جهاد در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۷٬۰۶۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ فوریهٔ ۲۰۲۲
خط ۲۱۳: خط ۲۱۳:
==شرایط خاتمه یافتن [[جهاد]]==
==شرایط خاتمه یافتن [[جهاد]]==
جهاد در برخی موارد به طور موقت یا دایمی پایان می‌پذیرد؛ از جمله:
جهاد در برخی موارد به طور موقت یا دایمی پایان می‌پذیرد؛ از جمله:
۱. [[امان]] خواستن دشمن
#'''[[امان]] خواستن دشمن:''' در صورتی که هنگام [[جهاد با کافران]]، فرد یا افرادی از آنان درخواست [[متارکه جنگ]] را برای تحقیق درباره [[اسلام]] کنند، [[مسلمانان]] باید از [[جنگ]] دست بردارند و به آنان [[امان]] دهند و پس از تحقیق نیز به [[سلامت]] آنان را به جایگاه خود باز گردانند: {{متن قرآن|وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست به او پناه ده تا کلام خداوند را بشنود سپس او را به پناهگاه وی برسان؛ این بدان روست که اینان گروهی نادانند» سوره توبه، آیه ۶.</ref> اعطای امان به [[دشمنان]] دارای شرایط و [[احکام]] خاصی است که در [[منابع فقهی]] مطرح شده و با تحقق یافتن امان، [[جهاد]] با مستأمنان پایان می‌یابد.
در صورتی که هنگام [[جهاد با کافران]]، فرد یا افرادی از آنان درخواست [[متارکه جنگ]] را برای تحقیق درباره [[اسلام]] کنند، [[مسلمانان]] باید از [[جنگ]] دست بردارند و به آنان [[امان]] دهند و پس از تحقیق نیز به [[سلامت]] آنان را به جایگاه خود باز گردانند: «واِن اَحَدٌ مِنَ المُشرِکینَ استَجارَکَ فَاَجِرهُ حَتّی یَسمَعَ کَلـمَ اللّهِ ثُمَّ اَبلِغهُ مَأمَنَهُ ذلِکَ بِاَنَّهُم قَومٌ لایَعلَمون». ([[توبه]] / ۹، ۶) اعطای امان به [[دشمنان]] دارای شرایط و [[احکام]] خاصی است که در [[منابع فقهی]] مطرح شده و با تحقق یافتن امان، [[جهاد]] با مستأمنان پایان می‌یابد.
#'''[[قرارداد صلح]]:''' از دیگر موارد پایان یافتن جهاد، انعقاد [[قرارداد]] [[ترک مخاصمه]] میان مسلمانان و دشمنان آنهاست. این قرارداد گاه موقت است و گاه دائمی:
۲. [[قرارداد صلح]]
##'''قرارداد مؤقت:''' از جمله مصادیق قرارداد موقت، قرارداد [[آتش بس]] است که به موجب آن با توافق دو طرف [[متخاصم]]، برای مدتی محدود از جنگ خودداری می‌شود. <ref>المبسوط، طوسی، ج ۲، ص۵۱؛ فتح الوهاب، ج ۲، ص۳۱۸؛ سلسلة الینابیع، ج ۳۱، ص۱۲۱.</ref> این قرارداد گاه بدون شرط و گاه با شرایطی همراه است؛ مانند پرداخت [[مال]] و تبادل [[اسیران]]. <ref>جواهر الکلام، ج ۲۱، ص۲۹۲.</ref> [[آیات]] متعددی به [[مشروعیت]] این قرار داد اشاره دارند؛<ref>منتهی المطلب، ج ۲، ص۹۷۳؛ جواهر الکلام، ج ۲۱، ص۲۹۷؛ المجموع، ج ۱۹، ص۴۳۹.</ref> مانند [[آیات]] {{متن قرآن|بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«(این) بیزاری خداوند و پیامبر اوست از مشرکانی که با آنان پیمان بسته‌اید» سوره توبه، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَأَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكَافِرِينَ}}<ref>«چهار ماه در این سرزمین (آزاد) بگردید و بدانید که شما خداوند را به ستوه نمی‌توانید آورد و خداوند رسواگر کافران است» سوره توبه، آیه ۲.</ref> و نیز [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱.</ref>. با انعقاد این [[قرارداد]] و رعایت شدن آن از سوی [[دشمن]]، [[مسلمانان]] باید تا پایان مدت مقرّر از [[جنگیدن]] بپرهیزند: {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«مگر کسانی از مشرکان که با آنان پیمان بسته‌اید سپس چیزی از (پیمان) شما نکاسته‌اند و در برابر شما از کسی پشتیبانی نکرده‌اند؛ پیمان اینان را تا پایان زمانشان پاس بدارید؛ بی‌گمان خداوند پرهیزکاران را دوست می‌دارد» سوره توبه، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِينَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعِنْدَ رَسُولِهِ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«چگونه مشرکان را نزد خداوند و پیامبرش پیمانی تواند بود؟ جز کسانی که با آنها در کنار مسجد الحرام پیمان بسته‌اید پس تا (در پیمان خود) با شما پایدارند شما نیز (بر پیمان) با آنان پایدار بمانید که خداوند پرهیزگاران را دوست می‌دارد» سوره توبه، آیه ۷.</ref>
از دیگر موارد پایان یافتن جهاد، انعقاد [[قرارداد]] [[ترک مخاصمه]] میان مسلمانان و دشمنان آنهاست. این قرارداد گاه موقت است و گاه دائمی:
##'''قرارداد دایم:''' گاه قرارداد میان مسلمانان و [[کافران]]، دائمی است. این قرارداد اشکال گوناگونی دارد و از جمله آنها [[عقد ذمه]] یعنی قراردادی است که میان مسلمانان و [[اهل]] * کتاب بسته می‌شود <ref>مصطلحات الفقه، ص۲۶۴.</ref> و به موجب آن [[اهل ذمّه]] ملزم به پرداخت [[جزیه]] و رعایت اموری دیگر می‌شوند و در برابر، [[نزاع]] مسلمانان با آنان خاتمه یافته، [[حکومت اسلامی]] موظف است از [[مال]] و [[جان]] و دیگر [[حقوق]] آنان [[حراست]] کند. <ref>معجم لغة الفقهاء، ص۲۱۴؛ الفقه الاسلامی، ج ۸، ص۵۸۷۹.</ref> در آیه {{متن قرآن|قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ}}<ref>«با آن دسته از اهل کتاب که به خداوند و به روز بازپسین ایمان نمی‌آورند و آنچه را خداوند و پیامبرش حرام کرده‌اند حرام نمی‌دانند و به دین حق نمی‌گروند جنگ کنید تا به دست خود با خواری  جزیه بپردازند» سوره توبه، آیه ۲۹.</ref> به خاتمه یافتن [[جهاد]] در صورت انعقاد عقد ذمه اشاره شده است. گاهی قرارداد دائم [[ترک مخاصمه]] میان دو گروه [[مسلمان]] است که یکی از آنها [[باغی]] به شمار می‌رود. در صورت انصراف [[باغیان]] از [[تجاوزگری]] و [[طغیان]]، [[جهاد]] با آنها پایان می‌یابد و با آنان [[قرارداد صلح]] دائمی برقرار می‌شود: {{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم می‌کند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref>
ا. قرارداد موقت
#'''[[اسلام]]:''' دست برداشتن [[مشرکان]] و [[بت‌پرستان]] از [[کفر]] و [[شرک]] خود و [[پذیرش اسلام]] نیز موجب پایان یافتن جهاد است: {{متن قرآن|فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و چون ماه‌های حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید  و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۵.</ref>، {{متن قرآن|فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و اگر دست بازداشتند خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۱۹۲.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۱۱۲؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۲۱؛ نور الثقلین، ج ۲، ص۱۸۷.</ref> آنان پس از [[اسلام آوردن]]، در شمار [[برادران دینی]] [[مسلمانان]] قرار می‌گیرند و از همه [[حقوق]] آنان برخوردار می‌شوند: {{متن قرآن|فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَنُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ}}<ref>«(با این همه) اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند برادران دینی شمایند و ما آیات را برای گروهی که می‌دانند روشن می‌داریم» سوره توبه، آیه ۱۱.</ref> این نکته را از آیاتی که مسلمانان را به [[جهاد]] تا رفع [[فتنه]] [[فرمان]] داده نیز می‌توان دریافت: {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ}}<ref>«و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها دین خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد» سوره بقره، آیه ۱۹۳.</ref>،  {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و با آنان نبرد کنید تا آشوبی  بر جا نماند و دین، یکجا از آن خداوند باشد پس اگر (از کفر و شرک) باز ایستند بی‌گمان خداوند از آنچه می‌کنند آگاه است» سوره انفال، آیه ۳۹.</ref>؛ با این [[استدلال]] که مراد از فتنه [[شرک]] و [[بت‌پرستی]] است،<ref>جامع البیان، ج ۲، ص۲۶۴؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۳۱؛ المیزان، ج ۲، ص۶۲.</ref> چنان‌که [[احادیث]] هم بر آن دلالت دارند. <ref>صحیح البخاری، ج ۱، ص۱۱، ۱۰۲؛ مسند احمد، ج ۱، ص۱۱، ۱۹؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۸، ص۲۰۶.</ref> با پذیرش ظاهری [[اسلام]] از سوی [[کافران]]، [[جنگ]] با آنان [[حرام]] است و احراز [[ایمان قلبی]] آنان لازم نیست: {{متن قرآن|وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا}}<ref>«به کسی که به شما ابراز اسلام می‌کند  نگویید: تو مؤمن نیستی» سوره نساء، آیه ۹۴.</ref> این [[آیه]] درباره برخی مسلمانان نازل شد که به [[گمان]] [[دروغین]] بودن اسلام آوردن یکی از کافران، وی را کشتند و در این آیه، [[نکوهش]] شدند. <ref>اسباب النزول، ص۱۱۵؛ التبیان، ج ۳، ص۲۹۸؛ نور الثقلین، ج ۱، ص۵۳۵.</ref> [[سیره]] [[پیامبراکرم]]{{صل}} نیز آن بود که با منافقان به رغم ظاهری بودن اسلامشان، همانند مسلمانان [[واقعی]] [[رفتار]] می‌کرد.<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۰.</ref>.<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۰.</ref>
از جمله مصادیق قرارداد موقت، قرارداد [[آتش بس]] است که به موجب آن با توافق دو طرف [[متخاصم]]، برای مدتی محدود از جنگ خودداری می‌شود. <ref>المبسوط، طوسی، ج ۲، ص۵۱؛ فتح الوهاب، ج ۲، ص۳۱۸؛ سلسلة الینابیع، ج ۳۱، ص۱۲۱.</ref> این قرارداد گاه بدون شرط و گاه با شرایطی همراه است؛ مانند پرداخت [[مال]] و تبادل [[اسیران]]. <ref>جواهر الکلام، ج ۲۱، ص۲۹۲.</ref> [[آیات]] متعددی به [[مشروعیت]] این قرار داد اشاره دارند؛<ref>منتهی المطلب، ج ۲، ص۹۷۳؛ جواهر الکلام، ج ۲۱، ص۲۹۷؛ المجموع، ج ۱۹، ص۴۳۹.</ref> مانند [[آیات]] ۱ - ۲ [[توبه]] / ۹: «بَراءَةٌ مِنَ اللّهِ و رَسولِهِ اِلَی الَّذینَ عـهَدتُم مِنَ المُشرِکین * فَسیحوا فِی الاَرضِ اَربَعَةَ اَشهُرٍ» و نیز [[آیه]] ۶۱ [[انفال]] / ۸: «واِن جَنَحوا لِلسَّلمِ فَاجنَح لَها». با انعقاد این [[قرارداد]] و رعایت شدن آن از سوی [[دشمن]]، [[مسلمانان]] باید تا پایان مدت مقرّر از [[جنگیدن]] بپرهیزند: «فَاَتِمّوا اِلَیهِم عَهدَهُم اِلی مُدَّتِهِم». (توبه / ۹، ۴؛ نیز توبه / ۹، ۷) ([[آتش بس]] *)
ب. قرارداد دایم
گاه قرارداد میان مسلمانان و [[کافران]]، دائمی است. این قرارداد اشکال گوناگونی دارد و از جمله آنها [[عقد ذمه]] یعنی قراردادی است که میان مسلمانان و [[اهل]] * کتاب بسته می‌شود <ref>مصطلحات الفقه، ص۲۶۴.</ref> و به موجب آن [[اهل ذمّه]] ملزم به پرداخت [[جزیه]] و رعایت اموری دیگر می‌شوند و در برابر، [[نزاع]] مسلمانان با آنان خاتمه یافته، [[حکومت اسلامی]] موظف است از [[مال]] و [[جان]] و دیگر [[حقوق]] آنان [[حراست]] کند. <ref>معجم لغة الفقهاء، ص۲۱۴؛ الفقه الاسلامی، ج ۸، ص۵۸۷۹.</ref> در آیه ۲۹ توبه / ۹ به خاتمه یافتن [[جهاد]] در صورت انعقاد عقد ذمه اشاره شده است: «قـتِلُوا الَّذینَ لا یُؤمِنونَ بِاللّهِ... مِنَ الَّذینَ اوتوا الکِتـبَ حَتّی یُعطوا الجِزیَةَ عَن یَدٍ وهُم صـاغِرون». (اهل ذمّه، جزیه) گاهی قرارداد دائم [[ترک مخاصمه]] میان دو گروه [[مسلمان]] است که یکی از آنها [[باغی]] به شمار می‌رود. در صورت انصراف [[باغیان]] از [[تجاوزگری]] و [[طغیان]]، [[جهاد]] با آنها پایان می‌یابد و با آنان [[قرارداد صلح]] * دائمی برقرار می‌شود: «فَاِن بَغَت اِحدهُما عَلَی الاُخری فَقـتِلوا الَّتی تَبغی حَتّی تَفیءَ اِلی اَمرِ اللّهِ فَاِن فاءَت فَاَصلِحوا بَینَهُما بِالعَدلِ». (حجرات / ۴۹، ۹) ([[بغی]] *)
۳. [[اسلام]]
دست برداشتن [[مشرکان]] و [[بت‌پرستان]] از [[کفر]] و [[شرک]] خود و [[پذیرش اسلام]] نیز موجب پایان یافتن جهاد است: «فَاقتُلوا المُشرِکینَ حَیثُ وجَدتُموهُم... فَاِن تَابوا واَقَاموا الصَّلوةَ وءاتَوُا الزَّکوةَ فَخَلّوا سَبیلَهُم». ([[توبه]] / ۹، ۵؛ نیز بقره / ۲، ۱۹۲) <ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۱۱۲؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۲۱؛ نور الثقلین، ج ۲، ص۱۸۷.</ref> آنان پس از [[اسلام آوردن]]، در شمار [[برادران دینی]] [[مسلمانان]] قرار می‌گیرند و از همه [[حقوق]] آنان برخوردار می‌شوند: «فَاِن تَابوا واَقاموا الصَّلوةَ وءاتَوُا الزَّکوةَ فَاِخونُکُم فِی الدِّینِ». (توبه / ۹، ۱۱) این نکته را از آیاتی که مسلمانان را به [[جهاد]] تا رفع [[فتنه]] [[فرمان]] داده نیز می‌توان دریافت: «وقـتِلوهُم حَتّی لاتَکونَ فِتنَةٌ» (بقره / ۲، ۱۹۳؛ [[انفال]] / ۸، ۳۹)؛ با این [[استدلال]] که مراد از فتنه [[شرک]] و [[بت‌پرستی]] است،<ref>جامع البیان، ج ۲، ص۲۶۴؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۳۱؛ المیزان، ج ۲، ص۶۲.</ref> چنان‌که [[احادیث]] هم بر آن دلالت دارند. <ref>صحیح البخاری، ج ۱، ص۱۱، ۱۰۲؛ مسند احمد، ج ۱، ص۱۱، ۱۹؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۸، ص۲۰۶.</ref> با پذیرش ظاهری [[اسلام]] از سوی [[کافران]]، [[جنگ]] با آنان [[حرام]] است و احراز [[ایمان قلبی]] آنان لازم نیست: «و لاتَقولوا لِمَن اَلقی اِلَیکُمُ السَّلـمَ لَستَ مُؤمِنـًا». ([[نساء]] / ۴، ۹۴) این [[آیه]] درباره برخی مسلمانان نازل شد که به [[گمان]] [[دروغین]] بودن اسلام آوردن یکی از کافران، وی را کشتند و در این آیه، [[نکوهش]] شدند. <ref>اسباب النزول، ص۱۱۵؛ التبیان، ج ۳، ص۲۹۸؛ نور الثقلین، ج ۱، ص۵۳۵.</ref> [[سیره]] [[پیامبراکرم]]{{صل}} نیز آن بود که با منافقان به رغم ظاهری بودن اسلامشان، همانند مسلمانان [[واقعی]] [[رفتار]] می‌کرد.<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۰.</ref>
 
 


==نخستین فرمان جهاد در [[قرآن]]==
==نخستین فرمان جهاد در [[قرآن]]==
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش