پرش به محتوا

بوی سیب: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۱ آوریل ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == == منابع ==' به '== منابع =='
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-== پانویس == {{پانویس}} {{ +== پانویس == {{پانویس}} {{))
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == == منابع ==' به '== منابع ==')
خط ۷: خط ۷:
*در چاووش خوانی‌های [[زائران]] [[کربلا]] می‌گفتند: ز [[تربت]] [[شهدا]] بوی سیب می‌آید. نیز معروف است کسانی که صبح زود به [[زیارت کربلا]] بروند، [[بوی سیب]] بهشتی استشمام می‌کنند. این سخن ریشه [[حدیثی]] دارد. در [[بحار الانوار]] چنین آمده است: روزی [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} به حضور [[پیامبر]] رسیدند، در حالی که [[جبرئیل]] هم نزد [[پیامبر|رسول خدا]] بود. این دو [[عزیز]]، [[جبرئیل]] را به دحیه کلبی<ref>نام شخصی خوش سیما بود که جبرئیل، اغلب به صورت او آشکار می‌شد</ref>[[تشبیه]] کرده و دور او می‌چرخیدند. [[جبرئیل]] هم چیزی در دست داشت و اشاره می‌کرد دیدند که در دست [[جبرئیل]] یک سیب، یک گلابی و یک انار است. آنها را به [[حسنین]] داد. آن دو خوشحال شدند و با شتاب نزد [[پیامبر]] دویدند. [[پیامبر]] آنها را گرفت و بویید و فرمود: ببرید نزد [[پدر]] و مادرتان. آن دو نیز چنان کردند. میوه‌ها را نخوردند تا آنکه [[پیامبر]]{{صل}} هم نزد آنان رفت و همگی از آنها خوردند، ولی هر چه می‌خوردند، میوه‌ها باز باقی بود. تا آنکه [[پیامبر]] از [[دنیا]] رفت. [[امام حسین]]{{ع}} [[نقل]] می‌کند که در ایام [[حیات]] مادرمان [[فاطمه]] تغییری در میوه‌ها پیش نیامد، تا آنکه [[فاطمه]] از [[دنیا]] رفت، انار ناپدید شد و سیب و گلابی مانده بود. با [[شهادت]] [[امام علی|علی]] گلابی هم ناپدید شد و سیب به همان حالت باقی ماند. [[امام حسن]] [[مسموم]] و [[شهید]] شد و سیب همچنان باقی بود تا روزی که (در [[کربلا]]) آب را به روی ما بستند. من هر گاه [[تشنه]] می‌شدم آن را می‌بوییدم، سوز [[عطش]] من تسکین می‌یافت. اما چون [[تشنگی]] شدت یافت، بر آن دندان زدم و دیگر [[یقین به مرگ]] پیدا کرده بودم.
*در چاووش خوانی‌های [[زائران]] [[کربلا]] می‌گفتند: ز [[تربت]] [[شهدا]] بوی سیب می‌آید. نیز معروف است کسانی که صبح زود به [[زیارت کربلا]] بروند، [[بوی سیب]] بهشتی استشمام می‌کنند. این سخن ریشه [[حدیثی]] دارد. در [[بحار الانوار]] چنین آمده است: روزی [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} به حضور [[پیامبر]] رسیدند، در حالی که [[جبرئیل]] هم نزد [[پیامبر|رسول خدا]] بود. این دو [[عزیز]]، [[جبرئیل]] را به دحیه کلبی<ref>نام شخصی خوش سیما بود که جبرئیل، اغلب به صورت او آشکار می‌شد</ref>[[تشبیه]] کرده و دور او می‌چرخیدند. [[جبرئیل]] هم چیزی در دست داشت و اشاره می‌کرد دیدند که در دست [[جبرئیل]] یک سیب، یک گلابی و یک انار است. آنها را به [[حسنین]] داد. آن دو خوشحال شدند و با شتاب نزد [[پیامبر]] دویدند. [[پیامبر]] آنها را گرفت و بویید و فرمود: ببرید نزد [[پدر]] و مادرتان. آن دو نیز چنان کردند. میوه‌ها را نخوردند تا آنکه [[پیامبر]]{{صل}} هم نزد آنان رفت و همگی از آنها خوردند، ولی هر چه می‌خوردند، میوه‌ها باز باقی بود. تا آنکه [[پیامبر]] از [[دنیا]] رفت. [[امام حسین]]{{ع}} [[نقل]] می‌کند که در ایام [[حیات]] مادرمان [[فاطمه]] تغییری در میوه‌ها پیش نیامد، تا آنکه [[فاطمه]] از [[دنیا]] رفت، انار ناپدید شد و سیب و گلابی مانده بود. با [[شهادت]] [[امام علی|علی]] گلابی هم ناپدید شد و سیب به همان حالت باقی ماند. [[امام حسن]] [[مسموم]] و [[شهید]] شد و سیب همچنان باقی بود تا روزی که (در [[کربلا]]) آب را به روی ما بستند. من هر گاه [[تشنه]] می‌شدم آن را می‌بوییدم، سوز [[عطش]] من تسکین می‌یافت. اما چون [[تشنگی]] شدت یافت، بر آن دندان زدم و دیگر [[یقین به مرگ]] پیدا کرده بودم.
* [[امام سجاد]]{{ع}} می‌فرماید: این سخن را پدرم یک [[ساعت]] قبل از شهادتش فرمود. چون [[شهید]] شد، بوی سیب در [[قتلگاه]] به مشام می‌رسید. دنبال آن گشتیم و اثری از سیب نبود، ولی بوی آن پس از [[امام حسین|حسین]] باقی بود. [[قبر]] [[حسین]] را [[زیارت]] کردم و دیدم بوی آن سیب از [[قبر]] او به مشام می‌رسد. پس هر یک از [[شیعیان]] ما که [[زیارت]] می‌کنند، اگر بخواهند آن را بشنوند، هنگام [[سحر]] در پی [[زیارت]] بروند، که اگر [[مخلص]] باشند، بوی آن سیب را استشمام می‌کنند<ref>بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۲۸۹ نیز رک. مناقب، ابن شهر آشوب، ج ۳، ص ۳۹۱</ref> <ref>ر. ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۸۷.</ref>.
* [[امام سجاد]]{{ع}} می‌فرماید: این سخن را پدرم یک [[ساعت]] قبل از شهادتش فرمود. چون [[شهید]] شد، بوی سیب در [[قتلگاه]] به مشام می‌رسید. دنبال آن گشتیم و اثری از سیب نبود، ولی بوی آن پس از [[امام حسین|حسین]] باقی بود. [[قبر]] [[حسین]] را [[زیارت]] کردم و دیدم بوی آن سیب از [[قبر]] او به مشام می‌رسد. پس هر یک از [[شیعیان]] ما که [[زیارت]] می‌کنند، اگر بخواهند آن را بشنوند، هنگام [[سحر]] در پی [[زیارت]] بروند، که اگر [[مخلص]] باشند، بوی آن سیب را استشمام می‌کنند<ref>بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۲۸۹ نیز رک. مناقب، ابن شهر آشوب، ج ۳، ص ۳۹۱</ref> <ref>ر. ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۸۷.</ref>.
== جستارهای وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش