پرش به محتوا

رابطه علم معصوم با بداء الهی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\|(.*)\]\]\]\] (.*)\s' به 'ه = $1 | پاسخ = $3 ')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}}))
خط ۲۸: خط ۲۸:
::::::« نکته دیگری که در بحث علم امام باید به آن توجه داشت، تفکیک بین علم ذاتی ازلی و ابدی و علم غیر ذاتی است. قرآن مجید در بیان علم و نسبت آن به [[انبیا]] و [[ائمه]]{{عم}}، گاهی بیان اثباتی و گاهی بیان سلبی دارد. سیاق اینگونه قرآن، نشان‌دهنده تفکیک بین علم ذاتی و غیر ذاتی است. آیات نافی علم از [[پیامبر]]{{صل}} نفی علم ذاتی می‌کند، نه غیر ذاتی<ref>نمازی، علم غیب، ص ۱۴ - ۱۵؛ سید لاری، رسائل، ص ۱۳؛ مظفر، علم امام، ص۳.</ref>.
::::::« نکته دیگری که در بحث علم امام باید به آن توجه داشت، تفکیک بین علم ذاتی ازلی و ابدی و علم غیر ذاتی است. قرآن مجید در بیان علم و نسبت آن به [[انبیا]] و [[ائمه]]{{عم}}، گاهی بیان اثباتی و گاهی بیان سلبی دارد. سیاق اینگونه قرآن، نشان‌دهنده تفکیک بین علم ذاتی و غیر ذاتی است. آیات نافی علم از [[پیامبر]]{{صل}} نفی علم ذاتی می‌کند، نه غیر ذاتی<ref>نمازی، علم غیب، ص ۱۴ - ۱۵؛ سید لاری، رسائل، ص ۱۳؛ مظفر، علم امام، ص۳.</ref>.
::::::به این بیان در صورت وجود مصلحت، خداوند همه علوم غیر ذاتی را در اختیار [[پیامبر]]{{صل}} قرار می‌دهد، از این رو تعارضی بین آیات قرآن نیست<ref>رک: بقره، ۲۱۶؛ توبه، ۱۰۱؛ زمر، ۳۹؛ مجادله، ۵۸؛ عنکبوت، ۴۹؛ آل عمران، ۶۱؛ بقره، ۱۲۹.</ref>. بیان فوق به واسطه روایات نیز تأیید می‌شود. در روایتی آمده است:{{عربی|«إنّ‏ اللّه‏ علمين‏: علم‏ مكنون‏ مخزون‏ لا يعلمه إلّا هو من ذلك يكون البداء، و علم علمه ملائكته و أنبياءه و رسله »}}<ref>خداوند دو گونه علم دارد: علم که در خزینه غیبی خود پنهان دارد و کسی جز او خبر ندارد و [[بداء]] هم در همین حیطه است و علمی که به ملائکه و انبیایش تعلیم داده است؛ بصائرالدرجات، ص۱۰۹؛ بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۶۳.</ref>»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%AA_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87_%D9%88_%D8%B2%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%87_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه، ص۶۹ ]</ref>.
::::::به این بیان در صورت وجود مصلحت، خداوند همه علوم غیر ذاتی را در اختیار [[پیامبر]]{{صل}} قرار می‌دهد، از این رو تعارضی بین آیات قرآن نیست<ref>رک: بقره، ۲۱۶؛ توبه، ۱۰۱؛ زمر، ۳۹؛ مجادله، ۵۸؛ عنکبوت، ۴۹؛ آل عمران، ۶۱؛ بقره، ۱۲۹.</ref>. بیان فوق به واسطه روایات نیز تأیید می‌شود. در روایتی آمده است:{{عربی|«إنّ‏ اللّه‏ علمين‏: علم‏ مكنون‏ مخزون‏ لا يعلمه إلّا هو من ذلك يكون البداء، و علم علمه ملائكته و أنبياءه و رسله »}}<ref>خداوند دو گونه علم دارد: علم که در خزینه غیبی خود پنهان دارد و کسی جز او خبر ندارد و [[بداء]] هم در همین حیطه است و علمی که به ملائکه و انبیایش تعلیم داده است؛ بصائرالدرجات، ص۱۰۹؛ بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۶۳.</ref>»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%AA_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87_%D9%88_%D8%B2%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%87_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه، ص۶۹ ]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۰: خط ۴۰:
::::::دوم این‌که خداوند اولیای خود را از آنچه حکمتی برای خلق در آن نیست آگاه نمی‌کند و چنانچه آن‌ها را با خبر کند وجه صدق و تحقّق آن را هم بیان می‌کند: مانند اخباری که به [[حضرت عیسی]]{{ع}} و [[پیامبر]]{{صل}} داده است<ref>مجلسی، مرآة العقول، ج ۲، ص ۱۳۵ و ۱۳۶.</ref>.
::::::دوم این‌که خداوند اولیای خود را از آنچه حکمتی برای خلق در آن نیست آگاه نمی‌کند و چنانچه آن‌ها را با خبر کند وجه صدق و تحقّق آن را هم بیان می‌کند: مانند اخباری که به [[حضرت عیسی]]{{ع}} و [[پیامبر]]{{صل}} داده است<ref>مجلسی، مرآة العقول، ج ۲، ص ۱۳۵ و ۱۳۶.</ref>.
::::::مرحوم [[شعرانی]] دیدگاه [[علامه مجلسی]] را نپذیرفته و معتقد است [[امامان]] از [[لوح محفوظ]] هم اطّلاع دارند؛ <ref>ملّاصدرا، شرح اصول کافی، ج ۴، ص ۳۳۰-۳۳۲، پانوشت؛ فیض کاشانی، الوافی، ج ۲، ص ۱۷۸.</ref>. امّا به نظر می‌رسد که بین روایات این گونه جمع شود که روایاتی که [[بداء]] را نفی کرده مربوط به همان علوم حتمی الهی است که در [[لوح محفوظ]] است که اگر انبیا و [[ائمه]] هم از آن علوم آگاه شوند هیچ تغییر و تحوّلی در آن انجام نمی‌گیرد و روایاتی را که [[بداء]] را اثبات می‌کنند مربوط به علوم غیر حتمیه الهی بدانیم که در واقع برای خداوند حتمی است؛ امّا بنا بر مصالحی خداوند از حاقّ و غایت آن‌ها، دیگران را آگاه نمی‌کند»<ref>[[معراف کلامی شیعه (کتاب)|معراف کلامی شیعه]]، ص ۲۹۲.</ref>.
::::::مرحوم [[شعرانی]] دیدگاه [[علامه مجلسی]] را نپذیرفته و معتقد است [[امامان]] از [[لوح محفوظ]] هم اطّلاع دارند؛ <ref>ملّاصدرا، شرح اصول کافی، ج ۴، ص ۳۳۰-۳۳۲، پانوشت؛ فیض کاشانی، الوافی، ج ۲، ص ۱۷۸.</ref>. امّا به نظر می‌رسد که بین روایات این گونه جمع شود که روایاتی که [[بداء]] را نفی کرده مربوط به همان علوم حتمی الهی است که در [[لوح محفوظ]] است که اگر انبیا و [[ائمه]] هم از آن علوم آگاه شوند هیچ تغییر و تحوّلی در آن انجام نمی‌گیرد و روایاتی را که [[بداء]] را اثبات می‌کنند مربوط به علوم غیر حتمیه الهی بدانیم که در واقع برای خداوند حتمی است؛ امّا بنا بر مصالحی خداوند از حاقّ و غایت آن‌ها، دیگران را آگاه نمی‌کند»<ref>[[معراف کلامی شیعه (کتاب)|معراف کلامی شیعه]]، ص ۲۹۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۷۶: خط ۷۶:
:::::# خواهرم آنچه خدا تقدیر کرده حتماً به وقوع خواهد پیوست .
:::::# خواهرم آنچه خدا تقدیر کرده حتماً به وقوع خواهد پیوست .
::::::با توجه به این دو نوع روایت جواب قطعی از آن مشکل است و به عبارت دیگر نمی‌توان راجع به اثبات یا نفی [[بداء]] در جریان عاشورا اظهار نظر کرد زیرا نیازمند مطالعه عمیق است هرچند باتوجه به اهمیت [[بداء]] و قدرت کامله حق در کارگردانی امور و نیز اهمیت و ارزش اختیار انسان در تعیین سرنوشت خویش و صراحت دو روایت اول و مطابقت بی‌تردید آن با آیات قرآن امکان [[بداء]] در جریان عاشورا منتفی نیست ولی دو روایت مخالف آن قابل توجیه به معانی مختلف است و صراحت لازم را در نفی [[بداء]] ندارد»<ref>رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]، ص۱۱۹ - ۱۲۲.</ref>.
::::::با توجه به این دو نوع روایت جواب قطعی از آن مشکل است و به عبارت دیگر نمی‌توان راجع به اثبات یا نفی [[بداء]] در جریان عاشورا اظهار نظر کرد زیرا نیازمند مطالعه عمیق است هرچند باتوجه به اهمیت [[بداء]] و قدرت کامله حق در کارگردانی امور و نیز اهمیت و ارزش اختیار انسان در تعیین سرنوشت خویش و صراحت دو روایت اول و مطابقت بی‌تردید آن با آیات قرآن امکان [[بداء]] در جریان عاشورا منتفی نیست ولی دو روایت مخالف آن قابل توجیه به معانی مختلف است و صراحت لازم را در نفی [[بداء]] ندارد»<ref>رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]، ص۱۱۹ - ۱۲۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۸۴: خط ۸۴:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[حسن یوسفیان]]'''، در مقاله ''«[[علم غیب امام (مقاله)|علم غیب امام]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[حسن یوسفیان]]'''، در مقاله ''«[[علم غیب امام (مقاله)|علم غیب امام]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«موضوع [[بداء]] در معارف اصیل مکتب [[اهل بیت]]{{عم}} دارای جایگاه ویژه‌ای است و در روایات، شأن و منزلتی بس بالا یافته است<ref>ر.ک :محمد بن یعقوب کلینی، ، الکافی، ج۱، ص۱۴۶-۱۴۹.</ref> [[بداء]] را در امور تکوینی همچون نسخ در امور تشریعی دانسته‌اند. بنابراین اصل، ممکن است آن چه بر اساس مصالحی خاص در [[لوح محو و اثبات]] آمده و خاستگاه دانش پیامبران و امامان است، به دلیل تغییر مصالح از طریق اعمالی چون دعا، صله رحم و صدقه، با دگرگونی رو به رو شود. بر این اساس، [[امام علی]]{{ع}}‌ ضمن اشاره به آیه‌ای که بیان‌کننده [[بداء]] است، علم خویش را به غیب مشروط به عدم [[بداء]] و تغییر در لوح محو و اثبات می‌داند و می‌فرماید: اگر آیه‌ای در کتاب خدا نبود، شما را به گونه‌ای قطعی و تخلف‌ناپذیر از آنچه در گذشته روی داده است و آن چه در زمان حال روی می‌دهد و آن چه تا قیامت روی خواهد داد خبر می‌دادم و آن آیه‌ای است که می‌فرماید: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>خداوند هرچه را بخواهد محو، و هرچه را بخواهد اثبات می‌کند و ام الکتاب نزد او است؛ سوره رعد، آیه۳۹.</ref><ref>[[شیخ صدوق]]، التوحید، ص۳۰۵، [[شیخ مفید]]، الاختصاص، ص۲۳۵؛ [[طبرسی]]، الاحتجاج، ج۱، ص۶۱۰.</ref>»<ref>[[علم غیب امام (مقاله)|علم غیب امام]]، ص۳۶۱.</ref>.
::::::«موضوع [[بداء]] در معارف اصیل مکتب [[اهل بیت]]{{عم}} دارای جایگاه ویژه‌ای است و در روایات، شأن و منزلتی بس بالا یافته است<ref>ر.ک :محمد بن یعقوب کلینی، ، الکافی، ج۱، ص۱۴۶-۱۴۹.</ref> [[بداء]] را در امور تکوینی همچون نسخ در امور تشریعی دانسته‌اند. بنابراین اصل، ممکن است آن چه بر اساس مصالحی خاص در [[لوح محو و اثبات]] آمده و خاستگاه دانش پیامبران و امامان است، به دلیل تغییر مصالح از طریق اعمالی چون دعا، صله رحم و صدقه، با دگرگونی رو به رو شود. بر این اساس، [[امام علی]]{{ع}}‌ ضمن اشاره به آیه‌ای که بیان‌کننده [[بداء]] است، علم خویش را به غیب مشروط به عدم [[بداء]] و تغییر در لوح محو و اثبات می‌داند و می‌فرماید: اگر آیه‌ای در کتاب خدا نبود، شما را به گونه‌ای قطعی و تخلف‌ناپذیر از آنچه در گذشته روی داده است و آن چه در زمان حال روی می‌دهد و آن چه تا قیامت روی خواهد داد خبر می‌دادم و آن آیه‌ای است که می‌فرماید: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>خداوند هرچه را بخواهد محو، و هرچه را بخواهد اثبات می‌کند و ام الکتاب نزد او است؛ سوره رعد، آیه۳۹.</ref><ref>[[شیخ صدوق]]، التوحید، ص۳۰۵، [[شیخ مفید]]، الاختصاص، ص۲۳۵؛ [[طبرسی]]، الاحتجاج، ج۱، ص۶۱۰.</ref>»<ref>[[علم غیب امام (مقاله)|علم غیب امام]]، ص۳۶۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش