علمآموزی: تفاوت میان نسخهها
تغییرمسیر به علمآموزی معصوم حذف شد
(تغییرمسیر به علمآموزی معصوم) |
(تغییرمسیر به علمآموزی معصوم حذف شد) برچسب: تغییرمسیر حذف شد |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
# | {{سیره معصوم}} | ||
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[علم]]''' است. "'''[[علمآموزی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | |||
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[علمآموزی در قرآن]] - [[علمآموزی در حدیث]] - [[علمآموزی در معارف و سیره علوی]]</div> | |||
==مقدمه== | |||
[[آموختن]] [[علوم]] و [[معارف]]، یکی دیگر از روشهای [[تربیت]] و تکمیل [[عقل نظری]] است. [[عقل]] موهبتی است که آرام آرام از راه [[فراگیری علم]] و [[دانش]]، شکوفا میگردد و به فعلیت میرسد. عقل، در آغاز [[زندگی]]، [[قوه]] و [[استعداد]] فراگیری معلومات نظری و عملی است. این قوه، باید با شیوهها و ابزارهای گوناگون و از جمله، [[شیوه]] علمآموزی پرورش یابد و با کسب [[کمالات]] نظری و عملی به فعلیت [[شایسته]] خود دست یابد. بدینسان، علمآموزی، از روشهای بنیادین خردپروری است. | |||
[[حضرت علی]]{{ع}} درباره تأثیر [[علم]] و علمآموزی در [[تربیت عقلانی]] بسیار سخن گفته است. در برخی از [[سخنان امام]]، زیادت و نمو عقل از راه علم و تجربه، مورد توجه قرار گرفته است: {{متن حدیث|الْعَقْلُ غَرِيزَةٌ تَزِيدُ بِالْعِلْمِ وَ التَّجَارِبِ}}<ref>گفتار امیرالمؤمنین علی{{ع}}، ج۲، ح۹۵۰.</ref>؛ {{متن حدیث|إِنَّكَ مَوْزُونٌ بِعَقْلِكَ فَزَكِّهِ بِالْعِلْمِ}}<ref>گفتار امیرالمؤمنین علی{{ع}}، ج۲، ص۹۵۷.</ref> و {{متن حدیث|أَعْوَنُ الْأَشْيَاءِ عَلَى تَزْكِيَةِ الْعَقْلِ التَّعْلِيمُ}}<ref>گفتار امیرالمؤمنین علی{{ع}}، ج۲، ص۱۰۲۶.</ref>. «[[غریزه]]» در لغت به معنای قریحه، [[طبیعت]] و [[سرشت]] است<ref>الف: {{عربی|الغَرِيزَةُ: الطبيعةُ و القريحةُ و السَّجِيَّة من خير أَو شر}}؛ (لسان العرب، ج۱۰، ص۵۰). | |||
ب: غریزه: قریحه، سرشت، طبیعت، (بستانی، فؤاد افراد، [[فرهنگ]] جدید [[عربی]] به [[فارسی]]، ص۳۹۲).</ref> و [[تزکیه]] به معنای تنمیه و افزایش<ref>درباره «تزکیه» باید به این نکته توجه داشت که این واژه از ریشه «زکوة» گرفته شده که در اصل به معنای «نمو و زیادت» است. (فراهیدی، کتاب العین، ص۷۵۸؛ مفردات الفاظ القرآن، ص۳۸۰) اصل زکوة- چنانکه طبرسی و راغب گفتهاند- به معنی نمو و زیادت است. همچنین است قول قاموس و اقرب و صحاح که زکوة را نمو گفتهاند. (قاموس قرآن، ج۳، ص۱۶۸). البته در قرآن، این ماده در دو معنای دیگر نیز استعمال شده است، یکی «طهارت و پاکیزگی» مانند: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا}} و دیگری «مدح و ستایش» مانند: {{متن قرآن|فَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ}} (قاموس قرآن، ج۳، ص۱۶۹) بدیهی است که در روایات پیشگفته، تزکیه نمیتواند به معنای تطهیر و یا مدح باشد و با همان معنای ریشهای، یعنی «نمو و زیادت» تناسب دارد.</ref>. در [[روایت]] اول، [[امام]] از [[عقل]] به «[[غریزه]]» تعبیر کرده است که درخور [[تأمل]] است. یکی از معناهایی که منابع واژهشناسی برای غریزه ذکر کردهاند، قریحه است. قریحه به معنای آغاز هر چیز، نخستین آبی که در وقت حفر [[چاه]] پیدا میشود و یا نخستین آبی است که پس از حفر چاه از آن بیرون میکشند<ref>فرهنگ جدید عربی - فارسی، ص۴۴۰.</ref>. عقل در این معنا، [[استعداد]] و موهبتی [[خدادادی]] است که از آغاز تکون و [[تولد]] هر فرد، در وجود وی بر نهاده شده است. معنای دیگر غریزه، [[طبیعت]] و [[سرشت]] است. عقل در این معنا، برخوردار از ذات و سرشتی ویژه است که بر مبنای آن میتواند دارای تصدیقهای نظری و عملی ویژهای باشد؛ [[تصدیق]] به اصول [[عقلانی]] ویژهای مانند اصل [[امتناع]] [[اجتماع]]، و ارتفاع نقیضین، اصل کل و جزء، و اصل [[تساوی]] که «تصدیقهای ماقبل تجربه» نامیده میشوند، و نیز تصدیق به [[مصلحت]] و مفسدت یا [[حسن و قبح]] برخی [[اعمال]]، حاکی از آن است که عقل دارای طبیعت و سرشتی ویژه است و در صورت دوری از عوامل انحرافآور، از قبیل [[شهوات]] و [[تمایلات نفسانی]]، و [[برخورداری از علم]] سودمند و نافع - که تصورهای لازم برای این تصدیقها را فراهم میآورد. میتواند به [[درک]] آنها نایل آید<ref>این تصدیقات ما قبل تجربه، فطری عقل است؛ اما نه معنایی که عقلگرایان غربی (Rationalists) از قبیل دکارت پنداشتهاند. بدون شک، آدمی در آغاز تولد، بنابه ادله نقلی (مانند آیه {{متن قرآن|وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا}}) و عقلی، فاقد هیچ تصدیقی و حتی تصوری نیست. اما پس از فراهم آمدن مواد خام اولیه، یعنی تصورات حسی، بدون احتیاج به آموزش و معلم و تجربه و استدلال، میتواند تصدیقات نظری و عقلانی خاصی داشته باشد. (برای آشنایی بیشتر، ر.ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۳، ص۶۱۲-۶۱۵ و ۴۷۴ - ۴۸۳ و ج۶، ص۳۳۲ - ۳۳۴ و ۳۴۷؛ مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج۱، ص۲۳۸-۲۴۰؛ المیزان، ج۵، ص۲۶۱؛ شیروانی، علی، سرشت انسان، ص۶۹-۷۴). فطرت عقل. از زاویه دیگری هم قابل توجه است و آن فطری بودن «روش تفکر» است. اگرچه قرآن کریم صریحاً نمیگوید که باید چنین اندیشید، روش عقلا را امضا کرده است و با ما هم با همین روش سخن گفته است. (جوادی آملی، عبدالله، به نقل از مصطفی دلشاد تهرانی، سیری در تربیت اسلامی، ص۱۹۶) علامه طباطبایی در این زمینه مینویسد: {{عربی|و لم یعین فی الکتاب العزیز هذا الفکر الصحیح القیم الذی یندب الیه الا انه احال فیه إلی ما یعرفه الناس بحسب عقولهم الفطریة و ادراکهم المرکوز فی نفوسهم، و انک لو تتبعت الکتاب الالهی ثم تدبرت فی آیاته وجدت ما لعله یزید علی ثلاث مائة آیة تتضمن دعوة الناس الی التفکر...}} (المیزان، ج۵، ص۲۶۰).</ref>. البته درباره [[تصدیق]] معقولات نظری فوق، باید توجه داشت که آنها از قبیل «اولیات» (نوع نخست از انواع ششگانه «[[یقینیات]]» در اصطلاح منطقیین) هستند که نیازی به [[حد وسط]] و [[استدلال]] و [[اثبات]] ندارند، در حالی که معقولات و [[احکام عملی]]، مانند پسندیدگی [[دادگری]]، و ناپسندی [[بیدادگری]]، و [[وجوب]] [[پرهیز از حرام]] و [[زشتی]] [[آزار]] حیوانات، ریشه در مشهورات یا ذاتیات دارند و تصدیق آنها - برخلاف اولیات - به حد وسط و استدلال نیازمند است<ref>برای آشنایی بیشتر، ر.ک: مظفر، محمدرضا، المنطق، ص۳۰۳-۳۱۱ و ۲۹۱-۲۹۲؛ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۶ مقاله «ادراکات اعتباری». دقیقاً به جهت همین بینیازی اولیات به حد وسط است که اینگونه قضایا، اولی و مقدم بر حس و تجربه و معقول محضاند. باز هم تأکید میکنیم که درک و تصدیق این قضایا هر چند مقتضای ساختمان ذهن آدمی و فطری آن است، معنای این سخن، آن نیست که انسان، از همان ابتدای تولد، بالفعل واجد آنها است. بدون شک، هر تصدیقی مسبوق به تصور و هر تصوری (اعم از تصورات کلی و تصورات جزئی، و تصورات کلی، اعم از معقولات اولی یا مفاهیم ماهوی، و معقولات ثانیه فلسفی و معقولات ثانیه منطقی) مسبوق به حس است؛ لذا از ارسطو جملهای را نقل میکنند که {{عربی|من فقد حسا فقد علما}}. سخن در این است که هرگاه عناصر تصوری اولیات فراهم آمد، ذهن خود به خود و بدون نیاز به تشکیل قیاس و صغری و کبری، و صرفاً با تصور طرفین این قضایا آنها را تصدیق میکند.</ref>. پس [[عقل]]، گونهای [[غریزه]] است و غریزه بودن عقل - چه به معنای قریحه و چه به معنای [[سرشت]]- حاکی از آن است که عقل از هنگام [[تولد]]، به صورت بالقوه در وجود [[انسان]] به [[ودیعت]] نهاده شده است و در صورت فراهم شدن زمینهها و شرایط لازم، از [[قوه]] به فعل در میآید و میتواند صحیح و خیر را از سقیم و [[شر]] بازشناسد و یکی از این شرایط، علمآموزی است. [[استاد مطهری]] درباره [[نیازمندی]] عقل به [[علم]] میگوید: | |||
ولی به عقل تنها هم نباید اکتفا کرد، عقل را باید با علم توأم کرد، چون عقل یک حالت غریزی و طبیعی دارد که هر کسی دارد، ولی علم، عقل را [[تربیت]] میکند؛ عقل باید با علم پرورش پیدا کند<ref>مطهری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلام، ص۲۸۱-۲۸۲. یادآور میشویم که بر اساس تعاریفی که در این تحقیق، از عقل نظری و عقل عملی ارائه گردید، تأثیر روش علمآموزی در تربیت عقل به این ترتیب خواهد بود که استفاده از آن، اولاً و بالذات موجب تربیت و تکامل عقل نظری و ثانیاً و بالعرض باعث تربیت و تکامل عقل عملی میگردد.</ref>. | |||
برخی دیگر از [[سخنان امام علی]]{{ع}}، ناظر بر [[روشنایی]] و [[نورانیت]] عقل به وسیله علم است؛ مانند {{متن حدیث|العلم... منیر اللب}}<ref>گفتار امیرالمؤمنین علی{{ع}}، ج۲، ص۹۹۲.</ref>؛ {{متن حدیث|الْعِلْمُ مِصْبَاحُ الْعَقْلِ}}<ref>گفتار امیرالمؤمنین علی{{ع}}، ج۲، ص۹۹۱.</ref> و «علم، [[آدمی]] را از فرو رفتن در [[حیرت]]، میرهاند»<ref>{{متن حدیث|الْعِلْمُ يُنْجِي مِنَ الِارْتِبَاكِ فِي الْحَيْرَةِ}}؛ (گفتار امیرالمؤمنین علی{{ع}}، ج۲، ص۹۹۲).</ref>. میدانیم که [[علم]]، مقدمه عمل است و [[بینش]]، شالوده کنش و از این رو، [[عقل نظری]]، بنیان [[عقل عملی]] است<ref>افزون بر این عقل نظری دو قسم ادراک دارد: ادراکات نظری (مانند خدا هست، نبوت و رسالت هست، معاد هست و...) و ادراکات عملی (مانند اطاعت از خدا و پیامبر و امام، خیر است، معصیت بد است و...) انسان مؤمن و معتقد (ایمان و اعتقاد از شئون عقل عملی است) در سایه بینش و معرفتی که در ناحیه عقل نظری کسب کرده، واجبات و مستحبات را به جای میآورد و از محرمات و مکروهات- و در مدارج بالاتر، از مباحات - میپرهیزد. پس عقل نظری، اساس عقل عملی است.</ref>. [[انسان]] برای باز شناختن [[حقیقت]] از [[خطا]] در ناحیه مدرکات [[تکوینی]] غیراختیاری و خوب از بد در ناحیه مدرکات عملی اختیاری، باید از [[عقل]] خویش مدد گیرد و آنگاه در سایه بینش و [[معرفت]]، نفس خویش را از منهیات بازدارد و به انجام [[حسنات]] و معروفات وادارد. اما سخن در این است که [[حق و باطل]] و [[خیر و شر]]، گاه در هالهای از ابهام و [[تاریکی]] پنهان میمانند و مجهول و ناشناخته میگردند. آنچه میتواند این ابهام و تاریکی را بزداید و فضای [[معرفتی]] عقل را روشن و منور سازد، علم است و عقل با چراغ تابناک و فروزان علم، میتواند [[وظایف]] نظری و عملی خویش را به انجام رساند و صاحب خویش را به [[سعادت]] و [[رستگاری]] [[ابدی]] راه نماید. این جا است که به رمز برخی [[روایات]] درباره [[روابط]] میان عقل و علم پی میبریم؛ برای مثال: {{متن حدیث|الْعَقْلُ وَ الْعِلْمُ مَقْرُونَانِ فِي قَرَنٍ لَا يَفْتَرِقَانِ وَ لَا يَتَبَايَنَانِ}}<ref>گفتار امیرالمؤمنین علی{{ع}}، ج۲، ص۹۵۰.</ref>؛ {{متن حدیث|لَا شَيْءَ أَحْسَنُ مِنْ عَقْلٍ مَعَ عِلْمٍ}}<ref>گفتار امیرالمؤمنین علی{{ع}}، ج۲، ص۹۶۸.</ref>؛ {{متن حدیث|وَ الْعِلْمُ إِمَامُ الْعَقْلِ وَ الْعَقْلُ تَابِعُهُ}}<ref>بحارالانوار، ج۱، ص۱۶۶.</ref>؛ روایتی دیگر نیز از [[حضرت علی]]{{ع}} نقل است که [[علم]]، کسب کننده [[عقل]] است: {{متن حدیث|الْعِلْمُ قَاتِلُ الْجَهْلِ وَ مُكْسِبُ النُّبْلِ}}<ref>گفتار امیرالمؤمنین علی{{ع}}، ج۲، ص۹۹۱.</ref>. | |||
راهی دیگر نیز برای تبیین سهم علم و علمآموزی در پرورش [[قوه عاقله]] هست. سه گروه روایاتی که گذشت، به گونهای مستقیم به این موضوع پرداختهاند، اما به گونه نامستقیم و به وساطت موضوعاتی مانند [[فکر]] نیز میتوان پرورش عقل از راه علم را [[اثبات]] کرد. برای مثال، با انضمام و تلفیق این [[روایات]] که علم، فکر را [[توانمند]] میکند<ref>{{متن حدیث|الْعِلْمُ يُنْجِدُ الْفِكْرَ}}؛ (گفتار امیرالمؤمنین علی{{ع}}، ج۲، ص۱۰۰۰).</ref> و فکر، روشن کننده<ref>{{متن حدیث|الْفِكْرُ يُنِيرُ اللُّبَّ}}؛ (گفتار امیرالمؤمنین علی{{ع}}، ج۲، ص۱۱۵۸).</ref> و [[صیقل]] دهنده<ref>{{متن حدیث|الْفِكْرُ جِلَاءُ الْعُقُولِ}}؛ (گفتار امیرالمؤمنین علی{{ع}}، ج۲، ص۱۱۵۸).</ref> عقل است، نتیجه میگیریم که «علم، روشن کننده و صیقل دهنده عقل است». | |||
در پایان [[شایسته]] است روایتی دیگر را نیز ذکر کنیم که هرچند از حضرت علی{{ع}} نیست، شاهدی دیگر بر پرورش عقل از راه فکر است. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: «پرنگری در علم، عقل را میگشاید»<ref>{{متن حدیث|كَثْرَةُ النَّظَرِ فِي الْعِلْمِ يَفْتَحُ الْعَقْلَ}}؛ (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱، ص۱۵۹) باید توجه داشت که بنا بر فرمایش امام دهم، حضرت هادی{{ع}}، در زیارت جامعه کبیره که {{متن حدیث|أَنَّ أَرْوَاحَكُمْ وَ نُورَكُمْ وَ طِينَتَكُمْ وَاحِدَةٌ}} هیچگونه تفرقه و تشتتی میان بیانات ائمه معصومین{{عم}} وجود ندارد و بیانات نورانی آنها به مصداق {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}} همگی از منبع متقن و خطاناپذیر وحی سرچشمه میگیرد و از هر گونه شائبه هوا و هوس، مصون و محفوظ است.</ref>.<ref>[[سعید بهشتی|بهشتی، سعید]]، [[تربیت عقلانی (مقاله)| مقاله «تربیت عقلانی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۴ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۴، ص ۱۹۷-۲۰۱.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
#[[پرونده:1368102.jpg|22px]] [[سعید بهشتی|بهشتی، سعید]]، [[تربیت عقلانی (مقاله)| مقاله «تربیت عقلانی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۴ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۴''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده:علمآموزی]] | |||
[[رده:مدخل]] |