پرش به محتوا

عدل در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۰: خط ۵۰:
[[امام]] از همان آغاز فرمودند که معیارهای [[حق]] و عدل را [[قربانی]] سخن این و آن نخواهم کرد: {{متن حدیث|وَ اعْلَمُوا أَنِّي إِنْ أَجَبْتُكُمْ رَكِبْتُ بِكُمْ مَا أَعْلَمُ وَ لَمْ أُصْغِ إِلَى قَوْلِ الْقَائِلِ وَ عَتْبِ الْعَاتِبِ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۹۲.</ref>. [[همراهی]] با [[مردم]] را توصیه می‌کرد و از انشعاب برحذر می‌داشت: {{متن حدیث|الْزَمُوا السَّوَادَ الْأَعْظَمَ... وَ إِيَّاكُمْ وَ الْفُرْقَةَ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۷. </ref>. در عین حال، از جوزدگی، مغلوب محیط شدن، اکثر را معیار قرار دادن و حق را با اشخاص سنجیدن، [[نهی]] می‌فرمود. در پاسخ به کسی که مقصود وی را از «[[فرقه]]» و «جماعه» پرسیده بود، فرمود: «فرقه» همان از حق گریختگان و [[اهل]] باطلند؛ هرچند که به شماره فراوان باشند. و «[[جماعت]]»، برحق جمع شوندگانند، ولو اندک<ref>حرانی، ابن شعبه، تحف العقول، ص۲۱۰. {{متن حدیث|أَمَّا الْفُرْقَةُ فَأَهْلُ الْبَاطِلِ وَ إِنْ كَثُرُوا وَ أَمَّا الْجَمَاعَةُ فَأَهْلُ الْحَقِ وَ إِنْ قَلُّوا}}.</ref>.
[[امام]] از همان آغاز فرمودند که معیارهای [[حق]] و عدل را [[قربانی]] سخن این و آن نخواهم کرد: {{متن حدیث|وَ اعْلَمُوا أَنِّي إِنْ أَجَبْتُكُمْ رَكِبْتُ بِكُمْ مَا أَعْلَمُ وَ لَمْ أُصْغِ إِلَى قَوْلِ الْقَائِلِ وَ عَتْبِ الْعَاتِبِ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۹۲.</ref>. [[همراهی]] با [[مردم]] را توصیه می‌کرد و از انشعاب برحذر می‌داشت: {{متن حدیث|الْزَمُوا السَّوَادَ الْأَعْظَمَ... وَ إِيَّاكُمْ وَ الْفُرْقَةَ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۷. </ref>. در عین حال، از جوزدگی، مغلوب محیط شدن، اکثر را معیار قرار دادن و حق را با اشخاص سنجیدن، [[نهی]] می‌فرمود. در پاسخ به کسی که مقصود وی را از «[[فرقه]]» و «جماعه» پرسیده بود، فرمود: «فرقه» همان از حق گریختگان و [[اهل]] باطلند؛ هرچند که به شماره فراوان باشند. و «[[جماعت]]»، برحق جمع شوندگانند، ولو اندک<ref>حرانی، ابن شعبه، تحف العقول، ص۲۱۰. {{متن حدیث|أَمَّا الْفُرْقَةُ فَأَهْلُ الْبَاطِلِ وَ إِنْ كَثُرُوا وَ أَمَّا الْجَمَاعَةُ فَأَهْلُ الْحَقِ وَ إِنْ قَلُّوا}}.</ref>.
بر این مبنا، عدالت اصلی تقییدناپذیر است و هنگام سنجش ارزش‌های دیگر، باید آن را «مقیاس» قرار داد و هیچ چیز دیگر را جایگزین آن نکرد. از اینرو امام در پیمودن مسیر عدل، از قلت همراهان [[هراس]] و تردیدی به خود راه نمی‌داد، و به دیگران نیز توصیه می‌فرمود: {{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ‌}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۱.</ref>.<ref>[[محمد سروش|سروش، محمد]]، [[اهداف و آرمان‌های حکومت (مقاله)| مقاله «اهداف و آرمان‌های حکومت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص ۶۲.</ref>
بر این مبنا، عدالت اصلی تقییدناپذیر است و هنگام سنجش ارزش‌های دیگر، باید آن را «مقیاس» قرار داد و هیچ چیز دیگر را جایگزین آن نکرد. از اینرو امام در پیمودن مسیر عدل، از قلت همراهان [[هراس]] و تردیدی به خود راه نمی‌داد، و به دیگران نیز توصیه می‌فرمود: {{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ‌}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۱.</ref>.<ref>[[محمد سروش|سروش، محمد]]، [[اهداف و آرمان‌های حکومت (مقاله)| مقاله «اهداف و آرمان‌های حکومت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص ۶۲.</ref>
==[[عدالت‌محوری]]==
در [[اندیشه]] و [[سیره]] علی{{ع}}، [[عدالت]] دارای مفهومی محوری است و جایگاهی محکم در تنظیم [[حیات اجتماعی]] [[انسان‌ها]] دارد. [[امام علی]]{{ع}}، [[عدل]] را، [[انصاف]]، معیار، [[زندگی]]، بهترین [[حکمت]]، [[اصلاح‌گر]]، [[رستگاری]]، بالاترین [[بی‌نیازی]]، قوام [[مردم]]، [[حاکمیت]] و محکم‌ترین پایه می‌شناساند<ref>{{متن حدیث|الْعَدْلُ إِنْصَافٌ‌، خَيْرَ الْحُكْمِ‌، يُصْلِحُ الْبَرِيَّةَ، فَوْزٌ، َّ أَغْنَى الْغِنَاءِ، قِوَامُ الرَّعِيَّةِ، نِظَامُ الْإِمْرَةِ، أَقْوَى أَسَاسٍ‌}}؛ شرح غررالحکم، ج۷، ص۲۳۶.</ref>. در سخنی کوتاه نیز می‌فرماید: «عدل، بالاترین [[گشایش در زندگی]] مردم است و هر کس عدل را برخود سخت پندارد، [[جور]] برای او سخت‌تر خواهد بود»<ref>{{متن حدیث|فِي الْعَدْلِ سَعَةً وَ مَنْ ضَاقَ عَلَيْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَيْهِ أَضْيَقُ‌}}؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۶۹.</ref>. ایشان، همچنین بر «[[عدالت اجتماعی]]» پیاپی تأکید کرده و «حاکمیت [[عادل]]» و «برنامه اجرای عدالت اجتماعی» را دو شرط ضروری برای حرکت به سوی [[جامعه آرمانی]] می‌شمارد<ref>شرح غررالحکم، ج۷، ص۲۳۷-۲۳۸.</ref>.
موارد فراوانی از شدت و [[قاطعیت امام]] علی{{ع}} در اجرای [[موازین]] عدالت نقل شده است که از آن جمله می‌توان به خاموش کردن چراغ [[بیت المال]] هنگام [[ملاقات]] [[طلحه]] و [[زبیر]] برای طرح خواسته‌های شخصی خویش<ref>ری شهری، محمد، موسوعة الامام علی{{ع}}، ج۴، ص۲۲۱.</ref>، خودداری از پرداخت سهم اضافی به [[عقیل]] ([[برادر]] خویش) از بیت المال<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۲۴۵.</ref>، [[توبیخ]] [[ابورافع]]، خزانه‌دار بیت المال، به سبب عاریه دادن گردن‌بند به دختر [[امام]]<ref>موسوعة الامام علی{{ع}}، ج۴، ص۲۱۴.</ref> اشاره کرد. به علاوه، اصولاً در دوران [[حاکمیت امام]] علی{{ع}}، تنها به این دلیل دو [[جنگ]] بزرگ و حساس [[صفین]] و [[جمل]] بر وی [[تحمیل]] شد که او ادامه استانداری [[معاویه]] بر [[شام]] را برنتافت<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۰ - ۲۵، ۳۳۲؛ ج۹، ص۲۴۱؛ ج۱۶، ص۱۶۰.</ref> و سهم‌خواهی طلحه و زبیر را [[بی‌عدالتی]]<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۲۲۹، ۳۰۸؛ ج۱۹، ص۱۴۷.</ref> واضح می‌شمرد. از همین رو، مفهوم «عدالت»، به ویژه «عدالت اجتماعی» با [[نام امام علی]]{{ع}} مرادف شده و وی در اندیشه و [[حیات]] [[جوامع اسلامی]]، حتی [[جوامع]] غیر [[اسلامی]]، به [[درستی]] «نمونه آرمانی» و مصداق اعلای [[عدالت]] در تمام [[تاریخ]] بشری شمرده شده است<ref>ر.ک: موسوعة الامام علی{{ع}}، ج۸، ص۳۹۵-۴۵۵.</ref>.<ref>[[سید عباس نبوی|نبوی، سید عباس]]، [[جامعه آرمانی (مقاله)| مقاله «جامعه آرمانی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص ۱۷۵.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۷۳٬۳۵۲

ویرایش