پرش به محتوا

بلال بن حارث مزنی: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل...» ایجاد کرد)
 
خط ۴: خط ۴:


==مقدمه==
==مقدمه==
[[ابوعبدالرحمان]] [[بلال بن حارث]]<ref>بخاری، ج۶، ص۱۷۲.</ref> بن عصم<ref>ابن عبد البر، ج۱، ص۲۶۱.</ref> یا عکم یا [[عاصم بن سعید بن قرة بن خلاوه مزنی]]<ref>ابن عساکر، ج۱۰، ص۴۱۲.</ref> از [[قبیله]] [[مضر]] و از شاخه بنو مزینه بود<ref>ابن سعد، ج۱، ص۲۲۲.</ref>. [[حاکم نیشابوری]]<ref>حاکم، ج۳، ص۵۱۷.</ref> [[نسب]] او را [[بلال بن حارث بن مازن بن صبیح بن خلاوه]] می‌داند. اینان از [[نسل]] مربن اَد بن طابخه‌اند و «مر» دو پسر به نام‌های «اوس» و «عثمان» داشت و [[مادر]] آنان «مزینه» بود. بدین جهت، [[فرزندان]] اوس و عثمان به بنومزینه [[شهرت]] یافتند<ref>ابن خلدون، ج۲، ص۳۱۸.</ref>. بنومزینه در کوه‌های اشعر و «اجرد»<ref>دو کوه در شمال مدینه به سمت شام، یاقوت حموی، ج۱، ص۱۰۲.</ref> [[سکونت]] داشتند و [[بلال]] بسیار به [[مدینه]] رفت و آمد داشت<ref>حاکم، ج۳، ص۵۱۷.</ref>؛ از این رو، از اهالی مدینه به شمار آمده است<ref>بخاری، ج۶، ص۱۷۳.</ref>. در [[رجب]] [[سال پنجم هجرت]]، [[خزاعی بن عبدنهم بن عفیف مزنی]] به همراه ده تن که در میان آنان بلال بن حارث نیز بود، [[خدمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} رسیدند و از طرف [[طایفه]] خود [[بیعت]] کردند و بدین گونه، بنومزینه [[مسلمان]] شدند<ref>ابن سعد، ج۱، ص۲۲۲.</ref>. بلال به [[حضرت]] عرض کرد: ما دارایی‌هایی داریم که باید از آنها مواظبت کنیم، اما اگر [[اسلام]] جز با [[هجرت]] تحقق نمی‌یابد، هجرت خواهیم کرد<ref>ابن عساکر، ج۱۰، ص۴۲۳.</ref>. رسول خدا{{صل}} فرمود: «به [[سرزمین]] خود برگردید». و مزنی‌ها بدون اینکه به مدینه هجرت کرده باشند، از سوی آن حضرت [[مهاجر]] نامیده شدند<ref>ابن سعد، ج۱، ص۲۲۲.</ref>. به گفته [[ابن عساکر]]<ref>ابن عساکر، ج۱۰، ص۴۲۲ و ۴۲۳.</ref>، واقدی، بلال را در طبقه سوم [[مهاجران]] قرار داده است. همچنین ابن عساکر به نقل از [[نسائی]] میآورد که: بلال مسلمان زاده شد. اما این با [[اسلام آوردن]] او نمی‌سازد.
[[ابوعبدالرحمان بلال بن حارث بن عصم بن سعید بن قرة بن خلاوه مزنی]]<ref>بخاری، ج۶، ص۱۷۲. ابن عبد البر، ج۱، ص۲۶۱؛ ابن عساکر، ج۱۰، ص۴۱۲.</ref> از [[قبیله]] [[مضر]] و از شاخه بنو مزینه بود<ref>ابن سعد، ج۱، ص۲۲۲.</ref>. [[حاکم نیشابوری]]<ref>حاکم، ج۳، ص۵۱۷.</ref> [[نسب]] او را [[بلال بن حارث بن مازن بن صبیح بن خلاوه]] می‌داند. اینان از [[نسل]] مربن اَد بن طابخه‌اند و «مر» دو پسر به نام‌های «اوس» و «عثمان» داشت و [[مادر]] آنان «مزینه» بود. بدین جهت، [[فرزندان]] اوس و عثمان به بنومزینه [[شهرت]] یافتند<ref>ابن خلدون، ج۲، ص۳۱۸.</ref>. بنومزینه در کوه‌های اشعر و «اجرد»<ref>دو کوه در شمال مدینه به سمت شام، یاقوت حموی، ج۱، ص۱۰۲.</ref> [[سکونت]] داشتند و [[بلال]] بسیار به [[مدینه]] رفت و آمد داشت<ref>حاکم، ج۳، ص۵۱۷.</ref>؛ از این رو، از اهالی مدینه به شمار آمده است<ref>بخاری، ج۶، ص۱۷۳.</ref>. در [[رجب]] [[سال پنجم هجرت]]، [[خزاعی بن عبدنهم بن عفیف مزنی]] به همراه ده تن که در میان آنان بلال بن حارث نیز بود، [[خدمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} رسیدند و از طرف [[طایفه]] خود [[بیعت]] کردند و بدین گونه، بنومزینه [[مسلمان]] شدند<ref>ابن سعد، ج۱، ص۲۲۲.</ref>. بلال به [[حضرت]] عرض کرد: ما دارایی‌هایی داریم که باید از آنها مواظبت کنیم، اما اگر [[اسلام]] جز با [[هجرت]] تحقق نمی‌یابد، هجرت خواهیم کرد<ref>ابن عساکر، ج۱۰، ص۴۲۳.</ref>. رسول خدا{{صل}} فرمود: «به [[سرزمین]] خود برگردید». و مزنی‌ها بدون اینکه به مدینه هجرت کرده باشند، از سوی آن حضرت [[مهاجر]] نامیده شدند<ref>ابن سعد، ج۱، ص۲۲۲.</ref>. به گفته [[ابن عساکر]]<ref>ابن عساکر، ج۱۰، ص۴۲۲ و ۴۲۳.</ref>، واقدی، بلال را در طبقه سوم [[مهاجران]] قرار داده است. همچنین ابن عساکر به نقل از [[نسائی]] میآورد که: بلال مسلمان زاده شد. اما این با [[اسلام آوردن]] او نمی‌سازد.
وی در برخی سفرها همراه و در خدمت رسول خدا{{صل}} بود<ref>یاقوت حموی، ج۲، ص۱۵۳.</ref> و در برخی جنگ‌های حضرت و پس از آن شرکت داشت و گاه [[کارگزار]] آن حضرت بود. در [[سال پنجم هجری]]، [[پیامبر]] [[بلال]] را برای گرفتن [[خمس]] یا [[زکات]]، نزد [[بنو مالک بن کنانه]] فرستاد، اما جز یک اسب چیزی به همراه نیاورد<ref>ابن حبیب، ص۱۲۰.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۵۶.</ref> این خبر را درباره [[بلال بن مالک مزنی]] آورده، ولی در گفته خود تردید کرده، می‌گوید: شاید فرد مورد نظر [[بلال بن حارث]] باشد. او در [[سریه]]«ذوجدر» در [[شوال]] [[سال ششم هجری]] که پیامبر بیست سواره را به سرکردگی [[کرز بن جابر فهری]] گسیل کرد، شرکت داشت<ref>واقدی، ج۲، ص۵۷۱.</ref>. همچنین در [[جنگ]] [[دومة الجندل]] به [[فرماندهی]] [[خالد بن ولید]] حاضر بود<ref>ابن عساکر، ج۱۰، ص۴۱۳.</ref>. نیز در جریان سریه [[زید بن حارثه]] در سال ششم هجری که بر [[ضد]] بنوشیم روی داد، اشعاری سرود<ref>ابن سعد، ج۲، ص۶۶.</ref>. زمانی که [[رسول خدا]]{{صل}} در سال هشتم برای [[فتح مکه]] آماده می‌‌شد، افرادی را به میان [[قبایل]] فرستاد تا [[مردم]] را در [[ماه رمضان]] در [[مدینه]] حاضر کنند. بلال بن حارث، [[سفیر]] [[حضرت]] در مزینه بود. در این رخداد، گروه‌ها و قبیله‌ها پرچم‌هایی برافراشته بودند و مزینه سه [[پرچم]] داشت که یکی در دست بلال بود<ref>واقدی، ج۲، ص۷۹۹ و ۸۰۰.</ref>. در [[ربیع الاول]] [[سال دهم]]، رسول خدا{{صل}} خالد بن ولید را در رأس چهارصد نفر برای [[دعوت]] بنوحارث به [[نجران]] فرستاد. خالد پس از [[مشاهده]] [[اشتیاق]] [[بنی حارث]] برای [[پذیرش اسلام]]، نامه‌ای به آن حضرت نوشت. پیک این [[نامه]]، بلال بن حارث بود<ref>ابن سعد، ج۱، ص۲۵۶.</ref>. نیز زمانی [[نبی اکرم]]{{صل}} به [[حاطب بن ابی بلتعه]] دستور داد در منطقه «نقیع» چاهی حفر کند، بلال را موظف ساخت تا محدوده این منطقه را برای اسبان و شتران [[مسلمانان]] تعیین نماید <ref>{{عربی|"فامر الرسول... أن یحفر بئرا و امر بالنقیع أن یحمی و استعمل علیه بلال... فاحمه لخیل المسلمین و ابلهم التی یغزون علیها"}}واقدی، ج۲، ص۴۲۵.</ref>. بلال مزنی در [[غزوۀ تبوک]] شرکت جست<ref>واقدی، ج۳، ص۱۰۱۴.</ref> و در [[نبرد قادسیه]] به فرماندهی [[سعد بن ابی وقاص]] نیز حضور یافت<ref>واقدی، ج۱، ص۲۷۶.</ref>. در [[سال ۲۷ هجری]] که [[مسلمانان]] قصد [[فتح]] شمال [[آفریقا]] را داشتند، از مزینه چهارصد نیرو شرکت داشتند و [[بلال]] [[پرچمدار]] آنان بود<ref>ابن عساکر، ج۱۰، ص۴۲۳.</ref>.
وی در برخی سفرها همراه و در خدمت رسول خدا{{صل}} بود<ref>یاقوت حموی، ج۲، ص۱۵۳.</ref> و در برخی جنگ‌های حضرت و پس از آن شرکت داشت و گاه [[کارگزار]] آن حضرت بود. در [[سال پنجم هجری]]، [[پیامبر]] [[بلال]] را برای گرفتن [[خمس]] یا [[زکات]]، نزد [[بنو مالک بن کنانه]] فرستاد، اما جز یک اسب چیزی به همراه نیاورد<ref>ابن حبیب، ص۱۲۰.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۵۶.</ref> این خبر را درباره [[بلال بن مالک مزنی]] آورده، ولی در گفته خود تردید کرده، می‌گوید: شاید فرد مورد نظر [[بلال بن حارث]] باشد. او در [[سریه]]«ذوجدر» در [[شوال]] [[سال ششم هجری]] که پیامبر بیست سواره را به سرکردگی [[کرز بن جابر فهری]] گسیل کرد، شرکت داشت<ref>واقدی، ج۲، ص۵۷۱.</ref>. همچنین در [[جنگ]] [[دومة الجندل]] به [[فرماندهی]] [[خالد بن ولید]] حاضر بود<ref>ابن عساکر، ج۱۰، ص۴۱۳.</ref>. نیز در جریان سریه [[زید بن حارثه]] در سال ششم هجری که بر [[ضد]] بنوشیم روی داد، اشعاری سرود<ref>ابن سعد، ج۲، ص۶۶.</ref>. زمانی که [[رسول خدا]]{{صل}} در سال هشتم برای [[فتح مکه]] آماده می‌‌شد، افرادی را به میان [[قبایل]] فرستاد تا [[مردم]] را در [[ماه رمضان]] در [[مدینه]] حاضر کنند. بلال بن حارث، [[سفیر]] [[حضرت]] در مزینه بود. در این رخداد، گروه‌ها و قبیله‌ها پرچم‌هایی برافراشته بودند و مزینه سه [[پرچم]] داشت که یکی در دست بلال بود<ref>واقدی، ج۲، ص۷۹۹ و ۸۰۰.</ref>. در [[ربیع الاول]] [[سال دهم]]، رسول خدا{{صل}} خالد بن ولید را در رأس چهارصد نفر برای [[دعوت]] بنوحارث به [[نجران]] فرستاد. خالد پس از [[مشاهده]] [[اشتیاق]] [[بنی حارث]] برای [[پذیرش اسلام]]، نامه‌ای به آن حضرت نوشت. پیک این [[نامه]]، بلال بن حارث بود<ref>ابن سعد، ج۱، ص۲۵۶.</ref>. نیز زمانی [[نبی اکرم]]{{صل}} به [[حاطب بن ابی بلتعه]] دستور داد در منطقه «نقیع» چاهی حفر کند، بلال را موظف ساخت تا محدوده این منطقه را برای اسبان و شتران [[مسلمانان]] تعیین نماید <ref>{{عربی|"فامر الرسول... أن یحفر بئرا و امر بالنقیع أن یحمی و استعمل علیه بلال... فاحمه لخیل المسلمین و ابلهم التی یغزون علیها"}}واقدی، ج۲، ص۴۲۵.</ref>. بلال مزنی در [[غزوۀ تبوک]] شرکت جست<ref>واقدی، ج۳، ص۱۰۱۴.</ref> و در [[نبرد قادسیه]] به فرماندهی [[سعد بن ابی وقاص]] نیز حضور یافت<ref>واقدی، ج۱، ص۲۷۶.</ref>. در [[سال ۲۷ هجری]] که [[مسلمانان]] قصد [[فتح]] شمال [[آفریقا]] را داشتند، از مزینه چهارصد نیرو شرکت داشتند و [[بلال]] [[پرچمدار]] آنان بود<ref>ابن عساکر، ج۱۰، ص۴۲۳.</ref>.


۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش