پرش به محتوا

منظور از رجعت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-| پاسخ‌دهنده = ]] :::::: +| پاسخ‌دهنده = | پاسخ = ))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}}))
خط ۳۴: خط ۳۴:
::::::«[[رجعت]] در لغت، به معنای بازگشت است و در اصطلاح، به معنای بازگشت جمعی از درگذشتگان [[مؤمن]] و [[کافر]] به زندگی [[دنیا]] به هنگام [[قیام]] [[امام مهدی]]{{ع}} است تا [[کافران]] مجازات دنیوی خود را ببینند و [[مؤمنان]] نیز ضمن مشارکت در [[قیام]] [[امام مهدی]]{{ع}} از مجازات [[کافران]]، [[خشنود]] گردند<ref>رسائل الشریف المرتضی، ج ۱، ص ۱۲۵، علم الیقین فی أصول الدین، ج ۲، ص ۸۲۳، مجموعة ثلاث رسائل (مخطوطة)، مفید، ص ۳۴، مجمع البحرین، ج ۴، ص ۳۳۳.</ref>.
::::::«[[رجعت]] در لغت، به معنای بازگشت است و در اصطلاح، به معنای بازگشت جمعی از درگذشتگان [[مؤمن]] و [[کافر]] به زندگی [[دنیا]] به هنگام [[قیام]] [[امام مهدی]]{{ع}} است تا [[کافران]] مجازات دنیوی خود را ببینند و [[مؤمنان]] نیز ضمن مشارکت در [[قیام]] [[امام مهدی]]{{ع}} از مجازات [[کافران]]، [[خشنود]] گردند<ref>رسائل الشریف المرتضی، ج ۱، ص ۱۲۵، علم الیقین فی أصول الدین، ج ۲، ص ۸۲۳، مجموعة ثلاث رسائل (مخطوطة)، مفید، ص ۳۴، مجمع البحرین، ج ۴، ص ۳۳۳.</ref>.
::::::معنای اصطلاحی "[[رجعت]]"، جزو آموزه‌های اختصاصی [[شیعه]] است. درباره زمان دقیق [[رجعت]]، سه احتمال وجود دارد: کمی قبل از [[قیام]]، هم‌زمان با آغاز [[قیام]] و کمی بعد از [[قیام]] [[امام مهدی]]{{ع}}<ref>علامه مجلسی، هر سه احتمال را آورده است (مرآة العقول، ج ۳، ص ۲۰۱).</ref>. در هر صورت تعبیر "هنگام [[قیام]]"، هر سه احتمال را در بر می‌گیرد. بسیاری از [[اندیشمندان]]<ref>این، همان کاری است که [[شیخ مفید]] کرده است (أوائل المقالات، ص ۷۷- ۷۸).</ref>، به [[پیروی]] از [[احادیث]]، [[رجعت]] را مخصوص کسانی می‌دانند که در [[ایمان]] یا [[کفر]]، [[خالص]] باشند. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{عربی|"إِنَّ الرَّجْعَةَ لَيْسَتْ بِعَامَّةٍ وَ هِيَ خَاصَّةٌ لَا يَرْجِعُ إِلَّا مَنْ مَحَضَ الْإِيمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ الشِّرْكَ مَحْضاً"}}<ref>تصحیح الاعتقاد، شیخ مفید، ص ۴۰، مختصر بصائر الدرجات، ص ۲۴، بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۳۹، ح ۱.</ref>. [[رجعت]]، عمومی نیست؛ بلکه ویژه گروهی خاص است. تنها، گروهی بازگشت می‌کنند که [[ایمان]] [[خالص]] یا [[شرک]] [[خالص]] دارند. [[رجعت]]، به صورت احیای دوباره زندگی دنیاست. بنا بر این، باید [[روح]] به [[بدن]] باز گردد و بازگشتی جسمانی صورت پذیرد، نه صرفاً بازگشتی [[روحانی]]. بر اساس [[احادیث]] اسلامی، بازگشت [[روحانی]]، برای بسیاری از [[مؤمنان]] اتفاق می‌افتد و آنان در مواقعی خاص همچون [[جمعه]]، اجازه می‌یابند که به سوی اهل منزل خود بروند و احوال آنان را مشاهده کنند؛ اما این بازگشت [[روحانی]]، غیر از "[[رجعت]]" است که در آن، [[روح]] به [[بدن]] باز می‌گردد و [[انسان]]، زندگی جسمانی را از سر می‌گیرد<ref>[[رجعت]] اصطلاحی، با رجعتی که برخی کافران در آستانه مرگ طلب می‌کنند، متفاوت است. چهار تفاوت مهم میان [[رجعت]] و این تقاضای کافران برای بازگشت به دنیا وجود دارد که در بحث از شبهات و ادله مخالفان [[رجعت]] خواهد آمد.</ref>. البته از سخنان بعضی قدمای علمای [[شیعه]] و همچنین از سخنان [[طبرسی]] در [[مجمع البیان]] بر می‌آید که [[اقلیت]] بسیار کوچکی از [[شیعه]]، [[رجعت]] را به معنای بازگشت [[دولت]] و [[حکومت]] [[اهل بیت]]{{عم}} [[تفسیر]] کرده‌اند و نه بازگشت اشخاص و زنده شدن مردگان. [[طبرسی]]، بر این [[اعتقاد]] است که [[مخالفت]] آنها طوری است که لطمه‌ای به [[اجماع]] نمی‌زند<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص ۳۶۷.</ref>»<ref>[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۸، ص۳۶، ۳۷.</ref>.
::::::معنای اصطلاحی "[[رجعت]]"، جزو آموزه‌های اختصاصی [[شیعه]] است. درباره زمان دقیق [[رجعت]]، سه احتمال وجود دارد: کمی قبل از [[قیام]]، هم‌زمان با آغاز [[قیام]] و کمی بعد از [[قیام]] [[امام مهدی]]{{ع}}<ref>علامه مجلسی، هر سه احتمال را آورده است (مرآة العقول، ج ۳، ص ۲۰۱).</ref>. در هر صورت تعبیر "هنگام [[قیام]]"، هر سه احتمال را در بر می‌گیرد. بسیاری از [[اندیشمندان]]<ref>این، همان کاری است که [[شیخ مفید]] کرده است (أوائل المقالات، ص ۷۷- ۷۸).</ref>، به [[پیروی]] از [[احادیث]]، [[رجعت]] را مخصوص کسانی می‌دانند که در [[ایمان]] یا [[کفر]]، [[خالص]] باشند. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{عربی|"إِنَّ الرَّجْعَةَ لَيْسَتْ بِعَامَّةٍ وَ هِيَ خَاصَّةٌ لَا يَرْجِعُ إِلَّا مَنْ مَحَضَ الْإِيمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ الشِّرْكَ مَحْضاً"}}<ref>تصحیح الاعتقاد، شیخ مفید، ص ۴۰، مختصر بصائر الدرجات، ص ۲۴، بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۳۹، ح ۱.</ref>. [[رجعت]]، عمومی نیست؛ بلکه ویژه گروهی خاص است. تنها، گروهی بازگشت می‌کنند که [[ایمان]] [[خالص]] یا [[شرک]] [[خالص]] دارند. [[رجعت]]، به صورت احیای دوباره زندگی دنیاست. بنا بر این، باید [[روح]] به [[بدن]] باز گردد و بازگشتی جسمانی صورت پذیرد، نه صرفاً بازگشتی [[روحانی]]. بر اساس [[احادیث]] اسلامی، بازگشت [[روحانی]]، برای بسیاری از [[مؤمنان]] اتفاق می‌افتد و آنان در مواقعی خاص همچون [[جمعه]]، اجازه می‌یابند که به سوی اهل منزل خود بروند و احوال آنان را مشاهده کنند؛ اما این بازگشت [[روحانی]]، غیر از "[[رجعت]]" است که در آن، [[روح]] به [[بدن]] باز می‌گردد و [[انسان]]، زندگی جسمانی را از سر می‌گیرد<ref>[[رجعت]] اصطلاحی، با رجعتی که برخی کافران در آستانه مرگ طلب می‌کنند، متفاوت است. چهار تفاوت مهم میان [[رجعت]] و این تقاضای کافران برای بازگشت به دنیا وجود دارد که در بحث از شبهات و ادله مخالفان [[رجعت]] خواهد آمد.</ref>. البته از سخنان بعضی قدمای علمای [[شیعه]] و همچنین از سخنان [[طبرسی]] در [[مجمع البیان]] بر می‌آید که [[اقلیت]] بسیار کوچکی از [[شیعه]]، [[رجعت]] را به معنای بازگشت [[دولت]] و [[حکومت]] [[اهل بیت]]{{عم}} [[تفسیر]] کرده‌اند و نه بازگشت اشخاص و زنده شدن مردگان. [[طبرسی]]، بر این [[اعتقاد]] است که [[مخالفت]] آنها طوری است که لطمه‌ای به [[اجماع]] نمی‌زند<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص ۳۶۷.</ref>»<ref>[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۸، ص۳۶، ۳۷.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۴: خط ۴۴:
::::::و در اصطلاح: از نظر [[شیعه]] [[امامیه]] [[عقیده]] به بازگشت [[ائمه]] [[معصومین]] {{عم}} و [[مؤمنین]] محض و کافرین محض پس از [[ظهور]] [[حضرت]] [[امام مهدی|ولی عصر]] {{ع}} را [[رجعت]] می‌نامند<ref>طبسى، نجم الدین، [[رجعت]] از نظر شیعه، ص ۱۵.</ref>.
::::::و در اصطلاح: از نظر [[شیعه]] [[امامیه]] [[عقیده]] به بازگشت [[ائمه]] [[معصومین]] {{عم}} و [[مؤمنین]] محض و کافرین محض پس از [[ظهور]] [[حضرت]] [[امام مهدی|ولی عصر]] {{ع}} را [[رجعت]] می‌نامند<ref>طبسى، نجم الدین، [[رجعت]] از نظر شیعه، ص ۱۵.</ref>.
::::::[[رجعت]] یکی از [[عقائد]] مسلّم و تردیدناپذیر [[شیعه]] است که براساس [[آیات]] [[قرآن کریم]] و [[احادیث]] [[معصومین]] {{عم}} استوار می‌باشد و [[فرمان]] [[رجعت]] همانند [[فرمان]] [[ظهور]] از [[ناحیه]] [[مقدس]] [[پروردگار]] متعال صادر می‌شود»<ref>[[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج۲، ص۲۷۱.</ref>.
::::::[[رجعت]] یکی از [[عقائد]] مسلّم و تردیدناپذیر [[شیعه]] است که براساس [[آیات]] [[قرآن کریم]] و [[احادیث]] [[معصومین]] {{عم}} استوار می‌باشد و [[فرمان]] [[رجعت]] همانند [[فرمان]] [[ظهور]] از [[ناحیه]] [[مقدس]] [[پروردگار]] متعال صادر می‌شود»<ref>[[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج۲، ص۲۷۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۵۳: خط ۵۳:
::::::«اگر بخواهیم [[رجعت]] را به عبارت ساده کوتاه تعریف کنیم، باید بگوییم: بعد از [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و در آستانه [[رستاخیز]] گروهی از "[[مؤمنان]] [[خالص]]" و گروهی از "[[کفار]] و طاغیان [[شرور]]" به این [[جهان]] باز می‌گردند. گروه اول مدارجی از کمال را طی می‌کنند و گروه دوم کیفرهای شدید می‌بینند.  
::::::«اگر بخواهیم [[رجعت]] را به عبارت ساده کوتاه تعریف کنیم، باید بگوییم: بعد از [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و در آستانه [[رستاخیز]] گروهی از "[[مؤمنان]] [[خالص]]" و گروهی از "[[کفار]] و طاغیان [[شرور]]" به این [[جهان]] باز می‌گردند. گروه اول مدارجی از کمال را طی می‌کنند و گروه دوم کیفرهای شدید می‌بینند.  
:::::مرحوم [[سید مرتضی]] که از بزرگان [[شیعه]] است، چنین می‌گوید: "[[خداوند متعال]] بعد از [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} گروهی از کسانی که قبلاً از [[دنیا]] رفته‌اند به این [[جهان]] باز می‌گرداند تا در [[ثواب]] و افتخارات [[یاری]] او و مشاهده [[حکومت]] [[حق]] بر سراسر [[جهان]] شرکت جویند و نیز گروهی از [[دشمنان]] سرسخت را باز می‌گرداند تا از آنها [[انتقام]] گیرند". سپس می‌افزاید: [[دلیل]] برصحت این [[مذهب]] این است که هیچ عاقلی نمی‌تواند [[قدرت]] [[خدا]] را بر این امر [[انکار]] کند، چرا که این مسأله محالی نیست، در حالی که بعضی ازمخالفان ما چنان این موضوع را [[انکار]] می‌کنند که گویی آن را محال و غیر ممکن می‌شمرند. بعد از اضافه می‌کند: "[[دلیل]] بر اثبات این [[عقیده]] [[اجماع]] [[امامیه]] است، زیرا حدی از آنها با این [[عقیده]] [[مخالفت]] نکرده است"<ref> سفینة البحار، ج ۱، ص ۵۱۱، ماده رجع. </ref>»<ref>[[حبیب‌الله طاهری|طاهری، حبیب‌الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۳۴۰.</ref>.
:::::مرحوم [[سید مرتضی]] که از بزرگان [[شیعه]] است، چنین می‌گوید: "[[خداوند متعال]] بعد از [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} گروهی از کسانی که قبلاً از [[دنیا]] رفته‌اند به این [[جهان]] باز می‌گرداند تا در [[ثواب]] و افتخارات [[یاری]] او و مشاهده [[حکومت]] [[حق]] بر سراسر [[جهان]] شرکت جویند و نیز گروهی از [[دشمنان]] سرسخت را باز می‌گرداند تا از آنها [[انتقام]] گیرند". سپس می‌افزاید: [[دلیل]] برصحت این [[مذهب]] این است که هیچ عاقلی نمی‌تواند [[قدرت]] [[خدا]] را بر این امر [[انکار]] کند، چرا که این مسأله محالی نیست، در حالی که بعضی ازمخالفان ما چنان این موضوع را [[انکار]] می‌کنند که گویی آن را محال و غیر ممکن می‌شمرند. بعد از اضافه می‌کند: "[[دلیل]] بر اثبات این [[عقیده]] [[اجماع]] [[امامیه]] است، زیرا حدی از آنها با این [[عقیده]] [[مخالفت]] نکرده است"<ref> سفینة البحار، ج ۱، ص ۵۱۱، ماده رجع. </ref>»<ref>[[حبیب‌الله طاهری|طاهری، حبیب‌الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۳۴۰.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۷۲: خط ۷۲:
:::::#[[حکمت]] و آثاری که [[روایات]] برای [[رجعت]] ذکر شده مانند بازگشت [[مؤمنان]] برای [[لذت]] بردن از [[دولت]] [[حق]] و بازگشت [[کفار]] برای [[انتقام]] گرفتن از آنان، با این معنا سازگاری ندارد.
:::::#[[حکمت]] و آثاری که [[روایات]] برای [[رجعت]] ذکر شده مانند بازگشت [[مؤمنان]] برای [[لذت]] بردن از [[دولت]] [[حق]] و بازگشت [[کفار]] برای [[انتقام]] گرفتن از آنان، با این معنا سازگاری ندارد.
:::::#این معنا مورد [[انکار]] [[عامه]] ([[اهل سنت]]) نیز که مخالف سرسخت [[رجعت]] هستند نمی‌باشد، زیرا آنان نیز [[ظهور مهدی]] [[آل محمد|آل پیامبر]]{{عم}} را به عنوان [[مصلح]] قبول دارند هر چند می‌گویند در [[آخرالزمان]] به [[دنیا]] می‌آید»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۸۳-۲۸۶.</ref>.
:::::#این معنا مورد [[انکار]] [[عامه]] ([[اهل سنت]]) نیز که مخالف سرسخت [[رجعت]] هستند نمی‌باشد، زیرا آنان نیز [[ظهور مهدی]] [[آل محمد|آل پیامبر]]{{عم}} را به عنوان [[مصلح]] قبول دارند هر چند می‌گویند در [[آخرالزمان]] به [[دنیا]] می‌آید»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۸۳-۲۸۶.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۸۰: خط ۸۰:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید محمد جواد فاضلیان]]'''، در مقاله ''«[[قیام (مقاله)|قیام]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید محمد جواد فاضلیان]]'''، در مقاله ''«[[قیام (مقاله)|قیام]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[رجعت]]، یعنی بازگشت بعضی از [[مؤمنان]] [[خالص]] و [[منافقان]] [[ستمگر]] به این [[جهان]] به [[هنگام ظهور]] [[حضرت مهدی]]{{ع}}. [[شیخ مفید]] می‌نویسد: [[خداوند]] گروهی از مردگان را به همان صورت که در گذشته‌اند، به این [[دنیا]] باز می‌گرداند؛ جمعی [[ستمگران]] را ذلیل و دسته‌ای را که [[اهل حق]] بودند عزیز می‌سازد و بر [[اهل باطل]] چیرگی می‌بخشد. [[مظلومان]] را بر [[ستمگران]] پیروز می‌کند. این واقعه، [[هنگام ظهور]] [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]]{{ع}} اتفاق می‌افتد.<ref> شیخ مفید، اوائل المقالات، ص ۷۷</ref> [[مفسر]] بزرگ [[اسلام]]، [[امین الاسلام طبرسی]]، می‌نویسد: همه [[شیعیان]] درباره [[رجعت]] [[اجماع]] دارند و [[اخبار]] آن را تأیید می‌کنند. بدین سبب، هرگز جای [[تأویل]] نیست.<ref> مجمع البیان، ج ۷، ص۴۰۶.</ref>»<ref>[[سید محمد جواد فاضلیان|فاضلیان، سید محمد جواد]]؛ [[قیام (مقاله)|قیام]]، ص ۳۰۲ تا ۳۰۳.</ref>.
::::::«[[رجعت]]، یعنی بازگشت بعضی از [[مؤمنان]] [[خالص]] و [[منافقان]] [[ستمگر]] به این [[جهان]] به [[هنگام ظهور]] [[حضرت مهدی]]{{ع}}. [[شیخ مفید]] می‌نویسد: [[خداوند]] گروهی از مردگان را به همان صورت که در گذشته‌اند، به این [[دنیا]] باز می‌گرداند؛ جمعی [[ستمگران]] را ذلیل و دسته‌ای را که [[اهل حق]] بودند عزیز می‌سازد و بر [[اهل باطل]] چیرگی می‌بخشد. [[مظلومان]] را بر [[ستمگران]] پیروز می‌کند. این واقعه، [[هنگام ظهور]] [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]]{{ع}} اتفاق می‌افتد.<ref> شیخ مفید، اوائل المقالات، ص ۷۷</ref> [[مفسر]] بزرگ [[اسلام]]، [[امین الاسلام طبرسی]]، می‌نویسد: همه [[شیعیان]] درباره [[رجعت]] [[اجماع]] دارند و [[اخبار]] آن را تأیید می‌کنند. بدین سبب، هرگز جای [[تأویل]] نیست.<ref> مجمع البیان، ج ۷، ص۴۰۶.</ref>»<ref>[[سید محمد جواد فاضلیان|فاضلیان، سید محمد جواد]]؛ [[قیام (مقاله)|قیام]]، ص ۳۰۲ تا ۳۰۳.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۹۳: خط ۹۳:
::::#{{متن قرآن|ثُمَّ بَعَثْنَاكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«آنگاه شما را پس از مرگتان برانگیختم تا شاید سپاسگزار باشید» سوره بقره، آیه ۵۶</ref> این [[آیه]] در مورد هفتاد نفر از برگزیدگان [[قوم]] [[حضرت موسی]] {{ع}} است که [[حضرت موسی]] آن را از میان [[قوم]] خود برگزید و با خود به ‏طور سینا برد تا بر جریان مکالمه‌‏اش با [[خدا]] و گرفتن [[الواح]] از جانب [[خدا]] [[شاهد]] باشند، و در نتیجه [[بنی اسرائیل]] صدور [[الواح]] را از جانب [[خدا]] [[تکذیب]] نکنند. چون به طور رسیدند و مکالمه [[حضرت موسی]] را با [[خدا]] مشاهده کردند گفتند: ای [[موسی]]، ما به تو [[ایمان]] نمی‌‏‏آوریم مگر اینکه [[خداوند]] را آشکارا به ما بنمایانی. هرچه [[حضرت موسی]] آنها را از این خواسته جاهلانه منع نمود، آنها بر خواهش خود اصرار ورزیدند تا سرانجام [[صاعقه]] آمد و همه آنها را نابود کرد. [[حضرت موسی]] عرضه داشت: بار پروردگارا! اگر این هفتاد نفر زنده نشوند، من چگونه به سوی [[قوم]] خود بروم؟ آنها مرا به قتل اینها متّهم خواهند کرد. [[خداوند]] بر او منّت نهاد و آنها را زنده کرد و همراه [[حضرت موسی]] به سوی خانه و کاشانه خود بازگشتند. در مورد سرگذشت این هفتاد نفر هیچ اختلافی نیست، و صریح [[قرآن]] است که آنها بر اثر [[صاعقه]] [[جان]] سپردند، و به درخواست [[حضرت موسی]] از نو زنده شدند، که معنای [[رجعت]] چیزی جز زنده شدن پس از [[مرگ]] نیست. چنانکه [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} نیز در روایتی‏ به استناد [[آیات]]، در مورد مسئله [[رجعت]] [[استدلال]] نموده‏‌اند<ref> تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج ۴، ص ۷۷</ref>.
::::#{{متن قرآن|ثُمَّ بَعَثْنَاكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«آنگاه شما را پس از مرگتان برانگیختم تا شاید سپاسگزار باشید» سوره بقره، آیه ۵۶</ref> این [[آیه]] در مورد هفتاد نفر از برگزیدگان [[قوم]] [[حضرت موسی]] {{ع}} است که [[حضرت موسی]] آن را از میان [[قوم]] خود برگزید و با خود به ‏طور سینا برد تا بر جریان مکالمه‌‏اش با [[خدا]] و گرفتن [[الواح]] از جانب [[خدا]] [[شاهد]] باشند، و در نتیجه [[بنی اسرائیل]] صدور [[الواح]] را از جانب [[خدا]] [[تکذیب]] نکنند. چون به طور رسیدند و مکالمه [[حضرت موسی]] را با [[خدا]] مشاهده کردند گفتند: ای [[موسی]]، ما به تو [[ایمان]] نمی‌‏‏آوریم مگر اینکه [[خداوند]] را آشکارا به ما بنمایانی. هرچه [[حضرت موسی]] آنها را از این خواسته جاهلانه منع نمود، آنها بر خواهش خود اصرار ورزیدند تا سرانجام [[صاعقه]] آمد و همه آنها را نابود کرد. [[حضرت موسی]] عرضه داشت: بار پروردگارا! اگر این هفتاد نفر زنده نشوند، من چگونه به سوی [[قوم]] خود بروم؟ آنها مرا به قتل اینها متّهم خواهند کرد. [[خداوند]] بر او منّت نهاد و آنها را زنده کرد و همراه [[حضرت موسی]] به سوی خانه و کاشانه خود بازگشتند. در مورد سرگذشت این هفتاد نفر هیچ اختلافی نیست، و صریح [[قرآن]] است که آنها بر اثر [[صاعقه]] [[جان]] سپردند، و به درخواست [[حضرت موسی]] از نو زنده شدند، که معنای [[رجعت]] چیزی جز زنده شدن پس از [[مرگ]] نیست. چنانکه [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} نیز در روایتی‏ به استناد [[آیات]]، در مورد مسئله [[رجعت]] [[استدلال]] نموده‏‌اند<ref> تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج ۴، ص ۷۷</ref>.
::::#{{متن قرآن|وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ*فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«به یاد آورید هنگامی را که فردی را به قتل رساندید. سپس درباره قاتل او به نزاع پرداختید، و خداوند آنچه را که مخفی می‌‏کردید آشکار می‌‏‏سازد. پس گفتیم که قسمتی از گاو را به مقتول بزنید (تا زنده شود و قاتل خود را معرفی کند) خداوند این‏گونه مردگان را زنده می‌‏‏کند و آیات خود را به شما نشان می‌‏دهد، شاید عقل خود را به کار برید» سوره بقره، آیات ۷۲ و ۷۳</ref> این [[آیات]] پیرامون حادثه قتلی است که در [[بنی اسرائیل]] روی داد و به امر [[خدا]] گاوی ذبح گردید و قسمتی از [[بدن]] گاو به مقتول زده شد و مقتول زنده شد و [[قاتل]] خود را معرّفی کرد. داستان از این قرار است: در میان [[بنی اسرائیل]] پیرمردی بود که ثروتی سرشار و نعمتی بی‏‌شمار و پسری یگانه داشت که پس از [[مرگ]] پدر همه آن [[ثروت]] به او منتقل می‌‏شد امّا عموزادگانش که تهی‌دست بودند بر او [[حسد]] کردند و او را به قتل رسانیدند و جسدش را در محلّه قومی دیگر انداختند و تهمت قتل را به آنها بستند و به [[خونخواهی]] برخاستند، [[اختلاف]] شدیدی پدید آمد و کار پیکار به محضر [[حضرت موسی]] {{ع}} کشیده شده تا در میان آنها [[داوری]] کند. [[حضرت موسی]] {{ع}} به [[وحی]] [[خدا]] فرمود تا ماده گاوی ذبح کنند و زبان آن گاو را بر تن مقتول بزنند تا زنده گردد و [[قاتل]] خود را معرّفی کند. هر گاو ماده‏‌ای را که ذبح می‌‏‏کردند [[کفایت]] می‌‏‏کرد، ولی با پرسش‌های بیجا کار خود را دشوار ساختند و در هربار نشانه‌‏هایی گفته شد که آن نشانه فقط با یک گاو تطبیق نمود که از آن کودکی [[یتیم]] بود. ناگزیر آن را به قیمت بسیار گزافی خریدند و سر بریدند و قسمتی از [[بدن]] گاو را به [[بدن]] مقتول زدند. او با [[قدرت الهی]] زنده شد و گفت: ای [[پیامبر خدا]]! مرا پسر عمویم به قتل رسانیده است، نه آنهایی که به قتل متّهم شده‏‌اند، و [[حضرت موسی]] امر فرمود: پسر عمویش را قصاص کردند<ref> تفسیر المیزان، علّامه طباطبایی، ج ۱، ص ۲۰۴</ref> از [[امام عسکری|امام حسن عسکری]] {{ع}} [[روایت]] شده که شخص مقتول ۶۰ سال داشت، هنگامی که به [[اذن]] [[خدا]] زنده شد، [[خدای متعال]] ۷۰ سال دیگر به او [[عمر]] داد و ۱۳۰ سال [[عمر]] نمود. و تا پایان [[عمر]] از [[نشاط]] و تندرستی و [[سلامتی]] حواسّ برخوردار بود<ref> تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج ۱، ص ۱۲۹</ref> و نیز داستان معروف [[اصحاب کهف]] که در [[قرآن]] آمده دلالت بر همین امر دارد. در [[دعاها]] و [[زیارات]] مأثوره نیز [[رجعت]] بیان شده است که از جمله آنها این فراز از [[زیارت جامعه کبیره]] است: {{عربی|معترف بکم مؤمن بایابکم، مصدّق برجعتکم منتظر لأمرکم مرتقب لدولتکم}}<ref> بلد الامین، کفعمی، ص ۳۰۱</ref> به شما [[ایمان]] دارم، بازگشت شما را باور دارم، [[رجعت]] شما را [[تصدیق]] می‌‏‏کنم، امر شما را [[انتظار]] می‌‏کشم، [[دولت]] شما را چشم به راهم<ref> اقتباس از کتاب رجعت تألیف محمد خادمی شیرازی</ref> بیش از صد کتاب پیرامون [[رجعت]] (کتاب مستقل یا بخشی از یک کتاب) از [[علما]] و [[دانشمندان]] [[شیعه]] نوشته شده است که اهمیت مسأله [[رجعت]] در نظر [[شیعه]] را نشان می‌‏‏دهد»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۲۵۷ تا ۲۶۲.</ref>.
::::#{{متن قرآن|وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ*فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«به یاد آورید هنگامی را که فردی را به قتل رساندید. سپس درباره قاتل او به نزاع پرداختید، و خداوند آنچه را که مخفی می‌‏کردید آشکار می‌‏‏سازد. پس گفتیم که قسمتی از گاو را به مقتول بزنید (تا زنده شود و قاتل خود را معرفی کند) خداوند این‏گونه مردگان را زنده می‌‏‏کند و آیات خود را به شما نشان می‌‏دهد، شاید عقل خود را به کار برید» سوره بقره، آیات ۷۲ و ۷۳</ref> این [[آیات]] پیرامون حادثه قتلی است که در [[بنی اسرائیل]] روی داد و به امر [[خدا]] گاوی ذبح گردید و قسمتی از [[بدن]] گاو به مقتول زده شد و مقتول زنده شد و [[قاتل]] خود را معرّفی کرد. داستان از این قرار است: در میان [[بنی اسرائیل]] پیرمردی بود که ثروتی سرشار و نعمتی بی‏‌شمار و پسری یگانه داشت که پس از [[مرگ]] پدر همه آن [[ثروت]] به او منتقل می‌‏شد امّا عموزادگانش که تهی‌دست بودند بر او [[حسد]] کردند و او را به قتل رسانیدند و جسدش را در محلّه قومی دیگر انداختند و تهمت قتل را به آنها بستند و به [[خونخواهی]] برخاستند، [[اختلاف]] شدیدی پدید آمد و کار پیکار به محضر [[حضرت موسی]] {{ع}} کشیده شده تا در میان آنها [[داوری]] کند. [[حضرت موسی]] {{ع}} به [[وحی]] [[خدا]] فرمود تا ماده گاوی ذبح کنند و زبان آن گاو را بر تن مقتول بزنند تا زنده گردد و [[قاتل]] خود را معرّفی کند. هر گاو ماده‏‌ای را که ذبح می‌‏‏کردند [[کفایت]] می‌‏‏کرد، ولی با پرسش‌های بیجا کار خود را دشوار ساختند و در هربار نشانه‌‏هایی گفته شد که آن نشانه فقط با یک گاو تطبیق نمود که از آن کودکی [[یتیم]] بود. ناگزیر آن را به قیمت بسیار گزافی خریدند و سر بریدند و قسمتی از [[بدن]] گاو را به [[بدن]] مقتول زدند. او با [[قدرت الهی]] زنده شد و گفت: ای [[پیامبر خدا]]! مرا پسر عمویم به قتل رسانیده است، نه آنهایی که به قتل متّهم شده‏‌اند، و [[حضرت موسی]] امر فرمود: پسر عمویش را قصاص کردند<ref> تفسیر المیزان، علّامه طباطبایی، ج ۱، ص ۲۰۴</ref> از [[امام عسکری|امام حسن عسکری]] {{ع}} [[روایت]] شده که شخص مقتول ۶۰ سال داشت، هنگامی که به [[اذن]] [[خدا]] زنده شد، [[خدای متعال]] ۷۰ سال دیگر به او [[عمر]] داد و ۱۳۰ سال [[عمر]] نمود. و تا پایان [[عمر]] از [[نشاط]] و تندرستی و [[سلامتی]] حواسّ برخوردار بود<ref> تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج ۱، ص ۱۲۹</ref> و نیز داستان معروف [[اصحاب کهف]] که در [[قرآن]] آمده دلالت بر همین امر دارد. در [[دعاها]] و [[زیارات]] مأثوره نیز [[رجعت]] بیان شده است که از جمله آنها این فراز از [[زیارت جامعه کبیره]] است: {{عربی|معترف بکم مؤمن بایابکم، مصدّق برجعتکم منتظر لأمرکم مرتقب لدولتکم}}<ref> بلد الامین، کفعمی، ص ۳۰۱</ref> به شما [[ایمان]] دارم، بازگشت شما را باور دارم، [[رجعت]] شما را [[تصدیق]] می‌‏‏کنم، امر شما را [[انتظار]] می‌‏کشم، [[دولت]] شما را چشم به راهم<ref> اقتباس از کتاب رجعت تألیف محمد خادمی شیرازی</ref> بیش از صد کتاب پیرامون [[رجعت]] (کتاب مستقل یا بخشی از یک کتاب) از [[علما]] و [[دانشمندان]] [[شیعه]] نوشته شده است که اهمیت مسأله [[رجعت]] در نظر [[شیعه]] را نشان می‌‏‏دهد»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۲۵۷ تا ۲۶۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عباس رحیمی]]'''، در کتاب ''«[[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عباس رحیمی]]'''، در کتاب ''«[[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[رجعت]] واژه‌ای [[عربی]]، به معنای بازگشت است و مقصود از آن، بازگشت بعضی از مردگان به دنیاست. عده‌ای در [[زمان ظهور]] زنده می‌شوند و به [[دنیا]] باز می‌گردند. مسئله [[رجعت]] از نظر [[شیعه]]، از ضروریات است و منکر آن، منکر یکی از ضروریات [[تشیع]] است»<ref>[[عباس رحیمی|رحیمی، عباس]]، [[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]، ص۵۵.</ref>.
::::::«[[رجعت]] واژه‌ای [[عربی]]، به معنای بازگشت است و مقصود از آن، بازگشت بعضی از مردگان به دنیاست. عده‌ای در [[زمان ظهور]] زنده می‌شوند و به [[دنیا]] باز می‌گردند. مسئله [[رجعت]] از نظر [[شیعه]]، از ضروریات است و منکر آن، منکر یکی از ضروریات [[تشیع]] است»<ref>[[عباس رحیمی|رحیمی، عباس]]، [[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]، ص۵۵.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۸. حجت الاسلام و المسلمین امامی میبدی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۸. حجت الاسلام و المسلمین امامی میبدی؛
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:
::::::[[علامه]] با توجه به این [[روایات]] در توصیف [[رجعت]] می‌‌گوید: روایاتی که [[رجعت]] را اثبات می‌کند بیان می‌‌کند، که سیر [[نظام]] دنیوی متوجه به سوی روزی است که در آن روز، [[آیات]] [[خدا]] به تمام معنای [[ظهور]]، ظاهر می‌شود؛ روزی که در آن روز دیگر [[خدای سبحان]] [[نافرمانی]] نمی‌‌شود، بلکه به [[خلوص]] [[عبادت]] می‌‌شود، عبادتی که مشوب و آمیخته با هوای [[نفس]] نیست، عبادتی که [[شیطان]] و اغوایش هیچ سهمی در آن ندارد، روزی که بعضی از اموات که در خوبی و یا بدی برجسته بودند، یا [[ولی خدا]] بودند و یا [[دشمن]] [[خدا]] دوباره به [[دنیا]] برمی‌‌گردند تا میان [[حق]] و [[باطل]] [[حکم]] شود<ref>المیزان، جلد ۲، صفحه ۱۰۹.</ref>.  
::::::[[علامه]] با توجه به این [[روایات]] در توصیف [[رجعت]] می‌‌گوید: روایاتی که [[رجعت]] را اثبات می‌کند بیان می‌‌کند، که سیر [[نظام]] دنیوی متوجه به سوی روزی است که در آن روز، [[آیات]] [[خدا]] به تمام معنای [[ظهور]]، ظاهر می‌شود؛ روزی که در آن روز دیگر [[خدای سبحان]] [[نافرمانی]] نمی‌‌شود، بلکه به [[خلوص]] [[عبادت]] می‌‌شود، عبادتی که مشوب و آمیخته با هوای [[نفس]] نیست، عبادتی که [[شیطان]] و اغوایش هیچ سهمی در آن ندارد، روزی که بعضی از اموات که در خوبی و یا بدی برجسته بودند، یا [[ولی خدا]] بودند و یا [[دشمن]] [[خدا]] دوباره به [[دنیا]] برمی‌‌گردند تا میان [[حق]] و [[باطل]] [[حکم]] شود<ref>المیزان، جلد ۲، صفحه ۱۰۹.</ref>.  
::::::بر این اساس، هنگام [[ظهور امام زمان]] {{ع}}، گروهی از [[اولیای الهی]] و [[مومنان]] حقیقی و همچنین بعضی از [[دشمنان]] و [[معاندان]] [[خاندان]] [[وحی]] که از [[دنیا]] رفته‌‌اند، بار دیگر به [[دنیا]] باز می‌‌گردند. [[رجعت]] [[مومنان]] در راستای [[یاری]] [[امام]] و مشاهده [[پیروزی]] جبهه [[حق]] بر [[دشمنان]] و [[حاکمیت]] [[دین خدا]] در [[زمین]] می‌‌باشد، و بازگشت [[مخالفان]] نیز بخشی از [[عذاب]] و جزای [[ظلم‌ها]] و ستم‌‌هایی است که در [[دنیا]] انجام داده‌‌اند. البته به [[اعتقاد]] [[شیعه]]، علاوه بر [[رجعت]] در [[زمان ظهور]] و [[قیام]]، عده‌‌ای از [[اولیا]] و به خصوص بعضی از [[ائمه اطهار]] {{عم}} نیز پس از استقرار [[حکومت]] [[امام زمان]] {{ع}} و بعد از پایان دوران آن [[حضرت]]، برای تداوم [[حاکمیت]] [[دین خدا]] و برای [[امامت]] [[جامعه]] به [[دنیا]] باز می‌‌گردند»<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۲۷۴.</ref>.
::::::بر این اساس، هنگام [[ظهور امام زمان]] {{ع}}، گروهی از [[اولیای الهی]] و [[مومنان]] حقیقی و همچنین بعضی از [[دشمنان]] و [[معاندان]] [[خاندان]] [[وحی]] که از [[دنیا]] رفته‌‌اند، بار دیگر به [[دنیا]] باز می‌‌گردند. [[رجعت]] [[مومنان]] در راستای [[یاری]] [[امام]] و مشاهده [[پیروزی]] جبهه [[حق]] بر [[دشمنان]] و [[حاکمیت]] [[دین خدا]] در [[زمین]] می‌‌باشد، و بازگشت [[مخالفان]] نیز بخشی از [[عذاب]] و جزای [[ظلم‌ها]] و ستم‌‌هایی است که در [[دنیا]] انجام داده‌‌اند. البته به [[اعتقاد]] [[شیعه]]، علاوه بر [[رجعت]] در [[زمان ظهور]] و [[قیام]]، عده‌‌ای از [[اولیا]] و به خصوص بعضی از [[ائمه اطهار]] {{عم}} نیز پس از استقرار [[حکومت]] [[امام زمان]] {{ع}} و بعد از پایان دوران آن [[حضرت]]، برای تداوم [[حاکمیت]] [[دین خدا]] و برای [[امامت]] [[جامعه]] به [[دنیا]] باز می‌‌گردند»<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۲۷۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[شیعه]] [[امامیه]] [[معتقد]] است که [[پس از ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و تشکیل [[حکومت عدل الهی]] در سرتاسر [[جهان]]، گروهی از [[اولیای الهی]] و [[دوست]] داران [[خاندان رسالت]]، و برخی از [[معاندان]] و [[دشمنان]] [[خاندان]] [[وحی]] که از [[دنیا]] رفته‌اند، به [[دنیا]] باز می‌گردند. [[اولیای الهی]] و [[صالحان]] با دیدن [[حاکمیت]] [[حقّ]] و [[عدل]] در گستره [[گیتی]] شادمان می‌شوند. و نیز پرتویی از ثمرات [[ایمان]] و اعمال [[صالح]] خود را در [[دنیا]] مشاهده می‌نمایند. [[معاندان]] و [[دشمنان]] [[اهل بیت]] {{عم}} نیز بخشی از جزای اعمال ناشایست خود را در این [[دنیا]] مشاهده کرده و به [[کیفر]] آن خواهند رسید»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۶۵۹.</ref>.
::::::«[[شیعه]] [[امامیه]] [[معتقد]] است که [[پس از ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و تشکیل [[حکومت عدل الهی]] در سرتاسر [[جهان]]، گروهی از [[اولیای الهی]] و [[دوست]] داران [[خاندان رسالت]]، و برخی از [[معاندان]] و [[دشمنان]] [[خاندان]] [[وحی]] که از [[دنیا]] رفته‌اند، به [[دنیا]] باز می‌گردند. [[اولیای الهی]] و [[صالحان]] با دیدن [[حاکمیت]] [[حقّ]] و [[عدل]] در گستره [[گیتی]] شادمان می‌شوند. و نیز پرتویی از ثمرات [[ایمان]] و اعمال [[صالح]] خود را در [[دنیا]] مشاهده می‌نمایند. [[معاندان]] و [[دشمنان]] [[اهل بیت]] {{عم}} نیز بخشی از جزای اعمال ناشایست خود را در این [[دنیا]] مشاهده کرده و به [[کیفر]] آن خواهند رسید»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۶۵۹.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:
::::::بسیاری از [[اندیشمندان]]، به [[پیروی]] از [[احادیث]] این باب، [[رجعت]] را مخصوص کسانی می‌دانند که در [[ایمان]] یا [[کفر]]، [[خالص]] بوده‌اند. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "[[رجعت]]، عمومی نیست؛ بلکه ویژه گروهی خاص است. تنها گروهی بازگشت می‌کنند که [[ایمان]] [[خالص]] یا [[شرک]] [[خالص]] دارند"<ref>[[شیخ مفید]]، تصحیح الاعتقاد، ص ۴۰.</ref>.
::::::بسیاری از [[اندیشمندان]]، به [[پیروی]] از [[احادیث]] این باب، [[رجعت]] را مخصوص کسانی می‌دانند که در [[ایمان]] یا [[کفر]]، [[خالص]] بوده‌اند. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "[[رجعت]]، عمومی نیست؛ بلکه ویژه گروهی خاص است. تنها گروهی بازگشت می‌کنند که [[ایمان]] [[خالص]] یا [[شرک]] [[خالص]] دارند"<ref>[[شیخ مفید]]، تصحیح الاعتقاد، ص ۴۰.</ref>.
::::::بسیاری از [[اندیشمندان]]، [[اعتقاد]] به [[رجعت]] را از مسلّمات<ref>مسلّم، در این جا به معنای غیر قابل انفکاک و قطعی بودن اصل موضوع است.</ref> [[مذهب]] [[تشیع]] می‌دانند<ref>[[رجعت]]، از مسلّمات مذهب است، بدین معنا که اگر کسی متون مذهب [[تشیع]] را ببیند، بی‌تردید، [[رجعت]] را جزء اعتقادات [[شیعه]] به حساب می‌آورد. البته این به معنای آن نیست که بر سر کیفیت و جزئیات آن نیز اتفاق نظر وجود داشته باشد. به علاوه، ممکن است کسی از متون مذهبی، اطلاع کافی نداشته باشد و بر اثر این بی‌اطلاعی یا قانع نشدن، اعتقاد به [[رجعت]] نداشته باشد. چنین کسی از دایره [[تشیع]]، بیرون نیست.</ref>. برداشت‌های مختلفی از [[رجعت]] و کیفیت آن شده؛ اما اصل آن، همواره جزو [[فرهنگ]] غالب [[شیعه]] بوده است<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۸ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج ۸، ص ۳۶–۳۸.</ref>»<ref>[[محمد باقری‌زاده اشعری|باقری‌زاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۹۱، ۹۲.</ref>.
::::::بسیاری از [[اندیشمندان]]، [[اعتقاد]] به [[رجعت]] را از مسلّمات<ref>مسلّم، در این جا به معنای غیر قابل انفکاک و قطعی بودن اصل موضوع است.</ref> [[مذهب]] [[تشیع]] می‌دانند<ref>[[رجعت]]، از مسلّمات مذهب است، بدین معنا که اگر کسی متون مذهب [[تشیع]] را ببیند، بی‌تردید، [[رجعت]] را جزء اعتقادات [[شیعه]] به حساب می‌آورد. البته این به معنای آن نیست که بر سر کیفیت و جزئیات آن نیز اتفاق نظر وجود داشته باشد. به علاوه، ممکن است کسی از متون مذهبی، اطلاع کافی نداشته باشد و بر اثر این بی‌اطلاعی یا قانع نشدن، اعتقاد به [[رجعت]] نداشته باشد. چنین کسی از دایره [[تشیع]]، بیرون نیست.</ref>. برداشت‌های مختلفی از [[رجعت]] و کیفیت آن شده؛ اما اصل آن، همواره جزو [[فرهنگ]] غالب [[شیعه]] بوده است<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۸ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج ۸، ص ۳۶–۳۸.</ref>»<ref>[[محمد باقری‌زاده اشعری|باقری‌زاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۹۱، ۹۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۴۵: خط ۱۴۵:
:::::*[[حکومت]] جهانی [[امام مهدی]]{{ع}} با [[رجعت]] [[امامان]]{{عم}} و [[مؤمنان]] [[صالح]]، مدت زمان بسیار طولانی ادامه خواهد یافت. می‌توان گفت: اساساً، [[عمر]] [[دنیا]] بعد از استقرار [[حکومت]] [[مهدوی]]، تازه آغاز می‌شود و [[حکومت]] [[امامان]]{{عم}}، آخرین [[حکومت]] است _ یعنی دیگر [[حاکمان جور]] به [[حکومت]] نمی‌رسند _ و بعد از آن، [[قیامت]] بر پا می‌شود.
:::::*[[حکومت]] جهانی [[امام مهدی]]{{ع}} با [[رجعت]] [[امامان]]{{عم}} و [[مؤمنان]] [[صالح]]، مدت زمان بسیار طولانی ادامه خواهد یافت. می‌توان گفت: اساساً، [[عمر]] [[دنیا]] بعد از استقرار [[حکومت]] [[مهدوی]]، تازه آغاز می‌شود و [[حکومت]] [[امامان]]{{عم}}، آخرین [[حکومت]] است _ یعنی دیگر [[حاکمان جور]] به [[حکومت]] نمی‌رسند _ و بعد از آن، [[قیامت]] بر پا می‌شود.
:::::*گفتنی است امر [[رجعت]] هر چند بر اساس [[آیات]] و [[روایات]] امری مسلم و پذیرفته شده است، جزئیات آن واضح و شفاف نیست؛ بنابراین ما اصل [[رجعت]] را به صورت کلی می‌پذیریم و از اظهار نظر قطعی درباره جزئیات خودداری می‌کنیم»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۲۷۸-۲۸۰.</ref>.
:::::*گفتنی است امر [[رجعت]] هر چند بر اساس [[آیات]] و [[روایات]] امری مسلم و پذیرفته شده است، جزئیات آن واضح و شفاف نیست؛ بنابراین ما اصل [[رجعت]] را به صورت کلی می‌پذیریم و از اظهار نظر قطعی درباره جزئیات خودداری می‌کنیم»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۲۷۸-۲۸۰.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۵۶: خط ۱۵۶:
::::::این مطلب می‌رساند که [[رجعت]] یکی از مراتب [[روز قیامت]] است، هر چند از نظر بروز و [[ظهور]] حقایق در مرحله پایین‌تری است؛ زیرا در ایام [[رجعت]] امکان [[فساد]] و [[فتنه]] انگیزی هست - اما در [[قیامت]] شرارت و [[فساد]] هم وجود ندارد - از همین رو، [[دوران ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} نیز شاید یکی از مراتب [[قیامت]] باشد؛ زیرا در آن روز نیز حقْ ظهوری [[آشکار]] دارد، هرچند که در این جهت روز [[ظهور]] باز در مرتبه‌ای پایین تر از [[رجعت]] قرار دارد. از قول [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} نیز وارد شده است که: [[ایام الله]] سه روز است: روز [[ظهور]]، روز [[رجعت]] و [[روز قیامت]]<ref>همان، ج۷، ص۶۱ وج۵۳، ص۶۳</ref>.
::::::این مطلب می‌رساند که [[رجعت]] یکی از مراتب [[روز قیامت]] است، هر چند از نظر بروز و [[ظهور]] حقایق در مرحله پایین‌تری است؛ زیرا در ایام [[رجعت]] امکان [[فساد]] و [[فتنه]] انگیزی هست - اما در [[قیامت]] شرارت و [[فساد]] هم وجود ندارد - از همین رو، [[دوران ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} نیز شاید یکی از مراتب [[قیامت]] باشد؛ زیرا در آن روز نیز حقْ ظهوری [[آشکار]] دارد، هرچند که در این جهت روز [[ظهور]] باز در مرتبه‌ای پایین تر از [[رجعت]] قرار دارد. از قول [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} نیز وارد شده است که: [[ایام الله]] سه روز است: روز [[ظهور]]، روز [[رجعت]] و [[روز قیامت]]<ref>همان، ج۷، ص۶۱ وج۵۳، ص۶۳</ref>.
::::::و همین نکته، یعنی یکی بودن [[حقیقت]] این سه روز و اختلافشان در مراتب و درجات، باعث شده است که [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} بعضی از [[آیات]] را گاه به [[قیامت]]، گاهی به [[ظهور]] و گاهی به [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[تفسیر]] فرمایند<ref>تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ترجمه: آیت الله مصباح یزدی، ج۲، ص۱۴۶ ونک: ظهور نور، علی سعادت پرور، ص۲۰۵ - ۲۰۶</ref>»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۴۳۷.</ref>.
::::::و همین نکته، یعنی یکی بودن [[حقیقت]] این سه روز و اختلافشان در مراتب و درجات، باعث شده است که [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} بعضی از [[آیات]] را گاه به [[قیامت]]، گاهی به [[ظهور]] و گاهی به [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[تفسیر]] فرمایند<ref>تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ترجمه: آیت الله مصباح یزدی، ج۲، ص۱۴۶ ونک: ظهور نور، علی سعادت پرور، ص۲۰۵ - ۲۰۶</ref>»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۴۳۷.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۶۴: خط ۱۶۴:
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفته‌اند:
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفته‌اند:
::::::«"[[رجعت]]" در لغت به معنای بازگشت است و در [[فرهنگ دینی]]، عبارت است از بازگشت حجّت‌های الهی و [[امامان]]{{عم}} و گروهی از [[مؤمنان]] [[خالص]] و [[کفار]] و [[منافقان]] به عالم [[دنیا]]؛ یعنی ایشان به امر [[خداوند]] بار دیگر زنده می‌شوند و به [[دنیا]] بر می‌گردند و این، دورنمایی از [[رستاخیز]] است که پیش از [[قیامت]] در همین عالم اتفاق می‌افتد»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۲۴۰.</ref>.
::::::«"[[رجعت]]" در لغت به معنای بازگشت است و در [[فرهنگ دینی]]، عبارت است از بازگشت حجّت‌های الهی و [[امامان]]{{عم}} و گروهی از [[مؤمنان]] [[خالص]] و [[کفار]] و [[منافقان]] به عالم [[دنیا]]؛ یعنی ایشان به امر [[خداوند]] بار دیگر زنده می‌شوند و به [[دنیا]] بر می‌گردند و این، دورنمایی از [[رستاخیز]] است که پیش از [[قیامت]] در همین عالم اتفاق می‌افتد»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۲۴۰.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پرسمان رجعت}}
{{پرسمان رجعت}}
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش