [[نظام]] ارباع<ref>در نظام ارباع، کل قبایل کوفه به چهار قسمت اهل مدینه، تمیم و همدان، ربیعة و کنده و مذحج و اسد تقسیم می‌‌شدند. فرماندهانی که زیاد برای ارباع انتخاب کرده بود به ترتیب عبارت بودند از: عمروبن حریث، خالد بن عرفطه، قیس بن ولید و ابوبردة بن ابوموسی اشعری</ref> توسط [[زیاد بن ابیه]] -[[فرماندار کوفه]]-، در [[سال ۵۰ هجری]]، قبایل [[مذحج]] و [[اسد]] به [[تنهایی]] یک چهارم [[جمعیت]] کوفه را به خود اختصاص داده بودند.<ref>نعمت الله صفری فروشانی، مردم‌شناسی کوفه، مشکوة، شماره ۵۳، زمستان ۵۷، ص۲۹-۳۰</ref> برخی از مذحجیان نیز به [[خوزستان]] [[ایران]] مهاجرت کردند. چندان که [[اعراب]] خوزستان را از [[نسل]] «[[نیس بن ابراهیم بن مالک اشتر]]» گفته‌اند.<ref>الموسوعة العربیه، مقاله مذحج.</ref>
==نقش [[قبیله مذحج]] در وقایع و حوادث [[صدر اسلام]] ==
مذحجیان در [[سال دهم هجری]] و در پی ارسال سریه‌ای به [[فرماندهی]] علی{{ع}} توسط [[پیامبر]]{{صل}}، با [[حضرت]] آشنا شدند و با [[مشاهده]] [[رفتار]] [[پسندیده]] و [[منطق]] والای علی{{ع}}، جملگی به [[اسلام]] گرویدند. در پی این واقعه، [[قوم]] [[مذحج]] از ارادتمندان [[امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} و [[دوستداران]] آن حضرت گردیدند و بر این ارادتمندی خود، پس از [[رحلت نبی خاتم]]{{صل}} نیز، همچنان باقی و [[استوار]] ماندند. آنان در دوران [[خلافت امیرالمؤمنین]]{{ع}} و در پی برپا شدن [[فتنه]] [[جمل]] و با فراخوان دادن [[مردم کوفه]] از سوی علی{{ع}} جهت مقابله با [[ناکثین]]، چونان [[قبایل]] دیگر [[کوفی]] به [[یاری امام]] شتافتند.<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۳۵؛ محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۳، ص۵۱۳.</ref> در این [[جنگ]] [[مالک اشتر]] عهده‌دار [[ریاست]] [[نخع]] و فرماندهی [[میمنه]] [[سپاه امام]]{{ع}} بود. وی در این [[پیکار]] با رجزخوانی‌ها‌‌ی خود یارانش را تشجیع می‌کرد.<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ۲۳۵-۲۳۷.</ref> نقل است که گروهی از نخعیان به همراه جمعی از [[همدانیان]] جهت پراکنده ساختن [[مردم]] از اطراف شتر [[عایشه]] به [[دستور امام]] [[حمله]] بردند و مردم را از اطراف آن پراکنده ساختند. <ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمدابوالفضل ابراهیم، بی‌جا، دارالاحیاء الکتب العربیه، بی‌تا، ج ۱، ص۲۶۵.</ref>
در [[جنگ صفین]] نیز مذحجیان، عمده [[یاران]] [[وفادار]] حضرت را تشکیل می‌دادند. در این جنگ، علی{{ع}} بر اساس تقسیم‌بندی [[قبایل کوفه]]، آنها را در هفت [[لشکر]] جای داد و برای هر کدام فرماندهی تعیین نمود و فرماندهی قبیله مذحج و اشعر را به [[نضر بن زیاد حارثی]] واگذارد<ref>محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۳، ص۵۶۶.</ref> و [[مالک بن حارث نخعی]] را به عنوان [[فرمانده]] میمنه و [[پرچمدار]] مذحجیان [[سپاه]] تعیین کرد.<ref>ابن خلدون، محمد، تاریخ، ج۲، ص۱۷۲-۱۷۴.</ref> از چهره‌های بارز دیگر مذحجیان در این جنگ می‌توان به نام «[[عمار یاسر العنسی]]» و «[[اویس بن عامر مرادی]]» معروف به [[اویس قرنی]] اشاره کرد.
مذحجیان در [[نهضت امام حسین]]{{ع}}، نقش‌های متفاوتی از خود بروز دادند. چندان که برخی همچون [[هانی بن عروه]] تا پای [[جان]] بر [[بیعت]] خود با [[مسلم بن عقیل]] –نماینده [[امام حسین]]{{ع}}- [[وفادار]] و [[استوار]] ماندند و بسیاری نیز تن‌ به‌ خواری‌ و سستی‌ دادند و از بیعت او پا پس کشیدند.<ref>محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۵، ص۳۷۹؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج۵، ص۶۱</ref> جمعی از آنان همانند [[حجاج بن مسروق جعفی]]، [[زید بن معقل]]، [[عمرو بن مطاع جعفی]]، [[عمیر بن عبدالله مذحجی]]، [[مجمع ‌بن عبدالله عائذی]] و پسرش [[عائذ]]، [[نافع‌ بن هلال جملی]]، [[واضح ترک]] [[غلام]] [[حارث مذحجی]] و [[یزید بن مغفل جعفی]] در [[روز عاشورا]] در [[سپاه امام]] بودند و به [[شهادت]] رسیدند، گروه زیادی از آنان نیز به [[فرماندهی]] [[عمرو بن حجاج زبیدی]] و [[شبث بن ربعی نخعی]] در [[سپاه عمر بن سعد]] در [[کربلا]] حاضر شدند و دست به [[خون]] [[اباعبدالحسین]]{{ع}} و یارانش آلودند. [[قوم]] [[مذحج]] در بازگشت از این [[سفر]]، هفت سر از [[شهدای کربلا]] را برای [[عبیدالله بن زیاد]] به ارمغان بردند.<ref>سید بن طاوس، لهوف، ص۸۵؛ عمر کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۰۶۲</ref> این [[اختلاف]] نقش‌ها، در [[قیام مختار]] شکل وسیع‌تر به خود گرفت، تا جایی که بسیاری از سران [[قبایل]] [[مذحج]] [[کوفه]] را رو در روی یکدیگر قرار داد. چندان که افرادی چون [[ابراهیم بن مالک اشتر نخعی]] و یارانش در یک سو و اشرافی مانند [[شبث بن ربعی مذحجی]] و [[زحر بن قیس بن مالک بدائی]] و [[عمرو بن حجاج زبیدی]] و بعدها [[عبیدالله بن حر جعفی]] به همراه یارانشان در سوی دیگر میدان قرار گرفتند. <ref>ر. ک. محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۶، ص۱۸-۳۳</ref>
علاوه بر موارد فوق، باید به حضور پُر رنگ مذحجیان در وقایع [[سال ۵۱ هجری]] و نیز [[همراهی]] آنان در حوادث [[سال ۶۸ هجری]] اشاره کرد.<ref>عمر کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۰۶۲-۱۰۶۳</ref> ضمن این که از نقش مذحجیان در [[نبرد]] با [[شبیب خارجی]] در [[سال ۷۶ هجری]] و حضور در حوادث [[سال ۱۲۲ هجری]] نیز نباید [[غافل]] بود. <ref>عمر کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۰۶۲-۱۰۶۳</ref>


==منابع==
==منابع==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش