پرش به محتوا

وظایف منتظران راستین امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
خط ۸۰: خط ۸۰:
| پاسخ‌دهنده = سید علی حسینی خامنه‌ای
| پاسخ‌دهنده = سید علی حسینی خامنه‌ای
| پاسخ = آیت‌الله '''[[سید علی حسینی خامنه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت از منظر ولایت (کتاب)|مهدویت از منظر ولایت]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آیت‌الله '''[[سید علی حسینی خامنه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت از منظر ولایت (کتاب)|مهدویت از منظر ولایت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«بزرگترین [[وظیفه]] [[منتظران امام زمان]] این است که از لحاظ [[معنوی]] و [[اخلاقی]] و عملی و پیوندهای [[دینی]] و [[اعتقادی]] و [[عاطفی]] با [[مؤمنین]] و همچنین برای پنجه درافکندن با [[زورگویان]]، خود را آماده کنند. کسانی که در دوران [[دفاع مقدس]]، سر از پا نشناخته در صفوف [[دفاع مقدس]] شرکت می‌‌کردند، [[منتظران حقیقی]] بودند. کسی که وقتی [[کشور اسلامی]] مورد تهدید [[دشمن]] است، آماده [[دفاع]] از [[ارزش‌ها]] و میهن [[اسلامی]] و [[پرچم]] برافراشته [[اسلام]] است، می‌‌تواند ادعا کند که اگر [[امام زمان]] بیاید، پشت سر آن [[حضرت]] در میدان‌های خطر قدم خواهد گذاشت. اما کسانی که در مقابل خطر، [[انحراف]] و چرب و شیرین [[دنیا]] خود را می‌‌بازند و زانوان‌شان [[سست]] می‌‌شود؛ کسانی که برای مطامع شخصی خود حاضر نیستند حرکتی که مطامع آن‌ها را به خطر می‌‌اندازد، انجام دهند؛ اینها چطور می‌‌توانند [[منتظر]] [[امام زمان]] به حساب آیند؟ کسی که در [[انتظار]] آن [[مصلح بزرگ]] است، باید در خود زمینه‌های [[صلاح]] را آماده سازد و کاری کند که بتواند برای تحقق [[صلاح]] بایستد<ref>در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان در مصلای تهران، ۳۰/۷/۸۱.</ref>»<ref>[[سید علی حسینی خامنه‌ای|حسینی خامنه‌ای، سید علی]]، [[مهدویت از منظر ولایت (کتاب)|مهدویت از منظر ولایت]]، ص۵۷-۵۸.</ref>.
 
«بزرگترین [[وظیفه]] [[منتظران امام زمان]] این است که از لحاظ [[معنوی]] و [[اخلاقی]] و عملی و پیوندهای [[دینی]] و [[اعتقادی]] و [[عاطفی]] با [[مؤمنین]] و همچنین برای پنجه درافکندن با [[زورگویان]]، خود را آماده کنند. کسانی که در دوران [[دفاع مقدس]]، سر از پا نشناخته در صفوف [[دفاع مقدس]] شرکت می‌‌کردند، [[منتظران حقیقی]] بودند. کسی که وقتی [[کشور اسلامی]] مورد تهدید [[دشمن]] است، آماده [[دفاع]] از [[ارزش‌ها]] و میهن [[اسلامی]] و [[پرچم]] برافراشته [[اسلام]] است، می‌‌تواند ادعا کند که اگر [[امام زمان]] بیاید، پشت سر آن [[حضرت]] در میدان‌های خطر قدم خواهد گذاشت. اما کسانی که در مقابل خطر، [[انحراف]] و چرب و شیرین [[دنیا]] خود را می‌‌بازند و زانوان‌شان [[سست]] می‌‌شود؛ کسانی که برای مطامع شخصی خود حاضر نیستند حرکتی که مطامع آن‌ها را به خطر می‌‌اندازد، انجام دهند؛ اینها چطور می‌‌توانند [[منتظر]] [[امام زمان]] به حساب آیند؟ کسی که در [[انتظار]] آن [[مصلح بزرگ]] است، باید در خود زمینه‌های [[صلاح]] را آماده سازد و کاری کند که بتواند برای تحقق [[صلاح]] بایستد<ref>در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان در مصلای تهران، ۳۰/۷/۸۱.</ref>»<ref>[[سید علی حسینی خامنه‌ای|حسینی خامنه‌ای، سید علی]]، [[مهدویت از منظر ولایت (کتاب)|مهدویت از منظر ولایت]]، ص۵۷-۵۸.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۸۷: خط ۸۸:
| پاسخ‌دهنده = محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌
| پاسخ‌دهنده = محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌
| پاسخ = [[آیت‌الله]] '''[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[آیت‌الله]] '''[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار فرج]]، دو رکن اساسی دارد:
 
«[[انتظار فرج]]، دو رکن اساسی دارد:
:::::#نارضایتی از وضعیت موجود؛
:::::#نارضایتی از وضعیت موجود؛
:::::#[[امید]] به [[گشایش]] در زمان آینده.
:::::#[[امید]] به [[گشایش]] در زمان آینده.


چگونگی تعامل با این دو عنصر سلبی و ایجابی، چهره‌های متفاوت [[انتظار]] را پدید می‌آورد:
چگونگی تعامل با این دو عنصر سلبی و ایجابی، چهره‌های متفاوت [[انتظار]] را پدید می‌آورد:
::::::۱. [[انتظار]] غیر مسئولانه: در این حالت، شخص [[منتظر]] اگر چه به وضعیت موجود، معترض است، ولی بدون هیچ گونه [[تلاش]] و کوششی، تنها چشم به راه آینده بهتر است. وضعیت موجود، او را سرخورده و منزوی کرده است و او با دوری گزیدن از روال عمومی [[جامعه]] و حوادث [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، اعتراض خویش را از وضعیت موجود، اعلام می‌کند. او تنها در پی آن است که خود و یا نزدیکانش، تحت تأثیر وضعیت موجود قرار نگیرند؛ ولی [[تلاش]] در راه [[نجات]] دیگران را [[وظیفه]] خویش نمی‌داند. مطابق این دیدگاه، [[اصلاح جامعه]] [[قبل از ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} اقدامی بیهوده و بی‌نتیجه است و [[وظیفه]] ما تنها آن است که چشم به راه [[موعود]] و [[منجی]] باشیم تا او بیاید و نابه‌سامانی‌ها را سامان دهد.
 
۱. [[انتظار]] غیر مسئولانه: در این حالت، شخص [[منتظر]] اگر چه به وضعیت موجود، معترض است، ولی بدون هیچ گونه [[تلاش]] و کوششی، تنها چشم به راه آینده بهتر است. وضعیت موجود، او را سرخورده و منزوی کرده است و او با دوری گزیدن از روال عمومی [[جامعه]] و حوادث [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، اعتراض خویش را از وضعیت موجود، اعلام می‌کند. او تنها در پی آن است که خود و یا نزدیکانش، تحت تأثیر وضعیت موجود قرار نگیرند؛ ولی [[تلاش]] در راه [[نجات]] دیگران را [[وظیفه]] خویش نمی‌داند. مطابق این دیدگاه، [[اصلاح جامعه]] [[قبل از ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} اقدامی بیهوده و بی‌نتیجه است و [[وظیفه]] ما تنها آن است که چشم به راه [[موعود]] و [[منجی]] باشیم تا او بیاید و نابه‌سامانی‌ها را سامان دهد.


۲. [[انتظار]] مسئولانه: شخص [[منتظر]] [[مسئول]]، حالتی سازنده، فعال، پویا و تأثیرگذار دارد، وضعیت موجود را بر نمی‌تابد و [[تلاش]] می‌کند تا زمینه‌های [[اجتماعی]] و [[فرهنگی]] برای [[ظهور امام]] {{ع}} را آماده کند. او نه تنها از منظر ویژگی‌های فردی، خود را شخصی آماده برای [[عصر ظهور]] [[تربیت]] می‌کند، بلکه از منظر [[دانش]] و مهارت‌های اداری، [[اجتماعی]]، [[سیاسی]] و [[فرهنگی]] نیز [[آمادگی]] کامل ورود فرد و [[جامعه]] به [[عصر ظهور]] را در پیشدید خود دارد و [[توانایی]] اداره [[جامعه مهدوی]] را داراست. [[جامعه مهدوی]]، جامعه‌ای پویا، آماده، گوش به [[فرمان]] و [[شایسته]] [[آرمان]] [[مهدوی]] است. از این رو، پدید آوردن زمینه و آمادگی‌های [[اجتماعی]]، تشکیلاتی و [[فرهنگی]] نیز می‌باید مورد توجه باشد. [[انتظار فرج]] مسئولانه، به معنای باور داشتن به اهداف [[جامعه مهدوی]] است. [[منتظر]] [[مسئول]]، در محدوده [[قدرت]] و عمل خویش، [[تلاش]] در برپایی جامعه‌ای مطابق با معیارهای [[مهدوی]] را [[وظیفه]] خویش می‌داند. [[تکامل انسان]] و [[جامعه]]، کوشش در مسیر بازسازی [[جامعه]] بر اساس [[قسط]] و [[عدل]]، و [[مبارزه با ظلم]] و [[بی‌عدالتی]]، از جمله نمودهای [[انتظار]] مسئولانه‌اند. با این همه، منتظرِ [[مسئول]] می‌داند که [[عدالت]] فراگیر و جهانی، تنها در سایه [[دولت مهدوی]] پدید می‌آید. از این رو، [[آماده‌سازی]] زمینه‌های ورود به آن دوره را [[وظیفه]] خود می‌شمرد. [[امام صادق]] {{ع}} به این [[انتظار]] مسئولانه اشاره نموده و فرموده است: {{عربی|"لِيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ اَلْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً"}}<ref>ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۵۲، ح ۹۴۲.</ref>. هر یک از شما باید خود را برای [[خروج قائم]] آماده کند، هر چند با فراهم آوردن تیری باشد. [[امام]] [[زین العابدین]] {{ع}} نیز ضمن برشمردن [[فضایل]] [[منتظران]]، به [[مسئولیت]] آنها اشاره نموده و فرموده است: {{عربی|"أُولَئِكَ اَلْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ اَلدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اَللَّهِ سِرّاً وَ جَهْراً "}}<ref>ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۴۴، ح ۹۳۵.</ref>. آنان [[مخلصان]] حقیقی، [[شیعیان راستین]] ما و دعوتگران به [[دین خدا]] در پیدا و [[نهان]] هستند.
۲. [[انتظار]] مسئولانه: شخص [[منتظر]] [[مسئول]]، حالتی سازنده، فعال، پویا و تأثیرگذار دارد، وضعیت موجود را بر نمی‌تابد و [[تلاش]] می‌کند تا زمینه‌های [[اجتماعی]] و [[فرهنگی]] برای [[ظهور امام]] {{ع}} را آماده کند. او نه تنها از منظر ویژگی‌های فردی، خود را شخصی آماده برای [[عصر ظهور]] [[تربیت]] می‌کند، بلکه از منظر [[دانش]] و مهارت‌های اداری، [[اجتماعی]]، [[سیاسی]] و [[فرهنگی]] نیز [[آمادگی]] کامل ورود فرد و [[جامعه]] به [[عصر ظهور]] را در پیشدید خود دارد و [[توانایی]] اداره [[جامعه مهدوی]] را داراست. [[جامعه مهدوی]]، جامعه‌ای پویا، آماده، گوش به [[فرمان]] و [[شایسته]] [[آرمان]] [[مهدوی]] است. از این رو، پدید آوردن زمینه و آمادگی‌های [[اجتماعی]]، تشکیلاتی و [[فرهنگی]] نیز می‌باید مورد توجه باشد. [[انتظار فرج]] مسئولانه، به معنای باور داشتن به اهداف [[جامعه مهدوی]] است. [[منتظر]] [[مسئول]]، در محدوده [[قدرت]] و عمل خویش، [[تلاش]] در برپایی جامعه‌ای مطابق با معیارهای [[مهدوی]] را [[وظیفه]] خویش می‌داند. [[تکامل انسان]] و [[جامعه]]، کوشش در مسیر بازسازی [[جامعه]] بر اساس [[قسط]] و [[عدل]]، و [[مبارزه با ظلم]] و [[بی‌عدالتی]]، از جمله نمودهای [[انتظار]] مسئولانه‌اند. با این همه، منتظرِ [[مسئول]] می‌داند که [[عدالت]] فراگیر و جهانی، تنها در سایه [[دولت مهدوی]] پدید می‌آید. از این رو، [[آماده‌سازی]] زمینه‌های ورود به آن دوره را [[وظیفه]] خود می‌شمرد. [[امام صادق]] {{ع}} به این [[انتظار]] مسئولانه اشاره نموده و فرموده است: {{عربی|"لِيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ اَلْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً"}}<ref>ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۵۲، ح ۹۴۲.</ref>. هر یک از شما باید خود را برای [[خروج قائم]] آماده کند، هر چند با فراهم آوردن تیری باشد. [[امام]] [[زین العابدین]] {{ع}} نیز ضمن برشمردن [[فضایل]] [[منتظران]]، به [[مسئولیت]] آنها اشاره نموده و فرموده است: {{عربی|"أُولَئِكَ اَلْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ اَلدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اَللَّهِ سِرّاً وَ جَهْراً "}}<ref>ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۴۴، ح ۹۳۵.</ref>. آنان [[مخلصان]] حقیقی، [[شیعیان راستین]] ما و دعوتگران به [[دین خدا]] در پیدا و [[نهان]] هستند.
خط ۱۰۵: خط ۱۰۸:
| پاسخ‌دهنده = خدامراد سلیمیان
| پاسخ‌دهنده = خدامراد سلیمیان
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب‌های ''«[[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]»''، ''«[[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]»'' و''«[[نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی]]»'' و نیز  مقاله ''«[[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب‌های ''«[[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]»''، ''«[[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]»'' و''«[[نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی]]»'' و نیز  مقاله ''«[[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«دست کم سه مؤلفه در شکل‌گیری [[انتظار]]، نقش اساسی دارد:  
 
«دست کم سه مؤلفه در شکل‌گیری [[انتظار]]، نقش اساسی دارد:  
::::#'''قانع نبودن از وضع موجود'''
::::#'''قانع نبودن از وضع موجود'''
::::#'''[[امید]] دستیابی به وضع مطلوب'''
::::#'''[[امید]] دستیابی به وضع مطلوب'''
خط ۱۳۷: خط ۱۴۱:
| پاسخ‌دهنده = میرزا عباس مهدوی‌فرد
| پاسخ‌دهنده = میرزا عباس مهدوی‌فرد
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[میرزا عباس مهدوی‌فرد]]'''، در کتاب ''«[[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[میرزا عباس مهدوی‌فرد]]'''، در کتاب ''«[[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار صحیح]] و سازنده از چهار عنصر: [[نیت]]، [[آمادگی]]، [[پایداری]] و [[هدف]] ترکیب و تألیف گردیده است:
 
«[[انتظار صحیح]] و سازنده از چهار عنصر: [[نیت]]، [[آمادگی]]، [[پایداری]] و [[هدف]] ترکیب و تألیف گردیده است:
:::::#'''[[نیّت]]:''' از آنجا که در [[روایات]] [[انتظار]] [[عبادت]] و [[افضل]] [[اعمال]] معرفی شده است پس [[انتظار]] عملی عبادی است، در هر عمل عبادی لازم است [[بنده]] [[خدا]] [[نفس]] را از غیر [[حق]] بریده و عمل او به [[نیت]] [[قرب الهی]] و [[رضایت]] باری تعالی باشد. زیرا اگر [[اعمال عبادی]] [[خالص]] برای [[خدا]] نباشد [[شرک]] خفی خواهد شد که از آن به شدت [[نهی]] شده است. [[حضرت]] [[امام خمینی]] فرموده‌اند: "عامل بزرگ در کمال [[اعمال]] که در [[حقیقت]] به منزله [[قوه]] فاعله است [[نیت]] صادقه و [[اراده]] خالصه است که کمال، [[نقص]]، صحت و [[فساد]] [[عبادات]] کاملاً تابع آن است و هر [[قدر]] [[عبادات]] از تشریک خالص‌تر باشد کامل‌تر است. هیچ چیز در [[عبادات]] به اهمیّت [[نیت]] و [[خلوص]] آن نیست. زیرا که نسبت نیات به [[عبادات]]، نسبت [[ارواح]] به ابدان و [[نفوس]] به اجساد است"<ref>شرح چهل حدیث، ص ۳۲۵.</ref>. در لسان [[روایات]] نیز بیان شده که عمل صحیح و سالم وابسته به [[نیت]] می‌باشد. [[امام سجاد]]{{ع}} فرموده‌اند: عمل جز به [[نیّت]] نیست<ref>میزان الحکمة، (مکتب الاعلام الاسلامی)، ج ۱۰، باب نیت.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: [[اعمال]] به نیت‌هاست و در [[حقیقت]] برای هر کس آن چیزی است که [[نیت]] می‌کند<ref>میزان الحکمة، (مکتب الاعلام الاسلامی)، ج ۱۰، باب نیت.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} نیز فرموده‌اند: [[قدر]] هر کس به [[قدر]] [[همت]] اوست و عملش به [[قدر]] [[نیت]] او<ref>میزان الحکمة، (مکتب الاعلام الاسلامی)، ج ۱۰، باب نیت.</ref>. مقصود از [[نیّت]] در [[انتظار]] این است که برای [[رضای خدا]] شخص [[منتظر]] توجه قلبی به حضور [[منجی]]؛ و [[آمادگی]] روحی برای استقبال از [[ظهور]] آن [[حضرت]] داشته باشد. بنابراین [[اخلاص]] در [[نیت]] [[انتظار]]، می‌طلبد که شخص [[منتظر]] در تمام دوران [[زندگی]] توجه قلبی به [[خدا]] و [[تمسک]] به [[ولایت]] [[امامان معصوم]]{{عم}} و [[حضرت مهدی]]{{ع}} داشته باشد زیرا به چنین افرادی [[پاداش]] هزار [[شهید]] داده می‌شود، چنان که [[امام سجاد]]{{ع}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|"مَنْ ثَبَتَ عَلَى وَلَايَتِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ أَلْفِ شَهِيدٍ مِثْلِ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ"}}<ref>میزان الحکمة، (مکتب الاعلام الاسلامی)، ج ۱۰، باب نیت.</ref>؛ هر که در [[روزگار غیبت]] [[قائم]] ما، بر [[ولایت]] ما [[استوار]] بماند [[خداوند]] [[پاداش]] هزار [[شهید]] به مانند [[شهیدان]] [[بدر]] و [[احد]]، به وی عطا می‌فرماید.
:::::#'''[[نیّت]]:''' از آنجا که در [[روایات]] [[انتظار]] [[عبادت]] و [[افضل]] [[اعمال]] معرفی شده است پس [[انتظار]] عملی عبادی است، در هر عمل عبادی لازم است [[بنده]] [[خدا]] [[نفس]] را از غیر [[حق]] بریده و عمل او به [[نیت]] [[قرب الهی]] و [[رضایت]] باری تعالی باشد. زیرا اگر [[اعمال عبادی]] [[خالص]] برای [[خدا]] نباشد [[شرک]] خفی خواهد شد که از آن به شدت [[نهی]] شده است. [[حضرت]] [[امام خمینی]] فرموده‌اند: "عامل بزرگ در کمال [[اعمال]] که در [[حقیقت]] به منزله [[قوه]] فاعله است [[نیت]] صادقه و [[اراده]] خالصه است که کمال، [[نقص]]، صحت و [[فساد]] [[عبادات]] کاملاً تابع آن است و هر [[قدر]] [[عبادات]] از تشریک خالص‌تر باشد کامل‌تر است. هیچ چیز در [[عبادات]] به اهمیّت [[نیت]] و [[خلوص]] آن نیست. زیرا که نسبت نیات به [[عبادات]]، نسبت [[ارواح]] به ابدان و [[نفوس]] به اجساد است"<ref>شرح چهل حدیث، ص ۳۲۵.</ref>. در لسان [[روایات]] نیز بیان شده که عمل صحیح و سالم وابسته به [[نیت]] می‌باشد. [[امام سجاد]]{{ع}} فرموده‌اند: عمل جز به [[نیّت]] نیست<ref>میزان الحکمة، (مکتب الاعلام الاسلامی)، ج ۱۰، باب نیت.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: [[اعمال]] به نیت‌هاست و در [[حقیقت]] برای هر کس آن چیزی است که [[نیت]] می‌کند<ref>میزان الحکمة، (مکتب الاعلام الاسلامی)، ج ۱۰، باب نیت.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} نیز فرموده‌اند: [[قدر]] هر کس به [[قدر]] [[همت]] اوست و عملش به [[قدر]] [[نیت]] او<ref>میزان الحکمة، (مکتب الاعلام الاسلامی)، ج ۱۰، باب نیت.</ref>. مقصود از [[نیّت]] در [[انتظار]] این است که برای [[رضای خدا]] شخص [[منتظر]] توجه قلبی به حضور [[منجی]]؛ و [[آمادگی]] روحی برای استقبال از [[ظهور]] آن [[حضرت]] داشته باشد. بنابراین [[اخلاص]] در [[نیت]] [[انتظار]]، می‌طلبد که شخص [[منتظر]] در تمام دوران [[زندگی]] توجه قلبی به [[خدا]] و [[تمسک]] به [[ولایت]] [[امامان معصوم]]{{عم}} و [[حضرت مهدی]]{{ع}} داشته باشد زیرا به چنین افرادی [[پاداش]] هزار [[شهید]] داده می‌شود، چنان که [[امام سجاد]]{{ع}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|"مَنْ ثَبَتَ عَلَى وَلَايَتِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ أَلْفِ شَهِيدٍ مِثْلِ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ"}}<ref>میزان الحکمة، (مکتب الاعلام الاسلامی)، ج ۱۰، باب نیت.</ref>؛ هر که در [[روزگار غیبت]] [[قائم]] ما، بر [[ولایت]] ما [[استوار]] بماند [[خداوند]] [[پاداش]] هزار [[شهید]] به مانند [[شهیدان]] [[بدر]] و [[احد]]، به وی عطا می‌فرماید.
:::::#'''[[آمادگی]] و توانائی:''' هر عمل، روشی دارد؛ انجام و اجرای عمل این را می‌طلبد که عمل‌کننده باید طبق آن روش آماده شده و بر اساس آن، عمل را انجام دهد و [[قدرت]] انجام عمل نیز باید در فرد انجام‌دهنده باشد. [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا}}<ref>خداوند به هیچ کس جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کند؛ سوره بقره، آیه ۲۸۶.</ref>. [[انتظار ظهور امام مهدی]]{{ع}} یک عمل بسیار و در عین حال طولانی است که تمام [[عمر]] فردی و [[اجتماعی]] [[منتظر]] را، در بر می‌گیرد. بنابراین [[آمادگی]] و [[انتظار]]، محدود به وقت و زمان خاصی از [[زندگی]] وی نیست لذا [[انسان]] [[منتظر]] باید همیشه در حال [[انتظار]] باشد. [[آمادگی]] [[انتظار]]، تنها [[آمادگی]] نفسی و قلبی نیست، بلکه یک عمل ثابت و [[استوار]] است که باید مثل انجام دادن [[واجبات]] و اداء [[حقوق]] بجا آورده شود. [[آمادگی]] [[انتظار]] آنست که تمام وجود و اعضای [[بدن انسان]] [[منتظر]]، باید در حال [[انتظار]] باشند؛ یعنی از [[معاصی]] و [[گناهان]] اجتناب نماید و صفات رذیله و بد را از خود دور سازد تا اگر [[زمان ظهور]] [[حضرت]] را [[درک]] کنند مورد [[رحمت]] [[حضرت]] قرار بگیرد. [[امام صادق]]{{ع}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|"مَنْ سُرَّ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ"}}<ref>بحارالانوار، (بیروت، مؤسسة الوفاء)، ج ۵۲، ص ۱۴۰.</ref>. هر کس خوش دارد، در شمار [[اصحاب قائم]] باشد، باید در [[عصر انتظار]]، [[مظهر]] [[[اخلاق نیک]] [[اسلامی]] باشد. چنین کسی اگر پیش از [[قیام قائم]] درگذرد، [[پاداش]] او مانند کسانی باشد که [[قائم]] را [[درک]] کنند و به حضور او برسند. پس (در [[دینداری]] و تخلق به [[اخلاق]] [[اسلامی]]) بکوشید، بکوشید و در حال [[انتظار ظهور]] [[حق]] به سر برید. این ([[کردار]] [[پاک]] و افکار تابناک) گوارا [[باد]] بر شما،‌ای گروهی که [[رحمت خدا]] شامل حال شما است.
:::::#'''[[آمادگی]] و توانائی:''' هر عمل، روشی دارد؛ انجام و اجرای عمل این را می‌طلبد که عمل‌کننده باید طبق آن روش آماده شده و بر اساس آن، عمل را انجام دهد و [[قدرت]] انجام عمل نیز باید در فرد انجام‌دهنده باشد. [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا}}<ref>خداوند به هیچ کس جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کند؛ سوره بقره، آیه ۲۸۶.</ref>. [[انتظار ظهور امام مهدی]]{{ع}} یک عمل بسیار و در عین حال طولانی است که تمام [[عمر]] فردی و [[اجتماعی]] [[منتظر]] را، در بر می‌گیرد. بنابراین [[آمادگی]] و [[انتظار]]، محدود به وقت و زمان خاصی از [[زندگی]] وی نیست لذا [[انسان]] [[منتظر]] باید همیشه در حال [[انتظار]] باشد. [[آمادگی]] [[انتظار]]، تنها [[آمادگی]] نفسی و قلبی نیست، بلکه یک عمل ثابت و [[استوار]] است که باید مثل انجام دادن [[واجبات]] و اداء [[حقوق]] بجا آورده شود. [[آمادگی]] [[انتظار]] آنست که تمام وجود و اعضای [[بدن انسان]] [[منتظر]]، باید در حال [[انتظار]] باشند؛ یعنی از [[معاصی]] و [[گناهان]] اجتناب نماید و صفات رذیله و بد را از خود دور سازد تا اگر [[زمان ظهور]] [[حضرت]] را [[درک]] کنند مورد [[رحمت]] [[حضرت]] قرار بگیرد. [[امام صادق]]{{ع}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|"مَنْ سُرَّ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ"}}<ref>بحارالانوار، (بیروت، مؤسسة الوفاء)، ج ۵۲، ص ۱۴۰.</ref>. هر کس خوش دارد، در شمار [[اصحاب قائم]] باشد، باید در [[عصر انتظار]]، [[مظهر]] [[[اخلاق نیک]] [[اسلامی]] باشد. چنین کسی اگر پیش از [[قیام قائم]] درگذرد، [[پاداش]] او مانند کسانی باشد که [[قائم]] را [[درک]] کنند و به حضور او برسند. پس (در [[دینداری]] و تخلق به [[اخلاق]] [[اسلامی]]) بکوشید، بکوشید و در حال [[انتظار ظهور]] [[حق]] به سر برید. این ([[کردار]] [[پاک]] و افکار تابناک) گوارا [[باد]] بر شما،‌ای گروهی که [[رحمت خدا]] شامل حال شما است.
خط ۱۹۴: خط ۱۹۹:
| پاسخ‌دهنده = سید اسدالله هاشمی شهیدی
| پاسخ‌دهنده = سید اسدالله هاشمی شهیدی
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]'''، در کتاب  ''«[[ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (کتاب)|ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]'''، در کتاب  ''«[[ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (کتاب)|ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«باتوجّه به مجموع [[آیات]]، [[روایات]]، [[دعاها]] و زیاراتی که درباره مسأله [[انتظار]] وارد شده، و همچنین با دقّت و تأمّل در مفهوم واقعی کلمه "[[انتظار]]" این معنا به خوبی روشن می‌شود که [[منتظر راستین]] [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} بار سنگین و [[مسئولیت]] خطیری به عهده دارد. چرا که هم باید خود را بسازد، و هم دیگران را توجیه و [[ارشاد]] کند، و هم ابزار و امکانات لازمه [[ظهور]] را فراهم آورد. و اینها سه برنامه و [[مسئولیت]] مشخص، به نام: "[[خودسازی]]"، "دگرسازی" و "[[زمینه‌سازی]]" است، که توجّه بدان لازم، و موجب [[اصلاح فرد]] و [[جامعه]] و جلوگیری از [[مفاسد]] اجتماع، و باعث [[نجات]] و [[رستگاری]]، و مایه دلگرمی و [[آمادگی برای ظهور]] [[منجی]] بشریّت، و پذیرش [[امام]] [[معصوم]] [[غایب]] است.  
 
«باتوجّه به مجموع [[آیات]]، [[روایات]]، [[دعاها]] و زیاراتی که درباره مسأله [[انتظار]] وارد شده، و همچنین با دقّت و تأمّل در مفهوم واقعی کلمه "[[انتظار]]" این معنا به خوبی روشن می‌شود که [[منتظر راستین]] [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} بار سنگین و [[مسئولیت]] خطیری به عهده دارد. چرا که هم باید خود را بسازد، و هم دیگران را توجیه و [[ارشاد]] کند، و هم ابزار و امکانات لازمه [[ظهور]] را فراهم آورد. و اینها سه برنامه و [[مسئولیت]] مشخص، به نام: "[[خودسازی]]"، "دگرسازی" و "[[زمینه‌سازی]]" است، که توجّه بدان لازم، و موجب [[اصلاح فرد]] و [[جامعه]] و جلوگیری از [[مفاسد]] اجتماع، و باعث [[نجات]] و [[رستگاری]]، و مایه دلگرمی و [[آمادگی برای ظهور]] [[منجی]] بشریّت، و پذیرش [[امام]] [[معصوم]] [[غایب]] است.  
::::::'''۱. [[خودسازی]]:''' نخستین [[وظیفه]] [[انسان]] [[منتظر]]، [[خودسازی]] و [[تربیت]] جسم و [[جان]] و [[آمادگی برای ظهور]] [[امام غایب]] است. زیرا [[شوق دیدار]] [[امام]]{{ع}} [[آدمی]] را می‌سازد، و او را برای [[درک]] ظهورش آماده می‌کند، و [[آمادگی]] نیز، جز در سایه انجام فرامین [[حقّ]] و [[دستورات]] [[پیشوایان معصوم]]{{عم}} به دست نمی‌آید. چراکه "[[آمادگی]]"، تنها صرف ادّعا نیست، بلکه [[ایمان]] و عمل است که [[آمادگی]] را جلوه می‌دهد.  
::::::'''۱. [[خودسازی]]:''' نخستین [[وظیفه]] [[انسان]] [[منتظر]]، [[خودسازی]] و [[تربیت]] جسم و [[جان]] و [[آمادگی برای ظهور]] [[امام غایب]] است. زیرا [[شوق دیدار]] [[امام]]{{ع}} [[آدمی]] را می‌سازد، و او را برای [[درک]] ظهورش آماده می‌کند، و [[آمادگی]] نیز، جز در سایه انجام فرامین [[حقّ]] و [[دستورات]] [[پیشوایان معصوم]]{{عم}} به دست نمی‌آید. چراکه "[[آمادگی]]"، تنها صرف ادّعا نیست، بلکه [[ایمان]] و عمل است که [[آمادگی]] را جلوه می‌دهد.  
::::::[[قرآن کریم]]، [[یاوران]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} و [[منتظران واقعی]] آن [[حضرت]] را [[بندگان]] [[صالح]] و [[شایسته]] [[خدا]]، و افراد [[پرهیزکاری]] می‌داند که [[ایمان به خدا]] دارند و [[کارهای نیک]] و [[شایسته]] انجام می‌دهند.
::::::[[قرآن کریم]]، [[یاوران]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} و [[منتظران واقعی]] آن [[حضرت]] را [[بندگان]] [[صالح]] و [[شایسته]] [[خدا]]، و افراد [[پرهیزکاری]] می‌داند که [[ایمان به خدا]] دارند و [[کارهای نیک]] و [[شایسته]] انجام می‌دهند.
خط ۲۱۸: خط ۲۲۴:
| پاسخ‌دهنده = قنبر علی صمدی
| پاسخ‌دهنده = قنبر علی صمدی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در دو مقاله ''«[[آموزه انتظار و زمینه‌سازی ظهور (مقاله)|آموزه انتظار و زمینه‌سازی ظهور]]»'' و ''«[[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در دو مقاله ''«[[آموزه انتظار و زمینه‌سازی ظهور (مقاله)|آموزه انتظار و زمینه‌سازی ظهور]]»'' و ''«[[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::: «"مقوله [[انتظار ظهور]] با مسئلۀ [[آمادگی]]، [[زمینه‌سازی]] و [[برنامه‌ریزی]] برای اجرایی شدن اهداف بلند [[دینی]] و فراهم نمودن [[مقدمات ظهور]]، رابطه انفکاک‌ناپذیر دارد. در [[عصر انتظار]]، توجه به الزامات [[عقیدتی]] ـ [[فرهنگی]] و [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] [[اندیشه]] [[انتظار]] ضروری است و باید در [[دستور]] کار [[جامعه منتظران]] قرار گیرد. در ادامه، به برخی از این ضرورت‌ها و بایسته‌ها اشاره می‌کنیم:
 
«"مقوله [[انتظار ظهور]] با مسئلۀ [[آمادگی]]، [[زمینه‌سازی]] و [[برنامه‌ریزی]] برای اجرایی شدن اهداف بلند [[دینی]] و فراهم نمودن [[مقدمات ظهور]]، رابطه انفکاک‌ناپذیر دارد. در [[عصر انتظار]]، توجه به الزامات [[عقیدتی]] ـ [[فرهنگی]] و [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] [[اندیشه]] [[انتظار]] ضروری است و باید در [[دستور]] کار [[جامعه منتظران]] قرار گیرد. در ادامه، به برخی از این ضرورت‌ها و بایسته‌ها اشاره می‌کنیم:
:::::#[[معرفت]] منتظرانه: شناختن و شناساندن [[امام]] [[منتظَر]]{{ع}} و اهداف [[ظهور]] او، جزو اولین و مهم‌ترین الزامات [[انتظار]] [[زمینه‌ساز]] است؛ زیرا بدون [[معرفت]] و [[شناخت]]، نه‌تنها سخن از [[زمینه‌سازی]]، مفهوم نمی‌یابد، بلکه اساساً اندیشة [[انتظار]] شکل نمی‌گیرد.
:::::#[[معرفت]] منتظرانه: شناختن و شناساندن [[امام]] [[منتظَر]]{{ع}} و اهداف [[ظهور]] او، جزو اولین و مهم‌ترین الزامات [[انتظار]] [[زمینه‌ساز]] است؛ زیرا بدون [[معرفت]] و [[شناخت]]، نه‌تنها سخن از [[زمینه‌سازی]]، مفهوم نمی‌یابد، بلکه اساساً اندیشة [[انتظار]] شکل نمی‌گیرد.
:::::#[[سلوک]] منتظرانه: دومین بایستگی [[انتظار]] [[زمینه‌ساز]]، نمود و [[ظهور]] این [[باور]] در [[رفتار]] و [[سلوک]] شخصی و [[اجتماعی]] [[انسان منتظر]] است؛ زیرا احیای [[ارزش‌های الهی]] و [[آراستگی]] جامعة [[منتظر]] به [[فضایل]] انسانی، [[هدف]] اصلی در بحث [[انتظار]] است. از این رو، نمی‌توان [[منتظر ظهور]] بود اما در عمل، دغدغه اهداف [[ظهور]] را نداشت؛ زیرا [[مأموریت]] اصلی [[امام مهدی]]{{ع}} نیز حاکمیت‌بخشی [[اسلام]] در [[جهان]] و [[اجرای عدالت]] در [[جامعه]] است. بنابراین، [[الگوپذیری]] عملی از روش [[حضرت]] در [[عصر انتظار]]، شرط چنین انتظاری است.
:::::#[[سلوک]] منتظرانه: دومین بایستگی [[انتظار]] [[زمینه‌ساز]]، نمود و [[ظهور]] این [[باور]] در [[رفتار]] و [[سلوک]] شخصی و [[اجتماعی]] [[انسان منتظر]] است؛ زیرا احیای [[ارزش‌های الهی]] و [[آراستگی]] جامعة [[منتظر]] به [[فضایل]] انسانی، [[هدف]] اصلی در بحث [[انتظار]] است. از این رو، نمی‌توان [[منتظر ظهور]] بود اما در عمل، دغدغه اهداف [[ظهور]] را نداشت؛ زیرا [[مأموریت]] اصلی [[امام مهدی]]{{ع}} نیز حاکمیت‌بخشی [[اسلام]] در [[جهان]] و [[اجرای عدالت]] در [[جامعه]] است. بنابراین، [[الگوپذیری]] عملی از روش [[حضرت]] در [[عصر انتظار]]، شرط چنین انتظاری است.
خط ۲۳۲: خط ۲۳۹:
| پاسخ‌دهنده = عبدالمجید زهادت
| پاسخ‌دهنده = عبدالمجید زهادت
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب  ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب  ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در مورد [[وظایف]] و [[تکالیف]] شیعیان در [[دوران غیبت]] سخن‌های بسیاری گفته شده است و حتی تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} برشمرده شده است.<REF>مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۲، ص ۱۰۴.</REF> در این بخش به تعدادی از مهم‌ترین این [[وظایف]] اشاره می‌کنیم:
 
::::::'''[[شناخت حجت خدا]] و [[امام عصر]]{{ع}}''': اولین و مهم‌ترین وظیفه‌ای که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد [[کسب معرفت]] نسبت به [[وجود مقدس امام زمان]] خویش است. در [[روایات]] بسیاری که از طریق [[شیعه]] و [[اهل تسنن]] از [[پیامبر اسلام]] [[نقل]] شده، آمده است: [[من مات]] و لم یعرف إمام زمانه مات میتة جاهلیّة.<REF>بحار الانوار، ج ۸، ص ۳۶۸.</REF>
«در مورد [[وظایف]] و [[تکالیف]] شیعیان در [[دوران غیبت]] سخن‌های بسیاری گفته شده است و حتی تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} برشمرده شده است.<REF>مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۲، ص ۱۰۴.</REF> در این بخش به تعدادی از مهم‌ترین این [[وظایف]] اشاره می‌کنیم:
 
'''[[شناخت حجت خدا]] و [[امام عصر]]{{ع}}''': اولین و مهم‌ترین وظیفه‌ای که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد [[کسب معرفت]] نسبت به [[وجود مقدس امام زمان]] خویش است. در [[روایات]] بسیاری که از طریق [[شیعه]] و [[اهل تسنن]] از [[پیامبر اسلام]] [[نقل]] شده، آمده است: [[من مات]] و لم یعرف إمام زمانه مات میتة جاهلیّة.<REF>بحار الانوار، ج ۸، ص ۳۶۸.</REF>
::::::و در [[روایت]] دیگری از [[امام محمد باقر]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ فَمِيتَتُهُ مِيتَةُ جَاهِلِيَّةٍ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَمْ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هَذَا اَلْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ اَلْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ}}.<REF>الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۵؛ هر کس در حالی که امامی نداشته باشد بمیرد، مردنش مردن [[جاهلیت]] است و هر آنکه در حال شناختن امامش بمیرد پیش افتادن و یا تأخیر این امر [[دولت آل محمد]]{{صل}} او را زیان نرساند و هر کس بمیرد در حالی که امامش را شناخته همچون کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]] [{{ع}}] با آن [[حضرت]] باشد.</REF>
::::::و در [[روایت]] دیگری از [[امام محمد باقر]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ فَمِيتَتُهُ مِيتَةُ جَاهِلِيَّةٍ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَمْ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هَذَا اَلْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ اَلْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ}}.<REF>الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۵؛ هر کس در حالی که امامی نداشته باشد بمیرد، مردنش مردن [[جاهلیت]] است و هر آنکه در حال شناختن امامش بمیرد پیش افتادن و یا تأخیر این امر [[دولت آل محمد]]{{صل}} او را زیان نرساند و هر کس بمیرد در حالی که امامش را شناخته همچون کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]] [{{ع}}] با آن [[حضرت]] باشد.</REF>
::::::[[امام حسین]]{{ع}} درباره [[معرفت امام]] می‌فرمایند: {{متن حدیث|أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ اَللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ اَلْعِبَادَ إِلاَّ لِيَعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اِسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَا سِوَاهُ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَمَا مَعْرِفَةُ اَللَّهِ قَالَ مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ اَلَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ}}.<REF>بحار الانوار، ج ۵، ص ۳۱۲؛ ای [[مردم]]! همانا [[خداوند]] –بزرگ باد یاد او- [[بندگان]] را نیافرید مگر برای این که او را بشناسند. پس هرگاه او را بشناسند او را بپرستند و هرگاه او را بپرستند، با [[پرستش]] او از [[بندگی]] هرآنچه جز خداست بی‌نیاز گردند. مردی سؤال کرد: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]، [[پدر]] و مادرم فدایت، [[معرفت خدا]] چیست؟ [[حضرت]] فرمود: این است که [[اهل]] هر زمانی، امامی را که باید از او [[فرمان]] برند، بشناسند.</REF>
::::::[[امام حسین]]{{ع}} درباره [[معرفت امام]] می‌فرمایند: {{متن حدیث|أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ اَللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ اَلْعِبَادَ إِلاَّ لِيَعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اِسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَا سِوَاهُ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَمَا مَعْرِفَةُ اَللَّهِ قَالَ مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ اَلَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ}}.<REF>بحار الانوار، ج ۵، ص ۳۱۲؛ ای [[مردم]]! همانا [[خداوند]] –بزرگ باد یاد او- [[بندگان]] را نیافرید مگر برای این که او را بشناسند. پس هرگاه او را بشناسند او را بپرستند و هرگاه او را بپرستند، با [[پرستش]] او از [[بندگی]] هرآنچه جز خداست بی‌نیاز گردند. مردی سؤال کرد: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]، [[پدر]] و مادرم فدایت، [[معرفت خدا]] چیست؟ [[حضرت]] فرمود: این است که [[اهل]] هر زمانی، امامی را که باید از او [[فرمان]] برند، بشناسند.</REF>
خط ۲۶۷: خط ۲۷۶:
| پاسخ‌دهنده = علی باقی نصرآبادی
| پاسخ‌دهنده = علی باقی نصرآبادی
| پاسخ = آقای دکتر '''[[علی باقی نصرآبادی]]'''، در مقاله ''«[[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[علی باقی نصرآبادی]]'''، در مقاله ''«[[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«به‌طور مسلّم [[انتظار]] دارای فلسفه‌های زیر است:
 
«به‌طور مسلّم [[انتظار]] دارای فلسفه‌های زیر است:
:::::#'''[[خودسازی فردی]]:''' چنین تحولی قبل از هر چیزی [[نیازمند]] عناصر آماده و باارزش انسانی است که بتوانند بار سنگین چنان [[اصلاحات]] وسیعی را در [[جهان]] به دوش بکشند، و لازمه آن، بالا بردن سطح [[اندیشه]]، [[آگاهی]] و [[آمادگی]] روحی و [[فکری]] افراد [[جامعه]] است. [[منتظر واقعی]]، برای چنان برنامه مهمی هرگز نمی‌تواند نقش تماشاچی را داشته باشد، بلکه باید حتما در صف اصلاح‌طلبان قرار گیرد. برای تحقق چنین انقلابی، به مردانی بسیار بزرگ و بلند نظر با بینشی عمیق [[نیاز]] است و [[خودسازی]] برای چنین هدفی مستلزم به کار بستن عمیق‌ترین برنامه‌های [[اخلاقی]]، [[فکری]] و [[اجتماعی]] است.  
:::::#'''[[خودسازی فردی]]:''' چنین تحولی قبل از هر چیزی [[نیازمند]] عناصر آماده و باارزش انسانی است که بتوانند بار سنگین چنان [[اصلاحات]] وسیعی را در [[جهان]] به دوش بکشند، و لازمه آن، بالا بردن سطح [[اندیشه]]، [[آگاهی]] و [[آمادگی]] روحی و [[فکری]] افراد [[جامعه]] است. [[منتظر واقعی]]، برای چنان برنامه مهمی هرگز نمی‌تواند نقش تماشاچی را داشته باشد، بلکه باید حتما در صف اصلاح‌طلبان قرار گیرد. برای تحقق چنین انقلابی، به مردانی بسیار بزرگ و بلند نظر با بینشی عمیق [[نیاز]] است و [[خودسازی]] برای چنین هدفی مستلزم به کار بستن عمیق‌ترین برنامه‌های [[اخلاقی]]، [[فکری]] و [[اجتماعی]] است.  
:::::#'''خودیاوری‌های [[اجتماعی]]:''' [[منتظران راستین]]، [[وظیفه]] دارند تنها به خویش نیندیشند؛ بلکه باید ضمن [[خودسازی]] و [[مراقبت]] از خود، در [[اصلاح]] دیگران هم بکوشند؛ زیرا برنامه [[عظیم]] و سنگینی که انتظارش را می‌کشند، برنامه‌ای است که باید همه عناصر تحول در آن شرکت جویند، تا کوشش‌ها و تلاش‌ها هماهنگ باهم به ثمر برسد<ref>ناصر مکارم شیرازی، مهدی انقلابی بزرگ، ص ۱۰۷-۱۰۸.</ref>»<ref>[[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص۱۲۳.</ref>.
:::::#'''خودیاوری‌های [[اجتماعی]]:''' [[منتظران راستین]]، [[وظیفه]] دارند تنها به خویش نیندیشند؛ بلکه باید ضمن [[خودسازی]] و [[مراقبت]] از خود، در [[اصلاح]] دیگران هم بکوشند؛ زیرا برنامه [[عظیم]] و سنگینی که انتظارش را می‌کشند، برنامه‌ای است که باید همه عناصر تحول در آن شرکت جویند، تا کوشش‌ها و تلاش‌ها هماهنگ باهم به ثمر برسد<ref>ناصر مکارم شیرازی، مهدی انقلابی بزرگ، ص ۱۰۷-۱۰۸.</ref>»<ref>[[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص۱۲۳.</ref>.
خط ۲۷۶: خط ۲۸۶:
| پاسخ‌دهنده = ابراهیم شفیعی سروستانی
| پاسخ‌دهنده = ابراهیم شفیعی سروستانی
| پاسخ = آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در [[فرهنگ اسلامی]]، [[جهان]] عرصه تقابل و هم آوردی در "[[ولایت]]" است؛ [[ولایت]] [[خدا]] و [[دوستان]] او از یک سو و [[ولایت]] [[شیطان]] ([[طاغوت]]) و [[پیروان]] او از سوی دیگر. در این [[فرهنگ]]، [[انسان‌ها]] یا در خط [[ولایت]] [[خدا]] و [[دوستان]] [[خدا]] هستند که [[خدا]]، آنها را از تاریکی‌های [[نادانی]] و [[گمراهی]]، خارج و به روشنای [[دانایی]] و [[رستگاری]] داخل می‌کند یا در خط [[ولایت]] [[شیطان]] و [[دوستان]] [[شیطان]] قرار دارند که اولیای‌شان، آنها را از [[روشنایی]] [[هدایت]] به سوی تاریکی‌های [[ضلالت]] می‌کشانند: {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون می‌برد اما سروران کافران، طاغوت‌هایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگی‌ها بیرون می‌کشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷؛ و نیز ر.ک: سوره جاثیه، آیه ۱۹.</ref>. بر اساس این نگرش، در [[آموزه‌های اسلامی]]، به نقش "[[ولایت]]" در [[زندگی]] [[انسان‌ها]] توجه ویژه‌ای شده است و همه اهل [[ایمان]] موظفند از یک‌سو، سر در گرو [[ولایت]] [[حق]] و [[پیروان]] آن داشته باشند و از سوی دیگر، از [[ولایت]] [[شیطان]] و [[پیروان]] او بیزاری جویند. این همان [[حقیقت]] "[[تولی]]" و "[[تبری]]" است که در [[مکتب]] [[تشیع]] بر آن بسیار تأکید شده است.
 
«در [[فرهنگ اسلامی]]، [[جهان]] عرصه تقابل و هم آوردی در "[[ولایت]]" است؛ [[ولایت]] [[خدا]] و [[دوستان]] او از یک سو و [[ولایت]] [[شیطان]] ([[طاغوت]]) و [[پیروان]] او از سوی دیگر. در این [[فرهنگ]]، [[انسان‌ها]] یا در خط [[ولایت]] [[خدا]] و [[دوستان]] [[خدا]] هستند که [[خدا]]، آنها را از تاریکی‌های [[نادانی]] و [[گمراهی]]، خارج و به روشنای [[دانایی]] و [[رستگاری]] داخل می‌کند یا در خط [[ولایت]] [[شیطان]] و [[دوستان]] [[شیطان]] قرار دارند که اولیای‌شان، آنها را از [[روشنایی]] [[هدایت]] به سوی تاریکی‌های [[ضلالت]] می‌کشانند: {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون می‌برد اما سروران کافران، طاغوت‌هایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگی‌ها بیرون می‌کشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷؛ و نیز ر.ک: سوره جاثیه، آیه ۱۹.</ref>. بر اساس این نگرش، در [[آموزه‌های اسلامی]]، به نقش "[[ولایت]]" در [[زندگی]] [[انسان‌ها]] توجه ویژه‌ای شده است و همه اهل [[ایمان]] موظفند از یک‌سو، سر در گرو [[ولایت]] [[حق]] و [[پیروان]] آن داشته باشند و از سوی دیگر، از [[ولایت]] [[شیطان]] و [[پیروان]] او بیزاری جویند. این همان [[حقیقت]] "[[تولی]]" و "[[تبری]]" است که در [[مکتب]] [[تشیع]] بر آن بسیار تأکید شده است.


اگرچه "[[تولی]]" و "[[تبری]]" را در اصطلاح از [[فروع دین]] شمرده‌اند، ولی از مجموعه [[معارف اسلامی]]، به ویژه آموزه‌های [[مکتب اهل بیت]]: چنین بر می‌آید که این دو موضوع، نه فرع [[دین]]، بلکه همه [[دین]] و تمامیت [[ایمان]] هستند و به بیان دیگر، [[دین]] و [[ایمان]] چیزی جز [[دوستی]] ورزیدن و [[بیزاری جستن]] (دوری گزیدن) به خاطر [[خدا]] نیست. [[فضیل بن یسار]]، یکی از [[یاران امام]] [[صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند: از [[امام صادق]] {{ع}} پرسیدم: آیا [[دوستی]] و [[دشمنی]] از [[ایمان]] است؟ فرمود: آیا [[ایمان]] جز [[دوستی]] و [[دشمنی]] است؟"<ref>الکافی، ج ۲، ص ۱۲۵، ح ۵.</ref>. در [[روایت]] دیگری، [[امام صادق]] {{ع}} فرماید: "آن کس که برای [[خدا]] [[دوستی]] بورزد، برای [[خدا]] [[دشمنی]] کند و برای [[خدا]] ببخشد، از کسانی است که [[ایمان]] او کامل شده است"<ref>همان، ص ۱۲۴، ح ۱.</ref>. و باز می‌فرماید: "کسی که [[دوستی]] و دشمنی‌اش بر اساس [[دین]] نباشد، [[دین]] ندارد"<ref>همان، ص ۱۲۷، ح ۱۶.</ref>. همچنین از آن [[حضرت]] [[نقل]] شده است [[رسول خدا]] - [[درود]] و [[سلام]] [[خدا]] بر او و خاندانش [[باد]] - به یارانش فرمود: استوارترین دست‌آویزهای [[ایمان]] کدام است؟ گفتند: [[خدا]] و رسولش بهتر می‌دانند. بعضی گفتند: [[نماز]]؛ بعضی گفتند: [[زکات]]؛ بعضی گفتند: [[روزه]]؛ بعضی گفتند: [[حج]] و [[عمره]] و بعضی گفتند: [[جهاد]]. پس [[پیامبر خدا]] فرمود: برای همه آنچه گفتید فضیلتی است، ولی استوار‌ترین دست آویزهای [[ایمان]] نیست، بلکه استوارترین دست‌آویز [[ایمان]]، [[دوستی]] در [[راه خدا]]، [[پیروی]] کردن از [[اولیای خدا]] و [[بیزاری جستن]] از [[دشمنان]] خداست<ref>همان، صص ۱۲۵ و ۱۲۶، ح ۶.</ref>. این همه نیست مگر به [[دلیل]] آنکه دوستی‌ها و دشمنی‌های [[آدمی]] مبدأ همه کنش‌ها و واکنش‌ها و اثرگذاری و اثرپذیری‌های او و تعیین کننده منش و روش او در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] است. [[نجات]] و [[رستگاری]] یا سقوط و [[گمراهی]] هر انسانی نیز بستگی تام و تمامی به این موضوع دارد که او در [[زندگی]] خود به چه کسی یا چه چیزی [[دل]] بسته و به [[ولایت]] که سرسپرده است.
اگرچه "[[تولی]]" و "[[تبری]]" را در اصطلاح از [[فروع دین]] شمرده‌اند، ولی از مجموعه [[معارف اسلامی]]، به ویژه آموزه‌های [[مکتب اهل بیت]]: چنین بر می‌آید که این دو موضوع، نه فرع [[دین]]، بلکه همه [[دین]] و تمامیت [[ایمان]] هستند و به بیان دیگر، [[دین]] و [[ایمان]] چیزی جز [[دوستی]] ورزیدن و [[بیزاری جستن]] (دوری گزیدن) به خاطر [[خدا]] نیست. [[فضیل بن یسار]]، یکی از [[یاران امام]] [[صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند: از [[امام صادق]] {{ع}} پرسیدم: آیا [[دوستی]] و [[دشمنی]] از [[ایمان]] است؟ فرمود: آیا [[ایمان]] جز [[دوستی]] و [[دشمنی]] است؟"<ref>الکافی، ج ۲، ص ۱۲۵، ح ۵.</ref>. در [[روایت]] دیگری، [[امام صادق]] {{ع}} فرماید: "آن کس که برای [[خدا]] [[دوستی]] بورزد، برای [[خدا]] [[دشمنی]] کند و برای [[خدا]] ببخشد، از کسانی است که [[ایمان]] او کامل شده است"<ref>همان، ص ۱۲۴، ح ۱.</ref>. و باز می‌فرماید: "کسی که [[دوستی]] و دشمنی‌اش بر اساس [[دین]] نباشد، [[دین]] ندارد"<ref>همان، ص ۱۲۷، ح ۱۶.</ref>. همچنین از آن [[حضرت]] [[نقل]] شده است [[رسول خدا]] - [[درود]] و [[سلام]] [[خدا]] بر او و خاندانش [[باد]] - به یارانش فرمود: استوارترین دست‌آویزهای [[ایمان]] کدام است؟ گفتند: [[خدا]] و رسولش بهتر می‌دانند. بعضی گفتند: [[نماز]]؛ بعضی گفتند: [[زکات]]؛ بعضی گفتند: [[روزه]]؛ بعضی گفتند: [[حج]] و [[عمره]] و بعضی گفتند: [[جهاد]]. پس [[پیامبر خدا]] فرمود: برای همه آنچه گفتید فضیلتی است، ولی استوار‌ترین دست آویزهای [[ایمان]] نیست، بلکه استوارترین دست‌آویز [[ایمان]]، [[دوستی]] در [[راه خدا]]، [[پیروی]] کردن از [[اولیای خدا]] و [[بیزاری جستن]] از [[دشمنان]] خداست<ref>همان، صص ۱۲۵ و ۱۲۶، ح ۶.</ref>. این همه نیست مگر به [[دلیل]] آنکه دوستی‌ها و دشمنی‌های [[آدمی]] مبدأ همه کنش‌ها و واکنش‌ها و اثرگذاری و اثرپذیری‌های او و تعیین کننده منش و روش او در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] است. [[نجات]] و [[رستگاری]] یا سقوط و [[گمراهی]] هر انسانی نیز بستگی تام و تمامی به این موضوع دارد که او در [[زندگی]] خود به چه کسی یا چه چیزی [[دل]] بسته و به [[ولایت]] که سرسپرده است.
خط ۲۹۳: خط ۳۰۴:
| پاسخ‌دهنده = علی اصغر رضوانی
| پاسخ‌دهنده = علی اصغر رضوانی
| پاسخ = آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار ظهور]] [[منجی]] هیچ گاه به [[حقیقت]] نمی‌پیوندد مگر در صورتی که سه عنصر اساسی در آن محقق گردد:
 
«[[انتظار ظهور]] [[منجی]] هیچ گاه به [[حقیقت]] نمی‌پیوندد مگر در صورتی که سه عنصر اساسی در آن محقق گردد:
:::::#عنصر [[عقیدتی]]: شخص [[منتظر]] باید [[ایمان]] راسخی به حتمی بودن [[ظهور منجی]] و [[نجات]] بخشی او داشته باشد.
:::::#عنصر [[عقیدتی]]: شخص [[منتظر]] باید [[ایمان]] راسخی به حتمی بودن [[ظهور منجی]] و [[نجات]] بخشی او داشته باشد.
:::::#عنصر نفسانی: زیرا شخص [[منتظر]] باید در حالت [[آمادگی]] دائمی به سر ببرد.  
:::::#عنصر نفسانی: زیرا شخص [[منتظر]] باید در حالت [[آمادگی]] دائمی به سر ببرد.  
خط ۳۰۵: خط ۳۱۷:
| پاسخ‌دهنده = محمد باقری‌زاده اشعری
| پاسخ‌دهنده = محمد باقری‌زاده اشعری
| پاسخ = آقای '''[[محمد باقری‌زاده اشعری]]'''، در کتاب ''«[[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[محمد باقری‌زاده اشعری]]'''، در کتاب ''«[[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار فرج]] [[امام مهدی]] {{ع}}، سه رکن اساسی دارد:
 
«[[انتظار فرج]] [[امام مهدی]] {{ع}}، سه رکن اساسی دارد:
:::::#[[نارضایتی]] از وضعیت موجود،  
:::::#[[نارضایتی]] از وضعیت موجود،  
:::::#[[امید]] به [[گشایش]] و رهایی از سختی‌ در [[آینده]]،
:::::#[[امید]] به [[گشایش]] و رهایی از سختی‌ در [[آینده]]،
خط ۳۴۴: خط ۳۵۷:
| پاسخ‌دهنده = سید علی موسوی
| پاسخ‌دهنده = سید علی موسوی
| پاسخ = آقای '''[[سید علی موسوی]]'''، در مقاله ''«[[فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن (مقاله)|فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[سید علی موسوی]]'''، در مقاله ''«[[فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن (مقاله)|فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«شاید بتوان گفت: مهم‌ترین وظیفه‌ که‌ منتظران‌ را در اوج خود نگه می‌دارد احساس حضور است، بدین معنا که شخص [[منتظر]]، از‌ طرفی‌، می‌داند‌ که تمام [[اعمال]] و [[رفتار]] او در دید و منظر [[امام زمان]] است و، از‌ سوی‌ دیگر، [[خداوند]] به او از [[عقل]] و [[معرفت]] و قلم آنقدر عطا کرده که [[غیبت]] برای او به‌ منزله‌ مشاهده است. ازاین‌رو، در چنین شرایطی، احساس حضور در زمان غیبت‌ به‌ او دست می‌دهد.
 
«شاید بتوان گفت: مهم‌ترین وظیفه‌ که‌ منتظران‌ را در اوج خود نگه می‌دارد احساس حضور است، بدین معنا که شخص [[منتظر]]، از‌ طرفی‌، می‌داند‌ که تمام [[اعمال]] و [[رفتار]] او در دید و منظر [[امام زمان]] است و، از‌ سوی‌ دیگر، [[خداوند]] به او از [[عقل]] و [[معرفت]] و قلم آنقدر عطا کرده که [[غیبت]] برای او به‌ منزله‌ مشاهده است. ازاین‌رو، در چنین شرایطی، احساس حضور در زمان غیبت‌ به‌ او دست می‌دهد.
:::::*'''یادکردن پیوسته‌ [[امام زمان]]''': در [[حدیثی]] [[امام کاظم]] فرمود: {{متن حدیث|يَغِيبُ عَنْ أَبْصَارِ النَّاسِ شَخْصُهُ وَ لَا يَغِيبُ عَنْ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ ذِكْرُهُ}}<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج ۵١، ص ١۵٠.</ref>. طبق این [[روایت]]، هرچند شخص آن‌ امام‌ غایب‌ از دیدگان پنهان است، یاد و ذکر آن [[حضرت]] از [[قلوب]] [[مؤمنان]] هرگز فراموش نمی‌شود. به عبارتی، مؤمنان‌ و ‌‌منتظران‌ آن [[حضرت]] پیوسته به یاد ایشان‌اند و با یاد و ذکر آن [[حضرت]] زندگی‌ می‌کنند‌.
:::::*'''یادکردن پیوسته‌ [[امام زمان]]''': در [[حدیثی]] [[امام کاظم]] فرمود: {{متن حدیث|يَغِيبُ عَنْ أَبْصَارِ النَّاسِ شَخْصُهُ وَ لَا يَغِيبُ عَنْ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ ذِكْرُهُ}}<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج ۵١، ص ١۵٠.</ref>. طبق این [[روایت]]، هرچند شخص آن‌ امام‌ غایب‌ از دیدگان پنهان است، یاد و ذکر آن [[حضرت]] از [[قلوب]] [[مؤمنان]] هرگز فراموش نمی‌شود. به عبارتی، مؤمنان‌ و ‌‌منتظران‌ آن [[حضرت]] پیوسته به یاد ایشان‌اند و با یاد و ذکر آن [[حضرت]] زندگی‌ می‌کنند‌.
:::::*'''صبر‌ و [[ثبات]] قدم بر [[ولایت ائمه]]''': از جمله [[وظایف]] مهمی که برای [[منتظر]] در زمان غیبت‌ ذکر شده است، ثبات‌قدم در [[ولایت]] [[اهل بیت]] است و این امر به‌ حدی دارای اهمیت است‌ که‌ منتظری که [[ثبات]] قدم دارد اجر و ثوابش با هزار [[شهید]] [[برابری]] می‌کند. [[امام سجاد]] در این رابطه می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ ثَبَتَ عَلَى وَلَايَتِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ أَلْفِ شَهِيدٍ مِثْلِ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ}}<ref>همان، ج ٢۵، ص ١٢۵.</ref>؛ هر کس بر [[ولایت]] ما در [[غیبت]] [[قائم]] ما [[ثابت قدم]] باشد، [[خداوند]] اجر هزار [[شهید]] همانند شهدای [[بدر]] و [[احد]] را به او عطا می‌فرماید‌.
:::::*'''صبر‌ و [[ثبات]] قدم بر [[ولایت ائمه]]''': از جمله [[وظایف]] مهمی که برای [[منتظر]] در زمان غیبت‌ ذکر شده است، ثبات‌قدم در [[ولایت]] [[اهل بیت]] است و این امر به‌ حدی دارای اهمیت است‌ که‌ منتظری که [[ثبات]] قدم دارد اجر و ثوابش با هزار [[شهید]] [[برابری]] می‌کند. [[امام سجاد]] در این رابطه می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ ثَبَتَ عَلَى وَلَايَتِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ أَلْفِ شَهِيدٍ مِثْلِ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ}}<ref>همان، ج ٢۵، ص ١٢۵.</ref>؛ هر کس بر [[ولایت]] ما در [[غیبت]] [[قائم]] ما [[ثابت قدم]] باشد، [[خداوند]] اجر هزار [[شهید]] همانند شهدای [[بدر]] و [[احد]] را به او عطا می‌فرماید‌.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش