ولادت پیامبر خاتم در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[ولادت پیامبر خاتم]]''' است. "'''[[ولادت پیامبر خاتم]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[ولادت پیامبر خاتم]]''' است. "'''[[ولادت پیامبر خاتم]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[ولادت پیامبر خاتم در حدیث]] - [[ولادت پیامبر خاتم در نهج البلاغه]] - [[ولادت پیامبر خاتم در تاریخ اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[ولادت پیامبر خاتم در حدیث]] - [[ولادت پیامبر خاتم در نهج البلاغه]] - [[ولادت پیامبر خاتم در تاریخ اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[ولادت پیامبر خاتم (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


'''ولادت پیامبر خاتم{{صل}}''' در سال "[[عام الفیل]]" و در ربیع‌الاول [[سال]] ۵۷۰ م بوده است. [[شیعیان]]، [[تولد]] حضرت را هفدهم ربیع‌الاول، [[روز جمعه]] و [[اهل تسنن]] دوازدهم ربیع‌الاول، روز [[دوشنبه]] می‌دانند. محل تولد رسول اکرم {{صل}}، ورودی [[شعب ابی طالب]] است. [[عبدالمطلب]] پدر بزرگ حضرت نام ایشان را [[محمد]] {{صل}} گذاشت تا در [[آسمان]] و [[زمین]]، ستوده باشد.
'''ولادت پیامبر خاتم{{صل}}''' در سال "[[عام الفیل]]" و در ربیع‌الاول [[سال]] ۵۷۰ م بوده است. [[شیعیان]]، [[تولد]] حضرت را هفدهم ربیع‌الاول، [[روز جمعه]] و [[اهل تسنن]] دوازدهم ربیع‌الاول، روز [[دوشنبه]] می‌دانند. محل تولد رسول اکرم {{صل}}، ورودی [[شعب ابی طالب]] است. [[عبدالمطلب]] پدر بزرگ حضرت نام ایشان را [[محمد]] {{صل}} گذاشت تا در [[آسمان]] و [[زمین]]، ستوده باشد.
خط ۸۲: خط ۷۷:
بحیرا از [[ابوطالب]] پرسید: "این پسر چه نسبتی با تو دارد؟ [[ابوطالب]] در جوابش فرمود: این، پسر من است. بحیرا پاسخ داد: پدر این پسر، زنده نیست. [[ابوطالب]] گفت: برادرزاده من است و پدرش، در حالی که مادرش باردار بود، درگذشت. بحیرا گفت: راست گفتی! او را به دیار خویش ببر و از [[یهودیان]] بر او بیمناک باش که به [[خدا]]! اگر او را ببینند و آنچه از او می‌دانم، بدانند، به او آسیب می‌رسانند که [[سرنوشت]] بزرگی دارد. [[ابوطالب]] او را با شتاب به [[مکه]] بازگرداند"<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۲۲۷-۲۲۸؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۷-۳۸.</ref>. [[نقل]] شده است که [[پیامبر]]{{صل}} ۱۲ سال داشت که به این سفر رفت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۹۷؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۲۹۲.</ref>.<ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[ تولد و کودکی پیامبر (مقاله)|تولد و کودکی پیامبر]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۴۹-۲۵۰.</ref>
بحیرا از [[ابوطالب]] پرسید: "این پسر چه نسبتی با تو دارد؟ [[ابوطالب]] در جوابش فرمود: این، پسر من است. بحیرا پاسخ داد: پدر این پسر، زنده نیست. [[ابوطالب]] گفت: برادرزاده من است و پدرش، در حالی که مادرش باردار بود، درگذشت. بحیرا گفت: راست گفتی! او را به دیار خویش ببر و از [[یهودیان]] بر او بیمناک باش که به [[خدا]]! اگر او را ببینند و آنچه از او می‌دانم، بدانند، به او آسیب می‌رسانند که [[سرنوشت]] بزرگی دارد. [[ابوطالب]] او را با شتاب به [[مکه]] بازگرداند"<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۲۲۷-۲۲۸؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۷-۳۸.</ref>. [[نقل]] شده است که [[پیامبر]]{{صل}} ۱۲ سال داشت که به این سفر رفت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۹۷؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۲۹۲.</ref>.<ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[ تولد و کودکی پیامبر (مقاله)|تولد و کودکی پیامبر]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۴۹-۲۵۰.</ref>


==منابع==
==[[تولد]] [[حضرت محمد]]{{صل}}==
#[[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[ تولد و کودکی پیامبر (مقاله)|تولد و کودکی پیامبر]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']]
«ولادت [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} به اتفاق [[شیعه]] و [[سنی]] در ماه [[ربیع الاول]] است. [[اهل تسنن]] بیشتر [[روز]] دوازدهم و شیعه بیشتر روز هفدهم را [روز تولد [[حضرت]] می‌داند] به استثنای [[شیخ کلینی]] صاحب [[کتاب کافی]] که ایشان هم روز دوازدهم را روز ولادت می‌داند. [[رسول خدا]]{{صل}} در فصل [[بهار]] متولد شده است. در السیرة الحلبیه می‌نویسد: {{عربی|وُلِدَ فِي فَصْلِ الرَّبِيعِ}}؛ «در فصل بهار به [[دنیا]] آمد». بعضی از [[دانشمندان]] امروز حساب کرده‌اند تا ببینند روز ولادت [[رسول اکرم]]{{صل}} با چه روزی از ایام ماه‌های شمسی منطبق می‌شود. به این نتیجه رسیده‌اند که دوازدهم ربیع آن سال مطابق می‌شود با بیستم آوریل و بیستم آوریل مطابق است با سی و یکم فروردین. قهراً هفدهم ربیع مطابق می‌شود با پنجم اردیبهشت. پس قدر مسلّم این است که رسول اکرم{{صل}} در فصل بهار به دنیا آمده است. حال یا سی و یکم فروردین یا پنجم اردیبهشت.
#[[پرونده:1100558.jpg|22px]] [[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|'''مقاله «محمد رسول الله"، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']]
در چه روزی از ایام هفته به دنیا آمده است؟ شیعه [[معتقد]] است که در [[روز جمعه]] به دنیا آمده‌اند. اهل تسنن بیشتر گفته‌اند در روز [[دوشنبه]]، در چه ساعتی از شبانه روز به دنیا آمده‌اند؟ شاید [[اتفاق نظر]] باشد که بعد از [[طلوع فجر]] به دنیا آمده‌اند، در بین الطلوعین.
 
تاریخچه رسول اکرم{{صل}} تاریخچه عجیبی است. [[پدر]] بزرگوارشان، [[عبدالله بن عبدالمطلب]] است. عبدالله [[جوانی]] بود که در همه [[مکه]] می‌درخشید. جوانی بود بسیار [[زیبا]]، بسیار [[رشید]]، بسیار مؤدب و بسیار معقول که [[دختران]] مکه آرزوی همسری او را داشتند.
 
او با مخدره [[آمنه دختر وهب]] که از [[فامیل]] نزدیک آنها به شمار می‌آید، [[ازدواج]] می‌کند. در حدود چهل روز بیشتر از زفافش نمی‌گذرد که به [[عزم]] [[مسافرت]] به [[شام]] و [[سوریه]] از مکه خارج می‌شود و ظاهرا [[سفر]]، سفر بازرگانی بوده است. در برگشتن به [[مدینه]] می‌آید که [[خویشاوندان]] [[مادر]] او آنجا بودند و در [همان جا] [[وفات]] می‌کند. عبدالله وقتی وفات می‌کند که پیغمبر اکرم{{صل}} هنوز در [[رحم]] [[مادر]] است. محمد{{صل}} [[یتیم]] به [[دنیا]] می‌آید... به رسم آن وقت [[عرب]]، برای [[تربیت کودک]] لازم می‌دانستند که بچه را به «مُرْضِعَه» بدهند تا به [[بادیه]] ببرد و در آنجا به او شیر بدهد.
 
[[حلیمه سعدیه]] (حلیمه، زنی از [[قبیله]] [[بنی سعد]]) از بادیه به [[مدینه]] می‌آید که آن هم داستان مفصلی دارد. این طفل نصیب او می‌شود. خود حلیمه و شوهرش داستان‌ها نقل می‌کنند که از روزی که این [[کودک]] پا به [[خانه]] ما گذاشت، گویی [[برکت]] از [[زمین]] و [[آسمان]] بر خانه ما می‌بارید.
این کودک تا چهار سالگی، دور از مادر و دور از جد و [[خویشاوندان]] و دور از [[شهر]] [[مکه]]، در بادیه میان [[بادیه نشینان]] و پیش دایه [[زندگی]] می‌کند. [در] چهار سالگی او را از دایه می‌گیرند. [و به] مادر [[مهربان]] [می سپارند]. حال شما [[آمنه]] را در نظر بگیرید: زنی که شوهری [[محبوب]] و به اصطلاح شوهر ایده‌آلی داشته است به نام عبدالله که آن شبی که با او [[ازدواج]] می‌کند، به همه [[دختران]] مکه [[افتخار]] می‌کند که این افتخار بزرگ نصیب من شده است، هنوز بچه در رحمش است که این شوهر را از دست می‌دهد. برای زنی که علاقه [فراوان] به شوهر خود دارد، [[بدیهی]] است که بچه برای او یک یادگار بسیار بزرگ [شمرده می‌شود] مخصوصا اگر این بچه، پسر باشد. آمنه تمام آرزوهای خود در عبدالله را [در] این کودک خردسال می‌بیند.
 
جناب [[عبدالمطلب]]، [[پدر]] بزرگ [[رسول خدا]]{{صل}} علاوه بر آمنه، متکفل این کودک کوچک هم هست. [[قوم]] و خویش‌های آمنه در مدینه بودند. آمنه از عبدالمطلب اجازه می‌گیرد که سفری برای [[دیدار]] خویشاوندانش به مدینه برود و این کودک را هم با خودش ببرد. همراه کنیزی که داشت، به نام [[ام ایمن]] با قافله حرکت می‌کند و به مدینه می‌رود و دیدار [[دوستان]] را انجام می‌دهد. (سفری که [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} در [[کودکی]] کرده، همین [[سفر]] است که در پنج سالگی از [[مکه]] به [[مدینه]] رفته است.)
 
[پس از پایان [[سفر]]،]محمد{{صل}} با [[مادر]] و [[کنیز]] مادر برمی‌گردد. در بین راه مکه ومدینه، در منزلی به نام [[ابواء]] که الان هم هست، مادر او مریض می‌شود. به تدریج [[ناتوان]] می‌گردد و [[قدرت]] حرکت را از دست می‌دهد و در همان جا [[وفات]] می‌کند. این [[کودک]] خردسال، [[مرگ]] مادر را در خلال [[مسافرت]]، به چشم می‌بیند. مادر را در همان جا [[دفن]] می‌کنند و همراه [[ام ایمن]] به مکه برمی‌گردد. این کنیز بسیار بسیار باوفا که بعدها [[زن]] [[آزاد]] شده‌ای بود، تا آخر عمر [[خدمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} و علی و فاطمه و حسن و حسین{{عم}} را از دست نداد. آن [[روایت]] معروف را [[حضرت زینب]] از همین ام ایمن روایت می‌کند و در [[خانه]] [[اهل بیت پیامبر]]، پیرزن مجلله‌ای بود.
 
تقریبا پنجاه سال بعد از این قضیه، حدود [[سال سوم هجرت]] بود که [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} در یکی از سفرها [به] ابواء [رسید]... [[اصحاب]] دیدند [[پیغمبر]] بدون اینکه با کسی حرف بزند، به طرفی روانه شد. بعضی خدمتش رفتند تا ببیند کجا می‌رود. دیدند در نقطه‌ای نشست و شروع کرد به خواندن [[دعا]] و [[حمد]] و قل هوالله و دیدند به [[تأمل]] عمیقی فرو رفت و به همان نقطه [[زمین]] توجه خاصی دارد. کم کم اشک‌های نازنینش از گوشه چشمانش جاری شد. پرسیدند: یا [[رسول الله]]! چرا می‌گریید؟ فرمود: اینجا [[قبر]] مادر من است. پنجاه سال پیش من مادرم را در اینجا دفن کردم.
 
[[عبدالمطلب]] [پس از [[مرگ]] [[آمنه]]] این کودک را فوق العاده [[عزیز]] می‌داشت و به فرزندانش می‌گفت که او با دیگران خیلی فرق دارد. او از طرف [[خدا]] آینده‌ای دارد و شما نمی‌دانید. [هنگام [[مرگ]] عبدالمطلب،] [[ابوطالب]] - که پسر ارشد و بزرگ‌تر و شریف‌تر از همه [[فرزندان]] باقی مانده‌اش بود - دید پدرش [[اضطراب]] دارد. عبدالمطلب خطاب به ابوطالب گفت: من هیچ [[نگرانی]] از مردن ندارم، جز یک چیز و آن [[سرنوشت]] این [[کودک]] است. این کودک را به چه کسی بسپارم؟ آیا تو از ناحیه من [[تعهد]] می‌کنی که [[کفالت]] او را به عهده بگیری؟ عرض کرد: بله. بعد از آن، جناب [[ابوطالب]]، [[پدر]] بزرگوار امیرالمؤمنین علی{{ع}}، متکفل بزرگ کردن [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} بود»<ref>مرتضی مطهری، سیری در سیره نبوی، ص۲۶۵-۲۶۹.</ref>.<ref>[[حسن اردشیری لاجیمی|اردشیری لاجیمی، حسن]]، [[سیره نبوی از نگاه استاد مطهری (کتاب)|سیره نبوی از نگاه استاد مطهری]] ص ۲۲.</ref>.


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
خط ۲۰۸: خط ۲۱۸:
{{پایان}}
{{پایان}}
{{پایان}}
{{پایان}}
==منابع==
{{منابع}}
#[[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[ تولد و کودکی پیامبر (مقاله)|تولد و کودکی پیامبر]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']]
#[[پرونده:1100558.jpg|22px]] [[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|'''مقاله «محمد رسول الله"، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']]
# [[پرونده:1379758.jpg|22px]] [[حسن اردشیری لاجیمی|اردشیری لاجیمی، حسن]]، [[سیره نبوی از نگاه استاد مطهری (کتاب)|'''سیره نبوی از نگاه استاد مطهری''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس}}


{{پیامبر خاتم افقی}}
{{پیامبر خاتم افقی}}
[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:معصوم]]
[[رده:معصوم]]
۷۳٬۳۵۲

ویرایش