پرش به محتوا

مفهوم نماد چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#))
خط ۲۰: خط ۲۰:


«در معنا و مفهوم نماد<ref>از زبان نمادین، در عربی به «تمثیل» و در انگلیسی، به «سمبولیک» یاد شده است (نصیری، علی، قرآن و زبان دین، ش ۳۵، ص ۲۵). سمبل (Sambol) را به معنای نشانه، علامت، مظهر، هر نشانه قراردادی اختصاصی، شیء یا موجودی که معرف موجودی مجرد و اسم معنی است، تعریف کرده‌اند. (فراستخواه، مقصود، زبان دین، ص ۲۵۷). می‌توان «نماد» را معادل فارسی «سمبل» دانست؛ زیرا نماد نیز نقش علامت، نشانه و مظهر بودن را ایفا می‌کند. سمبلیک به معنای نمادگرایی است. بنابراین، اگر در افاده معانی از زبان نماد استفاده شود به آن زبان سمبلیک یا نمادین گفته می‌شود، هرچند این تعریف بخشی از تعریف کامل این زبان است. برخی از مفسران در بیان تفسیر قرآن، «نمادین» را در قالب واژگانی چون «تمثیل» تعریف نموده‌اند. و آن را دارای معانی متعدد دانسته‌اند که برخی از آنها را به طور کلی درست و حق دانسته و برخی دیگر را بطور کلی باطل و نادرست و بعضی از آنها را فی الجمله درست و حق می‌دانند. مثلا اگر تمثیل و یا نمادین بودن را به معنای افسانه‌های مجعول و خیالی که هیچ‌گونه مطابقت خارجی و واقعی ندارد، بگیریم. نادرست و باطل بوده و وجود این‌گونه تعابیر در قرآن و آموزه‌های دینی بطور کلی منتفی است. و اگر تمثیل و یا نمادین را بدین معنا بدانیم که حقیقتی معقول و معرفتی غیبی که وقوع عینی یافته است به صورت محسوس و مشهود بیان شود. نظیر آن چه در مورد سجده فرشتگان و ابای ابلیس مطرح است این تعبیر با وجود قرائن و شواهد درست و حق می‌باشد (جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، ج ۳، ص ۲۲۳) بعضی‌ها به وجود تمثیل و یا نمادین در آموزه‌های دینی اذعان کرده و آن را به معنای آشکار سازی امور معنوی و معارف عقلی در قالب صورت‌های محسوس دانسته تا امور معنوی و معارف عقلی بهتر قابل فهم و معرفت باشند. (رشید رضا، محمد، المنار، ج ۱، ص ۲۵۲)</ref> گفته می‌شود که زبان نماد، لفظ مشترکی است که برای [[فهم]] آن باید قصد گوینده را جست و هر امر نمادین به واقعیتی فراتر از معنای عادی‌اش اشارت دارد و باید توجه کرد که هر امر نمادین دارای دو معنای ظاهری و باطنی و یا تحت اللفظی و ماوراء لفظی می‌باشد. بی‌تردید، مهم‌ترین عنصر معنایی زبان نماد "فقدان [[حقیقت]] ظاهری" است. به عبارت دیگر، زبان نماد، همواره از معبر مجاز می‌گذرد. البته، این بدان معنا نیست که این زبان موهوم است و با عالم خیالی ذهن‌گرایان سر و کار دارد؛ چنان که ادعا شده که بنیان‌گذاری نوین این [[مکتب]] برای گریز از واقعیت بوده است. بلکه مقصود این است که [[حقیقت]] را در متن این زبان نباید جست، در ورای آن باید به دنبالش گشت بر این اساس نمادها هماره به معانی ورای خود رهنمون می‌شوند. به تعبیر دیگر، در هر نمادی باید دو امر را از هم جدا کنیم:
«در معنا و مفهوم نماد<ref>از زبان نمادین، در عربی به «تمثیل» و در انگلیسی، به «سمبولیک» یاد شده است (نصیری، علی، قرآن و زبان دین، ش ۳۵، ص ۲۵). سمبل (Sambol) را به معنای نشانه، علامت، مظهر، هر نشانه قراردادی اختصاصی، شیء یا موجودی که معرف موجودی مجرد و اسم معنی است، تعریف کرده‌اند. (فراستخواه، مقصود، زبان دین، ص ۲۵۷). می‌توان «نماد» را معادل فارسی «سمبل» دانست؛ زیرا نماد نیز نقش علامت، نشانه و مظهر بودن را ایفا می‌کند. سمبلیک به معنای نمادگرایی است. بنابراین، اگر در افاده معانی از زبان نماد استفاده شود به آن زبان سمبلیک یا نمادین گفته می‌شود، هرچند این تعریف بخشی از تعریف کامل این زبان است. برخی از مفسران در بیان تفسیر قرآن، «نمادین» را در قالب واژگانی چون «تمثیل» تعریف نموده‌اند. و آن را دارای معانی متعدد دانسته‌اند که برخی از آنها را به طور کلی درست و حق دانسته و برخی دیگر را بطور کلی باطل و نادرست و بعضی از آنها را فی الجمله درست و حق می‌دانند. مثلا اگر تمثیل و یا نمادین بودن را به معنای افسانه‌های مجعول و خیالی که هیچ‌گونه مطابقت خارجی و واقعی ندارد، بگیریم. نادرست و باطل بوده و وجود این‌گونه تعابیر در قرآن و آموزه‌های دینی بطور کلی منتفی است. و اگر تمثیل و یا نمادین را بدین معنا بدانیم که حقیقتی معقول و معرفتی غیبی که وقوع عینی یافته است به صورت محسوس و مشهود بیان شود. نظیر آن چه در مورد سجده فرشتگان و ابای ابلیس مطرح است این تعبیر با وجود قرائن و شواهد درست و حق می‌باشد (جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، ج ۳، ص ۲۲۳) بعضی‌ها به وجود تمثیل و یا نمادین در آموزه‌های دینی اذعان کرده و آن را به معنای آشکار سازی امور معنوی و معارف عقلی در قالب صورت‌های محسوس دانسته تا امور معنوی و معارف عقلی بهتر قابل فهم و معرفت باشند. (رشید رضا، محمد، المنار، ج ۱، ص ۲۵۲)</ref> گفته می‌شود که زبان نماد، لفظ مشترکی است که برای [[فهم]] آن باید قصد گوینده را جست و هر امر نمادین به واقعیتی فراتر از معنای عادی‌اش اشارت دارد و باید توجه کرد که هر امر نمادین دارای دو معنای ظاهری و باطنی و یا تحت اللفظی و ماوراء لفظی می‌باشد. بی‌تردید، مهم‌ترین عنصر معنایی زبان نماد "فقدان [[حقیقت]] ظاهری" است. به عبارت دیگر، زبان نماد، همواره از معبر مجاز می‌گذرد. البته، این بدان معنا نیست که این زبان موهوم است و با عالم خیالی ذهن‌گرایان سر و کار دارد؛ چنان که ادعا شده که بنیان‌گذاری نوین این [[مکتب]] برای گریز از واقعیت بوده است. بلکه مقصود این است که [[حقیقت]] را در متن این زبان نباید جست، در ورای آن باید به دنبالش گشت بر این اساس نمادها هماره به معانی ورای خود رهنمون می‌شوند. به تعبیر دیگر، در هر نمادی باید دو امر را از هم جدا کنیم:
:::::#معنای عادی نماد که معنای ظاهری است و با عبارت "ماده نمادین" از آن یاد می‌شود.
#معنای عادی نماد که معنای ظاهری است و با عبارت "ماده نمادین" از آن یاد می‌شود.
:::::#معنای ثانوی نماد که در واقع، همان معنای باطنی و اصلی نماد است.
#معنای ثانوی نماد که در واقع، همان معنای باطنی و اصلی نماد است.


ماده نمادین ممکن است معنای عادی یک واژه، واقعیت تجربی یک حادثه تاریخی یا یک چهره تاریخی، یک اثر هنری خاص و مانند آن باشد. ما می‌توانیم ماده نمادین را واسطه قرار دهیم و از طریق آن، به واقعیتی فراتر از معنای عادی اشاره کنیم<ref>علی زمانی، امیرعباس، خدا، زبان و معنا، ص ۱۰۶</ref>»<ref>[[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد؛حسین]]، [[نمادگرایی در نشانه‌های ظهور (مقاله)|نمادگرایی در نشانه‌های ظهور]]، ص 27.</ref>.
ماده نمادین ممکن است معنای عادی یک واژه، واقعیت تجربی یک حادثه تاریخی یا یک چهره تاریخی، یک اثر هنری خاص و مانند آن باشد. ما می‌توانیم ماده نمادین را واسطه قرار دهیم و از طریق آن، به واقعیتی فراتر از معنای عادی اشاره کنیم<ref>علی زمانی، امیرعباس، خدا، زبان و معنا، ص ۱۰۶</ref>»<ref>[[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد؛حسین]]، [[نمادگرایی در نشانه‌های ظهور (مقاله)|نمادگرایی در نشانه‌های ظهور]]، ص 27.</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش