همسرداری در معارف و سیره فاطمی: تفاوت میان نسخهها
←پنجم: همسرداری فاطمه{{س}} در نگاه امام علی{{ع}}
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
===پنجم: [[همسرداری فاطمه]]{{س}} در نگاه امام علی{{ع}}=== | ===پنجم: [[همسرداری فاطمه]]{{س}} در نگاه امام علی{{ع}}=== | ||
گرچه در ضمن فصل اشاراتی به دیدگاههای [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} درباره خانهداری و [[شوهرداری | گرچه در ضمن فصل اشاراتی به دیدگاههای [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} درباره خانهداری و [[شوهرداری فاطمه]]{{س}} شد، لکن برای تکمیل بحث به بخشی دیگر از نظرات ایشان در این باره اشاره میکنیم. | ||
وقتی [[رسول خدا]]{{صل}} [[رحلت]] کرد، علی{{ع}} گفت: «این یکی از دو تکیهگاه من بود که فرو ریخت». و چون فاطمه{{س}} از دستش رفت فرمود: «این نیز تکیهگاه دوم بود»<ref>بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۷۳.</ref>. | وقتی [[رسول خدا]]{{صل}} [[رحلت]] کرد، علی{{ع}} گفت: «این یکی از دو تکیهگاه من بود که فرو ریخت». و چون فاطمه{{س}} از دستش رفت فرمود: «این نیز تکیهگاه دوم بود»<ref>بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۷۳.</ref>. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
و نیز به عنوان [[مفاخر]] خود در خطبهاش در [[کوفه]] پس از مراجعت از [[نهروان]] فرمود: «من همسر [[بتول]]، سرور زنان جهانیان، فاطمه [[پرهیزگار]]، پاکدامن، خود ساخته، [[نیکوکار]]، [[هدایت]] شده، [[محبوب]] [[حبیب خدا]] و [[بهترین]] [[دختران]] او و گل بوستان [[محمدی]] هستم»<ref>معانی الأخبار، ص۵۸ - ۵۹.</ref>. | و نیز به عنوان [[مفاخر]] خود در خطبهاش در [[کوفه]] پس از مراجعت از [[نهروان]] فرمود: «من همسر [[بتول]]، سرور زنان جهانیان، فاطمه [[پرهیزگار]]، پاکدامن، خود ساخته، [[نیکوکار]]، [[هدایت]] شده، [[محبوب]] [[حبیب خدا]] و [[بهترین]] [[دختران]] او و گل بوستان [[محمدی]] هستم»<ref>معانی الأخبار، ص۵۸ - ۵۹.</ref>. | ||
فقدان زهرا{{س}} برای علی{{ع}} بسیار سنگین و جانکاه بود. از این رو، با آنکه فاطمه{{س}} از قبل، او را به [[آرامش]] و [[بردباری]] [[دعوت]] کرده بود<ref>ر.ک: چشمه در بستر، ص۲۶۲ – ۲۶۳.</ref>، در [[فراق]] او [[ضجه]] میزد و با سوز و گداز زمزمه میکرد: {{متن حدیث|نَفْسِي عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحْبُوسَةٌ يَا لَيْتَهَا خَرَجَتْ مَعَ الزَّفَرَاتِ لَا خَيْرَ بَعْدَكِ فِي الْحَيَاةِ وَ إِنَّمَا أَخْشَى مَخَافَةَ أَنْ تَطُولَ حَيَاتِي}}<ref>بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۱۳.</ref>. | |||
«[[جان]] من در پس آهها و نالههای عمیقش [[محبوس]] است. ای کاش این جان با آن نالهها بیرون آمده بود. پس از تو [[زندگی]] من فایدهای ندارد و [[گریه]] من بیشتر از این جهت است که میترسم زندگیام به طول انجامد». | «[[جان]] من در پس آهها و نالههای عمیقش [[محبوس]] است. ای کاش این جان با آن نالهها بیرون آمده بود. پس از تو [[زندگی]] من فایدهای ندارد و [[گریه]] من بیشتر از این جهت است که میترسم زندگیام به طول انجامد». |